خطبه جمعه، 3 فروردین ماه 1403

مطالب مهم خطبه اول: عقد اخوت / اخوت در احادیث / حقوق برادری / تقویت ارزش برادری.

مطالب مهم خطبه دوم: جنایات دشمن در غزه / خطر دشمن برای لبنان / بحران خلأ.

بسم الله الرحمن الرحیم

12 رمضان 1445 برابر با 3 فروردین 1403 و 22/03/2024 م

عقد اخوت، فرصتی برای تحکیم ارزش برادری میان مؤمنان

 

مطالب مهم خطبه اول: عقد اخوت / اخوت در احادیث / حقوق برادری / تقویت ارزش برادری.

مطالب مهم خطبه دوم: جنایات دشمن در غزه / خطر دشمن برای لبنان / بحران خلأ.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» [البقرة: 183-184] صدق الله العظيم.

 

عقد اخوت

امروز دوازدهم ماه مبارک رمضان مصادف با واقعه‌ای است که باید برای درس و عبرت گرفتن باید به آن بپردازیم و آن عقد اخوتی است که در مدینه بین مهاجرین و انصار ایجاد شد. رسول خدا(ص) بین قوی و ضعیف، غنی و فقیر، سفید و سیاه برادری برقرار کرد.

یکی از نتایج این برادری این شد که انصار همه چیز خود را با برادران مهاجر خود که از مکه به مدینه هجرت کرده بودند، تقسیم کردند. چون قریش اجازه برداشتن اموالشان را ندادند، لذا اموال خود را در مکه رها کردند و خود به مدینه هجرت کردند. از این رو در این روز انصار زمین‌ها و خانه‌ها و محل‌های کار و کسب خود را با آن‌ها تقسیم کردند تا مهاجرین در مدینه احساس غریبه بودن نکرده و خود را اهل مدینه احساس کنند. انصار با این کار تجربه‌ای پیشرو در اخوت اسلامی را ارائه دادند که در این آیه به آن اشاره شده است. می‌فرماید: «وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ».

این واقعه بیان عملی اخوتی بود که خداوند متعال بدان دعوت کرد و می‌خواست که عنوان رابطه مؤمنان با یکدیگر، با وجود تفاوت در قبیله و خانواده و قومیت و نژاد و زبان و سن و ثروت باشد تا در احساسات و رفتار و عمل مشترک، مطابق آنچه خداوند متعال فرموده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» رابطه برادرانه ای با یکدیگر داشته باشند.

خداوند متعال این برادری را بر اساس ایمان واحد و ارزش‌ها و اهداف مشترک بنا کرد و آن را عمیق‌تر از رابطه برادری نسبی دانست، علیرغم این که اسلام به برادری نسبی نیز توجه دارد و آن را انکار نمی‌کند؛ ولی ممکن است از نظر جهت‌گیری‌ها، اندیشه‌ها، ارزش‌ها و اهداف، همیشه شاهد هماهنگی میان اعضای دارای برادری نسبی نباشیم. همه ما از میزان اهمیت برادری ایمانی و نقش آن وقتی که در جان‌ها عمیق‌تر می‌شود و تأثیر عینی آن بر اتحاد و یکپارچگی جامعه و تقویت بازدارندگی آن و از بین بردن تنش ناشی از تفاوت نژاد، رنگ، قبیله، خانواده یا میهن آگاهیم.

 

اخوت در احادیث

احاديث شريف آمده‌اند تا به اين اخوت دعوت کنند و به آن و پذیرش مفاد آن تشويق کنند. از رسول خدا(ص) روایت شده است: «لَا تَبَاغَضُوا وَ لَا تَحَاسَدُوا وَلَا تَدابَروا وَلَا تَقَاطَعُوا...؛ به یکدیگر کینه نورزید و حسد نورزید و پشت نکنید و قطع رابطه نکنید ...»، «و كونوا إخوَةً بَرَرَةً، مُتَحابّينَ فِي اللّهِ مُتَواصِلينَ مُتَراحِمينَ؛ و برادرانى نيكوكار باشيد. در راه خدا يكديگر را دوست بداريد، به يكديگر بپيونديد، با هم مهربان باشيد».

