آيا مورد وثوق و اطمينان بودن، براي صحّت تقليد کافي است، يا اينکه اين مسأله را بايد به أهل خبره وشيوع ميان مردم واگذاريم؟

آيا مورد وثوق و اطمينان بودن، براي صحّت تقليد کافي است، يا اينکه اين مسأله را بايد به أهل خبره وشيوع ميان مردم واگذاريم؟

اطمينان، امري نفساني است که نسبت به هر مسأله‏اي براي شخص به وجود مي‏آيد. پس همانگونه که مثلا اطمينان به اجتهاد شخصي از جانب يک انسان عالم خبره اي که به نظرات او آگاه است، اتفاق مي‏افتد، همانگونه نيز با مسائلي غير از اين نيز، به وجود مي‏آيد، مانند اينکه مدت تدريس وبحث او طولاني باشد و يا اينکه داراي کتابهاي فراون و مهمي باشد، وهمچنين دانش آموختگان زيادي نزد او تلمذ کرده باشند، ومسائلي از اين قبيل؛ اضافه بر اينکه ديگر شرط‏ها هم در او متحقق باشند. در اين صورت است که ضرورتي براي اينکه اين مسأله به اهل خبره ارجاع گردد، وجود ندارد.