خطبه جمعه، 12 مردادماه 1397

مطالب مهم خطبه اول: مبنای ارزیابی اعمال / حدیث‌هایی درباره نیت / بهترین نیات / مراقبت و پیگیری.

مطالب مهم خطبه دوم: لبنان بدون دولت / ارتش لبنان، ثبات میهن / افزایش ضدیت‌ها علیه ایران / نماد مقابله با دشمن.

 

21 ذی القعده 1439 هـ برابر با 13 مرداد ۱۳۹۷ هـ و ٣/٨/٢٠١٨ م

 

مطالب مهم خطبه اول:مبنای ارزیابی اعمال / حدیث‌هایی درباره نیت / بهترین نیات / مراقبت و پیگیری.

مطالب مهم خطبه دوم:لبنان بدون دولت / ارتش لبنان، ثبات میهن / افزایش ضدیت‌ها علیه ایران / نماد مقابله با دشمن.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُکي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي للهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ* لاَ شَرِيک لَهُ وَبِذَلِک أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» [الأنعام/ 162-163].

یکی از اموری که باید مهم تلقی کرده و توجه کافی مبذول داریم، موضوع نیت است. وقتی از نیت صحبت می‌کنیم، آن طور که به ذهن بسیاری متبادر می‌شود، منظور واژه و لفظ نیت نیست. بلکه محتوا و مفهوم آن است؛ زیرا آن طور که فهمیده می‌شود مرکز نیت قلب است نه زبان. زبان فقط ابزاری برای بیان نیت است.

منظور از نیت اهدافی است که انسان از رفتار، گفتار و موضع‌گیری‌های خود مد نظر دارد. اهمیت قائل شدن برای نیت، به نقش آن در حرکت انسان بازمی‌گردد. چون کارآمدی و همت انسان تابع نیت و اهدافی است که انسان از عمل خود می‌خواهد. علی(ع) نیز با اشاره به این واقعیت می‌فرماید: «ما ضعف البدن عمّا قويت عليه النيّة؛ تا زمانی که نیت قوی باشد، ضعف بدن وجود ندارد.»

در حدیث نیز آمده است: «قدر الرّجل على قدر همّته، وعمله على قدر نيَّته؛ ارزش مرد به قدر همت اوست و ارزش عمل او به اندازه نیت اوست.» زیرا نیت بیانگر شخصیت واقعی انسان است. مردم را با نیاتشان می‌شناسند. اگر نیتشان خوب باشد، خوب شناخته می‌شوند و از بد باشند، بد شناخته می‌شوند.

 

مبنای ارزیابی اعمال

اسلام برای نیت جایگاه مهمی قائل است و آن را اساس اعمال و ارزیابی و رد و قبول آن‌ها می‌داند. چون نیت روح اعمال است. خداوند سبحانه و تعالی نیز فقط به ظاهر اعمال نگاه نمی‌کند بلکه به نیت اعمال یعنی روح آن‌ها نگاه می‌کند.

