خطبه جمعه، 7 بهمن ماه 1401

مطالب مهم خطبه اول: رنج دیدن از ناحیه خلفا / فرق بین مؤمن و مسلمان / حجیت عقل / مقابله با افکار نادرست / کتابی برای همه زمان‌ها / الگو گرفتن از الهادی(ع)

مطالب مهم خطبه دوم: خطر فروپاشی کامل / چنددستگی در بدنه دستگاه قضایی / مسئولیت نیروهای سیاسی / فلسطین با جنایات دشمن روبروست / اقدامات محکوم.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

5 رجب 1444 برابر با 7 بهمن 1401 و 27/01/2023 م

نگاهی به احادیث و رهنمودهای امام هادی(ع)

 

مطالب مهم خطبه اول: رنج دیدن از ناحیه خلفا / فرق بین مؤمن و مسلمان / حجیت عقل / مقابله با افکار نادرست / کتابی برای همه زمان‌ها / الگو گرفتن از الهادی(ع)

مطالب مهم خطبه دوم: خطر فروپاشی کامل / چنددستگی در بدنه دستگاه قضایی / مسئولیت نیروهای سیاسی / فلسطین با جنایات دشمن روبروست / اقدامات محکوم.

 

خطبه دینی:

خداوند تبارک‌وتعالی در کتاب عزیزش می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» [الأنبياء: 73] صدق الله العظيم.

سوم ماه رجب یادآور خاطره غم‌انگیزی برای عاشقان و موالیان اهل‌بیت(ع) بود و آن سالروز وفات امام دهم اهل‌بیت(ع) امام علی بن محمد الهادی(ع) است. امامی که وقتی از او یاد می‌شود، به یاد علم، بردباری، عبادت، خوش‌اخلاقی، عطا، بخشش، سخاوت، هیبت و بزرگی در دل مردم می‌افتیم.

 

رنج دیدن از ناحیه خلفا

امام هادی(ع) در مدینه به دنیا آمد و هشت سال در سایه پدرش امام جواد(ع) زندگی کرد و در حدود چهل‌سالگی از دنیا رفت و در سامرا مدفون شد. آن حضرت سیزده سال در مدینه و بیست سال در سامرا زیست. امام هادی(ع) در تمام دوره امامت خود که سی‌وچهار سال به طول انجامید، از ظلم و ستم شش خلیفه عباسی که در آن دوره به‌صورت متوالی خلافت را به دست گرفتند، رنج برد. بیشترین مزاحمت را از ناحیه متوکل عباسی متحمل شد که شدیدترین دشمنی را با اهل‌بیت(ع) را داشت. او برای جلوگیری از زیارت حضرت امام حسین(ع) مزار آن حضرت را ویران کرد و به این امر هم بسنده نکرد، بلکه مجازات سختی را برای زائران آن حضرت در نظر گرفت که کار به قطع دست و کشتن رسید . او امام هادی(ع) را از مدینه به سامرا احضار کرد تا تحت نظر او باشد؛ چون شخصی به او مشورت داده بود: اگر به مدینه نیاز داری، امام هادی آن را از آن بیرون کن.

اما این همه محاصره و محدودیت‌هایی که بر امام(ع) تحمیل شد، مانع از ایفای مسئولیتی نشد که در حفظ و پاک نگه‌داشتن اسلام، مقابله با انحرافات فکری و اعتقادی و در سطح مفاهیم، تفسیر قرآن کریم و تأویل آیات آن بر عهده داشت. او بر شبکه وکلایی که در همه مناطق داشت، متکی بود تا حلقه ارتباطی او با شیعیان خود و پیروان سایر ادیان و مذاهب باشد.

امروز از این فرصت استفاده می‌کنیم و به برخی از گفتگوها و احادیث آن حضرت که در این زمینه‌ها وارد شده است، می‌پردازیم.

