«كريمه» به عنوان يك نمونه
موقعيت جغرافيايى:
اوكراين در جنوب غرب اروپا واقع شده است . پايتخت آن «كىيف» است. فدراسيون روسيه از شمال شرق ، روسيه سفيد از شمال ، لهستان و چك و مجارستان از غرب و رومانى و مولداوى و درياى سياه از جنوب با اين كشور هم مرزاند .
نيم نگاهى به تاريخ:
با شكل گيرى دولت اسلاو شرقى كه نام آن «كيوان روس» بود كشورهاى اوكراين ، روسيه سفيد و روسيه از دل آن سردرآوردند . در سدههاى سيزدهم و چهاردهم به روسية كوچك معروف بود . لهستان در سال 1654 بر برخى از اجزاى آن استيلا يافته ، بخشهاى ديگر را به روسيه ملحق ساخت . سپس در سال 1793 و هنگام تقسيم شدن لهستان ميان روسيه و اتريش تقسيم گرديد. در سال 1917 اوكراين اعلام استقلال كرد ؛ و سپس در سال 1920 به عنوان يكى از جمهورىهاى سوسياليستى شوروى اعلام كرديد . در سال 1986 انفجار معروف چرنوبيل در آن رخ داد . و در سال 1991 لئونيد كروچوك به عنوان رئيس جمهورى اوكراين مستقل انتخاب كرديد . دين رايج در اوكراين مسيحيت است .
روى آورى اوكراينىها به اسلام:
در اوكراين يك اقليت اسلامى نسبتاً گستردهاى وجود دارد، كه تعداد آن بالغ بر دو ميليون نفر است . عمدهى مسلمانان اوكراين را تاتارهايى تشكيل مىدهند كه با جامعْة اوكراين درهم آميخته ، ويژگىهاى قوميتى وسنتى خودرا از دست دادهاند . البته جز تمايز نسبى تاتارهاى شبه جزيرهى افسونگر «كريمه» كه هنوز بر جاى ماندهاست .
پس از به وجود آمدن فضاى باز دموكراتيك در اوكراين در سال 1990، قرائن شكوفايى فعاليتهاى اسلامى در اين كشور به طور قابل توجهى نمايان شد . از جملة كسانى كه در اين پيش رفت نقشى خاص ايفا كردند گروهايى از جوانان عرب تبار بودند كه تحصيلات عالى خود را در دانشگاههاى اوكراين ادامه مىدادند . به ويژه دانش جويانى كه در شهرهاى كىيف ، دانسك ، اودسا ، خاركف ، زباروژيا ، سيمرويل ، وينيتسا و لوژانسك به مشغول تحصيل بودند . و البته اين در كنار نقش فعالانهاى قرار داشت كه تعداد رو به تزايد اوكراينىهاى به دين اسلام مشرف گرديده ايفا مىكرد.
از جمله نشانههاى بارز روى آورى اوكراينىها به مسلمانان پخش شدن برنامهاى راديويى به نام «السلام عليكم» از راديوى اوكراين است ، كه شامل بخشهاى ثابتى چون آموزش قرآن مجيد ، گرامى داشت اعياد و مناسبتهاى دينى ، پوشش دادن فعاليتهاى تاتارهاى كريمه و مطرح ساختن مشكلات آنان و نيز پخش قسمتهايى خاص در بارة تاريخچة شكلگيرى و رشد اسلام در كريمه است .
اين برنامه تنها فعاليت تبليغاتى مسلمانان اوكراين نيست ؛ بلكه روزنامه هفتگى روسى زبان «الرائد» و دو هفتهنامه عربى زبان «الرائد» نيز درميان مسلمانان اوكراين با استقبال متزايد خوانندگان رو به روست .
«الرائد» نام يك سازمان وابسته به «اتحاديه سازمانهاى اجتماعى اوكراين» است و در حقيقت يك نهاد اجتماعى مستقل است كه حدود چهار سال پيش رسماًًثبت شدهاست و شامل نه مؤسسة اجتماعى است كه در سرتاسر اوكراين گسترش يافتهاند . و اين علاوه بر مؤسسه «انصار» ، كه در عرصهى فرهنگى و تبليغى مشغول به فعاليت است ، و نيز علاوه بر دانشكدة علوم اسلامى اوكراين است .
طبق آن چه در اسناد اتحاديه آمده ، اتحاديهى «الرائد» در تلاش است تا به تحكيم و تثبيت آيين اسلام در اوكراين ، و نيز پيش برد سطح فرهنگى، اجتماعى و آموزشى مسلمانان اوكراين و نشر فرهنگ اسلامى ميان مسلمانان و غير مسلمانان بپردازد؛ هم چنان كه مىكوشد به ارائه خدمات مادى و معنوى به نيازمندان و نيز تأسيس مراكز آموزشى و فرهنگى بپردازد.
