خطبه جمعه، 19 فروردین ماه 1401

مطالب مهم خطبه اول: جهاد اکبر / معنای جهاد با نفس / جهاد با نفس در احادیث / روزه و جهاد با نفس.

مطالب مهم خطبه دوم: رنج مردم و ناتوانی دولت / آیا فرصتی برای علاج وجود دارد؟! / موضوع انتصابات / موضوع انتخابات / عملیات تل آویو / سالروز شهادت شهید صدر.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

7 رمضان 1443 هـ برابر با 19 فروردین 1401 و 08/04/2022 م

نقش ماه رمضان در جهاد با نفس

 

مطالب مهم خطبه اول: جهاد اکبر / معنای جهاد با نفس / جهاد با نفس در احادیث / روزه و جهاد با نفس.

مطالب مهم خطبه دوم: رنج مردم و ناتوانی دولت / آیا فرصتی برای علاج وجود دارد؟! / موضوع انتصابات / موضوع انتخابات / عملیات تل آویو / سالروز شهادت شهید صدر.

 

خطبه دینی:

خداوند سبحانه و تعالى می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ * وَجَاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ» [الحجّ: 77 -78] صدق الله العظيم.

 

جهاد اکبر

هنگامی که مسلمانان از مأموریتی نظامی که رسول خدا(ص) فرستاده بود، بازگشتند؛ آن حضرت خطاب به اصحاب خود که از پیروزی به وجد آمده بودند، فرمود: «خوشا به حال مردمی كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بر آنان باقی مانده است. گفتند: ای رسول خدا! جهاد اكبر چیست؟ فرمود: جهاد و پیكار با نفس. سپس فرمود: أفْضَلُ الجِهاد مَن جاهَدَ نَفْسَهُ الّتي بينَ جَنْبَيهِ؛ برترین جهاد، [از آن] كسی است كه با نفسش كه در میان دو پهلوی اوست جهاد كند.»

رسول خدا(ص) نمی‌خواهد جهاد با جان و پول را کم اهمیت جلوه دهد یا وقتی آن را در زمره جهاد اصغر قرار می‌دهد، از ارزش آن کم کند؛ زیرا خداوند متعال بندگان مؤمن خود را به جهاد با جان و مال فراخوانده، آن‌ها را به انجام آن ترغیب کرده و آن را تجارتی سودمند با خود دانسته است و درباره آن فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ» [الصّفّ: 10 – 11] و فرموده است: «لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً» [النساء: 95].

و از علی(ع) روایت شده است: «الجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَهُوَ لِباسُ التَّقْوَى وَدِرْعُ اللهِ الحَصِينَةُ وَجُنَّتُهُ الوَثِيقَةُ‏؛ جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى اولياء خاص خود گشوده؛ جهاد جامه پرهيزگارى، زره استوار و سپر مطمئن خداست.»

اما رسول خدا(ص) با این حدیث می‌خواهد مقام جهاد با نفس و اهمیت آن را بالا ببرد؛ زیرا بدون آن نه جهاد نظامی حاصل می‌شود و نه جهاد مالی؛ زیرا انسان دست به فداکاری نمی‌زند، جانش را قربانی نمی‌کند و پولش را هم نخواهد داد، مگر پس از آنکه با نفس خود جهاد کرد و در برابر میل عشق به زندگی یا پول ایستاد. این جهاد با نفس است که از جهاد نظامی یا مالی در برابر دست‌اندازی‌های دنیا، منافع، غرور و تکبر حفاظت می‌کند و این جهادی است که در تمام مراحل زندگی و در طول زمان همراه انسان است.

 

معنای جهاد با نفس

جهاد نفس یعنی انسان با نفس خود مقابله کند و وقتی او را به نافرمانی خدا می‌خواند یا وقتی که به اطاعت خدا دعوت می‌شود، مانع تراشی می‌کند یا وقتی که در امتحانات و چالش‌ها متزلزل می‌شود و اگر نفس بدون سازندگی و کنترل رها شود، انسان را به پرتگاه‌های گمراهی، انحراف و هلاکت می‌اندازد، در مقابل آن ایستادگی کند.

