* تغيير و تحول بخشيدن به شيوه هاى احياى شعائر حسينى به گونه اى متناسب با عصر و زمان گام مهمى است. اما آيا

* تغيير و تحول بخشيدن به شيوه هاى احياى شعائر حسينى به گونه اى متناسب با عصر و زمان گام مهمى است. اما آيا ممكن نيست روند اين حركت در نسل هاى آينده به گونه اى پيگيرى شود كه گام هايى افراطى برداشته شود و تغييرات عمده اى در ديگر مفاهيم اسلامى داده شود؟

* ما از شكل ها و شيوه هاى بيان سخن مى گوييم و نه از خود انديشه اسلامى. البته محتواى اصلى و حقيقى انديشه اسلامى ثابت است اما آن نيز در اجتهاد، به لحاظ فهم محتوا و آگاهى از آفاق متنوع انديشه كه ممكن است در نتيجه تغيير موضوع، عناوين جديدى بيابد، پويا و متحرك است. بنابراين ما به صرف اين كه فتح باب تحول و تطور ممكن است به تجاوز از خطوط اسلامى منجر شود، از تغيير و تحول و نوسازى نمى ترسيم. زيرا معتقديم اگر گروهى از علماى پيشرو و آگاه و زمان شناس در هر دوره اى به وظيفه اشان عمل كنند، ضامن عدم انحراف خواهند بود.