بسم الله الرحمن الرحیم
12 شوال 1443 هـ برابر با 23 اردیبهشت 1401 و 13/05/2022 م
نبرد حنین؛ دلایل شکست و پیروزی
مطالب مهم خطبه اول: علل جنگ حنین / درسهایی از نبرد حنین.
مطالب مهم خطبه دوم: مسئولیت انتخابات / مقاومت را حفظ کنید / وقف شدن برای ساختن میهن / گرفتاری دشمن.
خطبه دینی:
خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود میفرماید: «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئاً وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ * ثُمَّ أَنَزلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُوداً لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ» [التّوبة: 25 – 26] صدق الله العظيم.
علل جنگ حنین
در دهم شوال سال هشتم هجرت و سی روز پس از فتح مکه، جنگ حنین روی داد. جنگ بعد از آنی روی داد که دو قبیله طایف یعنی هوازن و ثقیف تصمیم گرفتند برای مقابله با پیامبر خدا(ص) نیروهای خود را متحد کرده، ارتش قدرتمندی به وجود آورند. آنها معتقد بودند که قریش به دلیل بیاطلاعی از دانش جنگ شکست خوردند، در حالی که آنها به جنگ آگاهی کامل داشته، از تجربه کافی برای جنگ برخوردارند. از این رو در جنگ با پیامبر پیروز خواهند شد. آنها مالک بن عوف النضری را به فرماندهی لشکر خود برگزیدند. او جوانی به قهرمانی و شجاعت معروف بود. تدبیر جنگی او این بود زنان، کودکان و اموال را پشت سر سپاهیان خود قرار داد و در توجیه این کار اظهار میداشت: هدف من از این که خانواده، پول، فرزندان و زنان هر رزمنده پشت سرش باشد، این است که به خاطر آنها بجنگد.
هنگامی که خبر تحرکات این دو قبیله به رسول خدا(ص) رسید، سریعاً یاران خود را بسیج کرد و لشکری انبوهی متشکل از دوازده هزار جنگجو را برای مقابله با آنها آماده و آنها را به تسلیحات و تجهیزات کافی مجهز کرد و تصمیم گرفت که خود به سراغ آنها برود.
این لشکر انبوه با توانمندی و تعداد بسیار، مسلمانان را به شگفتی واداشت و به قدرت خود مغرور کرد تا جایی که یکی از آنان گفت: "اگر دشمن به سراغ ما بیاید باکی نیست. امروز به خاطر نفرات اندک شکست نمیخوریم." هر چند که رسول خدا به آنها هشدار داده بود که تحت تأثیر لشکر انبوه خود قرار نگیرند و دشمنان خود را دست کم نگیرند و مواظب برنامهریزی پنهانشان باشند.
در این هنگام، مالک بن عوف فرمانده لشکر هوازن و ثقیف سه جاسوس فرستاد تا اخبار مسلمانان را برای او بیاورند. آنها هراسان از تعداد و توانمندیهای لشکر مسلمانان بازگشتند. ولی فرمانده شان مالک عقبنشینی نکرد و نقشه خود را مبنی بر اتخاذ روش مقابله مستقیم و استفاده از کمانداران تغییر نداد. از این رو به لشکریان خود دستور داد که جلو بروند و در راه عبور مسلمانان پشت صخرهها پنهان شوند و به هنگام رسیدن سپاهیان مسلمان، آنها را غافلگیر کنند. همین هم شد. وقتی لشکر رسول خدا(ص) به ابتدای وادی حنین که این جنگ به آن منسوب است، رسیدند، همینها از مخفیگاههای خود بیرون آمدند و شروع به پرتاب سنگ، تیر و نیزه به سوی مسلمانان کردند و گروهی دیگر نیز با شمشیرهای خود آنان را محاصره کردند. این امر ترس شدیدی در دلهای مسلمانان ایجاد کرد و باعث پراکنده شدن صفوف مسلمانان و فرار برخی از آنان به درهها و کوهها شد.
خداوند متعال در اشاره به این واقعه فرمود: «وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ».
فرار مسلمانان، رسول خدا(ص) را نگران کرد و به این نتیجه رسید که باید به وضعیت سروسامان بدهد و موضعی اتخاذ کند که مسلمانان به میدان جنگ بازگردند؛ زیرا اگر مشرکان در این جنگ به پیروزی میرسیدند، تمام دستاوردهای فتح مکه از بین میرفت.
از این رو رسول خدا(ص) با تنی چند از یارانش و در رأس آنها امیرالمؤمنین(ع) که نزد او مانده بودند، با ایمان، عزم و اراده به میدان نبرد شتافتند. سپس پیامبر خدا(ص) از عمویش عباس خواست که با صدای بلند از مسلمانان بخواهد که به میدان نبرد بازگردند و به رسول خدا(ص) و یاران اندکش بپیوندند.
