26 رجب 1439 هـ برابر با 24 فروردین ۱۳۹۷ هـ و 13/٤/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: سالروز مبعث نبوی / طرح رسالت / ارزیابی قرآن از پیامبر چگونه است؟ / اخلاق، اصل است / اقتدا به پیامبر.
مطالب مهم خطبه دوم: هدف قرار دادن از پیش برنامه ریزی شده / حمایت از لبنان / آیا پند گرفتهایم؟ / مسئولیت ما در برابر قدس.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود میفرماید: «وإنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظيم» صدق الله العظيم.
سالروز مبعث نبوی
بیست و هفتم ماه رجب الحرام سالروز مناسبت بزرگی است و آن مبعث شریف نبوی است که با مناسبت دیگری نیز همراه است و آن سالروز سیر دادن پیامبر خدا از مسجد الحرام به مسجدالاقصی و از آنجا بالا بردن به آسمان است. در این عروج خداوند آیات و نشانههای عظمت خود را به پیامبر نشان داد. این مناسبت یعنی سالروز مبعث شریف نبوی برای ما مبعث نور، هدایت، سلام، رحمت، الفت و محبت است. چیزی که خداوند به ما بشارت آن را داده است: «قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ* يَهْدِي بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»، «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ».
این روز یادآور روزی است که جبرئیل در غار حراء بر پیامبر خدا که مشغول تأمل و عبادت بود نازل شد و به او گفت: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ* خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ* اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ* الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ* عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ».
طرح رسالت
با این آیات، دوره رسالت اسلام آغاز گردید و خداوند از پیامبر خود خواست که طرح او را برای مردم ابلاغ نماید. پیامبر نیز با بیان: «إنَّما بعثت لأُتمِّم مكارم الأخلاق» این طرح را تبیین کرد.
پیامبر خدا با این فرمایش میخواست به مردم بفهماند که اخلاق، عمق و ژرفای دین اوست. نباید این طور تلقی شود که اخلاق امری ثانوی است یا در حاشیه دین قرار دارد؛ بنابراین بیمعناست که انسان دیندار باشد، به دین خود افتخار کند و به عبادت و مستحبات دینی بپردازد، ولی از اخلاق به دور باشد.
پیامبر نیز در موارد مختلف این واقعیت را برای مردم تبیین نموده است. یک بار مردی نزد پیامبر آمد و عرض کرد: دین چیست؟ پیامبر خدا فقط به این جمله بسنده کرد: «حسن خلق». مرد از این حرف پیامبر خدا تعجب کرد و گمان برد که پیامبر خدا حرف او را خوب نشنیده است. از این رو این بار از سمت چپ آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا! دین چیست؟ پیامبر خدا نیز فرمود: «حسن خلق». او بار دیگر سؤال خود را تکرار کرد و پیامبر بار دیگر به او فرمود: «حسن خلق».
بنابراین برای این که انسان متدین باشد، باید با خدای خود اخلاق مدار باشد، باید با خدای خود رفتار خوبی داشته باشد. نباید خوبیهای او را با بدی تلافی کند. نباید عطای او را با کوتاهی و کم کاری تلافی نماید. باید با خود نیز اخلاق خوبی داشته باشد. نباید به دنیا آخرت خود، آسیب بزند. باید خیرخواه همه مردم باشد. چه با او هماهنگ باشند و چه اختلاف نظر داشته باشند. البته این بدان معنا نیست که انسان به عقیده و عبادات خود بیتوجه باشد. چون اینها اصل و اساس او را تشکیل میدهند. ولی باید توجه داشته باشد که اگر انسان اخلاق نداشته باشد، هیچ یک از این عبادات فایدهای ندارند. اگر این عبادات روی زندگی انسان اثر نداشته باشد، نماز بیتأثیر است، روزه، حج و هر عمل عبادی دیگری نیز بیتأثیرند. پیامبر به خوبی این واقعیت را تبیین کرده است. به ایشان خبر دادند که زنی شب زنده دار است و روزها روزه میگیرد، ولی بد زبان است و همسایگان خود را اذیت و غیبت مینماید. پیامبر درباره او فرمود: «لا خَيْرَ فِيهَا، هِيَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ؛ خیری در او نیست و او از اهل دوزخ است.»
