خطبه جمعه، 22 مرداد ماه 1400

مطالب مهم خطبه اول: سنت اختلاف / نفی روش دشنام‌گویی / شیوه ائمه(ع) در پاسخگویی و واکنش / لعن حرام است / تأثیر حرف خوب.

مطالب مهم خطبه دوم: پیامدهای برداشته شدن یارانه‌ها / مسئولیت جریان‌های سیاسی / مسئولیت جریان‌های سیاسی / ابراز خشم / جنجال بر سر مسائل حساس.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

5 محرم 1443 برابر با 22 مرداد 1400 و 13/08/2021 م

محترم دانستن اختلاف و پرهیز از بدگویی

 

مطالب مهم خطبه اول:سنت اختلاف / نفی روش دشنام‌گویی / شیوه ائمه(ع) در پاسخگویی و واکنش / لعن حرام است / تأثیر حرف خوب.

مطالب مهم خطبه دوم:پیامدهای برداشته شدن یارانه‌ها / مسئولیت جریان‌های سیاسی / مسئولیت جریان‌های سیاسی / ابراز خشم / جنجال بر سر مسائل حساس.

 

خطبه دینی:

خداوند سبحانه وتعالى می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا* يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ» [احزاب: 70-70] صدق الله العظيم.

 

سنت اختلاف

تفاوت یک امر طبیعی است و یکی از سنت‌های الهی در نظام خلقت است؛ بنابراین می‌بینیم که مردم از نظر دین، مذهب و عقیده، نگاه به مسائل، روش‌ها و جهت‌گیری‌هایشان تفاوت دارند؛ در حالی که اگر خدا می‌خواست مردم اختلاف نداشته باشند، آن‌هادچار اختلاف نمی‌شدند. این همان چیزی است که خداوند متعال به آن اشاره کرده است: «وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ* إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ» [هود: ۱۱۸-۱۱۹].

اما خداوند سبحان نمی‌خواهد که این اختلافات به فتنه، تنش و نزاع منجر شود. از این رو به شدت از مردم می‌خواهد تا مواظب سخنان و اظهارنظرهایشان در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی باشند و در گفتگوها و مناظره‌های خود از بهترین گفتار، بهترین گفتگو و بهترین برخورد با اهانت‌های دیگران استفاده کنند. در این مورد خداوند متعال می‌فرماید: «وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ» [اسراء: 53] و در آیه دیگری می‌فرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ *‏وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ» [فصلت: 34 - 35] و فرموده است: «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا» [بقره: 83].

خداوند انسان را از بیان سخنان تحریک آمیز و توهین آمیز نیز نهی کرده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَىٰ أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَىٰ أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ» [حجرات: ۱۱]، «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ» [انعام: 108] و در حدیث آمده است: «ليس المؤمن بِالطَّعَّان ولا اللَّعَّان ولا الفاحش ولا البَذِيء؛ مؤمن طعنه زن، لعنت كننده، بددهن و زشت گفتار نيست».

رسول خدا(ص) نیز در طول زندگی و تمام مراحل دعوت خود، علیرغم بدرفتاری‌هایی که دید، این رفتار را از خود نشان داد؛ بنابراین وقتی برای دعوت مردم به طایف رفت، آن رنج‌ها را متحمل شد و در بدترین شرایط قرار داشت،‌ به او گفتند که آن‌ها را نفرین کن. فرمود: «من لعنت کننده فرستاده نشده‌ام بلکه به عنوان رحمت فرستاده شده‌ام». او کسی است که می‌فرمود: «من برای کامل کردن مکارم اخلاقی فرستاده شده‌ام.»

آمده است که روزی فردی یهودی از کنار او عبور کرد و به او گفت: السام علیک (مرگ بر تو). با این خیال که بر پیامبر(ص) سلام می‌کند. پیامبر(ص) به گفتن این جمله بسنده کرد: «و بر تو باد».

