بسم الله الرحمن الرحیم
14 ربیع الثانی 1443 برابر با 28 آبان 1400 و 19/11/2021 م
داستان اصحاب سبت؛ خطرناکی حیلهورزی با اوامر الهی
مطالب مهم خطبه اول: چنددستگی پیرامون پایبندی / نزول عذاب / مجازات حیلهگران / شریک مفسد و ظالم / وظیفه امر به معروف / پرهیز از گناه.
مطالب مهم خطبه دوم:نزاع و تفرقه / چه کسی را انتخاب میکنید؟! / پیامدهای بحران با خلیج فارس / آتش سوزیها و سالگرد استقلال.
خطبه دینی:
خداوند سبحانه و تعالى میفرماید: «وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ * فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ» [البقرة: 65 – 66] صدق الله العظيم.
از جمله داستانهای مورد اشاره قرآن کریم که در سورههای متعدد به آن اشاره شده است، داستان اصحاب سبت است.
چنددستگی پیرامون پایبندی
این داستان به گروهی از یهودیان اشاره دارد که در روستایی در ساحل دریای سرخ زندگی و از طریق ماهیگیری امرار معاش میکردند و آنها را اصحاب سبت مینامیدند؛ زیرا به فرمان خداوند مبنی بر تعطیلی روز شنبه پایبند بودند تا این روز را وقف عبادت کنند.
با این حال، این التزام به مرور زمان منجر به افزایش ماهی در این روز (شنبه) شد. باعث شد که ماهیها روی سطح آب آمده و به ساحل نزدیک شوند. به طوری که گرفتنشان نیز آسان شود.
این امر برای آزمایش مردم این روستا بود و آنها را به سه دسته تقسیم کرد:
دسته اول: میخواستند تعداد زیادی ماهی بگیرند، ولی نمیخواستند در مقابل فرمان خداوند متعال مبنی بر عدم ماهیگیری در روز شنبه از خود نافرمانی نشان دهند، به همین دلیل حوضچههای بزرگی در ساحل ساختند و برای آنها دریچههایی به سمت دریا تعبیه کردند. در روز شنبه این راهها را باز میکردند تا پر از ماهی شود و شب برای جلوگیری از بازگشت ماهی به دریا دریچهها را میبستند و روز یکشنبه آنها را میگرفتند و تعدادی دیگر تورهایی را در روز شنبه میگذاشتند تا ماهیها در آن بیفتند، سپس روز یکشنبه پس از پر شدن از ماهی آنها را بیرون میآوردند و اگر از آنها در مورد علت تخلفشان از فرمان خدا مبنی بر عدم ماهیگیری در روز شنبه سؤال میشد، میگفتند: ما نافرمانی نکردیم. خداوند متعال به ما دستور داد که در روز شنبه صید نکنیم و ما نیز در این روز صید نمیکنیم و این کار را در روز یکشنبه انجام میدهیم.
دسته دوم: بر این باور بودند کاری که این افراد انجام دادهاند، فریبکاری در مورد دستور و مقاصد خداوند است. درست است که از نظر شکلی فرمان الهی را زیر پا نگذاشتند، اما در محتوا آن را نقض کردند و به همین دلیل عملشان را تقبیح کردند و از آنان خواستند که از این کار خود دست بکشند و به آنها در مورد عذاب و غضب الهی در صورت ادامه دادن به این کار، هشدار دادند.
دسته سوم: اینها که در اکثریت بودند، تصمیم به بیطرفی گرفتند و شریک کار حیلهگران نسبت به دستور الهی مبنی بر صید نکردن در روز شنبه نشدند؛ اما در کنار مخالفان این کار نیز نایستادند بلکه در این مورد سکوت کردند.
نزول عذاب
خداوند سبحان در مواجهه با این نافرمانی دوامدار و سکوت در برابر آن، عذاب خود را نازل کرد و در اشاره به خداوند فرمود: متعال به آن اشاره کرد: «فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ» [الأعراف: 165]. پس عذاب بر عصیانگران گناهکار نازل شد.