دانشكده علوم اسلامى:
از جمله پيشرفتهاى مهمى كه در عرصة گرايشهاى اسلامى رخ داده، افتتاح «دانشكدهى اوكراينى علوم اسلامي» در سپتامبر 1999 است ؛ كه برجستهترين نهاد آموزش عالى مسلمانان آن ديار به شمار مىرود .
اين دانشكده در مسجد «ابن فضلان» در شهر دانسك واقع است. نام اين مسجد ـ كه از دو مناره مرتفع برخورداراست ـ بر گرفته از نام ابن فضلان فرستادة سياسى خليفة عباسى المقتدر بالله است كه در سال 309 هجرى (921 ميلادى) وى را در چارچوب يك هيأت آموزش احكام اسلامى به سرزمين «صقالبه» (روس) فرستاده بود . وى سفرنامهاى از مشاهدات خود را در آن بخش از اروپا تدوين كرده كه اختصاراً به نام سفرنامة ابن فضلان معروف است .
آموزش دانش جويان در دانشكدهى اوكراين علوم اسلامى تنها به علوم شرعى منحصر مىشود ، بلكه به بخشى از علوم انسانى و علوم عملى نيز مىپردازد .
مسلمانان و رشد تشكيلاتى:
نكتة قابل توجه در اوكراين آن است كه به محض فروپاشى كمونيسم در آن كشور ، گرايش به فعاليتهاى اسلامى به سرعت اتفاق افتاد . گروههاى از دانشجويان عرب كه در دوران حكومت كمونيسم و اتحاد جماهير شوروى فرصت فعاليت علنى را نداشتند ، با استفاده از فضاى باز دموكراتيك به تشكيل اتحاديههاى دانشجويى و انجمنهاى تخصصى همت گماردند ، و به عنوان نخستين گام به تأسيس مساجد جامع و مراكز اسلامى اقدام نمودند .
يكى ديگر از مشكلات موجود ، ضعف هويت شخصى دو ميليون مسلمان اوكراينى است كه نتيجة از هفت دهه حاكميت كمونيسم مىباشد ؛ اين امر باعث گرديد تا بار مسؤوليت در درجة اول بر دوش گروههاى دانشجويى كوچيده از كشورهاى عربى قرار گيرد ، تا در كنار اشتغال به تحصيل به انجام وظيفهى سنگين پيش برد فرهنگ عمومى بپردازند . عمدة دانش جويان عرب زبانى كه براى ادامة تحصيل به اوكراين روى آوردهاند از كشورهاى فلسطين ، يمن و سوداناند ؛ و تعداد آنان به چند هزار تن مىرسد .
كريمه و سلب بردن هويت اسلامى:
از جمله مناطق پر اهميتى كه مسلمانان در آن به شكل انبوهى تجمع يافتهاند ، شبه جزيرة كريمه است . منطقه افسونگر و استراتژيكى كه از آغاز قرن نهم عرصة بحرانهاى گوناگون و طعمة سود جويىهاى مختلف بودهاست . يعنى از زمانى كه امپراتورى روسيه اين شبه جزيرة مشرف بر درياى سياه را اشغال كرد .
اين منطقه مدتها شمار بسيارى از مسلمانان تاتاريها در بر گرفته بود و اين تيره يك جمعيت بزرگ و نيرومند را تشكيل مىداد . اما پس از استيلاى كمونيسيم در سال 1917 اين تركيب جمعيتى تغييرات زيادى يافت. و «پاك سازى نژادي» در جهت تبديل اكثريت تاتار به يك اقليت حاشيهاى ـ در مدتى معين ـ انجام گرفت . بدين صورت كه مسلمانان تاتار اجباراً به جمهورىهاى مختلف اتحاد جماهير شوروى رانده و به جاى آنان تعداد زيادى از مليتهاى ديگر از جمله روسها ، اوكراينىها ، يونانيان و يهود در اين منطقه حساس اسكان داده شدند .
مسير بازگشت:
با فروپاشى اتحاد جماهير شوروى اين وضعيت دگرگون شد . يعنى از زمانى كه تاتارهاى كريمه كه روزگانى به اجبار از سرزمين مادرى خود رانده شده بودند ، از جمهورىهاى پراكندة آن اتحاد سابق شروع به بازگشت به زادگاه خويش نمودند . البته اين بدان معنى نيست كه آنان روزگار از دست رفتة خود را بارى ديگر به دست آورده بودند . چرا كه آنان موفق نشده بودند وجود قانونى و اقتصادى خود را در شبه جزيرة كريمه به اثبات وتثبيت برسانند . جاى كه در آن املاكشان به شهروندان جديدى كه جاى آنان را گرفته بودند اعطا گرديد ؛ و باعث شد تا هم چون غريبهها در حاشية حيات اقتصادى اوكراين بسر برند، و با توجه به شرطهاى پيچشدة قانونى وضع شده در سر راه آنان از اغلب حقوق شهروندى محروم شوند .
