بسم الله الرحمن الرحیم
26 رمضان 1445 برابر با 17 فروردین 1403 و 05/04/2024 م
سالروز فتح مکه و پیروزی اسلام بر شرک
مطالب مهم خطبه اول: وعده ورود به مکه / سرنگونی بالندگی قریش / برنامهریزی برای فتح مکه / رحمت و فروتنی رسول خدا(ص)
مطالب مهم خطبه دوم: ادامه تجاوز به غزه / مراقب نقشههای دشمن باشید / روز جهانی قدس.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً * لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً»[الفتح: 1-2] صدق الله العظيم.
آنچه ماه مبارک رمضان را متمایز میکند و از امتیازات فراوانی است که خداوند در این ماه به ما عطا فرموده، ماهی است که خداوند متعال اراده فرموده در آن پیروزیهای فراوانی حاصل شود که به رهبری رسول خدا(ص) در مقابل شرک برای مسلمانان اتفاق افتاد. شرکی که در آن زمان قریش نماینده آن بود و شاید چشمگیرترین پیروزی که حاصل شد فتح مکه بود که خداوند متعال آن را فتح مبین نامید.
وعده ورود به مکه
در بیستم ماه مبارک رمضان سال هشتم هجری، رسول خدا(ص) و مسلمانان همراهش هشت سال پس از خروج از مکه به فاتحانه وارد آن شدند. این فتح را خداوند در روزی که به عنوان مهاجر از مکه به سمت مدینه حرکت کرد به رسولش(ص) وعده داده بود. در سیره آمده است که وقتی پیامبر(ص) در راه مکه به مدینه، به جحفه رسید، شوق و اشتیاقش به مکه حرم الهی بر او غلبه کرد و آثار آن در چهره شریفش نمایان شد؛ بنابراین رو به سوی مکه کرد و فرمود: «والله إنّكِ أحبُّ أرضٍ إليّ، ولولا أنَّ أهلَكَ أخرجوني منْكِ ما خرجْتُ؛ به خدا سوگند تو محبوبترین سرزمین برای من هستی و اگر مردم تو مرا از آن خارج نمیکردند، از آن بیرون نمیشدم.» سپس این آیه شریفه بر او نازل شد که او به او مژده میدهد که به آن سرزمین بازخواهد گشت: «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآَنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ».
این وعده از سوی خداوند متعال پس از عهدنامه حدیبیه که آیات شریفه بر رسول خدا(ص) نازل شد، تکرار شد و فرمود که فتح در راه است و اهمیت آن را روشن کرد: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ الله أَفْوَاجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّاباً».
سرنگونی بالندگی قریش
فتح مکه یک رویداد عادی در تاریخ مسلمانان نبود، بلکه نشان دهنده تحولی در مبارزه با شرک بود که در آن زمان قریش نمایندگی میکرد. این فتح قدرت قریش را فرو ریخت و حیثیت آن را در شبه جزیرة العرب در هم شکست و درهای ورود مردم به اسلام را به صورت وسیع باز کرد؛ بنابراین بسیاری در شبهجزیره عربستان که علیرغم اعتقاد به اسلام، از ورود به این دین و انتساب به آن از ترس قریش، به دلیل جایگاه اقتصادی و نفوذ سیاسی و معنوی آن هراس داشتند؛ اما رسول خدا(ص) طبق اراده الهی مکه را مرکز توحید میخواست، در حالی که قریش آن را مرکز شرک و بتپرستی و جاهلیت میخواستند.
