خطبه جمعه، 14 بهمن ماه 1401

مطالب مهم خطبه اول: تولد مبارک / پشتیبانی از رسول اکرم(ص) / قهرمان جنگ‌ها / دروازه شهر دانش / امین رسالت / مواضع مکتبی / پرواز در قلمرو انسانیت.

مطالب مهم خطبه دوم: پیامدهای وضعیت ناگوار زندگی / راه‌حل‌های معطل‌مانده / تقدیر از سرویس‌های امنیتی / تجاوز محکوم است / باید از مردم فلسطین حمایت کرد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

12 رجب 1444 برابر با 14 بهمن 1401 و 03/02/2023 م

نگاهی به مواضع مکتبی در زندگی امام علی(ع)

 

مطالب مهم خطبه اول: تولد مبارک / پشتیبانی از رسول اکرم(ص) / قهرمان جنگ‌ها / دروازه شهر دانش / امین رسالت / مواضع مکتبی / پرواز در قلمرو انسانیت.

مطالب مهم خطبه دوم:پیامدهای وضعیت ناگوار زندگی / راه‌حل‌های معطل‌مانده / تقدیر از سرویس‌های امنیتی / تجاوز محکوم است / باید از مردم فلسطین حمایت کرد.

 

خطبه دینی:

خداوند تبارک‌وتعالی در کتاب عزیزش می‌فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللهِ وَاللهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ» [البقرة: 207] صدق الله العظيم.

 

تولد مبارک

سیزدهم ماه رجب، ولادت با سعادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) است. امامی که خداوند متعال خواست در مقدس‌ترین و شریف‌ترین سرزمین، یعنی بیت‌الحرام به دنیا بیاید و پس از آنكه پيامبر(ص) در شش سالگي كفالت او را به عهده گرفت، از نعمت تربيت و عنايت آن حضرت برخوردار گردد؛ با اینکه ابوطالب در قید حیات بود، علت کفالت این بود که با این کار باری از دوش پدرش ابوطالب که عیالوار شده بود، برداشته شود. پیامبر خدا(ص) با گفتن: «آنچه را که خداوند برایم برگزید، انتخاب کردم.» دلیل انتخاب علی(ع) از بین سایر عموزاده‌هایش را توضیح داد. علی(ع) نیز از علم، ادب و اخلاق نیکوی آن حضرت آموخت و شخصیت پیامبر خدا(ص) در وجود آن حضرت نقش بست و این چیزی است که علی(ع) نیز به آن اشاره کرده و فرموده است: «لَقَد كُنتُ أتَّبِعُهُ اتِّباعَ الفَصيلِ أثَرَ أُمِّهِ، يَرفَعُ لي في كُلِّ يَومٍ مِن أخلاقِهِ عَلَماً، ويَأمُرُني بِالاِقتِداءِ بالدّين الحنيف؛ من چون بچه شتری که از پی مادرش رود، از آن حضرت پیروی می‌کردم و هر روز از اخلاقش چیز به من می‌آموخت و مرا به پیروی از دین حنیف امر می‌کرد». چون وحی بر رسول خدا(ص) نازل شد، علی(ع) اولین کسی بود که اسلام را پذیرفت و به او ایمان آورد. ابن ابی الحدید شارح نهج‌البلاغه به این امر اشاره کرده و گفته است: «چه بگویم در مورد مردی که در هدایت، بر مردم پیشی گرفت و به خدا ایمان آورد و بنده او شد، در حالی که تمام زمینیان بت‌پرست بودند و آفریدگار را انکار می‌کردند. در یکتاپرستی هیچ‌کس بر او پیشی نگرفت مگر پیشتاز به‌سوی همه خوبی‌ها، محمد رسول‌الله(ص)».