در اینجا همسرش عایشه که شاهد ماجرا بود، شروع به لعن و نفرین این یهودی کرد. پیامبر به او فرمود: سخت نگیر. ما اهانت‌های او را این گونه تلافی می‌کنیم. «إنّ الرِّفقَ لَم يُوضَعْ على شيءٍ إلاّ زانَهُ و لا نُزِعَ مِن شَيءٍ إلاّ شانَهُ؛ ملايمت و مهربانى با هيچ چيز همراه نشد جز اين كه آن را آراست و از هيچ چيز برداشته نشد، مگر اين كه آن را زشت كرد.»، «إنَّ اللّه َرفيقٌ يُحِبُّ الرِّفقَ و يُعطِي على الرِّفقِ ما لا يُعطِي على العُنفِ؛ همانا خداوند ملايم و مهربان است و ملايمت را دوست دارد و به سبب ملايمت چيزهايى عطا می‌کند، كه با خشونت و چيزهاى ديگر عطا نمی‌کند.» رسول خدا(ص) این سخنان را نه از روی ضعف، بلکه از روی قدرت بیان کرد. در حالی این سخنان را بیان داشت که در مدینه بود و در آنجا زمامداری و حکومت داشت.

 

نفی روش دشنام‌گویی

بنابراین هنگامی که خداوند متعال از شیوه رسول خدا(ص) برای گشودن و جلب دل‌های مردم سخن می‌گوید، می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» [آل عمران: 159] و فرمود: «وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ» [قلم: 4].

این همان چیزی است که علی(ع) در جنگ صفین بیان کرد. وقتی شنید که یارانش در واکنش به دشنام دادن شامیان به امام علی(ع) و یارانش، به آنان دشنام می‌دهند، خطاب به آن‌ها فرمود: «از آنچه درباره (دشنام‌گویی) شما به من رسیده است، دست بردارید. گفتند: مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمود: بلی؛ گفتند: مگر آن‌ها اهل باطل نیستند؟ فرمود: آری؛ گفتند: پس چرا ما را از شتم آن‌ها منع می‌کنی؟ فرمودند: دوست ندارم که شما اهل لعن و ناسزا باشید.»

اما به جای آن «اگر بدی‌های رفتارى آنان را بازگو می‌کردید و می‌گفتید: "سیره‌ی آنان چنين است و رفتارشان چنان است"، به سخن حق، نزدیک‌تر بود و در عذرآوری، رساتر و اگر به جاى لعن آنان و برائت جُستن از آن‌ها می‌گفتید: "بار خدايا! خون ما و آنان را حفظ كن، ميان ما و آنان را اصلاح كن و آنان را از گمراهى برَهان تا آن‌که حق را نمی‌داند بشناسد و آن‌که به گمراهى و دشمنى آزمند است، از آن بازایستد.»

 

شیوه ائمه(ع) در پاسخگویی و واکنش

همان‌طور که در فرمان امام صادق(ع) آمده است: «کونُوا لنا زَينا، ولا تَكُونُواعلَينا شَينا، قُولُوا لِلناسِ حُسنا، وَاحفَظُوا ألسِنَتَكُم، وكُفُّوها عنِ الفُضُولِ وقَبيحِ القَولِ؛ مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما. سخنان خوب به مردم بگوييد، زبان‌هایتان را نگه داريد و آن‌ها را از بیهوده‌گویی و سخنان زشت بازدارید.»

این همان چیزی است که یکی از زندیق‌ها نیز به آن اشاره کرده است. هنگامی که شنید یکی از اصحاب امام صادق(ع) به طرز ناشایستی پاسخ می‌گوید، گفت: "ای مرد! اگر از شاگردان جعفر بن محمد صادق هستی، او این گونه با ما صحبت نکرده و با دلیل‌های شبیه تو با ما مجادله نمی‌کند. او بیش از آن چه تو شنیده‌ای، از ما شنیده است، اما هیچ‌گاه به ما ناسزا نگفت و در پاسخ به ما از مرز انصاف خارج نشد. به درستی که او بردبار، باوقار، خردمند و استوار است."

این روش در کربلا از امام حسین(ع) نیز دیده شد. اگرچه آن مردم می‌خواستند او و یارانش را بکشند و منطق زشت و اهانت آمیزی داشتند، اما امام(ع) با توهین و اهانت مقابله نکرد، بلکه با کلمات خوب که می‌خواست با آن عقلشان را باز کند و روششان را اصلاح کند، به آنان پاسخ داد. به همین دلیل با آن‌هابه گفتگو پرداخت، آن‌ها را نصیحت و راهنمایی کرد و هرچند که مستحق حرف‌های ناپسند بودند، کسی نشنید که آن حضرت به آن‌هاحرف‌های زشت بزند.