پیامبر خدا(ص) در خطبه‌ای که پیرامون هجرت از مکه به مدینه می‌فرماید: «أیُّها النّاسُ اِنَّما الاَعْمالُ بِالنّیّاتِ و اِنَّما لِکُلِّ امْریءٍ ما نَوی، فَمَنْ کانَتْ هِجْرَتُهُ الی اللّهِ وَ رَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ اِلَی اللّه ِ وَ رَسُولِهِ وَ مَنْ کانَتْ هِجْرَتُهُ اِلی دُنْیا یَصیبُها اَوْ اِمرَأةٍ یَتَزَوَّجُها فَهِجْرَتُهُ اِلی ما هاجَرَ اِلیهِ؛ ای مردم! [ارزش و عدم ارزش] اعمال فقط به انگیزه‌ها است و فقط برای هر کس همان می‌ماند که نیت کرده است. پس کسی که هجرتش به سوی خدا و رسولش باشد، پس هجرتش به سوی خدا و رسول او است و کسی که هجرتش به سوی دنیایی باشد که به آن برسد و یا زنی که با او ازدواج کند، هجرتش به سوی همان چیزی است که به سوی آن هجرت کرده است.» آمده است که مردی عازم کاری شد و تعجب مردم را برانگیخت. پیامبر با اشاره به او فرمود: «إن کانَ خَرَجَ يَسعى على وُلدِهِ صِغارا فهُو في سَبيلِ اللّه و إن کانَ خَرَجَ يَسعى على أبوَينِ شَيخَينِ کبيرَينِ فهُو في سَبيلِ اللّه ِ و إن کانَ خَرَجَ يَسعى على نَفسِهِ يُعِفُّها فهُو في سبيلِ اللّه ِ و إن کانَ خَرَجَ يَسعى رِياءً و مُفاخَرَةً فهُو في سَبيلِ الشَّيطانِ؛ اگر براى تأمين کودکان خردسال خود بيرون آمده باشد، او در راه خداست، اگر براى تأمين پدر و مادر پير و فرتوتى بيرون آمده باشد در راه خداست، اگر براى تأمين خودش و براى اينکه نگذارد محتاج کسى شود بيرون آمده باشد، در راه خداست؛ اما اگر براى خودنمايى و فخرفروشی بيرون آمده باشد، در راه شيطان است.»

در حدیث دیگری آمده است: «فمَن غَزا ابتِغاءَ ما عِندَ اللّه ِ فَقد وَقَعَ أجرُهُ علَى اللّه ِ و مَن غَزا يُريدُ عَرَضَ الدُّنيا أو نَوى عِقالاً لَم يَکن لَهُ إلاّ ما نَوى؛ پس هرکه براى تحصيل آنچه نزد خداست بجنگد، بی‌گمان اجرش با خداست و هر کس براى رسيدن به متاع دنيا يا به نيّت عقالى(زانوبند شتر) بجنگد، او را [نصيب و پاداشى] جز همان چه برايش جنگيده است، نباشد.» در روز قیامت نیز مردم را بر اساس نیاتشان مبعوث می‌کنند و با توجه به نیتشان پاداش می‌دهند. در حدیث آمده است: «على قدر النيّة، تکون من الله العطيّة؛ به اندازه نیت، خداوند عطا می‌کند.» حتی اگر از این نیز فراتر رویم، در احادیث آمده است که اگر انسان کاری نیز انجام ندهد، به اندازه نیت خود پاداش می‌بیند. البته به شرطی که در عمل خود جدی باشد و تمایل به عمل هم داشته باشد، ولی شرایط به او اجازه عمل ندهد. از این رو در حدیث آمده است: «النيّة أحد العملين؛ نیت یکی از دو جزء عمل است.» نیز در حدیث آمده است: «يؤتى بالعبد يوم القيامة، ومعه من الحسنات أمثال الجبال الرواسي، فينادي مناد: من کان له على فلان مظلمة فليأخذها، فيجيء ناس، فيأخذون من حسناته حتى لا يبقى له من الحسنات شيء، ويبقى العبد حيران. فيقول الله عزّ وجلّ: إنّ لک عندي کنزاً لم يطّلع عليه ملائکتي ولا أحد من خلقي. قال: يا ربّ: وما هو؟ قال: نيّتک التي تنوي من الخيرات، کتبتها لک سبعين ضعفاً؛ در روز قیامت بنده‌ای را می‌آورند که مانند کوه‌های بلند حسنه با خود دارد. منادی ندا می‌دهد: هر کس حقی بر عهده فلانی دارد، بیاید و بگیرد. مردم می‌آیند و از حسنات او چنان می‌گیرند که چیزی باقی نمی‌ماند. بنده حیران می‌ماند. پس خداوند عزوجل می‌فرماید: اما تو پیش من گنجی داری که هیچ یک از فرشتگان و آفریده‌هایم از آن اطلاع ندارند. بنده گوید: خدایا آن گنج چیست؟ می‌فرماید: نیت توست که آرزوی کارهای خیر داشتی. من برای تو هفتاد برابر نوشته‌ام.»

