در روز مبعث، باید به اسلام ملتزم باشیم
علامه مرجع سید محمد حسین فضل الله
ترجمه: محمدجمعه امینی
خداوند متعال در کتاب مجید خود میفرماید: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ».
هم چنین میفرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».
امروز بیست و هفتم ماه رجب است. روزی که در آن خداوند متعال پیامبر خود را برای ابلاغ رسالت به مردم و همان طور که در کتاب خود فرموده است: «هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىٰ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللهَ بِكُمْ لَرَؤوفٌ رَّحِيمٌ» بیرون بردن آنان از تاریکیها به سوی نور و روشنایی مبعوث به رسالت کرد.
دین اسلام نوری در خردهای مردم بود که توسط خرافات به تاریکی گراییده بودند و نور محبت در دلهای مردم بود که آکنده از کینه، دشمنی و نفرت شده بودند. اراده خداوند متعال بر این قرار گرفت که این دین در زندگی مردم بتابد تا آنها را به راه راست هدایت کند. پیامبر(ص) همان طور که خداوند به او آموخت، رسالت خود را آغاز کرد. او از چهل سال پیش از مبعوث شدن به رسالت، در غار حراء مشغول تأملات و عبادت بود. ولی خداوند کتاب را بر او نازل نکرد و جزئیات ایمان اعم از اوامر و نواهی را به او ابلاغ نکرد تا این که او را به رسالت مبعوث کرد: «وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا – همان طور که در برخی از تفاسیر آمده است منظور از روح همان قرآن است - مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ».
خداوند متعال به پیامبرش فرمود: «يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ * قُمْ فَأَنْذِرْ * وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ»، «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»، «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ».
وقتی پیامبر(ص) رسالت خود را علنی کرد، مردم یک نفر و دو نفر نزد ایشان میآمدند و اسلام میآوردند. همینها نیز دیگران را به دین اسلام دعوت میکردند. پیامبر خدا دشوارترین شرایط را در مکه تجربه کرد. چون مشرکان او و یارانش تحت فشار قرار داده بودند تا جایی که تعدادی از مسلمانان به حبشه مهاجرت کردند. پیامبر خدا نیز در موسم حج با رؤسای قبائل و عشایر دیدار میکرد و هنگام بازگشت از آنان میخواست که خویشان و بستگان خود را به سوی خداوند دعوت کنند. سپس برای تکمیل دعوت خود، به مدینه مهاجرت کرد. با این مهاجرت مشکلات آغاز شد. چون مشرکان جنگهای متعددی را علیه پیامبر به راه انداختند. اوج این جنگها نبرد احزاب بود که مشرکان کوشیدند اسلام را در نقطه آغاز خود از میان بردارند. ولی خداوند مؤمنان را از جنگ بینیاز کرد.
اما یهودیان بعد از این که با پیامبر پیمان بستند، با مشرکان متحد شدند. چون عادتشان این بود که بعد از میثاق بستن با خداوند، آن را نقض کنند. پیامبر خدا همه اینها را در راه رسالت تجربه کرد. ولی در عین حال تمام دردها و رنجها را به جان خرید. تا جایی که فرمود: «ما أوذي نبي مثلما أوذيت؛ هیچ پیامبری به مانند من اذیت نشد.» او در طول دوره رسالت، همه صدمات را تحمل کرد. چون مشرکان ایمان و اسلام را محاصره کرده بودند. آنها به هر جایی که دست مییافتند، میکوشیدند که مردم را از اسلام دور کنند. آنها با قدرت خود مردم را میترساندند که به اسلام نگروند. تا این که خداوند پیامبر خود را یاری کرد و فتح مکه اتفاق افتاد و مردم دسته دسته اسلام میآوردند.
پیامبر خدا(ص) توسط دین میخواست که اسلام را در جان مردم عمق ببخشد. از این رو هر از گاهی به آموزش و تربیت مردم میپرداخت و به تمام پرسشهایشان پاسخ میداد. در میان مردم مانند یکی از آنان میزیست و به همه مردم عشق میورزید: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ» قلبی نرم داشت و کینهای از کسی نداشت؛ حتی آنهایی که با او دشمنی کرده بودند. زبانی ملایم داشت و علیه هیچ کسی سخن درشتی از زبان او خارج نشد: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ».
