مقدمه<o:p></o:p>
به مناسبت روز جهانی زن، روزنامه فرانسوی مصاحبه مفصلی را با علامه مرجع آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله ترتیب داد. در این مصاحبه به موضوعات متعددی از قبیل نگاه جامعه اسلامی و عربی به زن، حق زن در دفاع از خود وقتی مورد تعدی قرار می گیرد، مسأله ارث زن و امکان بدست گیری رهبری جامعه بوسیله زن مورد بحث و بررسی قرار گرفت. متن این گفتگو تقدیم می گردد.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
نگاه جامعه به زن<o:p></o:p>
• بخشی از جامعه اسلامی و عربی بر این عقیده هستند که نقش زن محدود به خانه و تربیت و آموزش کودکان می شود و او نقشی در بیرون ندارد. آیا شما با نظر این گروه موافق هستید؟<o:p></o:p>
• نظر ما این است که زن از انسانیت کامل است و در مسأله ایجاد جسمی انسان با مرد همراه و همگام است و در عرصه تحول توانمندیها که سطح انسان در زندگی را ارتقا می بخشد نیز با مرد همراه و همگام است. ما بر این باور هستیم که مادری یک رسالت است و نقش برجسته ای در ساختن انسان و رشد دادن و توانمند ساختن آن برای این که انسان مثمر ثمری باشد، دارد. درست همان گونه که پدری نیز یک رسالت است. همان گونه که پدری در دائره ارتباط با اولاد منحصر نمی شود، مادری نیز به رابطه با فرزندان محدود نمی شود.هر چند که از نظر شیر دادن و حضانت و نظایر آن نقشی بیشتر هم دارد.<o:p></o:p>
از این رو می بینیم که زن حق دارد بیاموزد و به مدارج عالی علمی هم دست یابد. شاید هم مادر بودن او ایجاب نماید که برای تربیت بهتر فرزندان خود بهره وافری از علم هم داشته باشد. همین طور از طریق پژوهش و تحصیل و تدریس می تواند در پیشرفتهای علمی هم مشارکت داشته باشد و این فقط به مراکز آموزشی و دانشگاهی منحصر نمی شود بلکه در سطح همه جامعه مطرح می باشد.<o:p></o:p>
ما در میراث اسلامی خود می بینیم که فاطمه دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) نزد پدر گرامی اش آموزش می دید و به متحول کردن آموخته های خود می اندیشید. او برای خود در مدینه حلقه وسیعی داشت و آن چه را از پدرش پیامبر خدا می آموخت به مردم آموزش می داد. زیرا بر این عقیده بود که اسلام علم را ارزشی می داند که انسانیت انسان را تثبیت و ریشه دار می سازد و هر چه قدر که انسان بر علم خود بیفزاید، انسانیت و آگاهی خود را نیز ارتقا می بخشد. حتی متن دینی از امام علی بن ابی طالب نیز داریم که می فرماید: "ارزش هر انسانی به چیزی است که آن را نیک می داند." یعنی ارزش او به اندازه ای است که از علم و توانایی و شایستگی برخوردار است. در اسلام علم دو منشأ دارد. یکی تأمل عقلی است و دیگری تجربه. از این رو علم نیز در دو دائره حرکت می نماید. یکی خط درونی از طریق معادلات عقلی که انسان شکل می دهد و دیگری بیرونی از طریق جستجو و استقراء و تجربه.<o:p></o:p>
از این رو ما عقیده داریم که زن به مانند مرد حق دارد، به عالی ترین مدارج علمی دست یابد. در قرآن کریم نیز آمده است: «قل رب زدنی علماً» (طه/114). بنابراین انسان چه مرد باشد و چه زن وظیفه دارد که به عالی ترین مدارج علمی دست پیدا نماید و به حد معینی اکتفا ننماید بلکه تا می تواند رشد نماید و بالاتر رود. عقل زن و مرد برابر است. بنابراین آن طور که بعضی ملتهای ابتدایی و عقب مانده اعتقاد دارند، زن ناقص العقل نیست. بلکه عقل او به مانند مرد است. همان گونه که مرد می تواند با مطالعه و تأمل و تجربه عقل خود را رشد دهد، زن نیز می تواند با این عناصر عقل خود را رشد دهد. اگر زن عقل خود را رشد دهد و با اطلاعات و اندیشه های لازم تقویت نماید، شاید بتواند از مرد هم بالاتر رود.<o:p></o:p>
