بسم الله الرحمن الرحیم
12 صفر 1446 هـ ق برابر با 26 مرداد 1403 هـ ش و 16/08/2024 م
فرازهایی از سخنان و سیره عزتمندانه امام کاظم(ع)
مطالب مهم خطبه اول: مصائب امام کاظم(ع) / عزت امام کاظم(ع) / عزتمندی با وجود مظلومیت.
مطالب مهم خطبه دوم: مذاکرات دوحه / مسئولیت عربی و اسلامی / فشار بر ایران و مقاومت / اتحاد در برابر دشمن / آوارگان و خاطره پیروزی.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود میفرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» [الأنبياء: 73] صدق الله العظيم.
هفتم ماه صفر سالروز میلاد با سعادت امام هفتم ائمه اهلبیت(ع)، امام موسی بن جعفر کاظم(ع) بود. شیخ مفید در کتاب «الارشاد» به برخی از صفات آن حضرت اشاره کرده و گفته است: «موسی بن جعفر الکاظم(ع) در قدر و مقام بزرگوارترین فرزندان حضرت صادق(ع) بود و در مرتبه والاتر از آنان بود و آوازه بزرگواریاش بیش از برادران بود و در زمان آن حضرت باسخاوتتر و گرامیتر و خوشمعاشرتتر از او دیده نشد و در عبادت سرآمد مردم آن زمان و پرهیزكارترین آنان و در جلالت مقام و فهم و دانش برتر از همگان بود.»
مصائب امام کاظم(ع)
امام کاظم(ع) پس از رحلت پدرش امام صادق(ع) در بیست سالگی مسئولیت امر امامت را بر عهده گرفت و در تمام دوره طولانی امامتش که سیوپنج سال طول کشید، از ظلم حکام پیدرپی عباسی، رنج کشید که بدترین آن در زمان هارونالرشید بود که او را برای مدتی که طبق روایات مختلف هفت یا ده سال به طول انجامید، به سیاهچالهای زندانهای خود افکند.
هارونالرشید با وجود گستردگی حکومت و وسعت قلمرو آن، از آن حضرت میترسید. او همان کسی بود که به ابر میگفت: «هر جا که میخواهی برو، مالیاتت به سوی من برمیگردد.» زیرا امام(ع) در میان مردم از مقام و قدرت و جایگاه و حضور برخورد بود تا جایی که یکی گفت: «گمان نمیکردم که در روی زمین در آن واحد، دو خلیفه باشند تا اینکه موسی بن جعفر کاظم را دیدم».
اما این رنج، علیرغم دشواری آن، قدرت امام سلب نکرد و او را از ایفای نقش خود در مقابله با انحرافات فکری و اعتقادی و پاسخگویی به سؤالات در مورد توحید و صفات خداوند، دیدگاه اسلام به عقل و قیاس و مقابله با غلو و گسترش فساد که به حاکمان عباسی به گسترش آن کمک میکردند، بازنداشت.
اما امام علیرغم همه شرایط سختی که در آن قرار داشت، توشهای گرانسنگ از حدیث و فقه و تفسیر و مواعظ و سفارشها برای ما به یادگار گذاشت.
امروز با استفاده از این فرصت، به چند حدیث منقول از آن حضرت اشاره میکنیم:
مؤمن «باری به هر جهت» نیست
حديث اول: آن حضرت به يكى از اصحاب خود فرمود: «ولا تكن إمعة. فقد نهى رسول الله(ص) أن يكون الرَّجل إمَّعة؛ باری به هر جهت نباش که رسول خدا از آن نهی کرده است.» وقتی آن صحابی به او عرض کرد: باری به هر جهت چیست ای فرزند دختر رسول خدا؟ «قال: لا تقولن: أنامع الناس، وأنا كواحد من الناس. إنما هما نجدان: نجد خير، ونجد شرّ، فلا يكن نجد الشرّ احبّ إليكم من نجد الخير؛ فرمود: نگو: من هم مثل مردم و يكى از آنهایم. دو راه وجود دارد: راه خوب و راه بد. نباید راه بد، برايتان از راه خوب، دوستداشتنیتر باشد!»
