بسم الله الرحمن الرحیم
22 جمادی الاولی 1444 برابر با 25 آذر 1401 و 16/12/2022 م
تأثیر فردی و اجتماعی کلام
مطالب مهم خطبه اول: تأثیر کلام / حرمت کلام بد / گفتار خوب و نیکی کردن / تلافی بدی با خوبی / سخن خوب، فتنهها را خاموش میکند.
مطالب مهم خطبه دوم: بنبست سیاسی / لزوم انتخاب رئیسجمهور / بدتر شدن وضعیت زندگی / تصادف نیروهای بینالمللی / جام جهانی فوتبال.
خطبه دینی:
خداوند سبحانه و تعالی در قرآن کریم میفرماید: أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ * وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَار [إبراهيم: 24- 26] صدق الله العظيم.
تأثیر کلام
همه از میزان تأثیر مخرب کلامی که خارج از نقش مطلوب آن بهعنوان ابزاری برای اصلاح و آگاهی، گسترش روح محبت و الفت در بین مردم و گسترش خیر و نیکی در میان آنها ادا و به ابزاری برای تفرقهافکنی، اختلافافکنی، نفرت و دشمنی، گسترش بیعدالتی و فساد و یا کمک به آنها تبدیل شود، آگاهاند.
کافی است به وضعیتی که در آن قرار داریم نگاهی بیندازیم تا میزان تأثیرات کلام را در سطح فرد، جوامع و ملتها ببینیم که با توسعه رسانهها و گسترش شبکههای ارتباطی افزایش یافتهاند. پدیدهای که روایات نیز به آن اشاره کردهاند: «رُبَّ قَوْلٍ أَنْفَذُ مِنْ صَوْلٍ؛ چه بسيار سخنهایی که از حمله (و اعمال قدرت) نافذترند.» و در حدیث دیگری آمده است: «رُبَّ كلامٍ أنفَذُ مِن سِهامٍ؛ بسا سخنى كه از تير كارگرتر است.»
از این رو وقتی از علی(ع) پرسیدند: کدام یک از آفریدههای خدا بهتر است؟! فرمود: «مَا خَلَقَ الله عَزَّ وَجَلَّ شَيْئاً أَحْسَنَ مِنَ الْكَلَامِ وَلَا أَقْبَحَ مِنْهُ؛ بِالْكَلَامِ ابْيَضَّتِ الْوُجُوهُ، وَبِالْكَلَامِ اسْوَدَّتِ الْوُجُوهُ؛ خداوند عزّ و جلّ چیزی را زیباتر از کلام و زشتتر از آن، نیافریده است. گروهی بهوسیله کلام روسفید شدهاند و گروهی بهوسیله آن روسیاه گشتهاند.»
در حدیث آمده است: «إنّ الرجُلَ لَيتكَلَّمُ بالكَلِمَةِ مِن رِضوانِ اللّه ِ ما كانَ يَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت يَكتُبُ اللّه ُ تعالى لَهُ بها رِضوانَهُ إلى يَومِ يَلقاهُ وإنّ الرجُلَ لَيَتكلَّمُ بالكَلِمَةِ مِن سَخَطِ اللّه ما كانَ يَظُنُّ أن تَبلُغَ ما بَلَغَت يَكتُبُ اللّه ُ لَهُ بها سَخَطَهُ إلى يَومِ يَلقاهُ؛ گاه انسان سخنى خشنود كننده خدا میگوید كه گمان نمیکند آن سخن بدان جا رسد كه رسيد و خداوند متعال به سبب آن سخن خشنودى خود را تا روزى كه ديدارش كند، براى او مینویسد و گاه انسان سخنى ناخرسند كننده خداوند میگوید كه گمان نمیکند آن سخن بدان جا رسد كه رسيد و خداوند به سبب آن سخن خشم و ناخشنودى خود را تا روزى كه ديدارش كند، براى او مینویسد.»