از این رو دختر می تواند در سایه پدر و مادر در کنار افراد خانواده راه تکامل را بیابد. زن نیز می تواند همراه شوهر خود در خانواده رشد نماید. مادر نیز می تواند با تربیت فرزندان و تبدیل آنها به عناصری مفید و کارآمد، کامل شود. انسان می تواند در جریان زندگی همراه با توانمندیهای انسانی خویش رشد نماید.<o:p></o:p>
از این رو مادری برای زن یک زندان به شمار نمی آید بلکه مادری در کنار عناصری که انسانیت او را کامل می نماید، نشان دهنده یکی از عناصر بخشندگی و فداکاری و بخشندگی و پویایی تربیتی می باشد. در این جا نکته ای وجود دارد که لازم است بدان اشاره نمایم و آن این است که به موجب عقد ازدواج زن ملک مرد نمی شود. زیرا مسؤولیتی که این عقد بر زن تحمیل می نماید، همان چیزی است که بر مرد نیز تحمیل می شود. ازدواج مسؤولیت رابطه جنسی است. عقد مرد را ملزم می سازد که در حالت طبیعی نیازهای جنسی همسر خود را برآورده سازد و زن نیز چنین مسؤولیتی دارد. عقد ازدواج از نظر قانونی زن را مجبور نمی سازد که کارهای خانه را انجام دهد و فرزندان را تربیت نماید یا کودک را شیر دهد بلکه از لحاظ قانونی، کار زن در خانه و نیز تربیت اولاد عملی است که سزاوار اجر و مزد می باشد. <o:p></o:p>
ولی اسلام بر این نظر است که بر اساس جنبه انسانی رابطه زناشویی که بر جنبه قانونی پیشی می گیرد، زن از جان خویش به خانه و همسر و فرزندانش ببخشد. زیرا خداوند متعال می فرماید: «و جعل بینکم مودة و رحمة» (روم/21). بنابراین این رحمت و مودت است که به دور از مسائل قانونی و حق و تکلیف، بر رابطه زناشویی حاکم است. زیرا اسلام تأکید می دارد که رابطه انسانی در دو حیطه جریان دارد. یکی دائره قانون که در حیطه رابطه انسان با دیگران، حقوق و تکالیف را تعیین می نماید و دیگری حیطه انسانی که ریشه در اخلاق دارد و چیزی را به دیگری می دهد که از نظر قانونی وظیفه ای در قبال آن ندارد.<o:p></o:p>
بعضی از مردان ممکن است که معنای فرمایش الهی «الرجال قوامون علی النساء» (نساء/34) را مورد پرسش قرار دهند. از این آیه ممکن است چنین برداشت شود که مرد ناظر و مشرف بر زن است. مانند آموزه های مسیحیت که مرد را سر و تاج زن به شمار می آورد. ولی در اسلام قوامیت به معنای مدیریت است. زیرا این مرد است که وظیفه تهیه مخارج خانه و مدیریت آن را به عهده دارد. ولی طبیعی است که در این باره با زن خود مشورت نیز می نماید. زیرا خداوند متعال می فرماید: «وعاشروهن بالمعروف» (نساء/19). معاشرت خوب به این معناست که به انسانیت طرف دیگر احترام گذاشته شود و در امور مشترک عقل و نظر او مورد احترام واقع شود.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
حق زن در دفاع از خود<o:p></o:p>
• آیا این بر فتوایی که شما داده اید انطباق دارد که فرموده اید که زن حق دارد به مرد پاسخ بدهد و اگر مورد تعدی قرار گرفت، از خود دفاع نماید؟<o:p></o:p>
• ما در این فتوا مسأله دفاع از خود را که در قوانین اسلامی نیز وجود دارد، مطرح کرده ایم. در قرآن کریم آمده است: «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ» (بقرة/194). اگر مرد بخواهد از ضعف زن یا نبود وسیله برای جلوگیری از تعدی او سوء استفاده نماید، زن این حق را دارد که مقابله به مثل نماید و از خود دفاع نماید و از خود در برابر تعدی او حمایت نماید. زیرا ممکن است مرد احساس مردی و قدرت نماید و دست و پای زن را بشکند و چشم او را کور کند و او را مجروح سازد. در این صورت زن این حق را دارد که همان گونه که به او تعدی شده است، از خودش دفاع نماید. متأسفانه بعضی از عالمان دینی به این فتوا اعتراض کردند و گفتند: این کار سبب تزلزل زندگی خانوادگی و زناشویی می شود. من نیز به ایشان عرض کردم که چیزی که باعث تزلزل این زندگی می شود، همانا تعدی مرد است.<o:p></o:p>
