* عمليات شهادت طلبانه ابزارى براى جهاد در برابر دشمن است. خداوند جهاد را بر مسلمانان واجب كرده است. در صورتى كه شروط شرعى جهاد تحقق يابد بايد با استفاده از همه ابزارهايى كه به دشمن زيان مى رساند و اهداف اسلام را تأمين مى كند، به جهاد پرداخت. برخى درباره عمليات شهادت طلبانه به آيه اى از قرآن اشاره مى كنند كه مى گويد: (و لا تلقوا بايديكم الى التهلكة) «خود را با دست خود به هلاكت ميفكنيد.»( سوره بقره، آيه 195.) گمان مى كنند كه هر عملياتى كه انسان مى داند در جريان آن كشته مى شود عمليات انتحارى و در اسلام حرام است. در حالى كه در مورد امور فردى و شخصى، به هلاكت افكندن خود حرام است و نه در مسأله جهاد، زيرا اساس جهاد اين است كه انسان در معرض خطر و كشته شدن قرار گيرد. بنابراين به هلاكت افكندن خود در جايى است كه انسان ]در غير جهاد[ خود را در معرض هلاكت قرار دهد چه اين كه يقين داشته باشد به هدفش مى رسد يا يقين نداشته باشد.
اما مجاهدان كه با دشمن رويارو مى شوند، طبعاً خود را در معرض خطر قرار مى دهند و در صورت اقتضاى عمليات جهادى و لزوم هجوم بر دشمن و رسيدن به اهداف، اين خطر قطعى مى شود كه در صورت كشته شدنِ تعداد بيش ترى از افراد دشمن و ايجاب موقعيت جنگى امرى طبيعى است. بنابراين در صورتى كه ولى امرى كه به حركت جهادى اشراف دارد، نياز وضعيت و تحقق اهداف را در گرو انجام عمليات شهادت طلبانه ديد و پيروزى اسلام و مسلمانان را در گرو آن ديد كه مجاهدان خود را در ميان دشمن منفجر كنند، مسأله عنوان و شكل جهاد به خود مى گيرد. زيرا خداوند ابزار مشخصى را براى جهاد قرار نداده است. بلكه تشخيص اين ابزارها را به عهده ولى امرى گذاشته كه نبرد را هدايت مى كند. او بايد شيوه هاى متعارف جهاد را به كار گيرد و از شيوه هاى غيرمتعارف كه پيروزى مسلمانان يا دفع ضرر از آنان متوقف بر آن باشد، در صورت لزوم استفاده كند.
بنابراين نظر ما اين است كه همان دليلى كه به جهاد مشروعيت بخشيده، به عمليات شهادت طلبانه هم - در صورتى كه وضعيت نظامى مثبت بودن آن را نشان دهد - مشروعيت داده است.