خطبه جمعه، 1 مهر ماه 1401

مطالب مهم خطبه اول: سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) / بدون عمل، هیچ راه نجاتی وجود ندارد / وحدت بین مسلمانان / جاودانگی برای انسان وجود ندارد / حساب دهی / تجدید بیعت به اعلام وفاداری.

مطالب مهم خطبه دوم: پیامدهای بحران / دولتی برای پر از خلاء / بحران سپرده گذاران و بانک‌ها / نیاز به سوخت ایران / هوشیاری در موضوع ترسیم مرزها / مسئولیت تحقق عدالت.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

27 صفر 1444 برابر با 1 مهر 1401 و 23/09/2022 م

فرازهایی از سفارش‌های پیامبر خدا(ص) در سالروز وفات آن حضرت

 

مطالب مهم خطبه اول:سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) / بدون عمل، هیچ راه نجاتی وجود ندارد / وحدت بین مسلمانان / جاودانگی برای انسان وجود ندارد / حساب دهی / تجدید بیعت به اعلام وفاداری.

مطالب مهم خطبه دوم:پیامدهای بحران / دولتی برای پر از خلاء / بحران سپرده گذاران و بانک‌ها / نیاز به سوخت ایران / هوشیاری در موضوع ترسیم مرزها / مسئولیت تحقق عدالت.

 

خطبه دینی:

خداوند سبحانه و تعالى در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيم» [التوبة: 128] صدق الله العظيم.

 

سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص)

بیست و هشتم ماه صفر سالروز رحلت رسول خدا(ص) را گرامی می‌داریم. مناسبتی که برای ما یادآور روزی است که مسلمانان پیامبرشان را از دست دادند. پیامبری که رنج برد، درد کشید و اذیت شد، آن گونه که هیچ پیامبری پیش از او اذیت نشد، صبر کرد و فداکاری‌های بسیاری به خرج داد و زحمت کشید تا پیام پروردگارشان را به آن‌ها برساند و آن‌ها را از بندگی بت‌ها، جهل و عقب‌ماندگی برهاند و به وسعت توحید و علم و تمدن، برساند. تا آن گونه شوند که خدای متعال خواسته است: «خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» [آل عمران: 110].

آن‌ها در وجود رسول خدا(ص) سیمای پدر، راهنما، مربی و بشارت دهنده و بیم دهنده و کسی را می‌دیدند که فیض محبت، مهربانی و عطوفت خود را خالصانه به آن‌ها ارزانی می‌داشت و با وجود رفعت و عظمت خود، مانند یکی از آنان در میانشان می‌زیست. تا جایی که به جایی که اگر فردی به محل جلسه او با اصحابش می‌آمد، می‌گفت: محمد کدام یک از شماست؟ از این رو اصحاب او را به گونه‌ای دوست داشتند که با دوستی کس دیگری قابل قیاس نبود، آن گونه که شایسته بود به او عشق می‌ورزیدند و جان، مال، خانواده و فرزندان خود را فدای او می‌کردند و خداوند نیز او را به گونه‌ای دوست داشت که هیچ پیامبری به پای او نمی‌رسید و در مقام بیان این محبت، اعلام داشت که او و فرشتگانش به او درود می‌فرستند و از مؤمنان در طول زمان خواست که به او درود و سلام بفرستند. فرمود: «إِنَّ اللهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً» [الأحزاب: 56].

امروز به عنوان ابراز وفاداری و محبت به رسول خدا(ص) فقط به ابراز احساسات برای او بسنده نمی‌کنیم، بلکه به راهنمایی‌های او توجه می‌کنیم و می‌خواهیم به برخی از توصیه‌های آن حضرت هنگام وفات بپردازیم تا نسبت خود را با این توصیه‌ها و میزان عمل به این توصیه‌ها را مورد ارزیابی قرار دهیم.

 

بدون عمل، هیچ راه نجاتی وجود ندارد

توصیه اول: پیامبر خدا(ص) با خطاب قرار دادن تمام کسانی که به او ایمان دارند، از آنان می‌خواهد به کسانی که دارای خویشاوندی با او هستند یا منتسب به او هستند، یا به او ابراز محبت می‌کنند، اعتماد نکنند، بلکه تکیه‌شان به دینی باشد که او آورده و به آن دعوت ‌و تمام تلاش خود را به خاطر آن خرج کرده است؛ زیرا تنها به این وسیله است که انسان به آنچه نزد خداست می‌رسد و از عذاب او نجات می‌یابد.