صدای رسول خدا(ص) و عباس به گوش مسلمانان رسید، لذا همگی اجابت کردند و به سرعت نزد رسول خدا(ص) بازگشتند و میگفتند: لبیک لبیک یا رسول اللّه! و به مواجهه با مشرکان در وادی حنین شتافتند. پیامبر خدا(ص) صفوفشان را سامان داد و یک دست به مشرکان یورش آوردند. تنها چند ساعت بعد مشرکان به رهبری مالک بن عوف و همراهانش شکست خوردند و پس از آنکه با چشمان خود اخلاق، مدارا و گذشت رسول خدا(ص) را دیدند، اسلام آوردند.
بدین ترتیب شکست مسلمانان به پیروزی قاطعی تبدیل شد که پایههای اسلام را در جزیرة العرب تثبیت کرد و صدای اسلام را به گوشهای شنوا و چشمهای بینا و قلبهای فهیم رساند.
درسهایی از نبرد حنین
عزیزان! نبرد حنین درسهایی بسیار رسا و روشن داشت و ما شدیداً نیاز داریم که به برخی از درسهای این نبرد تأمل کنیم:
اول: پیروزی به کثرت و کمبود تعداد و تجهیزات بستگی ندارد؛ زیرا خداوند متعال مسلمانان را در جنگ بدر یاری کرد، هر چند که تعداد و تجهیزات کمی داشتند. فرموده است: «كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإذْنِ اللهِ» [البقرة: 249] و در جایی دیگر فرموده است: «وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ» [آل عمران: 123]. در حالی در جنگ حنین، با این که افراد و تجهیزات بسیاری داشتند، در ابتدا شکست خوردند؛ یعنی پیروزی فقط با کثرت افراد و تجهیزات به دست نمیآید؛ بلکه باید علل و شرایط لازم برای پیروزی را فراهم کرد. از جمله ايمان به خدا و توكل بر او، داشتن آمادگی برای فداكاری در راه او، داشتن آمادگي خوب، تدبير خوب، مديريت صحيح نبرد، پايبندي دقيق به نقشه، عدم تكبر و كوچك نشمردن دشمن.
دوم: این نبرد به خطر خودپسندی یا غرور و تکبر و پیامدهایی که ممکن است در سطح فردی و جمعی داشته باشد، اشاره دارد. تاریخ برای ما از دولتها، تمدنها و ارتشهایی سخن میگوید که تحت تأثیر احساس قدرت بیش از حد، دچار سقوط و شکست شدند؛ زیرا به نقاط ضعف خود اهمیت ندادند و متوجه قوت فزاینده دیگران نشدند. لذا روایات نسبت به این آفت هشدار دادهاند. چنان که در حدیث آمده است: «العجب يفسد العقل؛ خودپسندی عقل را فاسد میکند.»، «العجب يظهر النقيصة؛ خودپسندی نشانه کمبود است.» و «من دخله العجب هلك؛ هر که دچار خودپسندی شد، هلاک گردید.»
خداوند سبحانه و تعالی در اشاره به عواقب این جنگ میفرماید: «إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ» [التّوبة: 25].
سوم: خداوند در آیاتی که به این نبرد اشاره میکند، از نعمت آرامش و سکونی که به مؤمنان عطا میکند و تحکیم موقعیت ایشان، در صورتی که نیت، ایمان و عمل خود را خالص کنند، صحبت کرده، فرموده است: «ثُمَّ أَنَزلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُوداً لَّمْ تَرَوْهَا وَعذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ» [التوبة: 26].
در آیهای دیگر به این امر اشاره کرده و فرموده است: «هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً» [الفتح: 4].
چهارم: در این جنگ، رسول خدا(ص) با وجود برخوردی که دشمنان با او و یارانش کرده بودند، با عفو و آزاد کردن اسرا، رحمت اسلام را نشان داد و هنگامی که شنید جمعی از اصحاب میخواهند به انتقام مصائبی که در این جنگ به آنها رسیده بود، کودکان مشرکین را به قتل برسانند، به آنها فرمود: «چه شده است که گروهی این قدر دست در کار کشتن شدهاند که حتی اطفال را نیز کشتهاند؟ آگاه باشید که کودکان نباید کشته شوند؟ گفتند: ای پیامبر خدا! آیا اینها فرزندان مشرکان نبودند؟! فرمود: آیا بهترین شما، فرزندان مشرکین نیستند؟ هر طفلی که به دنیا میآید با فطرت [یکتاپرستی] است تا این که زبانش او را به این طرف و آن طرف میکشد.»