 

پشتیبانی از رسول اکرم(ص)

هنگامی‌که رسول خدا(ص) دعوت خود را آغاز کرد، علی(ع) پشتیبان و تکیه‌گاه او بود و از او دفاع می‌نمود . وقتی پیامبر می‌رفت تا مردم را به‌سوی خداوند عزوجل دعوت کند، قریش کودکان خود را می‌فرستادند تا در کوچه‌های مکه به او سنگ بزنند و خار بر سر راهش بیندازند، علی(ع) جسم خود را سپر پیامبر خدا(ص) می‌کرد و کودکان قریش را تعقیب می‌کرد و جلوی پیامبر خدا(ص) حرکت می‌کرد تا خارها را از جلوی ایشان بردارد. علی(ع) در اجابت دعوت برای خوابیدن در رختخواب رسول خدا(ص) نیز تردید نکرد تا روزی که قریش توطئه قتل پیامبر خدا(ص) را چیده بودند، زمینه هجرت آن حضرت به مدینه فراهم شود و رفتن پیامبر مخفی بماند. با وجود اینکه می‌دانست ممکن است این کار به قیمت جانش تمام شود؛ زیرا چهل سوار منتظر سحرگاه بودند تا هجوم آورند و رسول خدا را بکشند.

 

قهرمان جنگ‌ها

علی در تمام جنگ‌های رسول خدا(ص) با مشرکان و یهودیان پیشتاز بود و جنگ بدر بهترین شاهد برای این فداکاری است که در پیروزی در آن نقش اساسی داشت. یک‌سوم کشتگان مشرکان به دست او کشته شدند و در کشتن دو ثلث باقی‌مانده نیز شراکت داشت. در جنگ احزاب نیز پس از فرار اصحاب، از رسول خدا دفاع کرد تا جایی که جبرئیل نازل شد و گفت: «لا فتى إلَّا عليّ و لا سيف إلَّا ذو الفقار؛ جوانمردی جز علی و شمشیری جز ذوالفقار نیست». در جنگ خندق بعد از این که علی(ع) به مصاف عمرو بن عبدود عامری رفت، پیامبر خدا(ص) فرمود: «برز الإيمان كلّه إلى الشِّرك كلّه؛ کل ایمان به مصاف تمام شرک رفت.» و پس از آن که او را شکست داد، فرمود: «ضربة علي يوم الخندق تعادل أعمال الثقلين؛ ضربه علی در روز خندق برابر با اعمال جن و انس است.» در جنگ خیبر نیز پیامبر خدا(ص) درباره او فرمود: «لأعطينَّ الرَّاية غداً لرجلٍ يُحبُّ الله ورسوله ويُحبّه الله ورسولهُ، كرَّار غير فرَّار، لا يرجع حتى يفتح الله خيبر على يديه؛ فردا پرچم را به دست مردی می‌دهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش نیز او را دوست دارند. پیوسته حمله می‌کند و فرار نمی‌کند و برنمی‌گردد تا این که خداوند قلعه خیبر را به دست او فتح کند.» و پرچم را به دست علی داد و در فتح مکه نیز علی(ع) پرچم پیروزی را بر دوش داشت و در جنگ حنین ثابت‌قدم ایستاد و پس از شکستی که در آن رخ داد، حامی رسول خدا بود.

 

دروازه شهر دانش

نقش علی(ع) به جنگ منحصر نبود، بلکه او دروازه شهر علم رسول خدا(ص) بود که پیامبر خدا(ص) به آن اشاره کرده و فرموده است: «أنا مدينة العلم وعليٌّ بابها، فمن أراد الدخول إلى المدينة، فليدخلها من بابها؛ من شهر علمم و علی دروازه آن است؛ پس هر که می‌خواهد وارد شهر شود، باید از دروازه آن وارد شود.» و نزد رسول خدا(ص) به چنان جایگاهی رسید که از میان تمام اصحاب، برادر رسول خدا(ص) شد و به او فرمود: «تو برادر من در دنیا و آخرت هستی.» و فرمود: «أنتَ مِنّي بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسى، إلّا أنّه لا نَبيَّ بَعدي؛ تو نسبت به من مانند هارون برای موسی هستی، جز اینکه بعد از من پیامبری نیست.»

 

امین رسالت

قبل از اینکه رسول خدا(ص) بدرود حیات گوید، جبرئیل(ع) بر رسول خدا نازل شد و از او خواست که پس از خود امانت اسلام را به علی(ع) بسپارد که قرآن کریم در آیات متعدد به آن اشاره کرده است؛ پس از آن که این آیه نازل شد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» [المائدة: 67] معلوم شد غیر از علی(ع) کس دیگری توان رهبری این کشتی را ندارد؛ یعنی ابلاغ نکردن خلافت علی(ع) پس از پیامبر(ص) باعث می‌شود که دین در معرض تندباد قرار گیرد و مثل این که پیامبر خدا(ع) هیچ کاری نکرده است.

