بسم الله الرحمن الرحیم
6 محرم 1446 هـ ق برابر با 22 تیر 1403 هـ ش و 12/07/2024 م
صحنههایی از شخصیت انسانی امام حسین(ع)
مطالب مهم خطبه اول: کرم امام حسین(ع) / برخورد انسانی با دشمنانش / سخنرانی برای یاران / تلاش برای هدایت دشمنان / وفاداری به حسین(ع)
مطالب مهم خطبه دوم: غزه: امید بستن به ایستادگی و استواری / مقابله با دشمن با وحدت / انتخابات ایران / صدای عاشورا باید بلند شود.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» صدق الله العظيم.
این روزها همچنان در حال و هوای عاشورا به سر میبریم. عاشورا برای ما مناسبتی است که در آن همه معانی و مفاهیم متبلور در شخصیت امام حسین(ع) را بازخوانی میکنیم. ما وظیفه داریم که این مفاهیم را تجسم ببخشیم؛ البته نه به عنوان یک انتخاب، بلکه به عنوان یک وظیفه؛ زیرا او برای ما امام و الگو، چراغ راه و چراغ هدایت است. کسی است که اراده الهی بر این قرار گرفت که هرگونه پلشتی را از او بزداید و او را پاک و پاکیزه گرداند. او کسی است که رسول خدا(ص) درباره او فرمود: «حسينٌ منِّي وأنا مِنْ حسين، أَحَبَّ اللهُ مَنْ أَحَبَّ حسيناً؛ حسین از من است و من از حسینم. خدا دوستدار حسین را دوست دارد.» و درباره او و برادرش فرمود: «الحسنُ والحسينُ سيِّدا شباب أهل الجنَّة؛ حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند.» با این کار ما عشق و وفاداری و ارادت خود را به او ابراز میکنیم و به بلندای معنوی و انسانی و ایمانی و جهادی که او به دست آورد و باعث شد عزیز دل مردم شود و در طول زمان الهامبخش ارزشهایی چون سربلندی و عزت و عدم تسلیم در برابر ظلم و فساد و انحراف شد، اوج بگیریم.
امروز میخواهیم به برخی صحنههایی بپردازیم که حاکی از بُعد انسانی شخصیت آن حضرت است.
کرم امام حسین(ع)
صحنه اول: مردی از انصار آمد و از آن حضرت حاجت خواست. امام(ع) به او فرمود: ای برادر انصار، صورتت را از گدایی حفظ کن و حاجت خود را در کاغذی بنویس. پس آن مرد به او نوشت: ای اباعبدالله، فلانی پانصد دینار از من طلبکار است و مرا تحت فشار قرار داده است. پس با او صحبت کنید تا به من فرصت دهد. هنگامی که امام حسین(ع) کاغذ را خواند، وارد خانه خود شد و کیسهای را آورد که در آن هزار دینار بود. به او گفت: با پانصد دینار آن قرض خود را ادا کن و پانصد دینار دیگر آن را برای معیشت خود خرج کن «و لا تَرْفَعْ حاجَتَكَ إلاّ إلى أحدِ ثَلاثةٍ: إلى ذِي دِينٍ، أو مُروّةٍ، أو حَسَبٍ؛ فأمّا ذو الدِّينِ فيَصُونُ دِينَهُ و أمّا ذو المُروّةِ فإنّهُ يَسْتَحيي لِمُرُوَّتهِ و أمّا ذو الحَسَبِ فيَعْلَمُ أنّكَ لَم تُكْرِمْ وَجهَكَ أنْ تَبْذِلَهُ لَهُ في حاجَتِكَ، فهُو يَصونُ وَجهَكَ أنْ يَرُدَّكَ بغَيرِ قَضاءِ حاجَتِكَ؛ حاجت خود را جز نزد سه كس مَبَر: نزد دیندار، يا جوانمرد، يا بزرگزاده؛ زيرا دیندار، براى حفظ دين خود نيازت را برآوَرَد و جوانمرد، از مردانگى خود شرم میکند و بزرگزاده، میداند كه تو با رو انداختن به او آبرويت را فروختى و او با برآوردن نيازت، آبروى تو را حفظ میکند.»
