خطبه جمعه، 31 شهریور ماه 1402

مطالب مهم خطبه اول: رنج‌های امام عسکری(ع) / نقش تربیتی و ارشادی امام عسکری(ع) / برخی از رهنمودهای ارشادی امام عسکری(ع) / هدایت جستن از سیره امام عسکری(ع)

مطالب مهم خطبه دوم: مجمع عمومی سازمان ملل و حق دولت‌ها / هیچ راه‌حلی برای بحران‌های کشور وجود ندارد / پدیده جنایت و شرط‌بندی / فلسطین در مقابل دشمن / امیدواری به دیدارهای ریاض.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

۷ ربیع الاول 1445 برابر با ۳۱ شهریور 1402 و ۲۲/09/2023 م

نقش تربیتی و مقابله با انحراف امام حسن عسکری(ع)

 

مطالب مهم خطبه اول: رنج‌های امام عسکری(ع) / نقش تربیتی و ارشادی امام عسکری(ع) / برخی از رهنمودهای ارشادی امام عسکری(ع) / هدایت جستن از سیره امام عسکری(ع)

مطالب مهم خطبه دوم: مجمع عمومی سازمان ملل و حق دولت‌ها / هیچ راه‌حلی برای بحران‌های کشور وجود ندارد / پدیده جنایت و شرط‌بندی / فلسطین در مقابل دشمن / امیدواری به دیدارهای ریاض.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزيز خود می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» [الأنبياء: 73] صدق الله العظيم.

هشتم ماه ربیع الاول سالروز وفات یکی از ائمه اهل‌بیت(ع) یعنی امام حسن عسکری(ع) است. وی را به دلیل محل سکونت ایش ‌که امروزه سامرا نامیده می‌شود، عسکری نامیده‌اند. این شهر قبل از اینکه به پایتخت خلافت عباسی تبدیل شود، عباسیان آن را برای استقرار ارتش خود ساخته بودند.

 

رنج‌های امام عسکری(ع)

امام عسکری(ع) در مدینه به دنیا آمد، اما تنها در دو سال اول زندگی خود در آنجا سپری کرد و پس از احضار پدرش امام هادی(ع) توسط متوکل خلیفه عباسی با هدف محدود ساختن تحرکات و تحت نظر قرار گرفتن آن حضرت، او نیز به سامرا منتقل شد. او بعد از وفات پدرش در حالی که بیست و دو ساله بود عهده‌دار امر امامت شد و در این مدت همانند پدرش مصائب محاصره و محدودیت‌ها را تحمل کرد و کار به جایی رسید که توسط حکام عباسی معاصر یعنی معتز، مهتدی و معتمد، زندانی شد.

آن حضرت درباره رنجهای خود چنین می‌فرماید: «ما مُني أحدٌ من آبائي بمثل ما مُنيت؛ هیچ یک از پدرانم به مانند من رنج ندیدند.» تا جایی که به شیعیان خود پیام می‌داد: «أن لا يسلمنَّ أحد عليّ، ولا يشير إليَّ بيده، ولا يومئ، فإنَّكم لا تؤمنون على أنفسكم؛ کسی به من سلام نکند، با دستش به من ایما و اشاره نکند؛ زیرا شما در امان نیستید.»

 

نقش تربیتی و ارشادی امام عسکری(ع)

اما همه این‌ها مانع از ایفای نقش هدایتی، تربیتی و ارشادی و مقابله با پدیده بروز انحرافات در عرصه‌های فکری، اعتقادی، تشریعی، مفاهیم و رفتار و کمک به فقرا و نیازمندان توسط آن حضرت نشد. امام(ع) نهایت تلاش خود را برای زمینه‌سازی ولادت حضرت مهدی(عج) یا ایجاد شبکه‌ای که در دوره غیبت صغری به آن تکیه کند یا زمینه‌سازی برای کارهایی که باید در غیبت کبری انجام شود، به کار گرفت. امام(ع) خودشان مستقیماً دست به کار شد و سیستمی از وکلای پراکنده در مناطق گوناگون ایجاد کرد و اینان رابط بین او و مردم بودند.

سیره آن حضرت حاکی از میزان تأثیر ایشان بر دل‌های مردم است که در مرزهای معتقدان به امامت ایشان منحصر نشد، بلکه محبت او حتی در دل دشمنانش جای داشت.

