خداوند متعال مى فرمايد: ( قل أمرَ ربى بالقسطِ و أقيموا وجوهكم عند كل مسجد و ادعوهُ مخلصين له الدين كما بدأكم تعودون )(اعراف/29)، «بگو: «پروردگارم به دادگرى فرمان داده است و ] اينكه [ در هر مسجدى روى خود را مستقيم ] به سوى قبله [ كنيد، و در حالى كه دين خود را براى او خالص گردانيده ايد وى را بخوانيد، همان گونه كه شما را پديد آورد ] به سوى او [ بر مى گرديد.»» در اين آيه ى شريفه خداوند متعال ما را به حضور در مساجد دعوت مى كند به اين اعتبار كه مساجد جايگاه هاى عبادت هستند. خداوند از ما مى خواهد كه مساجد را تعمير كنيم تا بتوانيم در آن ها با نماز، قرائت قرآن و دعا، به عبادت بپردازيم. مساجد كه خانه هاى خداونداند; حتى براى كسب علم و آگاهى نيز جايى مناسب تلقى مى شوند.
در دعا مى گوييم: « و قد أوجبت لِكل ضيف قِرَى و أنا ضيفك فاجعل قراىَ الليلة الجنة يا وهاب الجنة »، «و براى هر ميهمانى ضيافتى نيك مقرر كردى و من ميهمان توام; پس امشب، ضيافت مرا بهشت قرار ده، اى بخشنده ى بهشت.»
بنابراين وقتى وارد مسجد مى شويم; مثل اين است كه از درِ خانه ى خداوند، وارد شده ايم. از اين رو در احاديث وارد شده است كه پيامبر(ص) يا برخى از ائمه(ع) هنگامى كه وارد مسجد الحرام يا مساجد ديگر مى شدند، مى فرمودند: « مسكينك ببابك، ضعيفك ببابك، فقيرك ببابك » . بنابراين، تو وارد خانه ى خدا شده اى و خداوند در خانه اش به تو خوش آمد، مى گويد، و از تو مى خواهد كه او را مخلصانه بخوانى; اين امر ايجاب مى كند كه در مسجد پرحرفى، شوخى و خنده حاكم نشود و سزاوار است، فضاى معنويى كه عبادت مؤمنان را به سوى پروردگار بالا مى برد، حاكم شود.
از اين دعوت الهى، در مى يابيم كه بايد در مساجد بيشتر حضور بيابيم; چون مساجد محل نزول رحمت الهى، استجابت دعا و نزديك شدن به خداوند است; به ويژه مساجدى كه در آن ها كارهاى معنوى و اجتماعى صورت مى گيرد; زيرا انسان از آن ها با چنان ذخيره ى معنوى و فكرى اى بيرون مى آيد كه روحش را لبريز ] از ياد خدا [ مى كند، او را به خدا نزديك مى نمايد، فرهنگش را تغذيه مى كند و زندگى اش را استوارى و ثبات مى بخشد.
در اين زمينه، حضور در نماز جماعت و جمعه، مهم تر است. احاديثى از پيامبر(ص) و ائمه(ع) وارد شده است كه اگر نماز جماعت از ده نفر بگذرد، ثواب آن را جز خداوند كسى نمى تواند بشمارد. درباره ى نماز جمعه در حديث آمده است: « ما مؤمن مشى فيه الى الجمعة إلا حفف الله عنه اهوالَ يوم القيامة » ، « هيچ مؤمنى نيست كه به سوى نماز جمعه روى آورد، مگر اينكه خداوند، ترس هاى روز قيامت را بر وى كم كند.»
در مقابل، شيطان به برخى از ما با اين وسوسه نزديك مى شود كه: چرا به مسجد مى روى، در خانه ات نماز بگذار. برخى به اين وسوسه تن در مى دهند; حتى ديگرى را نيز از رفتن به مسجد باز مى دارند. اين كار مخالف دستور رسول اسلام(ص) است كه به حضور مردم در مساجد براى اقامه ى نماز جماعت با مسلمانان سعى بليغ داشتند. همان طور كه در سيره ى آن حضرت آمده است، ايشان روزى اين گونه سخنرانى كردند: « ما بال جماعة لا يحضرون معنا فى المسجد صلاتنا، لهممتُ أن أُرسلَ إليهم ناراً تحرقهم فى بيوتهم »، اين سخن بر شدت توجه پيامبر(ص) به نماز و مؤمنين دلالت دارد; چون آن حضرت به اجتماع مسلمانان در مقابل خداوند اشتياق داشتند; زيرا اين اجتماع در پاك كردن دل هاى شان از كينه و دشمنى نقشى والا دارد و مسلمانان بدين وسيله در برابر خداوند احساس برادرى مى كنند. خداوند از آنان مواظبت و برادرى ايمانى را در بين شان ايجاد مى كند و فرصت شناخت و تعميق رابطه و نزديك شدن به يكديگر را گسترش مى دهد.
اگر اين پاداش كسى باشد كه در مساجد حضور مى يابد و در نماز جمعه و جماعت مسلمانان شركت مى كند، پس چه عذابى در انتظار كسى ست كه مانع حضور مردم در جمعه و جماعت مى شود؟ برخى از مردم بر اثر وسوسه هاى شيطانى، از مواردى خاص، عقده به دل مى گيرند; بنابراين مردم را از رفت و آمد به مسجد نهى مى كنند; در اين صورت، انسان به ميزان ثوابى كه از حضور در نماز جمعه و جماعت و رفت و آمد در مسجد به دست مى آورد، خداوند او را به خاطر باز داشتن مردم از رفتن به محل هاى نزول رحمت الهى، مجازات مى كند; چون چنين افرادى، مانند كسانى هستند كه بخل مىورزند و مردم را به بخل امر مى كنند; بنابراين اگر او خود نمى خواهد به خداوند نزديك شود، چرا مردم را از اين كار باز مى دارد؟ خداوند متعال مى فرمايد: ( الذين يبخلون و يأمرون الناس بالبخل و من يتول الله فان الله هو الغنى الحميد )(الحديد/24)، «همانان كه بخل مىورزند و مردم را به بخل ورزيدن وا مى دارند. و هركه روى گرداند قطعاً خدا بى نياز ستوده است» و باز خداوند مى فرمايد: ( الذين يصدون عن سبيل الله و يبغونها عوجاً و هم بالاخرة كافرون )(اعراف/45)، «همانان كه ] مردم را [از راه خدا باز مى دارند و آن را كج مى خواهند و آنها آخرت را منكرند.»