 

فرق بین مؤمن و مسلمان

حديث اول: از ابودعامة یکی از اصحاب امام(ع) روایت شده است: در ايّامى كه امام هادى‏(ع) بيمار بود و عاقبت در اثر همان بيمارى به شهادت رسيد، به عيادت حضرتش شرفياب شدم. وقتى پس از عيادت خواستم مرخص شوم، حضرت فرمود: «اى ابودعامه! به سبب اين عيادت، حقّى بر من پيدا كردى (ببینید امام در حالی که بر بستر بیماری افتاده است، نقش راهنمایی و هدایتگرانه خود را ایفا می‌کند. نقشی که آن را حق مردم و تکلیف خود می‌داند)، نمی‌خواهی با حديثى تو را شاد و مسرور نمايم؟ عرض كردم: چرا، اى فرزند رسول خدا! به‌راستی كه من چه قدر شايق و نيازمند اين لطف شما هستم.  فرمود: پدرم امام جواد(ع) از پدرش امام رضا(ع)، آن حضرت از پدرش امام كاظم‏(ع)، آن حضرت از پدرش امام صادق‏(ع)، آن حضرت از پدرش امام باقر(ع)، آن حضرت از پدرش امام سجاد(ع) آن حضرت از پدرش امام حسين‏(ع)، آن حضرت از پدرش امير مؤمنان على بن ابی‌طالب‏(ع) نقل كرده كه رسول خدا(ص) به من فرمود: يا على! بنويس. عرض كردم: چه بنويسم؟ فرمود: بنويس: بسم اللَّه الرحمن الرحيم، الإيمان ما وقّر في القلوب، وصدّقته الأعمال، والإسلام ما جرى على اللسان، وحلّت به المناكحة؛ بنام خداوند بخشنده مهربان، ايمان چيزى است كه در دل‌ها استوار گردد و اعمال و رفتار شخص آن را تصديق نمايد و اسلام آن است كه فقط بر زبان جارى گشته و به سبب آن ازدواج حلال شود».

امام(ع) می‌خواست به این صحابی و به ما نشان دهد که برای مسلمان بودن انسان کافی نیست به "لا اله الا الله و محمد رسول الله" شهادت دهد؛ شهادتی که نه از روی اعتقاد، بلکه از روی تمایلات یا منفعت دیگر باشد؛ اما برای این‌که انسان مؤمن باشد، باید ایمان به عقل او وارد شود و او عواطف و احساسات خود را بر اساس ایمان بنا کند و در رفتار و کردارش بازتاب یابد و جز با الهام گیری از ایمان عملی را انجام ندهد. به همین دلیل، می‌بینیم که قرآن کریم با این دلیل که ایمان وارد عقل اعراب نشده و در رفتار و زندگیشان پویایی حاصل نکرده است، اظهار ایمانشان را رد می‌کند و بعد از به زبان آوردن شهادتین به آنان می‌فرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آَمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا» [الحجرات: 14].

و در حديث آمده است: «الإيمان والعمل أخوان شريكان في قرن، لا يقبل الله أحدهما إلَّا بصاحبه؛ ايمان و عمل [صالح‌]، دو برادر بسته به يك ریسمان‌اند؛ خداوند يكى را بدون ديگرى نمی‌پذیرد».

 