در حدیث نیز آمده است: «لا تنظروا إلى طول ركوع الرّجل وسجوده، فإنَّ ذلك شيء اعتاده، فلو تركه استوحش لذلك، ولكن انظروا إلى صدق حديثه وأداء أمانته؛ به رکوع و سجود طولانی او نگاه نکنید. چون اینها چیزهایی است که او بدانها عادت کرده است و اگر ترک کند، دچار وحشت میشود. بلکه به راستگویی و امانتداری او بنگرید.»
در مقابل، احادیث به مردم نسبت به بداخلاقها هشدار میدهند. چون در حدیث آمده است: «خصلتان لا تجتمعان في مؤمن: البخل، وسوء الخلق؛ دو خصلت است که در مؤمن یکجا نمیشوند. بخیلی و بد اخلاقی.»، «الخلق السيّئ يفسد الإيمان كما يُفسد الخلّ العسل؛ اخلاق بد ایمان را خراب میکند. همان طور که سرکه عسل را خراب مینماید.»، «سوء الخلق ذنب لايغفر؛ بداخلاقی گناهی است که بخشیده نمیشود.»
در این باره امیرالمؤمنین(ع) نقل نموده است: اسرای قبیله طی را نزد پیامبر آوردند. در میان آنان دختری بود. وقتی دختر پیامبر را دید، چنین گفت: ای محمد! اگر مصلحت بدانید مرا آزاد کنید و خود را در معرض شماتت عرب قرار ندهید، چه من دختر سخاوتمند قبیله خود هستم، پدرم اسیران را آزاد میساخت، به فقیران اعطا مینمود، حامی ضعیفان بود، از میهمانان پذیرائی میکرد، به گرسنه غذا میداد، برهنه را میپوشانید و عقده غم را از دلهای مردم اندوهگین میگشود، من دختر حاتم طائی هستم. رسول اکرم(ص) فرمود: آزادش کنید، زیرا پدرش حاتم طائی دوستدار مکارم اخلاق بود. سپس فرمود: جز با اخلاق نیکو، کسی وارد بهشت نمیشود.
احادیث نیز به جایگاهی که انسان با اخلاق نیکو بدان میرسد، اشاره داشتهاند. در حدیث آمده است: «کاملترین مؤمنان از نظر ایمان، خوش اخلاقترین آنان است.»
در حدیث دیگری آمده است: «إنَّ الْعَبْدَ لَيَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظيمَ دَرَجاتِ الآْخِرَةِ وَ شَرَفَ الْمَنازِلِ وَ إنَّهُ لَضَعيفُ الْعِبادَةِ؛ بنده با حسن خلقش به درجات بزرگ آخرت و منازل شريفش مىرسد، هر چند که از نظر عبادت ضعيف باشد.» یعنی مستحبات خوبی نداشته باشد. در حدیث دیگری آمده است: «ما من شيءٍ أثقل في ميزان العبد يوم القيامة من حسن الخلق؛ در ترازوى اعمال هر شخصى در قيامت چيزى سنگینتر از اخلاق نيكو نیست.»
باز از پیامبر خدا روایت شده است: «مَا یَقدَمُ المُومِنُ عَلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعدَ الفَرَائِضِ أحَبَ إلَی اللهِ تَعَالَی مِن أن یَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِهِ؛ مؤمن بعد از واجبات، نزد خدای عز و جل کاری محبوبتر از این نیاورد که مردم از اخلاق او در راحتی و آسایش باشند.»