در صحنه دیگری فرد بادیهنشینی برای حاجت خواستن نزد او آمد و امام در آن وقت مشغول نماز بود، پس نمازش را کوتاه کرد تا بدون دانستن این که آن مرد چه میخواهد از نزد او نرود. پس نزد فرد بادیهنشین رفت و دید که در رنج و نیاز است. پس برگشت و به قنبر ندا داد، اما نه هر ندایی، بلکه ندای از روی عجله. به او فرمود: از مخارج ما چقدر نزد تو مانده است؟ گفت: دویست درهم که به من دستور دادهاید که برای خانوادهتان خرج کنم و غیر از آن پول دیگری نیست. فرمود: آن را بده که از آنها سزاوارتر آمده است. پس آن را گرفت و بیرون رفت و آن را به فرد بادیهنشین بدهد.
در صحنه سوم؛ کنیزکی با دسته گلی در دست بر امام وارد شد و آن را به امام حسین(ع) تقدیم کرد. امام(ع) به او فرمود: «تو در راه خدا آزادی.» عرض شد: این کار یعنی چه؟ او یک دسته گل که هیچ اهمّیتی ندارد و تو او را آزاد میکنی؟! فرمود: «خداوند، ما را این چنین تربیت کرده و فرموده است: «وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا؛ چون شما را به درودی نواختند، به درودی بهتر از آن یا همانند آن، پاسخ گویید» و بهتر از آن دسته گل، آزاد کردن او بود.»
برخورد انسانی با دشمنانش
و اما صحنه چهارم در کربلا اتفاق افتاد که حر بن زیاد ریاحی با هزار سوار شدیداً تشنه از راه رسید. نزدیک بود که آنها از شدت تشنگی و گرما بمیرند. در آن زمان حر هنوز در لشکر عبیدالله بن زیاد بود و به دستور او آمده بود تا راه را بر امام حسین(ع) و همراهانش ببندد تا از ورود او به کوفه جلوگیری کند تا با او مردم کوفه دیدار نکند و به مدینه بازگردد. او از امام(ع) خواست تا راه را برای او و لشکریانش باز کنند تا از آبی که در اختیار ایشان بود بنوشند. در آن روز امام حسین(ع) در قبول درخواستشان تردید نکرد. با اینکه میدانست آنها برای چه آمدهاند و میخواهند او را محاصره کنند. به یارانش فرمود: به آنها اجازه بدهید و به آنها آب بدهید؛ چون تشنگی و گرسنگی در قاموس امام(ع) وجود نداشت. هر دلیلی میخواهد داشته باشد، هر چند با دشمنان و کسانی که برای جنگ با او آمده بودند.
این موضع امام حسین(ع) برخلاف مواضع بعدی دشمنان بود که لشکر عبیدالله در روز عاشورا مانع از رسیدن امام و یارانش به محل برداشت آب شدند تا این که یاران و زنان و اصحاب و فرزندان امام حسین(ع) به تنگنا افتادند.
سخنرانی برای یاران
صحنه دیگری که گواه انسانیت آن حضرت است و در اتفاقی که در شب دهم محرم رخ داد، تبلور یافت. پس از رد پیشنهاد ابنزیاد برای بیعت با یزید، برای اصحاب خود سخنرانی کرد تا حقیقت را به آنها بگوید. این که این مردم او را میان بیعت با یزید یا جنگ مخیر کردهاند و از ایشان خواست تا خودشان را نجات دهند و این که این مردم غیر او را نمیخواهند. فرمود: «به اعتقاد من همين فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود و حالا شما آزاد هستيد و من بيعت خود را از شما برداشتم و به همه شما اجازه میدهم كه از تـاریـكی شب استفاده كنید و در شهرها و بیابانها پراكنده شوید تا خداوند فرجی برساند. همانا مقصود این مردم تنها من هستم و هرگاه به این منظور برسند، با دیگران كاری ندارند.»
او از آنها نخواست که با او بمانند. این که به آنها وعده پیروزی بدهد که اگر بمانند به دست خواهد آمد؛ اما در مورد آنچه که قرار است، با آن روبرو شوند، با آنها صریح و روشن بود و انتخاب ماندن را به خود آنها واگذار کرد. این کار اوج صراحت و شفافیت و احساس انسانی نسبت به آنها و خانوادههایشان بود و پاسخ آنها نیز رد قاطع این پیشنهاد و ابراز وفاداری خالصانهشان به امام و اهداف انقلاب او بود.