فرمود: «أيّها الناس؛ لا يتمنَّ مُتَمنٍّ، ولا يدَّع مُدّعٍ، إنَّه ليس بين الله وبين أحد شيءٌ يُعطيه به خيراً أو يدفعُ به عنه شراً إلَّا العمل، ألا إنَّه لا يُنجي إلا عملٌ مع رحمة، ولو عَصيتُ لَهَويتْ؛ اى مردم كسى آرزوى بيجا نداشته باشد و ادّعاى بى‌مورد نكند. قسم به خدا كه سبب نجات نيست مگر دو چيز عمل و رحمت خداى متعال. و اگر من معصيت كنم سرنگون خواهم شد.»

این واقعیت را با صراحت و شفافیت تمام به بستگان، نزدیکان و قبیله خود فرمود: «يَا بَنِي عَبْدِ مَنَافٍ، اعملوا لما عند الله، لاَ أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ الله شَيْئاً. يَا عَبَّاسُ بْنَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ يا عم رسول الله، اعمل لما عند الله فإنّي لاَ أُغْنِي عَنْكَ مِنَ الله شَيْئاً. يَا صَفِيَّةُ بنت عبد المطلب يا عمة رسول الله، اعملي لما عند الله فإنّي لاَ أُغْنِي عَنْكِ مِنَ الله شَيْئاً. يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ محمد، اعملي فإنّي لاَ أُغْنِي عَنْكِ مِنَ الله شَيْئاً؛ ای فرزندان عبد مناف! برای آنچه نزد خداست کار کنید که من شما را از خدا بی‌نیاز نمی‌کنم. عباس بن عبدالمطلب! از عموی پیامبر خدا! برای خدا کار کن که من تو را از خدا بی نیاز نمی‌کنم. ای صفیه دختر عبدالمطلب! ای عمه رسول خدا برای آنچه نزد خداست کار کن که من تو را از خدا بی‌نیازی نمی‌کنم. ای فاطمه دختر محمد! برای آنچه نزد خداست کار کن که من تو را از خدا بی‌نیازی نمی‌کنم.»

علی(ع) نیز در بیان این امر می‌فرماید: «إِنَّ وَلِيَّ محمد مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَإِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَإِنَّ عَدُوَّ محمد مَنْ عَصَى اللَّهَ وَإِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ؛ به يقين دوست محمد كسى است كه خدا را اطاعت كند، هرچند پيوند نسبى‌اش دور باشد و دشمن محمد كسى است كه خدا را نافرمانى كند هرچند قرابت او نزديك باشد.»

 

وحدت بین مسلمانان

توصیه دوم خطاب به امت اسلامی است. بیشترین نگرانی پیامبر خدا این بود که امت اسلامی اتحاد خود را از دست بدهد و متفرق شود و هوای نفس، منافع و فتنه‌ها آن را به بن‌بست بکشاند. از این رو در حجة الوداع فرمود: «أيُّها الناسُ اسْمَعُوا قَوْلِي فإني لا أَدْرِي لَعَلِّي لا أَلْقَاكُمْ بعدَ يومِي هذا... أيُّها الناسُ، إِنَّ دِماءَكُمْ وأَمْوَالَكُمْ حرامٌ إلى يومِ تَلْقَوْنَ رَبَّكُم... ألَا هل بلَّغْتُ؟ اللَّهمَّ اشهَدْ... أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ وَ لاَ يَحِلُّ لِمُؤْمِنٍ مَالُ أَخِيهِ إِلاَّ عَنْ طِيبِ نَفْسٍ مِنْهُ... ألَا هل بلَّغْتُ؟ اللَّهمَّ اشهَدْ... أَلاَ لاَ تَرْجِعُنَّ بَعْدِي كُفَّاراً يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ؛ ای مردم آنچه را که می‌گویم بشنوید و در آن تعقل کنید که نمی‌دانم شاید بعد از این روز شما را نبینم... ای مردم! خون و مال و ناموس شما بر همدیگر حرام است تا پروردگارتان را ملاقات کنید... آیا مطلب را رساندم؟ خدا شاهد باش... ای مردم! مؤمنان با همدیگر برادرند و برای کسی حلال نیست که بدون رضایت برادرش مال او را بردارد... آیا مطلب را رساندم؟ خدا شاهد باش... آگاه باشید! بعد از من به کفر بازنگردید که گردن یکدیگر را بزنید.»