حجیت عقل

حديث دوم: ابن سكيت از علماي زبان عرب گوید که مرد با امام هادي(ع) ملاقات كردم و از آن حضرت پرسيدم: «چرا خدا حضرت موسي را با وسيله عصا و يد و بيضا و ابزار ابطال جادو فرستاد و حضرت عيسي را با وسيله طبابت و حضرت محمد(ص) را به‌وسیله كلام و سخن. حضرت فرمود: چون خدا موسي(ع) را مبعوث كرد جادوگري بر مردم آن زمان غلبه داشت؛ پس او از طرف خدا چيزي آورد كه مانندش از توانايي آن‌ها خارج بود و به‌وسیله آن جادويشان را باطل ساخت و حجت را برايشان ثابت كرد و عيسي(ع) را در زماني فرستاد كه فلج و زمین‌گیری زياد شده بود و مردم به طب نیاز داشتند؛ پس او از جانب خدا چيزي آورد كه مانندش را نداشتند؛ پس به اجازه خدا مردگان را زنده كرد و كور مادرزاد و پيس را درمان نمود و حجت را برايشان تمام كرد و حضرت محمد(ص) را در زماني فرستاد كه خطابه و سخنوري - به گمانم شعر را هم فرمود- زياد شده بود، پس آن حضرت از طرف خدا پندها و دستوراتي شيوا آورد كه گفتار آن‌ها را باطل كرد و حجت را بر ايشان تمام نمود. ابن سكيت گفت: به خدا هرگز مانند تو را نديدم. بفرماييد در اين زمان حجت خدا بر مردم چيست؟ فرمود: عقل است كه به‌وسیله آن امام راست‌گو را می‌شناسد و تصديقش می‌کند و دروغ‌گو را می‌شناسد و تكذيبش می‌نماید. ابن سكيت گفت: به خدا جواب درست همين است».

امام با این بیان می‌خواست به نقشی که اسلام برای عقل قائل است، وقتی که خدا آن را حجت خدا بر خلق قرار داده، اشاره کند. توسط عقل است که مردم به ایمان می‌رسند و به آنچه از جانب خدا آمده و رسول خدا(ص) و ائمه(ع) به آن دعوت کرده‌اند، ایمان می‌آورند. این حدیث تأکید می‌کند که دین با عقل تضاد نداشته بلکه با آن همنوایی دارد.

در حدیث آمده است: «لما خلق الله العقل استنطقه ثم قال له: " أقبل" فأقبل، ثم قال له: " أدبر" فأدبر، ثم قال : وعزتي وجلالي ما خلقت خلقا " هو أحب إلي منك ولا أكملتك إلا فيمن أحب، أما إني إياك آمر، وإياك أنهى وإياك أعاقب، وإياك أثيب؛ هنگامی که خدا عقل را آفرید، از او استنطاق و بازجویی کرد و به او فرمود: پیش بیا. عقل پیش آمد. سپس خداوند فرمود: برگرد. عقل برگشت. آنگاه خداوند فرمود: به عزت و جلالم سوگند، هیچ مخلوقی را محبوب‌تر از تو نزد خودم نیافریدم و تو را جز در کسانی که دوستشان دارم، کمال نخواهم داد (کسانی را که دوستشان دارم، عقل و درکشان را بالا می‌برم). خداوند به عقل خطاب فرمود، تنها تو را امر و نهی می‌کنم و تنها تو را ثواب و عقاب می‌دهم».

 

مقابله با افکار نادرست

حديث سوم: يكى از اصحاب امام هادى(ع) روايت کرده است: به محضر امام ابي الحسن علي بن محمد(ع) وارد شدم، در حالي که انگشتم خراشيده بود و سواري به من برخورد کرده و شانه‌ام را آزرده بود و در ازدحامي گرفتار شده بودم، جامه‌ام پاره شده بود. گفتم: وه چه روز شومي! خدا شرت را از من بگرداند. امام(ع) فرمود: «اين فکر را داري و به خانه ما می‌آیی؟ گناه خودت را به گردن کسي می‌گذاری که گناهي ندارد؟ روزها چه گناهی دارند که آن‌ها را شوم می‌پندارید در حالی که در این روزها مجازات اعمال خود را دیده‌اید». با آنچه روبرو می‌شوید، نتیجه اعمال خود شماست؛ پس گناه آن را به دوش زمان و دیگران نیندازید.