با وجود آن كه تاتارها يك اقليت نژادى گسترده را ـ كه تعدادشان اينك بيش از 3 / 1 ميليون تن است ـ تشكيل مىدهند ، اما معضل آنان در ساليان گذشته هيچ گاه در صدر توجه ديگران قرار نگرفته است . چرا كه مناقشهى اوكراين و روسيه بر سر شبه جزيرهى كريمه تا بهار 1998 همواره در رأس مسائل مطرح در منطقه بوده است .
دكتر رائد نُعيرات پژوهشگر و نويسندهى نشريهى «الرائد» نكتهى درد آورى را ياد آورى شود و مىگويد كه در حدود 113 هزار تن از تاتارهاى كريمه فاقد شناسنامهاند . اين در حالى است كه 83 هزار تن از آنان شناسنامههاى قوميتهاى ديگرى هم چون تاجيك ها ، روسها ، ازبكها و ديگران را حمل مىكنند . امرى كه باعث گرديد «تاتارها به مجموعهْهايى از پناهندگان تهى دست و محروم از هرگونه حقوق سياسى ، اقتصادى و اجتماعى تبديل شوند.»
ناديده انگارى حاكمان:
هم سو با اين محروم سازى ، حكومت خود گردان جزيره كريمه در قانون اساسى تصويب يافته در اكتبر سال 1998 به ناديده انكارى اين قوميت و وجود آنان در اين منطقه مىپردازد و به فرهنگ و زبان تاتارى كه زبان اصلى اين منطقه به شمار مىآيد اشارهاى نمىكند و به جاى آن زبان روسى را پس از زبان اوكراين به عنوان زبان دوم اين شبه جزيره معرفى مىكند . و همين امر باعث مىشود تا مشكلات متعدد و پيچيدهاى در سر راه تاتارها قرار گيرد كه بر آنان الزام مىكند تا براى اثبات وجود خويش در هزارهى سوم تلاش و كوشش بسيارى را مبذول نمايئد .
پاى بندى به هويت خويشتن:
اما تاتارهاى پاىبند به هويت و عقايد اسلامى خود ، در برابر اين متغيرها و دگرگونىهاى زمانه تسليم نشدند . آنان كه مزهى ستم ديدگى و مرارت تاريخ را در طول دو قرن آكنده از رنج چشيدهاند ، در برابر پىآمدهاى سخت دست بسته نايستادهاند ، بلكه هم چنان مشتاق و در حال گردآورى توانمندىهاى خويش در يك چارچوب واحد به نام «مجلس تاتارى كريمه» كه رياست آن را اكنون مصطفى جميلوف بر عهده دارد ، هستند .
على رغم سختىهاى روياروى اين مجلس جهت كسب رسميت نزد ديگران و اثبات وجود خويش در چارچوبهاى رسمى در سطح شبه جزيرهى كريمه و نيز در سطح اوكراين ، اين تشكل همچنان دست از انجام فعاليتهاى رسمى و ملى و تبليغاتى در جهت جلب توجه ديگران به معضل ساكنان اصلى اين منطقهى فراموش شده نكشيده است .
راه پيمايى با شكوهى كه مجلس مذكور در هفتم مى 1999 در سطح پايتخت كريمه و مهمترين شهرهاى آن به راه انداخت يكى از بارزترين فعاليتهايى بوده است كه هوشيارى تاتارهاى مسلمان را نسبت به حقوق شهروندى خويش در زادگاه اصلى خود در ذهن عموم يادآورى كرد . اين را ه پيمايى ها به مناسبت گذشت هفتاد و پنج سال از كوچ اجبارى اين گروه قومى از موطن خود در دوران حكومت شوروى بود . حكومت كىيف نيز در برابر فشارهاى وارده از سوى جنوب شرق كشور نرمش نشان داده ، آمادگى خود را جهت پاسخ گفتن به خواستههاى مربوط به حل معضلهاى سياسى تاتارهاى كريمه از طريق واگذارى حق نمايندگى سياسى به آنان و به رسميت شناختن نمايندگان و نهادهاى آنان اعلام كرد.