متأسفانه ترس رسول خدا(ص) به جا بود؛ زیرا به محض این که زندگی را بدرود گفت، فتنه‌ها بر امت اسلامی وارد شد، صفوفشان را متفرق کرد، اتحادشان را متلاشی نمود و اتحادشان را در معرض تهدید قرار داد و این وضعیت همچنان ادامه دارد و به اختلافاتی که در سطح مذهبی، حزبی، خانوادگی یا طایفه‌ای و یا بین کشورهایی که خود را منتسب به رسول خدا(ص) می‌دانند، رخ می‌دهند، با خشونت، خونریزی، هتک حرمت و مقدسات و یا با قطع رابطه، بیگانگی و دوری تعامل می‌شود. در حالی که طبق فرمایش الهی «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ» [الحجرات: 10] بر اساس اصل اخوت ایمانی که خداوند متعال حتی در صورت بروز اختلاف نظر، مؤمنان را بدان فراخوانده و بر آن‌ها واجب کرده است، برای رفع هرگونه نگرانی باید به گفتگو و ارتباط متوسل شد، بر مشترکات تأکید کرد و در مقابل تهدید کنندگان اسلام و ارزش‌های آن، چون بنیانی مرصوص یکدیگر را تقویت کرد.

 

جاودانگی برای انسان وجود ندارد

توصیه سوم پس از آن بود که شنید که مردم از زنان و مردان به خاطر نزدیک شدن اجل او، می‌گریند، به مسجد آمد و ایستاد و فرمود: «أيّهَا النّاسُ! فَمَا تُنْكِرُونَ مِنْ مَوْتِ نَبِيّكُمْ؟! أ لَمْ انْعَ إلَيْكُمْ وَ تُنْعَ إلَيْكُمْ أنْفُسُكُمْ؟ لَوْ خُلّدَ أحَدٌ قَبْلِى ثُمّ بُعِثَ الَيْهِ لَخُلّدْتُ فِيكُمْ. ألَا إنّى لَاحِقٌ بِرَبّى وَ قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ مَا إنْ تَمَسّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلّوا: كِتَابَ اللهِ تَعَالَى بَيْنَ أظْهُرِكُمْ تَقْرَءونَهُ صَبَاحاً وَ مَسَاءً؛ اى مردم! چرا مرگ پيامبرتان را غير مترقّب مى‌شماريد؟! آيا خبر مرگ من به شما داده نشده است‌؟! و خبر مرگ شما به شما داده نشده است‌؟! اگر بنا بود كسى پيش از من جاودان زيست مى‌نمود سپس مرگش به او مى‌رسيد من هم در ميان شما جاودان مى‌زيستم. آگاه باشيد كه من به پروردگارم مى‌رسم و من چيزى در ميان شما گذارده‌ام مادامى‌كه به آن چنگ زنيد گمراه نمى‌شويد: كتاب خداى متعال است كه در ميان شماست، هر صبح و هر شب آن را مى‌خوانيد.»

 

