3 رمضان 1439 هـ برابر با 28 اردیبهشت ۱۳۹۷ هـ و 18/٥/٢٠١٨ م
مطالب مهم خطبه اول: آثار و پیامدهای اسراف / توازن مطلوب / اقدام پیشگیرانه / نهی از اسراف / از نشانههای اسراف / فرهنگ حفظ نعمتها.
مطالب مهم خطبه دوم: فلسطین در گرو اقدام جوانان است / محکومیت شکلی / در انتظار دولت جدید / حق بقاع بر دولت / سالروز نابودی توافق ننگین.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزيز خود میفرماید: «يَا بَنِي آَدَمَ خُذُوا زِينَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مَسْجِدٍ وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» صدق الله العظيم.
آیات قرآنی و احادیث به بنیآدم هشدار میدهند که به ورطه اسراف و تبذیر دچار نشوند.
آثار و پیامدهای اسراف
اسراف و تبذیر به معنای تجاوز انسان از حد معقول در تعامل با نیازها و تمایلات خود و امکانات و توانمندیهایی که در اختیار دارد یا انجام وظایف و مسئولیتهای خود است. آیات قرآنی و احادیث بیان میدارند که آثار و پیامدهای اسراف و تبذیر به افراد، جوامع و کشورها، حال و آیندهشان در عرصه زندگی محدود نمیماند بلکه موضع انسان در برابر خداوند در آخرت و رابطه او با خداوند را نیز دربرمی گیرد.
در بیان قرآن کریم، تبذیر کنندگان برادران شیطان هستند. میفرماید: «وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً * إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ کانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَکانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ کفُوراً» و فرموده است: «وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ» و «وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ».
در حدیث آمده است: «إنَّ القصد أمر يحبّه الله عزّ وجلّ، وإنَّ السرف أمر يبغضه الله عزّ وجلّ، حتّى طرحُک النواةَ، فإنّها تصلح لشيء، وحتّى صبُّک فضلَ شرابک؛ اعتدال و میانه روى امرى است که خداوند آن را دوست مى دارد و اسراف و زیاده روى را ناخوش دارد و امرى است که آن را نکوهش مى کند، حتى اگر دور انداختن هسته خرمایى باشد؛ زیرا آن هم به کار آید و یا دور ریختن ته مانده آب آشامیدنى.»
در حدیث آمده است: «إذا أراد الله بعبدٍ خيراً، ألهمه الاقتصادَ وحسنَ التدبير، وجنّبه سوءَ التدبيرِ والإسرافَ؛ هرگاه خداوند خیر بندهای را بخواهد، به او میانهروی و حسن مدیریت میآموزد و او را از سوء مدیریت و اسراف دور میدارد.»
همه اینها به آثار و پیامدهای خطرناک اسراف برمیگردد. کافی است به دور و بر خود نگاه کنیم تا آثار و پیامدهای اسراف را ببینیم. چون اسراف باعث نابودی تواناییها و امکانات افراد، جوامع و کشورها میگردد. اسراف باعث خارج شدن مردم از توازن گردد. همان توازنی که خداوند سبحانه و تعالی هستی و زندگی را بر اساس آن بنا کرده و از انسان خواسته است که به این توازن ملتزم باشد و از آن بیرون نشود. فرموده است: «وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ * أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ * وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ».
توازن مطلوب
از انسان انتظار میرود که انسان از در برابر محاسبات الهی طغیان ننماید و از حدود فراتر نرود. باید در همه چیز توازن داشته باشد. باید در غذا خوردن و لباس پوشیدن توازن داشته باشد، در سخن گفتن و وقت گذاشتن توازن داشته باشد و حتی در عبادت و انجام کارهای خیر نیز توازن خود را حفظ نماید. دعوت انسان به توازن جنبه آمال و آرزو ندارد. چون انسان مجاز نیست که در سلامتی، ثروت و امکاناتی که خداوند در اختیار او قرار داده است، کم بگذارد. از این رو آیات و روایات حتی به جزئیات نیز وارد شدهاند. در این باره خداوند میفرماید: «خُذُوا زِينَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مَسْجِدٍ وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا». این آیه با روشنی تمام بیان میدارد که انسان حق دارد بخورد و بیاشامد و نیازهای خوردنی و آشامیدنی خود را تأمین نماید؛ اما نباید از حق خود فراتر رود. چون اگر بیش از حد نیاز بخورد و بیاشامد، علاوه بر این که حرام است، ریشه بسیاری از بیماریها نیز هست. علت تعدادی از بیماریهایی که در میان ما رواج دارند، پُرخوری است. غذای اضافی در بدن ما انباشته میشود و باعث سنگینی بدن میشود و جلوی نشاط، فعالیت و حرکت انسان را میگیرد. احادیث نیز به این مسئله اشاره کردهاند: «من کثر أکله، قلّت صحته، وثقلت على نفسه مؤنته؛ کسی که بسیار بخورد، از سلامتیاش کاسته میشود و خرجش سنگین میگردد.»