پیامبر توانست یارانی پاکی را در خط اسلام تربیت کند. خداوند درباره اینان که استقامت کردند، به استقامت در راه اسلام ادامه دادند و دچار تبدیل و تغییری نشدند، میفرماید: «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ». پیامبر خدا میخواست جامعهای مبتنی بر محبت و صلح بسازد. طبق روایتی که از پیامبر خدا نقل شده است، آن حضرت فرمود: «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ؛ مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.» بنابراین جامعه اسلامی جامعهای است که مردم در آن با یکدیگر در صلح و سازش زندگی میکنند؛ بنابراین کسی با گفتار و رفتار خود به فرد دیگری تعدی نمیکند. تا جایی که خداوند متعال میان مؤمنان برادری ایجاد کرده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ – خداوند به آنان مسئولیت داده است که وقتی نزاعی در میانشان درگرفت، همه باید برای اصلاح دست به کار شوند - فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ».
از این رو باید جامعه اسلامی را آن گونه که پیامبر خدا میخواست و برای آن تلاش کرد، به وجود آوریم. باید جامعه اسلامی خود را مورد بررسی قرار دهیم که در آن تعصبات بیداد میکنند و هر روز با تعصبات شخصی، خانوادگی، حزبی، قومی و نژادی دست و پنجه نرم میکند. این وضعیت باعث شده است که مؤمنان متفرق و پراکنده شوند. خداوند از ما خواسته است که به ریسمان محکم الهی چنگ بزنیم. ریسمان محکم الهی همان اسلام و قرآن است. ولی متفرق شدیم. شروع کردیم به تکفیر یکدیگر. میبینیم که برخی از مسلمانان شیعه مسلمانان سنی و برخی از مسلمانان سنی مسلمانان شیعه را تکفیر میکنند. شروع کردیم به گمراه انگاری یکدیگر. به این ترتیب دچار مشکلات، درگیریها و جنگها شدیم. دشمنان خداوند اعم از کافران و مستکبران نیز این شکافها استفاده کردند و موانع تازهای در میان ما ایجاد کردند.
اسلام مایه اتحاد ماست. گواهی دادن به یگانگی خداوند و پیامبر حضرت محمد(ص) چیزی است که مسلمانان را با همدیگر متحد میکند. نماز – با وجود تفاوت در اجتهادهایی که درباره آن وجود دارد – مایه اتحاد مسلمانان است. چون ما نیز اگر چه در برخی از جزئیات نماز اختلاف داریم، در روز جمعه مانند سایر مسلمانان جهان که برای خدایشان نماز میخوانند، نماز میخوانیم. ولی نماز ما یکی است، قبله ما یکی است و در نتیجه خدای ما نیز یکی است و بر اساس پیامبر و سنت واحدی نیز عمل میکنیم. اگر در برخی از جزئیات عقیده و احکام نیز اختلافاتی داریم، خداوند میفرماید: «فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ – حال آن که مسلمان هستید و به خدا و پیامبرش ایمان دارید - فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ». کتاب خدا را بخوانید تا ببینید که درباره موارد نزاع چه میفرماید تا در مورد آن به اتحاد برسید. ببینید که پیامبر خدا چه میفرماید تا درباره آن به اتحاد برسید. چون پیامبر خدا از ما میخواهد که مانند یک پیکر باشیم: «إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى؛ اگر عضوی از آن به درد آید، باقی اعضا با شب بیداری و برافروختگی با آن همنوایی میکنند.»
خداوند از ما خواسته است که امت واحده باشیم. شاید مانند سایر مردم در برخی موارد اختلاف هم داشته باشیم، شاید در درون مذهب، دین و کشور واحد نیز اختلافاتی داشته باشیم، ولی کسانی که در برابر خداوند احساس مسئولیت اسلامی میکنند، کسانی هستند که در هنگام اختلاف نیز مسائل را با عقلانیت و منطق مورد بحث و گفتگو قرار میدهند. تمدن این است. تمدن این است که انسان متمدنی باشی؛ یعنی وقتی با من اختلاف داری و من با تو اختلاف دارم، با من گفتگو کنی و من با تو وارد گفتگو شوم. با من مناقشه کنی و من با تو وارد مناقشه شوم. فرمایش خداوند این است: «وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا – به اهل كتاب بگویید. با این که با این اهل کتاب خیلی فرق داریم - آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ». باید قلب، عقل و زندگی خود را تسلیم خداوند کنیم.