حساب دهی

چهارمین وصیت لحظاتی پیش از وفاتش رخ داد. در سیره آمده است که آن حضرت در حالی که به علی(ع) و پسرعمویش فضل بن عباس تکیه داده بود، آمد تا گوشه‌ای از فداکاری‌ها و تاوان‌هایی را که به خاطر رساندن این دین به مردم کشیده بود، بیان کند تا مردم نسبت به اسلام احساس مسئولیت کنند. فرمود: «مَعاشِرَ أصحابِی! أیُّ نَبِیٍّ کُنتُ لَکُم؟ أ لَم أُجاهِد بَینَ أظهُرِکُم؟! أ لَم تُکسَر رَباعِیَتِی‏؟! أ لَم یُعَفَّر جَبِینِی؟! أ لَم تَسِلِ الدِّماءُ عَلَى حُرِّ وجهِی حَتَّى کَنَفتْ [لَثِقتْ] لِحیَتِی؟! ألَم أُکابَدِ الشِّدَّةَ و الجَهدَ مَعَ جُهّالِ قَومِی؟! أ لَم أربَط حَجَرَ المَجاعَةِ عَلَى بَطنِی؟! قالُوا: بَلَى یا رَسُولَ الله! لَقَد کُنتَ لِلَّهِ صابِرًا و عَن مُنکَرِ بَلاءِ الله ناهِیًا؛ فَجَزاکَ الله عَنّا أفضَلَ الجَزاءِ قالَ: و أنتُم فَجَزاکُمُ الله! ثُمَّ قالَ: إنَّ رَبِّی عَزَّوجَلَّ حَکَمَ و أقسَمَ أن لا یَجُوزَهُ ظُلمُ ظالِمٍ؛ فَناشَدتُکُم بِالله، أیُّ رَجُلٍ مِنکُم کانَت لَهُ قِبَلَ محمد مَظلِمَةٌ إلّا قامَ فَلیَقتَصَّ مِنهُ، فالقِصاصُ فِی دارِ الدُّنیا أحَبُّ إلَیَّ مِنَ القِصاصِ فِی دارِ الآخِرَةِ عَلَى رُءُوسِ المَلائِکَةِ و الأنبِیاءِ... ولا يَقولَنَّ أحَدٌ مِنكُم: إنّي أتَخَوَّفُ مِن محمد العَداوَةَ والشَّحناءَ ، ألا وإنّهُما لَيسَتا مِن طَبِيعَتي ولَيسَتا مِن خُلُقي؛ ای جماعت اصحاب من! چگونه پیغمبری برای شما بودم؟ آیا من شخصاً در میان شما جهاد نکردم؟! آیا دندان‌های رباعی من نشکست؟! آیا پیشانی من بر خاک نیامد؟! آیا خون بر صورت‏ من روان نشد تا آنکه محاسن مرا فراگرفت؟! آیا با جهال قوم خود، متحمل شدّت و مشقت نشدم؟! آیا سنگ مجاعه بر شکم خویش نبستم؟! اصحاب گفتند: بلی یا رسول الله! به تحقیق که تو برای خدا صابر و متحمل و شکیبا بودی و از وقوع در فتنه‌های منکر و منهیّۀ خداوند نهی می‌فرمودی؛ پس خدا تو را از جانب ما بهترین جزا عنایت کند! فرمود: خداوند به شما هم جزای خیر دهد! آنگاه فرمود: پروردگار من (عزّوجلّ) حکم کرده و سوگند یاد فرموده که از ظلم هیچ ظالمی نگذرد؛ پس شما را به خدا سوگند می‌دهم که هر کس از شما مظلمه‌ای بر عهده محمد دارد، البته برخیزد و از او قصاص کند که قصاص در دار دنیا نزد من محبوب‌تر است از قصاص در آخرت در برابر گروه ملائکه و انبیاء... و هرگز كسى از شما نگويد: من از دشمنى و كينه محمد می‌ترسم. بدانيد كه اين دو خصلت از طبيعت من و از اخلاق من به دورند.»

رسول خدا با این وصیت خود ابتدا می‌خواست برای همه صاحبان مناصب الگویی ارائه کند که هر کدام از آن‌ها باید گزارش کار خود را به مردم ارائه دهند و آماده پذیرش انتقادشان باشند و زمانی که مورد توهین و تحقیر قرار می‌گیرند، نقد را تحقیر و توهین نبینند بلکه آن را به عنوان هدیه‌ای به خود تلقی کنند که به آن‌ها کمک می‌کند بر اشتباهات خود غالب آیند و کاستی‌های خود را جبران کنند.

ثانیاً: می‌خواست چگونگی حضور مردم را در پیشگاه پروردگارشان به تصویر بکشد. این که در حالی به حضور الهی برسند که مطمئن باشند هیچ کس بر آن‌ها حقی ندارد و اگر چیزی به عهده دارند، سریعاً توبه کنند و بدون تحقیر و توهین حقوق مردم را برگردانند. تا در روزی که مظلومان به ظالمان خود می‌چسبند و قصاص در آن روز سخت است و روز مظلوم بر ظالم سخت‌تر از روز ظالم بر مظلوم است، در مقام ذلت و خواری قرار نگیرند.

