بسم الله الرحمن الرحیم
6 شعبان 1445 برابر با 27 بهمن 1402 و 16/02/2024 م
درسهایی از زندگی امام زینالعابدین(ع)
مطالب مهم خطبه اول: سرور سجدهکنندگان / مسئولیت امامت / توشه برداشتن برای زندگی پس از مرگ / احسان به فقرا / راه وفاداری به امام(ع)
مطالب مهم خطبه دوم: غزه دروازه جنگ و صلح است / پشتیبانی لازم است / هدف قرار دادن غیرنظامیان توسط دشمن / بحرانهایی که در انتظار رسیدگی هستند / مسئولیت نیروهای امنیتی.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» [الأحزاب: 33] صدق الله العظيم.
پنجم این ماه مبارک، ماه شعبان، سالروز ولادت با سعادت یکی از ائمه اهلبیت(ع) بود. کسانی که مشیت و اراده خداوند متعال بر این قرار گرفت که پلشتی را از آنان بزداید و آنان را کاملاً پاک گرداند. همان کسانی که رسول خدا(ص) به آنها اشاره کرده که عدل قرآن هستند و تمسک به آنها و التزام به آموزههایشان سوپاپ اطمینان از گمراهی و انحراف است. آنگاه که فرمود: «إنِّي تاركٌ فيكم ما إن تمسَّكتُم به لن تضلُّوا بعدي أبداً؛ كتاب الله، وعِترتي أهل بيتي؛ من در میان شما چیزی میگذارم که اگر به آن تمسک جویید پس از من هرگز گمراه نخواهید شد. کتاب خدا و اهلبیت من.» و او امام علی بن الحسین(ع) است.
سرور سجدهکنندگان
امامی که القاب وی بیانگر خصوصیات ممتاز اوست. به او صاحب کیسه میگفتند که اشاره به کیسهای است که در آن غذا میبرد تا بین فقرا توزیع کند.
در سیره ایشان ذکر شده است که چون شب میشد و چشمها آرام میشد، از خانه بیرون میرفت و کیسهای را که حاوی غذا و پول بود، بر پشت شریف خود حمل میکرد تا بدون این که او را بشناسند، در میان فقرا در خانههایشان تقسیم کند. آنها تا پس از مرگش نمیدانستند که او حامل این کیسه است تا روزی که فقرا آنچه برایشان میآمد، از دست دادند.
او را آزاد کننده بردگان مینامیدند؛ زیرا که غلامان و کنیزان را میخرید و بعد از آن که آنها را تعلیم و مراقبت و راهنمایی میکرد و آنچه را که ضامن زندگی عزیزشان بود، در اختیارشان میگذاشت آزادشان میکرد.
لقب اساسی که همراه نامش است، زینالعابدین و سرور سجده کنندگان بود؛ زیرا او به بسیاری نماز و سجده و تسبیح و ذکر خدا و نماز شب و روزهداری شهرت داشت. بیشتر روزهایش را روزه بود و مناجاتش سرشار از عشق و احترام به خدا و شکر و ستایش نعمتهای او بود. میگفت: «إلهي، لَو قَرَنتَني بِالأَصفادِ (لو شددت وثاقي)، ومَنَعتَني سَيبَكَ (العطاء) مِن بَينِ الأَشهادِ، ودَلَلتَ عَلى فَضائِحي عُيونَ العِبادِ، وأمَرتَ بي إلَى النّارِ، وحُلتَ بَيني وبَينَ الأَبرارِ، ما قَطَعتُ رَجائي مِنكَ، وما صَرَفْتُ تَأميلي لِلعَفوِ عَنكَ، ولا خَرَجَ حُبُّكَ مِن قَلبي، أنَا لا أنسى أيادِيَكَ عِندي، وسِترَكَ عَلَيَّ في دارِ الدُّنيا؛ اى خدا اگر گردنم را به زنجیرهای قهرت میبندی و عطايت را از ميان همه خلق از من منع كنى و فضيحت و رسواییهایم به چشم بندگانت عيان سازى و فرمان دهى كه مرا به آتش دوزخ كشند و ميان من و نيكان جدايى افكنى باز هرگز رشته اميدم از تو قطع نخواهد شد و از اميدى كه به عفو و بخششت دارم منصرف نمیشوم و محبتت از دلم بيرون نخواهد رفت من اى خدا عطا و بخششها و پردهپوشیهایت را بر من در دار دنيا هرگز فراموش نخواهم كرد.»