 

کتابی برای همه زمان‌ها

آخرین حدیثی که در این زمینه ذکر می‌کنیم، سخنی است که از ابن سکیت نقل شده است. به امام فرمود: چه سرّی است كه قرآن هر چه بیشتر خوانده و بحث شود، بر تازگی و طراوت آن افزوده می‌شود؟ فرمود: «لأنَّ اللّه َ تباركَ وتعالی لم يَجعَلْهُ لِزمانٍ دونَ زَمانٍ، ولا للِناسٍ دونَ ناسٍ، فهُو في كلِّ زَمانٍ جَديدٌ، وعِند كُلِّ قَومٍ غَضٌّ إلی يَومِ القِيامَة؛ چون خداوند تبارك و تعالی، آن را تنها برای زمانی خاص و مردمی خاص قرار نداده است. از این رو، در هر زمانی و برای هر مردمی تا روز قیامت، تازه و باطراوت است».

پس قرآن کریم مانند خورشید و ماه در شب و روز جریان دارد، همان‌طور که خورشید و ماه نو می‌شوند تا هر روز، در طول زمان و در هر سرزمینی برای ما نورافشانی کنند، قرآن کریم نیز نو می‌شود تا در هر زمان و در هر سرزمینی به ما روشنی بخشد و تا زمانی که خداوند زمین و آنچه را که در آن است، به ارث ببرد، بر همین منوال خواهد ماند.

 

الگو گرفتن از الهادی(ع)

عزیزان، این امام هادی(ع) است که زمانه خود را از عبادت، علم، تلاش، جهاد، عطا، بخشش و نصیحت پر کرد و چیزهایی را به مردم رساند که او را محبوب دل‌های همه مردم کرد. پس آیا مایی که اظهار تعهد و وفاداری به او می‌کنیم، از کسانی هستیم که باید به بلندای او اوج بگیریم تا به‌صورت و سیرت او درآییم و همان‌گونه که او خواسته است، زینت او باشیم و مایه شرمساری او نباشیم و بدین ترتیب ارتباط خود را با خدا محکم کنیم و وابستگی و ولای خود را به او به اثبات برسانیم؟ ما به این مقام مگر با کوشش در طاعت خدا و پرهیز از گناه نمی‌رسیم.

 

خطبه سیاسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا، شما و خودم را به همان چیزی توصیه می‌کنم که امام هادی(ع) توصیه کرده است. هنگامی که یارانش از آن حضرت پرسیدند که بهترین مردم کیست؟ فرمود: «إنّ خَيرَ العِبادِ مَن يَجتَمِعُ فيهِ خَمسُ خِصالٍ: إذا أحسَنَ اسْتَبْشَرَ و إذا أساءَ اسْتَغْفَرَ و إذا اُعْطِيَ شَكَرَ و إذا ابتُلِيَ صَبرَ و إذا ظُلِمَ غَفرَ؛ بهترين بندگان كسى است كه پنج خصلت در او باشد: هرگاه خوبى كند شاد شود، اگر بدى كند بخشش طلبد، هرگاه چيزى به او داده شود سپاسگزارى كند، هرگاه گرفتار شود شكيبايى ورزد و هرگاه كسى به او ستم كند گذشت كند».

پس بهترین مردم و بهترین آن‌ها از نظر امام(ع) کسی است که در قلب، عقل و زندگی مردم اثر نیکو بگذارد و اگر بدی کرد، به‌سرعت طلب بخشش کند و عذرخواهی کند و در صورت توان، از نیکی دیگران تشکر کند، زیبایی دیگران را با زیبایی و خوبی‌شان را با خوبی تلافی کند و اگر به بلایی گرفتار شد، بی‌تابی نکند بلکه صبر کند و اگر به او بدی شد، درگذرد، مگر اینکه عفو به ضرر او باشد.

باید به این توصیه عمل کنیم تا از موالیان و پیروان واقعی آن حضرت و بهترین و توانمندترین مردم در برابر چالش‌ها باشیم.