در روایت دیگری از احمد بن عبیدالله بن خاقان وزیر عباسی که نسبت به ائمه اهل‌بیت(ع) کینه شدیدی داشت، آمده است: «در سامرا، هیچ یک از علویان را ندیدم و نشناختم که به مانند حسن بن علی بن محمد بن رضا(ع) باشد و در آرامش و وقار و پارسایی و نجابت و بزرگواری در نزد خاندانش و سلطان و تمام بنی‌هاشم نام کسی را بهتر از او نشنیدم. آنان وی را بر سالخوردگان خود مقدم می‌داشتند و نیز همواره بر امیران و وزیران و نویسندگان مردم عامی و معمولی مقدم داشته می‌شد. از هیچ یک از بنی‌هاشم و نیز امیران و نویسندگان و قاضیان و فقیهان و سایر مردمان درباره وی نپرسیدم، جز آن‌که پی بردم آن حضرت در نزد مردم در غایت تجلیل و تعظیم و در جایگاهی والا قرار دارد و همه درباره او به نیکی یاد می‌کنند و او را بر اهل‌بیت و مشایخش مقدم می‌دارند. هیچ کس از دوستان و دشمنان آن حضرت را ندیدم، جز آن‌که به نیکویی درباره آن حضرت سخن می‌گفتند و او را می‌ستودند.» همچنین پدرش احمد بن عبیدالله در این باره می‌گوید: «اگر خلافت از خاندان بنی‌عباس بیرون شود (این سخن را یکی از کارگزاران بنی‌عباس می‌گوید) غیر از او هیچ کس از بنی‌هاشم را سزاوار خلافت نیست؛ زیرا او با فضل و دانش و پارسایی و خویشتن‌داری و زهد و عبادت و اخلاق پسندیده و نیکویی‌هایش استحقاق تصدی مقام خلافت را داراست.»

 

برخی از رهنمودهای ارشادی امام عسکری(ع)

امام عسکری(ع) توشه‌ای برای ما به جای گذاشته است که سخت نیازمند آن هستیم و امروز به برخی از آن اشاره می‌کنیم:

حدیث اول: «الإشراكُ فِي النّاسِ أخفى مِن دَبيبِ النَّملِ عَلَى المِسحِ الأسوَدِ في اللَّيلَةِ المُظلِمَةِ؛ شرك در ميان مردم از ردّ پاى مور بر فرش سياه در شب تيره و تاریک مخفی‌تر است.» امام(ع) با این حدیث می‌خواهد مؤمنان را از خطر نفوذ شرک از جایی که متوجه آن نیستند و معتقدند که پیرو توحید هستند، هشدار دهد. این مفهوم در فرمایش خداوند متعال نیز آمده است: «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» [یوسف: 106]؛ زیرا شرک ورزیدن به خدا به پرستش بت‌ها، مردم، کواکب یا ستارگان، در امور اعتقادی یا عبادی منحصر نمی‌شود بلکه در گفتار و کردار بسیاری از مردم نیز مشهود است.

در روایات شریفه به مظاهر شرک اشاره شده است. چنانکه در حدیث آمده است: «الرَّجُلُ يقولُ: لَولا فُلانٌ لَهَلَكتُ و لَو لا فُلانٌ لَأصَبتُ كذا و كذا و لَو لا فُلانٌ لَضاعَ عِيالي، أ لا تَرى أنّهُ قد جَعَلَ للّه شَريكا في مُلكِهِ يَرزُقُهُ و يَدفَعُ عَنهُ؟! انسان بگويد: اگر فلانى نبود، من از بين می‌رفتم و اگر فلانى نبود، چنين و چنان می‌شدم و اگر فلانى نبود، خانواده‌ام نابود می‌شد؛ مگر نمی‌بینی كه او با اين حرف‌ها در مُلك خدا، برايش شريكى قائل شده كه روزی‌اش می‌دهد و از او دفاع و دفع گرفتارى می‌کند؟» درست این است که بگوید: «لَولا أنَّ اللّه َ مَنَّ عَليَّ بِفلانٍ لَهَلَكتُ؛ اگر خداوند به واسطه فلانى بر من منّت ننهاده بود از بين می‌رفتم.» خیلی رایج است که می‌گویند: توکل من به خدا و توست. این‌که کسی در یکی از امور زندگی خود به دیگران تکیه کند یا در دعا، انسان خواسته‌ها، نیازها، دغدغه‌ها و نگرانی‌های خود را به درگاه غیر خدا ببرد. این‌که تأمین نیازهای خود را در دست دیگران ببیند. خداوند از این کار نهی کرده و فرموده است: «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَداً» و امام زین‌العابدین(ع) در دعای خود در مورد درخواست نیاز، به آن اشاره کرده است: «اللَّهُمَّ إني أخْلصْتُ بانقطاعي إليكَ، وأقبلتُ بِكُلِّي عَلَيْكَ، وَصَرفْتُ وجهي عمَّن يحتاجُ إلى رِفدِكَ، وقلبتُ مسْألتي عمَّن لم يستغنِ عن فضلك؛ بار خدایا به بریدنم از غیر و پیوستنم به تو خود را از هر شائبه خالص کردم و با تمام وجود به تو رو آوردم و از آن‌که نیازمند به عطای توست روی گرداندم و درخواست خود را از طرف آن‌که از فضل تو بی‌نیاز نیست، گرداندم.»