 

حدیث‌هایی درباره نیت

بر این اساس این سؤال جواب خود را پیدا می‌کند: چرا دوزخیان در آتش و بهشتیان در بهشت جاودانه هستند؟ امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: «إنما خُلِّد أهل النار في النار، لأنّ نيّاتهم کانت في الدنيا، أن لو خُلِّدوا فيها، أن يعصوا الله أبداً، وإنما خُلِّد أهل الجنة في الجنة، لأنّ نياتهم کانت في الدنيا، أن لو بقوا فيها، أن يطيعوا الله أبداً، فبالنيّات يخلَّد هؤلاء وهؤلاء؛ جهنميان از اين رو در آتش جاویدان‌اند که در دنيا نيّتشان اين بود که چنانچه تا ابد زنده بمانند تا ابد خدا را نافرمانى کنند و بهشتيان نيز از اين‏ رو در بهشت جاویدان‌اند که در دنيا بر اين نيت بودند که اگر براى هميشه ماندگار باشند براى هميشه خدا را فرمان برند. پس جاودانگى هر دو گروه به سبب نیت‌هایشان است.»

در حدیث آمده است که پیامبر خدا از جنگ تبوک بازگشت فرمود: «لَقَدْ تَرَکتُمْ بِالْمَدِينَةِ أَقْوَامًا مَا سِرْتُمْ مَسِيرًا، وَلَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ، وَلَا قَطَعْتُمْ مِنْ وَادٍ، إِلَّا وَهُمْ مَعَکمْ فِيهِ»، قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَکيْفَ يَکونُونَ مَعَنَا، وَهُمْ بِالْمَدِينَةِ؟ فَقَالَ: حَبَسَهُمُ المرض؛ شما در مدینه گروهی را به جای گذاشتید. هر راهی را که رفتید، هر خرجی که کردید و هر صحرایی را که پشت سر نهادید، آن‌ها نیز همراه شما هستند. عرض کردند: یا رسول الله! چگونه آنان همراه ما هستند در حالی که در مدینه هستند؟ فرمود: بیماری آنان را از همراهی با شما بازداشت.»

در حدیث آمده است: «إذا مَرِضَ المؤمنُ أوحَى اللّه ُ عَزَّوجلَّ إلى صاحِبِ الشِّمالِ: لا تَکتُبْ على: عَبدي مادامَ في حَبسي ووَثاقي ذَنبا. ويُوحي إلى صاحِبِ اليَمينِ أنِ اکتُبْ لِعَبدي ما کنتَ تَکتُبُهُ في صِحَّتِهِ مِن الحَسَناتِ لأنه کان ينوي القيام بها لو کان في صحة؛ هرگاه مؤمن بيمار شود، خداوند عزوجل به فرشته سمت چپ او وحى می‌فرماید براى بنده‌ام تا زمانى که در زندان و بند من است، گناهى ننويس، به فرشته دست راست نیز می‌فرماید: همان حسناتى را که در زمان سلامتى بنده‌ام می‌نوشتی، برايش بنويس. چون اگر سالم بود، آرزوی انجام دادنش را داشت.»

در حدیث دیگری آمده است: «إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِیرَ لَیَقُولُ یَا رَبِّ ارْزُقْنِی حَتَّى أَفْعَلَ کذَا وَ کذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَیْرِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ ذَلِک مِنْهُ بِصِدْقِ نِیَّتِهِ کتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا یَکتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ کرِیمٌ؛ بنده مؤمن تنگدست مى‏گوید خداوندا به من روزى فراوان ده تا چنین و چنان از کارهاى نیک و برنامه‏هاى خوب انجام دهم. هنگامى که خدا بداند او در این نیتش صادق‏ است اجر و پاداشى را که اگر عمل مى‏کرد به او مى‏داد، به سبب نیتش مى‏دهد. خداوند بخشنده و کریم است.»