در حدیث آمده است: «المُؤمنُ أخو المؤمنِ، عَينُهُ ودَليلُهُ، لا يَخونُهُ، ولا يَظْلِمُهُ، ولا يَغُشُّهُ؛ مؤمن برادر مؤمن است، چشم او و راهنمای اوست. به او خیانت نمی‌کند و به او ستم نمی‌کند و كلاه سرش نمی‌گذارد».

در حديث آمده است: «الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ، كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ، إِنِ اشْتَكَى شَيْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ، وَأَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَةٍ؛ مؤمن، برادرِ مؤمن است، همچون يك پيكر كه اگر عضوى از آن بنالد، [شخص دردمند] درد آن را در ساير اعضاى خود می‌بیند؛ و روح‌هایشان از يك روح است».

در حدیث آمده است: «المؤمن أخو المؤمن أحبَّ أو كره؛ مؤمن برادر مؤمن است، خواه بپسندد یا دوست نداشته باشد».

احادیث انکار پیوند برادری و عدم توجه به آن را موجب کفر می‌داند. چنانکه در حدیث آمده است: «من قال لأخيه المؤمن أنت عدوّي فقد كفر؛ هر کس به برادر مؤمنش بگوید: تو دشمن منی، کافر شده است»؛ و اما اینکه چرا کافر می‌شود، به این دلیل است که با این کار به چیزی خلاف آنچه خداوند متعال خواسته و تأیید کرده: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» قائل شده است.

خداوند تبارک و تعالی اشاره کرده است که این برادری یک نعمت و در واقع یکی از مهم‌ترین نعمت‌هایی است که به بندگان مؤمن خود ارزانی داشته است. فرموده است: «وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا».

و خداوند متعال به رسولش(ص) فرمود: «لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»

 

حقوق برادری

خداوند متعال نخواسته است که آثار و پیامدهای این پیوند ایمانی در حد احساسات و عواطف باقی بماند، بلکه دعوت کرده است که شامل حقوق و تکالیف نیز بشود؛ بنابراین این برادری حقوق و وظایفی در پی دارد که مؤمن باید در ازای برادر مؤمن خود انجام دهد. این یک انتخاب نیست، بلکه یک تکلیف و فریضه است و زمانی که در برابر خدا بایستد، در مورد آن‌ها سؤال خواهد شد. این حقوق و وظایف عبارت‌اند از:

اول: آنچه را که برای خود دوست دارد، برای برادرش نیز دوست داشته باشد و آنچه را برای خود کراهت ‌دارد، برای او نیز کراهت داشته باشد؛ زیرا انسان به درجه ایمان نمی‌رسد، مگر آن‌چه را برای خود دوست دارد، برای برادرش نیز دوست داشته باشد و آنچه را برای خود کراهت ‌دارد، برای او نیز کراهت داشته باشد.

دوم: با جان و مال و زبان و دست و پای خود یاری‌اش کند و در مشکلات او را تنها نگذارد. چنانکه در حدیث آمده است: «اللّهُ في عَونِ المُؤمِنِ، مادامَ المُؤمِنُ في عَونِ أخيهِ؛ خداوند در پى يارى مؤمن است تا وقتى كه مؤمن در پى يارى برادر خويش است.»

سوم: چشم و راهنما و آیینه او باشد و عیوب او را نشان دهد؛ زیرا مؤمن آیینه برادرش است، اگر خطایی کرد، او را اصلاح می‌کند و در رفع آن به وی کمک می‌کند.

امام صادق(ع) نیز به همین حقیقت اشاره می‌دارد، وقتی از یکی از اصحاب خود پرسید: «كيفَ مَن خُلّفْتَ مِن إخوانِكَ؟ قالَ: فأحسنَ الثناءَ و زكّى و أطرى. قالَ لهُ: كيفَ عِيادَةُ أغنِيائهِم على فُقَرائهِم؟ فقالَ: قَليلَةٌ، قالَ: و كيفَ مُشاهَدَةُ أغنيائهِم لِفُقَرائهِم؟ قالَ: قَليلةٌ، قالَ: فكيفَ صِلَةُ أغنيائهِم لِفُقَرائهِم في ذاتِ أيدِيهِم، فقالَ: إنّك لَتَذكُرُ أخلاقا قَلَّ ما هِي فِيمَن عِندَنا. قالَ: فقالَ: فكيفَ تَزعُمُ هؤلاءِ أنَّهُم شِيعَةٌ؟! برادرانت كه از نزدشان آمدى چگونه بودند؟ آن مرد از آن‌ها تعريف و تمجيد كرد و كارهايشان را ستود. امام(ع) پرسيد: دلجوئى ثروتمندانشان از فقيرانشان چگونه است؟ گفت: كم است، فرمود: ديدار و احوال‌پرسی ثروتمندانشان از فقرا چگونه است؟ گفت: كم است، فرمود: دستگيرى و كمك ثروتمندانشان از فقيران چگونه است؟ گفت: شما از اخلاقى صحبت می‌کنید كه در بين ما كمياب است، فرمود: پس چگونه این‌ها گمان می‌کنند که شيعۀ ما هستند؟»