و در حديث دیگری آمده است: «يُحشَرُ العَبدُ يَومَ القِيامَةِ و ما نَدِيَ دَما، فيُدفَعُ إلَيهِ شِبهُ المِحجَمَةِ أو فَوقَ ذلكَ، فيُقالُ لَهُ: هذا سَهمُكَ مِن دَمِ فُلانٍ! فيَقولُ: يا رَبِّ، إنَّكَ لَتَعلَمُ أنَّكَ قَبَضتَني و ما سَفَكتُ دَما! فيَقولُ: بَلى، سَمِعتَ مِن فُلانٍ رِوايَةَ كَذا و كَذا، فرَوَيتَها عَلَيهِ، فنُقِلَت حَتّى صارَت إلى فُلانٍ الجَبّارِ فقَتَلَهُ عَلَيها و هذا سَهمُكَ مِن دَمِهِ؛ آدمى روز قيامت، محشور میشود در حالى كه [در دنيا] هيچ خونى نريخته است اما به اندازه شيشه حجامت، يا بيشتر، به دست او خون میدهند و میگویند: اين سهم تو از خون فلان كس است. عرض میکند: پروردگارا! تو خود میدانی كه تا [زمانى كه] جانم را ستاندى خونى نريختم! خداوند میفرماید: بله اما تو از فلان كس، فلان و بهمان سخن و روايت را شنيدى و به زيان او بازگو كردى و زبان به زبان گشت تا به گوش فلان ستمگر رسيد و به سبب آن او را كشت، حال اين بهره تو از خون اوست.»
حرمت کلام بد
از این رو خداوند متعال برای جلوگیری از عواقب ناگوار ناشی از کلام، بیان سخن زشت را که در عقل، قلب یا جامعه اثر بد از خود بهجای میگذارد، حرام کرده است. از این رو غیبت، سخنچینی، تمسخر، استهزاء دیگران و دروغگویی را حرام کرده و به این نیز بسنده نکرده، بلکه از بندگان خود خواسته است که بهترین قالب گفتاری را برای بیان منظور خود انتخاب کنند. این فرمایش الهی به همین مطلب اشاره دارد. فرموده است: «وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» که برای برکنار ماندن از این فرمایش الهی است: «إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ» [الإسراء:53]؛ یعنی شیطان از کلام بد استفاده میکند تا روابط افراد را با یکدیگر تیرهوتار کند و منظور از کلام خوب، کلام منطقی آمیخته با محبت است که با گفتن آن تأثیر خوبی بر شنوندگان یا خوانندگان بهجای میگذارد و جنبه تنشزا و تحریککنندگی ندارد و آکنده از نفرت و کینه نیست. امام باقر(ع) در تفسیر این آیه میفرماید: «قُولوا لِلنّاسِ اَحْسَنَ مَا تُحبّونَ اَنْ يُقالَ لَكُمْ؛ بهترین سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد.»
خداوند سبحانهوتعالی درباره تأثیر کلام میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً * يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِيماً» [الأحزاب: 70 – 71].
و در آیه دیگری میفرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» [إبراهيم: 24 – 25]؛ خداوند بیان میدارد که کلام، ماندگار است و ادامه مییابد و اگر خوب باشد، اثر خوبی از خود بهجای میگذارد و در مقابل «وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَار» [إبراهيم: 26] ماندگار نیست و زود میمیرد و تمام میشود.
گفتار خوب و نیکی کردن
روایات نیز بهنوبه خود به اهمیت و نتایج کلام نیکو اشاره میکنند. در حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است که از آن حضرت درباره بهترین اعمال سؤال شد. فرمود: «إطعام الطَّعام، وإطياب الكلام؛ غذا دادن و خوشصحبتی.»
از علی(ع) روایت شده است: «ثلاثٌ مِن أبوابِ البِرِّ: سَخاءُ النَّفْسِ، وطِيبُ الكلامِ، والصَّبرُ علَى الأذى؛ سه چيز از درهاى نيكى است: سخاوتمندى جان، گفتار نيكو و شكيبايى در برابر آزار و اذيت.»
