سخنراني در ضيافت افطار جمعيت آموزشهاي ديني اسلامي

با عنايت علامه مرجع آيت الله العظمي سيد محمد حسين فضل الله، جمعيت آموزشهاي ديني اسلامي ضيافت افطار ساليانه خود را در سالن دبيرستان البتول واقع در جاده فرودگاه در حضور جمع زيادي از شخصيتهاي ديني و دولتي از جمله شيخ نعيم قاسم معاون دبيركل حزب الله، شيخ يوسف رغدة نماينده شيخ عبدالامير قبلان نائب رئيس مجلس اعلاي شيعيان، شيخ حسان عبدالله مدير اداري تجمع علماي مسلمين، سيد محمد حسين رئيس­زاده رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در بيروت، دكتر سيد محمد باقر فضل الله مديركل جمعيت مبرات خيرية، مجتبي فردوسي­پور كاردار ايران در بيروت، نماينده ژنرال ميشل عون، دكتر امير حموي به نمايندگي از سليم الحص و نوار الساحلي نماينده پارلمان لبنان و نماينده مديركل امنيت عمومي و جمعي ديگر از شخصيتهاي تربيتي و علمي و ... ترتيب داد.

در اين ضيافت ابتدا شيخ علي سنان مديركل جمعيت آموزشهاي ديني در سخناني از اهداف جمعيت و تلاش آن براي تحويل دادن انسانهايي اسلامگرا و كارآمد به جامعه كه به ارزشها و اخلاق ملتزم باشند و از حركت رسالتهاي الهي الهام بگيرند كه ثمره خود را در جريان جنگ تابستان 2006 اسرائيل عليه لبنان به نمايش گذاشت، سخن گفت.

وي اشاره داشت كه جمعيت آموزشهاي ديني مي­كوشد با استفاده از آخرين دستاوردهاي جديد آموزشي كه نقش بارزي در ساختن آينده انسان دارد،  تعليماتي مبتني بر معارف قرآن كريم و سنت شريف نبوي را ارائه دهد و در اين راه 532 مدرسه را  تحت پوشش خود  دارد و نتايج مدارس المصطفي(ص) در سطح لبنان، دليل روشني براي پيشگامي علمي و آموزشي اين نهادها مي­باشد.

وي تأكيد داشت كه جمعيت همواره به دنبال چيزهاي جديد است تا اين كه دانش آموزان نسبت به پيشرفت علمي احساس غربت نكنند. ايشان در پايان سخنان خود خواستار توجه به دانش آموزان و معلمان و شهروندان شد كه در اين صورت لبنان به سرزمين علم و ادب و مقاومت و محبت و صلح تبديل مي­گردد.

سپس علامه مرجع آيت الله العظمي سيد محمد حسين فضل الله به ايراد سخن پرداخت. ايشان فرمودند:

آن چه دين در زندگي مي­خواهد همان عدالت داشتن با خدا و انسان و زندگي است. پس كسي كه عدالت ندارد دين ندارد. زيرا اساس دين برپاداشتن عدالت در بين مردم است تا اين كه هر يك از مردم و جامعه و امت اسلامي به حق خود دست پيدا نمايد و نه دوست داشتن عدالت. زيرا عدالت اساس دين است. ازاين رو بايد به تمام مسلمانان دنيا بگوييم كه ما در قبال بعضي فتاوايي كه در رابطه با ظلم به كافر و خوردن حق و مال او مطرح است حرف و سخن داريم. عدالت اين نيست كه حق انساني را بگيري يا تحت فشارش قرار دهي فقط به اين دليل كه نظر دين با تو اختلاف دارد.

عدالت همان عنوان مهم و بزرگي است كه دولتها بر اساس آن بنا شده­اند. خداوند متعال نيز از امت اسلامي مي­خواهد كه به ابزارهاي علم و دانش دست يازند. زيرا ارزش عقل روشنگر به اين است كه در تاريكي­هاي غلو و خرافات و تقليد و حركت نكند و ارزش هر كسي به اين است كه چيزي را بهتر بداند و آن را بياموزد و آزمايشش نمايد.

اين دنيا با علم بزرگ شده است و با علم بر ما سيطره يافته است و با علم قدرت و مكنت يافته است. ازاين رو بايد در سطح جامعه و مردم بايد علم آموزي كنيم. مشكل آن كساني كه بر ملتهاي ما حاكمند اين است كه بي­سوادند و توان خواندن و نوشتن ندارند و از فرهنگ و معرفت بي­بهره­اند. بنابراين اين آمادگي را ندارند در حالي كه خودشان ميلياردها ثروت طبيعي را در اختيار دارند و مال را به دست خود گرفته و در اختيار يهوديان و غربيها قرار مي­دهند، ملتهاي خود را آگاه و فرهيخته بسازند.

