اين كه لجبازى كودك مذكور موروثى است و نمى توان سرشت و طبيعت او را تغيير داد، گمانى است كه از نظر علوم تربيتى غلط و بى پايه است; و اين تنها مى تواند نشانه ى عدم بردبارى و خويشتندارى والدين در تربيت اين كودك مى باشد.
در چنين حالتى بر والدين واجب است كه به شناخت دلايل و اسباب واقعى كه باعث بروز چنين رفتار لجوجانه اى از كودك مى شود مبادرت ورزند. كه اين نكته باعث بررسى عوامل خانوادگى و محيطى كه بر روى شخصيت اين كودك تأثير مى گذارند خواهد شد.
هم چنان كه ما بايد با به كارگيرى بهترين روش هاى فكرى و عقلى و نيز گشاده رويى براى بهسازى افكار و انديشه هاى كودك و براى حل مشكلات او تلاش كنيم. شكى نيست كه چنين رفتارى به صبر و حوصله زيادى نيازمند است، تا بتواند مثمر ثمر واقع گردد.
در اين راستا والدين به مربيان متخصص كه خود داراى صفات شايسته اى باشند نيازمندند. بويژه اين كه برخورد و تعامل با كودكان از جمله وظايف مهم و دشوار است.
در حقيقت دنياى كودك دنيايى ناشناخته است و او داراى تجربه اى اندك است. در اين صورت مهم ترين مسأله يافتن كليدى است كه از طريق آن به انديشه ى او راه يابيم و او را به گونه اى تغيير دهيم كه قادر باشد افكار و انديشه هاى مختلف را درك كند. اگر زمان كافى و شيوه هاى مناسب براى تربيت وى به كار گرفته شود ممكن است به نتايج مثبتى نيز دست بيابيم.