این فتح پس از کشمکشی طولانی که بیست سال به طول انجامید و مصائبی که رسول خدا(ص) و مسلمانان همراه ایشان متحمل شدند، اتفاق افتاد. هنگامی که قریش عهد و پیمانی آنان و رسول خدا(ص) در حدیبیه را نقض کردند، رخ داد. معاهدهای که در یکی از شروط آن تصریح شده بود که قریش به قبایل همپیمان رسول خدا(ص) حمله نکنند. اما در آن هنگام قریش به قبیله بنی خزاعه که پس از عهدنامه حدیبیه با رسول خدا(ص) ائتلاف کرده بود، حمله کردند و عدهای از مردان آن را کشتند و اموال و زمینهای آنان را تخریب کردند. در آن روز پیامبر اکرم(ص) از قریش خواست تا اعتبار بنیخزاعه را بازگردانند و با پرداخت دیه به آنها غرامت بدهند؛ اما قریش که به قدرت خود میبالیدند، امتناع کردند و بر تعدی خود تأکید کردند. این امر رسول خدا(ص) را بر آن داشت تا پس از روشن شدن عدم امنیت و آرامش اسلام در جزیره العرب، برای پایان دادن به حاکمیت قریش بر مکه، از اصحاب خود بخواهد تا برای ورود به مکه آماده شوند؛ زیرا تا زمانی که قریش در آنجا قدرت و قدرت داشته باشد، دین اسلام توانایی گسترش ندارد؛ اما رسول خدا(ص) حرمت مکه و بیتالحرام را میدانست و بر حفظ خون مردم اصرار داشت، نمیخواست قطرهای خون بریزد؛ لذا اقدامات متعددی انجام داد که رسیدن به این هدف را تضمین کند.
برنامهریزی برای فتح مکه
تدبیر اول: پنهانکاری کامل در تدارک این فتح. پیامبر خدا مواظب بود که هیچ خبری از حرکت او به قریش نرسد، با اینکه جاسوسان قریش اخبار مکه و آنچه در آنجا رخ میداد، زیر نظر داشتند. وقتی آگاه شد که یکی از اصحابش به نام حاطب بن ابیبلتعة توسط یک زن نامهای مبنی بر حرکت آتی پیامبر خدا به سوی مکه، برای قریش فرستاده است تا نسبت به آنان دستی بالا را داشته باشد و آنان متعرض خانوادهاش که هنوز در مکه بودند، نشود، علی(ع) و زبیر و مقداد را برای آوردن نامه فرستاد. آنان نیز زن را در خانهای بین مکه و مدینه یافتند و او را به مدینه بازگرداندند. رسول خدا(ص) آنها را بخشید و پس از آن حاطب بن ابیبلتعة خالصانه توبه کرد. این اقدام باعث شد تا رسول خدا(ص) بدون اطلاع قریش به حومه مکه، برسد و اسباب شگفتی آنها را فراهم آورد.
تدبير دوم: اين است در شب فتح كه مسلمانان به حومه مكه رسيدند، رسول خدا(ص) از لشكر خود خواست كه براى نشان دادن بزرگی و تعداد لشكریان، هر كدام در جايى كه هستند، آتش روشن كنند. قريش از دریاری نوری که آنها را محاصره كرده بود، غافلگير شدند و بزرگى و قدرت لشكر را درک كردند و روحیهشان سست شد.
تدبیر سوم: رسول خدا(ص) کسی را نزد عمویش عباس که همچنان در مکه بود، فرستاد تا قریش را از محاصره مکه آگاه کند و کثرت آنان را برایشان توضیح دهد که آنان نیز چارهای جز تسلیم شدن در برابر وضع موجود و اجازه ورود آن حضرت را به مکه نداشتند و در همان حال از او خواست که ابوسفیان را نیز نزد خود بخواهد تا عظمت سپاهیان مسلمانان را با چشمان خود ببیند. ابوسفیان چون بزرگی لشکر مسلمانان را دید به عباس گفت: «برادرزادهات پادشاه بزرگی شده است.» عباس پاسخ داد: «وای بر تو ای ابوسفیان، او پادشاه نیست، او پیامبر است.»
آخرین تدبیر: منصرف کردن قریش از جنگ با امان دادن به آنها. فرمود: «هر کس وارد خانه ابوسفیان شود در امان است، هر که داخل مسجد شود در امان است، هر که در خانه خود ببندد در امان است و هر که سلاح به دست نگیرد در امان است.»
نقشه رسول خدا(ص) نتیجه داد و این اقدامات باعث شد که قریش تمایلی به جنگیدن نداشته باشد و کار به جایی رسید که ابوسفیان رهبر قریش ندا داد: «ای مردم قریش، این محمد است. طوری نزد شما آمده است که نمیتوانید با آن مقابله کنید. هر که داخل خانه من شود، در امان است و هر که داخل مسجد شود در امان است و هر که در خانه خود را ببندد در امان است.»
بدین ترتیب قریش تسلیم شدند و از غرور خود دست کشید و مکه آغوش خود را برای پذیرایی از محمد به عنوان رسول الله(ص) زیر پرچمهای پیروزی و فریادهای تکبیر و تهلیل گشود.