از اين رو در دنياي خود دولتي را نمي­بينيم كه براي بهبود اوضاع و بر آورده كردن نيازها و تأمين آينده ما برنامه­اي داشته باشد. مي­بينيم كه ما در سايه دولتهايي زدگي مي­كنيم كه فقط مصرف كننده هستند و نه توليد كننده و ابداعگر. از اين رو شاهديم كه خردهاي فرزندان خلاق ما در غرب به كسب علم و ثروت مشغولند، اما خود ما دانشمندان و ابداعگران را از بين خود طرد مي­كنيم. دانشمند و عالم در بين ما جز به اندازه كه به درگاه فلان رهبر و سلطان نزديك است براي ما ارزشي ندارد. در حالي كه خداوند به ما دستور داده است كه همواره در خط حركت رو به صعود علم آموزي قرار داشته باشيم.

بايد حركت كنيم تا امتي باشيم كه قدر انسانيت خود را مي­داند تا انسانيت خود را بر اين اساس شكل دهد كه او انسان عقل و قلب و احساس و توليد و معرفت و تربيت است. چرا كه از طريق عقل و علم و وحدت انساني است كه مي­توانيم در زندگي خود خرافه را از بين ببريم، حال آن كه ما در دنياي عرب، خرافه پرور شده­ايم و خرافه برايمان مقدس شده است. از اين رو بايد انديشه ديني را چنان ريشه­دار نماييم كه آن كساني را كه لباس دين را به تن كرده­اند ولي از حقيقت و معرفت و عقلانيت ديني اطلاعي ندارند طرد كنيم. اينان عقب ماندگي و خرافات خود را تحويل مردم مي­دهند و آن چه را كه باعث عقب ماندگي و ناداني مردم مي­شود وارد خردهاي ايشان مي­كنند.

ايشان افزودند: بايد اعتقاد را ريشه­دار كنيم و عوامل غلو خرافات و عقب ماندگي و تعصب ديني و مذهبي و قومي و قبيله­اي را از آن طرد نماييم. به خاطر همين تعصبات است كه روحيه گفتگو را از دست داده­ايم. از اين رو بايد دنيايي را درك كنيم كه با به رسميت شناختن ديگري حركت مي­كند و نه اين كه فقط نظر خودش را بگيرد. بلكه بايد فكر خود را در برابر فكر او و علم خود را در برابر علم ارائه كنيم. اوضاعي كه اكنون دچار آن هستيم به خاطر ارزشهاي منحرفي است كه مستكبران از طريق آن توانسته­اند از تعصبات و عقب ماندگي ما سوء استفاده كنند و بر مقدرات جامعه ما سيطره يابند و تمام اوضاع ما را مصادره كنند. ما در مرحله­اي كه با اين دنيا روبرو هستيم كه مي­بينيم مسلمانان نزديك به يك پنجم جمعيت دنيا را تشكيل مي­دهند اما در تصميم سازيهاي دنيا مشاركت ندارند. بلكه در حاشيه تصميمهاي آمريكا و اتحاديه اروپايي قرار دارند. ما حتي اختيار ثروتها و مسائل خاص خود را هم نداريم.

دنيا و قدرتمندان مستكبر نمي­خواهند كه ما در موقعيت تصميمگيري قرار داشته باشيم ولي مشكل اين است كه ما براي تغيير دادن اراده جهاني كاري را صورت نمي­دهيم. زيرا تصميم گرفته­ايم كه فقط مصرف كننده باقي بمانيم. از اين رو ما مي­توانيم حجم يورشهاي صورت گرفته عليه ايران را درك كنيم. زيرا ايران براي خودش برنامه ريخته است كه با اراده استقلال اسلامي، خودش را از نظر علمي و فناوري بسازد. با اين حال آنان مي­خواهندكه ايران هم چنان تابع اراده آنان باشد، علي رغم اين كه به خوبي مي­دانند ايران جز در زمينه هسته­اي مسالمت آميز كاري را انجام نمي­دهد. اما ترس آنان اين است كه ايران به الگويي براي استقلال علمي و توليد فناوري در سطح دنياي عرب و جهان اسلام و دولتهاي جهان سوم تبديل شود. آنان در منطقه قدرتي را به جز اسرائيل نمي­خواهند نه قدرت عربي و نه قدرت اسلامي.

بايد كاري كنيم كه از طريق فرد و جامعه قوي شويم. بايد از مدارس و آموزشگاهها آغاز كنيم تا از طريق رهبري متبلور در اخلاص و شايستگي و بخشندگي، در چشم اندازهاي گسترده­اي حركت كنيم.

دفتر علامه مرجع آيت الله العظمي سيد محمد حسين فضل الله

بيروت؛ 7 رمضان 1429 هـ برابر با 7/9/2008م