اما مایه شگفتی این است که عذاب فقط به نافرمانان گناهکار ختم نشد، بلکه شامل کسانی شد که بیطرف ایستادند و در برابر بدیهای این افراد سکوت کردند.
اما نوع عذابی که بر اینان نازل شد با عذابی که دامنگیر سایر امتها شد، متفاوت بود؛ زیرا خداوند متعال آنها را به صورت میمون درآورد. اینها نیز عمر زیادی نداشتند و تولید مثل نکردند و خداوند متعال سه روز بعد آنها را از بین برد: «فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ * فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ».
امروز به برخی از عبرتها و درسهای این داستان میپردازیم:
مجازات حیلهگران
درس اول: این داستان به خطرناکی حیلهگری در برابر اوامر و نواهی خداوند با هدف فرار از آنها و عذابی که دامنگیرشان میشود، اشاره دارد.
این هشدار در بیان رسول خدا(ص) هم آمده است که فرمود: «لا تَرْتَكِبُوا مَا ارْتَكَبَتِ الْيَهُودُ فَتَسْتَحِلُّوا مَحَارِمَ اللَّهِ بِأَدْنَى الْحِيَلِ؛ آنچه را یهودیان انجام میدادند مرتکب نشوید که با کوچکترین حیلهای حرام خدا را حلال کردند».
امام علی(ع) در صحبت از انحرافاتی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، به برخی از مظاهر این حیله اشاره کرده و فرموده است: زمانی برسد که شراب را تحت عنوان نبیذ حلال کنند تا بگویند که شراب ننوشیدهاند و رشوه را با عنوان هدیه حلال کنند در حالی که در حقیقت همان رشوه است و به ربا صورت بیع بدهند که در واقعیت ربا است.
از دیگر مظاهر آن طفره رفتن از خمس است. این که مالی را که خمس به آن تعلق میگیرد، به همسرش هبه کند و بعد از گذشت زمان خمس آن را پس بگیرد یا به زن خود فشار میآورد که از حق خود صرف نظر کند، سپس خود را بریء الذمه بداند که زنش از گرفتن مهریه خود صرف نظر کرده است.
این بدان معناست که التزام به اوامر و نواهی خداوند به ظواهر خلاصه نمیشود، بلکه باید اهدافی که امر و نهی برای آنها صورت گرفته است، تحقق یابند.
مشکل اصحاب سبت این بود که آنها فقط ظاهر قضیه را رعایت میکردند، اما هدفی را که این موضوع برای آن بود، در نظر نمیگرفتند.
شریک مفسد و ظالم
درس دوم: در برابر ظلم، فساد و انحراف نباید سکوت کرد؛ زیرا فرد ساکت شریک ظلم ظالم، فساد مفسد و انحراف منحرف است و او مشمول عذاب و خشم خداوند و رانده شدن از رحمت الهی میشود. از این رو دیدیم که خداوند سبحان تنها گناهکاران روز شنبه را عذاب نکرد، بلکه علاوه بر آنان و در همان سطح، کسانی را که در برابر انحرافشان سکوت کردند، نیز عذاب کرد. در این باره خداوند اشاره میدارد که فرد ساکت، شریک رفتار، گفتار، جنایت و فساد بدکردار، جنایتکار و فاسد است.
از این رو در حدیث آمده است: «لَتَأمُرُنَّ بِاَلمَعرُوفِ وَ لَتَنهُنَّ عَنِ المُنکَرِ أَو لَیَعُـمَّنـَّـکُمْ عـَذابُ اللّه؛ امر به معروف و نهی از منکر کنید وگرنه عذاب خدا همه شما را در برمیگیرد.» [1]
وظیفه امر به معروف
درس سوم: وظیفه امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر یک انتخاب برای انسان نیست، بلکه وظیفهای است که خداوند آن را بر عهده تک تک افراد و کل جامعه قرار داده است که خداوند میفرماید: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»(توبه: 71).