تلاش برای هدایت دشمنان
آخرین صحنهای که میزان انسانیت او نسبت به دشمنانش را نشان داد، مربوط به زمانی است که در تمام طول نبرد از تلاش برای هدایت آنها خسته نشد و مشتاق بود که قلبشان را به روی حقیقتی که آنها را به آن دعوت میکرد و بگشاید تا آنها آثار و پیامدهای عملی شدن طرح یزید را ببینند و به این دلیل به آتش جهنم نیفتند. به همین دلیل قبل از و در حین جنگ در مقام دعوتگر، گفتگوگر و بیم دهنده ایستاد و تا آخرین لحظات زندگی خود بر همین منوال ماند، در حالی که میتوانست آنها را به حال خود رها کند و به نفرینشان بسنده کند؛ اما به خاطر رحمت و دلسوزی و علاقهای که به آنها داشت، همه این کارها را انجام داد.
وفاداری به حسین(ع)
عزیزان، این سخاوت و بخشش و نوعدوستی و تواضع و انسانیت امام حسین(ع) در حال صلح و جنگ و حتی با کسانی است که برای کشتن او آمده بودند. این همان چیزی است که باید بدان چشم بدوزیم و مایی که به مجالس عاشورایی میآییم باید به آن عمل کنیم و وفاداری خود را به او ابراز کنی؛ چرا که تصویر وفاداری به حسین(ع) کامل نمیشود، مگر اینکه انسانیت و گشودگی سینه و گشایش او را در آغوش بگیریم. انسانیتی که برگرفته از رسالت جدش رسول خدا(ص) بود که خداوند در مورد هدف برانگیختگی او فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» و فرمود: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ».
رسول خدا(ص) نیز آن را بیان کرد و فرمود: «الخلقُ كلُّهم عيالُ اللهِ، وأحبُّهم إليهِ أنفعُهم إلى عيالِهِ؛ مخلوقات همه عیال خدا هستند و محبوبترین آنها نزد او کسانی هستند که برای عیال او سودمندتر باشند»، «خيرُ النَّاس مَنْ نَفَعَ النّاس؛ بهترین مردم کسانی هستند که برای مردم مفید باشند.»
امیرالمؤمنین(ع) درباره آن فرمود: «عاشِرُوا النَّاسَ معاشرةً إنْ متُّم بكوا عليْكم وإنْ عشْتُم حنُّوا إليكم؛ با مردم طوری معاشرت کنید اگر بمیرید برایتان گریه کنند و اگر زنده باشید، مشتاق دیدنتان باشند»، «كونوا في النَّاسِ كالنَّحلةِ في الطَّيرِ؛ در میان مردم، مانند زنبور در میان پرندگان باشید.»
به این ترتیب حسین(ع) را درک میکنیم، فهمی که تجزیهبردار نیست. درسهای عاشورا نیز تنها برای کسانی نیست که به سمت جنگ و رویارویی میروند، بلکه قابل تعمیم به همه کسانی است که شخصیت امام حسین(ع) در آنها تجسم یافته است تا امام حسین(ع) در پرستش خداوند و مناجات با او و اخلاق و انسانیت خود برای آنها اسوه و الگو باشد. اسوهای برای عبادت کنندگان و فداکاران و اطاعت کنندگان و نیز برای مجاهدان و کسانی که در راه خدا خون خود را بخشیدند.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا، شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امام حسین(ع) پیش از خروج از مدینه به برادرش ابن حنفیه سپرد. در این وصیت آمده بود: «إنِّي لم أخرجْ أشراً ولا بطراً، ولا مفسداً ولا ظالماً، وإنَّما خرجْتُ لطلبِ الإصلاحِ في أمَّةِ جدِّي رسولِ الله(ص)، أريد أن آمر بالمعروف وأنهى عن المنكر، وأسير بسيرة جدّي وأبي عليّ بن أبي طالب(ع)، فمن قبلني بقبول الحقّ فالله أولى بالحقّ، ومن ردَّ عليَّ هذا أصبر حتَّى يقضي الله بيني وبين القوم، وهو خير الحاكمين… هذه وصيتي يا أخي إليك، وما توفيقي إلَّا بالله، عليه توكَّلت وإليه أنيب؛ من برای خوشگذرانی و فساد و ظلم خروج نکردم، بلکه برای اصلاح امت جدم رسول خدا(ص) بیرون آمدم و میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به راه جدم و پدرم علی بن ابیطالب(ع) میروم؛ پس هر کس مرا با به خاطر حق بپذیرد، خداوند به پذیرش حق سزاوارتر است و هر کس مرا رد کند صبر میکنم تا خداوند بین من و این قوم داوری کند که او بهترین داوران است... این وصیت من به توست ای برادرم و برای من توفیقی جز به واسطه خداوند نیست، بر او توکل کردم و به سوی او بازمیگردم».