در این سفارش، آن حضرت به او و ما متذکر میشود که پیرو و پژواک دیگران نباشیم و آنچه را که دیگران تکرار میکنند، بدون فکر و آگاهی و تفکر تکرار نکنیم، بلکه بر اساس ایمان و ارزشهای خود که ما را به خیر و صلاح(از هر جایی که میخواهد باشد) فرامیخوانند، بگوییم و عمل کنیم و از بدی و فساد (از هر جا که میخواهد باشد) دوری کنیم تا در محظوری (حرامی) که خداوند به آن اشاره کرده، نیفتیم. هنگامى كه فرمود: «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ * وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ».
تعامل مؤمن با زمان
حديث دوم: «اِجْتَهِدُوا فِي أَنْ يَكُونَ زَمَانُكُمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اَللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ اَلْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ اَلْإِخْوَانِ وَ اَلثِّقَاتِ اَلَّذِينَ يُعَرِّفُونَكُمْ عُيُوبَكُمْ وَ يُخْلِصُونَ لَكُمْ فِي اَلْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكُمْ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ اَلسَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى اَلثَّلاَثِ سَاعَاتٍ؛ تلاش كنيد كه وقت شما چهار ساعت باشد: ساعتي براي مناجات با خدا – برای ذکر و دعا و تلاش در راه او - ساعتي براي كار زندگي - این فرمایش به اهتمام به کار و عدم بیکاری و تنبلی اشاره دارد - ساعتي براي معاشرت با برادران و اشخاص مورد اعتماد كه شما را از عیبهایتان آگاه نمايند و از دل با شما خالص و يکرو باشند – به کسانی توجه داشته باشید که شما را آگاه کند - و ساعتي كه در آن براي لذتهای غيرحرام خويش خلوت كنيد و با اين ساعت، براي سه ساعت ديگر نيرو مییابید.»
انسان خودش را بهتر میشناسد
حدیث سوم: به یکی از یارانش به نام هشام بن حکم اشاره کرد و فرمود: «يا هِشامُ! لَوْ كانَ فى يَدِكَ جَوْزَةٌ وَ قالَ النّاسُ آنها لُؤْلُؤَةٌ ما كانَ يَنْفَعُكَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ آنها جَوْزَةٌ، وَ لَوْ كانَ فى يَدِكَ لُؤْلُؤةٌ وَ قالَ النّاسُ آنها جَوْزَةٌ ما ضَرَّكَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ آنها لُؤْلُؤَةٌ؛ اى هشام! اگر در دست تو گردويى باشد، ولى مردم بگويند كه گوهر است، حرف مردم سودى براى تو ندارد، وقتى خودت میدانی كه گِردوست؛ و اگر در دست تو يك لؤلؤ و گوهر باشد، ولى مردم بگويند كه گِردوست، وقتى خودت میدانی كه گوهر است، سخن مردم تو را زيان نمیرساند.»
در این حدیث امام(ع) اشاره میدارد که انسان نباید بر اساس آنچه مردم میگویند، خویشتن، توانمندیها و امکاناتش را ارزیابی کند، بلکه باید بر اساس آنچه از خود میداند و آگاهی دارد، خود را ارزیابی کند که در فرمایش امیرالمؤمنین(ع) آمده است: «لا يَغُرَّنَّكَ النَّاسُ مِن نَفسِكَ، فَإِنَّ الأَمرَ يَصِلُ إلَيكَ دونَهُم؛ مردم فريبت ندهند كه مسئوليت كارهايت به خودت متوجه است و نه به آنها.»