در حدیث دیگری آمده است: «انَّ الْمُؤْمِنَ لَتَرِدُ عَلَيْهِ الْحَاجَةُ لأخِيهِ فَلا تَکونُ عِنْدَهُ فَيَهْتَمُّ بِهَا قَلْبُهُ فَيُدْخِلُهُ الله تَبَارَک وَتَعَالَى بِهَمِّهِ الْجَنَّةَ کما لو فعلها؛ گاهی مؤمن حاجتی از برادرش به او آورده می‌شود و نمی‌تواند روا کند ولی دل او به آن مشغول می‌شود و در اندیشه آن است، خدای تبارک و تعالی او را به سبب همین اندیشه و اهتمام به بهشت می‌برد. گویا آن را انجام داده است.»

از این رو اسلام مردم را به حسن نیت و خلوص و پاکی آن دعوت می‌نماید. به خاطر هوا و هوس، دشمنی‌ها، واکنش‌ها و تنش‌ها نباید هیچ شائبه‌ای در نیت ما وجود داشته باشد.

امام زین العابدین(ع) در دعای مکام الاخلاق نیز به آن دعوت می‌نماید. می‌فرماید: «بلّغ بإيماني أکمل الإيمان، واجعل يقيني أفضل اليقين، وانته بنيّتي إلى أحسن النيّات، وبعملي إلى أحسن الأعمال؛ خدایا ایمانم را به کاملترین ایمان برسان و یقینم را بهترین یقین قرار بده و نیتم را به بهترین نیت و عملم را به بهترین اعمال پایان ببخش.»

بنابراین انسان باید وقتی نماز می‌خواند و روزه می‌گیرد، حج می‌کند، خمس و زکات می‌دهد، جهاد می‌نماید، صدقه می‌دهد، به نیازمندان خدمت می‌نماید، مسجد می‌سازد، مؤسسات خیریه می‌سازد و حتی در غذا خوردن و نوشیدن خود نیز باید نیتش را متوجه خداوند نماید.

 

بهترین نیات

اما پاسخ به این سؤال باقی می‌ماند: کدام نیت انسان بهترین نیت است تا عمل او بهترین عمل باشد؟ در آیه‌ای که تلاوت کردم، خداوند خطاب به پیامبر اکرم و به‌ وسیله ایشان به همه ما می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُکي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي للهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» [الأنعام/ 162]. پیامبر از مردم می‌خواهد هدف تمام اقداماتشان در عرصه زندگی چیزهایی باشد که انسان را به خداوند نزدیک می‌سازد و انسان را در معرض رضایت و محبت الهی قرار می‌دهند. با ارزش‌ترین و مهم‌ترین هدفی که انسان به آن می‌توان برسد است همین است. نیت قربت الی الله فقط به نماز، روزه، حج، خمس و زکات و هر عمل عبادی دیگر محدود نمی‌شود؛ بلکه همه عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی ما را در برمی‌گیرد. باید در همه چیز باید این هدف را داشته باشیم.

این همان چیزی است که پیامبر خدا به ابوذر فرمود: «يا أبا ذرّ، ليکن لک من کلّ شيء نيّة صالحة، حتى في النوم والأکل؛ ای ابوذر! باید در همه چیز حتی خوابیدن و خوردن نیز نیت خوب داشته باشی.»

خداوند متعال نیز فرموده است: «وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى* إِلَّا ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى» [اللّيل/ 19-20].

خداوند وقتی درباره اهل بیت(ع) سخن می‌گوید به این موضوع اشاره کرده است: «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً».