 

خطر فروپاشی کامل

از این کشور آغاز می‌کنیم که به‌سرعت در حال حرکت به سمت یک فاجعه واقعی است. فاجعه‌ای که موجودیت، امنیت و ثبات فرزندانش را تهدید می‌کند و این همان چیزی است که ما در افزایش جنون‌آمیز قیمت‌ها شاهد آن هستیم که به نظر می‌رسد به افزایش نرخ دلار محدود نشود که از شصت هزار لیره فراتر رفته و ممکن است به بیش از آن هم برسد که علت آن به تداوم سیاست پولی بانک مرکزی با حمایت‌های سیاسی بازمی‌گردد. طبیعی است که تداوم این سیاست باعث شود قیمت کالاها، مواد غذایی، دارو، درمان، سوخت، برق و آب به‌طور تصاعدی بالا رود و ممکن است به از دست رفتن همه آن‌ها بینجامد و باعث بروز ناآرامی در سطح خیابان شود که شاید با تداوم این قهقرا این وضعیت نیز تشدید شود.

به‌جای اینکه نیروهای سیاسی توان خود را برای مقابله با این وضعیت بسیج کنند، می‌بینیم که راه بی‌تفاوتی را در پیش گرفته‌اند؛ چرا که بن‌بست مرگبار ادامه دارد و تمام تلاش‌ها، فشارها و درخواست‌های داخلی و خارجی برای تسریع در انتخاب رئیس‌جمهور بی‌فایده بوده‌اند. در حالی که انتخاب رئیس‌جمهور راه اصلی برای عبور از تونلی است که ما وارد آن شدیم. در حالی که دولت موقت برای جلوگیری از چنددستگی و پیامدهای ناشی از آن، به دلیل ناتوانی در تشکیل جلسه برای اتخاذ تصمیمات ضروری نمی‌تواند به وظیفه خود عمل کند.

 

چنددستگی در بدنه دستگاه قضایی

چیزی که اوضاع را بدتر کرد، ایجاد شکاف بی‌سابقه در بدنه دستگاه قضایی در پرونده‌ای مانند پرونده بندر است. فاجعه‌ای که باید دستگاه قضایی و همه لبنانی‌ها در آن متحد شوند تا حقیقت ماجرا را آشکار و عاملان آن را با هر موقعیتی بازخواست کند تا این فاجعه تکرار نشود که اثرات مرگباری برای سنگ و چوب این کشور در پی داشت و قربانیان بی‌گناهی جان باختند و ویرانی عظیمی ایجاد شد.

در این راستا به میزان درستی تصمیمات قضایی بازپرس ناظر این پرونده یا حکم دادگاه تجدیدنظر و حدود صلاحیت آن‌ها که باید در سازوکار قضایی تصمیم‌گیری شود و به‌سرعت به وضعیت سروسامان دهد، وارد نخواهیم شد. ولی حق‌ داریم در مورد دلایل و زمینه‌های برگشت پرونده با این تصمیمات، آن هم پس از مدت‌های طولانی که بر درستی تحقیق و خاستگاه‌های آن در این قضیه و قانونی بودن اهداف آن تأثیر می‌گذارد سؤال کنیم. چرا که با توجه به عواقب جدی آن، در مورد علل و اهداف آن نیز سؤال‌هایی وجود دارد. اگرچه هنوز هم معتقدیم که همه این شکاف‌های عمیق محصول بدتر شدن بحران سیاسی است که در آن احزاب سیاسی در همه موقعیت‌ها و متأسفانه به‌ویژه در نهاد قضایی سرمایه‌گذاری می‌کنند. تنها چیزی که ما می‌خواهیم این است که یکپارچگی این دستگاه حیاتی حفظ شود و از تنش‌های سیاسی، طایفه‌ای و مذهبی دور بماند؛ زیرا اگر این چنددستگی باقی بماند، نقش این دستگاه و اطمینان به آن از بین خواهد رفت و منجر به نابودی و دفن موضوع بندر خواهد شد یا دوباره بحث صلاحیت دستگاه قضایی در رسیدگی به این قضیه با همه پیچیدگی‌های آن و قضایای دیگر خواهد شد.