توصیه به قبول عذرخواهی
حديث چهارم: به پسرش اشاره كرد و فرمود: «يا بَنِيَّ، إنّي موصيكم بوصيّة من حفظها لم يضع معها؛ إن أتاكم آتٍ، فأسمعكم في الأذن اليمنى مكروهاً، ثمَّ تحوَّل إلى الأذن اليسرى فاعتذر، وقال: لم أقل شيئاً، فاقبلوا عذره؛ پسرم، به تو وصيتى مىكنم كه اگر کسی آن را حفظ كند، با وجود آن تباه نمیشود. اگر کسى نزد تو آمد و در گوش راست تو چیز ناخوشایندی گفت و سپس در گوش چپ تو عذرخواهى کرد و گفت: من چیزی نگفتهام، عذر او را بپذیر.»
و در وصیت دیگری به یکی از فرزندانش فرمود: «يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ أَنْ يَرَاكَ اَللَّهُ فِي مَعْصِيَةٍ نَهَاكَ عَنْهَا وَ إِيَّاكَ أَنْ يَفْقِدَكَ اَللَّهُ عِنْدَ طَاعَةٍ أَمَرَكَ بِهَا وَ عَلَيْكَ بِالْجِدِّ وَ لاَ تُخْرِجَنَّ نَفْسَكَ مِنَ اَلتَّقْصِيرِ فِي عِبَادَةِ اَللَّهِ وَ طَاعَتِهِ فَإِنَّ اَللَّهَ لاَ يُعْبَدُ حَقَّ عِبَادَتِهِ وَ إِيَّاكَ وَ اَلْمِزَاحَ فَإِنَّهُ يَذْهَبُ بِنُورِ إِيمَانِكَ وَ يَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَكَ وَ إِيَّاكَ وَ اَلضَّجَرَ وَ اَلْكَسَلَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِ حَظَّكَ مِنَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ؛ پسر عزيزم، مبادا خداوند تو را در گناهي كه از آن نهي فرمودهات، ببيند و مبادا تو را در عبادتي كه تو را به آن فرمان داده نيابد و بر تو باد كه تلاش كني و خويشتن را از كوتاهي در عبادت و فرمانبرداری خداوند بر كنار نداري؛ چرا كه خداوند آن گونه كه حق عبادت اوست، عبادت نمیشود؛ و از شوخي دوري گزين؛ زيرا آن، روشني ايمانت را بزدايد و از جوانمردي تو بكاهد و از بیقراری و بیحالی دوري گزين؛ زيرا آن دو، تو را از نصيب دنيا و آخرت، بازدارند.»
عزت امام کاظم(ع)
حديث پنجم: روايت شده است كه هارونالرشید خليفه عباسي به دنبال وزير خود يحيي بن خالد برمكي فرستاد و به او دستور داد كه نزد امام کاظم(ع) برود و به او بگوید: آماده است به شرطی که از او عذرخواهی کند، او را از زندان آزاد کند؛ اما امام(ع) امتناع کرد و به او فرمود: «ليسَ عندي ما يستوجبُ الاعتذار، اذهبْ إليه وقلْ له: إنَّ الأجلَ قريب، والحسابَ آت؛ من چیزی ندارم که مستلزم عذرخواهی باشد، نزد او برو و بگو: اجل نزدیک است و روز حساب میآید».
در زمانی ديگر به هارون پیام داد: «اعلم يا هارون، أنه لن ينقضي عنِّي يوم من البلاء، إلّا انقضى عنك معه يوم من الرَّخاء، حتّى نفضي جميعاً إلى يوم ليس له انقضاء يخسر فيه المبطلون؛ اى هارون بدان كه روز مصيبتى بر من نمیگذرد، مگر آنكه روزى از راحتی تو کاسته میشود تا اينكه همه به روزى برسيم كه پايانى ندارد و ستمكاران زیان خواهند دید.» این چه جلال و چه شکوه و چه قدرتی است؟!
