* در اين مسأله بايد به ولى امرى كه مشروعيتش را از جريان شرعى ولايت گرفته است - چه ولايتش درجه يك باشد و يا درجه دو - رجوع كرد. طبيعى است كه ولى امر نمى تواند در امورى كه تخصص ندارد، استبداد ورزد وگرنه عدالتى را كه مبناى ولايتش است از دست خواهد داد. بر ولى فقيه لازم است به اهل تخصص رجوع كند كه مصالح و مفاسد اين مسأله را - چه در سطح رابطه دولت با دولت و چه در سطح رابطه حزب و حركت اسلامى با دولت و احزاب و حركت هاى ديگر - تشخيص مى دهند. بايد به كسانى رجوع كرد كه داراى مشروعيت هستند. طبيعى است كه بين فقيه و غيرفقيه، فقيه متعين است، به شرط آن كه در كارها به صاحبان رأى و نظر مراجعه كند.
دستهبندی استفتاءات
با کلیک بر روی مثلثهای کوچک، به زیرگروهها دسترسی پیدا خواهید کرد
- تقلید
- سیر تاریخی مسئله تقلید
- شرایط تقلید
- تقليد از مرجع زنده
- تقليد از اعلم
- جواز بخشى كردن تقليد
- ويژگى هاى مرجع
- وظايف مكلف در برابر مرجع
- مخالفت مشهورين و عناوين ثانوي
- تفسير داده هاى فقهى
- منابع استنباط
- آسانى هاى شرعى
- سن بلوغ
- معنای تقلید
- اجتهاد و مجتهد
- تبعیض در تقلید
- عدول از مرجع
- پيامدهاي اختلاف در تقليد
- ولايت فقيه
- احکام احتياط
- طهارت
- خانواده
- هجرت
- مطبوعات
- بازار
- روابط
- پزشکی
- هنر
- مسائل جنسی
- ادبیات
- انتخابات
- ورزش
- شعائر
- اعتقادات
- حج
- 1400 پرسش و پاسخ
- خمس، زکات و سایر حقوق شرعی
- معاملات
* آيا حزب در ايجاد رابطه با طرف هاى ديگر بايد تابع دولت يا تصميم رهبرى حزب باشد و يا اين كه رجوع به ولى فقيه يا مرجع واجب است؟
دشمن دیروز، دوست امروز