حرف ما برای زن این است که بهتر است در این باره جنبه احتیاط را رعایت نماید ولی وقتی که ابزار دیگری برای دفع تعدی نبود و او مجبور بود از خود دفاع نماید، باید تمرین کند تا این که توانمندی لازم را کسب نماید و از این طریق از خودش دفاع کند. ما بر این عقیده هستیم که دفاع زن از خود حقی انسانی است. پس همان گونه که اگر زن مورد تعدی مرد قرار گفت این حق را دارد که از خودش دفاع نماید، مرد نیز این حق را دارد که اگر زن قوی بود و مورد تعدی او قرار گرفت از خودش دفاع نماید. خصوصاً اگر زن ورزشکار بود و ورزشهایی مانند جودو و کاراته می دانست. زیرا حق دفاع حقی انسانی و برای زن و مرد است. توصیه ما برای زنان این است که تمرین کنند و قوی شوند. به ویژه این که مردان حتی در کشورهای متمدن و جاهای دیگر، برای تجاوز و تعدی به حقوق زن در ادارات، از ضعف بدنی زن سوء استفاده می کنند. از این رو زن حق دارد که قوی شود تا بتواند در فضای تجاوز و تعدی که روند روبرو افزایشی در دنیا - حتی در غرب - یافته است، از خودش دفاع کند.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
فراگیر بودن خشونت ضد زنان<o:p></o:p>
• برای مثال در فرانسه به صورت روزانه یک زن بر اثر تعدی و تجاوز مرد جان خود را از دست می دهد. نظر شما در این باره چیست؟<o:p></o:p>
• ما از لحاظ دینی و اسلامی این خشونت را محکوم می کنیم. ما بر این عقیده هستیم که این خشونت نادرست است و مستوجب عذاب الهی می باشد. در منطقه عربی و مشرق زمین به صورت عمومی پدیده دیگری بنام جنایتهای ناموسی وجود دارد. در این جنایت به مجرد این که زن متهم شد که با مرد دیگری رابطه نامشروع جنسی دارد حتی اگر در حد اتهام هم باشد، پدر یا برادر یا شوهرش او را به قتل می رسانند. ما با صدور فتوایی اعلام داشتیم که این کار حرام است. زیرا این کار باید قانونی و زیر نظر دستگاه قضایی باشد. باید شرایط واقعی این کار مورد بررسی قرار گیرد. شاید فقط یک تهمت باشد.<o:p></o:p>
به همین دلیل فتوایی محکم و قاطع ضد کشورهای عربی صادر کردیم که در جنایتهای ناموسی مجازات قاتل را تخفیف می دهند. همین طور در فتاوای خود تأکید داشته ایم که پدر و برادر و هیچ شخص دیگری حق ندارند که شوهری را بر زن تحمیل کنند. اگر تحت شرایط اجتماعی این کار تحمیل شود این ازدواج باطل است. زن حق دارد از مجلسی که می خواهند شوهری را بر او تحمیل نماید، برخیزد و بیرون شود. زیرا عنصر انتخاب همانگونه که برای مرد مهم است برای زن نیز اهمیت دارد.<o:p></o:p>
همین طور در فتاوای شرعی تأکید داشته ایم که اگر زن بالغه و رشیده باشد، در تمام امور مالی خود استقلال دارد چه دختر باشد و چه همسر. از این رو شوهر و فرزندان و برادران و پدر او این حق را ندارند که از ذره ای از اموال او را مصادره کنند. او صد در صد در امور مالی خود استقلال دارد. او در ازدواج خود نیز مستقل است و می تواند با هر کسی که بخواهد ازدواج نماید. ولی نصیحت ما به او این است که در این زمینه با اهل خبره و افراد با اخلاص و آگاه مشورت نماید تا این که بوسیله بعضی کسانی که دختران را فریب می دهند، از نظر عاطفی فریب نخورد. همین طور زن آزاد است که هر گونه خواست با دارایی خود که از راه کار و ارث بدست آورده است عمل کند. چه در امر تولید و چه استفاده از آن در جهت منافع خود. بنابراین شوهر حق ندارد مصرف معینی را بر او تحمیل نماید. خانواده اش نیز چنین حقی ندارند مگر این که در این باره احکام قانونی وجود داشته باشد که کمک به پدر و یا مادر را بر عهده او بگذارند.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
