خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: (بگو اى بندگان من كه ايمان آورده ايد، از پروردگار خ

خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: (بگو اى بندگان من كه ايمان آورده ايد، از پروردگار خويش پروا كنيد. براى آنان كه در اين جهان نيكى كرده اند پاداش نيكوست و زمين خدا فراخ است; از سرزمين كفرى كه شما را از خداپرستى باز مى دارد هجرت كنيد. همانا به شكيبايان مزدشان تمام و بى شمار ـ يا بى حسابرسى و بازخواست ـ داده خواهد شد.) چه مضامين و مفاهيم تربيتى در اين آيات مباركه نهفته است؟

در حقيقت در نداى الهى (اى بندگان من) محبت و مهربانى و عاطفه بسيارى وجود دارد; و در آن خداوند سبحان از خلال رابطه اى كه ما را به او پيوند مى دهد، مورد خطاب مان قرار مى دهد. بديهى است كه يك مخلوق احساس ارتباط با خالق خويش را با تمام وجود حس كند و طبيعى است كه خالق نيز مخلوق خود را در مشمول محبت خويش قرار دهد. خداوند تبارك و تعالى بندگان خود را دوست دارد، به همين دليل خواهان خير و صلاح آنان در دنيا و آخرت است. هم چنان كه از بندگان خود مى خواهد كه از او فرمان بردارى كنند; چرا كه در طاعت آنان جز خير و صلاح شان چيز ديگرى نهفته نيست. هم چنين خداوند از بندگان خود مى خواهد از او نافرمانى ننمايند. چرا كه نافرمانى خداوند تباهى زندگى انسان را جلوه گر مى سازد.

در خطاب (اى بندگان من كه ايمان آورده ايد) منظور اين است كه اى بندگان من، به من ايمان بياوريد و ايمان داشته باشيد كه مبدأ هستى از من سرچشمه گرفته است و در روز رستاخيز نيز به سوى من باز خواهيد گشت. ايمان داشته باشيد كه من همان خداى يگانه زنده و پايدار هستم و جز من خداى ديگرى وجود ندارد. ايمان داشته باشيد كه من خدايى بخشنده، مهربان، توانا، مسلط و گشايشگرى هستم كه بازگشت تمام انسان ها در روز قيامت به من ختم مى شود; تا سرنوشت آنان به دست من معين گردد; همان طور كه سرنوشت آنان در دنيا نيز به دست من بود.

اگر مردم از خلال ايمان خويش دريافتند كه سرنوشت آنان در دنيا وآخرت به دست خداوند متعال است، پس بايستى از معصيت پروردگار پرهيز نمايد واز خداى بزرگ و هم چنين كيفر الهى ترس و هراس داشته باشند و براى كسب ثواب به اعمال نيك روى آورند.

(از پروردگار خويش پروا كنيد). پس اگر خواستار انجام يا ترك عملى از اعمال خود بوديد حتماً از معصيت خداوند متعال پرهيز نماييد و به عمل خويش نظر كنيد كه آيا باعث خشنودى خداوند خواهد شد يا خير. زيرا كه رضايت خداوند تنها راه نجات شماست و هيچ راه نجات ديگرى در برابر انسان وجود ندارد; جز براى كسى كه خود را به وسيله «ريسمان محكم» به خدا متصل نموده وبه آن تمسك جسته باشد. (براى آنان كه در اين جهان نيكى كرده اند پاداش نيكوست). اگر در زندگى خويش نيكى كردن را سر لوحه ى اعمال خود قرار دهيد خداوند سبحان پاداش نيكى را به نيكى مى دهد. جالب است كه خداوند ميزان و مقدار پاداشى را كه براى بندگان در نظر گرفته است مشخص نمى كند، تا بندگان به خود او روى آورند و در پاداش الهى طمع نمايند; كه در اين صورت خداوند نيز پاداش بهترين اعمال ما را به بهترين شكل خواهد داد.