و در حديث آمده است: «إنّه لَيَأتِيَ العَبدُ يَومَ القِيامَةِ و قد سَرَّتهُ حَسَناتُهُ، فَيَجِيءُ الرجُلُ فيقولُ: يا ربِّ ظَلَمَني هَذا، فَيُؤخَذُ مِن حَسَناتِهِ فَيُجعَلُ في حَسَناتِ الذي سَألَهُ، فما يَزالُ كذلكَ حتّى ما يَبقى لَهُ حَسَنةٌ، فإذا جاءَ مَن يَسألُهُ نَظَرَ إلى سَيِّئاتِهِ فَجُعِلَت مَع سيّئاتِ الرَّجُلِ، فلا يَزالُ يُستَوفى مِنهُ حتّى يَدخُلَ النارَ؛ روز قيامت بنده خوشحال از حسنات خود وارد محشر می‌شود. مردى می‌آید و می‌گوید: پروردگارا! اين مرد به من ظلم كرده است. پس از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد دادخواه گذاشته می‌شود. به همين ترتيب افرادى كه در حق آن‌ها ستم كرده است می‌آیند تا جايى كه حتى يك حسنه براى او باقى نمی‌ماند. از آن پس اگر كسى بيايد و حق خود را از او بخواهد از گناهان آن مرد برداشته و به گناهان او افزوده می‌شود. بدین‌سان همچنان داد مردم از او گرفته می‌شود تا آن كه به آتش درآيد.»

 

تجدید بیعت به اعلام وفاداری

در سالروز رحلت رسول خدا(ص) باید با جان و دل به سمت حرم رسول خدا(ص) روی آوریم و به او همان چیزی را بگوییم که امیر المؤمنین(ع) فرمود: «بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا رَسُولَ اللهِ! لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَالاْنْبَاءِ وَأَخْبَارِ السَّمَاءِ. خَصَّصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّياً عَمَّنْ سِوَاكَ، وَعَمَّمْتَ حَتَّى صَارَ النَّاسُ فِيكَ سَوَاءً. وَلَوْلاَ أَنَّكَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْجَزَعِ، لاَنْفَدْنَا عَلَيْكَ مَاءَ الشُّؤُونِ، وَلَكَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلا، وَالْكَمَدُ مُحَالِفاً؛ در و مادرم به فدايت يا رسول الله. با مرگ تو رشته‌ای گسسته شد كه با مرگ ديگران گسسته نشده بود: رشته نبوّت و اخبار غيبى و آسمانى. حادثه خاصى بود مرگ تو. به گونه‌ای كه آنان كه به مصيبت مرگ تو دچار شدند ديگر مصیبت‌ها را از ياد بردند و همگان يكسان در مصيبت مرگ تو عزادار شدند. اگر ما را به شكيبايى فرمان نداده بودى و از گريستن و زارى كردن منع نكرده بودى، آن قدر می‌گریستیم تا سرشكمان را به پايان رسانيم. درد جدايى تو در رفتن درنگ می‌کند و رنج و اندوه تو چون يار سوگند خورده‌ای همواره با ماست.» باید بر وفاداری به دینی که او آورد، با او تجدید بیعت کنیم.

باید با جان و دل به درگاه خداوند تضرع کنیم: «اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا کدَحَ فِیک إِلَی الدَّرَجَةِ الْعُلْیا مِنْ جَنَّتِک، حَتَّی لَا یُسَاوَی فِی مَنْزِلَةٍ وَ لَا یُکافَأَ فِی مَرْتَبَةٍ، وَ لَا یوَازِیهُ لَدَیک مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌ مُرْسَلٌ وَ عَرِّفْهُ فِی أَهْلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ أُمَّتِهِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ حُسْنِ الشَّفَاعَةِ أَجَلَّ مَا وَعَدْتَهُ؛ بارالها مرتبه‏ او را به ‏سبب زحماتی‏ که در راه تو کشید به بالاترین درجات بهشت بالا بر تا اندازه‌‏ای که هیچ کس در هیچ مقام و منزلت با او یکسان نباشد و در هیچ مرتبه با حضرتش برابر نگردد و در آستانت هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسل با او برابری نکند و قبول شفاعتش را در اهل بیت پاکیزه‏‌اش و مؤمنان از امّتش بیش از آنچه به‏ او وعده فرموده‏‌ای به او اعلام فرما.»

 

خطبه سیاسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا! به شما و خودم توصیه می‌کنم که به وصیت رسول خدا(ص) عمل کنیم. نقل شده است که فردی بادیه‌نشین نزد رسول خدا(ص) آمد و رکاب شترش را گرفت و عرض کرد: یا رسول الله! به من عملی بیاموز که با آن وارد بهشت شوم. فرمود: «مَا أَحْبَبْتَ أَنْ يَأْتِيَهُ اَلنَّاسُ إِلَيْكَ فَأْتِهِ إِلَيْهِمْ وَ مَا كَرِهْتَ أَنْ يَأْتِيَهُ اَلنَّاسُ إِلَيْكَ فَلاَ تَأْتِهِ إِلَيْهِمْ خَلِّ سَبِيلَ اَلرَّاحِلَةِ؛ هر رفتارى كه دوست دارى مردم با تو بكنند، تو با آنان همان كن و هر رفتارى كه خوش ندارى مردم با تو انجام دهند، تو نيز با آنان چنان مكن. راه را بر شتر بگشاى.»

