خطبه جمعه، 22 تیرماه 1397

مطالب مهم خطبه اول: نقش مکتبی / امام همه / گفتگو با ملحدان / امام صادق(ع) اصحاب خود را چگونه تربیت می‌کرد؟ / آیا خط امام را احیا کرده‌ایم؟

مطالب مهم خطبه دوم: بحران تشکیل دولت / آیا دستگاه قضایی مستقل است؟ / آغاز برون رفت از بحران / رنج غزه / سالروز تجاوز جولای 2006.

 

29 شوال 1439 هـ برابر با 22 تیر ۱۳۹۷ هـ و 13/٧/٢٠١٨ م

 

مطالب مهم خطبه اول: نقش مکتبی / امام همه / گفتگو با ملحدان / امام صادق(ع) اصحاب خود را چگونه تربیت می‌کرد؟ / آیا خط امام را احیا کرده‌ایم؟

مطالب مهم خطبه دوم: بحران تشکیل دولت / آیا دستگاه قضایی مستقل است؟ / آغاز برون رفت از بحران / رنج غزه / سالروز تجاوز جولای 2006.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «أُولَئِک الَّذِينَ هَدَى الله فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ قُلْ لَا أَسْأَلُکمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکرَى لِلْعَالَمِينَ» صدق الله العظيم.

بیست و پنجم شوال سالروز وفات یکی از امامان اهل بیت(ع) بود که خداوند به ما دستور داده است از آنان الگو بگیریم و راهنمایی بجوییم و او امام جعفر بن محمد صادق(ع) است.

 

نقش مکتبی

ویژگی زندگی امام صادق(ع) آزادی نسبی است که در اختیارشان قرار گرفت. چون در زمان ایشان حکومت از اموی‌ها به عباسی‌ها منتقل گردید. امام صادق(ع) نیز از این فرصت استفاده کرد و به ایفای نقش بایسته خود در صیانت از خلوص اندیشه، شریعت و حضور اسلام در میان مسلمانان پرداخت. از این رو سهم این امام همام در عرصه‌های فقه، شریعت، عقاید، حدیث، مفاهیم، تفسیر قرآن و جامعه سازی بسیار برجسته است. امام صادق(ع) در همه این‌ها بر اساس نظر یا اجتهاد شخصی عمل نکرد، در حالی که طبق نظر برخی‌ها، بقیه مجتهدان و پیشوایان مذاهب اسلامی دیگر بر اساس نظرات و اجتهادات شخصی خود عمل می‌کردند. تمام گفته‌های امام جعفر صادق(ع) از رسول خدا(ص) بود. از این رو می‌فرمود: «حديثي حديث أبي، وحديث أبي حديث جدي، وحديث جدّي حديث الحسين، وحديث الحسين حديث الحسن، وحديث الحسن حديث أمير المؤمنين، وحديث أمير المؤمنين حديث رسول الله(ص)، وحديث رسول الله قول الله تعالى».

شاعرنیز در این باره سروده است:

ووالِ أناساً قولهم وحديثهم              روى جدّنا عن جبرائيل عن الباري

کسانی را دوست بدار که حرف و حدیثشان این است: جد ما از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال چنین روایت کرده است.

 

امام همه

این نقش در تلاش علمی‌شان به خوبی تبلور یافته است. چون مسجد آن حضرت در شهر کوفه میعادگاه جویندگان علم بود که از اقصا جهان برای سیراب شدن از چشمه‌سار دانش و علم وسیع آن به نزد آن حضرت می‌شتافتند و پاسخ شبهات، اشکالات و سؤالاتی را که در جامعه آن روز اسلامی وجود داشت، نزد ایشان می‌یافتند. ابوعباس احمد بن عقده کوفی چهار هزار عالم را شمرده است که در چشمه‌سار دانش آن امام سیراب شده‌اند.