ارزیابی قرآن از پیامبر چگونه است؟
پیامبر خدا خود نیز به این روش ملتزم بود. از این رو اخلاق و مکارم اخلاقی را معیار نزدیکی و دوری افراد به خود قرار داد، نه عبادت، دانش، مقام، ثروت و ارزشها و چیزهای دیگر. به رغم این که این عناوین نیز در جای خود از اهمیت بسیاری برخوردارند. از این رو فرمود: «إنَّ أحبّكم إليَّ اَحاسِنُـكُم اَخْلاقا الْمُوَطِّـئُونَ اَكْنافا، الَّذينَ يَأْلِفونَ وَ يُؤْلَفونَ؛ محبوبترین شما نزد من خوش اخلاقترین شماست. آنان كه نرمخو و بیآزارند، با ديگران انس میگیرند و از ديگران انس و الفت میپذیرند.» به یاران خود فرمود: «أ لا اُخبِرُكُم بأبعَدِكُم مِنّي شَبَها؟ قالوا: بلى يا رسولَ اللّه ِ قالَ: الفاحِشُ المُتَفَحِّشُ البَذيءُ، البَخيلُ، المُخْتالُ، الحَقودُ، الحَسودُ، القاسِي القَلبِ، البَعيدُ مِن كُلِّ خَيرٍ يُرْجى، غَيرُ المَأمونِ مِن كُلِّ شَرٍّ يُتَّقى؛ آيا شما را از كم شباهت ترين تان به خودم آگاه نسازم؟ عرض كردند: چرا، اى رسول خدا؛ فرمود: زشتگوی بیآبروی بیشرم، بخيل، متكبّر، کینهتوز، حسود، سنگدل، كسى كه هيچ خيرى از او برنمیخیزد و كسى از شرش در امان نيست.»
اخلاق، اصل است
بنابراین مبعث پیامبر خدا(ص) باید فرصتی برای اعتبار بخشی دوباره به اخلاق درعرصه زندگیمان باشد. باید اخلاق را سرلوحه ارزیابی ایمان خود و افراد پیرامون خودمان قرار دهیم. باید اخلاق بر همه موضعگیریها، راهنماییها و رفتارهای ما در عرصههای دینی، تربیتی، رسانهای، سیاسی، اقتصادی و ارتباط ما با جریانها، افراد، خطوط، چارچوبها و تشکلها حاکم باشد.
مهمترین ارزشی که پیامبر خدا برای مردم آورد، در روزی که خداوند او را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستاد و به همین دلیل پیامبر توانست دلها و خردهای مردم را بگشاید، این بود که راستگو بود و به مردم دروغ نمیگفت. امین بود و خیانت نمیکرد. قلبی داشت که چیزی جز محبت و خیرخواهی برای مردم نمیشناخت. او آن گونه بود که علی(ع) درباره او سخن گفته است. او آگاهترین و نزدیکترین مردم به پیامبر بود. فرمود: «أَجوَدُ النّاسِ كَفّا و َاَرحَبُ النّاسِ صَدرا و َأَصدَقُ النّاسِ لَهجَةً و َأَوفَى النّاسِ ذِمَّةً و َأَليَنُهُم عَريكَةً وَ أَكرَمُهُم عِشرَةً مَن رَآهُ بَديهَةً هابَهُ و َمَن خالَطَهُ مَعرِفَةً أَحَبَّهُ يَقولُ ناعِتُهُ: لَم اَرَ قَبلَهُ و َلا بَعدَهُ مِثلَهُ؛ بخشندهترین مردم بود، سعه صدرش از همه بيشتر و راستگوترین و پايبندترين آنان به عهد و پيمان. از همه نرم خوتر بود و رفتارش بزرگوارانهتر. هر كس بدون سابقه قبلى او را میدید، هيبتش او را میگرفت و هر كس با او معاشرت مینمود و او را میشناخت دوستدارش میشد و هر كس میخواست او را وصف كند، میگفت: نظير او را در گذشته و حال ندیدهام.»
اقتدا به پیامبر
در سالروز مبعث آن حضرت، به او روی میآوریم، در حالی که او شاهد اعمال ماست تا با او پیمان ببندیم که مانند او باشیم و به او اقتدا کنیم. او همان کسی است که خداوند درباره او فرموده است: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللهَ وَالْيَوْمَ الْآَخِرَ». اخلاق ما باید مانند اخلاق او باشد. باید مهربان، بردبار و باعطوفت باشیم. باید مردم را بر خودمان ترجیح دهیم. باید بخشنده، راستگو، امین، متواضع و مهربان باشیم. باید به کسانی که با ما قطع رابطه کردهاند، پیوند برقرار کنیم. به کسانی که محروممان کردهاند، ببخشیم، از کسانی که به ما ستم کردهاند، درگذریم و جز به خیر زبان نگشاییم.
