بسمالله الرحمن الرحیم
9ربیع الثانی 1444 برابر با 13 آبان 1401 و 04/11/2022 م
امام عسکری(ع)؛ راهنمایی و ارشاد مردم به رغم رنج و حصار
مطالب مهم خطبه اول: میلاد امام عسکری(ع) / نقش هدایتگرانه علی رغم محاصره / توشههایی از امام(ع)
مطالب مهم خطبه دوم: مرحله خلأ / ادامه بحران سپردهگذاران / تصمیمات اجلاس سران فراموش نشود / انتخاباتی که افراطگرایی را نهادینه میکند / مراقب شیوع وبا باشید.
خطبه دینی:
خداوند سبحانه و تعالی در قرآن کریم میفرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَ كَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» [الأنبياء: 73] صدق الله العظيم.
هشتم ربیع الثانی سالروز میلاد یازدهمین امام اهل بیت(ع) امام حسن عسکری(ع) بود. به خاطر جایی که در آن سکونت داشت، ملقب به عسکری شد. شهری که امروز سامرا نامیده میشود. عباسیان این شهر را قبل از اینکه به پایتخت خلافت عباسی تبدیل شود، عمدتاً برای استقرار نیروهای نظامی خود ساخته بودند.
میلاد امام عسکری(ع)
امام عسکری(ع) در مدینه چشم به جهان گشود و در دو سالگی پس از احضار امام هادی(ع) توسط متوکل خلیفه عباسی با هدف محدود كردن تحركات و ممانعت از ارتباط آزادانه با مردم و تحت نظر قرار گرفتن ایشان، به همراه پدر به سامرا نقل مکان کرد و پس از وفات پدر در بيست و دو سالگي عهدهدار منصب امامت شد و تمام رنجهایی را که پدرش اعم از حصار، تنگنا و سختگیری از ناحیه حاکمان عباسی معتز، مهتدی و معتمد متحمل شده بود، او نیز متحمل گردید.
او در توضیح این درد و رنج میفرماید: «ما مُني أحدٌ من آبائي بمثل ما مُنيت به؛ هیچ یک از اجدادم مانند من رنج نبردهاند.» تا جایی که به شیعیان خود نوشت: «أن لا يسلمنَّ أحد عليّ، ولا يشير إليَّ بيده ولا يومئ، فإنَّكم لا تؤمنون على أنفسكم؛ هیچ کس به من سلام نکند و با دستش به من ایما و اشاره نکند؛ زیرا شما به خاطر من در امان نخواهید بود.»
نقش هدایتگرانه علی رغم محاصره
اما همه اینها مانع از آن نشد که امام(ع) وظیفه هدایتی، تربیتی و راهنمایی خود را ایفا نکند و باپدیدههای انحرافی که در آن زمان در عرصه فکری، اعتقادی و تشریعی، مفاهیم و رفتار، مستقیماً یا از طریق شبکه وکلایی که در مناطق مختلف ایجاد کرده بود و حلقه وصل او و پیروان و محبانش بودند، مبارزه ننماید.
سیره آن حضرت حکایت از میزان تأثیر ایشان در دلهای مردم دارد. این تأثیر محدود به کسانی که به امامت ایشان معتقد بودند، نمیشد، بلکه محبت ایشان حتی در دل کسانی که با او دشمنی داشتند، نیز جای داشت.
در این باره نقل شده است که روزی عباسیان بر صالح بن وصیف که امام عسکری(ع) نزد او زندانی بود، وارد شدند و از او خواستند تا در زندان خود بر آن حضرت سخت بگیرند. گفت: «با او چه كنم، در حالی که دو مرد از بدترین افرادی را سراغ داشتم بر او گماردم؛ اما در نهایت به عابدترین مردم تبدیل شدند.» پس نااميد رفتند.