از این رو خداوند به انسان میگوید: اگر به اسلام وفادار هستی نه خودت، تعصبت و طایفهات؛ پس «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ». آیا میخواهی مردم را به سوی خداوند دعوت کنی و آنان را به خداوند نزدیک کنی؟ از فحش، دشنام و لعن دست بردار. از کینه و عداوت دست بردار. بر اساس انسانیت با مردم برخورد کن. از کلمات مناسب استفاده کن. از روشی استفاده کن که دلها و عقلهای مردم را به دست آوری. چون با زور میتوانی عقل مردم را تغییر دهی. اگر میخواهی بدانی که چگونه وارد عقل مردم شوی، باید بدانی که این سخن خوب است که عقل را تغییر میدهد. وقتی در پی جذب دلهای مردم هستی، باید بدانی که این روش خوب است که میتواند به دل نفوذ کند. چون امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ؛ با ريشه كن كردن بدى از سينه خود، بدى را از سينه ديگران ریشه کن کن.»
اسلام در این زمان با چالشهای بزرگی در عرصههای عقیده، احکام و جامعه روبروست. تمام کفر به مصاف تمام اسلام آمده است. اسلام هم باید به تمامی در برابر تمام کفر قد علم کند. از این رو باید اول خانواده خودمان را به اسلام دعوت کنیم. نباید خیال کنید که شما در قبال فرزندان، بستگان و همسران خود وظیفه مادی دارید. بلکه وظیفه ما این است که بدانیم چگونه خانواده خود را از آتشی که مردم و سنگها هیزم آن هستند، نجات دهیم. چه ارزشی دارد که زندگی دنیوی خوبی برای فرزند، همسر، برادر یا نزدیکانت فراهم کنی تا خوب بخورند و خوب بپوشند، اما وقتی به ملاقات خدایشان میروند جز زقوم نخورند، جز غسلین ننوشند و جز شعله آتش نصیبشان نشود. آیا فرزندان خود را دوست دارید؟ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ».
در روز مبعث باید خانواده خود را به پایبندی به اسلام و آشنایی با معارف اسلامی دعوت کنیم. باید اندیشه، گفتار و رفتار خود، برای یاری اسلام در جهان تلاش کنیم. با این کار میتوانیم مفید و ثمربخش، روز مبعث را جشن بگیریم. چون جسم پیامبر(ص) در میان ما نیست، اما رسالت او در میان ما هست.
در روز مبعث و روز اسراء و معارج که در آن روز خداوند خواست پیامبرش را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر دهد تا نشانههای او را ببیند، با پیامبرانش ملاقات کند و آن گونه که در برخی روایات آمده است و در مسجد الاقصی با آنان نماز بگزارد. خداوند خواست که پیامبر را به آسمان ببرد تا همه آفاق آسمانها و زمین را به او نشان دهد و عقل او را به روی تمام هستی بگشاید تا با اسرار هستی آشنا شود و به عظمت الهی پی ببرد.
در این روز شایسته است که ما نیز وسیع و گسترده در آشنایی با آیات الهی و اسرار آفرینش بکوشیم تا خداوند را بیشتر بشناسیم و همان طور که باید از مسجد الحرام حمایت میکنیم از مسجد الاقصی نیز حمایت کنیم؛ زیرا این کار بخشی از مسئولیتهای اصلی ماست. چون مسجد الاقصی محل نزول پیامبران است و مسجد الحرام نیز مسجدی است که شیخ الانبیاء آن را پایهگذاری کرده است و خداوند خاتم پیامبران را در آن مبعوث به رسالت کرده است. باید برای اسلام جشن بگیریم و برای اسلام تلاش کنیم. باید حول محور اسلام متحد شویم و در موارد اختلافی با همدیگر گفتگو کنیم نه این که در اختلافات وارد جنگ و کینهورزی شویم.
آرشیو خطبههای دینی سال ۲۰۰۰ م.