* شايد بتوان بين اين دو نظر جمع كرد. يعنى گفته شود كه كسى كه اعتقاد به ولايت فقيه ندارد بايد چند و چون امورى را كه از سوى ولى فقيه صادر مى شود بررسى و ارزيابى كند. اگر اين امور به نظر مرجعش حرام بود، طبيعى است كه حق پيروى از آن را جز در مورد عناوين ثانويه - كه آن را واجب يا جايز مى كند - ندارد. اما اگر در موردى فتواى مرجع تقليدش، جواز بود و مصلحت اسلامى اى آن را ايجاب كرد و نظر ولى فقيه هم موافق آن بود بايد در امورى كه مصلحت اسلامى برتر ايجاب مى كند، از ولى فقيه پيروى كند.
دستهبندی استفتاءات
با کلیک بر روی مثلثهای کوچک، به زیرگروهها دسترسی پیدا خواهید کرد
- تقلید
- سیر تاریخی مسئله تقلید
- شرایط تقلید
- تقليد از مرجع زنده
- تقليد از اعلم
- جواز بخشى كردن تقليد
- ويژگى هاى مرجع
- وظايف مكلف در برابر مرجع
- مخالفت مشهورين و عناوين ثانوي
- تفسير داده هاى فقهى
- منابع استنباط
- آسانى هاى شرعى
- سن بلوغ
- معنای تقلید
- اجتهاد و مجتهد
- تبعیض در تقلید
- عدول از مرجع
- پيامدهاي اختلاف در تقليد
- ولايت فقيه
- احکام احتياط
- طهارت
- خانواده
- هجرت
- مطبوعات
- بازار
- روابط
- پزشکی
- هنر
- مسائل جنسی
- ادبیات
- انتخابات
- ورزش
- شعائر
- اعتقادات
- حج
- 1400 پرسش و پاسخ
- خمس، زکات و سایر حقوق شرعی
- معاملات
* در مسأله فوق حكم مكلفى كه عضو حزب است و از مجتهدى تقليد مى كند كه به ولايت فقيه معتقد است چيست؟
روابط