در روايت ديگرى از احمد بن عبیدالله بن خاقان وزير خلیفه عباسی كه نفرت شدیدی از ائمه اهل بيت(ع) داشت، آمده است: «در سامرا کسی را از نظر وقار، آرامش، عفاف، زیرکی و بزرگ منشی در میان اهل بیت خود و پیش سلطان و بنیهاشم، چون حسن بن علی عسکری(ع) ندیدم و نشنیدم. چنان که او را بر افراد مسن و حتی امراء و وزراء و منشیان نیز برتری میدادند. از هر کس از بنیهاشم، منشیان، قضات، فقها، حتی مردم عادی که دربارهاش سؤال میکردم، او را در نزدشان در نهایت جلالت و بزرگواری و جایگاه والا و سخن زیبا مییافتم و دوست و دشمن او را ندیدم، مگر اینکه خوبی او را میگفتند.» در ادامه میگوید: «اگر روزی خلافت از دست بنیعباس بیرون رود (چون خود او از بنیعباس بود) در میان بنیهاشم، به خاطر فضل، صیانت نفس، زهد، عبادت و اخلاق نیکو، کسی جز او سزاوار مقام خلافت نیست.»
توشههایی از امام(ع)
امام عسکری(ع) توشهای برای ما به یادگار گذاشته است که همه ما به آن نیازمندیم که امروز به برخی از آنها اشاره میکنیم:
حديث اول: «اَلإشراكُ فِي النّاسِ أخفى مِن دَبيبِ النَّملِ عَلَى المِسحِ الأسوَدِ في اللَّيلَهِ المُظلِمَةِ؛ شرك آورى در ميان مردم، از جنبش مور بر پلاس سياه در شب تار، پنهانتر است.»
امام در این حدیث میخواهدمؤمنان را از نفوذ شرک در نیت، گفتار یا کردارشان، از جایی که اصلاً احساس نمیکنند و از جایی که معتقدند دارند در راه توحید گام برمیدارند، بر حذرمیدارد. این همان چیزی است که خداوند متعال نسبت به آن هشدار داده و میفرماید: «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» [يوسف: 106]؛بنابراین آنگونه که از برخی گفتارها و رفتارهای مردم پیداست، شرک ورزیدن به خدا، فقط به پرستش بتها، مردم، سیارات و ستارگان خلاصه نمیشود.
روایات شریفه به مظاهر شرک در گفتار اشاره کرده است. چنانکه در حدیث آمده است: «الرَّجُلُ يقولُ: لَولا فُلانٌ لَهَلَكتُ و لَو لا فُلانٌ لَأصَبتُ كذا و كذا و لَو لا فُلانٌ لَضاعَ عِيالي، أ لا تَرى أنّهُ قد جَعَلَ للّه شَريكا في مُلكِهِ يَرزُقُهُ و يَدفَعُ عَنهُ؟! قالَ [الراوي]: قلتُ: فيقولُ: لَولا أنَّ اللّه َ مَنَّ عَليَّ بِفلانٍ لَهَلَكتُ؛ انسان بگويد: اگر فلانى نبود، من از بين میرفتم و اگر فلانى نبود، چنين و چنان میشدم و اگر فلانى نبود، خانوادهام نابود میشد؛ مگر نمیبینی كه او با اين حرفها در مُلك خدا، برايش شريكى قائل شده كه روزيش میدهد و از او دفاع و دفع گرفتارى میکند؟ عرض كردم: پس بگويد: اگر خداوند به واسطه فلانى بر من منّت ننهاده بود از بين میرفتم.» در گفتار رایج مردم، کسی که میخواهد در یکی از امور زندگی خود به کسی تکیه کند، میگوید: من بر خدا و تو توکل میکنم. یا در دعا، انسان خواستهها، نیازها، نگرانیها و دغدغههای خود را با غیر خدا مطرح میکند؛ چرا که او را به مانند خداوند متعال برآورده کننده حاجات خود می بیند.
شرک ممکن است در نیت باشد. زمانی که انسان کار نیکی انجام میدهد تا مردم آن را ببینند تا جایگاهی نزد مردم پیدا کند. در حالی که عمل باید صرفاً برای خدایی باشد که پروردگار، پادشاه و خدای مردم است و به وسیله اوستکه خواستهها و نیازهای مردم برآورده میشود، چنان که در حدیث آمده است: «إنَّ الرّياء شرك خفيّ؛ ریاء شرک پنهانی است.»