باید چیزی را بگوییم که امام زین العابدین(ع) در دعای خود فرموده است: «الْحَمْدُ للهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِمُحَمَّد نَبِيِّهِ صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... إمَامِ الرَّحْمَةِ، وَقَائِدِ الْخَيْرِ وَمِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ، كَمَا نَصَبَ لأمْرِكَ نَفْسَهُ، وَعَرَّضَ فِيْكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ... وَأدْأبَ نَفْسَهُ فِي تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ، وَأَتْعَبَهَا بِالدُّعاءِ إلَى مِلَّتِكَ، وَشَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لأهْلِ دَعْوَتِكَ... اللّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِيكَ إلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مِنْ جَنَّتِكَ، حَتَّى لاَ يُسَاوَى فِي مَنْزِلَة، وَلا يُكَاْفَأَ فِي مَرْتَبَة، وَلاَ يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَلا نبيٌّ مُرْسَلٌ؛ سپاس خدایی را که به وجود محمد(ص) بر ما منّت نهاد... امین وحی تو و بزرگوارتر از تمام خلق تو و بنده پسندیده در میان عبادِ توست، آن پیشوای رحمت و قافلهسالار خوبی و کلید برکت. چنان که او جان خویش را برای اجرای فرمان تو به زحمت انداخت و در راه تو بدنش را هدف ناراحتی قرار داد... و جانش را در رساندن پیام تو خسته کرد و به جهت فراخواندن مردم به آیین تو به زحمت افکند و به نصیحت نمودن پذیرندگانِ دعوتت مشغول ساخت... بارالها مرتبه او را به سبب زحماتی که در راه تو کشید به بالاترین درجات بهشت بالا بر تا اندازهای که هیچ کس در هیچ مقام و منزلت با او یکسان نباشد و در هیچ مرتبه با حضرتش برابر نگردد و در آستانت هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسل با او برابری نکند.»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه مینمایم که امام کاظم(ع) به یکی از یاران خود به نام هشام بن حکم توصیه نمود. امامی که بیست و پنجم ماه رجب سالروز شهادتشان است. به او فرمود: «أُوصِیکُمْ بِالْخَشْیَهِ مِنَ اللَّهِ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَهِ وَ الْعَدْلِ فِی الرِّضَا وَ الْغَضَبِ وَ الِاکْتِسَابِ فِی الْفَقْرِ وَ الْغِنَى وَ أَنْ تَصِلُوا مَنْ قَطَعَکُمْ وَ تَعْفُوا عَمَّنْ ظَلَمَکُمْ وَ تَعْطِفُوا عَلَى مَنْ حَرَمَکُمْ وَلْیَکُنْ نَظَرُکُمْ عَبَراً وَصَمْتُکُمْ فِکْراً وَ قَوْلُکُمْ ذِکْراً وَ طَبِیعَتُکُمُ السَّخَاءَ فَإِنَّهُ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ بَخِیلٌ وَ لَا یَدْخُلُ النَّارَ سَخِیٌّ. یَا هِشَامُ رَحِمَ اللَّهُ مَنِ اسْتَحْیَا مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ فَحَفِظَ الرَّأْسَ وَ مَا حَوَى وَ الْبَطْنَ وَ مَا وَعَى وَ ذَکَرَ الْمَوْتَ وَ الْبِلَى وَ عَلِمَ أَنَّ الْجَنَّهَ مَحْفُوفَهٌ بِالْمَکَارِهِ وَ النَّارَ مَحْفُوفَهٌ بِالشَّهَوَاتِ. یَا هِشَامُ مَنْ کَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْرَاضِ النَّاسِ أَقَالَهُ اللَّهُ عَثْرَتَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النَّاسِ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ؛ شما را به خدا ترسى در نهان و آشکار و دادگرى هنگام خشنودى و خشمگیرى و به دست آوردن [حلال و ثواب] در تهیدستى و توانگرى سفارش میکنم و اینکه با کسى که با شما قطع رابطه کرده پیوند دارید و از آن کس که بر شما ستم روا داشته درگذرید و به کسى که از شما مضایقه کرده محبت کنید و میبایست نگاه شما عبرتآموز و سکوت شما فکر و سخن شما ذکر و طینت شما سخاوت ورزى باشد؛ چرا که تنگ نظر به بهشت و سخاوت ورز به دوزخ درنیاید. اى هشام! خدا رحمت کند کسى را که آن گونه که باید، از خدا حیا کند؛ پس سر و آنچه را که در بر دارد و شکم و آنچه را که در آن جاى میدهد [از حرام] نگه دارد و مرگ و پوسیدگى [بدن] را یاد آورد و بداند که بهشت در میانه ناخوشایندیها و دوزخ در میانه شهوتهاست. اى هشام! هر که از ریختن آبروى مردم خوددارى کند خداوند از خطاى او در روز رستاخیز بگذرد و هر که از خشمگیرى بر مردم خوددارى کند خداوند از خشمگیرى بر او در روز رستاخیز خوددارى نماید.»