غلبهى زبان گفتمان:
در جريان رويكرد دوبارهى اقليتهاى فراموش شدهى مسلمان در ميان پيكرهى سوسياليستى سابق ـ كه از بالكان تا ميانههاى آسيا امتداد يافته است ـ اوكراين يك استثنا به شمار نمىرود . اما تجربهاى كه در اوكراين رخ داد به جهت برخوردارى از سرشت نهادينه و متطور اسلام گرايى جديد متمايزتر از ساير جاها بود . كه اين امر در تأسيس نهادهاى تخصصى نوين در عرصههاى فرهنگ ، تبليغ و فعاليتهاى خير خو اهانه و نيز ترميم و فعال سازى دوبارهى مساجد ـكه سلطه كمونيستى آن ها را به سينما وسالنهاى رقص و ادارات دولتى تبديل كرده بود ـ نمود پيدا مىكند . هم چنان كه رويكرد بازسازى و تأسيس مراكز جامع اسلامى هم چون مراكز تحقيق و آموزش عالى اسلامى شتاب بيشترى به خود گرفت .
نكتهى مهم و برجسته كه در اين ميان وجود دارد غلبهى زبان گفتمان ميان اين نهادها و اعلام علاقهى جدىشان در هم كارى با نهادهاى نظام حاكم و استقبال از جامعهى مدنى است . هم چنان كه تجربهى اوكراين تهى از وجود برخورد ميان گروههاى اسلامى است؛ چرا كه عرصهى فعاليت، هر دو گرايش حكومتى و اسلامى را در برگرفتهاست ، و به اين ترتيب، بهبود اوضاع سياسى ، قانونى و اجتماعى تاتارهاى كريمه به مثابهى پيش رفت در اين عرصه عمل مىكند .
از اين رو بسيار طبيعى به نظر مىرسد كه شخصيتهاى برجستهى حاكميت سياسى اوكراين در فعاليتهاى اسلامى برگزار شده از سوى «اتحاديهى سازمان هاى اجتماعى اوكراين» (رائد) حضور يابند . گام بلندى كه در روابط دو جانبه برداشته شد برگزارى ميزگردى بود كه سه سال پيش در كىيف برگزار شد و در آن مسؤولان نهادهاى اسلامى اوكراين و در رأس آنان دكتر معاذ عبيده رئيس اتحاديهى «رائد» و نيز علما و محققان مسلمان از كشورهاى عربى از يك سو ، و از سوى ديگر شخصيتهايى از قلهى هرم حكومتى و پارلمانى اوكراين و نيز كارشناسان و مستشاران اوكراينى در آن شركت داشتند . اين ميزگرد كه با استقبال رسمى و تبليغى فراوانى رو به رو گرديد به عنوان دورهى جديدى از روابط دوستانهى فيما بين قلمداد شد .
تعامل حكومت اوكراين با اسلام گرايى در اين كشور شاهد برخوردى مسلحانه ، همه چون معضل چندين سالهى روسيه در شمال قفقاز يا هم چون نبردهاى خونين پيش آمده براى مسلمانان بالكان پس از فروپاشى يوگسلاوى سابق نبوده است .
رشد اسلام گرايى در اوكراين ، خواه بر اثر تحليل رفتن اقليت مسلمان ـ كه ويژگىهاى تمايز بخش خود را از دست داده بود ـ و خواه بر اثر آزاد انديشى و اعتدال نهادهاى اسلامى فعال به دست آمده باشد ، ولى هم چنان به عنوان يك نمونهى الگويى پيش رفته در شرق اروپا قلمداد مىشود .
ضد تبليغات:
تشديد يافتن تبليغات ضد اسلامى در رسانههاى جمعى روسيه پس از شعله ورشدن جنگ دوم چچن در تابستان سال 1999 ، نگرش مثبت افكار عمومى را در اوكراين نسبت به حضور اسلام دگرگون ساخت. رسانههاى روسى كه در اوكراين به طور گستردهاى دنبال مىشوند تنها به انتشار وحشت و هراس از «خطر تروريسم اصول گرايانه» ـ با هدف توجيه يورش نظامى آميخته به شكست و پايمال كردن حقوق بشر در شمال قفقاز ـ نمىپردازند ، بلكه اخيراً نسبت به فعاليتهاى مشكوك پادگانهاى اصول گرايان در شبه جزيرهى كريمه هشدار مىدهند . رسانههاى اوكراينى به سرعت ادعاهاى روسى را تكذيب و اعلام كردند كه فعاليتهاى مذكور چيزى بيش از فعاليتْهاى جوانانهى اردوگاهى كه بر اساس قانون اجازه و مجوز يافتهاند نيست.
بدين گونه و در پرتو اين شرايط، گرايشهاى نوين اسلامى در اوكراين ويژگىهاى مختص به خود را مىيابد؛ و با پاى بندى به هويت و افتخار به اسلام خويش مىكوشد نيروى از دست رفتهى خود را از گذشتهى درخشان خويش باز خواند، تا اين نيروى نهفتهرا به خدمت حال و آيندهى خود در آورد.