بسم الله الرحمن الرحیم
14 محرم 1444 برابر با 21 مرداد 1401 و 12/08/2022 م
حضرت زینب(س) تداوم راه امام حسین(ع) و از بین بردن اهداف یزید
مطالب مهم خطبه اول: فعالیت زینب(س) علیه یزید / قیام علیه یزید / حادثه حره یزید را رسوا کرد.
مطالب مهم خطبه دوم: رنجی بدون راه حل / مسئولیت بانکها / موضوع ترسیم مرزها / گفتگو و سالگرد پیروزی / به مردم فلسطین افتخار میکنیم.
خطبه دینی:
خداوند متعال فرمود: «وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ» [يونس: 13] صدق الله العظيم.
فعالیت زینب(س) علیه یزید
پس از پایان جنگ کربلا، یزید معتقد بود که جنایت او در کشتن حسین(ع) فرزند دختر رسول خدا(ص) و سرور جوانان اهل بهشت، اصحاب پاک و برگزیده و اهل بیتش در کربلا دفن میشود و با این کار تمام اهداف انقلاب او فراموش و دفن شده و زمینه برای حکومت او مهیا میشود و کسی نمیتواند مزاحم آنچه او پیروزی تلقی میکرد، بشود و جرئت مقابله با ظلم و ظلم و پروژه ویرانگر او برای تخریب اسلام و مسلمین را داشته باشد.
اما وقتی زینب(س) هماهنگ با امام زین العابدین(ع) تصمیم گرفت که شمشیر عاطفه و احساسات خود را غلاف کند، مردم را از فجایع کربلا آگاه نماید و با تحریف اهداف انقلاب حسین(ع) توسط دستگاه تبلیغاتی بنیامیه مقابله کند، امید او ناامید شد و این همان کاری بود که او در تمام طول اسارت در کوفه، زمان جمع شدن مردم، در راه کوفه به شام، در مجلس یزید و پس از آن وقتی که به مدینه بازگشت، انجام داد.
حضرت زینب(س) با سخنان خود توانست مستی پیروزی عبیدالله بن زیاد را از بین ببرد. وقتی به او گفت: آیا دیدی که خداوند با برادران، فرزندان و خانواده تو چه کرد؟ به او فرمود: «من چیزی جز زیبایی ندیدم.» و آنگاه که به یزید فرمود: «فَكِدْ كَيْدَكَ، وَ اسْعَ سَعْيَكَ، وَ ناصِبْ جُهْدَكَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِكْرَنا، وَ لا تُمِيتُ وَحْيَنا، وَ لا تُدْرِكُ أَمَدَنا، وَ لا تَرْحَضُ عَنْكَ عارَها، وَ هَلْ رَأيُكَ إِلاّ فَنَدٌ، وَ أَيّامُكَ إِلاّ عَدَدٌ، وَ جَمْعُكَ إِلاّ بَدَدٌ؟ يَوْمَ يُنادِي الْمُنادِي: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمِينَ؛ [اى يزيد] هر چه نيرنگ دارى به كار بند و نهايت تلاشت را بكن و هر كوششى كه دارى به كار گير؛ امّا به خدا سوگند [با همه اين تلاشها] ياد ما را [از خاطرهها] محو نخواهى كرد و [چراغ] وحى ما را خاموش نتوانى نمود و به موقعيت و جايگاه ما آسيب نخواهى رساند. هرگز لكّه ننگ اين كار، از تو پاك نخواهد شد. رأى و نظرت سست و زمان دولت تو اندك است و جمعيت تو به پراكندگى خواهد انجاميد در آن روز كه منادى ندا دهد: لعنت خدا بر ظالمان باد». هر جا رفت و هر جا که سخنرانی کرد، تغییر ایجاد کرد. تا جایی که والی مدینه به تنگ آمد و به یزید نامه نوشت که زینب دختر علی و خواهرانش مردم را بر ضد حکومت تو تحریک میکنند و اگر او در این شهر بماند، شهر را به آشوب میکشاند. یزید به او نوشت که او را از حجاز براند و از مردم جدا کند و چون والی نزد او آمد تا او را از تصمیم یزید بن معاویه آگاه کند، به او فرمود: «خدا میداند چه بر سر ما آمده است. بهترینهای ما کشته شدند و ما را مانند چهارپایان ساماندهی و بر پشت شتران سوار کردند؛ پس به خدا قسم اگر خونمان ریخته شود، بیرون نخواهیم شد.»