از این رو رسول خدا(ص) سریعاً به اطاعت از امر پروردگارش شتافت و این واقعه در غدیر خم اتفاق افتاد. وقتی‌که برخاست و در جمع حاضران فرمود: «ألا من كنت مولاه فهذا عليّ مولاه، اللَّهمّ وال من والاه، وعاد من عاداه، وانصر من نصره، واخذل من خذله، وأدر الحقّ معه كيفما دار؛ آگاه باشد، هر که من مولای اویم علی مولای اوست؛ هر کس او را یاری کند، مرا یاری کرده است و هر کس او را رها کند، مرا رها کرده است و حق را هر جا رود، بر مدار او قرار بده.»

وقایع نیز تأکید کننده جایگاه و رهبری حسنه علی(ع) بود. وقتی پس از رحلت رسول خدا(ص) فتنه‌ای که هدفش نابودی اسلام بود، راه افتاد، علی(ع) چشم فتنه را کور و اسلام را از دستبرد تحریف حفظ کرد. او الگوی حاکم عادلی بود که درباره حق با کسی تعارف نداشت و مدارا نمی‌کرد، حتی اگر نزدیک‌ترین فرد به او باشد.

 

مواضع مکتبی

امروز در سالروز تولد او به بازخوانی برخی از مواضع آن حضرت می‌پردازیم که به یادآوری‌شان نیاز داریم:

مورد اول: در جنگ صفین وقتی اصحاب تأخیر او را در اجازه جنگ دادن دیدند، به آن‌ها فرمود: «أَمَّا قَوْلُكُمْ أَ كُلَّ ذَلِكَ كَرَاهِيَةَ الْمَوْتِ؟ فَوَاللَّهِ مَا أُبَالِي دَخَلْتُ إِلَى الْمَوْتِ أَوْ خَرَجَ الْمَوْتُ إِلَيَّ. وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ شَكّاً فِي أَهْلِ الشَّامِ، فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي، وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا وَ إِنْ كَانَتْ تَبُوءُ بِآثَامِهَا؛ اينكه می‌گویید، خویشتن‌داری از ترس مرگ است، به خدا سوگند باكى ندارم كه من به‌سوی مرگ روم يا مرگ به‌سوی من آيد و اگر تصوّر می‌کنید در جنگ با شاميان ترديد دارم، به خدا سوگند هر روزى كه جنگ را به تأخير می‌اندازم براى آن است كه آرزو دارم عدّه‌ای از آن‌ها به ما ملحق شوند و هدايت گردند؛ و در لابه‌لای تاریکی‌ها، نور مرا نگريسته به‌سوی من بشتابند، كه اين براى من از كشتار آنان در راه گمراهى بهتر است، گر چه در اين صورت نيز به جرم گناهانشان گرفتار می‌گردند.»

علی(ع) می‌خواست تأکید کند که او همان رزمنده دلاوری است که میدان‌های نبرد او را به‌خوبی به یاد دارند که هدف و حرفه او جنگ نیست، بلکه جنگ برای او استثنا و مختص مواقعی است که ضرورت ایجاب کند و مبنای او این است که حقیقت را ابلاغ کند، به راهنمایی و گفتگو بپردازد و اندیشه خود را به عقل و قلب دیگران برساند.

مورد دیگر مربوط به زمانی است که در ایام خلافت خود در کوچه‌های کوفه راه می‌رفت، مردی را دید که گدایی می‌کند. فرمود: این دیگر چیست؟ آیا مردی در کوفه گدایی می‌کند؟! برای او عجیب بود که در کوفه مردی گدایی می‌کند. فرمود: «ما أصْبَحَ بِاْلکُوفَةِ أحَدٌ الاّ ناعِماً، إنَّ أدْناهُمْ مَنْزِلَةً لَیَأکُلُ مِنَ البُرِّ وَ یَجْلِسُ فی الظِّلِّ وَ یَشْرَبَ مِنْ ماءِ الفُراتِ؛ همه مردم کوفه از رفاه برخوردار گردیدند؛ چون پایین‌ترینشان (فقیرترین افراد جامعه) نان گندم می‌خورند و سرپناه مناسب دارند و از آب سالم فرات می‌نوشند.» به او گفتند: این فرد مسیحی است. امام از این حرف خشمگین شد و فرمود: «از بیت‌المال برای او مقرری تعیین کنید.» در حقوق برای علی(ع) فرق نمی‌کرد که او مسلمان، مسیحی یا پیرو هر دین دیگری باشد. از نظر او هر کس با هر دین و مذهبی، باید زندگی شرافتمندانه‌ای داشته باشد.

