بسم الله الحمن الرحیم
حسن ظن به خداوند
۱۰ شعبان ۱۴۴۱ هـ برابر با ۱۵ فروردین ۱۳۹۹ هـ و ٣/٤/٢٠٢٠ م
متن زیر جهت ایراد خطبه جمعه مورخ 10 شعبان المعظم 1441، برابر با 15 فروردین ماه 1399 آماده گشته بود که متأسفانه به علت شیوع بیماری کرونا و جلوگیری از انتقال بیماری، نماز جمعه در این تاریخ برگزار نگردید...
بدین جهت متن خطبه جهت استفاده علاقه مندان منتشر می گردد:
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» صدق الله العظيم.
در زندگی پیامبران برخی فرازها وجود دارد که باید به آنها بپردازیم تا از این فرازها برای زندگی خود عبرت و درس بگیریم.
اعتماد به خداوند
سه مورد از این فرازها را انتخاب کردهایم. مورد اول، مربوط به وقتی است که خداوند به حضرت ابراهیم(ع) دستور داد تا همسرش هاجر و پسرش اسماعیل را از فلسطین به مکه ببرد. در حالی که در آن زمان مکه سرزمینی فاقد کشت و زرع، آب و حتی بشر بود. چون تا آن زمان پایههای خانه کعبه بالا برده نشده بود. حضرت ابراهیم(ع) در اجرای دستور الهی تردید به خود راه نداد و همسر و فرزندش را با خود برد و در آن سرزمین ساکن کرد و مقدار اندکی غذا و آب برایشان گذاشت. پیش از این که آن دو را ترک کند، همسرش هاجر دامن او را گرفت و به او گفت: چرا ما را در اینجا رها میکنی در حالی که کسی نیست مرا یاری کند یا به فرزند شیرخوارم کمک کند. نه غذایی است و نه آبی؟ ابراهیم(ع) به او فرمود: خداوند تو را از همه اینها کفایت میکند. هاجر در حالی که به خداوند ایمان داشت و به آن چه از سوی خداوند می رسید، رضایت داشت، گفت: در این صورت خداوند ما را تباه نخواهد کرد.
ابراهیم(ع) مکه را ترک کرد در حالی که به خدای خود حسن ظن داشت که او همسر و فرزندش را به حال خود رها نخواهد کرد و از آن دو مراقبت خواهد کرد. از این رو به این بسنده کرد که به درگاه خداوند این گونه دعا کند: «رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ».
چند روزی سپری نشده بود که آب تمام شد و مقدار کمی غذا باقی ماند. هاجر حیران و سرگردان شد و اسماعیل کوچک به ناله در آمد. در حالی که هاجر تک و تنها در صحرا مانده بود، ولی سخنان اطمینان بخش ابراهیم(ع) او را رها نمیکرد. این که خداوند برای او گشایشی ایجاد خواهد کرد. تا این که دور هفتم را تمام کرد و به کوه صفا برگشت و چیزی را پیش پاهای فرزندش دید. این آب بود که به امر پروردگار میجوشید. آب زمزم بود.
نجات حضرت موسی(ع) و همراهانش
در مورد دوم به داستان حضرت موسی(ع) میپردازیم. وقتی از ترس ظلم و ستم فرعون، به همراه قوم خود از مصر خارج شد، فرعون با سپاهیان انبوهش به تعقیب آنان پرداختند تا با زور آنان را به قلمرو خود بازگردانند. ترس و وحشت یاران موسی(ع) را فرا گرفت. تردیدی نداشتند که نابود خواهند شد و فرعون به آنان دست خواهد یافت. قرآن کریم وضعیتشان را چنین به تصور میکشد: «فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ». ولی حضرت موسی(ع) که اطمینان داشت خداوند بندگان مستضعف و ستمدیده خود را رها نمیکند، میفرمود: «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ». مردم نیز با زبان حال میگفتند: چگونه نجات پیدا میکنیم در حالی که دریا پیش روی و فرعون و سپاهانش پشت سر ما قرار دارند؟ در اینجا بود که گشایش الهی فرارسید و موسی(ع) با عصای خود دریا را شکافت. قوم موسی(ع) از دریا گذشتند و ستمگران نابود شدند. خداوند در اشاره به این رویداد میفرماید: «وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ».