مسئولیت امامت
امام زینالعابدین(ع) پس از شهادت پدرش امام حسین(ع) در کربلا مسئولیت امامت را بر عهده گرفت که در تمام جزئیات آن حضور داشت و آنچه مانع از حضور او در نبرد کربلا شد، بیماری بود.
او به همراه عمهاش زینب(س) نقش عمدهای در حفظ اهدافی که امام حسین(ع) و همراهانش به خاطر آن به شهادت رسیدند، داشت تا نگذارند که این اهداف تحریف، گم یا فراموش شوند.
او عمر خود را صرف تعلیم و تربیت امت و مقابله با انحرافات اعتقادی و تشریعی و انحراف در زمینه حدیث و تفسیر قرآن که حکومت بنیامیه برای آن تلاش میکرد و این کار را از رهگذر درسهایی که به شاگردان خود که از همه جا نزد او میآمدند ارائه داد و دعایی که آن را از پناهگاه انسان بودن در طلب حاجت از خداوند متعال به مدرسه تربیتی، اجتماعی و سیاسی تبدیل کرد و شامل صحیفه سجادیه و کتب ادعیه دیگر است یا از طریق رساله حقوق که در آن امام حقوق و تکالیفی را که نسبت به پروردگارش و خودش و خویشاوندانش و همسایگانش و جامعه و موافقان و مخالفانش و حتی کسانی که او را آزار دادهاند، بر عهده انسان است، بیان کرده است که تأثیر ایمانی روشنی بر محیط اسلامی بر جای گذاشته و میگذارد که عقل مردم را روشن و دل و جانشان را پاک کرده است.
امروز با استفاده از این فرصت میخواهیم به برخی از مطالبی که در سیره این امام بزرگوار آمده است، بپردازیم تا از آن درس و عبرت برای زندگی خود بگیریم.
توشه برداشتن برای زندگی پس از مرگ
مورد اول: زهری یکی از اصحاب امام زینالعابدین(ع) میگوید: در شبی بسیار سرد و بارانی امام را دیدم که بر پشت خود کیسه آردی حمل میکرد با تعجب به او گفت: یابن رسول الله این چیست؟ امام(ع) به او پاسخ داد: «سفری در پیش دارم و میخواهم برای آن آذوقه تهیه کنم و به مکان امنی برسانم.» زهری عرض کرد: این غلام من است که آن را برای تو حمل میکند. ولى امام امتناع كرد. زهری رو به امام كرد و گفت: خودم آن را براى تو حمل کرده و از زحمت حمل آن تو را آسوده میکنم. پس حضرت(ع) فرمود: «لكن من خودم را از حمل آنچه مرا در سفرم نجات میبخشد و ورودم را بر آنچه میخواهم نيكو میسازد، آسوده نمیکنم تو را به خدا سوگند میدهم به دنبال كار خود بروى و مرا به حال خود رها سازى؟»
پس از چند روز، زهری امام زینالعابدین(ع) را دید و به او گفت: ای فرزند رسول خدا، من از آن سفری که گفتی اثری نمیبینم؟! گفت: «آری زهری، آن چیزی نیست که تو میپنداشتی. بلکه [آن سفر] مرگ است و من برای آن آماده میشوم.» سپس فرمود: «آماده شدن برای مرگ، دوری از حرام و انفاق كردن در امور خیر است».
امام(ع) بدین وسیله میخواست به این نکته اشاره کند که انسان در زندگی دنیوی در سفر دائمی است و ما هر روز قدمی به سوی مرگ برمیداریم، به جایی که در برابر خداوند متعال خواهیم ایستاد، جایی که از آنچه در این زندگی انجام دادهایم از ما سؤال میشود و این امر ایجاب میکند برای آنچه به سوی آن روان هستیم، توشه برداریم.