شرک ممکن است در نیّت باشد. انسان کار نیکی انجام دهد تا مردم آن را ببینند و او مورد لطفشان قرار بگیرد یا به آنچه نزد مردم است و در دست دارند برسد. در حالی که نیت باید خالصانه برای خدا و تنها خدا باشد. چنانکه در حدیث آمده است: «إنَّ الرِّياء شرك خفيّ؛ ریا شرک پنهان است». مقصود از ریا این است که انسان عمل عبادی یا جهادی یا کار خیری انجام دهد، تا مردم ببینند که او کار می‌کند یا وظیفه خود را انجام می‌دهد.

شرک ممکن است در اطاعت باشد. وقتی انسان در صورت اقتضای امیال و منافع خود، از غیر خدا و در صورت اقتضای منافع خود، از خدا اطاعت می‌کند.

حدیث دوم: «خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْءٌ؛ الْإِيمَانُ بِاللهِ، وَنَفْعُ الْإِخْوَانِ؛ دو خصلت است که بالاتر از آن‌ها چیزی نیست. ایمان به خدا و نفع رساندن به برادران.» امام(ع) با این حدیث می‌خواهد پیوند ایمان به خدا را با خدمت به مردم، برای رسیدن به مقام و منزلت والا نزد خداوند روشن کند. برای رسیدن به این مقام نزد خداوند، ایمان تنها کافی نیست. بلکه ایمان باید توأم با خدمت‌رسانی به مردم و برآوردن نیازها و خیرخواهی برایشان باشد. در این باره در حدیث آمده است: «الخَلقُ كُلُّهُم عيالُ اللّه ِ فأحَبَّهُم إلَی الله عزوجل أنفَعُهُم لِعيالهِ؛ همه خلق عیال خدا هستند، پس محبوب‌ترینشان نزد خداوند عزوجل مفید‌ترینشان به عیال اوست.»

حديث سوم: «مَن وعظَ أخاهُ سرّاً فقد زانَه، ومَن وعظَه علانيةً فقد شانَه؛ هر كس برادر خود را در نهان موعظه كند، او را زینت داده است و هر كه او را علناً پند دهد، او را سرشکسته كرده است.»

حديث چهارم: «بِئْسَ العَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذَا وَجْهَيْنِ وَذَا لِسَانَيْنِ، يُطْرِي أخَاهُ شَاهِداً، وَيَأكُلُهُ غَائِباً؛ چه بد بنده‌ای است آن بنده كه دو روي و دو زبان است، در حضور برادرش او را می‌ستاید و در غيابش با غيبت كردن گوشت او را می‌خورد.» امام(ع) در این حدیث مردم را از نفاق بر حذر می‌دارد؛ زیرا آثار زیانباری که در دنیا و آخرت دارد. چنانکه قرآن کریم به آن‌ها چنین اشاره کرده است: «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ».

امام(ع) در این حدیث به جلوه‌ای از نفاق یعنی نفاق اجتماعی اشاره فرموده است. این‌که انسان دو چهره و دو زبان داشته باشد. این وضعیت زمانی رخ می‌دهد که با چهره گشاده و بشاش با مردم روبرو شود، آنان را ستایش کند و مقامشان را از جایگاه واقعی‌شان بالاتر ببرد، اما هنگامی که از مردم فاصله می‌گیرد، چهره‌اش گرفته ‌شود، آنان را مذمت و غیبت کند و به آنان دشنام دهد. امام حسن عسکری(ع) بیان می‌دارد که هر کس این کار را انجام دهد، بدترین مردم است.