در حدیث آمده است: «لا تجتمع الفطنة مع البطنة؛ هوشمندی با پرخوری یکجا نمیشود.» در حدیث دیگری آمده است: «حسب ابن آدم لقيمات يقمن صلبه، فإن کان لا بدَّ فاعلاً، فثلثٌ لطعامه، وثلثٌ لشرابه، وثلثٌ لنفسه؛ انسان برای بقای خود به خوردن نیاز دارد؛ اما هنگامی که خورد باید یک سوم معده خود را به خوراکی، یک سوم دیگر را به آشامیدنی و یک سوم دیگر را به تنفس اختصاص دهد.»
اقدام پیشگیرانه
از این رو آیهای که در طلیعه سخن قرائت کردم، جنبه پیشگیرانه دارد و یکی از مهمترین ویژگیهایی است که طب پیشگیری بر آن تکیه دارد. در تاریخ آمده است که در زمان هارون الرشید میان طبیب مسلمان و طبیب مسیحی گفتگویی رخ داد. طبیب مسیحی از طبیب مسلمان پرسید: در کتاب شما مطلبی درباره طب نیامده است. حال آن که علم دو دسته است. علم بدن و علم دین. طبیب مسلمان به او گفت: خداوند تمام طب را در نصف آیه از کتاب خود جمع کرده است. طبیب مسیحی گفت: آن چیست؟
گفت: خداوند میفرماید: «وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا». مسیحی گفت: آیا از پیامبر شما چیزی درباره طب به جای مانده است: مسلمان گفت: پیامبر ما طب را در کلماتی آسان گرد آورده است. مسیحی گفت: آن سخنان کدام است؟ مسلمان گفت: فرموده است: «المعدة بيت الدّاء، والحمية رأس الدواء؛ معده خانه بیماری است و پرهیز در رأس همه داروهاست.» و «أعط کلّ بدن ما عوّدته؛ و بدن را از آنچه بدان عادت دادهای، محروم مگردان.» طبیب مسیحی گفت: کتاب و پیامبر شما از نظر پزشکی چیزی برای جالینوس نگذاشته است. جالینوس یکی از ستونهای طب یونان است.
نهی از اسراف
در حدیث حتی از اسراف در لباس نیز نهی شده است. آمده است: «کلُوا وَتَصَدَّقُوا وَالْبَسُوا فِي غَيْرِ إِسْرَافٍ وَلَا مَخِيلَة؛ بخورید و بیاشامید و بدون اسراف و فخرفروشی لباس بپوشید.» انسان در لباس پوشیدن نیز نباید از حد نیازهای خود تجاوز کند. چون لباس برای پوشاندن بدن و مراقبت از آن در برابر گرما و سرما و دیگر شرایط طبیعی است و نباید آن گونه که در میان ما رواج یافته است، به ابزاری برای فخرفروشی تبدیل شود. نباید لباس به هدف و غایت انسان تبدیل شود به نحوی که انسان را به خود مشغول کند و وقت بسیاری را از او بگیرد.
چون به بیان امیرالمؤمنین(ع) یکی از ویژگیهای پرهیزگاران این است: «منطقهم الصّواب، وملبسهم الاقتصاد؛ سخنشان حق و لباسشان میانهروی است.»
منع از اسراف در قرآن کریم آمده است. خداوند میفرماید: «خُذُوا زِينَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مَسْجِدٍ وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُو». در مورد مصرف مال نیز در احادیث آمده است که خرج کردن باید در حدود نیاز انسان باشد. جایز نیست که انسان بیش از نیاز خود مصرف کند، حتی اگر به وفور مال و ثروت داشته باشد. در حدیث آمده است: «أمسک من المال بقدر ضرورتک، وقدِّم الفضل ليوم حاجتک؛ به میزان ضرورت از مالت نگه دار و اضافی آن را برای روز نیازمندیات پیش بفرست.» یعنی اضافی مال و ثروت خود را برای روزی که بدان نیازمند میشوی پیشاپیش بفرست. چون در آن روز انسانهای بسیاری از این که مال و ثروت خود را بیمورد مصرف کردهاند و وقت نیازمندی در اختیار ندارند، پشیمان هستند.