مورد دیگر؛ وقتی شنید که کسانی مدح او را می‌گویند و معتقدند که با این کار به او نزدیک می‌شوند. فرمود: «قَدْ کَرِهْتُ أَنْ یکُونَ جَالَ فِی ظَنِّکُمْ أَنِّی أُحِبُّ الاْطْرَاءَ، وَاسْتِماعَ الثَّنَاءِ، وَلَسْتُ ـ بِحَمْدِ اللهِ ـ کَذلِکَ، وَلَوْ کُنْتُ أُحِبُّ أَنْ یقَالَ ذلِکَ لَتَرَکْتُهُ انْحِطَاطاً لله سُبْحَانَهُ؛ خوش ندارم که در خاطر شما بگذرد که من دوستدار ستودنم و خواهان شنیدن ستایش هستم، سپاس خداى را که چنین نیستم و اگر دوست داشتم که درباره‏ام چنین گفته شود، به خاطر فروتنى در پیشگاه خداوند سبحان آن را وامى‏نهادم.» زیرا اوست که به من وجود و این مقام را عطا کرده است. سپس از آن‌ها خواست که با منطق چاپلوسی با او برخورد نکنند و حتی او را نقد کنند. چون معتقد بود که حاکم و مسئولی نباید بالاتر از نقد باشد. از این رو فرمود: «فلا تُكَلِّموني بما تُكَلَّمُ بهِ الجَبابِرَةُ، ولا تَتَحَفَّظوا مِنّي بما يُتَحَفَّظُ بهِ عِندَ أهلِ البادِرَةِ ولا تُخالِطوني بالمُصانَعَةِ وَلاَ تَظُنّوا بِيَ اسْتِثْقَالاً فِي حَقٍّ قِيلَ لِي، فَإِنَّهُ مَنِ اِسْتَثْقَلَ اَلْحَقَّ أَنْ يُقَالَ لَهُ، أَوِ اَلْعَدْلَ أَنْ يُعْرَضَ عَلَيْهِ، كَانَ اَلْعَمَلُ بِهِمَا أَثْقَلَ عَلَيْهِ، فَلاَ تَكُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ، أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ، فَإِنِّي لَسْتُ فِي نَفْسِي بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ، وَلاَ آمَنُ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِي، إِلّا أَنْ يَكْفِيَ اَللهُ مِنْ نَفْسِي؛ پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن می‌گویند، حرف نزنيد و چنانكه از آدم‌های خشمگين كناره می‌گیرند دورى نجوييد و با ظاهرسازی با من رفتار نكنيد و گمان مبريد اگر حقّى به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پى بزرگ نشان دادن خويشم، زيرا كسى كه شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس از گفتن حق، يا مشورت در عدالت خوددارى نكنيد، زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی‌دانم، مگر آن كه خداوند مرا حفظ فرمايد.»

 

پرواز در قلمرو انسانیت

عزیزان، این‌ها عملکردها، مبانی و اهداف علی(ع) بود. علی(ع) در همه این‌ها فردی مکتبی و انسانی بود و همین امر باعث شد که او عقل و قلب مردم را تسخیر کند و بدین‌وسیله مرزهای طوایف و ملل را به‌سوی فراخنای بشریت درنوردد تا جایی که پولس سلامه شاعر درباره او چنین سروده است:

لا تَقُـل شيعةٌ هواةُ علــيٍّ

إنَّ في كلِّ منصفٍ شيعـيّا

هُوَ فخرُ التّاريخِ لا فخرُ شعبٍ

يَصطَفِيهِ ويَدَّعِيهِ وَلِـيَّا

جَلجَلَ الحقّ في المسيحيّ حتّى

صَارَ مِن فَرطِ حُبّهِ عَلَويّا

يا سماءُ اشهَدِي ويَا أرضُ قَرِّي

واخشَعِي إنَّني ذَكَرتُ عَليِّا

مگو تنها شیعیان هوادار علی هستند. چرا که هر منصفی شیعه علی است.