نقش حضرت زینب(س) با نقش فعال امام زین العابدین(ع) در برابر ابن زیاد همنوا بود. وقتی ابن زیاد میخواست امام علی بن حسین(ع) را بکشد، زینب(س) به او فرمود: «أما علمتَ بأنَّ القتل لنا عادة وكرامتنا من الله الشهادة؛ آیا نمیدانی که کشتن برای ما عادت و شهادت عزت ما از جانب خدا است؟» سخنرانی او چون صاعقهای بر مجلس یزید فرود آمد و در مقام عمل نیز با روشن ساختن واقعیت واقعه کربلا و مصائبی که بر پدر، برادران، اهل بیت و یاران حسین(ع) وارد شد، عواطف و اذهان مردم را برانگیخت، آگاهشان ساخت و عزمشان را برای مواجهه با یزید و طرح او را بیدار کرد.
تمام این تلاشها کینه مردم را علیه یزید برانگیخت و رژیم اموی را مورد تهدید قرار داد. از این رو یزید تلاش کرد که سیاست خود را با مردم مدینه تغییر دهد. به همین دلیل ولید بن عتبه والی خود را به خاطر ظلم و ستمش برکنار کرد و فرمانداری نزدیک به مردم مدینه را به این منصب گمارد. یزید از والی خواست که هیئتی از سران مدینه را برای جلب نظرشان نزد او بفرستد. هیئت مدینه به شام رفت. ریاست آن را عبدالله بن حنظله بر عهده داشت و حنظله به غسیل الملائکه ملقب بود؛ چون در شب عروسی به دعوت رسول خدا(ص) به جنگ احد رفت و منتظر روز نماند که غسل کند و به پیامبر بپیوندد. بلکه با عجله به سمت نبرد رفت و در جریان جنگ احد به شهادت رسید. در آن روز پیامبر(ص) فرمود: «فرشتگان او را شستشو دادند، پس غسیل الملائکه نامیده شد.»
قیام علیه یزید
بنا بر سیره بنیامیه، یزید معتقد بود که با پول و تکریم میتواند محبت هیئت را جلب و آنان را به خود نزدیک کند و آنان نیز در برابر جنایت او سکوت میکنند؛ اما یزید به زودی ناامید شد و آنان بیشتر به حسین(ع) و انقلاب او بیشتر ایمان آوردند؛ چون به چشم خود واقعیت یزید را دیدند که حسین(ع) به آن اشاره کرده بود و فرموده بود: «يزيد فاسق، فاجر، شارب الخمر، قاتل النفس المحترمة، ومثلي لا يبايع مثله؛ یزید فردی فاسق، فاجر، شرابخوار و قاتل نفس محترم است و امثال من نباید با مانند او بیعت کنند.» و آنچه را حسین(ع) فرموده بود: «ألا وَإنَّ هؤلاءِ قَدْ لزِمُوا طاعَةَ الشَّيطانِ، وَتَرَكُوا طاعَةَ الرَّحْمنِ، وَأظْهَرُوا الفَسادَ، وَعَطَّلُوا الحُدُودَ، واسْتَأثَرُوا بِالْفَيْءِ، وَأحَلُّوا حَرامَ اللهِ، وَحَرَّمُوا حَلالَهُ؛ همانا اینها به اطاعت شیطان متعهد شدند و اطاعت خدای رحمان را ترک کردند و فساد را آشکار کردند و بیت المال را به مال شخصی تبدیل کردند و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کردند.» تصدیق کردند و به مردم مدینه گفتند: مردی را یافتیم که دین و اسلام را نمیشناسد و شایسته خلافت مسلمین نیست و شهادت میدهیم که او را عزل کردهایم پس شما نیز او را عزل کنید. مردم مدینه نیز تصمیم گرفتند که علیه یزید قیام کنند و از او اعلام برائت کنند.
به این خاطر مردم مدینه والی یزید را عزل کردند و آن دسته از بنیامیه را که در آن زمان در خانه یکی از سران بنیامیه به نام مروان بن حکم جمع شده بودند، محاصره کردند و برای رفع محاصره شرط کردند که آنها شهر را به طور مسالمتآمیز ترک کنند و به کسانی که در آینده به جنگ آنها میآیند، نپیوندند.