بدحالی ایوب(ع)
مورد سوم به حضرت ایوب(ع) مربوط میشود. ما نیاز داریم که سرگذشت آن حضرت را یادآوری کنیم و از آن درس بگیریم. در تاریخ آمده است که خداوند به ایوب(ع) مال، فرزند و قدرت بدنی بخشید. ولی به دچاری بیماری بدنی شد که هفت سال طول کشید و از کار و حرکت بازماند. وضعیت به گونهای شد که به خاطر ترس از انتقال بیماری، مردم، نزدیکان و حتی زن و فرزندانش نیز از او دوری میکردند. همین طور تمام مال و ثروت خود را از دست داد. بعد از همه این مصائب، ایوب دست به دعا به درگاه خداوند برداشت. ولی با چه حالتی؟ آیا امیدوارانه دعا کرد یا طلب کارانه و خشمناک؟ «أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ». فقط به توصیف وضعیت خود: «أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ» و توصيف خدای خود بسنده کرد: «وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ».
چون او به انتخابهای خدا برای خود اعتمادی کامل داشت؛ بنابراین برای خداوند تعیین نکرد که چه چیزی میخواهد. از او شفا و تغییر حال خود را نخواست، به چیزی اشاره نکرد، بلکه همه چیز را به خداوند واگذار کرد. چون اگر خداوند مصلحت را در شفای او ببیند، او را می شفا میدهد و اگر مصلحت او را در تداوم همین حالت ببیند، او را در این وضعیت نگاه میدارد.
خداوند که همراه گمان نیک بنده خود است، این مدت را طولانی نکرد و ندای او را مورد اجابت قرار داد و شرایط شفا را برای او مهیا کرد. به او فرمود: «ارْكُضْ بِرِجْلِكَ» یعنی با پای خود به زمین بزن. چون ایوب ناتوان شده بود. خداوند از او خواست آن قدر که میتواند این کار را انجام دهد. وقتی به پای خود به زمین زد، خداوند به قدرت خود آبی برای او جاری کرد. سپس از راه وحی برای او پیام آمد: «هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ». ایوب معنای این ندا را دریافت؛ یعنی این آب مایه پایان یافتن همه دردها و رنجهای اوست؛ بنابراین با شستن تن در آب، بیماری از تن او رخت بربست، سلامتی به او بازگشت و از همه بیماریها شفا یافت. همه چیز مانند اول شد. بعد از آن ایوب به همراه همسرش به زندگی خود ادامه دادند و خداوند نیز فرزندان و نوادگانی به آنها بخشید. خداوند در این باره میفرماید: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآَتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ».
بنده به خداوند گمان نیک نمیبرد، مگر این که خداوند نیز همراه این گمان او میشود و به بنده خود گمان بد نمیبرد. خداوند در این باره میفرماید: «وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنْ الْخَاسِرِينَ».
عزیزان! مهمترین دروازهای که باید برای تحکیم روابط با خداوند بکوبیم، این است که دل خود را با گمان نیک به خداوند همراه کنیم؛ یعنی به خداوند اعتماد داشته باشیم. باید بیش از هر کس دیگری، حتی بیش از خودمان به خداوند اعتماد داشته باشیم. باید به رحمت، بخشش، احسان، فضل و عطای الهی اعتماد داشته باشیم. این که او برآورده کنند همه نیازها، برطرف کننده همه ناراحتیها و دفع کننده همه ترسها و بلاهاست. همه خوبیها و خیرات به دست اوست و او بر همه چیز تواناست.