همان طور که به دست آوردن مال مسئولیت دارد، مصرف کردن مال نیز مسئولیت دارد. در حدیث آمده است: «لا تزول قدما عبدٍ يوم القيامة، حتّى يسأل عن عمره فيما أفناه، وعن جسده فيما أبلاه، وعن ماله مما کسبه وفيما أنفقه؛ در روز قیامت بنده قدم از قدم بر نمیدارد، مگر این که از او میپرسند عمر خود را در چه راهی فانی کرده و بدن خود را در چه راهی فرسوده نموده و مال خود را از چه راهی به دست آورده و در چه راهی مصرف کرده است.»
از نشانههای اسراف
امروز در جامعه ما اسراف در میهمانیهایی تبلور یافته است که بیشتر از نیازهای ما هستند. غذاهایی بسیاری به زبالهها ریخته میشوند بدون این که استفادهای از آنها شده باشد. استفاده بیضابطه از برق، آب، تلفن، وسایل ارتباطی و نقلیه نیز اسراف است. اسراف حتی استفاده بیمورد از وقت را نیز شامل میشود. در حدیث آمده است: «احذروا ضياع الأعمار، ففائتها لا يعود؛ از تباهی عمر بپرهیزید. چون عمری که از دست برود، برنمیگردد.» در مورد سخن نیز اسراف وجود دارد: «الکلام کالدّواء، قليله نافع، وکثيره قاتل؛ سخن نیز مانند داروست که اندک آن سودمند است و بسیار آن کشنده.» در مورد ستایش، بزرگداشت و دادن القاب نیز اسراف وجود دارد. خیلی از افراد در ستودن دیگران نیز تعادل و توازن ندارند. در حالی که خداوند میفرماید: «وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا». اسراف حتی شامل واجبات و کارهای خیریه نیز میشود.
از اسراف در آب وضو نیز نهی شده است. روزی پیامبر خدا(ص) از کنار مردی گذشت که در وضو گرفتن اسراف میکرد. به او فرمود: چرا اسراف میکنی؟ عرض کرد: ای پیامبر خدا! آیا در وضو نیز اسراف وجود دارد؟ فرمود: آری! حتی اگر در کنار نهر روان باشی.
در عبادت نیز اسراف وجود دارد. در تاریخ آمده است که وقتی یاران پیامبر(ص) نصایح و سفارشهای آن حضرت را درباره عذاب، عقاب و حساب شنیدند، یکیشان گفت: ازدواج نمیکنم. چون اگر ازدواج کنم، از عبادت پروردگارم باز میمانم. دیگری گفت: تمام عمر را روزه میگیرم و افطار نمیکنم. سومی نیز گفت: تمام روزها و شبها را به عبادت خواهم گذراند؛ اما وقتی پیامبر از تصمیمشان آگاه شد، نسبت به این رفتار غیرمتوازن در عبادت به آنان هشدار داد و به آنان فرمود: «إني لم أؤمر بذلک، إنّ لأنفسکم عليکم حقّاً، فصوموا وأفطروا وقوموا وناموا، فإني أقوم وأنام وأصوم وأفطر وآکل اللَّحم والدّسم وآتي النساء، فمن رغب عن سنَّتي فليس مني؛ من چنین دستوری نیافتهام. شما بر خویشتن حقی دارید. روزه بدارید و افطار کنید و عبادت کنید و بخوابید. چون من نیز عبادت میکنم و میخوابم و روزه میگیرم و افطار میکنم و گوشت و غذای چرب میخورم و نزد زنان میروم. پس هر کس از سنت من رویگردان شود، از من نیست.»
در مورد کارهای خیر و صدقات نیز در قرآن آمده است: «وَلَا تَجْعَلْ يَدَک مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِک وَلَا تَبْسُطْهَا کلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً» و «وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَکانَ بَيْنَ ذَلِک قَوَاماً».
بنابراین در نظر خداوند انسان مسئول است که در همه نعمتها و عطاها تعادل و توازن را رعایت کند. مسئولیت فقط به وقتی در برابر خداوند متعال قرار میگیریم منحصر نمیشود، بلکه انسان در برابر هرگونه اسراف در مال، برق و ثروت نیز مسئولیت مادی دارد.
