علامه مرجع هيأتی از بعثه عراق به رياست دكتر شيخ خالد العطية و هيأتی از بعثه مرجع دينی آيت الله العظمی شيخ صانعی را به حضور پذيرفت. هيأت سلامهای آقای صانعی را تقديم معظم له نمود. در اين ديدار وضعيت دنيای اسلام مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
همين طور علامه مرجع تعدادی از شخصيتهای علمی عراق، ايران و كشورهای خليج فارس از جمله علامه سيد محمود الغريفي، علامه شيخ مرتضی الساعدي، شيخ جميل الربيعی و سيد علی الميّالی و سيد عمار الموسوی نائب دوم سازمان اوقاف شيعی و استاد محمد الزبيدی را به حضور پذيرفت.
كاروانهای باب الريان، صفا و صفوه از آلمان، التوحيد از عمّان، السلام از آمريكا و حجاج كشورهای مغرب، الجزاير، تونس و فرانسه نيز از مقرّ بعثه علامه مرجع ديدار نمودند.
در بخشی از سخنان علامه مرجع در جمع حجاج حاضر در بعثه آمده است: ما به اين مكان مقدس آمدهايم تا اسلام خود را تجديد كنيم؛ زيرا از سوی مردمانی كه اعتقادی به اسلام و عدالت و مدارا ندارند و در فضای كفر و استكبار و خشونت به سر ميبرند، مشكلات بسياری به ما تحميل شده است. آماج برنامههای رسانهای گوناگونی قرار داريم كه انديشههايشان اسلامی نيست. ميخواهند دلهای ما را با احساسات و عواطفی بشكافند كه اسلامی نيستند. ميخواهند با سنتها و تقليدهای ديگران زندگی ما را دچار گسستگی كنند. از اين رو فقط اسلامی برای باقی مانده است كه در عبادات خلاصه شده است و فاقد بالندگی و انفتاح حقيقی ميباشد. ارتباط حقيقی ما با رسول خدا(ص) و ائمه (ع) كم شده است. فقط حالتی فردی پيدا كرده است و رسالت آنها در زندگی ما جايی ندارد.
ايشان افزودند: مسؤوليت ما به عنوان علمای مسلمان اين است كه به دنيا رو بياوريم و در گوشهها پنهان نشويم. به عنوان افراد فرهيخته نيز وظيفه داريم ابزارهای فرهنگ اسلامی را بدست آوريم. اگر به عنوان كارگر و بازرگان نيز به اقصا نقاط دنيا ميرويم بايد به فكر اسلام باشيم. خصوصاً در اين دوره حساسی كه تماميت كفر واستكبار در برابر تماميت ايمان و استضعاف صف آرايی كرده است. طبق فرمايش پيامبر اسلام(ص) امام علي(ع) تجسّم همه ايمان است و با علم و جهاد و زهد و شجاعت و مسؤوليتپذيری و دعوت خود تبلور بخش اسلام است. بدين ترتيب اسلام را ياری كرد. زيرا رهبری اسلام كه در وجود پيامبر(ص) و وزير و وصّی او حضرت علی (ع) متبلور است همگی در راستای نصرت اسلام قرار دارند.
علامه مرجع ادامه دادند: در همين زمان، مراكز پژوهشی در غرب وجود دارند كه به جنگ فرهنگی با اسلام مشغولند. همين طور ادارات گوناگونی نيز در غرب وجود دارند كه به جنگ سياسی و اقتصادی و امنيتی عليه اسلام مشغول هستند تا بتوانند بر خردورزی و مقدرات و آينده مسلمانان سلطه پيدا كنند و مسلمانان را از ساختن آيندهشان باز دارند. پس در اين دوره مسؤوليت ما چيست؟ مسؤوليت ما اين است تمام توانمنديها و امكانات اسلام را فراگيريم و به مسؤوليت خود در قبال دعوت و مواظبت و وحدت و آگاهی اسلامی عمل كنيم. زمينههای تفكرات ديگران را درك كنيم. به توطئههای آنان فكر كنيم كه ميخواهند ما را از هستی ساقط كنند.