علی فخر تاریخ است نه فخر ملتی که او را برگزید و مدعی ولایت اوست.

حقانیت چنان در دل یک مسیحی تجلی یافت که از شدت عشقش علوی شد.

ای آسمان و زمین شاهد باشید و فروتنی کنید که من ذکر علی را زمزمه کرده‌ام.

 

خطبه سیاسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا، شما و خودم را به همان چیزی سفارش می‌کنم که امیرالمؤمنین(ع) توصیه فرموده است: ای مردم، شما را به تقوای الهی توصیه می‌کنم؛ «فَإِنَّ تَقْوَى اللهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ، وَنَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَةٍ، بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ وَيَنْجُو الْهَارِبُ، وَتُنَالُ الرَّغَائِبُ... فَعَلَيْكُمْ بِالْجَدِّ وَالِاجْتِهَادِ، وَالتَّأَهُّبِ وَالِاسْتِعْدَادِ، وَالتَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّادِ، وَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا كَمَا غَرَّتْ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ، وَالْقُرُونِ الْخَالِيَةِ، وَأَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَأَمْوَالُهُمْ مِيرَاثاً، لَا يَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَلَا يَحْفِلُونَ مَنْ بَكَاهُمْ، وَلَا يُجِيبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ؛ تقوای الهی کليد رستگاری است و ذخيره قيامت و آزادی از هر عادت ثابت و نجات از هرگونه هلاکت. به‌وسیله تقوا است که هر جوينده به مقصود خود رسد و هر گريزان نجات پيدا کند... ملتزم شويد به کوشش و تلاش و آمادگي و مهيا شدن و توشه‌گیری در منزل توشه و ذخیره‌سازی. نفريبد شما را زندگي دنيوي چنانکه پيش از شما امت‌های گذشته و مردم قرون از بين رفته را فريب داد. آنان که شير دنيا را دوشيدند و تلخي فريبکاري آن را چشيدند. مواد مفيدش را نابود و تازه‌هایش را کهنه کردند. پس از آنان، خانه‌هایشان مبدل به گورها گشت و اموالشان ميراث. کسي را که به آنان وارد شد نشناختند و به کسي که براي آنان گريست توجهي ندارند و به کسي که آنان را صدا کند پاسخ نمی‌دهند.»

عزیزان، این سفارش امیرالمؤمنین(ع) به ما است؛ باید در زندگی مجاهدت کنیم و در انجام وظایف خود و آنچه خداوند ما را به انجام آن امر کرده، کوشش کنیم. دنیا با نیرنگ خود ما را فریب ندهد و ما به‌واسطه دنیا فریب نخوریم؛ زیرا دنیا به کسی سواری نداده است و هیچ‌کس هرچقدر بزرگ باشد و پادشاهی و قدرت بزرگ و ثروتش بسیار باشد، از گزند آن در امان نخواهد بود؛ با این کار برای رویارویی با چالش‌ها، ما آگاه‌تر و تواناتر خواهیم شد.

 

پیامدهای وضعیت ناگوار زندگی

از وضعیت معیشت و زندگی آغاز می‌کنیم که به دلیل افزایش نگران کننده نرخ دلار آمریکا در برابر لیره لبنانی، با تمام عواقبی که پس از دست کشیدن بانک مرکزی لبنان از ایفای وظایف خود برای مهار آن، به دنبال دارد، روز به روز بدتر می‌شود. اگر اقداماتی هم صورت می‌گیرد، در قالب تعقیب دلالان است که اگر هم اتفاق بیفتد باز هم محدوده به دلالان کوچک است. در حالی که دست دولت به دلالان بزرگ و آن‌هایی که از حمایت‌های حقوقی و سیاسی برخوردارند، نمی‌رسد.