فرهنگ حفظ نعمتها
ما نیاز داریم که خود و فرزندانمان را تربیت کنیم و فرهنگ حفظ نعمت و عدم اسراف در مصرف را گسترش دهیم. اگر نسبت به این فرهنگ جدی و کوشا باشیم، این نعمتها تباه نخواهند شد. امام علی(ع) در کوچکترین اشیاء توجه داشت که این فرهنگ را نهادینه نماید. به کارگزاران خود دستور میداد که نوک قلمهای خود را تیز کنند و سطرهای نوشته خود را نزدیک کنند تا کاغذی را که در آن مینویسند، به هدر ندهند.
لازم است که اسراف را توجیه نکنیم. نباید اسراف را بخشش و کرم حساب کنیم. چون بخشش با اسراف تفاوت دارد. زیرا اسراف این است که مال، غذا و آشامیدنی را در موارد بیفایده و ناحق مصرف کنیم، اما بخشش و کرم این است که مال و غذا در موارد درست آن و برای اشخاص نیازمند و سزاوار مصرف شود.
ما شدیداً نیاز داریم که این ارزش را در هر زمانی و به ویژه در این ماه که ماه مبارک رمضان است احیا کنیم. چون متأسفانه طوری شده است که ماه رمضان و اسراف ملازم هم شدهاند و ما در این ماه شاهد خوردن و آشامیدن و میهمانیهایی بیش از حد هستیم و ولخرجیها صورت میگیرد. تا جایی که برخیها آن را به ماه مصرف تشبیه کردهاند. چون مصارف در این ماه زیاد میشود.
خداوند سبحانه و تعالی از ما خواسته است به مسئولیتهای خود در این ماه عمل کنیم. خواسته است که این ماه، ماه طاعت و عبادت، ماه کنترل شهوات و تمایلات، ماه سلامتی، ماه تقویت اراده، همدردی و همراهی با فقرا و مساکین و ماه بخشندگی است. نخواسته است که انسان در این ماه انسان از ضوابط و معیارها رها شود، خدادوستی را کنار بگذارد و به خاطر اسراف، در معرض دشمنی خداوند قرار گیرد، ماهی که در آن اغنیا احساس بینیازی و فقرا احساس گرسنگی کنند. در حالی که اغنیا باید گرسنگی فقرا و نیازمندان را درک کنند.
وفاداری ما به ماه رمضان همان طور که با روزهداری، عبادت، تلاوت قرآن و دعاست، با ایستادگی در برابر پدیده اسراف، پدیده خوردن، آشامیدن و مصرف بیش از نیاز و دور انداختن خوردنی و آشامیدنی نیز هست. اگر ناچاریم میهمانی بدهیم و غذا اضافی میماند، نباید آن را دور بریزیم بلکه باید در میان نیازمندان که بسیار هم هستند، تقسیم کنیم.
باید همیشه این دعا را بخوانیم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَآلِهِ، وَامْنَعْنِي مِنَ السَّرَفِ، وَحَصِّنْ رِزْقِي مِنَ التَّلَفِ، وَوَفِّرْ مَلَکتِي بِالْبَرَکةِ فِيهِ، وَأَصِبْ بِي سَبِيلَ الْهِدَايَةِ لِلْبِرِّ فِيمَا اُنْفِقُ مِنْهُ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا از اسراف باز دار و روزی مرا از تلف و تباهی مصون دار و به داراییام برکت بده و مرا به راه خیر و نیکی هدایت فرما.»
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را توصیه میکنم که در این ماه انسانیت خود را حفظ کنیم و دردها و رنجهای مردم اطراف خود اعم از فقرا، نیازمندان، ایتام، مدیونین، دردمندان و محتاجان را احساس نماییم و این امر را در دعای روزهای ماه رمضان میخوانیم: «اللَّهمَّ أدخل على أهل القبور السرور. اللّهمّ أغنِ کلّ فقير. اللّهمّ أشبع کلّ جائع. اللّهمّ اکسُ کلّ عريان. اللّهمّ اقضِ دين کلّ مدين. اللّهمّ فرِّج عن کلّ مکروب. اللّهمّ رُدَّ کلّ غريب. اللّهمّ فک کلّ أسير. اللّهمّ أصلح کلّ فاسد من أمور المسلمين. اللّهمّ اشفِ کلّ مريض. اللّهمّ سُدَّ فقرنا بغناک. اللّهمّ غيِّر سوء حالنا بحسن حالک. اللّهمّ اقضِ عنا الدّين، وأغننا من الفقر، إنَّک على کلّ شيء قدير.»