و در حديث دیگری آمده است: «القَولُ الحَسَنُ يُثرِي المالَ، ويُنمِي الرِّزقَ، ويُنسِئُ فِي الأَجَلِ، ويُحَبِّبُ إلَى الأَهلِ، ويُدخِلُ الجَنَّةَ؛ گفتار نيك، دارايى را افزون میکند، روزى را فراوان میسازد، مرگ را به تأخير میاندازد، [انسان را] محبوب خانواده میکند و [او را] به بهشت، وارد میسازد.»
و در حديث دیگری آمده است: «عَوِّدْ لِسانَكَ لينَ الْكَلامِ وَ بَذْلَ السَّلامِ، يَكْثُرْ مُحِبّوكَ وَ يَقِلَّ مُبْغِضوكَ؛ زبان خود را به نرمگویی و سلام كردن عادت ده تا دوستانت زياد و دشمنانت كم شوند.»
این روش همان چیزی است که امام باقر(ع) به پیروان خود توصیه میکند و به آنها میفرماید: «قُولوا للناسِ أحسَنَ ما تُحِبُّونَ أن يُقالَ لَكُم؛ فإنَّ اللّه َ يُبغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ علَى المؤمنينَ، الفاحِشَ المُتَفَحِّشَ، السائلَ المُلحِفَ؛ بهترين چيزى را كه دوست داريد به شما گفته شود، به مردم بگوييد؛ زيرا خداوند از شخص لعنتگر دشنامده بدگوى مؤمنان و ناسزا گوى بددهن و گداى سمج نفرت دارد.»
توصیه رسول خدا(ص) نیز همین است. مردی نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: مرا نصیحت کن. فرمود: «أمسكْ لِسَانَكَ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ؛ زبانت را باز دار، مگر از خیر.»
در وصیت امام صادق(ع) به شیعیان و دوستدارانش آمده است: «مَعاشِرَ الشِّيعَةِ، كونوا لنا زَينا و لا تكونوا علَينا شَينا، قولوا لِلناسِ حُسنا و احفَظُوا ألسِنَتَكُم و كُفُّوها عنِ الفُضولِ و قَبيحِ القَولِ؛ اى گروه شيعه! مايه زيور ما باشيد و باعث عيب و ننگ، نباشيد. با مردم نيكو سخن بگوييد و زبانهایتان را نگه داريد و از زیادهگویی و سخن زشت، بازشان داريد.»
تلافی بدی با خوبی
این درخواست تنها به گفتار نیک و بهتر گوینده ختم نمیشد، بلکه از انسان خواسته شده است حتی زمانی که در معرض اهانت دیگران قرار میگیرد، نیز این چنین باشد. چنانکه خداوند متعال در این باره میفرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ» [فصّلت: 34].
این همان چیزی است که رسول خدا(ص) در زندگی خود نشان داد؛ زیرا با وجود همه آزارها و تهمتهایی که به او وارد میشد، نرمگفتار بود و گستاخ و تندخو نبود و این همان چیزی است که خداوند به آن اشاره کرده، فرموده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» [آل عمران: 159]؛ چیزی که باعث شد در دل مردم جای گیرد و مردم دور او جمع شوند.
از آن حضرت نقل شده است که در روز جنگ احد که دندانش شکست، سرش شکافت و عزیزترین یارانش شهید شدند، به او گفته شد، مشرکان را نفرین کن که دعای تو مستجاب میشود. به آنها فرمود: «إنِّي لم أُبعَث لعاناً وإنَّما بُعِثْتُ رحمةً مهداة؛ من لعنتگر مبعوث نشدهام، بلکه رحمتی هدیه شده مبعوث شدهام.»