طبق آنچه در حدیث شریف آمده است، امر به معروف: «فَریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَاْمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تُرَدُّالْمَظالِمُ وَ تَعْمُرُ الاَْرْضُ وَ ینْتَصِفُ مِنَ الاَْعداءِ وَ یَسْتَقیمُ الاَْمْرُ؛ واجب بزرگی است که واجبات دیگر با آن بر پا میشوند. راهها امن میگردد و درآمدها حلال میشود و حقوق پایمال شده، به صاحبانش برمیگردد، زمین آباد میشود و حق از دشمنان گرفته میشود و کارها سامان میپذیرد.» [2]
امر به معروف سوپاپ امنیت جوامع است: «وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْهِمْ آَيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ» [القصص: 59].
برای تحقق این امر، اولاً باید از تمام ابزارهای مجاز برای انجام این وظیفه استفاده شود. در حدیث آمده است: «مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَراً فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ لَيْسَ وَرَاءَ ذَلِكَ شَيْءٌ مِنَ الْإِيمَانِ وَ فِي رِوَايَةٍ إِنَّ ذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ؛ هر آن کس از شما که منکری را ببیند، باید با اقدام عملی به مخالفت با آن بپردازد. اگر نتوانست، با زبان خویش جلوگیری کند. اگر نتوانست، در دل خویش آن عمل را انکار نماید و بعد از آن دیگر ایمانی نیست و در روایت دیگری آمده است که این ضعیفترین مراتب ایمان است.» [3]
ثانیاً: انسان در راه خدا از سرزنش و ملامت نترسد و در این راه نترسد که از روزی او کاسته شود یا اجلش نزدیک شود.
و در حدیث آمده است: «ألَا لا يَمنعنَّ أحدَكم هيبَةُ النّاسِ أنْ يقولَ الحقّ إذا رآه أو شهده، فإنَّه لا يُقرِّبُ من أجلٍ، ولا يُباعدُ من رزقٍ أنْ يقولَ بحقٍّ، أو يُذكِّرَ بعظيمٍ؛ مبادا ترس از مردم، كسى از شما را كه حق را ديده يا شاهد بوده، از گفتن آن بازدارد؛ زيرا حق گفتن، يا يادآورى امر بزرگ [آخرت] نه مرگ را نزديك میکند و نه روزى را دور میسازد.»
ثالثاً: هدف از امر به معروف، هدایت و کوتاه کردن عذر نزد خداوند متعال باشید. خداوند در قرآن در این گفتگو به این امر اشاره کرده است: «لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ» [الأعراف: 164].
مهم این است که ما وظیفهای را انجام دهیم و با آن پروردگارمان را خشنود کنیم و شاید کسی باشد که ولو بعد از مدتی، دلش به سوی حقیقت و ایمان باز شود. در این صورت ما از هدایتگران به سوی خدا و حق خواهیم شد و این پیروزی بزرگی است.
پرهیز از گناه
درس چهارم: همان طور که فرموده است: «فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ» [النّور: 63]، انسان پرهیز کند از این که پروردگارش او را در حال نافرمانی یا ظلم ببیند؛ زیرا خداوند از حال و جایگاه او آگاه است و در زمین و آسمان هیچ چیز بر خدا پوشیده نیست. خداوند مهلت میدهد، ولی غفلت نمیکند و عذاب او شدید است.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! من شما و خودم را به همان چیزی سفارش میکنم که امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر توصیه کرده است. فرموده است: «امْلِکْ حَمِيَّةَ أَنْفِکَ، وَسَوْرَةَ حَدِّکَ، وَسَطْوَةَ يَدِکَ وَغَرْبَ لِسَانِکَ؛ وَاحْتَرِسْ مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِکَفِّ الْبَادِرَةِ وَتَأْخِيرِ السَّطْوَةِ، حَتَّى يَسْکُنَ غَضَبُکَ فَتَمْلِکَ الاِخْتِيَارَ وَلَنْ تَحْکُمَ ذَلِکَ مِنْ نَفْسِکَ حَتَّى تُکْثِرَ هُمُومَکَ بِذِکْرِ الْمَعَادِ إِلَى رَبِّکَ؛ به هنگام خشم خویشتندار باش و از شدت تندى و تيزى خود بكاه و دست به روى كس بر مدار و سخن زشت بر زبان مياور و از اين همه، خود را در امان دار با ايستادن از دشنامگویی و به تأخیر افکندن قهر خصم تا خشمت فرونشیند و زمام اختيارت به دستت آيد؛ و تو بر خود مسلط نشوى مگر آنگاه كه بيشتر دغدغه تو بازگشت به سوى پروردگارت شود.» کنترل کننده همه این امور این است که همیشه به فکر جایگاه خود در برابر خداوند باشی که در برابر هر چیز کوچک و بزرگی باید پاسخگو باشی.