شرک در عمل ممکن است زمانی باشد که اگر هوا و هوسش اقتضا کرد، از غیر خدا و اگر منافعش اقتضا نمود، از خداوند اطاعت نماید.
ممکن است برخی از مؤمنان به دلیل تعامل با مشرکان در دام شرک بیفتند. چنانکه از رسول خدا(ص) روایت شده است: «كانَ المُؤمنونَ يَسُبُّونَ ما يَعبُدُ المُشركونَ مِن دُونِ اللّه ِ، فكانَ المُشرِكونَ يَسُبُّونَ ما يَعبُدُ المؤمنونَ. فَنَهَى اللّه ُ المُؤمنينَ عن سَبِّ آلِهَتِهِم لِكَي لا يَسُبَّ الكُفّارُ إلهَ المؤمنينَ، فَيَكُونَ المؤمنونَ قد أشرَكُوا بِاللّه ِ مِن حيثُ لا يَعلَمُونَ؛ مؤمنان، به معبودهاى مشركان ناسزا میگفتند و مشركان نيز متقابلاً به معبود مسلمانان دشنام میدادند. از اين رو، براى آنکه مشركان به خداى مؤمنان ناسزا نگويند، خداوند ايشان را از ناسزا گفتن به معبودهاى مشركان نهى فرمود. بنابراین، مؤمنان ندانسته به خدا شرك آورده بودند.»
حدیث دوم: «مَن وَعَظَ أخاهُ سِرّا فَقَد زانَهُ و مَن وَعَظَهُ عَلانِيَةً فَقَد شانَهُ؛ هر كه برادرش را در خلوت پند دهد، او را آراسته استو هر كس برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشكسته كرده است.»
امام(ع) میخواهد که در میان جامعه ایمانی، نقد عقاید، رفتار و کردار، به دور از چشم و گوش مردم باشد تا مخاطب انتقاد، آزرده نشود؛ بنابراین اگر کسی میخواهد که خطای کسی را بگوید یا اندیشه، رفتار و خط مشی او را اصلاح کند، باید نزد او برود و در این مورد با او صحبت کنید و آنگونه که در صفحات اجتماعی یا رسانهها میبینیم، نباشد که در این صورت انتقاد برای اصلاح، به هتک حرمت و لطمه زدن به حیثیت این شخص و توهین به موقعیت او، تبدیل میشود.
حديث سوم: «خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْءٌ، الْإِيمَانُ بِاللهِ، وَنَفْعُ الْإِخْوَانِ؛ دو خصلت است كه چيزي برتر از آن دو نباشد: ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.»
امامبا اين سخن میخواهدنشان دهد كه براي رسيدن به جایگاه و مقام والا نزد خداوند،ايمان به خدا با خدمت به مردم گره خورده است؛بنابراین برای رسیدن به این مقام، ایمان تنها کفایت نمیکند، بلکه باید با خدمت به مردم، رفع نیازمندیها و دلسوزی برای مردم همراه باشد. در این باره در حدیث آمده است: «الخَلقُ كُلُّهُم عِيالُ اللّه ِ، وإنَّ أحَبَّهُم إلَيهِ أنفَعُهُم لِخَلقِهِ، وأحسَنُهُم صَنيعا إلى عِيالِهِ؛ خلق، همه نانخور خدايند و محبوبترینشان نزد او، سودمندترينشان نسبت به خلقش و نيكوكارترينشان نسبت به خانواده خويش است.»
حدیث چهارم: «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ؛ چه زشت است در مؤمن خواستهای باشد كه او را به خوارى كشاند.»