نقل شده است که فردی یهودى از کنار او گذشت و به او گفت: السام علیکم؛ یعنی مرگ بر تو. گمان میکرد که با این عبارت به پیامبر(ص) سلام کرده است. پس پیامبر(ص) به گفتن این عبارت بسنده کرد: «و علیک.» در اینجا همسرش عایشه که شاهد ماجرا بود، برافروخته شد و شروع به دشنام و ناسزا گفتن به این یهودی کرد. پس رسول خدا(ص) به او فرمود: «آرام باش! ما اهانت او را اینگونه تلافی نمیکنیم.»، «إنّ الرِّفقَ لَم يُوضَعْ على شيءٍ إلاّ زانَهُ و لا نُزِعَ مِن شَيءٍ إلاّ شانَهُ؛ ملايمت و مهربانى با هيچ چيز همراه نشد جز اینکه آن را آراست و از هيچ چيز برداشته نشد، مگر اینکه آن را زشت كرد.»، «إنَّ اللّه َ رفيقٌ يُحِبُّ الرِّفقَ و يُعطِي على الرِّفقِ ما لا يُعطِي على العُنفِ؛ همانا خداوند ملايم و مهربان است و ملايمت را دوست دارد و به سبب ملايمت چيزهايى عطا میکند كه با خشونت عطا نمیکند.» رسول خدا(ص) این حرف را نه از روی ضعف، بلکه از روی قدرت فرمود؛ زیرا در آن زمان در مدینه و حاکم بود.
امیرالمؤمنین علی(ع) در جنگ صفین نیز همین روش را اتخاذ کرد. وقتی شنید که یارانش در پاسخ به دشنام مردم شام، به آنها دشنام میدهند، به آنها خطاب کرد و فرمود: «از آنچه که خبرش به من رسیده، دست بکشید... عرض کردند: ای امیر مؤمنان! مگر ما بر حق نیستیم؟ پاسخ داد: آری! پرسیدند: مگر آنان بر باطل نیستند؟ پاسخ داد: آری! پرسیدند: پس چرا ما را از ناسزاگویی به آنان نهی میکنی؟ فرمود: بدم میآید که شما لعن کننده و دشنام دهنده، باشید. عرض کردند: اگر مثل خودشان به آنها دشنام ندهیم، چه کنیم؟ فرمود: اگر شما به توصیف اعمال بد آنان و بدکرداری آنان بپردازید و بگویید: رفتار و سیره آنان چنین و چنان است، عمل آنان اینگونه است، در گفتار درستتر و در عذر رساتر است. اینکه بهجای دشنام دادن به آنها بگویید: خدایا! خون ما و خون آنان را حفظ کن و اختلاف میان ما و آنان را اصلاح کن و آنان را از گمراهیشان بیرون بیاور و هدایت کند تا حق را بشناسند و از دشمنی و گمراهی دست بردارند.»
سخن خوب، فتنهها را خاموش میکند
عزیزان! در این عصر پر فتنه، به کسانی نیاز داریم که فتنه را ریشهکن کنند، نه کسانی که به فتنهها دامن بزنند. به کسانی نیاز داریم که دلها را آرام کنند، نه کسانی که در دلها بذر نفرت بکارند و این چنین نمیشود مگر با سخنان نیک که دلها را به هم نزدیک، رشتههای پیوند را محکم نموده، تنشها و کینهها را از جانها برکنند. هدایتی که این آیه شریفه ما را بدان فراخوانده است، همین است: «وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ» [الحجّ: 24].
پس از خدا بخواهیم که ما را در این امر یاری دهد. باید بگوییم: «اللّهُمَّ اَعِنَّا عَلیٰ انفُسِنا بِمَا تُعینُ به الصّالحینَ عَلیٰ اَنفُسِهِم؛ خدایا! ما را علیه نفس خود یاری کن به آنچه نیکوکاران را علیه نفسشان یاری میکنی.» خدایا ما را از لغزشگاهها و فتنهگاهها و منادیان شر برکنار دار. به درستی که تو عزیز حکیم هستی.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! به شما و خودم سفارش میکنم که از توصیه رسول خدا(ص) پند بگیریم. در سیره آن حضرت آمده است که مردی از انصار در بستر مرگ افتاده بود. وقتی فرشته مرگ برای گرفتن روحش آمد، پیامبر خدا به او نگاه کرد و فرمود: ای فرشته مرگ! با دوستم مهربان باش که او مؤمن است. فرشته مرگ گفت: خاطرجمع باش و بدان که من همنشین هر مؤمنی هستم و بدان ای محمد! وقتی روح فرزند آدمی را میگیرم، اگر کسی فریاد بزند، در حالی که روح او با من است، در خانه برمیخیزم و میگویم: این فریاد برای چیست؟ به خدا سوگند! ما به او ستم نکردیم، اجل را جلو نینداختیم، در تقدیر او عجله نکردیم و در قبض روح او گناهی نداریم؛ پس اگر به آنچه خدا کرده، راضی شوید ثواب خواهید داشت و اگر خشمگین شوید، گناه خواهید کرد و بارتان سنگین خواهد شد.