یکی از راویان بعد از این که بیست سال از وفات امام صادق(ع) سپری شده بود، چنین می‌گوید: «در این مسجد، نه صد عالم را درک کردم که همگی می‌گفتند: جعفر بن محمد صادق به من چنین گفته است.»

ویژگی مدرسه امام صادق(ع) آن گونه که برای همه معلوم است، باز بودن آن است. مدرسه امام، همه تنوعات فقهی، فکری و اعتقادی را در برمی‌گرفت و دسته‌بندی‌هایی را که ما در عرصه‌های دینی خود شاهد آن هستیم به رسمیت نمی‌شناخت. می‌بینیم که ابوحذیفه نعمان پیشوای مذهب حنفی نیز نزد امام صادق(ع) تلمذ کرده و اظهار داشته است: اگر آن دو سال نبود، حتماً نعمان هلاک می‌شد. او درباره احاطه امام صادق(ع) به آرای دیگران می‌گفت: داناترین مردم کسی است که به اختلاف مردم داناتر باشد.

یکی دیگر از کسانی که نزد آن حضرت شاگردی کرده است، انس به مالک پیشوای مذهب مالکی است. او درباره زمانی که نزد امام صادق(ع) شاگردی کرده است، چنین می‌گوید: چشمی ندیده است و گوشی نشنیده است و بر قلب بشری خطور نکرده است که از نظر علم و عبادت و ورع، کسی از جعفر بن محمد صادق برتر باشد. او در رفتار با همه کسانی که به نزدش می‌آمدند، تبلور عینی رسول خدا بود.

 

گفتگو با ملحدان

در زمینه‌ای دیگر، امام صادق(ع) منطق گفتگو را تحکیم نمود. چون معتقد بود که گفتگو بهترین راه برای ایجاد رابطه و رساندن اندیشه به دیگران است. از این رو او امام گفتگو بود. با همه گفتگو می‌کرد. با کسانی به گفتگو می‌پرداخت که از نظر مذهب و عقیده با او اختلاف داشتند. با کسانی وارد گفتگو می‌شد که در فهم از دین دچار غلو شده بودند. با کسانی گفتگو کرد که در دین و رسالت‌های آسمانی ایجاد شک و شبهه می‌کردند.

امام صادق(ع) با آرامش، سعه صدر، اندیشه عمیق، روش نیکو، سخنان زیبا و احترام گذاشتن به طرف‌های گفتگو توانست به خرد و قلب آنان راه یابد و بسیاری از گفتگوهای تنش‌زا را به گفتگوهایی ثمربخش و حقیقت‌جو تبدیل نماید.

در اینجا می‌خواهیم برای آشنایی با روش گفتگوی امام صادق(ع) به برخی از گفتگوهای ایشان بپردازیم. در تاریخ زندگی آن حضرت آمده است که سه نفر از سران ملحدان زمانه به نام‌های ابن ابی العوجاء، ابن طالوت و ابن مقفع در موسم حج در مسجد الحرام جمع شده بودند. امام صادق(ع) نیز آنجا بود و برای مردم فتوا می‌داد، قرآن را تفسیر می‌کرد و به سؤال‌های مردم پاسخ می‌داد. یکی از آن‌ها به ابن ابی العوجاء گفت: آیا می‌توانی این مرد را رسوا کنی؟ منظورش امام صادق(ع) بود. آیا می‌توانی چیزی از او بپرسی که او را نزد اطرافیانش که شیفته او شده‌اند، رسوا کند؟ ابن ابی العوجاء نزد امام صادق(ع) آمد و عرض کرد: تا کی شما این خرمن را می‌کوبید و به این سنگ پناهنده می‌شوید و این خانه‌ از سنگ و گل برافراشته را می‌پرستید و همچون شتران رسیده، بر گِرد آن جست و خیز می‌کنید؟ اما امام صادق(ع) به روش خود او پاسخ نداد. بلکه با منطق جامع خود به او پاسخی درخور داد. از این رو به فلسفه حج و معنای طواف پرداخت. با شنیدن پاسخ‌های امام صادق(ع) ابن ابی العوجاء با چهره‌ای دگرگون، خجالت‌زده از نزد آن حضرت رفت.