چهارم: سیر نباشد و برادرش گرسنه باشد، سیراب نشود و برادرش تشنه باشد و پوشیده نباشد و برادرش برهنه باشد و خادم داشته باشد و برادرش خادم نداشته باشد و اگر چنین شد، واجب است در زمانی که نیازمند یاری شد، خادم خود را برای کمک نزد او بفرستد.

پنجم: سوگندش را تصدیق، دعوتش را اجابت و در هنگام بیماری از او عیادت کند و در تشییع جنازه‌اش حاضر شود و اگر حاجتی داشت (قرض یا رفع غم یا نگرانی) در ادای آن عجله کند و نگذارد که خودش از او بخواهید و به قولی که به او داده، عمل کند.

ششم: با او ارتباط داشته باشد و در صورت اختلاف یا بروز نزاع او را ترک نکند. در حدیث آمده است: «لا يَحِلُّ للمُؤمن أن يَهجُرَ أخاهُ فَوقَ ثَلاثِة والسَّابق يسبق إلى الجنَّة؛ برای مؤمن روا نیست بیش از سه روز برادرش را ترک کند و کسی که پیشی بگیرد، به بهشت سبقت جسته است.»

هفتم: او را یاری کند که در حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است: «انْصُرْ أَخَاكَ ظَالِمًا أَوْ مَظْلُوماً. فقیل: يا رسول الله، أَنْصُرُهُ إذا كان مظلومًا، أفرأيت إِنْ كان ظالمًا كيف أَنْصُرُهُ؟ قال: تَحْجِزُهُ أو تمْنَعُهُ من الظلم؛ برادرت را یاری کن، چه ظالم باشد و چه مظلوم. گفته شد: ای رسول خدا اگر مظلوم باشد، او را یاری می‌کنم، اما به نظر شما اگر ظالم باشد، چگونه او را یاری کنم؟ فرمود: او را از ظلم باز می‌داری.»

و در خاتمه: به او ضرر مادی و جسمی و اخلاقی وارد نکند. چنانکه در حدیث آمده است: «المؤمن على المؤمن حرام، دمه وعرضه و ماله؛ خون و آبرو و مال مؤمن بر مؤمن حرام است.»

 

تقویت ارزش برادری

عزیزان، ما به تقویت ارزش برادری نیاز مبرمی داریم تا بتوانیم جامعه‌ای را که مورد نظر خدای متعال است، جامعه‌ای همکار، منسجم و دلسوز بسازیم که رسول خدا(ص) به آن اشاره فرمودند: «مَثَلُ المُؤمِنينَ في تَوادِّهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ وَ تَراحُمِهِمْ مَثَلُ الجَسدِ الواحِد إذا اشتكى مِنهُ عُضوٌ تَداعى سائرُ الجَسَدِ بالسَّهَرِ و الحُمّى؛ مؤمنان در دوستى، عطوفت و مهرورزی نسبت به هم چونان يك پيكرند؛ كه هرگاه عضوى از آن به درد آيد، ديگر اعضا را بی‌خوابی و تب فرامی‌گیرد.»، «إنّ المؤمنَ لَيَسْكُنُ إلَى المؤمنِ كما يَسْكُنُ قلبُ الظَّمآنِ إلَى الماءِ البارِدِ؛ به راستى كه مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پيدا می‌کند، چنان كه تشنه، با آب خنك آرامش می‌یابد.»

همان چیزی است که خداوند متعال به آن اشاره کرده است: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآَزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً».