عزیزان! سفارش رسول خدا این است که اگر پدر، مادر، برادر، خواهر، پسر، دوست یا عزیزی را از دست دادیم، به قضا و قدر الهی راضی باشیم و غیر از آن چیزی نگوییم. مثل پیامبر که وقتی تنها پسرش از دنيا رفت، فرمود: «تَدْمَعُ العَيْنُ، وَيَحْزَنُ القَلْبُ، وَلَا نَقُولُ إِلَّا ما يَرْضَى رَبَّنَا؛ چشم اشکریزان و دل غمگين است ولی ما چیزی جز آنچه پروردگارمان را خشنود كند، نمیگوییم.»
با این کار تسلیم بودن در برابر خداوند و رضایت داشتن خود را به قضای او ابراز میکنیم و صبر و شکیبایی بیشتری از خود نشان میدهیم و در نتیجه برای مقابله با چالشها توانایی بیشتری خواهیم داشت.
بنبست سیاسی
از بنبست در سطح سیاسی کشور آغاز میکنیم که علیرغم جلسات مکرر، نیروهای سیاسی حاضر در پارلمان نتوانستند فردی را برای ریاست جمهور انتخاب کنند. پیامدهای این مسئله فقط به فقدان یک اداره برای مدیریت این کشور محدود نخواهد ماند، بلکه به ناتوانی شورای وزیران در برگزاری جلسه جهت اتخاذ تصمیمات فوری برای اداره دولت و تأمین نیازهای ضروری شهروندان، جلوگیری از تکرار اتفاقات آخرین جلسه شورای وزیران که باعث بروز اختلاف در کابینه و تنشهای طایفهای شد و نقض قانون اساسی تلقی گردید، نیز خواهد انجامید. آنهم پس از اینکه فرصت گفتگو برای توافق بر سر رئیسجمهوری از دست رفت.
این اتفاق در شرایطی روی داد که هیچ نشانهای از امید برای خروج کشور از این بنبست و پیامدهای آن دیده نمیشود. بنبست باعث شده است که کشور در حالتی از رکود و انتظار باقی نگه داشته است تا همه احزاب سیاسی متقاعد شوند که با توجه به توازن قوا در داخل پارلمان که به نظر نمیرسد فعلاً تغییر کند یا معاملهای بین قدرتهای منطقهای یا کشورهای تأثیرگذار در لبنان رخ دهد؛ مانند آنچه در گذشته رخ داد و زمینه را برای انتخاب ریاست جمهوری فراهم کرد، تحول خاصی در این زمینه صورت گیرد.
لزوم انتخاب رئیسجمهور
در این راستا مجدداً از نیروهای سیاسی دعوت میکنیم که از بازی اتلاف وقت دست بردارند و در انتخاب رئیسجمهوری که بتواند روند پیشرفت کشور را مدیریت کند و آن را از زوال و فروپاشی نجات دهد، عجله کنند. چون اکنون بهجایی رسیدهایم که فروپاشی، موجودیت و وحدت کشور را تهدید میکند؛ چون مشخص شده است در کشوری که بر اساس اجماع بنا شده است، چارهای جز اجماع وجود ندارد و اگر کسانی باشند که همچنان به خارجیها امید داشته باشند و از آنها درخواست کنند برای پر کردن خلأ موجود مداخله کنند، باید گفت که خارجیها نیز یا گرفتار بحرانها و درگیریهای خودشان هستند یا این که از لبنان ناامید شده و این کشور دیگر جزو اولویتهایشان نیست؛ زیرا به کسانی که لبنان را مدیریت کنند، اعتماد ندارند یا اینکه امید ندارند اینها بتوانند تغییر یا اصلاحاتی در لبنان ایجاد کنند. اگر خارجیها به درخواست اینها مداخله کنند، به دلیل تضاد منافع بینالمللی و منطقهای، ممکن است مسائل را پیچیدهتر کنند.