روزی دیگر یکی از ملحدان بر امام صادق(ع) در خانه‌شان وارد شد و بی‌ادبانه عرض کرد: فلانی! مرا به خدایی که می‌پرستید راهنمایی کن. او خیلی بی‌ادبانه حرف زد. ولی امام به روش خود او پاسخ نداد. امام در پاسخ فرمود: تو را به خدای خودم و خدایی خودت راهنمایی خواهم کرد. کودکی در کنار آن‌ها حضور داشت و تخمی در دست داشت. امام با گرفتن اجازه از کودک، تخم را از او گرفت و سپس فرمود: «اين تخم، قلعه‌ای است پوشيده که پوست کلفتی دارد و زير پوست کلفت، پوست نازکی است و زير پوست نازک، طلايی است روان و نقره‌ای است آب شده که نه طلای روان به نقره آب شده آميزد و نه نقره آب شده با طلای روان درهم شود.»

فرد نزد امام صادق(ع) می‌آید و عرض می‌کند: آیا خدای تو می‌تواند جهانی را وارد تخم کند. به نحوی که نه دنیا کوچک شود و نه تخم بزرگ شود؟ امام به او فرمود: «به پیش رو و بالای سرت بنگر و به من بگو چه می‏بینی، گفت: آسمان و زمین و خانه‏ها و کاخ‌ها و بیابان‌ها و کوه‌ها و نهرها می‏بینم. امام(ع) فرمود: آنکه توانست آنچه را تو می‏بینی در یک عدس یا کوچک‌تر از عدس درآورد، می‏تواند جهان را در تخم مرغ درآورد بی‏آنکه جهان کوچک و تخم مرغ بزرگ شود.»

وقتی می‌دید که گفتگویی بی‌فایده است و نتیجه‌ای در پی ندارد، بدون تنش و هیاهو می‌فرمود: «اگر چیزی که شما می‌گویید درست باشد – خدایی وجود نداشته باشد- هم ما و هم شما نجات یافته‌اید و اگر چیزی که ما می‌گوییم واقعیت داشته باشد، ما نجات یافته‌ایم و شما هلاک شده‌اید.»

درست به همین دلیل، دشمنان امام به انسانیت والای آن حضرت شهادت داده‌اند. در این باره روایت شده است که ابن ابی العوجاء که از ملحدان بود، دید که یکی از اصحاب امام صادق(ع) حرف‌های درشت به زبان می‌آورد، متعجبانه اظهار داشت: اگر تو از اصحاب جعفر بن محمد هستى، آن حضرت با ما این‌گونه سخن نمى‏گوید. به تحقیق که از ما کلماتى بیشتر از این شنیده است و هیچ با ما برخورد نکرده است و همانا او مردى بردبار و حلیم و با وقار و عاقل است و ثابت و محکم که از راه رفق و مدارا خارج نمى‏شود و اگر تو از اصحاب او هستى همانند او با ما سخن بگو.

 