وقتی عمل برای خداوند و نزدیک شدن به او باشد، چنین نیتی روی عمل نیز تأثیر خواهد گذاشت و عمل هم برای انسانی که آن را انجام می‌دهد وهم برای دیگران خوب خواهد بود. امکان ندارد هدف خداوند باشد و به خیر انسان و دیگران نباشد. هر قدر انسان به سمت چنین عملی برود، عمل در دید و مراقبت خداوند بود و نتیجه خود را خواهد داد. حتی اگر کسانی که از عمل و پیامدهای آن بهره‌مند می‌شوند، قدرشناسی نکنند.

 

مراقبت و پیگیری

برای این که عمل برای خداوند باشد، نیت باید خدایی باشد. خداوند عملی را که دیگران در آن شریک هستند، نمی‌پذیرد. این امر در حدیث قدسی آمده است: «من أشرک في عمله، لن أقبله إلا ما کان لي خالصاً؛ هر کس در عمل خود شرک بورزد، من آن را نمی‌پذیرم. مگر فقط برای من باشد.» در حدیث آمده است: «أنا خير شريک، ومن أشرک معي غيري في عملٍ عمله، لم أقبله إلا ما کان لي خالصاً؛ من شریک خوبی هستم. هر کس که دیگری را در عملی از خود شریک گرداند، من آن را نمی‌پذیریم تا زمانی که فقط برای من باشد.»

ولی جز با مواظبت از دقیق از نیات، این امر به واقعیت نمی‌پیوندد. شاید وضعیت برای مشتبه شود و ما گمان کنیم که هدفمان خداست. در حالی که هدف ما غیر خداست. از این رو پیش از این که کاری صورت دهیم، باید در نیت خود خوب دقیق شویم. نباید جز بعد از حصول اطمینان از این که عمل خالص برای خداوند است، دست به کاری نزنیم. چون خداوند تنها کسی است که سزاوار است برای او کار کنیم؛ زیرا همه چیز ما برای خداوند است. البته این بدان معنا نیست که منکر خوبی‌ها و بخشش‌های مردم اطراف خود شویم. چون کسی که هدف الهی دارد، از خوبی‌های دیگران تقدیر و تشکر می‌کند؛ زیرا «مَنْ لَم يَشکرِ المَخلُوقَ لَم يَشکرِ الخالِقَ».

ما به شدت نیاز داریم که نیت خود را برای خداوند خالص کنیم. باید نیت ما ناب و زلال شود و روحمان تجلیگاه خیر و نیکی گردد. در این صورت در دنیا نیز خود را دریای لطف و کرم الهی خواهیم یافت. این وعده‌ای است که خداوند به ما داده است. فرموده است: «مَا أَطَّلِعُ عَلَى قَلْبِ عَبْدٍ فَأَعْلَمُ فِيهِ حُبَّ اَلْإِخْلاَصِ لِطَاعَتِي لِوَجْهِي وَ اِبْتِغَاءِ مَرْضَاتِي إِلاَّ تَوَلَّيْتُ تَقْوِيمَهُ وَ سِيَاسَتَهُ؛ هرگاه دل بنده‌ام را بنگرم و دريابم که از روى اخلاص و براى خشنودى من طاعتم را به جا می‌آورد، اصلاح و تربيت او را خود به عهده گيرم.»

در آخرت نیز فرموده است: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِکةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي کنْتُمْ تُوعَدُونَ* نَحْنُ أَوْلِيَاؤُکمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآَخِرَةِ وَلَکمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُکمْ وَلَکمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ* نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ».

