در آيه ى شريفه

در آيه ى شريفه ى: «بى گمان ابراهيم پيشوايى فروتن در برابر خداوند، و پاكدين بود.»«إن ابراهيم كان امة قانتاً لله حنيفاً»(نحل/120) مقصود از امت بودن ابراهيم چيست؟

در كتاب مفردات راغب اصفهانى آمده است كه منظور از امت بودن ابراهيم آن است كه او در عيادت خداوند در جايگاه و هم چون يك گروه است. چنان كه گفته اند: فلانى خود به تنهايى قبيله اى است( ) هم چنين گفته شده است كه به معناى پيشواى مورد اقتداست. هم چنان كه گفته اند امت بودن براى مدتى تنها در وى منحصر بوده است; بدين معنا كه در روى زمين تنها وى فرد موحّد بوده و به جز او كسى يگانه پرست نبوده است. اما تفسيرهاى اين واژه هر چه كه باشند، ما با خود شخصيت ابراهيم روبه روييم كه شخصيت يك امت در اوست; و امت از طريق او و رسالت وى استمرار يافته است; و «جماعت» در صورت فردى وى و از طريق جوّ معنوى شخصيت او گرد مى آيد و شكل مى گيرد. شايد راز اين قضيه در آن جا نهفته است كه صاحبان رسالت، به ويژه پيامبران، از يك انگيزه ى درونى - كه روح شان را به دايره اى تنگ و بسته و بازداشته از ديگران تبديل مى كند و روحيه ى استمرار و پويش را در آنان نابود مى سازد - پى روى نمى كنند، بلكه خاستگاه آن ها روحيه ى پيشوايانه ى آنان است كه در شخصيت شان امتداد يافته و تمامى امت را در برگرفته است. بدين ترتيب روحيه ى فرد گرايانه يا جمع گرايانه در اين ميان برطرف مى شود. قنوت يا فروتنى در اين آيه نيز بدين معناست كه وى نسبت به خداوند فرمانبردار و عابد است. و اين دو خصلت را با اتكا بر سرشت نهادين و پواياى خود داراست. حنيف يا پاكدامن نيز به اين معناست كه وى انسانى روراست و گريزان از باطل و تندروى و متمايل به حق و اعتدال، و اخلاص نسبت به راه راستى است كه توحيد نشان گر و نماد آن است.