 

لعن حرام است

این اصل همان چیزی است که علما در فتاوای خود به آن توجه دارند. آنان در دایره اسلامی و انسانی، دشنام دادن و لعن نمادهای دیگر مسلمانان و کسانی را که از نظر مذهب، اندیشه و موضع‌گیری متفاوت هستند، علیرغم تمام تفاوت‌ها و ملاحظاتشان، حرام کرده‌اند.

فتاوای آنان، نه به خاطر مدارا و همراهی با دیگران، بلکه به خاطر درکشان از منش و روش اسلام و آگاهی‌شان از معنای عمیق کلام خداوند متعال است که می‌فرماید: «لَّا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» [الممتحنه: 8] و ریشه در روش رسول خدا(ص) و ائمه(ع) و سیره، موضع‌گیری و سخنان آن بزرگواران دارد. آن‌هامی‌دانند که دشنام کارایی ندارد؛ زیرا دشنام به دشنام و لعن به لعن منجر می‌شود. ترس آن‌ها از پیامدهای دشنام‌گویی بر جامعه است و این همان چیزی است که ما امروز با چشم خود می‌بینیم.

 

تأثیر حرف خوب

در عصر فتنه‌ها، به کسانی نیاز داریم که فتنه‌ها را از بین ببرد، نه کسانی که برای فتنه‌ها زمینه فراهم می‌کنند، به کسانی نیاز داریم که قلب‌ها را آرام کنند، نه کسانی که به نفرت‌ها دامن بزنند و این تنها از طریق گفتمان عقلانی سازگار با معیارهای اسلامی و حرف‌های خوب که قلب‌ها را به هم نزدیک و رشته‌های وحدت را تقویت کرده و تنش‌ها و کینه‌ها را از دل‌ها برطرف می‌کنند، امکان‌پذیر است. ما با این روش ایمان خود را نشان می‌دهیم: «وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ؛ هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، باید حرف خیر بزند یا سکوت اختیار کند.» این همان چیزی است که خدا ما را به آن راهنمایی کرده است: «وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِيدِ» [حج: 24] و همان چیزی است که در دنیا می‌ماند و آثار آن در آخرت معلوم می‌شود: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» [ابراهیم: 24-25].

خدایا! ما را با آن چه صالحان را در برابر نفسشان یاری می‌کنی، کمک کن. خدایا! ما را از لغزشگاه‌های بدی، گودال‌های وسوسه و دعوتگران شرارت دور کن؛ زیرا تو عزیز حکیم هستی.

 

خطبه سیاسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به وصیت امام حسین(ع) توصیه می‌کنم که نزد برادرش محمد بن حنفیه به ودیعت نهاد. متن این وصیت چنین است:

«إنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَشْهَدُ أَنْ لاَ إلَهَ إلاَّ اللَهُ، وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُوَأَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، جَآءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ الْحَقِّ. وَأَنَّ الْجَنَّه وَالنَّارَ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَه ءَاتِيَه لاَ رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ إنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِي أُمَّه جَدِّي مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ. أُرِيدُ أَنْ ءَامُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَي عَنِ الْمُنْكَرِ، وَأَسِيرَ بِسِيرَه جَدِّي وَسِيرَه أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام. فَمَنْ قَبِلَنِي بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَهُ أَوْلَي بِالْحَقِّ وَمَنْ رَدَّ عَلَيَّ هَذَا أَصْبِرُ حَتَّي يَقْضِيَ اللَهُ بَيْنِي وَبَيْنَ الْقَوْمِ بِالْحَقِّ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ؛ به درستی که حسين بن علی گواهي می‌دهد كه هيچ معبودي جز خداوند نيست؛ اوست يگانه كه انباز و شريك ندارد؛ و به درستي كه محمد(ص) بنده و فرستاده اوست كه به حقّ از جانب حقّ آمده است؛ و اينكه بهشت و جهنّم حقّ است و ساعت قيامت فرامی‌رسد و در آن شکی نيست؛ و اينكه خداوند تمام كساني را كه در قبرها هستند برمی‌انگیزاند. من براي تفريح و تفرّج و استكبار و بلند منشی و فساد و خرابي و ظلم و ستم و بيدادگري قیام نکردم؛ بلكه براي اصلاح امّت جدم محمد(ص) خروج کردم. من می‌خواهم امر به معروف نمايم و نهي از منكر كنم؛ و به سيره و سنّت جدم و آئين و روش پدرم علی بن أبي طالب(ع) رفتار كنم. پس هر كه مرا بپذيرد و به خاطر حقّ قبول كند، پس خداوند سزاوارتر به حقّ است؛ و هر كه مرا در اين امر ردّ كند و قبول ننمايد، پس من صبر و شکیبایی پيشه می‌گیرم تا آنكه خداوند ميان من و ميان اين جماعت، حكم به حقّ فرمايد؛ و او بهترین داوران است.»