تساوی در ارث بین مرد و زن<o:p></o:p>
• فتوایی از آقای خویی وجود دارد که می گوید زن حق دارد از زمین و ساختمان ارث ببرد؟<o:p></o:p>
• به نظر من زن به مانند مرد ارث می برد. اما بعضی از فقها همسر را استثنا کرده اند. ولی از نظر فقها دختر و خواهر در ارث بردن تفاوتی با مرد ندارند. نهایت این که آیه ای می فرماید: «للذکر مثل حظ الانثیین» (نساء/11). زیرا دادن مهریه و تأمین مخارج همسر وظیفه مرد است. این زیادی برای این به مرد داده شده است که در اصل ارث توازن وجود داشته باشد.<o:p></o:p>
به نظر ما اگر مردی از دنیا رفت و پدر و مادر و فرزند دیگری نداشت و تنها یک دختر داشت، تمام ارث از آن او خواهد بود. عین همین در جایی است که فقط یک خواهر از او به جای مانده باشد. ولی احتیاطات فتوایی نزد بسیاری از فقها وجود دارد که همسر از همه چیز جز از زمین ارث می برد. اما اگر ساختمان باشد، او از قیمت ساختمان ارث می برد و نه خود ساختمان. ولی به نظر فقهی ما در این مسأله تفاوتی بین شوهر و همسر وجود ندارد. همان گونه که مرد بخش ارث خود از زن، زمین باشد و یا غیر زمین را به صورت کامل ارث می برد، زن نیز بخش ارث خود از شوهر، زمین باشد و یا غیر زمین را به صورت کامل ارث می برد.<o:p></o:p>
<o:p> </o:p>
مشروعیت رهبری سیاسی زن<o:p></o:p>
• آیا فعالیتهای سیاسی و آموزشی زن را مورد تأیید قرار می دهید، یعنی این که زن پیشرفت نماید و متحول شود؟ <o:p></o:p>
• ما بر این عقیده هستیم که زن به مانند مرد است. می تواند کار سیاسی انجام دهد. حق دارد هر کسی را که بخواهد انتخاب نماید و شوهر و پدر و برادر حق ندارند فرد معینی را برای انتخاب کردن بر او تحمیل کنند. زیرا او در تصمیم گیری سیاسی و انتخاب فردی که او را برای میهن باصلاحیت تشخیص می دهد، کاملاً استقلال دارد. همین طور حق دارد که انتخاب شود. یعنی خود را برای نمایندگی نامزد نماید و آرای مردم را به صورتی طبیعی بدست آورد. اگر شایستگی سیاسی داشت این حق را دارد که در پارلمان نظر بدهد و این حق را دارد که عهده دار وزارت و مدیریت و نخست وزیری و همه مسؤولیتهای عمومی دیگر نیز شود.<o:p></o:p>
اما در رابطه با به عهده گرفتن ریاست علیای امت اسلامی بعضی احتیاطهایی از سوی فقها وجود دارد. اما نظر ما این است که اگر دارای شایستگی لازم بود و می توانست امور دولت را اداره نماید، مانعی برای این کار وجود ندارد. اما نظر دیگری هم وجود دارد که به چنین چیزی اعتقاد ندارند. همین طور زن حق دارد که اگر خبرگی داشت، در فعالیتهای اقتصادی و مهندسی و سایر شاخه های علمی نیز سهم بگیرد.<o:p></o:p>
زن دو شخصیت دارد. یکی زن و دیگری انسان. اما شخصیت زنانه او در چارچوب زندگیزناشویی و دنیای زنانگی است. در این چارچوب زن آزاد است که هر چیزی را می خواهد بپوشد و هر گونه بخواهد زینت نماید. ولی بیرون از این چارچوب او حق ندارد در جاهای مختلط به عنوان یک زن بیرون شود. زیرا این کار به نگاه انسانی به او آسیب می زند. همان گونه که در حال حاضر چنین اتفاقی افتاده است. خصوصاً در رسانه ها که از زن به عنوان عاملی برای تحریک استفاده می کنند. اما در شخصیت انسانی، زن این حق را دارد که در امور زندگی مسؤولیت به عهده بگیرد. در این زمینه مانند مرد است. مرد نیز دو شخصیت دارد. یکی مرد و دیگری انسان. شخصیت مردانه او محدود به امور جنسی است و محصور در زندگی زناشویی می باشد ولی نقش انسانی او همه زندگی را در بر می گیرد.<o:p></o:p>
تاریخ 26 ربیع الاول 1431هـ برابر با 12/3/2010م<o:p></o:p>