امام صادق(ع) اصحاب خود را چگونه تربیت می‌کرد؟

اما سومین ویژگی مهم خط امام صادق(ع) این بود که دوست داشت هواداران و پیروان آن حضرت از نظر روش، رفتار و اخلاق، ممتاز باشند. از آنان می‌خواست که در جامعه خود برجسته و ممتاز باشند و سیمای اسلام اصیل را به نمایش بگذارند. از این رو می‌فرمود: «أوصيکم بتقوى الله، وأداء الأمانة لمن ائتمنکم، وحسن الصّحبة لمن صحبتموه، وأن تکونوا لنا دعاةً صامتين؛ شما را به تقوای پروردگار و پرداختن امانت به هر که شما را امین دانست و برخورد خوب با هر که شما را مصاحبت و همراهی کرد و اینکه برای ما دعوت کنندگانی ساکت و بی سروصدا باشید، سفارش می‌کنم.» و زمانی که عرض می‌کردند: چگونه ساکت به درگاه خداوند دعا کنیم؟ می‌فرمود: «تعملون بما أمرناکم من طاعة الله، وتعاملون النّاس بالصِّدق والعدل، وتؤدّون الأمانة، وتأمرون بالمعروف، وتنهون عن المنکر، ولا يطّلع النّاس منکم إلّا على خير، فإذا رأوا ما أنتم عليه، علموا فضل ما عندنا، فسارعوا إلينا؛ به آنچه، امر کرده‌ایم از اطاعت خداوند، عمل کنید و با مردم با راستی و عدالت رفتار نمایید وامانت‌ها را ادا کنید و امر به معروف و نهی از منکر نمایید و مردم جز خوبی و خیر از شما نبینند. پس اگر شما را چنین یافتید، به حقیقتِ آن چه نزد ما است پی خواهند برد و آن گاه به سوی ما روی می‌آورند.» به یاران خود می‌فرمود: «الحسن من کلّ أحد حسن ومنکم أحسن، لأنکم تنتسبون إلينا، والقبيح من کلّ أحد قبيح ومنکم أقبح، لأنکم تنتسبون إلينا؛ خوبی از همه خوب است و از شما خوب‌تر. چون شما به ما منتسب هستید و زشتی از همه زشت است و از شما زشت‌تر. چون شما به ما منتسب هستید.»

در نحوه برخورد با کسانی که از نظر مذهبی اختلاف داشتند، می‌فرمود: «صلوا عشائرهم، واشهدوا جنائزهم، وعودوا مرضاهم، وأدّوا حقوقهم، فإنّ الرجل منکم إذا ورع في دينه، وصدق الحديث، وأدّى الأمانة، وحسّن خلقه مع الناس، قيل: هذا جعفري، فيسرّني ذلک، ويدخل عليّ منه السّرور، وقيل: هذا أدب جعفر، وإذا کان على غير ذلک، دخل عليّ بلاؤه وعاره، وقيل: هذا أدب جعفر. والله، حدّثني أبي أنَّ الرجل کان يکون في القبيلة من شيعة عليّ(ع)، فيکون زينها، أدّاهم للأمانة، وأقضاهم للحقوق، وأصدقهم للحديث، إليه وصاياهم وودائعهم، تسأل العشيرة عنه فتقول: مَن مثل فلان؟! إنّه أدّانا للأمانة، وأصدقنا للحديث؛ به قبیله ایشان بپیوندید و بر جنازه‌شان حاضر شويد و از بیمارانشان عيادت نمایید و حقوقی از آن‌ها را که به عهده شما است، ادا کنيد. چون اگر هر يک از شما پارسا و پرهيزکار شد، راست‌گو و درست‏کردار گرديد، امانت را ادا کرد و حسن خلق و معاشرت نيکو با مردم داشت، گفته شوند: این فرد جعفری است و این مرا خوشحال می‌کند و شادی به دل من وارد می‌نماید و گفته شود: این نتیجه تربیت جعفر است؛ و اگر غیر از این بود، مایه خجالت من است و گفته شود: این نتیجه تربیت جعفر است. سوگند به خدا پدرم برای من نقل فرمود که اگر يک مرد در قبيله از شيعه ما باشد، زينت و افتخار آن قبيله است. چون او امانت‌دارترین و راست‌گوترین آنان است و بیش از همه حقوقشان را رعایت می‌کند. مردم وصايای خود را به او می‏کنند و امانت‌های خود را به او مي‏سپارند و وقتی درباره او می‌پرسند، می‌گویند: چه کسی مانند اوست؟ او امانت‌دارترین و راست‌گوترین ماست.»