امام(ع) به روشنی اهداف انقلاب خود را که به خاطر آن خون داد و فداکاریهای بزرگی انجام داد، مشخص کرد. از این رو، وفاداری ما به حسین(ع) تنها به اشک ریختن در هنگام ذکر مصیبت منحصر نمیشود، بلکه باید برای اهدافی که به خاطرشان این همه مصیبت و درد را تحمل کرد، تلاش کنیم. باید در همه عرصههای حق و عدالت حاضر باشیم و صدای بلند در برابر همه ظالمان، فاسدان و منحرفان از راه حق، فارغ از هویت مفسد، ظالم یا طایفه و مذهب او باشیم. بدین ترتیب قادر به مقابله با چالشها خواهیم بود.
غزه: امید بستن به ایستادگی و استواری
از غزه آغاز میکنیم، جایی که دشمن صهیونیستی همچنان به کشتارها ادامه میدهد و بیمارستانها، اردوگاهها و زیرساختهای فلسطینی را هدف قرار میدهد که از طریق آن میخواهد مردم را از ماندن در آنجا منصرف کند.
متأسفانه این اتفاق در مقابل دیدگان جهان رخ میدهد، بدون اینکه صدایی در محکومیت این رژیم بشنویم که از این رژیم بخواهد خونریزی را متوقف و محاصره را بر طرف کند. گویی جهان به جنایات نسلکشی در حال وقوع عادت کرده است و کسانی هستند که از این جنایات به این رژیم گواهی برائت داده و با همه ابزارهای حمایتی، به آن کمک میکنند. در حالی که مردم فلسطین به ارائه زندهترین نمونهها و الگوهای صبر و تحمل و بردباری ادامه میدهند و مقاومت قهرمان فلسطینی با گوشت و امکانات اندک خود ایستادگی میکند تا جلوی تحقق اهداف و پیروزی دشمن صهیونیستی را بگیرد و سران سیاسی و نظامی این رژیم صدای خود را بلند کردهاند که هرچه سریعتر باید از این بنبست خارج شوند و به درخواستهای مذاکره پاسخ مثبت دهند.
در همین زمان، مذاکرات ادامه دارد که در آن مذاکرهکننده فلسطینی انعطافپذیری و مثبتاندیشی نشان میدهد و مشتاق توقف رنج مردم خود است، در حالی که دشمن برای به دست آوردن زمان بیشتر از مانور و وقتکشی دست نمیکشد تا به پیروزی در روی زمین برسد یا در انتظار تغییراتی است که در زمینه انتخابات آمریکا به نفع آن باشد و مشخص شده است که میخواهد مذاکرات مرحلهای گذرا باشد که بتواند از رهگذر آن با بازگشت اسرای خود، به برخی از خواستههایش دست یابد. پس از آن به تهاجم خود ادامه دهد و اگر اکنون از داخل و خارج فشارهای سیاسی بر این رژیم وارد میشود تا نتایج مذاکرات را بپذیرد، به سطحی نرسیده است که این رژیم را وادارد تا به خواستههای مشروع مردم فلسطین برای آتشبس دائمی، بازگشت مردم به مناطق خود، رفع محاصره و آغاز بازسازی تن دهد.
از این رو، شرط رسیدن به این اهداف، تداوم مقاومت این مردم و حمایت مستمر نیروهای حامی و افکار عمومی بینالمللی از آنان در تمامی سطوح سیاسی، رسانهای، مادی و حقوقی است.
در حالی که مجدداً تأکید میکنیم که بزرگترین مسئولیت بر عهده کشورهای عربی و اسلامی است و آنها باید از سکوت یا بیتفاوتی نسبت به آنچه در غزه و در سراسر فلسطین میگذرد دست بردارند و از مسئولیت عربی و اسلامی خود در قبال ملتی عربی و اسلامی که خط اول دفاعی آن را تشکیل میدهند، آگاه باشند؛ زیرا اگر این خط دفاعی سقوط کند و دشمن طرح خود را تحقق ببخشد، هیچ کدام از این دولتها از تیررس و تحقیر طمعورزیهای این دشمن در امان نخواهند ماند.