در اینجا به این نکته اشاره میکنیم که مروان بن حکم که رهبری بنیامیه را در مدینه بر عهده داشت، هنگامی که میخواست این شهر را ترک کند، به دنبال کسی میگشت که خانوادهاش را نزد خود نگاه دارد. به رغم تمام کارهای ناشایستی که مروان علیه اهل بیت(ع) انجام داده بود و از آنها کینه داشت، در جنگ با علی(ع) در جمل و صفین شرکت کرده بود، نگذاشته بود حسین(ع) برادرش حسن(ع) را در کنار جدش رسول خدا دفن کند و هنگامی که والی مدینه از امام حسین(ع) خواست با یزید بیعت کند، مروان به او مشورت داد: نگذار بدون بیعت بیرون شود و در غیر این صورت گردنش را بزن، اما با این حال کسی غیر از امام زین العابدین(ع) این کار را قبول نکرد؛ امام زین العابدین(ع) نمیخواست که خانواده او را مسئول جنایات مروان بداند.
یکی از دختران مروان بن حکم در اشاره به میزان توجه امام زین العابدین(ع) گفته است: به خدا قسم! چنان از امام زین العابدین(ع) عنایت و توجه دیدیم که از پدرمان ندیدیم.
حادثه حره یزید را رسوا کرد
هنگامی که خبر قیام مردم مدینه و خلع فرماندارش به یزید رسید، لشکری از شام را به رهبری مسلم بن عقبه آماده کرد که تعدادشان بیش از پانزده هزار نفر و به مراتب بیشتر از رزمندگان مدینه بود. وقتی خبر حرکت لشکر شام به مدینه رسید، آنها برای جلوگیری از پیشروی این لشکر بزرگ، خندقی دور شهر کندند؛ اما لشکریان شام خندق را دور زدند و وارد شهر شدند و لشکر مردم مدینه را که عبدالله بن حنظله رهبری میکرد، شکست دادند. بیش از 4000 و در رأسشان عبدالله بن حنظله و از جمله هفتصد نفر از حافظان قرآن و هشتاد نفر از اصحاب بزرگوار رسول خدا به شهادت رسیدند.
این واقعه که به خاطر محل وقوع آن واقعه، حره نام گرفت، بیانگر نفی عمیق حکومت بنیامیه توسط مردم و نشان دهنده میزان تأثیرگذاری تبلیغات حضرت زینب(س) در بسیج مردم علیه حکم اموی بود. اینکه چگونه خون حسین(ع) اراده و عزم تازهای را در جان امت اسلامی دمید و مهمتر از همه بار دیگر ماهیت خونریزانه روش بنیامیه و میزان ظلم و ستم یزید را که از ارتکاب فجیعترین جنایات در شهر رسول خدا دریغ نورزید، آشکار کرد و راه را برای انقلابهای بعدی که ارکان رژیم اموی را لرزاند و سرانجام آن را فروریخت، هموار کرد و به این حقيقت قرآنی اشاره داشت كه هر چند روزها طول بکشد، اما ستمكار را بقايى نيست: «وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ» [شعراء: 227].
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به آنچه از حسین(ع) نقل شده، نصیحت میکنم. روزی مردی نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: «أنا رجُلٌ عاصٍ و لا أصبِرُ عَنِ المَعصِيَةِ، فَعِظْني بِمَوعِظَةٍ: اِفعَلْ خَمسَةَ أشياءَ و أذنِبْ ما شِئتَ، فأوَّلُ ذلكَ: لا تَأكُلْ رِزقَ اللّه ِ و أذنِبْ ما شِئتَ و الثّانِي: اُخرُجْ مِن وَلايَةِ اللّه ِ و أذنِبْ ما شِئتَ و الثّالِثُ: اُطلُبْ مَوضِعا لا يَراكَ اللّه ُ و أذْنِبْ ما شِئتَ و الرّابِعُ: إذا جاءَ مَلَكُ المَوتِ لِيَقبِضَ رُوحَكَ فادْفَعْهُ عَن نَفسِكَ و أذنِبْ ما شِئتَ و الخامِسُ: إذا أدخَلَكَ مالِكٌ في النّارٍ فلا تَدخُلْ في النّارِ و أذنِبْ ما شِئتَ؛ من مردى نافرمانم و در برابر معصيت شكيبايى ندارم، پس مرا اندرزى فرما. فرمود: پنج كار بكن و آنگاه هر چه خواستى گناه كن. اوّل اينكه روزى خدا را نخور و هر چه خواهى گناه كن. دوم اينكه از قلمرو خدا بيرون شو و هرچه خواهى گناه كن. سوم اينكه به جايى برو كه خدا تو را نبيند و هرچه خواهى گناه كن. چهارم اينكه هرگاه ملك الموت براى گرفتن جان تو آمد، او را از خودت دور گردان و هرچه خواهى گناه كن؛ و پنجم اينكه هرگاه مالك (مأمورِ دوزخ) تو را به آتش برد، داخل آن نشو و [آنگاه] هرچه خواهى گناه كن!» مرد عرض کرد: یا اباعبدالله! من نمیتوانم در برابر گناه شکیبایی کنم. امام به او فرمود: چگونه نافرمانی پروردگاری را میکنی که روزی او را میخوری و در زمینش زندگی میکنی و او تو را در حال معصیت میبیند و تو نمیتوانی مرگ را اگر بیاید و تو را بخواند که در برابر خدا قرار بگیری، از خود دور کنی و اگر سزاوار باشی، تو را از آتش دوزخ بازدارد؟ این مرد به او گفت: تو را گواه میگیرم که پس از این نافرمانی خدا را نخواهم کرد.