 

آیا خط امام را احیا کرده‌ایم؟

ما نیز شدیداً نیاز داریم همان کاری را انجام دهیم که امام انجام داد. باید به وظیفه خود در ارائه اسلام اصیل عمل کنیم. نباید به سودجویان و فتنه افروزان اجازه سوء استفاده دهیم. باید منطق گفتگو را تقویت و تثبیت کنیم. البته گفتگو باید مفید و نتیجه بخش باشد و تنش‌ها را کاهش دهد. باید محبت را از آن امام یاد بگیریم. محبت او شامل همه می‌شد و فقط یاران و پیروانش را در برنمی‌گرفت. او همان کسی است که وقتی درباره دین از او سؤال می‌شد، می‌فرمود: آیا دین چیزی غیر از محبت است؟ و آخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العالمين.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه می‌نمایم که امام صادق(ع) به یکی از یاران خود فرمود. به او فرمود: «إذا أنعم اللهُ عليک بنعمةٍ، فأحببتَ بقاءَها ودوامَها، فأکثِرْ من الحمد والشّکر عليها، فإنّ الله عزّ وجلّ قال في کتابه: «لَئن شَکرتُم لأزيدنّکم»، وإذا استبطأت الرزق، فأکثر من الاستغفار، فإنَّ الله تعالى يقول في کتابه: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً* يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْکمْ مِدْرَاراً* وَيُمْدِدْکمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَکمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَکمْ أَنْهَار» وإذا أحزنک أمر، فأکثر من قول «لا حول ولا قوّة إلا بالله العليّ العظيم» فإنها مفتاح الفرج، وکنز من کنوز الجنّة؛ اگر خداوند به تو نعمتی داد و خواستی که این نعمت دوام داشته باشد، به این خاطر بسیار سپاس بگو و حمد را به جای آور؛ زیرا خداوند عزوجل در کتاب خود فرموده است: «لَئن شَکرتُم لأزيدنّکم» و اگر رزق و روزی، دیر به دست تو رسید، بسیار استغفار کن؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود می‌فرماید: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً* يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْکمْ مِدْرَاراً* وَيُمْدِدْکمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَکمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَکمْ أَنْهَار» و اگر چیزی تو را اندوهگین کرد، بسیار بگو: «لا حول ولا قوّة إلا بالله العليّ العظيم» زیرا این ذکر، کلید گشایش است و گنجی از گنج‌های بهشت.» و اگر می‌خواهی به درگاه خداوند دعا کنی، این دعا را بخوان: «اللّهُمَّ أَعِزَّنِي بِطَاعَتِک، وَلا تـُخْزِني بِمَعْصِيِتـَک، اَللّهُمَّ أَرْزُقـْني مُواساة مَنْ قـَتـَّرْتَ عَلـَيْهِ رِزْقـَهُ، بِمَا وَسَّعْتَ عَلـَيَّ مِنْ فـَضْلِک؛ خدایا! به طاعتت مرا عزت بده و با نافرمانی‌ات خوارم مکن. خدایا! به خاطر وسعتی که از فضل خود برایم فراهم کرده‌ای، همدردی با کسانی را که روزی‌شان را تنگ کرده‌ای، روزی من بگردان.»

امام صادق(ع) معتقد است سوپاپ اطمینان زندگی ما این است که خداوند در قلب و زبان ما حضور داشته باشد. این که خداوند را به یاد داشته باشیم و از او تشکر کنیم و جز از نزد او، هیچ قدرتی را به رسمیت نشناسیم. چون وجود ما و اطرافیان ما، در اقصا نقاط زمین، کرانه‌های آسمان و اعماق دریاها همه به دست اوست. وقتی از اعماق قلب خود این واقعیت را به خوبی درک کردیم، آن گاه احساس قدرت، اراده، امنیت و اطمینان خواهیم کرد و با توان بیشتری در برابر چالش‌ها ایستادگی خواهیم نمود.

