بسم الله الرحمن الرحیم
21 ربیع الاول 1445 برابر با 14 مهر 1402 و 06/10/2023 م
فرازهایی از سیره انسانی و اخلاقی امام صادق(ع)
مطالب مهم خطبه اول: سالروز ولادت حضرت صادق(ع) / موضع آن حضرت در مورد سود زیاد / اصلاح در بین مردم / خطر متهم کردن بدون مدرک / التزام به روش امام صادق(ع)
مطالب مهم خطبه دوم: موضوع انتخابات ریاست جمهوری / رنج زندگی / بحران آوارگان سوریه / کشتار حمص / تجسم وحدت بین ملتها.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ» [الأنعام: 90] صدق الله العظيم.
سالروز ولادت حضرت صادق(ع)
هفدهم این ماه مبارک، ماه ربیع الاول، سالروز ولادت با سعادت ششمین امام ائمه اهل بیت(ع) جعفر بن محمد صادق(ع) بود. امامی که تاریخ به میزان برجستگی ایشان در عبادت، علم، بردباری، سخاوت، کرم، اخلاق نیکو، گشادهرویی و گفتگوگری اشاره دارد.
شرایط آن حضرت در داشتن آزادی عمل در نشر معارف و احادیث اهل بیت(ع) باعث شد که مذهب اهل بیت(ع) به ایشان منتسب شده و آن را مذهب جعفری بنامند؛ زیرا او در دوره انحطاط حکومت اموی و آغاز حکومت عباسی زندگی میزیست که امرای اموی و عباسی مشغول درگیری در میان خود بودند؛ بنیامیه میخواست حکومت خود را حفظ و عباسیان میخواستند حکومت خود را تثبیت کنند.
شیخ مفید که از برجستهترین علمای پیشین است، با اشاره به اهمیت نقش علمی آن حضرت میگوید: «از امام صادق(ع) آن چنان دانشی نقل شد که کاروانیان برای آن به حرکت درآمدند و نام او در سراسر کشورها پیچید و از سایر ائمه اهل بیت(ع) به مانند او نقل نشده است.»
همین امر باعث شد که آن حضرت به مقصد جویندگان دانش تبدیل شود. افراد زیادی از کشورهای مختلف و حتی کسانی که از نظر اعتقادی با آن حضرت مخالف بودند، برای دانشآموزی به سوی او میآمدند.
در سیره آن حضرت آمده است که او نزد برجسته ترین پیشوایان مذاهب اسلامی نزد او درس خوانده اند و از جمله ابوحنیفه نعمان در این باره گفته است: «اگر آن دو سال نبود، نعمان هلاک میشد.» و منظور او همان دو سالی است که نزد امام صادق(ع) درس خوانده بود.
امام مالک بن انس، امام مکتب مالکی میفرماید: «هیچ چشمی ندیده و گوشی نشنیده و بر قلب هیچ انسانی خطور نکرده است که در علم، عبادت و پرهیزگاری کسی بهتر از جعفر بن محمد صادق است.»
یکی از راویان به نام حسن بن علی الوشاء نقل میکند که بیست سال پس از رحلت امام صادق(ع) وارد مسجد کوفه شدم و در آنجا نهصد شیخ (عالم) را یافتم که همگی میگفتند: جعفر بن محمد صادق به من چنین فرمود.
امروز با بهرهگیری از این مناسبت میخواهیم به برخی از فرازهای سیره انسانی و اخلاقی این امام(ع) اشاره کنیم:
موضع آن حضرت در مورد سود زیاد
مورد اول: روزی یکی از کارگزارانش به نام «مصادف» را خواست و به او فرمود: عیالم زیاد شده و من برای گذران زندگی آنها به پول احتیاج دارم و از مصادف خواست که آماده همراهی با کاروانی از بازرگانان شود که عازم مصر بودند و هزار دینار به او داد تا در تجارت خود از آن استفاده کند.