عزیزان! ما برای مقابله با وسوسههای شیطان و نفس اماره و کسانی که ما را به گناه دعوت میکنند، به این سفارش نیاز مبرم داریم و وقتی این کار را انجام دادیم، در مواجهه با چالشها قویتر و توانمندتر خواهیم شد.
رنجی بدون راه حل
از لبنان شروع میکنیم که با توجه به بازگشت به نرخ بالای دلار و فراتر رفتن از مرز سی هزار لیره و افزایش مداوم قیمت کالاها، مواد غذایی و خدمات، سوخت، هزینه دارو و درمان و ایاب و ذهاب، رنج لبنانیها همچنان ادامه دارد و در حال افزایش است؛ اما مدیران عرصه سیاسی به همان وضعیت سابق هستند؛ زیرا آنها از جریان کنونی کشور، غایب یا در کشمکشها و حسابهای تنگ خود غوطهور هستند و اگر حرفی میزنند، به توصیف وضعیت بسنده میکنند. گویا به آنچه میگذرد، کاری ندارند و در قبال وضعیتی که کشور به آن رسیده است، مسئولیتی ندارند و اگر راه حلی هم ارائه میکنند، برای آیندههای دور، اغلبشان غیرواقعی و برای ساکت و بیحس کردن مردم هستند.
در این راستا به همه آنها میگوییم: این وظیفه شماست که برای یافتن راه حلهایی که کشور را از این انحطاط و فروپاشی نجات دهد، تلاش کنید. اگر تصمیم بگیرید از منافع شخصی و جناحی خود دست بردارید، درگیریهای خود را متوقف کنید و برای نجات کشور خود همکاری کنید، این کار را میتوانید.
شرمآور است که کشور ما با چنین چالشهای جدی و موعدهای سرنوشت سازی روبرو است، ولی کسانی که زمام امور را به عهده دارند، برای رفع بحرانهای آن سرعت عمل به خرج نمیدهند. این بحرانها تنها با راه انداختن کارگاه اصلاحات که اعتماد جهانیان را احیا کند و سرعت عمل در تشکیل حکومتی که بتواند کشور را به پیش ببرد و چنانچه بسیاری در مورد آن سخن میگویند، در زمینه انتخاب رئیس جمهور که به بروز خلاء منتهی نگردد، حل نمیشوند.
اما متأسفانه در این کشور هیچ حسابی برای زمان و حتی سرنوشت مردم آن وجود ندارد؛ زیرا اعضای باشگاه سیاسی اطمینان دارند که مردم وضعیت کنونی را میپذیرند و سیاسیون نیز از سپردههای خود در خارج از کشور اطمینان دارند.
مسئولیت بانکها
پس از توقیف یکی از صاحبان بانکها از سوی قوه قضائیه، آن هم به دلیل شکایت سپردهگذاران و متعاقب آن اعتصاب کانون بانکها با هدف مهار قوه قضاییه و جلوگیری از هرگونه اخذ تصمیم به نفع سپردهگذاران و بازخواست بانکها، اصطکاک بین قوه قضائیه و بانکها ادامه دارد.
در مواجهه با این قضیه، ما مجدداً بر حق سپردهگذاران برای استفاده از تمام ابزارهای قانونی که تضمین کننده بازپسگیری پولشان از کسانی که پولها به آنها سپرده شدهاند و کسانی که در طول مراحل گذشته از این سپردهها استفاده کردند و مبالغ هنگفتی را به دست آوردند، باشد، تأیید میکنیم. از دستگاه قضایی میخواهیم که در این زمینه به وظیفه خود عمل کند و در برابر این فشارها از پا نیفتد. بانکها نیز باید مسئولیت پول سپردهگذاران را بر عهده بگیرند و برای تأمین سپردهها تدابیر لازم را بسنجند، چه این پولها نزد دولت باشند و چه در خارج از کشور. شاید اتفاقی که دیروز در بازداشت کارکنان یک بانک افتاد، زنگ خطری برای هشدار نسبت به خطرات باز نگهداشتن این پرونده باشد.