 

مسئولیت نیروهای سیاسی

در مقابل این وضعیت رو به وخامت، مجدداً از نیروهای سیاسی فعال می‌خواهیم که به مسئولیت خود عمل کنند و از ایفای نقش خود دریغ نکنند تا کشور را از رسیدن به وضعیت بدتر از این جلوگیری کنند. می‌ترسیم وضعیت از این نیز فراتر رود و ثبات امنیتی کشور ولو در این حد مشخص که ممکن است مورد نظر محاسبات داخلی یا خارجی باشد، مورد تهدید قرار گیرد. باید تلاش سریع برای ایجاد فضای اجماع صورت گیرد که متضمن انتخاب رئیس‌جمهور است تا دولت کارآمدی که بتواند این کشور را به پیش ببرد و دستگاه قضایی مستقل، بی‌طرف، شفاف و به دور از وابستگی روی کار بیاید و البته اگر همه روی مواضع خود بمانند، چنین چیزی محقق نمی‌شود بلکه نیاز به امتیازات متقابل دارد و این بدان معنا نیست که ما خواستار رئیس‌جمهور خاصی هستیم، بلکه بر رئیس‌جمهوری اصرار می‌کنیم که جدیت، شایستگی، اخلاق و اراده برای ایجاد دولت نهادها که بتواند لبنانی‌ها را جمع کند، داشته باشد و ما معتقدیم که این امر غیرقابل دسترس یا غیرممکن نیست.

ما معتقدیم که آنچه در این مرحله لازم است جستجو برای چگونگی تأمین آرا نیست، بلکه چگونگی تأمین شرایطی است که موفقیت عصر جدید داخلی و توانایی آن برای پیشرفت کشور یا در سطح خارجی را داشته باشد.

 

فلسطین با جنایات دشمن روبروست

در فلسطین و در مقابل حملات و جنایات مستمر دشمن در کرانه باختری و نوار غزه، خواهان گسترده‌ترین کارزار همبستگی با مردم فلسطین و تمرکز رسانه‌ای و سیاسی بر اقدامات تروریستی این رژیم هستیم. دشمنی که به حملات و اقدامات تروریستی خود ادامه دارد، بدون این‌که در محکومیت این اقدامات که جنایت جنگی هستند، موضع بین‌المللی اتخاذ شود.

ضمن ادای احترام به قهرمانی‌های این ملت و روحیه مقاومت و فداکاری آن، از اعراب و مسلمانان می‌خواهیم که به جای تنها گذاشتن و روی گرداندن از مردم فلسطین، به‌صورت واقعی در کنار این مردم بایستند. ملتی که با جوانان، پیران، زنان و کودکان خود از تمام مسلمانان و اعراب محافظت به عمل می‌آورد.

 

اقدامات محکوم

در خاتمه، باید به اقدامات تجاوزکارانه و نژادپرستانه مستمری که قبلاً روی ‌داد و اکنون در حال انجام است و آخرین آن در سوئد و سپس در هلند اتفاق افتاد، می‌پردازیم و آن سوزاندن قرآن کریم است. بار دیگر درخواست می‌کنیم که ضروری است به جای حمایت از کسانی که تحت عنوان آزادی بیان این کار را انجام می‌دهند، از این‌گونه اعمال که احساسات همه مسلمانان را جریحه‌دار می‌کند، جلوگیری شود؛ چون این اقدام روی روابط کشورهایی که قرآن سوزی در آن رخ می‌دهد با مسلمانان تأثیر منفی به جای می‌گذارد. در حالی که ما می‌خواهیم این روابط بر اساس احترام متقابل، همکاری مشترک و همگرایی باشد، نه اختلاف، نفرت و درگیری.