در بین راه مصادف و بازرگانان همراهش به کاروانی برخورد کردند که پس از پایان کار خود تازه مصر را ترک کرده بودند و میخواستند به کشورش برگردند. از آنها درباره وضعیت بازار و میزان نیاز مردم به کالاهایی که آورده بودند، پرسیدند. آنها گفتند که کالاهایی که آوردهاید در مصر وجود ندارد و مردم به شدت به آنها نیاز دارند. لذا بازرگانان و از جمله مصادف توافق کردند که با دو برابر کردن قیمت فروش، سود خود را دو برابر کنند و چنین هم شد.
وقتی برگشتند، مصادف بر امام صادق(ع) وارد شد و معتقد بود که امام از این سود فراوان خشنود خواهد شد، ولی امام(ع) متعجبانه فرمود: فکر نکنم کالایی که فروختی این قدر سود داشته باشد؟ مصادف همه ماجرا را برای امام تعریف کرد. این که با بقیه تجار برای به دست آوردن این سود تبانی کرده است. در اینجا امام(ع) بسیار خشمگین شد و به مصادف فرمود: علیه گروهی از مسلمانان تبانی کردید که جز به سود یک به یک دینار به آنها جنس نفروشید؟ نه به خدا من این سود را نمیگیرم. کیسه سرمایهام را میگیرم و کیسه دیگر را به کسانی که از آنها گرفتهای بازگردان. من پول ناحقی را که به زیان دیگران باشد، نمیگیرم. سپس فرمود: «مُجَالَدَةُ السُّيُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلالِ؛ جنگ با شمشیر آسانتر از طلب روزی حلال است.»
امام(ع) با این رفتار خود میخواست برای کسانی که میخواهند تجارت کنند یا به دنبال منفعت مادی هستند، روشن کند که تجارت یا هر کاری دیگری از امور زندگی، نباید از احساسات انسانی و ارزشهای اخلاقی تهی باشد. تاجر یا هر کسی که به دنبال کسب درآمد است، حق دارد از کار خود منفعت کسب کند، اما این سود نباید خیلی زیاد و بیش از حد طبیعی و متعادل باشد و باعث آسیب دیدن کسانی شود که به کالا، خدمات یا شغل او نیاز دارند.
قرآن كريم نسبت به اين وضع هشدار داده و فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً»
از رسول خدا(ص) روایت شده است: «رَحِمَ اللّهُ عَبدا سَمحا إذا باعَ، سَمحا إذَا اشتَرى، سَمحا إذَا اقتَضى، سَمحا إذاقَضى؛ خداوند رحمت كند آن بندهاى را كه وقتى مىفروشد آسان گيرد و چون مىخرد آسان گيرد و وقتى وامى را پس مىگيرد آسانگیر باشد و وقتى وام مىدهد آسانگیر باشد.»
خطر متهم کردن بدون مدرک
مورد دوم: امام صادق(ع) دوستی داشت که هرگز از او جدا نمیشد. روزی این دوست بر یکی از کارگرانش خشمگین شد و گفت: ای پسر فلان کاره؟ اشاره به این که مادرش مرتکب زنا شده است. چون امام(ع) این سخن او را شنید، دست خود را بلند کرد و بر پیشانى خود زد و فرمود: سبحان الله! به مادرش تهمت می زنی؟! من فکر میکردم که باتقوا هستی، اما معلوم شد که تقوا نداری. گفت: فدایت شوم مادرش از مشركان سندى است. امام فرمود: آيا نمى دانى كه هر قومى برای خود سنت ازدواج دارد كه به موجب آن از زنا دوری میگزینند؟!
راوى حديث میگوید: دیگر امام را نديدم كه با او راه برود تا اينكه مرگ آنها را از هم جدا كرد. يعنى حضرت پس از اين کار این دوست، با او قطع رابطه كرد.
امام(ع) با این کار خود میخواست خطرناکی آسیب زدن به حیثیت یا کرامت یا نسبت دادن خصوصیتی به او در حالی که از آن بری است یا عملی که آن را انجام نداده است، گوشزد کند. اسلام اجازه نمیدهد که شخصی، صرف نظر از دین، مذهب یا موضع سیاسی او، پیش از این که اثبات شود، آن هم به نحوی که رسول خدا(ص) به آن اشاره کرده است، به صفتی یا انجام کاری متهم شود. ایشان در پاسخ به سؤال شخصی در مورد شهادت فرمودند: «آیا خورشید را میبینی؟» پاسخ داد: «آری» و حضرت(ص) فرمودند: «این گونه شهادت بده یا رها کن.» چنانکه غالباً رواج دارد، بر اساس گمان یا شنیدهها یا به من چنین گفته شده است، قضاوت نکن. این همان چیزی است که خدای متعال از آن نهی فرموده است: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً» [اسراء: 36].