در چارچوب صحبت از غزه، نباید از آنچه که در کرانه باختری رود اردن، از نظر کشتار و تخریب زیرساختها و تأسیسات آن، مصادره اراضی آن برای توسعه شهرکسازیها و همچنین کشتار و تخریب زیرساختها و تأسیسات آن و حملهوری شهرکنشینان برای شکنجه مردم کرانه باختری غافل شد. دشمن صهیونیستی میخواهد پروژهای را که از غزه آغاز کرده است، با خاتمه دادن به مسئله فلسطین و بستن راه بر هرکسی که به امکان دستیابی به کشور موعود فلسطین فکر میکند، تکمیل کند.
مقابله با دشمن با وحدت
به لبنان برمیگردیم، جایی که دشمن صهیونیستی به جنایات و حملات خود به روستاهای مرزی لبنان ادامه میدهد و رزمندگان مقاومت را در هر کجا که میتواند هدف قرار میدهد تا مقاومت را از تکمیل آنچه که در حمایت از مردم فلسطین آغاز کرده، بازدارد. میخواهد کشور را تابع شرایط تحمیل خود کند که شامل تأمین امنیت برای شهرکنشینان بدون تأمین امنیت برای لبنانیها و تضمین این که دشمن از تجاوزات و حمله به لبنان در خشکی، دریا و هوا دست بردارد. این امر ایجاب میکند لبنانیهایی که مشتاق حاکمیت، امنیت و آزادی کشور هستند، در برابر تهدیدات و تجاوزات دشمن متحد بایستند و از هر چیزی که بازدارندگی ملی را در معرض تهدید قرار میدهد، دست بردارند تا دشمن از این نبرد پیروز بیرون نیاید و بازدارندگی، قدرت و استقلال خود را حفظ کند.
در اینجا ما دوباره دعوت میکنیم که تلاش برای خروج از وضعیت رکود در سطح ریاست جمهوری و پر کردن جای خالی در نهادهای دولتی برای یافتن راه حل جهت بحرانهای اجتماعی و معیشتی که روز به روز بدتر میشود ادامه یابد. چون کشور از این بابت در سطوح اقتصادی و مالی رنج میبرد و به مرز ناتوانی در تأمین بودجه برای تهیه سوخت مورد استفاده برق رسیده است.
در اینجا باید از دولت عراق به خاطر اجابت درخواست لبنان برای تأمین مواد سوختی، علیرغم عدم پرداخت بدهیهای قبلی از سوی دولت لبنان، جهت جلوگیری از خاموشی همهجانبه در لبنان تشکر کرد.
انتخابات ایران
باید به انتخابات ایران بپردازیم که در فضایی آزاد برگزار شد و بیانگر انتخاب آزادانه مردم ایران بود. ضمن اینکه این گام را به ملت و رهبری ایران تبریک میگوییم، امیدواریم این انتخابات به برداشتن تحریم ناعادلانه تحمیلی بر مردم ایران و حل بحرانهایی که در سطح اقتصادی و مالی از آن رنج میبرند، کمک کند. این که این انتخاب به تداوم نقشی که جمهوری اسلامی برای خود ترسیم کرده و خطی را که از بدو پیدایش در پیش گرفته، در حمایت از آرمان فلسطین، ایستادگی در کنار مظلومان جهان و تعمیق روابط برادرانه با همسایگان خود اعم از کشورهای عربی و اسلامی بینجامد.
صدای عاشورا باید بلند شود
در خاتمه، باید عرض کنیم که روز چهارشنبه مصادف با دهمین روز محرم است، روزی که میخواهیم روز بلند کردن صدای اعتراض در برابر همه توطئههایی باشد که برای سرنگونی آرمان فلسطینی در حال انجام است. ما این توطئهها را در درد و رنجی که در غزه و کرانه باختری رخ میدهند و همه کسانی که از این رژیم حمایت میکنند شاهد هستیم. میخواهیم این روز، روز حمایت از همه کسانی باشد که در مقابل این توطئهها ایستادهاند و بیانگر مفاهیم انسانی و اعتقادی عاشورا و به دور از تمام آن چیزهایی باشد که به اهداف و نمادهای عاشورا آسیب میزنند. عاشورایی که مصداق سرزندگی و قدرت و عزت و کرامت است و پیامی است که به جهان جویای عدالت و آزادی میرسد.