بسم الله الرحمن الرحیم
بیروت؛ 7 محرم 1444 برابر با 14 مرداد 1401 و 05/08/2022 م
عاشورا؛ آزمایش انسان و امتحان ایمان او
مطالب مهم خطبه اول: آزمون دشوار / عبیدالله بن حر جعفی / عمر بن سعد / حر بن یزید ریاحی / زندگی عرصه آزمایش است.
مطالب مهم خطبه دوم: بحرانی که بر فشارهای خود میافزاید / درد و رنج سپردهگذاران / قدرت لبنان به وحدت موضع آن است / سالروز انفجار بندر / منفعت و ثبات عراق.
خطبه دینی:
خداوند سبحان در کتاب عزیزش میفرماید: «الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آَمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ الله الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» [العنكبوت: 1- 3] صدق الله العظيم.
در این آیه شریفه خداوند متعال ما را به یک حقیقت مهم متوجه میکند و آن این است که برای صدق صفت ایمان بر انسان، اظهار وابستگی به اسلام یا جامعه اسلامی یا انجام واجبات الهی، اعم از نماز، روزه، زکات، خمس و حج کافی نیست؛ بلکه خداوند سبحان او را در معرض یک یا چند آزمایش قرار میدهد تا ایمان و بیایمانی او معلوم شود.
کلمه «فتنه» که آیه «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آَمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» به این واقعیت اشاره دارد که امتحان آسان نیست؛ زیرا کلمه فتنه در اصل به معنای قرار دادن طلا در آتش است تا میزان خالص بودن آن از خاک یا چیزهای دیگری که به خلوص و ناب بودن آن آسیب میزند، معلوم شود.
قرآن کریم در آیات متعدد این واقعیت را مورد تأکید قرار داده است. از جمله: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ الله أَلَا إِنَّ نَصْرَ الله قَرِيبٌ» [البقرة: 214] و این فرمایش الهی که «مَا كَانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» [آل عمران: 179].
آزمون دشوار
در ایام عاشورا میخواهیم به برخی افراد که در کربلا با آزمون دشوار روبرو شدند بپردازیم. برخی از این افراد شکست خوردند و دنیا و منافع دنیوی را ترجیح دادند و در کنار امام حسین(ع) نماندند و برخی دیگر با همه دشواریها از این آزمون سربلند و موفق بیرون آمدند.
امتحان ممکن است مربوط به مال باشد یا مقام یا در مواجهه با دشواریها و مشکلات. بسیاری افراد به خاطر مال دوستی یا رسیدن به مقام یا فرار از امتحان سقوط میکنند. ماهیت امتحان نیز از یک فرد به فرد دیگر فرق میکند و به شرایط و میزان ایمان و نوع آرمانهای او بستگی دارد.
عبیدالله بن حر جعفی
نمونه اول: عبید الله بن حر جعفی از مشاهیر و شخصیتهای کوفه است. این مرد از مخلصین حسین(ع) و از قدر و مقام او آگاه بود و در آن تردیدی نداشت. این مرد چون از آمدن حسین(ع) به کوفه برای قیام علیه یزید مطلع شد، آنجا را ترک کرد تا به خاطر یاری حسین(ع) به دشواری نیفتد. از این رو به صحرا پناه برد و در صحرا در جایی دور از راهی که معمولاً مردم میروند، خیمه زد تا کسی او را نبیند و با امام حسین(ع) رو به رو نشود تا زمانی که درگیری تمام و مسائل خاتمه شود؛ اما شرایط به گونهای رقم خورد که امام حسین(ع) در راه کربلا از کنار خیمه این مرد عبور کند. پسر عمویش را که در رکاب امام حسین(ع) قرار داشت، نزد او فرستاد تا علت حضورش را در این مکان جویا شود و او را به یاری و همراهی حسین(ع) دعوت کند. پسرعمویش نزد عبیدالله بن حر آمد و برای تشویق به او گفت: من بهترینهای دنیا و آخرت را برایت آوردم؛ خود حسین(ع) تو را به یاری خود خوانده است و تو از ماجرای کوفه و تغییر موضع مردم آگاه هستی. عبید الله به او گفت: ما از آن خداییم و به سوی او بازخواهیم گشت و به خدا سوگند از کوفه خارج نشدم مگر اینکه دوست نداشتم حسین(ع) وارد کوفه شود و من در آنجا باشم. به خدا سوگند نمیخواهم او را ببینم و او مرا ببیند.