این وضعیت را تصور کنید: امام زندانی است و پس از گذشت سالیان طولانی از زندانی شدن امام کاظم(ع) (آن هم در زندانهای آن زمان که در سیاهچالها و جاهایی تاریک و وحشتناک قرار داشتند) پیشنهاد خلیفه میرسد که از او عذرخواهی کند تا از زندان خارج شود و رنجش پایان یابد؛ اما محال است که امام این کار را انجام دهد. در برابر آنچه هارون از او میخواست، زندان انتخاب او بود و الگویش در این باره حضرت یوسف(ع) بود که فرمود: «السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ»(یوسف: 33). هنگامی که از او خواستند که از ایمان خود دست بکشد و آنگونه که آنها میخواهند رفتار کند.
از این رو هارونالرشید از ثبات و موضع و صبر امام ناراحت شد؛ چون تهديد و وسوسه در تغيير مواضع امام سودی نداشت. از این رو چنان كه در روايات آمده است تصميم گرفت كه در تاريكي زندان، به زندگي شریف آن حضرت خاتمه دهد.
عزتمندی با وجود مظلومیت
عزیزان، این امام کاظم(ع) است، این راه و تصویر اوست، در حالی که در زندان بود، رنج برد، درد کشید و ستم دید؛ اما در عین حال قوی و عزتمند بود و کلام حق و عدالت را بر زبان میآورد.
وفاداری ما به این امام تنها به ابراز احساسات و عواطف نسبت به آن حضرت با وجود اهمیت آن خلاصه نمیشود، بلکه باید در همان جایی قرار گیریم که ایشان و ائمه اهلبیت(ع) و رسول خدا(ص) قرار داشتند، همان گونه که آنان کوشیدند، ما کوشش کنیم و چنان که آنان فداکاری کردند، فداکاری کنیم و تجسم سیره و اخلاق آنها باشیم و این مطابق تصویری است که هنگام خواندن زیارتنامه به آن اشاره میکنیم:
«السَّلام عليك يا باب الحوائج إلى الله، موسى بن جعفر الكاظم، أشهَدُ أنَّكَ قَدْ بَلَّغتَ عَنِ اللهِ ما حَمَّلَكَ، وَحَفِظْتَ ما استَودَعَكَ، وَصَبرْتَ على الأذى في جَنبِ اللهِ، وَجاهَدْتَ في اللهِ حَقَّ جِهادِهِ حتَّى أتاكَ اليَقينَ». خدا ما را از پیروان و اقتدا کنندگان به آموزههای تو قرار دهد که همانا او مهربانترین مهربانان است.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا، شما و خودم را به همان چیزی سفارش میکنم که امام کاظم(ع) به یارانش توصیه میکرد و فرمود: «أُوصِيكُمْ بِالْخَشْيَةِ مِنَ اَللَّهِ فِي اَلسِّرِّ وَ اَلْعَلاَنِيَةِ وَ اَلْعَدْلِ فِي اَلرِّضَا وَ اَلْغَضَبِ وَ اَلاِكْتِسَابِ فِي اَلْفَقْرِ وَ اَلْغِنَى وَ أَنْ تَصِلُوا مَنْ قَطَعَكُمْ وَ تَعْفُوا عَمَّنْ ظَلَمَكُمْ وَ تَعْطِفُوا عَلَى مَنْ حَرَمَكُمْ وَ لْيَكُنْ نَظَرُكُمْ عَبَراً وَ صَمْتُكُمْ فِكْراً وَ قَوْلُكُمْ ذِكْراً وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلْبُخْلَ وَ عَلَيْكُمْ بِالسَّخَاءِ فَإِنَّهُ لاَ يَدْخُلُ اَلْجَنَّةَ بَخِيلٌ وَ لاَ يَدْخُلُ اَلنَّارَ سَخِيٌّ؛ شما را به خشيت از خداوند، در پنهان و آشكار، اندرز مىدهم و سفارش مىكنم؛ و (نيز) به عدالت در هنگام خرسندى و خشم و تلاش و كوشش در هنگام فقر و غنا و اين كه به آن كس كه از شما (دل) بريده است بپيونديد و از آن كه به شما ستم روا داشته درگذريد و به كسى كه از شما دريغ داشته مهربانى كنيد. نگاهتان عبرتاندوز باشد، سكوت و خاموشیتان انديشه، سخنتان ذكر و ياد (خداوند) و سرشتتان بخشش و سخاوت؛ چرا كه بخيل و تنگچشم به بهشت درنمیآید و گشادهدست و سخاوتمند به دوزخ نمىافتد.»