رسول خدا(ص) با این جامعه منسجم، همکار و دلسوز توانست به پیروزی‌ها دست یابد و تمدنی را بسازد که جهان همچنان از آن بهره می‌برد که خداوند متعال به آن اشاره می‌کند: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ».

در این زمانه سخت، ما بیش از همه به پایبندی به این برادری نیاز داریم. باید آن را عمق ببخشیم، تقویت کنیم، در رفتار و روابط خود ابراز کنیم و به پروژه‌های کاری مشترک تبدیل نماییم و پل‌های ارتباطی با دیگران را گسترش دهیم و به این ترتیب می‌توانیم از همه بحران‌ها، تنش‌ها و درگیری‌هایی که شاید ناشی از گوناگونی‌های موجود باشند، رهایی یابیم و جامعه‌ای مهرورز، همکار و دلسوز بسازیم که اعضایش از یکدیگر حمایت کرده و یکدیگر را تقویت می‌کنند. با این کار ما واقعاً بهترین امتی خواهیم شد که به مردم معرفی شده‌اند و دعوت به خیر و امر به ‌معروف و نهی از منکر می‌کنند.

باید دعای ما در این راه این باشد: «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ».

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا، به شما و خودم توصیه می‌کنم چیزی را که رسول خدا(ص) در خطبه پیشواز ماه رمضان خود بدا اشاره کرده است، به یاد داشته باشیم. فرمود: «اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ عَطَشَهُ؛ در این ماه با گرسنگی و تشنگی خود، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید.»

او از ما می‌خواهد که با گرسنگی و تشنگی روزی را به یاد آوریم که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می‌ایستند. روزی که هر کس برای خود مجادله می‌کند و در مورد آنچه در دنیا انجام داده و از آن به دست آورده است، به پروردگارش حساب می‌دهد؛ اما این که چرا مردم در آن روز گرسنه و تشنه هستند؟ چون مدت زمان حسابرسی سهل‌انگاری در انجام وظایف و کثرت عواقب و مظالم، آن قدر طولانی است که با تحمل گرسنگی و تشنگی نیز باید حساب خود را مرور کرده و از کوتاهی‌ها و کاستی‌های خود توبه کنند.

وقتی این اتفاق بیفتد، ما نه گرسنه خواهیم بود و نه تشنه و آگاه‌تر، مسئولیت‌پذیرتر و تواناتر در برابر چالش‌ها خواهیم بود.

 

جنایات دشمن در غزه

از غزه آغاز می‌کنیم، جایی که دشمن صهیونیستی به کشتار غیرنظامیان در خانه‌هایشان یا کسانی که برای رفع گرسنگی و تشنگی به دنبال کمک هستند یا کسانی که به امید رسیدن به امنیت مجبور به پناه بردن به بیمارستان‌ها شده‌اند، اما دشمن آن‌ها را در آنجا نیز تعقیب می‌کند، ادامه می‌دهد.

موضوع به همین‌جا ختم نشده و دشمن امروز با سیاست جدیدی افراد اداره غیرنظامی نوار غزه را هدف قرار می‌دهد تا هرج و مرج در داخل آن گسترش دهد و از هر گونه تلاشی برای بهبود شرایط زندگی و معیشت و تأمین نیازهای مردم جلوگیری کند. این امر باعث ناامید شدن آن‌ها از ماندن در سرزمین خود شده و آن‌ها را به ترک نوار غزه سوق می‌دهد.

متأسفانه جهان به دلیلی که نمی‌دانیم، همچنان به این وضعیت پشت کرده است و اگر ابتکاراتی در کار باشد، در حد آرزو است، بدون اینکه اینان برای توقف جنایات این رژیم و باز کردن گذرگاه‌ها فشاری اعمال کنند، بلکه همچنان شاهد حمایت همه‌جانبه بیشتر از این رژیم هستیم.

ما به دنیا گفته‌ایم که مردم فلسطین نیازی به پیام تسلیت یا محکومیت صوری ندارند، بلکه به بیداری وجدان و اتخاذ مواضع جدی نیاز دارند که جلوی این رژیم را بگیرد و به رنج این مردم پایان دهد و خونریزی، ویرانی و محاصره تحمیلی را به صورت کامل متوقف کند.