 

بحران تشکیل دولت

از لبنان آغاز می‌کنیم که به خاطر اصرار جریان‌های سیاسی بر نظام سهمیه‌بندی، مسئله تشکیل دولت حالت پیچیده‌ای به خود گرفته است. بدون این که گامی به جلو برداشته شده، چراغ تشکیل دولت روشن شود.

در این زمینه نمی‌خواهیم به حقانیت یا عدم حقانیت دلایلی که باعث شده است گروه‌ها بر مواضع خود پافشاری کنند بپردازیم، اما حق داریم بپرسیم که اگر همه بر مواضع خود اصرار بورزند، راه برون رفت از این تنگنا چیست. چون وضعیت سیاسی این کشور به گونه‌ای است که جز با توافق کسی نمی‌تواند حکومت کند.

ما در این کشور عادتمان شده است که قدرت‌های بین المللی و منطقه‌ای که عنان اختیار طرف‌های محلی را در اختیار دارند دخالت کنند و گره‌ها را باز نمایند. ولی اگر چنین اتفاقی نیفتد، چه می‌شود؟ اگر آن‌ها دخالت نکنند، لبنان به عرصه درگیری و نزاع میان گروه‌ها تبدیل خواهد شد.

ولی چیزی که لبنانی‌ها بدان نیاز دارند این است که ابزارهای لازم برای برون رفت از تنگنای سیاسی که به خاطر اختلافات محلی ایجاد شده است، در اختیار داشته باشند. آنان باید ابزارهای مهار فتنه‌ها و درگیری‌های داخلی را داشته باشند. ما معتقدیم چنین چیزی را نخواهیم دید مگر این که گروه‌های سیاسی این کشور احساس کنند که آن‌ها در قبال تصمیماتی که می‌گیرند در برابر مردم مسئول هستند. آن‌ها باید طبق منافع مردم رفتار کنند و مردم دیر یا زود آن‌ها را مورد بازخواست قرار خواهند داد. آن‌ها اصل نیستند بلکه وکلای مردم هستند و مردمی که در آتش بحران‌های آب، برق، زباله، گرانی، بیکاری، آلودگی سواحل و رودخانه‌ها و در رأس آن‌ها رودخانه لیطانی و فروپاشی قریب الوقوعی که در این کشور همه حرف آن را می‌زنند، می‌سوزند، صدایشان برای همیشه خاموش نخواهد ماند و روزی فریاد خواهند زد. در این صورت صحنه تغییر خواهد کرد و بسیار از گره‌ها باز خواهند شد.

 

آیا دستگاه قضایی مستقل است؟

به دستگاه قضایی می‌رسیم که این روزها درباره استقلال و شفافیت آن، هیاهوی بسیاری به راه افتاده است. در این باره معتقدیم بیشتر این هیاهوها در درگیری‌های سیاسی و تمایل به عیب تراشی برای متولیان دستگاه قضایی ریشه دارد. ما در مقام ورود به این قضیه نیستیم، بلکه مسئولیت ما این است که بر اهمیت نقش دستگاه قضایی تأکید کنیم. چون دستگاه قضایی سوپاپ اطمینان عدالت برای تحقق ثبات در این کشور و بازداشتن بازیگران با امنیت، سیاست و اقتصاد آن است. از این رو ما خواستار استقلال دستگاه قضایی هستیم. دستگاه قضایی باید از حاکمیت ثروت، دستگاه سیاسی و امنیتی آزاد باشد. باید کاملاً آزاد باشد تا بتواند به دور از دخالت‌ها، به وظیفه نظارتی خود عمل کند. در این صورت پشت و پناه همه خواهد بود؛ زیرا همان طور که گفته‌اند: دنیا به مثابه چرخ است. روزی به نفع تو و روزی دیگر علیه توست؛ بنابراین چون به سود ماست، امروز اجازه دخالت دهیم، چون در مقام تأثیرگذاری و حاکمیت هستیم، این دخالت به ضرر ما و دیگران تمام خواهد شد. چون زمانی دیگر ما در مقام سلطه نیستیم و زمان تأثیرگذاری دیگران شده است.