قرآن کریم در اشاره به برخی چیزهایی که ممکن است از نفس صادر شود، می‌فرماید: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» [يوسف: 53] و در آیات متعدد پیامدهای دخالت نفس را به تفصیل بیان داشته است: «وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ» [النساء: 128]. پس نفس انسان را به بخل فرامی‌خواند و اگر انسان بخواهد راه خیر را در پیش بگیرد، مالی را ببخشد، تلاشی صورت دهد، عطایی انجام دهد، جلوی او را می‌گیرد و با انواع توجیهات تلاش می‌کند که او را از کار خیر منصرف کند. خداوند متعال در آیه دیگری می‌فرماید: «وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولاً» [الإسراء: 11]. نفس انسان را وا‌می‌دارد که با عجله حرف بزند، قضاوت کند، موضع‌گیری کند و تصمیم بگیرد. همه این‌ها باعث می‌شود انسان به خطاهایی گهگاه کشنده بیفتد.

خداوند متعال در آیه‌ای دیگر به اضطراب و تزلزل نفس در سختی‌ها و مصائب یا زمان قرار گرفتن در معرض آزمایش‌ها اشاره کرده، می‌فرماید: «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» [المعارج: 19 – 20] و وقتی خود را دارای ثروت، حاکمیت، مقام یا قدرت ببیند، طغیان می‌کند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى * أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى» [العلق: 6- 7] و همان طور که در این آیه شریفه آمده است: «إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّار» [إبراهيم: 34] صاحب خود را به ظلم و حتی کفر می‌کشاند. این نفس عامل همه مفاسدی است که می‌بینیم: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» [الرّوم: 41].

قرآن كريم اشاره می‌کند اولين جنايتي كه در زمين رخ داد و باعث شد كه قابيل پسر آدم، برادرش هابيل بی‌گناه را که احساس خود را در برابر برادرش این گونه بیان می‌دارد: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» [المائدة: 28] به قتل برساند، با تحریکات و وسوسه‌های همین نفس بود: «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ» [المائدة: 30].

همین نفس بود که باعث جنایت فرزندان یعقوب در حق برادرشان یوسف شد که او را به میان چاه انداختند. سپس گریان نزد پدر آمدند و ادعا کردند که گرگ او را خورده است. یعقوب هم با این تعبیر به فرزندان خود فرمود: «قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ» [يوسف: 83].

 

جهاد با نفس در احادیث

پس اگر انسان نفس خود را رها کند و نقش بایسته خود را در نظارت، پیگیری، محاسبه و تربیت نفس و گفتن کلمه «نه» در برابر آن در صورتی که از راه راست منحرف شده باشد، انجام ندهد، این نفس آثار و پیامدهای خطرناکی دارد.

از این رو احادیث شریف از انسان می‌خواهند که با نفس مثل دشمن و حریف برخورد کند. در حدیث آمده است: «جاهِدْ نَفْسَكَ عَلى طاعهِ اللّه ِ مُجاهَدةَ العَدُوِّ عَدُوَّهُ، وغالِبْها مُغالبةَ الضِّدِّ ضِدَّهُ؛ در راه طاعت خدا، با نفْس خود مبارزه كن همچون مبارزه دشمن با دشمنش و با آن گلاويز شو همچون گلاويز شدن حريف با حريفش.»

از رسول خدا(ص) روایت شده است: «أعدى عَدوِّكَ نَفسُكَ الَّتي بَينَ جَنبَيكَ؛ دشمن‌ترین دشمن تو، نفسى است كه ميان دو پهلويت قرار دارد».

خداوند متعال از انسان می‌خواهد که نسبت به نفس خود سهل انگاری نکند و در مقابله با آن از تمام سلاح‌های فکری و معنوی و زاد و توشه ایمانی که در اختیار دارد، استفاده کند و در برابر آن از صبر و شکیبایی یاری جوید و این همان چیزی است که خداوند متعال به آن اشاره فرموده است: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» [الشَّمس: 9 - 10].

روایات، جهاد و پیروزی بر نفس را نشان دهنده قدرت انسان می‌دانند. در حدیث آمده است: «جاهِدْ نَفْسَكَ عَلى طاعةِ اللّه ِ مُجاهَدةَ العَدُوِّ عَدُوَّهُ و غالِبْها مُغالبةَ الضِّدِّ ضِدَّهُ؛ فإنّ أقْوى النّاسِ مَن قَوِيَ على نَفْسِهِ؛ در راه طاعت خدا، با نفْس خود مبارزه كن همچون مبارزه دشمن با دشمنش و با آن گلاويز شو همچون گلاويز شدن حريف با حريفش؛ زيرا نيرومندترين مردمان كسى است كه بر نفْس خويش چيره آيد.»