با پذیرش این توصیهها، راستی ولایت و محبت خود به این امام صابر و فرو برنده خشم را نشان میدهیم و میتوانیم با چالشهای بسیار مقابله نماییم.
هدف قرار دادن از پیش برنامه ریزی شده
از سوریه آغاز میکنیم که بعد از تهدیدات نظامی آمریکا، همه چشمها به آن دوخته شده است. حملهای که قرار است از جدیدترین سلاحها در آن استفاده شود. اتهام هم آماده است و آن استفاده از سلاح شیمیایی که همیشه بهانه حملات پیشین نیز بوده است.
در این زمینه، در حالی که استفاده از سلاح شیمیایی را تحت هر عنوانی، توجیه نمیکنیم و آن را فاقد وجاهت شرعی میدانیم، معتقدیم که حق داریم درباره این تهدیدات علامت سؤالهای بسیاری را مطرح کنیم. چون پیش از این نیز به بهانههای مشابه رنجهای بسیاری را تحمل کردهایم و گذشت ایام نیز نشان داد که این اتهامها درست نبودهاند. بهتر دلیل این اتهامهای واهی به عراق است. اتهامهای بسیاری برای اشغال عراق مطرح گردید، اما برای هیچکدام دلیل ارائه نشد. همین طور لیبی و جاهای دیگر.
اما چون برای ما همیشه عدالت مطرح بوده است، درخواست میکنیم که هر چه سریعتر کمیتهای برای روشن کردن واقعیتها در برابر دنیا تشکیل شود.
آن چه روی داده است، اعم از اتهام زنیهای سریع و پشت کردن به تحقیقات بیطرفانه و راه انداختن ناوها و ابزارهای جنگی، همه نشان از آن دارد که برای زدن این کشور برنامهریزی قبلی صورت گرفته است. متأسفانه در میان این همه تهدیدات، دنیای عرب و جهان اسلام هیچگونه موضع محکومیت نگرفته است. هم درباره هدف قرار دادن پایگاه تی 4 و هم تهدید آمریکا و کشورهای اروپایی برای اعلام جنگ علیه یک کشور عربی و اسلامی. بلکه میبینیم برخی از کشورها برای این مسئله اعلام آمادگی کردهاند.
به دنیای عرب عرض میکنیم که سکوت و اجازه دادن به زدن یک کشور عربی، زمینه را برای زدن سایر کشورهای عربی و اسلامی فراهم مینماید. چون قدرتهای بزرگ منافع خود را در این حملات میبینند. در این باره باید این مثل معروف عربی را یادآوری کنیم: «روزی خورده شدم که گاو سفید خورده شد.»
مشکل این دوره این است که جایی برای حضور قانون بین المللی و انسانی و منطق وجود ندارد. آن چه در این دنیا رواج دارد قانون زور و قلدری و منطق جنگل است. این خطرناک است. هم برای صلح و ثبات منطقه و هم برای صلح جهانی.
به همه کسانی که نمایش قدرت میدهند نیز عرض میکنم که باید از گذشته دور و نزدیک عبرت بگیرید. شاید شما قدرت داشته باشید و دیگران را بترسانید، ولی نمیتوانید قدرت ملتی را میتوانند قدرت ساز باشند دست کم بگیرید. حتی اگر معادلات به هم بریزند یا چشم خود را به روی این واقعیت ببندید که دنیا در حال تغییر است، ولی نمیتوانند خواستههای خود را تحقق ببخشید.