(و زمين خدا فراخ است) در اين قسمت از آيه خداوند مى فرمايد كه اگر در نقطه اى از اين كره خاكى عرصه بر شما تنگ گرديد و همه درها براى طاعت و فرمانبرى خداوند به روى شما بسته گشت پس حتماً جايى در سرزمينى ديگر وجود دارد كه درهاى اطاعت و عبادت خداوند متعال را به روى شما باز خواهد نمود. بنابراين اگر شما قادر به اطاعت و فرمانبرى از خداوند متعال در سرزمينى ديگر باشيد بر شماست كه ازجايى كه عرصه اطاعت از خداوند بر شما تنگ است مهاجرت نماييد، تا ديگران نتوانند به وسيله فشارها وسخت گيرى ها شما را مجبور به معصيت و نافرمانى از خالق هستى كنند.

بنابراين اگر فردى در محيطى يا در سرزمين خود و در ميان دوستان خويش زندگى مى كند و آن محيط به او فشار مى آورد تا از راه راست و صراط مستقيم منحرف شود بر او واجب است كه به محيطى ديگر مهاجرت كند; جايى كه ناپاكى هاى محيط زندگانى او را نداشته باشد و به او كمك كند كه بر دين خود استقامت و پايدارى نمايد. زيرا كه خداوند زندگى اجتماعى آن فرد را در چارچوب معين و مخصوصى محدود نكرده است. اين بدان معناست كه خالق هستى زندگى اجتماعى انسان را به وسعت تمام هستى معين فرموده است. (و زمين خدا فراخ است). پس مى توان گفت هر فردى كه در نتيجه مهاجرت از سرزمينى به سرزمين ديگر يا انتقال از محيطى به محيط متفاوت احساس فشار وسختى كند، بايد صبر نمايد. حتى اگر در محيط جديد با فشارهايى مواجه شود ويا در نتيجه اين انتقال با آن فشارها وارد مبارزه گردد و دورى از شهوات حرام را تحمل نمايد وى بايد بر اعصاب خود مسلط باشد و شهوات و بعضى از نيازهاى خود را كنترل نمايد; حتى در صورتى كه تمام عواطف و احساسات خود را در اين راه به كار بگيرد و صبر پيشه نمايد، ولو اينكه تمام راه هاى برطرف نمودن گرسنگى و تشنگى آن شخص او را به خوردن و آشاميدن حرام فرا خوانند و اگر نيازها و پيوندهايش بر آن شدند كه وى را به ورطه حرام بكشانند، باز هم بايد صبر را مايه ى زندگى خود قرار دهد، كه جزاى بردبارى نزد خداوند متعال بدون حد و مرز است:(همانا به شكيبايان مزدشان تمام و بى شمار ـ يا بى حسابرسى و بازخواست ـ داده خواهد شد.) خداوند متعال به شما مى فرمايد كه ساعتى را صبر كنيد تا عمرى خوشبخت شويد; پس بندگان(حقيقى) خدا بايد سختى ها، فشارها و محروميت از مال، شهوت ها و دورى از موقعيت هاى گناه آلود را تحمل نمايند.

حال سؤال اين است كه اگر شما توانستيد نسبت به صبر و شكيبايى خود پاى بند بمانيد، پاداشى كه خداوند متعال در مقابل اين صبر به شما مى دهد چه پاداشى خواهد بود؟

پر واضح است كه اجر الهى پاداشى بدون حدّ و مرز است; و خداوند متعال آن گاه كه هيچ پاداشى جز پاداش او و هيچ عنايتى جز عنايت او و هيچ رحمتى جز رحمت او وجود ندارد پاداش خود را بدون حساب به بنده خويش عطا خواهد نمود.

ممكن است كه شما محروميت و سختى ها را براى مدت زمانى محدود تحمل كنيد و ليكن افق سعادت و شادمانى روحى بسيار گسترده و پر فروغى در انتظار شما خواهد بود. پس اگر ساعتى را صبر نماييد جاودانگى در جوار رحمت خداوندى در انتظار شما خواهد بود.