تغییر این مرد را تصور کنید که به ایمان و ادعای ارادت به امام حسین(ع) معروف بود؛ اما وقتی دید که ماندن در کنار امام حسین(ع) هزینه دارد و شاید به قربانی شدن بینجامد، وضعیتش تغییر کرد. پس از اینکه امام حسین(ع) سخنان این مرد را شنید، چارهای ندید، جز اینکه نزد او برود تا شاید نظرش را عوض کند و لااقل حجت را بر او تمام کند؛ اما عبیدالله دعوت امام برای همراهی را قبول نکرد و به امام عرض کرد: به خدا سوگند! میدانم که هر که با تو باشد در آخرت خوشبخت میشود، اما نفسم به من اجازه نمیدهد که با تو همراه شوم؛ اما میتوانم اسبم را به تو کمک کنم. به خدا سوگند! با این اسب به جستجوی چیزی برنیامدم مگر اینکه به آن دست یافتم و کسی در پی من نیامد، مگر اینکه از او پیشی گرفتم و شمشیری را که با آن میجنگم، به تو میدهم.
امام(ع) در پاسخ فرمود: «ای پسر حر! ما برای اسب و شمشیرت نزد تو نیامدهایم! برای درخواست یاری پیش تو آمدهایم. اگر تو خودت را از ما دریغ داری، ما به پول تو نیازی نداریم».
عمر بن سعد
آزمون ناموفق دیگر در مورد عمر بن سعد وقتی رخ داد که امام حسین(ع) نزد او آمد. پیش از این به محبت و ولایت حسین(ع) و اهل بیت او معروف بود و این دیدار پیش از آنی اتفاق افتاد که گزینه جنگ قطعی شود. امام به او فرمود: «ای ابن سعد! با من میجنگی، در حالی که من و مقامم را نزد رسول خدا(ص) میشناسی؟» عمر به سعد به او گفت: میترسم اگر با تو همراه شوم، عبید الله بن زیاد خانهام را خراب کند و مزرعهام را بگیرند و از فرزندانم انتقام بکشند. او این حرفها را زد، بدون اینکه اهداف قیام امام حسین(ع) و نتایج دنیوی و اخروی آن را در نظر بگیرد.
شکست در امتحان پس از آنی تثبیت شد که عبیدالله بن زیاد نزد او آمد تا به دستور یزید، در مقابل فرماندهی لشکر برای مقابله با امام حسین(ع) و کشته شدن او، یاران و خانوادهاش، حکومت رأی را به او پیشنهاد کند. شاعر وضعیت او را این گونه به تصویر کشیده است:
فوالله ما أدري وإنِّي لحائرٌ أُفكِّر في أمري على خطرينِ
أأترك ملك الريِّ والريُّ منيتي أم أرجعُ مأثوماً بقتلِ حسينِ
يقولونَ إنَّ الله خالقُ جنّةٍ ونار وتعذيب وغلّ يدينِ
فإن صدقوا فيما يقولون إنّني أتوبُ إلى الرّحمن من سنتينِ
به خدا سوگند که حیرانم. در کار خود به دو خطر میاندیشم.
آیا حکومت رأی را رها کنم، در حالی که رسیدن به ملک رأی آرزوی من است؟ یا اینکه با کشتن حسین گناهکار بازگردم؟
میگویند: خدا خالق بهشت و دوزخ و شکنجه و بستن دستان است.
اگر این حرفهایی که میگویند راست باشد، من از بابت دو سال بعد به درگاه خدا توبه میکنم.
اما حکومت ری و دنیایش را بر ارزشها، اصول و آخرت خود ترجیح داد. در نتیجه دنیا و آخرت را از دست داد و این زیان آشکار است.
حر بن یزید ریاحی
اما مورد سوم، موضعی است که حر بن یزید ریاحی که جزو لشکر عبید الله بن زیاد بود، اتخاذ کرد. او فرمانده همان سپاهی بود که حسین(ع) را محاصره کرد و تا رسیدن به کربلا او را همراهی نمود.