امیدواریم جهان به خطر ادامه این جنگ جنون‌آمیز که لکه‌ای بر پیشانی آن بوده و پاک نشدنی است و عواقب آن بر ثبات و امنیت جهان بیشتر واقف شده باشد و برای رسیدن به نتایج مورد نظر و توقف آتش گام‌هایی را که از آن سخن می‌رود، سریع‌تر بردارد.

در عین حال مجدداً از تشکیلات خودگردان فلسطین و همه جناح‌ها و جنبش‌های مقاومت می‌خواهیم که با هم متحد شوند و صدا یا حرکتی که به وحدت آسیب برساند، بلند نکنند و اگر اختلافاتی هم وجود داشته باشد، نباید از طریق رسانه‌ها و اظهار نظرهایی که به سیما و آرمان مردم فلسطین آن آسیب می‌زند و به ارائه خدمات رایگان به دشمن منجر می‌شود، بیان شوند.

 

خطر دشمن برای لبنان

به لبنان برمی‌گردیم، جایی که مقاومت همچنان با حمایت از مردم فلسطین در غزه، نقشی را که برای خود تعیین کرده است، ایفا کرده و برای آن فداکاری می‌کند و مانع از این می‌شود که دشمن صهیونیستی مردم فلسطین را منزوی و تنها کند و در نظر دارد که این اقدام به هدف قرار دادن اماکن نظامی دشمن منحصر شود و گسترش نیابد؛ و این برای حفظ منافع علیای ملی و در نظر گرفتن شرایط این کشور و رنج مردم آن است؛ آن هم در شرایطی که دشمن همچنان به حملات و تخریب سیستماتیک منازل و ساختمان‌های مسکونی به ویژه در روستاهای مرزی ادامه می‌دهد و با اعلام برنامه‌های آمادگی برای حمله به لبنان به تهدیدات خود علیه لبنان ادامه می‌دهد و آنچه اخیراً در مورد تشکیل تیپ جدیدی برای اداره جنگ سوریه و لبنان اعلام کرده است، برای ایجاد ترس و تفرقه بین لبنانی‌هاست، آن هم در زمانی که لبنانی‌ها می‌دانند آنچه در حال رخ دادن است، از باب هراس افکنی است و شرایط برای یک جنگ همه‌جانبه وجود ندارد و دشمن قادر به انجام آن نیست و پوشش بین‌المللی را که در جنگ با غزه داشت، در جنگ احتمالی علیه لبنان ندارد؛ به همین دلیل دست به دامان فرستادگان بین‌المللی شده است.

مایه تأسف است که در لبنان کسانی هستند که دشمن صهیونیستی را تهدیدی برای لبنان و تهدیدات آن را خطری برای حاکمیت ملی لبنان نمی‌دانند.

در مقابل همه این‌ها، به لبنانی‌ها هشدار می‌دهیم که با انتقال نزاع به درون خود، در دامی که دشمن می‌خواهد آن‌ها را در آن بیندازد، نیفتند و دائماً از خطرات این رژیم آگاه باشند. خطری که برای گروه خاصی از لبنانی‌ها نیست، بلکه برای لبنان و همه لبنانی‌ها خطرناک است.

 

بحران خلأ

در همین زمان، بار دیگر از نیروهای سیاسی می‌خواهیم که تسلیم خلأ و بحران‌هایی که این کشور از آن رنج می‌برد، نشوند و این قضایا را به امید روشن شدن سرنوشت غزه، رها نکنند؛ زیرا زمان رسیدگی به همه این‌ها و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و سپس تشکیل حکومت و ساختن دولت فرارسیده است. این کارها نیز با غلبه حاصل نمی‌شود، بلکه با توافق در کشوری حاصل می‌شود که بر اساس توافق شکل گرفته و بر اساس توافق به حیات خود ادامه خواهد داد.

روشن شده است که راه حل این بحران اول و آخر به خود لبنانی‌ها بازمی‌گردد و اگر ابتکار عمل‌هایی برای به جریان انداختن این پرونده انجام شود، جایگزینی برای آن‌ها نخواهد بود، بلکه کمکی برای آن‌ها خواهد بود؛‌از این رو باید با هر ابتکاری، وارد تعامل شوند تا این کشور در فرایند شکل‌گیری راه حل یا معاملات منطقه حضور داشته باشد که آثار آن فقط به مسئله فلسطین منحصر نخواهد شد و ممکن است شاهد بازتاب جهانی آن باشیم.