عزیزان! ما نیاز مبرمی داریم که در مواجهه با چالشها، از این معانی درس بگیریم که برای مقابله با این چالشها ما را قویتر، مستحکمتر و تواناتر میکند و ما را به پیروزی و عزت میرساند و پیروزی فقط از ناحیه خداست.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امیرالمؤمنین(ع) سفارش کرده است: «اعْلَمُوا، عِبَادَ اللهِ، أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ، وَعُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ - {يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون}- وَحُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ - {إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ * مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ}- وَعَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ، لاَ تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ، وَلاَ يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاج ٍ، وَإِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيب؛ بدانيد، اى بندگان خدا، شما را از خود نگهبانانى و از اعضايتان جاسوسانى - {يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون}- و حافظانى راستين است، كه اعمالتان را مینویسند - {إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ * مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ}- و حتى شماره نفسهایتان را ضبط میکنند. تاريكى شبهای ظلمانى شما را از آنان فرو نپوشد، يا اگر در پشت درهاى بسته پنهان گرديد از ديده آنها نهان نخواهيد ماند. فردا به امروز نزديك است.» سپس فرمود: «مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِي الْيَوْمِ، وَأَسْرَعَ الأيَّامَ فِي الشَّهْرِ، وَأَسْرَعَ الشُّهُورَ فِي السَّنَةِ؛ چه زود میگذرد ساعات روز و روزهاى ماه و ماههای سال.»
وقتی مینویسیم، وقتی خبر میدهیم و وقتی تأیید میکنیم، روزی را که در برابر خدا میایستیم، یادمان باشد: «يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا» و هنگامی که این واقعیت را درک کردیم، آگاهتر و تواناتر به رویارویی با چالشها خواهیم بود.
مسئولیت انتخابات
از انتخاباتی آغاز میکنیم که بعد از انجام در خارج از کشور، آخرین مراحل آن در پانزدهم ماه مه در داخل کشور به پایان میرسد و بر اساس آن لبنانیها نمایندگان خود را برای چهار سال آینده انتخاب میکنند و پس از قرار گرفتن کشور در سراشیبی سقوط و رنجی همه جانبه ای که مردم با آن روبرو هستند و دیگر قادر به تحمل آن نیستند، مسئولیتها بر دوش پارلمان جدید می افتد.
از این رو، مجدداً از شهروندان میخواهیم تا در انتخاب نمایندگان خود مسئولیتپذیر باشند، رویکردهایشان را به خوبی بررسی کنند، تاریخچه، میزان صداقت، امانتداری و توانایی در مقاومت در برابر وسوسههای پول و قدرت، شایستگیها و تواناییهای و میزان تجربه شان را در عرصه قانونگذاری یا نظارت و این که آیا در مواجهه با بحرانها و مشکلات در کنارشان خواهند ایستاد و بیانگر نظرات مردم خواهند بود یا نه، بررسی کنند.
ما آنقدر که میخواهیم لبنانیها بر اساس درد و رنجی که کشیدهاند و امید به ساختن وطنی که میخواهند و میخواهیم در سیاست، اقتصاد و امنیت خود قوی باشد و بتواند از خود محافظت کند، از دیگران گدایی نکند، دیگرانی که جز به بهای گزاف چیزی نخواهند داد، کشوری عزتمند و آزاد و عاری از وابستگی و دنبالهروی، عاری از فساد و تباهی که تر و خشک لبنان را میبلعد، به دور از سیاستهایی که بلای جان لبنانیها شده است، سیاست حذف، طرد، انزوا و به حاشیه راندن هر یک از طوایف و طیفهای آن، بیندیشند، نمیخواهیم که بر اساس احساس یا تعصب، یا در ازای خدماتی که به آنها ارائه میشود یا هدایا یا حسابهای شخصی یا منافع جناحی انتخاب کنند.
لبنانیها باید بدانند که آرایشان قویترین سلاحی است که در دستانشان قرار دارد؛ آن را از دست ندهند و از آن غفلت نکنند. باید از این سلاح در جای مناسب و درست آن استفاده کنند که اول در پیشگاه پروردگارشان و سپس وطن معذور باشند که وظیفهشان حفظ آن برای نسلهای آینده است. آنها وقتی رأی میدهند در واقع آینده خود و فرزندانشان و سرنوشت کشورشان را رقم میزنند.
من مطمئن هستم لبنانیها که مراحل گذشته را با تمام اتفاقات آن تجربه کردهاند، میتوانند کسانی را که صادق، راستگو و مشتاق کشور و مردم آن هستند و سازش نمیکنند، از کسانی که کشور را گاو شیری خود و اطرافیان خود فرض کرده و به گروگان خارجیها تبدیل کردهاند و هر طوری که میخواهند با آن بازی میکنند، تشخیص دهند.