یکی از مهمترین ارزشهای این ماه، ارزش بذل، بخشش و مهربانی به کسانی است که به مهربانی، عطوفت و مواظبت ما نیاز دارند. باید شاخصه دیگری را به این دعا اضافه کنیم و آن دادن فدیه است. کسانی که نمیتوانند روزه بگیرند، باید برای هر روز، به مساکین و نیازمندان فدیه بدهند. این یعنی از نظر خداوند روزهداری معادل غذا دادن به فقیر و نیازمند است.
وقتی به این ارزش رسیدیم، بسیاری از نیازهای مردم پیرامون خود را برآورده خواهیم کرد و مجبورشان نخواهیم کرد که دست نیاز به سوی دیگران دراز کنند تا به عزت و کرامت برسند. به این ترتیب از قدرت و قوت بیشتری برای مقابله با چالشها برخوردار خواهیم شد.
فلسطین در گرو اقدام جوانان است
از فلسطین آغاز میکنیم. تظاهرات بازگشت میزان ثبات و پایمردی مردمی را نشان داد که با سالخوردگان، کودکان، زنان، جوانان، شیرخواران، معلولان و از کار افتادگان و سینههای بیدفاع خود توانستند در برابر ماشینهای کشتار اسرائیلی بایستند.
این سیمای جدید مردم فلسطین ثابت کرد که دشمن امید بسته است که نسلهای تازه فلسطینی آرمان فلسطین را فراموش کنند؛ اما با وجود عزم و هیمنه و قلدری دشمن، هنوز نتوانسته است شور و شوق بازگشت به سرزمین و مطالبه حق بازپسگیری سرزمینی را که آلوده اشغالگری شده بود، از بین ببرد.
اما امید ما همچنان به جوانانی است که پاکی آرمان فلسطین را حفظ کرده و آن را آلوده ننمودهاند. از این رو به سرزمین خود وفادار ماندند، زمام اختیار خود را به دست گرفتند و نگذاشتند که واقعیت موجود بر آن تحمیل شود. از این رو تصمیم انتقال سفارت آمریکا به قدس چیزی را تغییر نداد. چون این سرزمین به اهالی آن و کسانی تعلق دارد که آمادهاند در راه آن خون خود را اهدا کنند.
محکومیت شکلی
جالب است که مواضع غربی و مشخصاً اروپا خیلی داغتر از موضعگیری رسمی کشورهای عربی است که جنایتهای دشمن را به صورت صوری محکوم کردند؛ اما خیلی دیر و بعد از این که سیل خون به راه افتاد، تصمیمهای بازدارنده اتخاذ کردند و خواستار تشکیل کمیته تحقیق بین المللی در مورد جنایات غزه شدند. گویا شک داشتند که اصلاً جنایتی رخ داده است.
متأسفانه میبینیم در بسیاری از کشورهای عربی و غیرعربی، حمایت و دفاع مردمی از فلسطینیان بسیار اندک است. به مردم یمن تبریک میگوییم که به رغم شرایط دشوار، بیرون ریختند و جنایتهایی را که در حق مردم فلسطین در غزه صورت گرفتهاند، محکوم کردند. از این رو از مجامع علمایی و اتحادیهها، مجامع دانشجویی و گروههای مردمی میخواهیم که با مردم فلسطین اعلام همبستگی کنند و آنها را تنها نگذارند؛ زیرا رها کردن مردم فلسطین دشمن صهیونیستی را تشویق میکند که به جنایتها و اجرای طرحهای خود برای پایان دادن به آرمان فلسطین ادامه دهد.
ما سکوت در این مرحله را بسیار خطرناک میدانیم. هدف این است که آینده آرمان فلسطین را نابود کنند. آرمانی که به همه انسانهای عرب، مسلمان و مسیحی تعلق دارد. این توطئه به معامله قرن معروف شده است.