امام(ع) با دعوت به دوری از حرام، به نوع این توشه اشاره میکند تا انسان در حالی به سوی خدا برگردد که مسئولیتی در برابر خدا و مردم نداشته باشد و مال خود را در راه خیر صرف کند. این که به افرادی که با آنها زندگی میکند یا برخورد دارد، با صرف پول یا توان یا کمک به آنها و تأمین نیازهایشان نیکی کند که محبوبترین کار نزد خداوند است.
احسان به مادر
مورد دوم: احترام امام(ع) به مادرش است. امام زینالعابدین(ع) نسبت به مادرش بسیار مهربان و دلسوز بود، اما آنچه باعث تعجب همه همنشینان امام شد این بود که سر سفرهای که مادرش نشسته بود، غذا نمیخورد. به او گفتند: چرا چنین میکنید در حالی که میدانیم هیچکس به مادرت مهربانتر از تو نیست؟ فرمود: «من كراهت دارم از این که دستم به سمت چیزی برود که چشم مادرم به آن سبقت گرفته باشد که در این صورت عاق [مادر] میشوم.» ببینید که امام(ع) چقدر مواظب احساسات و نیازهای مادرش است تا دچار عاق [مادر] نشود که روایات همواره خطر آن را هشدار دادهاند. در حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است: «به عاق والدین گفته میشود: هر چه میخواهی بکن که تورا نمیبخشم».
احسان به فقرا
مورد سوم: از ابوحمزه ثمالی روایت است که گفت: نماز صبح را با علی بن حسین(ع) در مدینه خواندم. چون نماز و تسبیحش تمام شد، برخاست تا به خانهاش بود و من با او بودم. به غذا دعوت کرد و فرمود: «هیچ گدایی از در من نگذرد مگر اینکه به او غذا بدهید؛ زیرا امروز، روز جمعه است. به او عرض کردم: تمام اینها مستحق نیستند؟ فرمود: میترسم برخی از کسانی که از ما درخواست کمک میکنند مستحق باشند و ما به او غذا نداده و برگردانده باشیم.»
آخرین مورد: مردی به امام زینالعابدین(ع) عرض کرد: ای فرزند رسول خدا چطور صبح کردید؟ گفت: «أَصْبَحْتُ مَطْلُوباً بِثَمَانٍ: اَللَّهُ (تَعَالَى) يَطْلُبُنِي بِالْفَرَائِضِ، وَ اَلنَّبِيُّ(عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) بِالسُّنَّةِ، وَ اَلْعِيَالُ بِالْقُوتِ، وَ اَلنَّفْسُ بِالشَّهْوَةِ، وَ اَلشَّيْطَانُ بِاتِّبَاعِهِ، وَ اَلْحَافِظَانِ بِصِدْقِ اَلْعَمَلِ، وَ مَلَكُ اَلْمَوْتِ بِالرُّوحِ، وَ اَلْقَبْرُ بِالْجَسَدِ، فَأَنَا بَيْنَ هَذِهِ اَلْخِصَالِ مَطْلُوبٌ؛ در حالی صبح کردم درحالىكه هشت چيز از من خواسته شده است: خداوند والا واجبات را از من مىخواهد، پيامبر عمل به سنّت را، خانواده روزى را، نفس هوس را، شيطان دنبالهروى از او را، دو فرشته نگهبان عمل راستين را، فرشتۀ مرگ جان را و گور تن را. من مطلوب اين امور هستم.»
راه وفاداری به امام(ع)
دوستان عزیز، اینها برخی از مطالبی است که در سیره و مواضع امام زینالعابدین(ع) آمده است که دلالت دارد خوشبختی او هنگامی است که شادی را به دل مادر یا فقیری وارد کند یا وقتی است که حاجت شخصی را هر که میخواهد باشد، برآورده کند.
فرزدق شاعر به این مطلب اشاره کرده و سروده است:
كِلْتَا يَدَيْهِ غِيَاثٌ عَمَّ نَفْعُهُمَا يُسْتَوْكَفَانِ وَلاَ يَعْرُوهُمَا عَدَمُ
سَهْلُ الخَلِيقَةِ لاَ تُخْشَى بَوَادِرُهُ يَزِينُهُ خَصْلَتَانِ: الحِلْمُ وَالكَرَمُ
مَا قَالَ: لا، قَطُّ إلَّا فِي تَشَهُّدِهِ لَوْلاَ التَّشَهُّدُ كَانَتْ لاَؤهُ نَعَمُ
هر دو دستش همچون بارانهای پرآب و سرشار است كه نفعش به همه ميرسد. از اين دو دست پيوسته آب زلال جاری است و هیچگاه دستخوش كمي و فقدان واقع نميشوند.
