آيا در فتواي سياسي هم بايد تقليد کنيم، يا اينکه به تقليد در مسائل فقهي اکتفا کنيم؟
آيا مکلف ميتواند در مسائل سياسي از فقيهي که مرجع او نيست، پيروي کند؟
آيا موضوعات خارجي را ميتوان به صورت مطلق به مکلف، واگذار کرد؟ و آيا موضوعات خارجي وجود دارند که نميتوان آنها را به مکلف واگذار کرد، بلکه مکلف بايد…
نقش فقيه در امت چيست؟
آيا يک مجتهد بنابر اجتهاد خويش وبا حکم ظن، عمل ميکند، يا براساس حکم قطعي و رسيدن به واقعيت؟
اگر شخص، در خود توانايي استنباط احکام شرعي را بيابد، آيا ميتواند به نظر خود عملکند؟
آيا آگاه بودن مرجع تقليد، از مسائل روز، از جمله مسائل اقتصادي، اجتماعي، و سياسي بر اساس پيشرفت روند استنباط در اثر گذر زمان، الزامي است؟
آيا ميتوان از يک مجتهد متجزي [که در برخي ابواب فقه مجتهد باشد] تقليد کرد؟
چگونه اجتهاد يک عالم، ثابت ميشود؟
اهل خبره اي که ميتوان در تشخيص مجتهد به آنها مراجعه کرد، چه کساني هستند؟
يک شخص مکلف، چه ويژگيهايي را بايد لحاظ کند تا بتواند مرجع تقليدي که اهليّت اين مقام را داشته باشد، انتخاب کند، با توجه به وجود بسياري از علمايي که…
اگر دو شاهد عادلي که اهل خبره باشند بگويند فلان شخص، مجتهد نيست، آيا جايز است از او تقليد کرد؟
آيا مورد وثوق و اطمينان بودن، براي صحّت تقليد کافي است، يا اينکه اين مسأله را بايد به أهل خبره وشيوع ميان مردم واگذاريم؟
ما درکشوري زندگي ميکنيم که درآن اهل خبره و دفاتر مراجع وجود ندارد، بلکه فرهنگ تقليد نيز، نامأنوس است، در چنين وضعي چگونه ميتوانيم مرجع جامع الشرايط،…
اگر مرجعي که مکلف از او تقليد ميکند، او را سفارش کند که از مرجع بخصوصي تقليدکند آيا وصيت او بر مقلدينش، الزام آور است؟
اگر مکلف، بداند مرجعي که از او تقليد ميکند اشتباه ميکند، آيا واجب است که همچنان از او تقليد کند يا اينکه بايد در اين مسأله به مرجع ديگري رجوع کند؟
چه تفاوتي ميان مجتهد و اعلم، وجود دارد؟
معناي شيوع، چيست وميان چه کساني بايد باشد؟
تعريف اصلح، که از جمله شرايط مرجع تقليد است، چيست؟
مقصود از اعلميت و رجوع به اعلم چيست؟ و آيا به معناي انحصار اعلميت در شخص واحدي نميباشد؟ و اگر اعلم، يک شخص باشد، ميزان و معيار چنين گزينشي چيست؟