اصلاح در بین مردم
مورد سوم: یکی از یاران امام صادق(ع) مفضل بن عمرو از کنار دو مرد در حال نزاع عبور کرد. ایستاد تا از علت اختلاف مطلع شود. فهمید که اختلاف بر سر ارثی است که از پدرشان به جای مانده است. آنها را به خانه خود دعوت کرد و مبلغ اختلافی را که زیاد بود، به آنها داد. آنها از او تشکر کردند ولی مفضل سریع به آنها گفت: کاری که انجام دادم از پول خودم نیست، بلکه از مالی است که امام جعفر بن محمد صادق(ع) نزد من به امانت سپرده و فرموده است: «این پول را نزد خود نگهدار و هرگاه دیدی که بین یاران ما اختلافی پیش آمد که با پول قابل حل بود، از این پول برای آشتی و اصلاح بین آنها استفاده کن.»
امام(ع) با این کار میخواست تصویر مورد نظر خود را از شیعیان نشان دهد. او از آنها میخواهد که اصلاحگر باشند و هر گونه اختلافی را که بین برادران در داخل خانه، محله یا روستا رخ میدهد، اعم از مذهبی، دینی یا سیاسی حل کنند و حتی اگر این کار مستلزم صرف پول یا تلاش او بود، وظيفه اوست که به اصلاحگری بپردازد. خداوند نیز در اشاره به وظیفه فرموده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» [الحجرات: 10] و فرموده است: «لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ» [النساء: 114].
از رسول خدا(ص) نقل شده است: «ألا أُخْبِرُكُمْ بِأفْضَل مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ إصْلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ فَإنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَيْنِ هِيَ الْحالِقَةُ؛ آيا به شما خبر بدهم به چيزى كه از درجه روزه و نماز و صدقه [و زكات] بالاتر است؟ آن اصلاح ذات البين است؛ زيرا فساد و اختلاف در ميان مردم نابوده كننده است».
در حدیث آمده است: «صَدَقةٌ يُحِبُّها اللّه: إصلاحٌ بينَ الناسِ إذا تَفاسَدُوا و تَقارُبٌ بَينَهِم إذا تَباعَدُوا؛ صدقهای كه خدا آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.»
التزام به روش امام صادق(ع)
دوستان عزیز، اینها برخی از فرازهای سیره امام صادق(ع) بود که میزان انسانیت این امام و علاقه آن حضرت در عدم متهم کردن ناروا، صرف نظر از مقام و موقعیت طرف و حل تفاوتهایی که در جامعه رخ میدهند و بی خیال نگذشتن از کنار آنها را به ما نشان میدهد.
در سالروز ولادت آن حضرت، لازم است که این معانی را به میان واقعیت و جامعه خود بیاوریم و از این طریق عشق و وفاداری واقعی و تعهد خود را به این امام ابراز کنیم.
امام صادق(ع) در حالی زندگی را بدرود گفت که نگران شیعیان خود بود. از آنها میخواست هر کجا که هستند برجسته و سرمشق مردم باشند و میفرمود: «أَنَّ اَلرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي اَلْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ اَلْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلاَنٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ؛ مردى در ميان يك قبيله از شيعههاى على عليه السّلام بود و زيور آن قبيله بشمار مىرفت از همه بهتر امانت را مىپرداخت و حقوق را مراعات مىكرد و راستگوتر بود و همه وصيّت و امانت خود را به او مىسپردند، هرگاه از اعضاء فاميل دربارۀ او سئوال مىكردند، مىگفتند: چه كسى مانند فلانى است، راستى كه او از همۀ ماها امانتپردازتر و راستگوتر است.»
