بسم الله الرحمن الرحیم
خطبههای نماز جمعه بیروت به امامت دکتر سید جعفر فضلالله
۸ ذیالحجه 1445 هـ ق برابر با ۲۵ خرداد 1403 هـ ش و ۱۴/06/2024 م
دکتر سید جعفر فضل الله با حضور جمعی از شخصیتهای علمی، سیاسی و اجتماعی و جمعی بسیاری از مردم مؤمن، خطبههای نماز جمعه بیروت را در منبر مسجد امامین حسنین(ع) حارة حریک ایراد کرد.
در بخشی از خطبه سیاسی وی آمده است: «قطبنما همچنان به سمت فلسطین میماند؛ زیرا فلسطین خلاصه همه مسائل ما در این زمانه است، بلکه اگر با دقت نگاه کنیم، نماد بیعدالتی در این نظام جهانی است که هنوز خیلیها از ما میخواهند که خود را تسلیم آن کنیم و با تکیه بر «اخلاقگرایی ادعایی» رژیم صهیونیستی که در غزه دیدیم، از کارتهای قدرتی که در دست داریم، دست بکشیم.
این جهان همچنان به جنایات و لاپوشانی این جنایات با حرفهای دیپلماتیک تئاترگونه خود ادامه میدهد؛ زیرا استکبار جهانی با حمایت تسلیحاتی از اسرائیل که مرتکب کشتار جمعی شده است، ادامه میدهد و در مقابل به فلسطینیان فقط وعدههایی میدهد که در برابر گرسنگی و قحطی در حال گسترش در نوار غزه، هیچ فایدهای ندارد و در ازای آن دهها میلیارد دلار به رژیم صهیونیستی سرازیر میشود، در حالی که غزه 400 میلیون دلار کمکهای بشردوستانه دریافت خواهد کرد که نمیدانیم چه مقدار از آن به غزه خواهد رسید.
در همین زمان، جنایات رژیم صهیونیستی که به دنبال نابودی یا کوچاندن مردم مقاومتپرور است، ادامه دارد و به خاطر آزادی چهار اسیر، به کشتار سبعانه هزار فلسطینی میپردازد؛ اما یک کلمه در محکومیت این جنایت شنیده نمیشود بلکه موضعشان تبریک به خاطر آزادی این چهار نفر است و مشخص شد که همه در این جنایت شریک هستند.
به رغم همه این جنایات، استکبار جهانی به لاپوشانی و حمایت از جنایات این رژیم در شورای امنیت و سازمان ملل متحد و در برابر دادگاه کیفری بینالمللی و دادگاه بینالمللی دادگستری و رسانههای جهانی ادامه میدهد و در برابر اعتراضات دانشجویان دانشگاه و تودههای خشمگین در سطح جهان میایستد و به ملل و کشورهای دنیا فشار میآورند تا جلوی همراهی یا همبستگیشان با نوار غزه سرکوب شده گرفته شود.
در حالی که وضعیت میدانی روشن میشود و پس از گذشت بیش از هشت ماه به وضوح ثابت میشود که دشمن نتوانسته به اهداف خود در غزه دست یابد؛ بنابراین وزرای متعدد از کشتی کابینه شروع به پیاده شدن کردهاند؛ زیرا این کشتی در شرف غرق شدن است و تحقیقات آینده پژوهی نشان میدهد که به کشورهای عربی فشار خواهد آورد. همان کشورهایی که آمریکا آنها را شرکای منطقهای خود میخواند تا یک حاکمیتی دیگر جایگزین مقاومت شود؛ اما بادهای مقاومت در برابر بادبانهای دشمن قویتر است؛ دشمنی که در جنگ فرسایشی شدید به سر میبرد و سالم از آن بیرون نخواهد آمد.
اما طی ماههای گذشته مشخص شده است که دیپلماسی آمریکایی به نمایندگی از اسرائیل به حرکت در آمده و سخن علامه مرجع فضلالله را اثبات کرده است که «سیاست آمریکایی در منطقه وجود ندارد؛ بلکه آن چه است سیاست اسرائیلی است.» سیاست نابودگرانه اسرائیل به نمایندگی از نظام استکبار جهانی با تمام اعوان و اذناب آن عمل میکند.