خُلْق و خويش، نرم و ملايم است به طوري كه ابداً مردم از شدّت خشم و حِدَّت غضبش هراس ندارند و دو خصلت حِلم و كرمش زینتبخش صفات عليا و اخلاق حميدۀ او هستند.
او هیچگاه در جواب تقاضاي خلايق نه نگفت مگر در تشهّدش كه اگر تشهّدي در ميان نبود نه او آری بود.
وفاداری ما به امام(ع) در سالروز ولادت آن حضرت، این است که ارزشها و مفاهیمی را که این امام برای آن زیست و رنج کشید، ابراز کنیم. با این کار ولای خود را به آن حضرت نشان میدهیم و وفاداران صادق آن حضرت خواهیم بود. خداوند ما را در زمره موالیان برحق این امام بزرگوار قرار دهد. کسانی که واقعاً از راهنمایی آن حضرت هدایت میشوند و راه او را دنبال میکنند.
وآخر دعوانا أن الحمد لله ربِّ العالمين.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا شما و خودم را به خواندن دعایی سفارش میکنم که امام زینالعابدین(ع) اهتمام داشت با آن با پروردگارش مناجات کند. میفرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ، وَمِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِيَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ، وَمِنْ مُسِيءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ، وَمِنْ ذِي فَاقَةٍ سَأَلَنِي فَلَمْ أُوثِرْهُ، وَمِنْ حَقِّ ذِي حَقٍّ لَزِمَنِي لِمُؤْمِنٍ فَلَمْ أُوَفِّرْهُ، وَمِنْ عَيْبِ مُؤْمِنٍ ظَهَرَ لِي فَلَمْ أَسْتُرْهُ... فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ نَدَامَتِي عَلَى مَا وَقَعْتُ فِيهِ مِنَ الزَّلَّاتِ، وَعَزْمِي عَلَى تَرْكِ مَا يَعْرِضُ لِي مِنَ السَّيِّئَاتِ، تَوْبَةً تُوجِبُ لِي مَحَبَّتَكَ، يَا مُحِبَّ التَّوَّابِينَ؛ خدایا از تو پوزش میخواهم که در حضور من به مظلومی ظلم شده و من او را یاری نکرده باشم و لطفی در حق من شده و من آن را شکرگزاری نکرده باشم و بدکرداری از من عذرخواهی کرده باشد و من معذرت او را قبول نکرده باشم و فقیری از من درخواست کمک کرده باشد و من او را بر خود ترجیح نداده باشم و حق حقداری را که بر عهده مؤمن است، ادا نکرده باشم و عیب مؤمنی بر من آشکار شده باشد و من آن را نپوشانده باشم... پس بر محمد و آل او درود فرست و پشیمانیام بر لغزشها و عزمم را بر ترک بدیهایم، توبهای قرار ده که باعث جلب محبت تو بر من شود ای دوستدار توبه کنندگان.»
امام(ع) با این بیان میخواست با این امر اشاره کند که عذرخواهی از خداوند و بازگشت به سوی او تنها به هنگام انجام گناه و بدیها منحصر نمیشود، بلکه فراتر از آن به کوتاهی نسبت به بندگان خدا نیز میرسد؛ وقتی مظلومی را یاری نکنی یا لطفی را که در حقت شده سپاس نگویی یا حاجت نیازمندی را برآورده نکنی یا عذرخواهی کسی را که از تو معذرتخواهی کرده، نپذیری یا درباره حقوق کسانی که حقی بر تو دارند، کوتاهی کنی یا بر عیب مؤمنی که برای تو آشکار شده، سرپوش نگذاری.
مراقب باشیم در این امور سهلانگاری نکنیم تا بتوانیم مسئولیت خود را انجام دهیم و در نتیجه به پروردگارمان نزدیکتر و در مواجهه با چالشها توانمندتر باشیم.