رحمت و فروتنی رسول خدا(ص)
اما پس از به دست آمدن این پیروزی، رسول خدا(ص) چگونه وارد مکه شد؟ آیا او به عنوان فاتحی وارد مکه شد که از پیروزی و غلبه بر بزرگترین دشمنان خود به وجد آمده و دشمنانش را بر ضد خود تحریک میکند؟
در سیره آن حضرت(ص) آمده است که با خضوع و خشوع وارد مکه شد، در حالی که سرش را خم کرده بود، به طوری که از روی خضوع و خشوع و حمد و ذکر خداوند متعال، نزدیک بود چانهاش به زین اسب برسد و سوره فتح را تلاوت میکرد: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً * لِيَغْفِرَ لَكَ الله مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ».
اما رسول خدا(ص) با همه رنجهایی که از قریش کشید، مشتاق بود که رحمت و مهربانی خود را به آنان نشان دهد و دشمنی را از دلهایشان بزداید. وقتی شنید که سعد بن عباده که در آن هنگام پرچمدار بود، فریاد میزند: «اليوم يوم الملحمة، اليوم تسبى الحرمة؛ امروز روز حماسه است، امروز حرمتها دریده میشود.» علی(ع) را به سرعت به سوی او فرستاد تا پرچم را از او بگیرد و ندا در دهد: «اليوم يوم المرحمة، اليوم تحمى الحرمة؛ امروز روز رحمت، امروز حرمتها حفظ میشود.»
هنگامی که قریش با مردان و زنان خود نزد او آمدند و منتظر تصمیم او در مورد خودشان بودند و پس از آن همه ظلمهایی که به او کرده بودند، نمیدانستند با آنها چه خواهد کرد و آنها بودند که میخواستند او را بکشند و دشنام دادند و عزیزترین یارانش را کشتند و شکنجه کردند و سه سال محاصرهاش کردند و او را از وطنش بیرون کردند و با او جنگیدند و دشمنان را بر ضد او برانگیختند.
در آن روز رسول خدا(ص) برخاست و به آنها فرمود: «ای مردم قریش، فکر میکنید با شما چه کنم؟» گفتند: «خوبی، برادری سخاوتمند و برادرزادهای سخاوتمند.» فرمود: «بروید که شما آزادشدگانید.» و به سپاهیان خود دستور داد که خون هیچ کسی را با هر گذشتهای، نریزند تا با این کار شگفتانگیزترین نمونه عفو و گذشت و مدارا را ثبت کند؛ بنابراین روز فتح، روز عزت و پیروزی و سربلندی و در عین حال، روز رحمت و فروتنی شد.
رسول خدا با این کار میخواست حقیقت آنچه را که آورده و به آن دعوت کرده، ثابت کند و اینکه رهبری او رهبری شمشیر و انتقام و تسویه حساب نیست، بلکه رهبری رسالت است که از موضع قدرت میخواهد دل مردم را به دین و رسالت خود رهنمون شود و بکوشد که دشمنان را به دوستان رسالت که رحمتی برای جهانیان است، تبدیل کند.
آنان وقتی این امر را تحقق بخشیدند، آنچه را در قرآن آمده تبلور بخشیدند: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآَتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ».
وآخر دعوانا أن الحمد لله ربِّ العالمين.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا به شما و خودم توصیه میکنم که تقوای الهی را رعایت کنید. تقوای که خداوند متعال آن را هدف روزه و معیاری قرار داده است که روزهدار خود را با آن میسنجد تا بداند روزه چقدر تأثیر داشته و از آن سود برده است. وقتی فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» [البقرة: 183].
عزیزان تقوا این است که خداوند شما را در جایی که امر فرموده، غایب و در جایی که نهی کرده، حاضر نبیند و گامی به جلو یا عقب برندارد و حرفی نزند و موضعی نگیرد تا این بداند خداوند از آن راضی است.
بنابراین کسانی که همچنان تحت کنترل شهوات و تعصبات و خودپسندیها و منافع خود هستند و هر جا که شهوات و خودخواهیهای رود، همانجا میروند و برای خدمت به نیازمندان کاری نمیکنند، نزد خداوند متعال روزه ندارند.