این وصیت حسین(ع) است. او این وصیت را نزد برادرش محمد بن حنفیه نگذاشت تا نزدش بماند، بلکه می‌خواست او آن را به شیعیانش برساند تا آنان نیز در طول زمان در هر جایی هستند، طرفدار اصلاح باشند و در مقابل فساد از هر کسی حتی اگر نزدیک‌ترین افراد به آن‌ها باشد، ایستادگی کنند.

با این کار آن‌ها به حسین(ع)، یاران و خانواده‌اش و خون‌های پاکی که در سرزمین کربلا ریخته شدند وفادار خواهند بود و بدین ترتیب برای مقابله با چالش‌ها قوی‌تر و توانمندتر خواهند شد.

 

پیامدهای برداشته شدن یارانه‌ها

از لبنان شروع می‌کنیم که پس از تصمیم رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر لغو یارانه‌های سوخت، با توجه به پیامدهای این تصمیم و آثار مخرب آن‌ که رنج لبنانی‌ها را در عرصه معیشت، زندگی و مؤسسات، افزایش می‌دهد، وارد مرحله جدیدی می‌شود. لبنانی‌ها پیش از برداشته شدن یارانه‌ها، توان تحمل این بار را نداشتند و از بابت افزایش قیمت دلار، کالا و دارو و کاهش خطرناک خدمات، به واسطه بحران‌ها در رنج و زحمت قرار داشتند.

این تصمیم بار دیگر نشان داد کسانی که در سطوح مالی یا سیاسی این کشور را اداره می‌کنند، چقدر مسئولیت‌پذیری اندک دارند و به رنج و درد مردم بی‌توجه هستند.

شاید نادرست باشد که بگوییم این تصمیم، ناگهانی و غیر منتظره بود. این تصمیم انتظار می‌رفت؛ زیرا همه می‌دانند آنچه در بانک مرکزی باقی‌مانده است، پس از رسیدن به ذخیره احتیاطی اجباری، دیگر برای تحمل بار این یارانه‌ها کافی نیست و همه می‌دانند که این یارانه‌ها به دست مستحقان نمی‌رسد؛ بلکه شرکت‌ها، قاچاقچیان و بازار سیاه از آن سود می‌برند؛ اما هیچ یک از این رهبران نقش خود را در چگونگی غلبه بر این معضل یا توانمندسازی شهروندان برای تحمل بار این تصمیم با افزایش دستمزد، تصویب کارت اعتباری، متوقف کردن افزایش مداوم نرخ دلار و قیمت کالا و خدمات ایفا نکردند.

 

مسئولیت جریان‌های سیاسی

از این رو از نیروهای سیاسی می‌خواهیم با بازنگری در این تصمیم به مسئولیت خود عمل کنند و به واسطه فساد یا سوءمدیریتشان یا عدم ایفای نقش خود در حل مشکلات مردم، پیامدهای کوتاهی‌ها و غفلت‌های خود و رساندن کشور به این وضعیت را به دوش لبنانی‌ها نیندازند. باید با ارائه راه حل، مسئولیت‌پذیر باشند، نه این‌که گلوله آتش را دردست لبنانی‌ها بگذارند یا آن‌ها را تنها رها کنند تا خودشان به تنهایی امورشان را مدیریت کنند یا در شرایط بحرانی کشور ناتوان باشند یا قربانی شوند؛ در حالی که مقامات و کسانی که در مناصب قدرت هستند با آنچه دارند یا اطرافشان را گرفته‌اند، در امان هستند.