مقاومت را حفظ کنید
لبنانیها در انتخاب خود نباید از این واقعیت غافل شوند که دشمن در کمین امنیت و ثروتهایشان است و لبنان را همیشه نقطه مقابل طرح نژادپرستانه خود میبیند. نباید به کسی اجازه دهند در مورد مقاومتی بیانصافی و کوتاهی کند که آنها را به پیروزی رسانده و امنیت، صلح و آرامش را برایشان فراهم کرده، توازن ترس با دشمن ایجاد کرده است که مثل گذشته نمیتواند به میهن تعدی کند و بعد از این که این کشور به عرصه خیمه شب بازیاش تبدیل شده بود، از آن هراس داشته باشد.
بنابراین مایه تأسف است که برخیها طرح انتخاباتی خود را شعار خلع سلاح مقاومت قرار دادهاند. سلاحی که برای حفظ کل میهن به وجود آمد و همینطور خواهد ماند. آن هم در زمانی که هر کس با چشم سر خود میبیند که دشمن به تعدی به خشکی، دریا، هوا و حاکمیت میهن ادامه میدهد و از تهدید روستاها و شهرهای آن دریغ نمیکند و امروز بزرگترین مانور نظامی را در مرزهای لبنان انجام میدهد. مانوری که اگر امروز واقع نشود در آینده نزدیک، لبنان از پیامدهای آن ایمن نخواهد ماند. دشمن توجهی به مطالبات لبنان ندارد و آماده میشود که حفاری برای استخراج را آغاز کند؛ حتی اگر به ضرر حقوق و منابع ما باشد.
وقف شدن برای ساختن میهن
همچنان در موضوع انتخابات هستیم تا بر ضرورت برگزاری انتخابات به دور از فضای تنش و احساسات که بیم آن میرود روی کف جامعه تأثیر بگذارد، تأکید کنیم. ما به تنش آفرینان عرض میکنیم که جای بیان این تنشها در صندوقهای رأی است؛ نه جای دیگر. انتخابات برای اعلام انتخاب لبنانیها به وجود آمده است، نه افزایش شکاف و تفرقه بین اجزای تشکیل دهنده میهن که چارهای جز زیست و کار مشترک وجود ندارند.
ما میخواهیم که زمان بعد از انتخابات، زمان آن باشد که در آن همگان خود را وقف ساختن میهنی کنند که نمیخواهیم از هم بپاشد، یا برای تأمین نیازها و حداقل مطالبات خود التماس کند یا برای خرید نان، از صندوق بینالمللی پول گدایی کند و به شروطی تن بدهد که ممکن است کشور را به سیاستهای خارجی وابسته کند که منابع و حاکمیت آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
ما از همه رهبران لبنان، چه سیاسی و چه معنوی، میخواهیم بدانند که راه رفع نگرانیها و ترسهایی که باعث میشود به فرقههای دیگر به صورت مشکوک نگاه کنند، بازگرداندن اعتماد به میان طرفهای مختلف است؛ اما این نیز از راه اتهام زنی و زدن انگ خیانت حاصل نمیشود، بلکه از طریق گفتوگوی سازنده، منطقی و آرام و به دور از هیاهوی رسانهای به دست میآید که به موجب آن دغدغهها از بین میرود و توهمات برطرف میشود.
ما مطمئن هستیم که رهبران لبنانی در صورتی که نیاتشان صاف باشد و همه به دور از پیشزمینهها و تعصبات به حرفهای دیگری گوش دهند، میتوانند به موضع واحدی برسند که بار دیگر دولت را بر پایههای محکمی بازسازی کنند و امکان مقابله با بحرانها در همه سطوح را فراهم نمایند.
گرفتاری دشمن
به فلسطین میرویم؛ جایی که دشمن صهیونیستی همچنان به تکمیل طرح نژادپرستانه خود که منجر به روز نکبت شد و امروز در سالگرد آن قرار داریم، ادامه میدهد. از این رو میبینیم به اقدامات تجاوزگرانه خود علیه فلسطینیان، چه به صورت محاصره دائمی نوار غزه برای تحت سلطه خود درآوردن آن و چه کشتار در کرانه باختری، تخریب خانهها و ترور ادامه میدهد که آخرین آن ترور شیرین ابوعاقله روزنامهنگار فلسطینی است. این اقدام به عمق تنگنایی که رژیم صهیونیستی بعد از انجام عملیات در عمق خاک آن دچار شده است و ترس از صدایی که جنایات دشمن علیه مردم فلسطین را افشا میکند، اشاره داشت. از این رو ما دستان ملت فلسطین را میفشاریم و از آنها میخواهیم که به دفاع از این آرمان ادامه دهند. تنها با این آرمان است که ملت فلسطین اهداف خود را تحقق میبخشد و به حقوق کامل خود دست مییابد.