از این رو زمانی رسول خدا(ص) گروهی از مردم را دید که در بلند کردن سنگ با هم رقابت می‌کنند تا نشان دهند کدام یک از آن‌ها قوی‌تر است، به آن‌ها فرمود: «آيا زورمندترين و قوی‌ترین شما را معرفى نكنم؟ عرض كردند: بفرماييد، اى رسول خدا! فرمود: أشَدُّكُم و أقواكُمُ الذي إذا رَضِيَ لَم يُدخِلْهُ رِضاهُ في إثمٍ و لا باطِلٍ و إذا سَخِطَ لَم يُخرِجْهُ سَخَطُهُ مِن قَولِ الحَقِّ و إذا قَدَرَ لَم يَتَعاطَ ما لَيسَ لَهُ بِحَقٍّ؛ زورمندترين و قوی‌ترین شما كسى است كه هرگاه خشنود باشد خشنودی‌اش او را به گناه و نادرستى نكشاند و هرگاه ناخشنود باشد از جاده حق‌گویی خارج نشود و هرگاه قدرت يابد آنچه را كه حق او نيست نستاند.»

قرآن کریم و روایات شریف جهاد با نفس را دریچه‌ای برای رسیدن به رضای خدا و ورود به بهشت دانسته‌اند: «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى» [النّازعات: 40 – 41].

و در حدیث آمده است: «جِهادُ النَّفْسِ مَهْرُ الجَنّةِ؛ جهاد با نفس كابين بهشت است.»

و در حديث آمده است: «جَاهِدْ شَهْوَتَكَ وَ غَالِبْ غَضَبَكَ وَ خَالِفْ سُوءَ عَادَتِكَ تَزْكُ نَفْسُكَ وَ يَكْمُلْ عَقْلُكَ وَ تَسْتَكْمِلْ ثَوَابَ رَبِّك؛ با شهوت خود مبارزه کن و بر خشم خود چیره شو و با عادت زشت خود مخالفت کن تا نفست پاکیزه و خردت کامل گردد و پاداش پروردگارت را به تمامی بخواه.»

و در حدیث آمده است: «اِملِكوا أنفُسَكُم بدَوامِ جِهادِها؛ با جهادِ پيگير با نفس‌هایتان بر آن‌ها مسلط شويد.»

 

روزه و جهاد با نفس

عزیزان! نبرد انسان با نفس آسان نیست؛ زیرا این نبرد با دشمنی نامرئی و نزدیک‌ترین کس به اوست. جنگی است که به زمان و مکان خاصی محدود نیست؛ بلکه وسعتی به طول عمر انسان و عرصه زندگی او دارد. همه این‌ها وظیفه انسان در رویارویی با آن را دشوار می‌سازد؛ ولی این وظیفه‌، ضروری و واجب است و گزینه‌ای غیر از آن وجود ندارد؛ زيرا بدون آن، انسان صاحب اختیار تصميم خود نخواهد بود و سرنوشت خود را در دنيا و آخرت تضمين نخواهد كرد. انسان زمانی قادر به جهاد با نفس است که تصمیم بگیرد و از ایمان، آگاهی، اراده، تأیید و راهنمایی خداوند متعال بهره‌مند باشد.

عزیزان! هدف خداوند از فریضه روزه این است که روزه کمکی به انسان در این نبرد باشد. نبردی که باید با نفس امارة بالسوء و چیزهایی که پشت آن مخفی شده‌اند، انجام دهد. پس نقش این فریضه طبق نقشه راهی که خداوند برای انسان ترسیم کرده، این است که انسان را بر هوای نفسش غالب کند، برای او اراده بسازد و قدرت بازدارندگی او را در برابر وسوسه‌هایی که انسان را به سوی حرام دعوت می‌کنند، تقویت کند. طوری شود که نفس نتواند او را به هرجایی که می‌خواهد ببرد؛ بلکه به جایی ببرد که خدا می‌خواهد. در این صورت انسان قوی‌تر و تواناتر و از کسانی خواهد شد که شایستگی پیروزی در نبرد زندگی، نبرد حق علیه باطل، هوی و هوس و انحراف را پیدا کند.

لذا از ما انتظار می‌رود که از این جایگاه با این فریضه برخورد کنیم تا زمانی که از این ماه بیرون می‌آییم و زمانی که از ما می‌خواهند تسلیم غرایز، شهوات، واکنش‌ها و تعصبات نفس شویم، برای جهاد و مقاومت در برابر نفس تواناتر شده‌ایم.