عزیزان، ما به فرمایشات امام کاظم(ع) به شدت نیاز داریم تا آگاهانهتر، مسئولیتپذیرتر و بازتر زندگی کنیم و در نتیجه بتوانیم با چالشها مقابله کنیم.
مذاکرات دوحه
از مذاکراتی آغاز میکنیم که در دوحه انجام میشود و امیدواریم به توافقی منتهی شود که به سلسله کشتارهای روزانهای که مردم فلسطین در معرض آن قرار دارند و دهها هزار شهید، مجروح و معلول به جای گذاشته و موجب تخریب ساختمانهای مسکونی، مدارس، دانشگاهها، بیمارستانها، مؤسسات دولتی و خصوصی و تمام نشانههای زندگی در نوار غزه شده است، پایان دهد.
مشخص شده است که از سوی مقاومت فلسطین برای موفقیت این مذاکرات تمایل وجود دارد و برای موفقیت آن مثبت اندیشی و انعطاف نشان داده است و هم چنین کشورهای دعوت کننده به مذاکره، در این باره تمایل وجود دارد.
اما میماند نگرانی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر دشمن. او اگر این روند را دنبال کند، از فشارهایی که دولت صهیونیستی در معرض آنها قرار دارد، کاسته میشود؛ چه از درون، از سوی رهبران سیاسی، نظامی و امنیتی و گروههای گسترده مردمی که به خاطر بسته شدن افق دستیابی به اهدافی که دلیل شعلهور شدن این جنگ بودند، خواستار توقف جنگ هستند یا از خارج که دولتها در مقابل مردم خود به تنگنا افتادهاند. مردمی که به خیابانها ریختهاند و خواستار توقف این جنگ فرسایشی هستند. ولی نتانیاهو نمیخواهد با آتشبس دائمی و باز کردن گذرگاهها برای رفع محاصره نوار غزه و اجازه دادن آزادی رفتوآمد در آن، اساسیترین حقوق مردم فلسطین را به رسمیت بشناسد؛ زیرا میخواهد با بازگرداندن اسیران، بدون دادن هیچگونه تضمینی برای توقف جنگ نابودگرانه، از طریق مذاکره به آن چیزی برسد که در میدان به دست نیاورده است.
شاید تفاوت در این باشد که ما شاهد دعوت دولت آمریکا برای انجام مذاکرات و ابراز تمایل برای موفقیت آن هستیم تا از یک جنگ گسترده منطقهای که منفعتی در آن نمیبیند، جلوگیری کند. البته حسابهای انتخاباتی هم وجود دارد؛ چون صداهای حمایت از مسئله فلسطین در داخل آمریکا بلند شده و دانشگاههای این کشور آن را ابراز کردهاند؛ اما در عین حال حمایت خود را از این رژیم در هر جنگی که بخواهد وارد شود، اعلام و به همین دلیل ناوهای جنگی خود را در دریا مستقر و همزمان کمک به این رژیم را از طریق قرارداد تسلیحاتی جدیدی به ارزش بیست میلیارد اعلام کرده است. طبیعی است که این حمایتها باعث شده است تا این رژیم در مذاکرات سرسختی نشان دهد و شاید هم برای تکمیل طرح خود از آن صرفنظر کند.
مسئولیت عربی و اسلامی
در این زمینه، مجدداً از کشورهای عربی و اسلامی میخواهیم که از انتخابهای مردم فلسطین در مذاکرات جاری به صورت فعال، تأثیرگذار و تعیینکننده حمایت کنند و آنها را در این نبرد تنها نگذارند و موقعیت آن را تقویت نمایند و از آنها حمایت کنند و در این جریان بیطرف نمانند. ما مطمئن هستیم که کشورهای عربی و اسلامی اگر متحد شوند و تصمیم بگیرند که این نقش را در قبال مردم فلسطین ایفا کنند، قادر به این کار هستند.