عزیزان! سفارش امام علی(ع) برای هر حاکم و مسئولی که در هر سمتی قرار دارد، این است که باید آگاهانه، مسئولیت پذیرانه و انسانی عمل کند. به این ترتیب کارها درست شود، موانع برطرف میشود و ما میتوانیم توانمندتر با چالشها روبرو شویم.
نزاع و تفرقه
از لبنان شروع میکنیم که در آن به دلیل بحران داخلی و شکاف شدید بین اجزای سیاسی یا طایفهای آن، بدون هیچ بارقه امیدی برای رفع وخامت موجود، بحرانها ادامه دارد. خارجیها نیز کشور را به حال رها خود رها کردهاند و اگر چیزی هم بدهند، فقط حالت مسکن دارد و همه منتظر روشن شدن موازنه قوا در کشور یا مذاکراتی که لبنان بخشی از آن خواهد بود یا درگیریهایی که ممکن است لبنان یکی از عرصههای آن باشد، هستند.
شاید بارزترین این بحرانها رنج و درد مردم لبنان از نظر معیشت و زندگی باشد؛ چرا که به دلیل افزایش شدید قیمتها وخامت اوضاع در این زمینه ادامه دارد که باعث شده لبنانیها نتوانند اساسیترین مایحتاج زندگی خود را مانند غذا، برق، حمل و نقل و بهداشت تأمین کنند و کار به جایی رسیده است که سلامتی، حیات و قدرت درمان مردم در معرض تهدید قرار گرفته است؛ بنابراین آنها اکنون قادر به تأمین دارو و درمان نیستند که پس از تصمیم نسنجیده برای لغو سوبسید دارو بدتر شده است.
متأسفانه همه اینها در حالی جریان دارد که هیچ گزینهای برای این که لبنانیها بتوانند بار این گرانیها را تحمل کنند، وجود ندارد؛ زیرا کارت اعتباری که قرار بود جایگزین سوبسیدها شود تا کنون اجرایی نشده است و ممکن است اصلاً اجرایی نشود. در حالی که اصلاح دستمزدها تا با حداقل نیازهای شهروندان تناسب داشته باشد، امکانپذیر نیست؛ زیرا این نگرانی وجود داشت که با این کار نهادهای دولتی و خصوصی از هم بپاشند و نتوانند به کار خود ادامه دهند و اگر افزایشهایی نیز صورت گرفته است، به ابتکار خود مؤسسات بوده است. در اینجا باید از نهادهایی که علیرغم شرایط سختی که تجربه میکنند، در کنار کارکنان خود ایستادهاند، قدردانی کنیم.
اما دولتی که باید تمام تلاش خود را برای رفع نیازهای شهروندان بسیج کند تا فرارسیدن زمان گشایش، فعالیتش را اگر نگوییم متوقف بلکه آهسته کرده است و امیدواریم که این گشایش خیلی زود باشد.
چه کسی را انتخاب میکنید؟!