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! به شما و خودم توصیه می‌نمایم که از رفتار امیرالمؤمنین(ع) رهنمود بجوییم. در تاریخ آمده است که در نبرد خندق، وقتی امام علی(ع) به عمرو بن عبدود عامری ضربه زد و او به زمین افتاد، امام بر سینه او نشست تا سرش را از تن جدا کند. عمرو هنوز زنده بود. امام اندکی تأمل کرد. مسلمانان فریاد می‌زدند پیش از این که عمرو نیرنگی بزند، هر چه زودتر او را بکشد. امام بعد از مدتی برگشت و او را به قتل رساند. وقتی از میدان نبرد به میان مسلمانان برگشت، مسلمانان از او پرسیدند: چرا او را فوراً نکشتی؟ آیا در کشتن او تردید داشتی یا از او ترسیده بودی؟ در اینجا امام علی(ع) به راز خود اشاره کرد: وقتی بر سینه او نشستم، او به صورتم آب دهان انداخت. من خشمگین شدم. از این رو ترسیدم اگر او را فوراً بکشم، به خاطر انتقام شخصی این کار را کرده باشم. از این رو برخاستم تا آتش خشمم فروبنشیند و کشتن او فقط به خاطر خداوند باشد.

درس امام علی(ع) به ما این است که هدف باید خداوند باشد. غیر از خداوند هدفی نداشته باشیم. هر وقت خداوند هدف ما باشد، خداوند تأیید کننده و یاور ما خواهد بود. هرگاه چنین باوری داشتیم، مأیوس نخواهیم شد و خواهیم توانست در برابر چالش‌ها ایستادگی کنیم.

 

لبنان بدون دولت

از لبنان آغاز می‌کنیم که بعد از گذشت چند هفته، خوش بینی کم کم از نظرها ناپدید می‌شود و در مسئله تشکیل دولت، امور به نقطه صفر بازگشته است. بعد از سه ماه از برگزاری انتخابات، کشور همچنان بدون دولت است. دایره سؤال‌های لبنانی‌ها همچنان گسترده می‌شود و پاسخ روشنی نیز برای آن‌ها وجود ندارد: گروه‌های سیاسی منتظر چه چیزی هستند که کشور از حالت بلاتکلیفی کنونی رها شود؟ آیا آن‌ها منتظر بازی گزیدن انگشتان هستند و هر کدام منتظرند تا نوبت به آنها برسد یا این که منتظر تحولات بیرونی هستند تا مجبور به دادن امتیاز نشوند یا این که بتوانند شرایط بیشتری را مطرح کنند؟

در همین شرایط بحران‌ها و رنج‌های کشور در عرصه‌های گوناگون ادامه دارد، به ویژه عرصه‌های اقتصادی و معیشتی که مردم به صورت مستقیم با آن دست به گریبان هستند. ما معتقدیم با توجه به مجادلات داغ و اظهار نظرهای تحریک گرانه که بدون در نظر داشت احساسات لبنانی‌ها بی‌وقفه رو به افزایش است، تداوم بی‌دولتی، پیامدهای خطرناکی در پی خواهد داشت. لبنانی‌هایی حق دارند که رهبرانشان حداقل‌های ثبات اقتصادی وجود نداشته را برایشان فراهم کنند و مطالبات اساسی‌شان را تأمین نمایند. البته حق لبنانی‌ها بسیار بیش از این‌هاست.

وقتی به فرمول‌های اخیر تشکیل دولت نگاه می‌کنیم، اعم از دولت اکثریت یا دولت وفاق ملی که به آن وفاق طایفه‌ای نیز گفته می‌شود، می‌بینیم که این فرمول‌ها در واقع توافق رهبران طایفه‌ای هستند و هر طایفه‌ای برای خودش تصمیم می‌گیرد. ما معتقدیم که این دو فرمول، راه حل مشکلات و بحران‌های این کشور نخواهد بود و ثبات و استقرار برای لبنان به ارمغان نخواهند آورد. علاوه بر این نتوانسته‌اند حمایت‌ها و تأییدهای کافی به دست آورند. از این رو ما خواهان تشکیل دولت وحدت ملی هستیم که بتواند حداقل‌های توازن سیاسی داخلی را که انتخابات از آن حاصل شد تحقق ببخشد و به اراده لبنانی‌ها احترام بگذارد.