کسانی که مسئولیت دارند نباید با تحت فشار قرار دادن مردم یا سوء استفاده از علاقه‌شان به امنیت کشور و نکشاندن آن به سمت هرج و مرج یا دامن زدن به نگرانی‌ها و ترس آن‌ها از انجام هر حرکتی بعد از رسیدن به کشور به این وضعیت یا امید بستن به بسیجشان در ابزار خشم و تن دادن به واقعیت، روی توان خود در بستن دهان لبنانی‌ها حساب کنند. آن‌ها باید از حمله گرسنه در صورت گرسنگی یا از حمله بیمار در صورت نیافتن دارو یا حمله کسانی که برق یا سوخت برای خودروها، کوره‌ها، بیمارستان‌ها و کارگاه‌های خود پیدا نمی کنند، بترسند.

 

ابراز خشم

در اینجا، در حالی که از لبنانی‌ها می‌خواهیم تا خشم و عصبانیت خود را از این تصمیم و پشت کردن رهبران مسئول درد و رنجشان ابراز کنند و به وعده‌های شیرین یا سیاست رام کردن که سیاستمداران لبنانی آن را خوب می‌دانند و به آن عادت کرده‌اند، دل‌خوش کنند، اما می‌خواهیم که حرکتشان آگاهانه و مسئولانه و به دور از بی‌برنامگی و واکنشگرایی باشد. نباید حرکتشان به ضرر دیگران باشند؛ مانند مسدود کردن جاده‌ها یا اختلال در کار مؤسسات دولتی و خصوصی.

همه این‌ها در حالی رخ می‌دهد که دولت موقت غایب است یا غایب نگه ‌داشته می‌شود و دولت موعود که باید کشور را از رنج‌ها رهایی بخشد، همچنان اسیر مباحثی است که برای آن‌ها حدود زمان و افق مشخصی وجود ندارد، گویا کشور می‌توان صبر کند، لبنانی‌ها در خیر و خوشی هستند، انگار فروپاشی وجود ندارد و حوادث امنیتی که داخلی‌ها و خارجی‌ها از آن بیم دارند، وجود ندارند.

ما امیدواریم صحبت‌های مثبتی که در مورد تشکیل دولت وجود دارند، واقعیت داشته باشند و این آغاز شکل‌گیری دولتی باشد که قادر باشد جلوی سقوط را بگیرد و از شدت بحران‌ها بکاهد.

 

جنجال بر سر مسائل حساس

در همین زمان، بحث داخلی بر سر بسیاری از مسائل ادامه دارد، آخرین مورد آن اتفاقی بود که پس از تجاوز اسرائیل رخ داد که مستلزم پاسخ مقاومت و بازتاب عواقب پس از آن بود.

در مواجهه با آنچه اتفاق افتاد، آنچه را که قبلاً در مورد طرح موضوعات حساس مانند مسئله مقابله با حملات دشمن گفته بودیم، مجدداً تأکید می‌کنیم: به آن اندازه که این موضوعات باید همیشه در نشست‌ها مطرح شود، نباید از طریق رسانه‌ها یا تریبون‌های مذهبی یا سیاسی به آن‌ها پرداخته شود تا دشمن صهیونیستی از این مناقشه سود نبرد یا باعث افزایش شکاف داخلی بین لبنانی‌ها نشود که از طریق وسایل ارتباطی یا رسانه‌ها شاهد آن بودیم که در چنین مواردی متأسفانه فاقد گفتگوی منطقی مناسب بودند.

ما بار دیگر بر ضرورت آگاهی از خطراتی که به وحدت داخلی آسیب می‌زنند، تأکید می‌کنیم؛ علیرغم اختلاف نظرهایی که ممکن است اتفاق بیفتد، لازم است روی حفظ وطن در برابر تهدیدات، وفاق صورت گیرد. ولی اهتمام همیشگی ما به سخن بهتر و گفتگوی بهتر است که خداوند به آن دعوت کرده است: «وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ» [اسراء: 53]، «وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» [نحل: ۱۲۵].