پس بیایید ما هم در حد و اندازه آمال و آرزوهای این امام(ع) که امیدها و آمال رسول خدا(ص) و خواستههای خدای متعال است باشیم. از این طریق حقیقت وفاداری خود را به خدا، پیامبر و اهل بیت(ع) ابراز میداریم.
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه دوم:
ای بندگان خدا، شما و خودم را به عمل به توصیه امام جعفر صادق(ع) سفارش می کنم که فرمود: «أَکْثِرُوا مِنَ الدُّعاءِ، فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ مِنْ عِبادِهِ الَّذینَ یَدْعُونَهُ، وَ قَدْ وَعَدَ عِبادَهُ الْمُؤْمِنینَ الاْسْتِجابَةَ وَ اللّهُ مُصَیِّرٌ دُعاءَ الْمؤْمِنینَ یَوْمَ الْقِیمَةِ لَهُمْ عَمَلاً یَزیدُهُمْ بِهِ فِی الْجَنَّةِ أكثِرُوا ذِكرَ اللّه ِ ما استَطَعتُم في كُلِّ ساعةٍ مِن ساعاتِ الليلِ و النهارِ، فَإِنَّ اللّهَ أَمَرَ بِكَثْرَةِ الذِّكْرِ لَهُ وَاللّهُ ذَاكِرٌ لِمَنْ ذَكَرَهُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ... وَعَلَيْكُمْ بِالْمُحَافَظَةِ عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطى وَقُومُوا لِلّهِ قانِتِينَ كَمَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ الْمُؤْمِنِينَ فِي كِتَابِهِ مِنْ قَبْلِكُمْ ... وَإِيَّاكُمْ أَنْ يَبْغِيَ بَعْضُكُمْ عَلى بَعْضٍ، فَإِنَّهَا لَيْسَتْ مِنْ خِصَالِ الصَّالِحِينَ؛ فَإِنَّهُ مَنْ بَغى صَيَّرَ اللّهُ بَغْيَهُ عَلى نَفْسِهِ وَصَارَتْ نُصْرَةُ اللّهِ لِمَنْ بُغِيَ عَلَيْهِ... وَإِيَّاكُمْ أَنْ يَحْسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً؛ فَإِنَّ الْكُفْرَ أَصْلُهُ الْحَسَدُ... إِيَّاكُمْ أَنْ تَشْرَهَ نُفُوسُكُمْ إِلَى شَيْءٍ مِمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَيْكُمْ فَإِنَّهُ مَنِ اِنْتَهَكَ مَا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَيْهِ هَاهُنَا فِي اَلدُّنْيَا حَالَ اَللَّهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلْجَنَّةِ وَ نَعِيمِهَا وَ لَذَّتِهَا وَ كَرَامَتِهَا؛ زیاد دعا کنید، زیرا خداوند بندگان دعا کن خود را دوست دارد و به بندگان مؤمنش وعده اجابت داده است و خداوند در روز قیامت دعای مؤمنان را از کردارشان محسوب دارد و ثوابش را با بهشت میافزاید. تا آنجا كه میتوانید در تمام لحظات و ساعات شب و روز خدا را بسيار ياد كنيد؛ زيرا خداوند به بسيار ياد كردن خود فرمان داده است. خدا به یاد مؤمنی است که یادش میکند... بر شما بار مراقبت از نمازها به ویژه نماز ظهر [یا مغرب]، زیرا خدا همه مؤمنان پیش از شما و شما را در قرآن بدان فرمان داده است... مبادا به یک دیگر ستم و دستاندازی کنید، زیرا آن از سرشت نیکوکاران نیست. همانا هر که ستم و تعدّى کند خدا ستمش را به خودش برگرداند و یارى خدا از آن ستمکش است... مبادا بعضی از شما نسبت به دیگری حسد ورزد که همانا اصل و ریشهاش کفر از حسد است... مبادا خود را شیفته چیزى کنید که خدا آن را بر شما حرام ساخته، پس هر آن کس که پرده حرمت الهى را در دنیا بدرد خداوند میان او و بهشت و نعمتها و لذّتهای بهشتى و کرامت آن مانع گردد.»