اگر نگوییم همه، اغلب لبنانی‌ها منتظر دولتی هستند که در آن برنده و بازنده وجود نداشته باشد. چون دولت اکثریت کشور را به سوی تنش می‌برد. آن هم در این شرایط که شدیداً به وحدت، تقویت ثبات داخلی و سیاسی نیاز داریم تا شرایط لازم برای مبارزه با فساد و انجام اصلاحات اقتصادی فراهم شود و دولت‌های دیگر تشویق شوند که به اقتصاد لبنان کمک کنند. همین طور دولت طایفه‌ای باعث می‌شود که گروه‌های دارای وزن سیاسی و محق برای حضور در دولت به حاشیه رانده شوند؛ اما ما می‌خواهیم که از تجارب گذشته درس گرفته شود. این که لبنان بر اساس قاعده توازن شکل گرفته است و هیچ گروهی در آن نباید احساس محرومیت و ترس کند.

ما می‌خواهیم که اصل توازن بر رابطه طرف‌های لبنانی و میان آن‌ها و منطقه عربی و اسلامی با یکدیگر حاکم باشد. طرف‌های لبنانی باید در موضوع آوارگان سوری، مصالح علیای کشور را در نظر بگیرند که در درون خود رابطه با سوریه را جای داده است. نباید فقط از دیدگاه سیاسی و امنیتی به این قضیه پرداخته شود. طبیعی نیست که این قدر با حساسیت و واکنشی با این موضوع برخورد صورت گیرد. بلکه در این باره باید مصالح علیای کشور مد نظر قرار گیرد. ما درک می‌کنیم که همه طرف‌های داخلی با جریان‌های بین المللی و منطقه‌ای ارتباطاتی دارند و نسبت به اوضاع کشور دیدگاه خود را دارند. ولی لازم است که مصالح علیای کشور در نظر گرفته شود.

 

ارتش لبنان، ثبات میهن

به روز ارتش لبنان می‌رسیم. این روز را به ارتش تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. ارتش به مثابه حفاظ، بالندگی و قدرت کشور است. این نقش ارتش وقتی روشن شد که بازو به بازوی مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی ایستادگی کرد و از انجام هرگونه فداکاری دریغ نورزید و الآن نیز این آمادگی را دارد، ارتش در برابر تروریست‌ها ایستاد و همواره برای صیانت از ثبات داخلی کشور تلاش مداوم دارد.

این ارتش بر همه لبنانی‌ها حق دارد که از تلاش‌ها و فداکاری‌های فرماندهان و افسران ارتش که برای حمایت داخلی و خارجی از کشور انجام داده است، تقدیر و تشکر کنند. باید مانند سایر نهادهای امنیتی از ارتش صیانت و حمایت به عمل آید تا نظام دولت و ثبات داخلی در زمینه‌های گوناگون حفظ شود.

 

افزایش ضدیت‌ها علیه ایران

در همین حال آمریکا با اعمال مجازات اقتصادی، فشار علیه جمهوری اسلامی ایران را ادامه می‌دهد تا جلوی رشد و پیشرفت و حتی حمایت داخلی این کشور را بگیرد. ولی ما معتقدیم که ایران با مواضع حکیمانه رهبران و آگاهان خود و آمادگی مردم این کشور برای صبر و فداکاری در راه باقی ماندن ایران بر اصول و ارزش‌های اولیه خواهد توانست از این چالش‌ها عبور نماید.

 

نماد مقابله با دشمن

در خاتمه باید به فلسطین اشغالی بپردازیم که با آزادی عهد التمیمی دختر مبارز و مادرش خوشحال شد. او به نماد مقابله با اشغالگری تبدیل گردید. چون فقط به یک سرباز صهیونیست سیلی نزد، بلکه به رژیم دشمن سیلی قوی زد که در برابر او گزینه‌ای غیر از منطق خشونت و زندان نداشت. عهد التمیمی نمونه‌ای از فرزندان ملت فلسطین است که بر آزادی و ایستادگی قدرتمندانه در برابر دشمن صهیونیستی اصرار دارند.