* زم

* زمانى كه يك فرد متعهد مشاهده مى كند برخى افراد فرصت طلب و سودجو در متن حزب ميداندار شده اند و موقعيت هاى رهبرى حزب را تصرف كرده اند، تكليفش چيست؟

* بايد به دقت به اين مسأله انديشيد. زيرا حركت اسلامى و هر نوع از انواع فعاليت يا تجمع اسلامى ملك شخصى كسى نيست بلكه ملك اسلام و مسلمانان است. اگر برخى افراد باشند كه حركت و فعاليت جمعى يا حزبى را در جهت منافع شخصى خود به كار مى گيرند، بايد با فعاليت درون گروهى و با استفاده از ابزارهاى مختلف آنان را از اين كار باز داشت و مسأله را حل كرد، بى آن كه به جريان حركت لطمه اى وارد آيد.


بنابراين كسى كه به چنين حزبى و جريانى گرايش دارد نبايد به دليل وجود برخى مشكلات، از آن خارج شود، بلكه بايد با همكارى همه كسانى كه اخلاص دارند، در جهت حل مشكلات بكوشد.


اما اگر افراد فرصت طلب به رفتار خود استمرار دهند و جريان و جنبش را به نفع خود مصادره كنند و در خدمت اسلام نباشند و در آينده هم فرصتى براى اصلاح آنان وجود نداشته باشد، طبيعى است كه انسان مؤمن و متعهد بايد پاى خود را از چنين جريانى كنار بكشد. زيرا ديگر جريانى اسلامى نيست، بلكه جريانى شخصى و انحصارى است. اما بايد در اين مسأله رعايت دقت شود، زيرا عقده هاى روانى گاهى انسان را به اين خيال مى افكند كه در جهت اسلام حركت مى كند در حالى كه تحت تأثير عناصر شخصى و روانى خود است.


در صورتى كه اميد به تغيير شرايط در آينده باشد، مى توان همكارى و فعاليت را براى دوره اى نامشخص به حالت تعليق درآورد تا زمانى كه فرصت مناسب براى ادامه همكارى پديد آيد.