امام(ع) به مؤمن هشدار میدهد که برای برآورده شدن خواستهها یا رسیدن به شأن و جایگاه در زندگی، با خوار کردن و از دست دادن کرامت خود در برابر کسی که این خواستهها، تمایلات و نیازمندیهادر اختیار اوست یا کسانی که شاید او را به این موقعیت برسانند، نکوشد؛ زیرا خداوند نمیپذیرد که انسان ذلیل شود، حتی اگر پشت این ذلت، مال دنیا یا بالاترین مقامات باشد. از پیامبر خدا(ص) روایت شده است: «إنَّ اللّه َ فَوَّضَ إلَى المُؤمِنِ اُمورَهُ كُلَّها و لَم يُفَوِّضْ إلَيهِ أن يَكونَ ذَليلاً؛ خداوند اختيار همه كارها را به مؤمن داده اما اين اختيار را به او نداده است كه ذليل باشد.» در این باره خداوند متعال فرموده است: «وَللهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» [المنافقون: 8].
اما حديث آخر: «بِئْسَ العَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذَا وَجْهَيْنِ وَذَا لِسَانَيْنِ يُطْرِى أخَاهُ شَاهِداً وَيَأكُلُهُ غَائِباً، إنْ أُعطِىَ حَسَدَهُ، وَإنِ ابْتُلِىَ خَذَلَهُ؛ چه بد بندهای است آن بنده كه دو روي و دو زبان است، در حضور برادرش او را میستاید و در غيابش با غيبت كردن گوشت او را میخورد. اگر به او عطايي شود حسد برد و اگر گرفتار گردد او را وانهد.» و «خَيرُ إخوانِكَ مَن نَسِيَ ذَنبَكَ، وذَكَرَ إحسانَكَ إلَيهِ؛ بهترين برادر تو، آن است كه گناهت (بدیات نسبت به او) را فراموش كند و خوبیات را نسبت به او به ياد داشته باشد.»
عزیزان! در سالروز ولادت امام عسکری(ع) نیازمند هدایت جستن از زندگی، گفتار و موضعگیری، مردمدوستیو گفتمان نیکوی ایشان با مردم هستیم. بدین ترتیب ولایت و محبت خود را به آن حضرت نشان خواهم داد؛ چرا که جز با عمل به کردار آن بزرگواران و پرهیز از گناهان به محبت و ولایتشان نخواهیم رسید. با این کار آنچه را که از ما خواستهاند انجام دادهایم. اینکه زینت آنها باشیم و مایه خجالت و سرافکندگیشان نباشیم.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به آنچه امام عسکری(ع) به ما سفارش کرده، توصیه میکنم. فرمود: «أُوصیکُمْ بِتَقْوَى اللّهِ وَ الْوَرَعِ فى دینِکُمْ وَالاْجْتَهادِ لِلّهِ وَ صِدْقِ الْحَدیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ إِلى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فاجِر وَ طُولُ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجَوارِ. فَبِهذا جاءَ محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) صَلُّوا فى عَشائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذا وَرَعَ فى دینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ أَدَّى الاْمانَةَ وَ حَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ قیلَ: هذا شیعِىٌ فَیَسُرُّنى ذلِکَ. إِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنًا وَ لا تَکُونُوا شَیْنًا، جُرُّوا إِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّة وَ ادْفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبیح، فَإِنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حَسَن فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ کَذلِکَ. لَناحَقٌّ فى کِتابِ اللّهِ وَ قَرابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللّهِ وَ تَطْهیرٌ مِنَ اللّهِ لا یَدَّعیهِ أَحَدٌ غَیْرُنا إِلاّ کَذّابٌ. أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرانِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ(صلى الله علیه وآله وسلم) فَإِنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّهِ عَشْرُ حَسَنات، إِحْفَظُوا ما وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمْ السَّلامَ؛ شما را سفارش میکنم به تقواى خدا و پارسايى در دينتان و سعى و كوشش براى خدا و راستگویی و بازگرداندن امانت به هر كه به شما امانتى سپرده است و طول دادن سجده و خوش همسايگى؛ زيرا كه محمد صلى الله عليه و آله براى اینها آمده است. در جمع آنان (اهل سنّت) نماز بخوانيد و در تشييع جنازههایشان حاضر شويد و از بيمارانشان عيادت كنيد و حقوقشان را ادا كنيد؛ زيرا هر يك از شما وقتى در دين خود پارسا باشد و راست گويد و امانتدار باشد و اخلاقش را با مردم خوب كند، گفته خواهد شد: اين شيعه است و اين مرا خوشحال میکند. از خدا بترسيد و مايه آراستگى و آبرومندى [ما] باشيد، نه باعث عيب و ننگ. دوستیها را به سوى ما جلب كنيد و هرگونه زشتى را از ما دور سازيد؛ زيرا هر خوبیای كه درباره ما گفته شود، ما اهل آن هستيم و هر عيب و بدیای درباره ما گفته شود، ما چنان نيستيم. براى ما در كتاب خدا حقّى است و با رسول خدا خويشى و قرابتى و خداوند ما را پاك شمرده است و هر كس جز ما چنين ادعايى كند دروغگوست. خدا را بسيار ياد كنيد و هميشه به ياد مرگ باشيد و قرآن زياد بخوانيد و بر پيامبر صلى الله عليه و آله فراوان صلوات فرستيد؛ زيرا صلوات فرستادن بر رسول خدا ده حسنه دارد؛ آنچه را به شما سفارش كردم به گوش گيريد. شما را به خدا میسپارم و بر شما درود میفرستم.»