باید حسن ظن به خداوند را تقویت کنیم
عزیزان! این موارد از زندگی پیامبران که به آنها اشاره داشتیم، همگی گویای یک چیز هستند و آن حسن ظن آنها به خداوند است. حسن ظن آنها ناشی از معرفتشان به خداوند است. چون هرگاه انسان خدای خود را به ویژگیهایی چون کمال، شأن والا، رأفت، رحمت، محبت به بندگان و خیرخواهی بشناسد، محبت به خداوند در وجود او تقویت میشود. امکان ندارد کسی خداوند را بشناسد، اما تسلیم امر و رهبری او نشود. خداوند نیز همراه گمان نیک کسی است که به او اعتماد کرده و به حکم و قضای او رضایت داده است. در حدیثی از پیامبر خدا آمده است: «وَالَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ، مَا أُعْطِيَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ شَيْئًا خَيْرًا مِنْ حُسْنِ الظَّنِّ بِاللهِ عَزَّ وَجَلَّ. وَالَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ، لَا يُحْسِنُ عَبْدٌ بِاللهِ عَزَّ وَجَلَّ الظَّنَّ، إِلَّا أَعْطَاهُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ ظَنّهُ، ذَلِكَ بِأَنَّ الْخَيْرَ فِي يَدِهِ؛ سوگند به خدايي كه معبودي جز او نيست، بهتر از گمان نیک به خداوند عزوجل به بنده مؤمن عطا نشده است. سوگند به خدايي كه معبودي جز او نيست، بندهای گمان نیک به خداوند عزوجل نبرد، مگر این که خداوند همان گمان را به او میبخشد. چون همه خيرها به دست اوست.»
از این رو عزیزان! باید در همه امور خود، از کوچکترین تا بزرگترین و دشوارترین کارها و از ابتلاها و چالشهای فردی، خانوادگی و شغلی تا جمعی و مرتبط با امت اسلامی، حسن ظن به خداوند را تقویت کنیم. هر قدر که امور دشوارتر شوند، ما باز هم به حسن ظن به خداوند نیاز داریم. این بحرانها عرصه آزمون حسن ظن به خداوند هستند. نکند که در یکی از این امتحانها مردود شویم. به ویژه در این مرحله که قرار داریم.
پرهیز از ناامیدی
باید از سقوط در دام ناامیدی بپرهیزیم. این که امید نداشته باشیم خداوند بعد از هر سختی آسانی و بعد از هر گرفتار، گشایشی قرار داده است. بپرهیزیم از این که در برابر مشیت الهی تسلیم نباشیم. متأسفانه برخیها وقتی گرفتار بلا میشوند، خداوند را مقصر میدانند. گویا خداوند آنان را هدف تیر بلا قرار داده است.
عزیزان! تحت هر شرایطی نباید بگذاریم که اعتماد به خداوند در وجود ما متزلزل و ضعیف شود. باید همیشه اعتماد به خداوند را در وجودمان پرورش دهیم. نباید به خداوند گمان بد ببریم که زیان میکنیم و پشیمان میشویم.
حسن ظن به خداوند یکی از بندگان خدا را واداشت که هنگام از دست دادن دخترش بگوید: به خدا سوگند! اگر مرا میان این که خداوند دخترم را به زندگی بازگرداند و این که به قضای الهی راضی شوم، مخیر بگذارند، من حتماً قضای الهی را انتخاب میکنم و چیزی بهتر از آن برای خود نمیبینم.
در حدیث آمده است: «يَا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنِ وَ إِنِّي إِنَّمَا أَبْتَلِيهِ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أُعَافِيهِ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَزْوِي عَنْهُ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا يَصْلُحُ عَلَيْهِ عَبْدِي فَلْيَصْبِرْ عَلَى بَلاَئِي وَ يَشْكُرْ نَعْمَائِي أَكْتُبْهُ مِنَ اَلصِّدِّيقِينَ عِنْدِي إِذَا عَمِلَ بِرِضَائِي وَ أَطَاعَ أَمْرِي؛ اى موسى بن عمران! هيچ مخلوقى را نیافریم که نزد من از بنده مؤمنم محبوبتر باشد. براى اين كه او را به چيزى مبتلا و گرفتار مىكنم كه خير او در آن است و نيز او را به چیزی عافيت مىدهم كه خير او در آن است. آنچه براى او بد است از او دور مىگردانم براى آنچه خير او در آن است و من به مصلحت بندهام داناترم. پس بايد بر بلاى من صبر كند و بر نعمتهايم شكر كند و به قضاى من راضى باشد. اگر او به رضاى من عمل كند و امر مرا اطاعت كند من او را در نزد خود در شمار صديقان قرار مىدهم.»