از اين رو ما نياز داريم كه به اولين دعوتهای رسول خدا (ص) بازگرديم كه چگونه پيامبر گرامی اسلام(ص) با مشركان و آزار و اذيت آنان روبه رو گرديد. بايد از نو با رسول خدا (ص) بيعت كنيم و به ايشان عرض كنيم: يا رسول الله! ما با شما هستيم و گواهی ميدهيم كه شما حقيقتاٌ رسول خدا هستيد و شهادت ميدهيم كه قرآن كتاب خداست و سنت شما هميشه در كنار قرآن حركت كرده است. اگر چه ما در كنار شما زندگی نكرديم ولی در كنار رسالت تو برای هميشه خواهيم ماند. شما از ما دور نيستيد. ما هر روزه در نمازمان به پيامبری شما شهادت ميدهيم و ميخواهيم در جهاد و كليه اعمالمان نيز به پيامبری شما گواهی دهيم. مثل قوم موسی (ع) نيستيم كه به پيامبرشان گفتند: «إذهب أنت و ربّك فقاتلا إنّا ها هنا قاعدون» بلكه مثل آن صحابی بزرگوار ميگوئيم: «تو و پروردگارت برويد و بجنگيد و ما نيز با شما ميجنگيم» هركسی كه سلاح فرهنگی و سياسی و امنيتی در اختيار دارد، جايی برای بيطرفی او وجود ندارد؛ زيرا هر بيطرف فراری از ميدان مبارزه در حكم خيانت كار است.
معظم له فرمود: اسلام را وارد شخصيت خود كنيد تا مسلمانانی باشيم كه اسلام را در عقل و روح و قلب و حركت خود تجسّم بخشيدهايم. زيرا عصر ما مثل زمان جنگ احزاب است. ما به علی (ع) نياز داريم، به آگاهی و معنويت و صلابت و جهاد و رسالت و حق علی (ع) نياز داريم. هر كسی كه در كنار باطلهای سياسی و فكری و فرهنگی و امنيتی قرار دارد او با علی(ع) نيست. زيرا علی (ع) جز كسانی را كه در كنار حق باشند نميپذيرد. امام علی (ع) ميگويد: «حق برايم دوستی باقی نگذاشت» ولی متأسفانه بسياری از ما به انسان حقگو ميگويند: مردم تو را سنگ خواهند زد و تو را متهم خواهند كرد. پس همراه ديگران باش.
استكبار جهانی عليه اسلام و مسلمين در عراق و فلسطين و افغانستان به جنگی تمام عيار دست زده است و ما نيز بايد ياد بگيريم كه چگونه شمشيرهای خود را تيز كنيم، چگونه اراده خود را تقويت نمائيم، چگونه رسالتمند باشيم و چگونه با رسول خدا بيعت كنيم تا از آن حضرت (ص) الهام بگيريم. آن حضرت در حالی كه به طواف خانه خدا آمده بود، بتهای بالای خانه را نيز شكست. امروز تمام جهان اسلام خانه خداست پس ما بايد تمام بتهای سياسی و فرهنگی و نظامی را كه مردم آنها را ميپرستند بشكنيم. تمام رمز و راز و عظمت رسول خدا (ص) به اين است كه از خود دور شد و خود را وقف رسالت كرد و در راه اسلام جهاد نمود. آيا ما نيز چنين كردهايم و به نفع اسلام از خويشتن خويش گذشتهايم؟ حج شما بايد در اين جهت باشد.
علامه مرجع درباره اوضاع عراق فرمود: تمام انفجارهايی كه به كشته شدن شهروندان بيگناه در مساجد و حسينيهها و بازارها و به خاك و خون كشيده شدن نيروهای امنيتی و پليس ميانجامد هرگز به حساب مقاومت گذاشته نميشوند. اين كارها مقاومت نيست بلكه عملياتی كثيف و وحشيانه است كه در راستای خدمت به كفار و اشغالگران قرار دارد. آنانی كه خون مسلمانان را حلال ميشمارند و آنان را تكفير ميكنند، مشوّق اشغالگران و حمايتگر آنان هستند؛ زيرا اينان با اين كارهای خود امنيت عراق را از بين ميبرند و باعث حضور اشغالگران برای مدتهای طولانی ميشوند و نميگذارند كه عراق قدرتمند شود و اين درست همان خواست آمريكاست.
ما به مقاومت در برابر اشغالگران باور داريم. ما در برابر اشغال فلسطين و لبنان ايستادگی كرديم. ما اولين گروهی بوديم كه بر اسرائيل پيروز شديم و بدون قيد و شرط آن را بيرون كرديم. از دنيای اسلام ميخواهيم كه در همين راستا حركت كنند. ما با اشغالگران نيستيم و با تكفيريها نيز نيستيم. در كنار و در هيچ يك از كشورهای اسلامی با اشغال و تكفيريها نيستيم. زيرا باور نداريم كه برای مسلمان جايز است كه خون برادر مسلمان خود را جايز بداند.