بنابراین عزیزان باید در روزهای باقیمانده باید تلاش کنیم تا خداوند به تحقق این ارزش در وجود خودمان کمک کند و از خدا بخواهیم اگر این دارای این ارزش هستیم ما را ثابت قدم بدارد و اگر نتوانستیم آن را تحقق ببخشیم ما را قادر سازد تا به آن برسیم تا از این ماه مجهز به ارزشی خارج شویم که ما را به خدا و مردم نزدیکتر کند و بهتر بتوانیم با چالشها روبرو شویم.
ادامه تجاوز به غزه
از غزه شروع میکنیم که وارد هفتمین ماه جنگ خود شده است، بدون این که هیچ نشانهای از راهحلی برای پایان دادن به فاجعه مردم آن در افق پدیدار باشد؛ چرا که رژیم صهیونیستی نشان نداده و به نظر نمیرسد نشان دهد که تمایلی به پایبندی به قطعنامه سازمان ملل مبنی بر آتشبس یا ورود به مذاکراتی که منجر به آتشبس شود، دارد؛ بلکه شاهد ادامه کشتارها توسط دشمن هستیم. جنایاتی که دنیا پس از خروج از بیمارستان الشفاء و کشتار و تخریبی که دشمن از خود به جای گذاشت، آن را مشاهده کرد. در حالی که بزرگترین بیمارستان غزه دیگر قادر به ایفای نقش خود در این مرحله و بعد از آن نیست. این جنایات علاوه بر هدف قرار دادن عمدی امدادگرانی است که از اروپا، کانادا و استرالیا و آمریکا با هدف رفع گرسنگی مردم غزه، کاهش تأثیر محاصره بر آنها و کاهش مصائبشان آمده بودند. هدف دشمن از این بستن هر دری به روی کمک به فلسطینیها و فشار بر کسانی است که میخواهند این کار را انجام دهند برای دست کشیدن از آن است، همانطور که در حال وقوع است.
مشخص شده است که رژیم صهیونیستی به همین حد بسنده نخواهد کرد، بلکه خود را برای گامی آماده میکند که برای تحقق هدف خود در کنترل نوار غزه و تحمیل اراده خود بر آن لازم میبیند و آن ورود به نواز غزه است. آن هم به رغم همه فجایعی که ممکن است رخ دهد و هشدارهای مستمر کشورهای حامی آن.
متأسفانه همه اینها در برابر چشم و گوش جهانیان جریان دارد، بدون این که نشانی از موضع جدی و عملی برای توقف کشتارهای این رژیم و یا دراز کردن دست یاری به سوی مردم غزه دیده شود و فقط به صدور بیانیههای محکومیت و تقبیح بسنده میکنند که گاهی ممکن است به حد تهدید هم برسد، اما تهدیدی توخالی. در حالی که تجربه به ما آموخته است که فریب این کلمات را نخوریم، بلکه به اعمال خیره شویم.
روشن شده چراغ سبزی که در جنگ به دشمن نشان داده شد همچنان ادامه دارد تا دشمن به جنایات خود در گرسنگی دادن این مردم ادامه دهد تا این رژیم به اهداف خود برسد که با بازگرداندن اسرا ختم نمیشود، بلکه هدف آن تصفیه حضور فلسطینیان در غزه است که روش این رژیم در نابودی هرگونه مظاهر زندگی در آن این قضیه را تأیید میکند.
دشمن این روند را با خاموش کردن هر صدایی که به جنایات و اقدامات آن اشاره میکند، ادامه خواهد داد. این سیاست رژیم صهیونیستی اخیراً در اتخاذ تصمیمی که به آن اجازه میدهد که هر نهاد رسانهای را ببندد و هدف قرار دادن مداوم اهالی رسانه حاضر در غزه تبارز یافته است؛ زیرا تعداد خبرنگارانی که تاکنون به شهادت رسیدهاند به بیش از صد و پنجاه نفر رسیده است، کسانی که در خانه یا محل کارشان توسط هواپیماها و پهپادهای دشمن تعقیب میشوند.
با همه اینها، مردم فلسطین با وجود سیاست محاصره، گرسنگی و ویرانی، صبور و استوار ماندهاند و بر ماندن در سرزمین خود پافشاری میکنند و با شجاعت تمام با این رژیم مقابله میکنند.