ما بیش از همه به این توصیه نیاز داریم تا از آن هدایت بجوییم و از شیعیان واقعی و موالیان اهل بیت(ع) شویم و در برابر چالشها از حضور، آگاهی، مسئولیتپذیری و توانایی بیشتری برخوردار گردیم.
مرحله خلأ
از لبنان شروع میکنیم که وارد مرحلهای شده است که ما نسبت به آن هشدار داده بودیم؛ یعنی خالی ماندن کرسی ریاستجمهوری. این وضعیت در شرایطی اتفاق افتاد که علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته، بر سر یک دولت صلاحیتدار توافق حاصل نشد. دولتی که بتواند خلأ را پر کند و عرصه مناقشه و جدال نباشد. چیزی که در دولت موقت دیده میشود. در حالی که به نظر میرسد به دلیل عمیق بودن اختلافات بین طرفهای اصلیو عدم تمایل هیچ یک از آنها به دست کشیدن از شروط و امیدهای خود، توافق زود هنگام بر سر رئیس جمهور دشوار به نظر می رسد. این مسئله کشور را گروگان عواقب این خلأ قرار میدهد که در سطح اقتصادی، معیشتی و مداخلات خارجی فاجعهبار است.
در برابر این وضعیت، مجدداً از همه نیروهای سیاسی میخواهیم که از اتلاف زمان گرانبها برای لبنان و لبنانیها دست بردارند، در حالی که هر یک از طرفها به دنبال این هستند که رئیسجمهور به دلخواهشان باشد و با توجه به توازن قوا در داخل پارلمان و کشوری که بر اساس اجماع بنا شده و تنها با توافق از ثبات برخوردار میشود، این امر محقق نمیشود.
امیدوار بودیم که همه طرفها از گفتگوی مورد نظر رئیس مجلس استفاده کنند و این فرصت را از دست ندهند؛ زیرا این گفتگو دری است که رسیدن به اجماع مطلوب را تسهیل میکند.
در اینجا از همه میخواهیم که به هر فراخوان مشابهی برای گفتگوی جدی یا خارج کردن کشور از مخمصهای که در آن قرار گرفته است، پاسخ مثبت دهند.
از همگان میخواهیم که حساسیت و خطرناکی این برهه، چه در سطح داخلی و چه در زمینه فروپاشی همه جانبه و چه در سطح بازتابهای منطقهای و محلی نتایج انتخابات رژیم صهیونیستی یا درگیری بینالمللی که پس از شروع جنگ در اوکراین تشدید شد و پیامدهای منفی آن در زمینههای غذا، انرژی و امنیت بالا گرفت، بیشتر بیندیشند؛ زیرا با دست دست کردنی که ما شاهدش هستیم، نمیتوان با همه اینها مواجه شد.