 

هدایت جستن از سیره امام عسکری(ع)

عزیزان، وقتی از امام عسکری(ع) یاد می‌کنیم بیش از همه محتاج هدایت جستن از سیره، عمل به سخنان و مواضع و مردم‌دوستی و خوش صحبتی آن حضرت با مردم هستیم. با این کار محبت و وفاداری خود را به آن حضرت ابراز می‌کنیم؛ زیرا محبت و ولای آنان مگر با عمل به سیره آنان و خودداری از گناهان حاصل نمی‌شود. بدین ترتیب آنچه را ما را به آن دعوت کرده‌اند، تحقق بخشیده‌ایم و مایه زینتشان شده‌ایم نه باعث شرمساری آن بزرگواران.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا، شما و خودم را به عمل به توصیه امام حسن عسکری(ع) پیش از آنکه به ملاقات پروردگار برود، سفارش می‌کنم. فرمود: «اُوصِيكُم بتَقوى‏ اللَّهِ، والوَرَعِ في دِينِكُم، والاجتِهادِ للَّهِ، وصِدقِ الحَديثِ، وأداءِ الأمانَةِ إلى‏ مَنِ ائتَمَنَكُم مِن بَرٍّ أو فاجِرٍ، وطُولِ السُّجودِ، وحُسنِ الجِوارِ، فبِهذا جاءَ محمّدٌ صلى اللَّه عليه وآله، صَلُّوا في عَشائرِهِم واشهَدوا جَنائزَهُم، وعُودُوا مَرضاهُم، وأدُّوا حُقوقَهُم؛ فإنَّ الرّجُلَ مِنكُم إذا وَرِعَ في دِينِهِ، وصَدَقَ في حَديثِهِ، وأدَّى الأمانَةَ، وحَسَّنَ خُلقَهُ مَع النّاسِ، قيلَ: هذا شِيعيٌّ، فيَسُرُّني ذلكَ. اتَّقُوا اللَّهَ وكُونوا زَيناً ولا تَكُونوا شَيناً، جُرُّوا إلَينا كُلَّ مَوَدَّةٍ، وادفَعوا عَنّا كُلَّ قَبيحٍ؛ فإنّهُ ما قِيلَ فِينا مِن حَسَنٍ فنَحنُ أهلُهُ، وما قِيلَ فِينا مِن سُوءٍ فما نَحنُ كذلكَ. لَنا حَقٌ في كِتابِ اللَّهِ، وقَرابَةٌ مِن رسولِ اللَّهِ، وتَطهيرٌ مِن اللَّهِ لا يَدَّعِيهِ أحَدٌ غَيرُنا إلّا كَذّابٌ. أكثِروا ذِكرَ اللَّه وذِكرَ المَوتِ وتِلاوَةَ القرآنِ والصَّلاةَ علَى النَّبيِّ صلى اللَّه عليه وآله؛ فإنّ الصَّلاةَ على‏ رسولِ اللَّهِ عَشرُ حَسَناتٍ. اِحفَظوا ما وَصَّيتُكُم بهِ، وأستَودِعُكُمُ اللَّهَ، وأقرأُ علَيكُمُ السّلامَ؛ شما را سفارش می‌کنم به: رعايت تقواي الهي، پيشه كردن پارسايي در دين خود، كوشش بسيار براي خدا، راست‌گویی، امانت پردازي به كسي كه چيزي به شما سپرده خواه نيكوكار باشد و خواه بدكار، انجام سجده‌های طولاني و خوش همسايگي كه محمد(ص) بدين روش آمده؛ باز هم سفارش می‌کنم به اينكه: در ميان قبيله و عشیره‌هایشان نماز گزاريد، در تشييع جنازه‌هایشان حضور يابيد، از بيمارانشان عيادت نماييد و حقوقشان را بپردازيد؛ زيرا هر يك از شما كه در دينش پارسا و در گفتارش راست‌گو باشد و امانت مردم را بپردازد و با آنان خوش‌اخلاقی نمايد، در اين صورت گويند: اين يك شيعه است من از شنيدن آن جمله شادمان می‌شوم. از خدا پروا نماييد و زينت و مايه سرافرازي ما باشيد نه مايه زشتي و سرافكندگي، همه دوستي را به سوي ما بكشانيد و هر زشتي را از ما دور نماييد؛ زيرا هر خوبي كه در حق ما گفته آيد ما شايستگي آن را داريم و هر بدي كه درباره ما بر زبان آيد ما چنان نيستم. ما را در كتاب خدا حقي است و با رسول خدا(ص) خويشاوندي است و خداوند ما را پاك شمرده و هيچ كس غير از ما نمی‌تواند ادعاي چنين مقامي را نمايد مگر اينكه دروغ‌پرداز باشد. بسيار ياد خدا و ياد مرگ نماييد و بسيار به تلاوت قرآن پردازيد و صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله فرستيد؛ زيرا صلوات بر رسول خدا(ص) ده حسنه دارد. آنچه را به شما سفارش كردم در حفظ آن بكوشيد، شما را به خدا می‌سپارم و به شما درود می‌گویم.»