چون روز دهم فرارسید، حر یقین پیدا کرد که جنگ رخ میدهد و مجالی برای مصالحه نیست و عمر بن سعد در جنگ با حسین(ع) جدی است و در آن روز این مرد با خود اندیشید که موقعیت او در میان این دو صف کجاست؟ آیا او در سمتی قرار میگیرد که یزید، عبید الله بن زیاد و عمر بن سعد قرار دارند تا مقامش را حفظ کند و اگر در کشتن حسین(ع) و یارانش شریک باشد، ممکن است از نظر مقام ترقی کند؛ ولی عاقبتش آتش و عذاب خواهد بود؟ یا اینکه به حسین(ع) و یارانش ملحق شود و در جایگاه عزت، کرامت و انسانیت در کنار او بایستد و به بهشت برسد، اما سرانجام آن شهادت است؟!
در سیره آمده است که در این بین او میلرزید. تا جایی که یکی از افرادش او را در این وضعیت دید و به او گفت: آیا میلرزی؟ در حالی که اگر به ما میگفتند: شجاعترین مردم کوفه کیست، از تو عبور نمیکردیم؟ گفت: من از روی ترس نمیلرزم، بلکه خود را بین بهشت و جهنم مخیر میبینم. سپس گفت: به خدا سوگند! من چیزی را بر بهشت ترجیح نمیدهم، هر چند قطعه قطعه یا سوزانده شوم. او تصمیم خود را گرفت. سپس به سرعت نزد امام حسین(ع) رفت، توبه کرد و از کردار گذشته خود اظهار پشیمانی نمود و در مقابل او به شهادت رسید و حسین(ع) در مورد او فرمود: «تو چنان که مادرت تو را نامید، آزاده هستی، آزاده در دنیا و آخرت».
زندگی عرصه آزمایش است
دوستان عزیز! زندگی دنیوی برای ما عرصه امتحان و آزمایش در خوبیها و ناملایمات است. ما باید برای امتحانات و آزمونها آماده باشیم و از این آزمونها سربلند بیرون بیاییم. مایی که در حال و هوای عاشورا قرار داریم، در مجالس اباعبدالله الحسین(ع) حاضر میشویم و وفاداری خود را به حسین(ع) اظهار میکنیم، باید از خودمان بپرسیم که اگر باطل، ما را به همان چیزی دعوت کند که ایستادگان در برابر حسین(ع) را بدان فراخواند یا چیزی را بر ما تحمیل کند که میخواستند بر حسین(ع) تحمیل کنند، در چنین موقعیتی موضع ما نسبت به امام حسین(ع) و یارانش چه خواهد بود؟ آیا با هر تاوانی در کنار امام حسین(ع) و یارانش خواهیم بود؟ آیا به حسین(ع) خواهیم پیوست و رنج و دردی را که او، یاران و اهل بیتش تحمل کردند، متحمل خواهیم شد یا اینکه به وسوسهها و طمع ورزیهای دنیا تن خواهیم داد؟
باید از همین اکنون خود را از نظر روحی و ایمانی تربیت کنیم؛ زیرا امتحان آسان نخواهد بود. باید برای انجام مسئولیت، توانایی کسب کنیم تا سرانجام خوبی داشته باشیم و با موفقیت از امتحان بیرون شویم.
باید همیشه این دعا بر لب ما باشد: «اللّهُمَّ ثَبِّتْنِا عَلى دِينِكَ ما أَحْيَيْتَنِا، وَلا تُزِغْ قَلوبنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِا، وَهَبْ لنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً؛ خدایا! ما را بر دین خود ثابت قدم بدار تا زمانی که زندهمان داشتی و قلبمان را پس از آنکه ما را هدایت نمودی، منحرف مساز و از نزد خود به ما رحمت ببخش.»
و آخر دعوانا أن الحمد لله ربِّ العالمين.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امام حسین(ع) توصیه فرمود: «مَن رأى منكُم سُلطاناً جائِراً، مُستحلاً لحرم الله، ناكثاً بعَهدِه، مُخالِفاً لسنّةِ رسولِ الله، يَعملُ في عبادِه بالإثمِ والعدوانِ، فلم يغِرْ عليهِ بقولٍ ولا بفعلٍ، كان حَقّاً على الله أن يُدخِله مَدخلَه؛ هر کس از شما که حاکم ظالمی را ببیند که حرام خدا را حلال میکند، عهدش را زیر پا میگذارد، با سنت رسول خدا مخالفت میکند، در برخورد با بندگانش به گناه و تجاوز عمل میکند، سپس با گفتار و رفتار نخروشد، خداوند حق دارد او را به همان جایی وارد کند که آن حاکم ستمگر را وارد میکند.»