عزیزان، ما شدیداً به این توصیهها نیازمندیم تا از آنها رهنمون بگیریم و آنها را زاد و توشه خود در دنیا و راهی برای آخرت خود قرار دهیم و با آنها محبت و وفاداری خود را به این حضرت ابراز کنیم و در رویارویی با چالش ها آگاهتر، مسئولیتپذیرتر و تواناتر شویم.
موضوع انتخابات ریاست جمهوری
از بحران انتخابات ریاست جمهوری آغاز میکنیم که به نظر برخی به دلیل پایبندی احزاب داخلی به مواضع و شرایط خود در مسیر راه حل نیست و خارجی هم که به عقیده عدهای پناهگاه راه حل و بیرون کشیدن لبنان از وضعیت رکود است، علیرغم تحرکاتی که از سوی نمایندگان بینالمللی و منطقهای شاهد هستیم، به نظر نمیرسد بتواند طرفهای داخلی را متقاعد کند که از مواضع خود عقبنشینی کنند و به گزینهای برسند که مورد توافق همه باشد؛ زیرا هیچ یک از طرفها حاضر به عقبنشینی از گزینه خود در انتخابات نیستند؛ چرا که معتقدند به گزینه هایشان در سطح کشور و آینده آن و در سطح منطقه و رویدادهای آن آسیب میزند؛ یعنی تا زمانی که تحولاتی از داخل یا خارج رخ ندهد و لبنانیها را وادار به نشستن بر سر میز گفتگو برای پایان دادن به این چنددستگی نکند، وضعیت لبنان به همین شکل باقی خواهد ماند.
در برابر همه اینها، مجدداً برای همه نیروهای سیاسی تاکید میکنیم که راهحل در دست شماست و برای رسیدن به آن چارهای غیر از اجماع، همگرایی و گفتگو برای رفع نگرانیها و بیمهایی که گروهها از ناحیه دیگران میبینند و توافق بر سر تصویر کشور و آینده آن ندارید. پس این زمان تلف شده را که از سرمایه سیاسی، اقتصادی و مالی و سرمایه فرزندانش میخورد، برای این کشور نگهدارید و منتظر نباشید که خارجیها برای شما راه حل بیاورند. هر کسی که به خارج امید ببندد، ممکن است به دلیل اختلافات یا بیتفاوتی خارجیها، به این دلیل که لبنان جزو اولویتهای آنها قرار ندارد، مدت زیادی منتظر بماند.
رنج زندگی
در همین زمان، رنج لبنانیها در سطوح مختلف ادامه دارد. در زمینه معیشت و زندگی، قیمتها همچنان افزایش مییابد، هزینههای دارو و درمان، نیازمندیهای مدارس و احتیاجات تحصیلی آنها، افزایش قبوض برق و آب، مالیات و عوارض، باعث شده است که لبنانیها تحت فشار قرار بگیرند. دولت هم نه تنها ابتکار عملی برای کاهش بار مردم ندارد بلکه بارهای جدیدی را نیز دوششان می گذارد.
در این راستا، اقتصاددانان ارشد نسبت به وضعیت نامناسب مالی که ممکن است پس از اتمام حق برداشت دولت لبنان از وام دو سال پیش بانک جهانی برای کشور پیش بیاید هشدار دادهاند و رئیس کل بانک مرکزی هم به دلیل ناتوانی این بانک، هر گونه تأمین مالی بخشهای دولتی را رد کرده است. همه اینها به این معناست که ممکن است حتی در مورد حقوق و دستمزد کارکنان بخش عمومی تا تأمین هزینههای غذا، دارو و واردات سوخت در آستانه یک بحران بزرگ قرار داشته باشیم.
بحران آوارگان سوریه
در زمینه دیگر، بحران آوارگان سوری در حال بدتر شدن است که پیامدهای آن دیگر به ناتوانی کشور در تحمل تعداد زیاد آوارگان به دلیل وضعیت وخیم اقتصادی سوریه و ترس و نگرانی از بابت اسکان آنها در آنجا متوقف نمیشود؛ بلکه بر توازن داخلی میان اجزای ملت و رقابت آنها با لبنانیها در زمینه مشاغل نیز تأثیر گذاشته است و به دغدغههای امنیتی نیز تسری یافته است. اکنون این نگرانی وجود دارد که حضور آوارگان سوری وضعیت امنیتی کشور را نیز تحت تأثیر قرار دهد. یورشهایی که به برخی از اردوگاههای پناهجویان صورت گرفته یا حوادثی که بین آنها و لبنانیها رخ میدهد، همگی نشان دهنده این نگرانی است.