ما به این توصیه سخت محتاجیم که اگر بدان عمل کنیم عادل‌تر و انسان‌ دوست‌تر می‌شویم و این راه رسیدن به رضای خدا و رسیدن به بهشت اوست و با آن در برابر چالش‌ها تواناتر خواهیم بود.

 

پیامدهای بحران

از وضعیت معیشتی و اقتصادی شروع می‌کنیم که مردم لبنان به دلیل افزایش مداوم قیمت کالاها، مواد غذایی و دارو، به ویژه داروهای بیماری‌های صعب العلاج و درمان ، هزینه حمل و نقل، بیمه برق و ارتباطات و تمام نیازهای اولیه و ضروری رنج می‌برند که باعث شده است بسیاری از لبنانی‌ها به دلیل شهریه‌های بالای مدارس و دانشگاه‌های خصوصی و ناتوانی‌شان در تأمین نیازهای آموزشی و هزینه ایاب و ذهاب، نسبت به تأمین لوازم تحصیلی فرزندان خود ناتوان شده‌اند. در حالی که هنوز سرنوشت بازگشایی مدارس دولتی و دانشگاه لبنان نامعلوم است و دانشجویان در معرض از دست دادن سال تحصیلی خود قرار گرفته‌اند.

عواقب این بحران به ناتوانی در تأمین این نیازها یا اندکی از آن‌ها ختم نمی‌شود، بلکه موجب شده است آنان برای فرار از جهنم کشوری که فجایعی را که قبلاً شاهدش بودیم به بار آورد و دیروز نیز تکرار شد، برخی از آن‌ها جان خود، فرزندان و خانواده خود را به خطر بیندازند و سوار قایق‌هایی شوند که از قبل می‌دانند ممکن است جانشان را در معرض تهدید قرار دهد و منجر به غرق شدنشان شود.

همه این‌ها در شرایطی است که متولیان مدیریت دولت همچنان به اتفاقات در حال رخ دادن پشت می‌کنند و طوری با آن برخورد می‌کنند که گویی اوضاع کشور خوب است و این‌ها وقایع آن‌ها را وادار به اعلام وضعیت اضطراری اقتصادی و اجتماعی و بسیج تمام توان خود برای متوقف کردن این فاجعه با همه پیامدهای فاجعه‌بار آن نمی‌کند؛ بلکه شاهد افزایش بیشتر فشارها بر مردم و دست‌درازی به جیب خالی خود مردم برای تأمین مالی هزینه‌های دولتی هستیم. چیزی که در بودجه‌های پیشین و بودجه پیشنهادی فعلی دیده شده و دیده خواهد شد.

 

دولتی برای پر از خلاء

اگر چه فضای مثبتی بر تشکیل دولت حاکم شد، با وجود اهمیت این اقدام، اما متأسفانه انگیزه‌ای برای دیده شدن نیاز مبرم به دولت نجات که کشور را از وضعیت اسفبار و غم انگیز کنونی نجات دهد و اجزای آن بتواند بارهای این مرحله دشوار را به دوش بکشد، نشد بلکه هدف آن پر کردن خلأی شد که متأسفانه توسط نیروهای سیاسی برای ریاست جمهوری پذیرفته شده است تا جلو جنجال و منازعات سیاسی و قانونی را که در صورت باقی ماندن دولت موقت تا اوقات فراغت ممکن است رخ دهد، بگیرد.

در برابر این وضعیت، ما از همه کسانی که در مناصب مسئولیت قرار دارند، می‌خواهیم که به مردم رحم کنند، درد و رنجشان را احساس کنند و نقش خود را ایفا کنند تا با تشکیل دولت کارآمدی که بتواند فروپاشی را متوقف کند و اصلاحات لازم را انجام دهد که کمک‌رسانی به لبنان به آن وابسته شده و متأسفانه هنوز به آن نرسیده است، کشور از این درد و رنج رها شود.