در اینجا تکرار میکنیم که ضرورت دارد به صورت همهجانبه از این مردم حمایت شود تا بتوانند در سرزمین خود و در مقابله با این دشمن به پایداری و استواری خود ادامه دهند.
درود میفرستیم به همه کسانی که در کنار ملت فلسطین و آرمان آنها ایستادهاند. کسانی که خون دادند و فداکاریهای بزرگی را در این راه انجام دادند که آخرین آنها هدف قرار گرفتن مستقیم کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه است که تمامی هنجارهای دیپلماتیک را به صورت خطرناکی زیر پا گذاشت و با این کار به دنبال بستن شریان حیاتی حمایت مستمر از ملت فلسطین است. البته این جنایت جمهوری اسلامی را به سمت ادامه دادن این گزینه که با وجود تمام هزینهها، وظیفه خود میداند، سوق خواهد داد.
مراقب نقشههای دشمن باشید
به لبنان میرسیم، جایی که دشمن صهیونیستی از هدف قرار دادن مستمر روستاها و شهرهای این کشور دست برنمیدارد و با اعلام انتقال از مرحله دفاع به مرحله حمله و یا مانورهایی که برای حمله به روستاها و شهرهای لبنان انجام میدهد و اعلام موافقت وزیر جنگ آن برای حمله به داخل کشور، به تهدیدات خود علیه لبنان ادامه میدهد. در حالی که مقاومت به رویارویی قهرمانانه در برابر این رژیم بر اساس چشم در برابر چشم و دندان در مقابل دندان، علیرغم تواناییها و امکانات دشمن ادامه میدهد.
در مواجهه با آنچه در حال وقوع است، پس از مشخص شدن اینکه تهدیدات این رژیم به مرزها متوقف نخواهد شد، مجدداً خواستار هوشیاری بیشتر برای مقابله با ماجراجوییهای دشمن و قرار گرفتن کشور در وضعیت اضطراری هستیم.
در عین حال، ما خواهان تقویت وضعیت داخلی برای تقویت مصونیت ملی داخلی، پرهیز از هر چیزی که این وحدت را مورد تهدید قرار دهد و تسریع در پر کردن خلأ ریاست جمهوری یا دولتی یا سایر مناصب هستیم تا این کشور بتواند بر مشکلات و چالشهای این مرحله غلبه کند.
در اینجا از همه کسانی که از ضرورت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و سایر انتخابهای دیگر صحبت میکنند میخواهیم به جای هدف قرار دادن این یا آن گروه یا این و آن مرکز، به فکر رفع موانع این انتخاب باشند و تلاش خود را بر روی فرمول توافق متمرکز کنند که همچنان بهترین راه برای حل بحرانهای کشور و تأمین منافع آن است.
روز جهانی قدس
به فلسطین، به بیتالمقدس برمیگردیم. چرا که این روز، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان است. روزی که امام خمینی(ره) آن را روز جهانی قدس اعلام کرد. ایشان میخواستند که مسلمانان قدس را فراموش نکنند و قدس همچنان در وجدان و خردشان باقی بماند و هنگام برنامهریزی برای آینده به آن توجه کنند تا قدس اسیر کسانی نماند که تاریخ و مقدسات و هویت آن را به تباهی میکشانند.
در این زمینه، چارهای جز اجابت این دعوت و پاسخگویی به آن نداریم و آن را وظیفه خود میدانیم؛ چرا که ما موظف به ایستادگی در آرمان حق و عدالت هستیم و کدام آرمان عادلانهتر از آرمان فلسطین است؟! ما نمیتوانیم در برابر اشغال یک کشور، ظلم به یک ملت یا هتک مقدسات سکوت کنیم. چون قدس به تاریخ ما مربوط است و محل تلاقی ادیان آسمانی است. قدس محل مهد حضرت مسیح(ع) است و مسجدالاقصی، قبله اول مسلمانان، محل به سیر برده شدن پیامبر مسلمانان(ص) و نقطه آغاز معراج آن حضرت است.
در پایان یادآور میشویم که بر اساس مبنای فقهی علامه مرجع سید فضلالله(ره) چهارشنبه آینده روز عید سعید فطر خواهد بود. از خداوند متعال برای کشورهای خود خیر، برکت، امنیت و سلامتی و برای فلسطین پیروزی و سربلندی و برای مسلمانان اتحاد و همگرایی و همکاری مسئلت داریم. عید مبارک.