 

آغاز برون رفت از بحران

به سوریه می‌رسیم. آرزو می‌کنیم تحولات اخیر که در جنوب این کشور روی داده و آشتی‌های که فعلاً جریان دارند، آغازی برای رهایی این کشور عزیز از بحران‌های دامن‌گیر آن باشد. چون برای همه روشن شده است که هدف از این بحران‌ها، در نهایت نابودی و تضعیف سوریه است. امیدواریم که این روند جدید باعث اتحاد دوباره مردم سوریه شود و آنان در برابر دشمن صهیونیستی متحد و منسجم شوند. چون صهیونیست‌ها اصرار دارند با حملات هوایی مکرر حاکمیت ملی این کشور را نقض کند. همه باید برای رشد و پیشرفت سوریه و بازسازی خرابی‌های ناشی از جنگ ویرانگری که هفت سال است شعله ور است، با یکدیگر همکاری نمایند.

 

رنج غزه

به غزه می‌رسیم که این روزها از محاصره مضاعفی رنج می‌برد. چون به بهانه ورود هواپیماهای کاغذی، تنها گذرگاه منتهی به غزه نیز بسته شده است. در حالی که برای همه روشن است هدف از این محاصره، گرفتن امتیاز به نفع طرح‌هایی است که برای فلسطین ترسیم شده است.

در همین حال یورش‌های تقریباً روزانه ادامه دارد، یورش‌هایی که شکل کور و بی‌هدف به خود گرفته است. برای مثال مسجدالاقصی شاهد دیدار جمعی از اعضای پارلمان و وزرای رژیم صهیونیستی بود. این دیدارها جز در چارچوب طرح نابودی این مسجد قابل فهم نیست. در راستای یورش صهیونیستی، ایادی اشغالگران تجمع مردم خان یونس را هدف قرار دادند و تلاش کردند که آنان را از محل زندگی‌شان در قدس شرقی کوچ دهند. این اقدام در راستای سیاست دشمن صهیونیستی برای یهودی کردن کامل قدس است.

در برابر همه این‌ها در عین حال که به مردم فلسطین به خاطر راهپیمایی امروز در اعلام همبستگی با مردم خان یونس تبریک می‌گوییم، خواستار وحدت داخلی فلسطین هستیم. باید تنش‌های موجود میان تشکیلات خودگردان و گروه‌های مقاومت از بین برود. از مردم فلسطین می‌خواهیم تمام نقشه‌ها و توطئه‌هایی را که علیه شان ترسیم شده است قاطعانه نفی کنند. از اعراب، مسلمانان و همه آزادی خواهان می‌خواهیم که به ایستادگی در کنار مردم فلسطین ادامه دهند و آن‌ها را در این نبرد بزرگ تنها نگذارند.

 

سالروز تجاوز جولای 2006

در خاتمه باید اشاره کنیم که امروز، سالروز آغاز تجاوز دشمن صهیونیستی به لبنان در سال 2006 است. هدف از این تجاوز نیز آشکار بود که همانا ساختن خاورمیانه جدید بر ویرانی لبنان و خون مردم آن باشد. ولی اراده مقابله و ایستادگی ارتش، مقاومت و مردم لبنان این فرصت را از دشمن گرفت و دشمن بدون این که دستاوردی داشته باشد، خوار و ذلیل عقب نشینی کرد.

در این روز، یاد شهدا را گرامی می‌داریم و دست مقاومت گران را به گرمی می‌فشاریم و به واسطه آن‌ها به اذن خداوند عزیز و توانا، به پیروزی چشم می‌دوزیم.