 

خطبه سیاسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! شما و خودم را به عمل به آنچه امام صادق(ع) در مورد فلسفه روزه فرموده است، سفارش می‌کنم. فرمود: «إِنَّمَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الصِّيَامَ لِيَسْتَوِيَ بِهِ الْغَنِيُّ وَ الْفَقِيرُ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْغَنِيَّ لَمْ يَكُنْ لِيَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَيَرْحَمَ الْفَقِيرَ لِأَنَّ الْغَنِيَّ كُلَّمَا أَرَادَ شَيْئاً قَدَرَ عَلَيْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُسَوِّيَ بَيْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ يُذِيقَ الْغَنِيَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِيَرِقَّ عَلَى الضَّعِيفِ فَيَرْحَمَ الْجَائِعَ؛ خداوند روزه گرفتن را واجب کرد تا به سبب آن توانگر و تهيدست برابر شوند؛ زيرا توانگر رنج گرسنگى را احساس نمی‌کند تا به تهيدست رحم كند؛ چرا كه توانگر هرگاه چيزى بخواهد می‌تواند آن را فراهم آورد. از اين رو خداوند عزّ و جلّ خواست تا ميان آفريدگانش برابرى ايجاد كند و رنج گرسنگى و سختى را به توانگر بچشاند تا بر ناتوان، دل بسوزاند و به گرسنه، رحم كند.»

عزیزان! امام صادق(ع) می‌خواهد یکی از بارزترین مفاهیمی را که خداوند به خاطر آن بندگان خود را به روزه دعوت می‌کند، روشن کند و آن مفهوم این است که ثروتمندان رنج فقرا، مستمندان و نیازمندانی را درک کنند که ممکن است در زندگی عادی خود احساس نکنند و آن‌ها را تشویق کند تا دست یاری و کمک به سویشان دراز کنند.

اگر این اتفاق بیفتد، روحیه همبستگی اجتماعی تقویت می‌شود. روحیه‌ای که خداوند می‌خواهد به منش و روش جامعه اسلامی تبدیل شود تا در برابر چالش‌ها قوی‌تر و توانمندتر شود.

 

رنج مردم و ناتوانی دولت

از لبنان آغاز می‌کنیم؛ جایی که رنج انسان در زمینه‌های معیشت و زندگی ادامه دارد و با توجه به پایین بودن حقوق و دستمزدها و وضعیت اقتصادی و مالی کشور، فشارها بر او برای به دست آوردن اولیه‌ترین مایحتاج زندگی اعم از غذا، نوشیدنی، دارو، برق، درمان و تأمین سوخت (وجود ندارد و اگر وجود دارد، قیمت‌های آن غیرقابل تحمل است) در حال افزایش است.

همه این‌ها با وجود دولتی روی می‌دهد که به دلیل عجز آشکار در توانمندی‌ها و امکانات، از انجام مسئولیت‌های خود در قبال شهروندان ناتوان است که این نیز ناشی از ادامه دادن سیاست‌های اتخاذ شده در مدیریت اموال عمومی، توانمندی‌های دولت، حیف و میل، فساد و سوء مدیریت و ذهنیتی است که در گذشته و حال بر صاحبان قدرت حاکم بوده و است. آن‌ها این سیاست‌ها را وسیله‌ای برای رسیدن به منافع شخصی و جناحی خود و اگر رشد کنند، برای تحقق اهداف و منافع فرقه‌ای خود می‌دانند. در حالی که آن‌ها خود را مسئول تأمین منافع کل کشور و منافع همه شهروندان نمی‌دانند.

آن‌ها همچنان اتکایشان به مذاکره با صندوق بین المللی پول است و صندوق بین المللی پول را تخته نجات می‌دانند و علیرغم توافق اولیه‌ای که با صندوق صورت گرفته، مشخص شده است، جز بعد از اجرای شروط سختی که وضع کرده است، چیزی داده نخواهد کرد. شروطی که ممکن است لبنانی‌ها نتوانند آن را تحمل کنند و نیروهای سیاسی به پذیرش آن تمایل ندارند؛ زیرا به موقعیت‌ها و درآمدهایشان ضرر می‌زند و آن‌ها نمی‌خواهند این منافع را از دست بدهند؛ بنابراین، شنیدن لحن‌های بدبینانه از مواضع متولیان مدیریت کشور و صحبت‌های فراوان درباره ورود کشور به مرحله ورشکستگی و فروپاشی، طبیعی بود.

در اینجا ما از صراحت قدردانی می‌کنیم و به صراحت فرامی‌خوانیم تا لبنانی‌ها بار دیگر آسوده و بی‌خیال بر حریر این که کشور هنوز توان تحمل را دارد، نخوابند؛ زیرا لبنانی‌ها همیشه از اطمینان خاطرهایی که توسط صاحبان مناصب به آن‌ها داده شده است، رنج برده و هنوز هم رنج می‌برند. در حالی که کشور در حال فروپاشی و اضمحلال است.