بار دیگر تأکید میکنیم که زور هیچ مشکلی را حل نمیکند بلکه بر پیچیدگی اوضاع میافزاید و این چیزی است که ما نمیخواهیم به آن برسیم. هشدار میدهیم که در این برهه حساس نباید جنگ روانی و رسانهای را دست کم بگیریم. این جنگ اساس هر جنگی را تشکیل میدهد. هدف از جنگ روانی و رسانهای این است که پیش از ورود به جنگ، دشمن خود را وادار به شکست کنند.
حمایت از لبنان
در عین حال، باید به نقض حریم اراضی لبنانی توسط دشمن صهیونیستی بپردازیم. نمیخواهیم این مسئله به موضوعی طبیعی تبدیل شود. از همه لبنانیها انتظار میرود که راهها و ابزارهایی را نمیگذارند لبنان در معرض دست اندازی باقی بماند یا به گذرگاه دولتهای همسایه تبدیل شود، چیزی که دیروز اتفاق افتاد، مورد بررسی قرار دهند. در این باره باید از روابط بین المللی لبنان استفاده شود و توانایی ارتش لبنان برای مقابله با دشمن تقویت شود و توانمندیهای مقاومت مورد استفاده قرار گیرد.
آیا پند گرفتهایم؟
باز هم در لبنان؛ این روزها سالروز آغاز جنگ داخلی در لبنان است که همه لبنانیها برای مدتهای طولانی در آتش آن سوختند و هنوز هم پیامدهای آن در زمینههای مختلف، به ویژه جنبه انسانی آن به پایان نرسیده است. چون سرنوشت تعدادی بسیاری از کسانی که ربوده شدگان همچنان نامعلوم است. آن هم به رغم این که اغلب رهبران این جنگ، بر این کشور حاکمیت دارند.
به این جهت بار دیگر از لبنانیها میخواهم که ریشههای واقعی این رویداد را بفهمند و درک کنند. باید بفهمند که چگونه بازیگران بین المللی با استفاده از حساسیتهای طایفهای و نگرانیهای مردم، منافع خود را تحقق بخشیدند که به ضرر مردم لبنان بود.
از لبنانیها میخواهیم که از این تجربه درس بگیرند. نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شوند. بر این اساس بار دیگر هشدار میدهیم که در این برهه حساس نباید از اظهار نظرهای طایفهای و تحریک گرانه در انتخابات استفاده شود. متأسفانه این مسئله همچنان وجود دارد و کسی هم به آثار و پیامدهای منفی آن و فتنه افروزانی که در داخل کشور از آن سود میبرند توجه ندارد.
مسئولیت ما در برابر قدس
در خاتمه باید به سالروز سیر دادن پیامبر خدا از مسجدالاقصی به مسجدالاقصی بپردازیم. باید مسئولیت خود را در برابر مسجدالاقصی، محل سیر پیامبر مشخص کنیم. باید قدس را در رأس اولویتهای خود قرار دهیم. این مسئولیت نباید مسکوت گذاشته شود یا جای خود را به اولویتهای دیگر دهد. روشن شده است که بعد از تصمیم آمریکا مبنی بر انتقال سفارت خود به قدس، هدف قرار گرفتن مسجدالاقصی و قدس افزایش چشمگیری یافته است.
مسئولیت مسجدالاقصی تنها به عهده ساکنان فلسطین یا کسانی که در دور و بر آن زندگی میکنند قرار ندارد. بلکه قدس و مسجدالاقصی باید دغدغه تمام مسلمانان، اعم از فرد، جامعه و دولت باشد. قدس نشانه عزت و کرامت مسلمانان است. کسانی که به قبله اول مسلمانان و محل سیر پیامبر توجه ندارند و برایشان مهم نیست که این مسجد بوسیده شده یا آلوده گردد، کرامت و عزتی ندارند.
این مناسبت انگیزه خوبی است برای این که قضیه مسجدالاقصی، قدس و کل فلسطین در دلها و باورهای ما زنده شود. باید با همه کسانی که برای بازگرداندن آزادی و امنیت به مسجدالاقصی تلاش میکنند، همکاری کنیم.