امام(ره) با این سخن میخواست اهداف و اصول انقلاب خود را به طور خلاصه بیان کند و از ما بخواهد که به خاطر حق و عدالت بخروشیم. اصلاح طلبانی باشیم که امر به معروف و نهی از منکر میکنند. نباید در برابر ظلم ظالم و فساد فاسد و انحراف منحرف سکوت کنیم. باید در مقابل کسانی که به حریم، آزادی و کرامت مردم تعدی میکنند و کسانی که به ارزشها و اصولشان توهین مینمایند، بایستیم.
ما نسبت به عواقب این سکوت هشدار دادهایم؛ چرا که به ظالمان، مفسدان، دعوتگران به انحراف و کسانی که به مردم و کشور تعدی میکنند، آزادی عمل خواهد داد تا بر فساد، بیعدالتی و ظلم خود بیفزایند؛ ولی کار به همینجا نیز محدود نخواهد ماند بلکه به موقعیت ما در برابر خداوند نیز سرایت خواهد کرد؛ زیرا خداوند مسئولیت این سکوت را متوجه ما خواهد دانست و ما در زمره شرکا و یاران آن ظالمان و منحرفان نوشته خواهیم شد و در جایی که آنها محشور میشوند، محشور خواهد کرد.
ما نیاز مبرمی به کسانی داریم که مواضع عزتمندانه دارند. کسانی که روی تپه سلامت نمیایستند و منتظر نمیمانند تا دیگران به وظایف خود عمل کنند بلکه به کسانی نیاز داریم که پیشگام شوند. اینان کسانی هستند که سزاوار ثبت شدن در لیست هواداران حسین(ع) و لبیک گویندگان به ندای او هستند. با وجود این افراد است ارزشها، اصول، حرمتها، کشورها حفظ میشوند و در برابر چالشها میایستیم.
بحرانی که بر فشارهای خود میافزاید
از شرایط سخت اجتماعی شروع میکنیم که این کشور از آن رنج میبرد؛ چرا که بحرانهای انسانی در سطح معیشتی و زندگی در آن ادامه دارد و به دلیل افزایش روزافزون قیمت کالاها، مواد غذایی، سوخت، هزینه دارو، درمان، برق، آب و حمل و نقل فشارهای آن بر مردم افزایش مییابد. گزارش اسکوا وابسته به سازمان ملل نیز آمده است که لبنان گرانترین کشور در افزایش قیمتها در میان کشورهای عربی است و تمایل به برداشتن یارانه آرد مانند سایر مواد باعث میشود که قیمت یک بسته نان از چهل هزار لیره فراتر رود.
همه اینها در شرایطی است که از سوی دولت هیچ تلاشی برای مهار کردن افزایش قیمتها و محدود کردن طمع و آز بازرگان، بهبود حقوق و دستمزد بخشهای عمومی و خصوصی یا کمک به کاهش بار از دوش خانوادههای فقیرتر که وعده داده است، صورت نمی گیرد.
درد و رنج سپردهگذاران
در همین زمان، درد و رنج سپردهگذاران با توجه به افزایش روزافزون صحبتها در مورد نابود شدن ذخیره عمر و آنچه برای زمان نیازمندیشان پسانداز کرده بودند، ادامه دارد که گزارش بانک جهانی نیز بدان اشاره کرده است. این گزارش اذعان میدارد که سیاستمداران به وعده خود مبنی بر بازگرداندن پولهایشان عمل نکردهاند و آنچه در مورد حرمت داشتن سپردهها منتشر میکنند، واقعیت ندارد و توجیهاتی توخالی و فرصتطلبانه هستند و نه تنها با واقعیتها در تضاد هستند، بلکه از یافتن راهحلهایی برای حفاظت از بیشتر سپردهگذاران اگر همهشان ممکن نباشد، جلوگیری میکنند.
در اینجا بار دیگر درخواست میکنیم که در برابر غارتگران سپردههای مردم باید صدای اعتراض بلند شود. همیشه تأکید کردهایم که بانکها موظفاند امانات مردم را بازگردانند. ولی این نیز به معنای آن نیست که دولت با همه دستگاههای خود از این مسئولیت معاف باشد. چون این دولت بود که به مردم اطمینان داد سپردههایشان محفوظ هستند و دولت حامی شهروندان و تضمین کننده سپردههایشان است.