عزیزان، ما شدیداً محتاج عمل به این توصیه‌ها هستیم که با آن ایمان، تعهد و تعلق خود را به اهل‌بیت(ع) ابراز نماییم و با این کار زینت‌بخش آن‌ها خواهیم شد نه مایه شرمساری‌شان و آگاه‌تر و توانمندتر در مواجهه با چالش‌ها خواهیم شد.

 

مجمع عمومی سازمان ملل و حق دولت‌ها

از اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد آغاز می‌کنیم که هر ساله در چنین روزهایی برگزار می‌شود. این اجلاس به محل ملاقات سران کشورها و تصمیم‌گیران در جهان و بستری رسانه‌ای برای بیان رنج‌ها، دردها و آرمان‌های دولت‌ها، از طریق ارسال پیام‌ها یا هشدارهای خود به سایر دولت‌های مورد نظر تبدیل شده است؛ اما این مجمع به نقش بایسته خود که برای آن ایجاد شده است، یعنی تقویت همکاری‌های بین‌المللی و عمل مشترک برای حل بحران‌ها و متوقف کردن درگیری‌های در حال تشدید بین کشورهای جهان عمل نمی‌کند و این به دلیل تسلط قدرت‌های بزرگ بر شورای امنیت است که قدرت اصلی تصمیم‌گیری را در سطوح امنیتی و غیرامنیتی در اختیار دارند و از صدور هرگونه تصمیمی که منافعشان را تحت تأثیر قرار دهد یا از دستیابی به اهدافشان یعنی تسلط بر کشورهای ضعیف، غارت ثروت، کنترل تصمیمات و تبدیل آن‌ها به گاوهای شیری جلوگیری کند، ممانعت می‌کنند.

در مقابل این، از کشورهای ضعیف و فقیر می‌خواهیم که این نشست را فرصتی برای بلند کردن صدا و یکی کردن توانمندی‌های خود و همکاری برای مقابله با سیاست‌های هژمونیک قرار دهند. اگر تصمیم بگیرند می‌توانند که از این وضعیت خارج شوند، اعتبار خود را احیا کنند و امور خود را به دست خود بگیرید.

 

هیچ راه‌حلی برای بحران‌های کشور وجود ندارد

اما لبنان ‌که در این نشست توسط نخست‌وزیر موقت صدای خود را بلند کرد و نسبت به عواقب تداوم وضعیت بد اقتصادی و سیاسی لبنان هشدار داد و خواستار کمک برای مقابله با بحران‌های آن شد، متأسفانه پس از قدردانی دبیر کل سازمان ملل متحد از سخاوت مردم لبنان در پذیرایی از پناهندگان، در زمینه حل و فصل بحران آوارگی سوریه که بر دوش مردم لبنان سنگینی می‌کند و تهدیدی برای اقتصاد و امنیت لبنان به شمار می‌آید، دست خالی بازگشت. قدردانی دبیر کل سازمان ملل متحد در میزبانی از پناه‌جویان نشانه روشنی از ماندن نامحدود آن‌ها در لبنان است، بدون این‌که پیامدهای این امر برای لبنانی‌ها در نظر گرفته شود و به تداوم نقش بایسته سازمان ملل در قبال پناهندگان اشاره شود. چون کمیته پنج‌گانه که در حاشیه جلسات مجمع عمومی تشکیل جلسه داد، هیچ تصمیم مثبتی در رابطه با حل بحران انتخابات ریاست جمهوری صادر نکرد که نشان دهنده وجود اختلاف بین دولت‌ها در این باره است؛ بنابراین برگزاری این انتخابات بعید به نظر می‌رسد و لبنانی‌ها هم نمی‌توانند ابتکار عمل را به دست بگیرند و نقش بایسته خود را انجام دهند.