در اینجا به نیروهای سیاسی نسبت به ادامه بحثهای تند سیاسی پیرامون ریاستجمهوری، مواضع دولت یا نگاه به گذشته، با توجه به تبعات این مناقشه برای افکار عمومی متشنج از نظر طایفه ای، مذهبی و سیاسی هشدار میدهیم؛این کار ممکن است باعث بروز تنشهای امنیتی یا نفوذ کسانی شود که میخواهند امنیت و ثبات کشور را بهم بریزند.
ما در این مرحله به جای گفتمان تحریک گری و بازی با غرایز طایفهایو مذهبی که مراکز در حال فروپاشی را نجات نمیدهد، گفتمانی که لبنانیها از آن و کسانی که پس از درک پیامدهای آن باز هم به آن چسبیدهاند، خسته شدهاند، به گفتمان آرام بخش نیاز داریم که منافذ فتنهها را ببندد و ذهنها را برای بررسی علل رسیدن کشور به این وضعیت و نحوه درمان آن برانگیزد تا کشور را از این افسردگی نجات دهد.
ادامه بحران سپردهگذاران
در داخل کشور، با توجه به تشدید بحران سپردهگذاران، بار دیگر از بانکها میخواهیم که به مسئولیت خود در قبال کسانی که پولشان سپردهگذاری کردهاند، عمل کنند؛ چون بانکها مسئول اول و آخر پول سپردهگذاران هستند. باید راههای ممکن برای بازگرداندن اموال مردم را بررسی کنند؛ هر چند که به صورت تدریجی باشد تا ناامیدی و یأس مردم را به سمت استفاده از زور و خشونت سوق ندهد. وضعی که ما نمیخواهیم به آن ختم شود و به آن دعوت نمیکنیم.
تصمیمات اجلاس سران فراموش نشود
در مورد اجلاس سران کشورهای عربی، در حالی که تصمیمات اجلاس را در رابطه با موضوع فلسطین و آشتی عربی - عربی و رفع تنش بین آنها را مهم میدانیم، آنچه میخواهیم بر آن تأکید کنیم، تسریع در اجرای این تصمیمات، ایجاد سازوکارهای لازم و فراهم کردن شرایطی است که موفقیتشان را تضمین کند و مانند بسیاری دیگر از تصمیمات اجلاسهای قبلی سران عرب فراموش نشود. نشود که این تصمیمات جوهری بر کاغذ و جهان عرب در حالت تفرقه و ضعف باقی بماند و در مواجهه با چالشهای درونی و بیرونی ناتوان باشد.
انتخاباتی که افراطگرایی را نهادینه میکند
در زمینهای دیگر و با توجه به نتایج انتخابات رژیم صهیونیستی که در آن راستگرایان افراطی به قدرت رسیدند که نشاندهنده ماهیت رژیمی است که بر پایه افراطگرایی ساخته شده و هر روز افراطیگری آن در حال افزایش است و تداوم سیاست کشتار، آوارگی و شهرکسازی مورد حمایت داخل در خارج، شاهد این مدعاست، از مردم فلسطین میخواهیم که با اتحاد و انسجام بیشتر به مقابله با این افراطگرایی ادامه دهند و روحیه مقاومت را تقویت کنند؛ زیرا مقاومت تنها زبانی است که دشمن آن را میفهمد. در همین حال از کشورها و ملل عربی و اسلامی و آزادگان جهان میخواهیم که نسبت به ماهیت این رژیم و میزان تهدیدی که ایجاد خواهد کرد، آگاهی بیشتری داشته باشند و در کنار مردم فلسطین در برابر این افراطگرایی جدید بایستند.
مراقب شیوع وبا باشید
در خاتمه، از خانوادههامیخواهیم که با رعایت حداکثر راههای پیشگیری و اطمینان از سلامتی آب آشامیدنی ومواد غذایی، مواظب بیماری وبا باشند که درهای خانهمان را میزند. به رغم گسترش محدود، ما از شیوع آن نگران هستیم. در همین حال از وزارت بهداشت و همه کارکنان بخش بهداشتو درمانمیخواهیمکه با جدیت تلاش کنند و با فراهم آوردن تمامی وسایل پیشگیری، ایمنی و درمان، برای مقابله با خطر گسترش این اپیدمی همکاری کنند.