همانطور که قبلاً گفتیم، امروز تأیید میکنیم که اجازه دادن به رژیم صهیونیستی برای دستیابی به اهداف خود باعث خواهد شد که این رژیم بر ظلم و تجاوزات خود بیفزاید و در صورت اقتضای منافع، به هیچ کشور عربی و اسلامی رحم نمیکند.
فشار بر ایران و مقاومت
این در حالی است که فشارهای بینالمللی بر جمهوری اسلامی و مقاومت لبنان برای جلوگیری از پاسخ دادن به تجاوزات صهیونیستی ادامه دارد و به این منظور ناوگانها را بسیج کردهاند که هدفشان حمایت از این رژیم و ممانعت از اعمال حق طبیعی برای پاسخ دادن به تجاوز به امنیت و حاکمیت ملی آنها است.
اتحاد در برابر دشمن
به لبنان برمیگردیم، جایی که دشمن صهیونیستی به تشدید حملات خود و هدف قرار دادن غیرنظامیان ادامه میدهد و از سلاحهای جدید و پیشرفته استفاده میکند تا لبنانیها را به وحشت بیندازد و مقاومت را تحتفشار قرار دهد تا به نفع دشمن و به ضرر حاکمیت ملی لبنان امتیاز بدهد. آن هم در شرایطی که مقاومت مقابله به مثل میکند و اگر دشمن دست به هرگونه ماجراجویی علیه امنیت و حاکمیت ملی این کشور بزند، نوید شگفتیهای بیشتری را میدهد. این قضیه لبنانیها را به اتحاد و همبستگی در برابر حملات و ماجراجوییهای این رژیم فرامیخواند که واقعیت ثابت کرده است فرقی بین این شهر و شهر دیگر یا این طایفه و طایفه دیگر یا این مذهب و مذهب دیگر قائل نیست.
در اینجا ما از همه صداهایی که برای جلوگیری از دستیابی دشمن به اهداف خود برای ایجاد تفرقه در میان لبنانیها، چه در سطح طایفهای و چه در سطح سیاسی بلند شدند، قدردانی میکنیم.
آوارگان و خاطره پیروزی
بار دیگر خواستار همبستگی بیشتر برای مقابله با سنگینی بار آوارگان هستیم و از همه کسانی که بدون هیچ حسابی، قلب و خانه خود را به روی هموطنان خود باز کردند، تقدیر میکنیم. آنها اثبات کردند که با این ابتکارات بالنده، حال وطن هنوز خوب است و به سطح اصالت ملی واقعی رسیده است. ما این اصالت ملی را بنیان بزرگی میدانیم که دوباره میهن را میسازد و به پیش میبرد تا با ایستادن در زمینی استوار و ثابت به مقابله با دشمن بپردازیم.
سرانجام باید عرض کنیم که چهاردهم آگوست، هجدهمین سالگرد پیروزی سال 2006 بود که لبنانیها توانستند اهدافی را که دشمن صهیونیستی به دنبال آن بود، خنثی کنند.
در این روز، مجدداً از لبنانیها میخواهیم که با تصاویر قهرمانی، شجاعت و فداکاری که از صفحههای نمایش، رادیو و وسایل ارتباطی آن زمان به نمایش درآمدند، خاطرات خود را تازه کنند. البته نه برای اینکه به این دستاوردها مغرور شویم یا بر اساس آنها زندگی کنیم یا آنها را وارد بازار درگیریهای داخلی کنیم، بلکه برای این که این امید را در وجود خود تقویت کنیم که در مقابل هر تهاجم جدیدی، پیروزی بر دشمن امکانپذیر است. برای این که آگاهی و احساس خود را نسبت به ضرورت حفظ دستاوردها بیفزاییم. این که از این دستاوردها غفلت نکنیم تا راهی برای دستیابی به دستاوردهای دیگر باشند.