غزه دروازه جنگ و صلح است
با غزه شروع میکنیم، جایی که همچنان باید در کانون توجه به آنچه در آنجا اتفاق افتاده و شاید اتفاق بیفتد باقی بماند؛ زیرا مشخص شده است همه رویاروییهایی که در جبهههای دیگر رخ میدهد، چه در لبنان، یمن، عراق، یا سوریه یا آنچه ممکن است در جاهای دیگر رخ دهد، بازتاب اتفاقاتی هستند که در غزه میگذرد؛ بنابراین با توقف یا ادامه تجاوز به آن، این درگیریها نیز متوقف شده یا ادامه مییابد؛ بنابراین غزه به دریچه جنگ و صلح تبدیل شده است.
دشمن صهیونیستی به اقدامات تجاوزگرانه خود علیه غزه ادامه میدهد که تعداد شهدا و مجروحان و ویرانی همهجانبهای که تمام مظاهر زندگی در آنجا را هدف قرار داده و محاصرهای که بر اهالی آن تحمیل شده که مانع ورود غذا، دارو، آب و همه وسایل زندگی به آن شده است، بدون این که دشمن تا کنون، هیچ تمایلی برای متوقف کردن جنگ دیوانهوار خود در حد فعلی، نشان دهد، بلکه میبینیم که به دنبال گسترش آن به رفح است، بدون این که به تعداد تلفاتی احتمالی آن توجهی کند یا به فراخوانها یا ابتکاراتی که از آن میخواهند خونریزی را متوقف کند پاسخ مثبت دهد و با مذاکراتی که به آن فراخوانده شده، برخورد مثبت داشته باشد.
مشخص شده است که آنچه دشمن را تشویق به تجاوز میکند، تداوم حمایتهای بینالمللی از این رژیم است و اگر صحبتی هم از اعمال فشار بر این رژیم باشد، مانند آنچه از دولت آمریکا یا بسیاری از کشورهای غربی شنیدهایم، برای خاک زدن به چشمهاست و نه جلوگیری از تداوم تجاوزات آن. بلکه در حد اظهار امیدواری است که هرگونه تجاوز منجر به قتلعام انسانی نشود. تا جایی که این دولتها را در مقابل مردمشان شرمنده میکند و حساسیت افکار جهانی را برمیانگیزد و خشم مردم را تشدید میکند و سطح محکومیت آن را در برابر دادگاه بینالمللی بالا میبرد.
پشتیبانی لازم است
در همین زمان، دولتهای عربی و اسلامی هنوز عملاً در قبال آنچه رخ میدهد، سکوت کردهاند و نقش بایسته از آنها را برای ایستادن در کنار این ملت عربی و اسلامی، حمایت و پشتیبانی از آنها با همه امکانات و جلوگیری از تحقق اهداف صهیونیستها، انجام نمیدهند. دولتهای عربی و اسلامی از عواقب و خطرات آن مصون نخواهد ماند؛ زیرا این رژیم به وجود آمد تا سیلی باشد که هر قدرتی را که در منطقه به فکر آزادی و عزت خود باشد یا به دنبال ایجاد تعادل با این رژیم باشد، بزند.
در عین حال بار دیگر از ملتهای عربی و اسلامی و همه آزادگان جهان میخواهیم که صدای خود را بلند کنند و نقش خود را در حمایت از مردم فلسطین با تمام توان انجام دهند و به دشمن صهیونیستی اجازه ندهند که مردم فلسطین را منزوی کند و صحنههای نکبت اول را تکرار کند که نمیخواهیم در این عصر در برابر چشمان ما تکرار شود.
امید اصلی ما به مردم فلسطین است که هر روز ثابت میکنند که در سرزمین خود ریشه دارند و لایق زندگی هستند و با وجود امکانات اندک خود، همچنان فداکاری میکنند و قدرت خود را در میدانهای رویارویی با این رژیم نشان میدهند و شگفتانگیزترین صحنههای قهرمانی و فداکاری را از خود نشان میدهند که دشمن را متزلزل کرده و خسارتهای بیشتری را به آن وارد میکند نمیگذارد به هر موقعیتی که میرسد، پایداری کند.