در انتظار دولت جدید
به لبنان میرسیم که این روزها منتظر تشکیل جلسه پارلمان جدید است که مسئولیت بزرگی بر عهده آن قرار دارد. چون پارلمان جدید مهمترین نهاد کشور است و اگر نقش خود را به خوبی ایفا نماید، سایر نهادها نیز اصلاح خواهند شد و اگر نقش خود را به درستی ایفا نکند، روی کار همه نهادها تأثیر منفی به جای خواهد گذاشت. با توجه به مرحله حساسی که کشور در آن قرار دارد و طوفانی از بحرانها در داخل و خارج لبنان جریان دارد و کشور از آن تأثیر میپذیرد و آخرین آنها اعمال تحریم علیه برخی از گروههای لبنان است، با توجه به همه اینها امید است که مثل قبل تشکیل دولت زیاد طولانی نشود و کشور وارد بحران تقسیم سهمیهها و تحمیل شرایط نشود.
همین طور امیدواریم فضای مثبتی که از دل جریانهای سیاسی و نشستهای فیمابین برآمده است، به تشکیل دولتی بینجامد که به لبنانیها وعده دادهاند. دولتی عمل نه دولت کار چاق کن. دولت همکاری نه دولت نزاع و درگیری. دولتی عاری از فساد و مفسدان. دولتی که به نفع مردم کار کند نه احزاب. دولتی که کشور را از بحرانها نجات دهد و از آن در برابر تحولات منطقه حمایت نماید. نه دولتی که بازتابی از تنشهای موجود در منطقه و جهان باشد.
لبنانیها از جریانهای سیاسی انتظار دارند بعد از پیام روشنی که مردم در صندوقهای رأی ابراز داشتند یا این که در انتخابات شرکت نکردند و نارضایتی خود را از عملکرد سیاسی بسیاری از جریانهای سیاسی نشان دادند، اعتماد را به مردم بازگردانند.
ما نمیخواهیم خیلی زود درباره مرحله آتی قضاوت کنیم، ولی میخواهیم به نقاط منفی عملکرد دولت بعد از انتخابات بپردازیم. دولت به سهمیهبندیهای گذشته بازگشته است و در جلسه اخیر خود در برخورد با بحران مولدهای برق، منابع دریایی و دانشگاهها با ادبیات سهمیهبندی برخورد نمود. نگرانی ما این است که در جلسات باقیمانده شورای وزیران این ادبیات ادامه یابد.
حق بقاع بر دولت
ما خواستار درمان قاطع ناامنیهای فزاینده در بقاع هستیم. این ناامنیها زندگی و کسبوکار مردم را تهدید میکند. از همه دستگاههای دولتی میخواهیم که به مسئولیت خود عمل کنند. چون تمام جریانهای سیاسی و مردم حمایت لازم برای دستگاههای مسئول را فراهم کردهاند که به مسئولیت خود عمل کنند. دولت باید در این زمینه اقدام عاجل صورت دهد.
بقاع حق بزرگی بر دولت دارد و به وظایف خود عمل کرده است. چون بقاع همیشه در مسائل ملی حضور داشته و همیشه ذخیره گاه ارتش و مقاومت بوده است و باز هم در مسائل ملی حضور خواهد داشت.
بحرین، اقدامات نامناسب حاکمیت
به بحرین میرویم. بازگشت حاکمیت به سیاست سلب تابعیت از مخالفان جای تعجب دارد. در این مرحله نیز از ۱۱۵ بحرینی سلب تابعیت شد. گویا حاکمیت اصرار دارد به جای ورود به گفتگوی جدی که به بیثباتی فعلی پایان دهد و بحرین را به جایگاه بایسته آن بازگرداند، با روش طرد و سلب تابعیت با خواستههای برحق مردم برخورد کند.
ما تأکید میکنیم که حاکمیت باید از این تصمیم عقبنشینی کند. ما تداوم فشار بر مردم و مخالفان را اصرار بر وخیمتر و پیچیدهتر کردن وضعیت میدانیم که به نفع مردم و نظام بحرین نیست.
سالروز نابودی توافق ننگین
در پایان باید به هفدهم می سالروز حرکت عظیمی که از مسجد بئرالعبد برای مقابله با توافق هفدهم می آغاز شد بپردازیم. با این توافق میخواستند به ضرر استقلال، قوت و آزادی لبنان و سرزمین و ثروتهای مردم لبنان، طمع ورزیها و منافع اسرائیل را تحقق ببخشند.
در این مناسبت با سید(ره) که در رأس این حرکت قرار داشت، عهد میبندیم این روحیه را که در تمام موضعگیریها و حرکات او جریان داشت، ادامه دهیم و به حفظ روش او وفادار بمانیم که میخواست در مقام عمل و نه شعار، لبنان قوی، عزیز، آزاد و مستقل باقی بماند.