موضوع ترسیم مرزها
در حوزهای دیگر، پرونده تعیین مرزهای دریایی همچنان ذهن لبنانیها را به خود مشغول کرده است و لبنانیها به آن به عنوان بارقه امیدی برای تأمین حقوق و استخراج منابع دریاییشان نگاه میکنند؛ چون این منابع به حل بحران اقتصادی و مالی کنونی کمک میکند. همانطور که در گذشته تأکید کردیم که حفظ موضع متحد لبنانی و متکی بر همه عناصر قدرت موجود در میهن اهمیت دارد که جلوی باجگیری دشمن از لبنانیها و وادار کردنشان به قبول شرایط را میگیرد.
در عین حال ما خواستار آمادگی برای مقابله با سیاست عادیسازی روابط با دشمن هستیم که از طریق آن دشمن تلاش میکند تا حقوق کامل لبنان را ندهد.
لبنانیها باید بدانند که این ثروت، ثروت همه آنهاست؛ زیرا متعلق به یک طایفه یا یک جایگاه سیاسی خاص نیست، بلکه متعلق به همه لبنانیها و امیدشان برای خروج از این وضعیت است که از آن رنج میبرند. ما از همه میخواهیم به مواضعی بپیوندند که خواهان منابع حقه خود هستند و همه باید برای دستیابی به این هدف همکاری کنند.
گفتگو و سالگرد پیروزی
در داخل کشور، از تمام تلاشها برای همگرایی بین نیروهای فعال سیاسی تقدیر میکنیم و خواهان گسترش منطق گفتوگو میان آنها هستیم تا تنشها و بنبستها را کاهش داده و ثبات را افزایش دهد.
در همین حال و هوا، چهاردهم آگوست، شانزدهمین سالگرد پیروزی سال 2006 است که لبنانیها با این پیروزی توانستند اهداف مورد نظر دشمن صهیونیستی را ناکام بگذارند.
در این روز از لبنانیها مجدداً میخواهیم که تصاویر تمام قهرمانی، رشادتها و فداکاریهایی را که در آن زمان توسط تلویزیونها، رادیوها و وسایل ارتباطی مخابره میشد، در خاطر خود زنده کنند، نه فقط برای اینکه به آن دستاوردها افتخار کنیم یا با آنها زندگی کنیم یا آنها را وارد بازار درگیریهای داخلی کنیم، بل برای این که امید خود را تقویت کنیم که میتوانیم در هر تجاوز جدیدی، در مقابل دشمن به پیروزی برسیم و آگاهی و احساس خود را نسبت به حفظ و مراقبت از دستاوردهای این پیروزی افزایش دهیم. این که این دستاوردها را نادیده نگیریم و بر اساس آن دستاوردهای دیگری را که در مواجهه با اشغال دوباره ثروت ملی و مرزهای دریایی لبنان به شدت به آنها نیاز داریم، بنا کنیم و در عین حال با تثبیت عناصر تابآوری و ایستادگی همهجانبه، زمین زیر پای خود را تثبیت کنیم.
به مردم فلسطین افتخار میکنیم
در خاتمه، در برابر آنچه در فلسطین رخ داده و در حال رخ دادن است، به مردمی افتخار میکنیم که هر روز ثابت میکنند آمادهاند برای بازگرداندن سرزمین و حفظ مقدسات خود، فداکاریهای بزرگی عظیمی را انجام دهند. به رغم همه درها و محاصرهها، ما این آمادگی را در زبان مادران و پدران شهدا و شور و نشاط در رویاروییهای قهرمانانه میبینیم.
ما بار دیگر بر اتحاد این مردم با همه جناحها و جریانهایش در مقابله با دشمن تأکید میکنیم و از آنها میخواهیم هوشیار باشند و از ایجاد تفرقه میان جناحهای فلسطینی که دشمن در آخرین رویارویی روی آن کار کرد، جلوگیری کنند. این رویارویی دوباره ثابت کرد که هر چقدر هم که فریبکاری و اقدامات تروریستی آن تشدید شود، مقاومت برای دشمن غیرقابل غلبه است و میتواند ضربات دردناکی به دشمن وارد کند.