متأسفانه همه اینها جریان دارد، بدون این دولت تمام توان خود را برای مقابله با فروپاشی و جلوگیری از عواقب فاجعهبار آن که ممکن است رخ دهد بسیج کند؛ زیرا هنوز هم می بینیم کسانی که در پستهای مسئولیت قرار دارند، به وضعیتی که در کشورشان اتفاق میافتد، پشت کردهاند، گویا این مردم، مردمشان نیستند، آنها نه تنها به عدم همافزایی برای رویارویی با این مرحله و چالشهای آن و چگونگی رهایی کشور از این مخمصه بسنده نمیکنند، جایی که حکومتی وجود ندارد و بیم آن میرود که در آینده نزدیک نیز رئیس جمهور نداشته باشد؛ بلکه به انداختن تیر به سوی همدیگر و شعلهور کردن کشور با درگیریهای خود ادامه میدهند و هر کدام مسئولیت را به دوش دیگری میاندازند؛ آن هم در حالی که همهشان به نسبتی متفاوت در دایره اتهام قرار دارند.
قدرت لبنان به وحدت موضع آن است
در این زمان لبنان منتظر نتیجه مذاکراتی است که در زمینه تعیین مرزهای دریایی در حال انجام است و با وجود همه نکات مثبتی که شاهد آن هستیم، از تعلل و مانور دشمن میترسیم. دشمن با این کارها به دنبال دستیابی به امتیازات بیشتر و جلوگیری از دستیابی لبنان به منابع حقه خود است. این امر مستلزم حفظ آمادگی برای رویارویی با همه احتمالات است و همیشه باید برای دشمن و یارانش تأکید شود که لبنان ضعیف نیست، بلکه با وحدت، نیروهای بالنده و منابع طبیعی خود قوی است. از این رو بار دیگر درخواست میکنیم که وحدت موضع لبنان ادامه یابد و به وسوسهها و هراس افکنیهای دشمن تن داده نشود.
سالروز انفجار بندر
در زمینهای دیگر، دومین سالگرد انفجار بندر سپری شد. این مناسبت یادآور فاجعهای است که پایتخت کشور را درنوردید و منجر به وارد شدن خسارات جانی و ویرانی منازل، مؤسسات و بناهای تاریخی شد که تخریب بندر یکی از مهمترین مکانها و گذرگاههای حیاتی این کشور یکی از پیامدهای آن بود.
در این مناسبت دردناک، ضمن عرض تسلیت مجدد به خانوادههای قربانیان و دعای شفای بیماران، بر لزوم برخورد مسئولانه با این حادثه تأکید میکنیم این زخم، به صورت باز رها نشود. این کار با دست برداشتن از سیاست کمرنگ کردن امور در سطح قضایی و سیاسی و تسریع در ایجاد راه حلهایی که ضامن پیگیری، شفافیت و درستی تحقیقات باشد و آن را از هرگونه دعوا و رقابتهای سیاسی دور نگه دارد ممکن است تا تصویری روشن از آنچه اتفاق افتاده ارائه شود. هدف باید همین باشد. وفاداری به قربانیان و خانوادههایشان و زخمهایی که ایجاد شدهاند و جلوگیری از تکرار آن، تنها با تسریع در کشف و مجازات عاملان این جنایت امکانپذیر خواهد بود. برای همه تأکید میکنیم که اگر اجازه بدهند دستگاه قضایی لبنان عدالت محور و شفاف باشد و موازین عادلانه را رعایت کند و به دور از سیاست زدگی و مداخلات باشد، میتواند به نتایج قطعی برسد.
منفعت و ثبات عراق
در موضوع عراق، از رهبران عراق میخواهیم در حد و اندازه مسئولیت تاریخی و ملی برای حفظ وحدت و ثبات میهن خود باشند و جلوی کسانی را که میخواهند در این کشور اخلال کنند، بگیرند. این تنها با گشودن درهای گفتگوی جدی و منطقی که منافع عراق و مردم آن را در نظر گرفته و ثبات این کشور را که با وجود تمام امکانات و ثروتهایی که دارد، از لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی آسیب دیده و هنوز هم رنج میبرد، تضمین کند، تحقق خواهد یافت.