 

آیا فرصتی برای علاج وجود دارد؟!

با این حال، علیرغم همه فضای بدبینانه‌ای که واقعی و حقیقی است و بیم آن داریم که در روزهای آینده به حداکثر خود برسد، همچنان معتقدیم که اگر رهبران مؤثر و کسانی که عهده‌دار مسئولیت هستند، از منطق مچ‌گیری، اتهام زنی و حساب‌های شخصی و جناحی، دست بردارند و دوشادوش هم برای خروج کشور از تونلی که در آن گیر کرده است و اگر هر کدام از آن‌ها تصمیم بگیرند که توانایی‌ها، صلاحیت‌ها و مناسبات خود را در این مسیر بسیج کنند، فرصتی برای علاج وجود دارد.

 

موضوع انتصابات

در همین حال پرونده انتصابات در مناصب دولتی و به ویژه دانشگاه لبنان در حال بروز است؛ زیرا این موضوع به جای اینکه قبل از هر چیز تابع معیارهای دانشگاهی، شایستگی، صلاحیت و نیاز این دانشگاه برای ایفای نقش بایسته خود باشد، وارد کوره سهمیه بندی بین نیروهای سیاسی شده است.

در این موضوع ما خواستار تسریع در رسیدگی به این پرونده به دور از مناسبت‌های سیاسی هستیم. باید معیارهایی که ضامن پیشرفت این دانشگاه ملی است در نظر گرفته شوند نه معیارهای دیگر تا این دانشگاه، دانشگاه همه طیف‌های کشور در پیشانی دانشگاه باشد، نه در حاشیه و نه در انتهای آن. ما مطمئن هستیم که دانشگاه صلاحیت‌های لازم برای تحقق این هدف را دارد، اما تنها زمانی که از آن حمایت و صیانت به عمل آید.

 

موضوع انتخابات

به انتخابات پارلمان می‌رسیم که پس از قطعی شدن لیست‌ها و ائتلاف‌ها وارد مرحله حساسی شده است. در این زمینه مجدداً از همه کسانی که در انتخابات شرکت می‌کنند، می‌خواهیم که از حساسیت کاری که در این مرحله دشوار می‌خواهند انجام دهند، آگاه باشند و بدانند که راه جلب رأی مردم، شعار و وعده‌های توخالی نیست؛ بلکه برنامه‌های روشن و عملی است که مردم را از درد و رنج رهایی می‌بخشد تا رقابت بین لیست‌ها و بین کسانی که صلاحیت و بهترین برنامه‌ها را دارند، باشد.

این زمان، زمان بسیج غرایز طایفه‌ای و مذهبی مردم نیست که باعث می‌شود آن‌ها در برابر همدیگر قرار بگیرند؛ بلکه زمان بسیج خردها و تقویت هر چیزی است که آن‌ها را با هم متحد می‌کند.

 

عملیات تل آویو

به فلسطین می‌رسیم و عملیات قهرمانانه در تل آویو را تبریک می‌گوییم که بار دیگر رژیم دشمن صهیونیستی را به لرزه درآورد و شکنندگی امنیت آن را به نمایش گذاشت و بار دیگر تأکید کرد که مردم فلسطین تحقیر و ساکت نخواهند شد و هر چقدر که فشار بر آن‌ها بیشتر و محاصره تشدید شود، تا زمانی که سرزمینشان غصب شده و مقدساتش هتک حرمت شود، عزتمند و سربلند باقی خواهند ماند.

 

سالروز شهادت شهید صدر

سرانجام باید عرض کنیم که نهم ماه آوریل سالروز شهادت شهید سعید سید محمد باقر صدر و خواهرش بنت الهدی به دست رژیم سابق عراق است. این روز یادآور فاجعه‌ای است که با از دست دادن کسی که در عرصه فکر، فقه، نهضت اسلامی و مقابله با چالش‌های پیش روی اسلام، آثار روشنی از خود به یادگار گذاشت، جهان اسلام را به درد آورد.

به این مناسبت، بار دیگر ضرورت رهنمود جویی و تمسک جستن به این اندیشه بدیع، باز و آگاه را که شهید صدر یکی از بارزترین نمادهای آن بود، برای امت اسلامی تأکید می‌کنیم تا تصویری درخشان از اندیشه، عقیده، احکام و مفاهیم اسلام را ارائه کنیم و با آن، همه موانع طایفه‌ای، مذهبی و قومی را بشکافیم تا اسلام به همه جا برسد.