در هر حالی باید این دعا ورد زبان و جاری در دلهایمان باشد: «یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیكَ أَمَلاً طَوِیلاً كَثِیراً إِنَّ لَنَا فِیكَ رَجَاءً عَظِیماً؛ پروردگارا، ما به تو آرزوی طولانى بسیارى داریم، ما را به تو امید بزرگى است.» «وَارْزُقْني الْيَقينَ وُحسْنَ الظَّنِّ بِكَ، وَاَثْبِتْ رَجاءِكَ في قَلْبي، وَاقْطَعْ رَجائي عَمَّنْ سِواكَ، حَتّى لا اَرْجُو غَيْرَكَ؛ و یقین و حسن ظن به خودت را روزی من بگردان و امیدت را در قلبم تثبیت کن و امیدم را از غیر خودت قطع فرما تا به غیر تو امید نبندم.» ای مهربانترین مهربانان.
بسم الله الرحمن الرحیم
موضع سیاسی
علامه سید علی فضل الله در سخنان روز جمعه خود به ارزش صبر، موقعیت صابران در زندگی و آنهایی که ابتلاءات زندگی را به فرصتی برای موقعیت یافتن نزد خداوند، تبدیل میکنند تا با این کار از توان بیشتری برای روبرو شدن با چالشهای زندگی برخوردار شوند، می پردازند.
سلاح مقابله با بیماری
ایشان اظهار داشتند که سلاح مقابله با این ویروس در اختیار همه است و آن ماندن در خانه، عدم اختلاط جز در موارد ضروری و رعایت همه روشهای پیشگیری است. هر چند که این کارها در راستای تمایلات، عادات و سلایق ما نباشد و برخی تنگناها و دشواریها را نیز بر ما تحمیل کند.
ایشان بار دیگر از همه خواستند به رعایت توصیهها و اقدامات مقرر شده ادامه دهند تا جلوی پیامدهای فاجعهای که در بسیاری از کشورهای دنیا روی داده است، گرفته شود. چرا که به خاطر بیتوجهی و بیمبالاتی مردم، این ویروس منتشر و از کنترل خارج شده و به فجایعی منجر شده است که هر روزه از طریق رسانهها شاهد آنها هستیم. این امر ایجاب میکند که بار دیگر تأکید کنیم ما از نظر دینی، اخلاقی، اجتماعی و انسانی مسئولیت داریم که به دست خود فاجعه درست نکنیم و گرفتار آن نشویم. چون همه میدانیم ما در کشوری به سر میبریم که به رغم همه توانمندیها، برای تحمل پیامدهای خطرناک ناشی از گسترش ویروس آمادگی لازم را ندارد. از این رو عرض میکنیم: به خاطر خودمان، دیگران و گروههای پزشکی که عهدهدار تحمل بار سنگین این وضعیت هستند، قدری صبر به خرج دهیم تا این بحران با کمترین خسارت سپری شود.
ایشان ضمن تشکر از تلاشهای نیروهای امنیتی، شهرداریها و همه فعالان این عرصه از آنها خواستند که در اجرای برنامههای عمومی و ممانعت از کسانی که به سلامتی خودشان و دیگران آسیب میزنند، شدت عمل نشان دهند.
تصمیم برای بازگرداندن لبنانیها
ایشان از تصمیم دولت لبنان برای بازگرداندن لبنانیهای سرگردان در اقصا نقاط دنیا به میهن و تحمل پیامدهای این تصمیم تشکر کردند و از دولت و همه نهادهای مسئول خواستند که تمام معیارهای لازم برای موفقیت این آزمون دشوار را در نظر بگیرند و نگذارند که این تصمیم به بمبی تبدیل شود که هر آن ممکن است در برابر بازگشت کنندگان و لبنانیها منفجر شود.