با توجه به این جنگهای نابودگرانه، لازم است که نسلهای جدید ما بدانند که این جنگ نشاندهنده تصویر واقعی دشمن صهیونیستی است که قدرتهای استکباری متحد دشمن، رسانهها و همه دستگاههای اطلاعاتی و سیاسی سعی در پاک و سفیدنمایی تصویر آن کردند و به مردم میگفتند که اسرائیل از طریق عادیسازی، صلح و رفاه را برای منطقه به ارمغان میآورد. چه فریبها و تلهها و آینده سیاهی برای ما ساختند و چه صلحی با چنین هیولای ویرانگر و دیوانهای که مردم را فقط حشره و حیوان انسانی میبیند رقم خواهد خورد.
کجایند کسانی که برای شما شعارهای حقوق بشر سر دادند، از کشورهای بزرگ و سازمانهای غیردولتی که از آزادی مفقوده در کشورهای ما برای ما سخن میگفتند؟ انسانیتشان کجاست؟ آزادیشان کجاست؟ در فرهنگ لغت آنها آزادی به چه معناست و چه حدودی دارد؟ انسانیت آنها انسانیتی است که هنوز هم مردم را به دو دسته آزاد و برده تقسیم میکند. بردگانی که باید از عرصه وجود محو شوند و آزادگانی که باید بر زمین مسلط شوند؛ حتی اگر تمامی اهالی آن نابود شوند.
آنها نمیخواهند که کشورهای ما آزاد و مستقل باشند، بلکه ما را به عنوان بازاری برای تولیدات خود و نیرویی برای کارخانجات خود و پولی برای سرگرمی و ارضای امیال و خواستههای خود میخواهند.
مستکبران کشورهای ما را چیزی جز چاههای نفت و گاز نمیبینند و مردم ما را چیزی جز نیروی کار ارزان نمیبینند که باید تولیدات آنها را مصرف کنند و بافتههای اینان را بپوشند و البته این ملتها آزادی عمل دارند، ولی باید چون زندانی در زندان و تحت یک دموکراسی شبیه دموکراسی زندانها حرکت کنند، این که همه باید تحت حاکمیت مرد سفیدپوست و اقتدار او باشند.
با وجود تمام مصیبتها و دردها، ما خوشبختیم که فرزندان ما آگاهتر شدهاند و لازم است که این آگاهی نهادینه شود و به بخشی از مؤلفههای زندگی روزمره ما تبدیل شود تا مثل نماز یومیه آن را به یاد داشته باشیم تا زمانی که خداوند فرمانش را بیاورد. همان خدایی که به ما فرمود: «وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ».
اما در لبنان، لبنانیها نباید طوری رفتار کنند که انگار در جزیرهای جدا از آنچه در غزه و فلسطین و سرتاسر جهان میگذرد، قرار دارند. انتخابات یا فرایند تشکیل دولت یا بهرهبرداری از ثروت در دست لبنانیها نیست؛ زیرا این اراده توسط دولتی سلب شده است که توسط رشتههایی که در دست قرار دارد قدرتهای جهانی مدیریت میشود.
اما در هم شکستن این وضعیت، مستلزم روحیه مقاومت در عرصه سیاسی و اقتصادی و امنیتی است و داشتن آمادگی برای تحمل عواقب ناشی از نقض نظم ناعادلانه جهانی و منافع استکباری آن است. در غیر این صورت اگر نباشند کسانی که مقاومت کنند و حاضر باشند تا مرز شهادت از وطن و مردم خود و ارزشهای حق و عدالت و نیکی که خداوند دستور برپاییشان را داده است، فتنههای داخلی و حتی سناریوی غزه شاید به لبنان هم گسترش یابد. آنها بر کسی منت ندارند و برای این فداکاری خود پاداش و سپاسی هم نمیخواهند. همینها سوپاپ اطمینان و نیروی بازدارنده هستند که نمیگذارند دشمن و جبهه استکبار همراه آن، هراسافکنیهای خود مبنی بر راه اندازی جنگ همهجانبه را عملی سازند.
کشورها فقط با اراده، وحدت و آمادگی مردم برای فداکاری، در عرصههای جهاد، سیاست، اقتصاد و حفظ ثروتها ساخته میشوند.