به جای اینکه کشورها و سازمانهای متولی آوارگان این نگرانیها را در نظر بگیرند و به آنها رسیدگی کنند، متوجه میشویم که آنها همچنان تمایل به افزایش آوارگان سوری دارند و لبنان را مجبور میکنند تا حضورشان را تحمل کند، بدون اینکه به پیامدهای خطرناک آن توجه کنند، یا به لبنان کمک کنند تا پیامدهای حضور آوارگان را تحمل کند یا از بار آنها بکاهد.
ما در برابر این معضل که بر لبنانیها سایه افکنده است، از دولت میخواهیم که به سرعت نقش بایسته خود را برای رسیدگی به این بحران ایفا کند. این کار نیز تنها از طریق ارتباط مستقیم با دولت سوریه و اعمال فشار بر کشورهایی که با تمام ابزارهای ممکن و در دسترس، از قضیه آوارگی حمایت میکنند انجامپذیر است. دولت باید با جدیت تمام برای مسدود کردن راههای باز قاچاق و یافتن راه حل برای آنها تلاش کند، در حالی که راه حل ریشه ای رفع محاصره سوریه توسط غرب است که امکان بازسازی و تهیه مایحتاج زندگی را فراهم میکند که به آوارگان اجازه بازگشت به کشور را میدهد.
ما خواهان راهحلهای آنی و عاطفی یا هر چیز دیگری که این بحران را پیچیدهتر کند یا این افراد را به حال خود رها کند، نیستیم بلکه خواهان راهحلهای حکیمانه با در نظر گرفتن واقعیتهای انسان دوستانه و آسیب ندیدن امنیت، ثبات، اقتصاد و توازن لبنان هستیم.
کشتار حمص
باید به کشتاری که در دانشکده نظامی حمص رخ داد، بپردازیم که قربانیان زیادی از میان فارغالتحصیلان این دانشکده و خانواده هایشان گرفت. منظور از این جنایت هدف قرار دادن امنیت و ثبات کشور و فتنه افروزی میان اقشار مختلف آن است.
ضمن محکوم کردن این جنایت و عرض تسلیت به رهبری و مردم سوریه و خانوادههای قربانیان و دعا برای شفای مجروحان و زخمیها، خواستار تلاش جدی برای توقف این خونریزی و همکاری برای از بین بردن همه کانونهایی هستیم که امنیت و ثبات این کشور را نمیخواهند و بر رنج آن میافزایند. ما خواستار رفع اشغالگری از روی سوریه هستیم؛ زیرا معتقدیم که حضور اشغالگران باعث تغذیه این هستهها، اعطای آزادی حرکت به آنها و جلوگیری از به دست گرفتن امنیت توسط دولت سوریه می شود.
تجسم وحدت بین ملتها
سرانجام در حال و هوای هفته وحدت اسلامی که به مناسبت میلاد پیامبر(ص) که عامل اتحاد همه مسلمانان با همه مذاهبشان است، فرامیرسد، معتقدیم که تلاش برای وحدت و تجسم بخشیدن به آن در روابط بین دولتها و ملل اسلامی یکی از مهمترین مصادیق ترجمه عملی انتساب ما به پیامبر(ص) است.
از این رو، بر اهمیت کنفرانس وحدت اسلامی که در جمهوری اسلامی ایران در تهران برگزار شد و این دولت مشتاقانه آن را همه ساله برگزار میکند و من نیز در کنار بیش از دویست شخصیت عربی و اسلامی افتخار شرکت در آن را داشتم، تأکید میکنیم. امیدواریم این کنفرانس و سایر گامهای مشابه فرصتی در جهت اتحاد مسلمانان، برای تقویت قدرت و حضورشان در جهان، جلوگیری از دستاندازی فتنه افروزان و مقابله با چالشهایی که دین، ارزشها، منابع و مقدساتشان را هدف قرار میدهد، باشد.