به همه لبنانیها گفتهایم و میگوییم: شما باید امور خود را مدیریت کنید، خارهای خود را با ناخن خود بیرون بیاورید، با یکدیگر همکاری کنید تا با کمترین ضرر ممکن از این مرحله خارج شوید. میماند این نکته که در انتخابات آینده، فکر کنید که چه کسانی را برای پارلمان انتخاب میکنید و آینده خود و فرزندانتان را به دست چه کسانی میسپارید؟ چون اهمیت این انتخابات و میزان امید بستن به شما برای همه روشن شده است. مبادا از سوراخ کسانی که فساد کردند و کشور را به مرز فروپاشی رساندند گزیده شوید.
دوباره حرفهای شیرین یا کسانی که با غرایز طایفهای و مذهبیتان بازی میکنند، فریب نخورید. تسلیم وسوسههای مالی کسانی که در این شرایط سخت، از نیاز مردم سوء استفاده میکنند، نشوید که برخی در حال آماده شدن هستند تا از داخل و خارج از این ابزار استفاده کنند و گاوصندوق برای آن بازخواهند شد.
کسانی را انتخاب کنید که مطمئن هستید تلاش جدی خواهند کرد تا کشور را وضعیت رو به وخامت همه جانبه رها کنند، امین کشور هستند، کرامت انسانی، آزادی، استقلال و امنیت آن را حفظ میکنند و آن را به ابزار معامله و درگیری با دیگران تبدیل نمیکنند.
پیامدهای بحران با خلیج فارس
در همین حال، بحران سیاسی همچنان ادامه دارد و به دلیل عواقب ناشی از مواضع برخی کشورهای خلیج فارس، روی دولت نیز تأثیر گذاشته است. ممکن است اقدامات آنها به خروج سفرا یا توقف صادرات لبنان محدود نشود، بلکه ممکن است به اقدامات جدیدی بینجامد که درد و رنج لبنانیها را افزایش دهد.
امیدواریم که این اقدامات صورت نگیرد و خیرخواهان برای حل این بحران از درون و بیرون پیشقدم شوند. انتظار ما این است که کشور با منطق مجازات دسته جمعی مجازات نشود، بلکه با گفتگو که دریچه راه حل است، این قضیه حل شود. من کاملاً معتقدم لبنانیها با همه طوایف، مذاهب و تنوع سیاسی خود، در را نبستهاند. آنها اعلام کرده و اعلام میکنند که دستشان دراز است. هیچکس نمیخواهد تنش بین لبنان و خلیجفارس حاکم شود؛ زیرا همه خواهان بهترین روابط هستند.
آتش سوزیها و سالگرد استقلال
در رابطه با آتشسوزیهایی که هفته گذشته رخ داد و برخی از مناطق سرسبز لبنان به ویژه در جنوب را از بین برد و اموال مردم را در معرض تهدید قرار داد، درخواست میکنیم که جلو تکرار چنین آتشسوزیهایی گرفته شود و لوازم و ادوات لازم برای خاموش کردن سریع آنها فراهم شود.
در اینجا باید از نقش داوطلبان دفاع غیرنظامی و همه طرفهایی که علیرغم فقدان امکانات در کار اطفای حریق سهیم بودند، قدردانی کنیم.
سرانجام باید به روز استقلال بپردازیم که فرصتی برای ارج نهادن به کسانی است که به استقلال کشور و رهایی آن از زیر یوغ قیمومیت و اشغالگری کمک کردند و از همه لبنانیها میخواهیم متحد شوند تا این کشور در زمینه سیاست، اقتصاد و تصمیماتش آزاد، عزتمند و مستقل باقی بماند، رویکرد عربی و اسلامی و جهانی داشته باشد، بدون اینکه تابع دیکته یا ابزاری در دست دیگران باشد.
منابع:
[1] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج97، ص 85.
[2] ميزان الحكمة، محمدی ری شهری، ج3، ص 1943.
[3] جامع أحاديث الشّيعة، ج14، ص 401.