از این رو، دوباره از نیروهای سیاسی می‌خواهیم که بازی با سرنوشت کشور، بی‌تفاوتی نسبت به درد و رنج مردم و فرار از رسیدن به تفاهم برای یافتن راه‌های خروج از بن‌بست انتخاب رئیس‌جمهور که مشخص شده است جز از طریق گفتگوی داخلی که زمینه را برای رفع موانعی که بر سر راه این انتخاب قرار دارد، هموار می‌کند، بس است. همچنین خواهان تلاش جدی برای مقابله با بحران آوارگان سوریه هستیم؛ چون گزارش کمیته پارلمانی مسئول رسیدگی به بحران آوارگی نشان داد، چه بر سر اختیارات و چه ارتباط با دولت سوریه، اختلاف نظر وجود دارد. این مسئله مانع حل این موضوع شده است تا چه رسد به دست دست کردن قوه قضائیه در مجازات قاچاقچیان آوارگان.

 

پدیده جنایت و شرط‌بندی

در زمینه اجتماعی، باید به گسترش پدیده جنایت در جامعه لبنان اشاره کنیم که علل آن علاوه بر وضعیت دشوار اجتماعی و فقدان دولت، ناشی از انحطاط اجتماعی و سقوط نظام ارزشی در میان بسیاری از مردم است. در اینجا از دولت و نهادهای آموزشی، رسانه‌ای و دینی می‌خواهیم که به مسئولیت خود در پرداختن به این پدیده و جلوگیری از بازگشت آن عمل کنند.

در عین حال باید برای اجرای مجازات‌های بازدارنده تلاش کنیم که باعث می‌شود مجرم قبل از انجام هر کاری که قصد انجام آن را دارد به دقت فکر کند.

علاوه بر این، پدیده دیگری نیز وجود دارد که خطر آن کمتر از جنایت نبوده و در حال بدتر شدن است و آن پدیده شرط‌بندی است که درصد شرکت کنندگان در آن برای دستیابی به سود و فایده سریع رو به افزایش کرده است. این پدیده منجر به نابودی آینده بسیاری از خانواده‌ها شده و برخی را به سوی خودکشی سوق داده است.

ما توجه همه را به ضرورت مقابله با این پدیده، اولاً با بیان حرام بودن شرعی آن و ثانیاً پیامدهای هولناک ناشی از آن و عدم تأمین هیچ‌گونه پوشش حمایتی و تعقیب تأمین کنندگان مکان و ابزار، کسانی که با زندگی و معیشت مردم بازی می‌کنند، جلب می‌کنیم.

 

فلسطین در مقابل دشمن

به فلسطین می‌رسیم. چرا که مردم فلسطین همچنان به رویارویی با دشمن صهیونیستی در مناطق مختلف کرانه باختری و غزه و مقابله با تلاش‌های مستمر دشمن برای شکستن اراده مردم و حمله مداوم به مقدساتشان ادامه می‌دهند که در این اواخر منجر به شهید و مجروح شدن تعداد زیادی شده است.

ما به قهرمانی مردم فلسطین درود می‌فرستیم و بار دیگر درخواست می‌کنیم که با تمام امکانات از این مردم حمایت شود و نگذاریم که دشمن در راستای پروژه یهودی‌سازی فلسطین و قدس، این مردم را تنها و منزوی کند.

مایه تأسف است که همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که برخی از کشورهای عربی شتاب آلود به سمت عادی‌سازی روابط با دشمن می‌روند که طبیعتاً دشمن را تشویق می‌کند تا تجاوزات خود را علیه مردم فلسطین تشدید کند و به اعمال فشار علیه آن‌ها ادامه دهد.

 

امیدواری به دیدارهای ریاض

در خاتمه باید عرض کنیم، اخباری را که اخیراً از جلسات ریاض برای ما می‌آید، مایه امیدواری می‌دانیم که در صورت ادامه یافتن، به پایان یافتن رنج مردم یمن کمک می‌کند؛ زیرا مردم یمن حق دارند که قوی باشند، خودشان تصمیم بگیرند و با محیط اطراف و بین خود در امنیت زندگی کنند.