وضعیت فوقالعاده اجتماعی
ایشان اشاره داشتند که شاخصهای فقر و نیازمندی و حتی گرسنگی خود را بر عرصه اجتماعی تحمیل کرده است. این وضعیت باعث شده که توان مقابله با ویروس کرونا ضعیف شود و نیازمندانی که بسیار هم هستند، مجبور شوند برای تأمین نیازهای زندگی و نشان دادن اعتراض خود به عوامل بروز این وضعیت، در بسیاری از نقاط لبنان دست به تظاهرات و راهپیمایی بزنند و فریاد بزنند: نمیخواهیم اگر با کرونا نمردیم، از گرسنگی بمیریم.
ایشان تأکید داشتند که ضرورت دارند مثل وضعیت فوقالعاده پزشکی، وضعیت فوقالعاده اجتماعی هم اعلام شود. ایشان اظهار امیدواری کردند که بدون تبعیض، کمکهای مالی دولت به نیازمندان برسد و از اقدامات مؤسسات و افراد نیکوکار تقدیر و تشکر کردند. البته این خدمات کمتر از نیازهای وضعیت دشواری است که شهروندان از آن رنج میبرند و از آنها خواستند تلاش بیشتری برای حمایت از جامعه در برابر عواقب این بحران و گسترش فقر و نیاز انجام دهند.
چنددستگی دولت آسیبزاست
معظم له معتقدند که بروز چنددستگی در داخل دولت پیرامون میزان سهمیه گروهها از انتصابات، آسیب به سیمای دولتی است که با شعار دولت متخصصان و برآورده کردن خواستههای افکار عمومی به میدان آمده است. افکار عمومی منطق سهمیهبندی را که برخیها سعی در استفاده از آن در مدیریت دولت دارند، قبول ندارد و میخواهد که تعیینات بر اساس شایستگی، تخصص و امانتداری باشد نه تعهد به فلان گروه.
ایشان توجهها را به این نکته جلب کردند که شایستگان محدودیت پذیر نیستند و تأکید داشتند که این کشور پر از تواناییها و شخصیتهای قوی و مستقل است تا برای همه مردم و کشور کار کنند نه طوایف و طرفهای شریک در انتصابات. اگر ما خواستار اصلاح دولت و رعایت موازین قانونی در انتخابات هستیم، اینان شایستگی دارند. ایشان اقدام رئیس دولت مبنی بر استفاده از قرعه در تعیینات را برای جلوگیری از انفجار درونی دولت ستودند. آن هم در شرایطی که ما بیش از هر زمان دیگری به موضع واحد دولت برای مقابله با خطرات موجود و بازگشت به استفاده از موازین درست در انتخاب نیاز داریم.
ایشان اظهار امیدواری کردند که مسئله تعیینات طبق تصویری که ما برای میهن میخواهیم، جایگاه میهن را در داخل و خارج تقویت میکند و خواستههای شهروندان را برآورده میکند، دوباره مورد بررسی قرار گیرد. ایشان درخواست کردند که پیش از تعیینات، نگاه اصلاحگرانه ای تهیه و تدوین شود که اقتصاد تولیدی را احیا کند و خللهای اداری، قانونی و اخلاقی موجود در نهادهای مالی و بانکی کشور را درمان کند؛ زیرا در کنار اکثریت سیاسیون، این خلل مسئول فروپاشی اقتصادی و مالی کشور است که ما به آن رسیدهایم.
خطر تجاوزات صهیونیستی
ایشان اظهار داشتند که نقض حریم هوایی لبنان توسط رژیم صهیونیستی در راستای سیاستهای این رژیم برای استفاده از لبنان برای ضربه زدن به سوریه است. این امر برای تجاوز به لبنان و پیرامون آن خطرناک است. ایشان از همه کسانی که به حاکمیت ملی لبنان علاقهمندند خواستند که این اقدام دشمن را محکوم کنند و آمادگی مقابله با هرگونه تجاوزی را داشته باشند که ممکن است با سوء استفاده از مشغول بودن همه به بحران بهداشت و سلامت، علیه لبنان صورت بگیرد.