بدتر شدن وضعیت زندگی
به وضعیت معیشت و زندگی میپردازیم که به دغدغه و نگرانی لبنانیها تبدیل شده و به دلیل افزایش بیضابطه و مداوم قیمتها روزبهروز بدتر میشود که علت آن نیز طمع تجار و نبود نظارت سازمانهای دولتی یا شهرداریهاست.
متأسفانه کسانی که کشور را اداره میکنند به عدم رسیدگی به این وضعیت یا کاهش تأثیر آن بسنده نکرده، بلکه با افزودن بار بر دوش شهروندان آن را تشدید میکنند که آخرین آن لغو یارانه داروی ملی بود که مأمنی برای نیازمندان به دارو به شمار میرفت. بهجای استفاده بهینه از منابع دولتی و بستن منافذ هدر رفت آن، بازگرداندن وجوه غارت شده و برداشتن حمایت از فساد و مفسدانی که بهجای مجازات از حمایت سیاسی برخوردارند و دستگاه قضایی رویکرد غیرمستقلی به آنها دارد و ما برخی از نمودهای آن را در برخورد با اختلاسها و دزدیهایی که در نهادها و بخشهای متعدد میبینیم، به بهانه تأمین نیازهای کشور و بخش دولتی یارانه آن برداشته شد.
تصادف نیروهای بینالمللی
در مورد حادثه ناگواری که در العاقبیة روی داد و منجر به کشته شدن یکی از سربازان حافظ صلح بینالمللی و زخمی شدن تعدادی دیگر شد، در عین حال که کشته شدن سرباز نیروی بینالمللی را تسلیت میگوییم و برای شفای مجروحان دعا کنیم، هشدار میدهیم که نباید در اتهامزنی و قرار دادن حادثه در دسته درگیری سیاسی و غیرسیاسی عجله کرد. نباید به این قضیه ابعاد غیرواقعی داد؛ بلکه باید منتظر تحقیقات شفاف در این زمینه باشیم تا از تکرار آن جلوگیری و فضای دوستانه بر روابط نیروهای بینالمللی با محیط اطراف حفظ شود.
جام جهانی فوتبال
در خاتمه به رویداد فوتبالی قطر میرسیم؛ نمیخواهیم به جزئیات فوتبالی آن بپردازیم بلکه میخواهیم به موارد مهمی اشاره کنیم که در این بازیها اتفاق افتاد و آن همنوایی عاطفی عربی و اسلامی با تیم مراکش و سایر تیمهای عربی و اسلامی است. این همنوایی، تشنجها، حساسیتها و تلاشهای تفرقهافکنانه برای تعمیق چنددستگی و تفرقه میان کشورها، طوایف و مذاهب را از بین برد و موضوع دیگر قضیه فلسطین است. پرچم فلسطین برافراشته شد، خبرنگاران رژیم صهیونیستی با صدمه و تحریم مواجه شدند و چیزی به نام اسرائیل به رسمیت شناخته نشد، بلکه تأکید شد نام این سرزمین فلسطین است. آنها در مصاحبه با اعراب و مسلمانان با این واقعیت روبرو شدند. این برخورد بر این واقعیت تأکید کرد که تمام تلاشها برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی محکوم و مردود است.
این اتفاق تأکید میکند که ضروری است این آگاهی نهادینه شود و به مسیری تبدیل شود که از رویداد فوتبال فراتر رفته و دیگر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی را در برگیرد و به حال و هوای تنش مذهبی و سیاسی که میخواهند بین کشورهای عربی و اسلامی ایجاد کنند، پایان دهد. تمام توانها باید به سمت مقابله با رژیم صهیونیستی که نماد دشمن واقعی سرزمینهای ماست، جهت پیدا کند.