در همین حال بار دیگر بر آنچه قبلاً گفته‌ایم مبنی بر لزوم ایجاد همه شرایط لازم برای انتخاب رئیس جمهوری تأکید می‌کنیم. کسی که در قواره این مرحله و حامل آرزوها و امیدهای همه لبنانی‌ها مبنی بر ساختن دولتی باشد که به جای تسلیم شدن در برابر خلاء موجود و منتظر ماندن برای مداخلات خارجی، مشتاق ساختن دولتی عاری از فساد و در صورت سرمایه‌گذاری بهتر، توانمند برای ارتقای توانایی‌های لازم برای حل بحران‌های خود باشد.

 

بحران سپرده گذاران و بانک‌ها

و به پرونده‌های فعلی بازمی‌گردیم؛ زیرا پس از اتفاقاتی که هفته گذشته در سطح بانک‌ها رخ دادند، موضوع سپرده‌گذاران همچنان در رأس توجهات قرار دارد و این ترس وجود دارد که بانک‌ها به هیچ راه‌حلی برای متوقف کردن خشم سپرده گذاران کاری تن ندهند و به بستن درهای بانک‌ها بسنده کنند تا در برابر سپرده گذارانی که پول خود را مطالبه می‌کنند یا راه حل امنیتی که مانع از تلاش سپرده گذاران برای جمع آوری آن می‌شود، قرار نگیرند.

ما اصرار داریم که بخش بانکی را به دلیل اهمیت آن حفظ کنیم و درهای آن را به عنوان تضمینی برای اقتصاد این کشور و راه انداختن امور شهروندانی که بدون آن نمی‌توانند کاری انجام دهند، باز نگه داریم.

اما یکی از شروط دستیابی به این امر، تلاش جدی برای رسیدگی به بحران سپرده گذاران توسط بانک‌ها و پشت سر آن‌ها دولت دغدغه مند بانک‌ها و شهروندان هستیم؛ به خصوص اگر دولت عامل این بحران و وضعیت کنونی بانک‌ها باشد.

 

نیاز به سوخت ایران

در زمینه برق، از آنجایی که به دلیل کمبود سوخت برای بهره برداری از نیروگاه‌های لبنان، تاریکی همچنان تمامی مناطق لبنان را فراگرفته است، امیدواریم مذاکراتی که با جمهوری اسلامی صورت گرفت و ایران آمادگی کامل خود را برای تأمین سوخت اعلام کرد، منجر به نتایج عملی در اسرع وقت ممکن شود؛ زیرا مردم لبنان در این مرحله به شدت به آن نیاز دارند، اگرچه این راه حل، راه حل ریشه‌ای نیست و هیچ مانع فنی و غیر فنی در مقابل آن قرار ندارد، امیدواریم که این کار انگیزه شود تا کشورهای دیگر علاقه‌مند به کشور، کمک‌های خود را انجام دهند تا به روند غلبه بر بحران لبنان در این زمینه سرعت بخشد.

 

هوشیاری در موضوع ترسیم مرزها

در خصوص ترسیم مرزهای دریایی امیدواریم فضای مثبت مطرح در بیانیه‌ها و رسانه‌ها محقق شود؛ اما تجربیات فراوانی که از دشمن داریم به ما آموخته است که بیش از حد به این دشمن خوش‌بین نباشیم. ما تا زمانی که تصویر واقعی نمایان شود، محتاط می‌مانیم؛ زیرا می‌ترسیم که پشت شایعه خوش‌بینی، کسب زمان بیشتر باشد تا انتخابات به پایان برسد و مسیر انتخاباتی در لبنان روشن شود.

 

مسئولیت تحقق عدالت

در مورد نشست مجمع عمومی سازمان ملل، ما می‌خواهیم این تریبون جهانی نه بستری برای درگیری‌ها، خونریزی‌ها، جنگ‌ها، فقر و قحطی در این دنیا بلکه برای خاموش کردن این آتش‌ها باشد. تنها با تلاش برای دستیابی به عدالت مفقوده در این جهان و محدود کردن تسلط دولت‌های زورمند بر دولت‌های کوچک‌تر و دامن زدن به فتنه‌های داخلی در کشورها این امر تحقق خواهد یافت. تا دولت‌های کوچک‌تر حق تعیین سرنوشت داشته باشند و ملت‌ها از زندگی کریمانه‌ای برخوردار شوند و از منابع خود بهره ببرند.