هدف قرار دادن غیرنظامیان توسط دشمن
به لبنان برمیگردیم که مقاومت آن علیرغم همه فداکاریهای انجام داده، همچنان بر ایستادگی در کنار مردم فلسطین پافشاری میکند و از منظر انسان دوستانه و ایمانی و ملی، به مظلومیت این مردم اعتقاد دارد و احساس مسئولیت میکند که باید از آنها حمایت کند، در کنار آنها بایستد و جلوی منزوی شدنشان را بگیرد؛ چون خطر پیروزی دشمن را در نبرد با مردم فلسطین را بر آینده لبنان را درک میکند.
در همین زمان، دشمن صهیونیستی به حملات خود به روستاها و شهرهای لبنان ادامه میدهد که دیگر به اهداف نظامی درست مثل آن چه مقاومت انجام میدهد، متوقف نمیشود، بلکه دایره تجاوزات خود را به هدف قرار دادن غیرنظامیان در خانههایشان گسترش داده است که به صورت کشتارهای خونین متعدد شاهد آن هستیم و همانگونه که در الصوانه و نبطیه اتفاق افتاد، حتی به کودکان و زنان رحم نکرد که نشان دهنده توحش و در عین حال ضعف دشمن است. چون نتوانست مقاومت را وادار کند از انتخاب و اصول خود در حمایت از غزه و تقویت بازدارندگی ملی باز دارد.
در مواجهه با این وضعیت، ما به همه این فداکاریهای لبنانی درود میفرستیم و مطمئن هستیم که نمیتواند اراده این مردم و مقاومتشان را برای حمایت از مردم فلسطین تضعیف کند، بلکه معتقدیم که عزم و اراده این مردم را در پیمودن این راه پرمشقت و دشوار افزایش میدهد و بیش از پیش به این امر واقف شدهاند که دشمن تنها این زبان را میفهمد، اما با درایتی که ما در این مقاومت و با همه تنوع آن همیشه سراغ داریم، اطمینان داریم که منافع و شرایط این کشور را در نظر خواهد گرفت.
در عین حال لبنانیها را به اتحاد برای مقابله با تهدیدات دشمن فرامیخوانیم و به آنها میگوییم: اگر بر سر حمایت از مردم فلسطین یا نحوه تحقق آن اختلاف نظر وجود دارد، نباید بر سر چیزهایی که تضمین کننده حاکمیت ملی، قدرت و توانایی آن برای مقابله با چالشها و تهدیدهای دشمن اختلاف نظر وجود داشته باشد.
بحرانهایی که در انتظار رسیدگی هستند
در خصوص بحرانهای داخلی نیز بار دیگر بر درمان جدی آنها تأکید میکنیم. نباید به بهانه چالشهای پیش روی کشور از آنها غفلت کنیم، بلکه باید در رسیدگی به آنها توجه بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم در مقابله با این چالشها قویتر باشیم، چه در پرداختن به وضعیت دشوار زندگی و چه پر کردن خلأ ریاست جمهوری.
باید تأکید کنیم که دولت باید به مسئولیتهای خود در قبال کسانی که از خانههای خود آواره شدهاند عمل کند. کسانی که تعدادشان به دلیل گسترش تجاوزات در حال افزایش است و نیاز مبرمی به دستهایی دارند که به سویشان دراز شود و دردهایشان را تسکین دهند. البته از تلاشهای ارگانها، نهادها و مسئولانی که برای کاهش درد و رنج آنها تلاش میکنند و دست یاری به سوی آنها دراز میکنند، قدردانی میکنیم.
لبنانیها باید به جای اینکه منتظر تحولاتی باشند که بیم آن میرود به ضررشان تمام شود، برای رسیدگی به بحرانها و مشکلات خود، ابتکار عمل را به دست گیرند.
مسئولیت نیروهای امنیتی
در پایان، باید توجه ویژهای به حوادث قتل و سرقت که در مناطق لبنان رخ میدهد، بپردازیم که جدیدترین آنها در حارة حریک رخ داد. از نیروهای امنیتی و همه نیروهای ذیربط و فعال میخواهیم که به مسئولیت خود در تأمین امنیت کشور عمل کنند؛ زیرا جایز نیست با رنجهای داخلی بیشتر امنیتشان متزلزل شود، آن هم درست در زمانی که آنچه در مقابله با رژیم صهیونیستی انجام میدهند، برایشان کافی است.