همه این‌ها در حالی رخ می‌دهد که دولت لبنان همچنان به سیاست خود برای دست‌درازی به جیب خالی لبنانی‌ها ادامه می‌دهد؛ زیرا پس از افزایش نرخ دلار گمرکی، قیمت دلار رسمی از 1500 به 15000 لیره افزایش یافته است. اگرچه این اقدام تفاوت دلار رسمی و دلار بازار را کاهش می‌دهد، اما افزایش مالیات، عوارض و جریمه‌های ناشی از آن را در نظر نگرفته است، علاوه بر این از تصمیم دولت برای لغو یارانه داروهای بیماری‌های صعب‌العلاج نیز صحبت به میان آمده است.

در برابر این موضوع، بیم آن داریم که اگر به سرعت به این وضعیت رسیدگی نشود، اثرات آن به اعتصاب در نهادهای رسمی، مدارس، دانشگاه‌ها و بخش‌های خصوصی منحصر نماند، بلکه به کف خیابان‌ها با تمام عواقب ناشی از آن که ممکن است به بروز هرج‌ومرج امنیتی منجر شود که می‌گویند کسانی در حال برنامه‌ریزی برای آن هستند، بینجامد.

 

راه‌حل‌های معطل‌مانده

مایه تأسف و اندوه است که همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که مسئولان همچنان غرق درگیری‌ها، چنددستگی‌ها و اتهام زنی‌های بین خود بوده و نسبت به مصائب مردم و فروپاشی کشور بی‌تفاوت هستند تا راه‌حل معطل مانده و انتخابات برای مدت نامعلومی متوقف بماند.

در مقابل این واقعیت‌ها، حق داریم بپرسیم که مسئولان منتظر چه چیزی هستند تا آستین‌ها را بالا بزنند و کشور را از این فروپاشی نجات دهند؟ آیا این اتفاقات کافی نیست تا با هم به فرمولی برسند که تضمین کننده انتخاب رئیس جمهوری باشد؟ رئیس جمهوری که جمع کننده لبنانی‌ها باشد و بتواند مرحله کنونی را که یکی از سخت‌ترین مراحل است، رهبری کند.

امیدواریم نیروهای سیاسی حاضر در مجلس سریعاً به همه صداها و تحرکاتی که از آن‌ها می‌خواهند برای برگزاری انتخابات سرعت عمل به خرج دهند، گوش دهند و در میان شکاف‌ها، حساب‌های شخصی و منافع جناحی این قضیه از بین نرود.

برای این منظور مجدداً برای همه مسئولان تأکید می‌کنیم که این کشور را رها نکنند و با جدیت تمام برای رسیدگی به موضوعات فوری آن دست به اقدام بزنند. تا زمان تشکیل جلسه شورای وزیران، در صورت لزوم وزارتخانه‌ها باید به وظایف خود عمل کنند.

 

تقدیر از سرویس‌های امنیتی

در زمینه امنیت، بار دیگر از نقش سرویس‌های امنیتی که علیرغم همه شرایطی که از آن رنج می‌برند، چه در زمینه مقابله با جرم و جنایت و بلای خانمان‌سوز مواد مخدر یا سرقت و چه مقابله با هسته‌های تروریستی که قصد بازگشت به کشور را دارند تا امنیت و ثبات آن را مختل کنند و در آن فتنه‌های اقلیمی بیفروزند، مراقب امنیت شهروندان هستند، قدردانی کنیم.

در اینجا از موفقیت دستگاه‌های امنیتی در کشف یک هسته تروریستی که قصد آسیب رساندن به مؤسسات و تأسیسات حیاتی را داشت، تقدیر کنیم.

 

تجاوز محکوم است

در منطقه، باید به حمله‌ای که در شهر اصفهان در جمهوری اسلامی ایران رخ داد، بپردازیم. گزارش‌های امنیتی حاکی از آن است که دست صهیونیست پشت آن قرار دارد. در عین حال که به هم زدن امنیت این کشور را محکوم می‌کنیم، هشدار می دهیم که ممکن است پیامدهای آن به طرف اقدام کننده محدود نماند، بلکه به کل منطقه گسترش یابد.

 

باید از مردم فلسطین حمایت کرد

در خاتمه؛ ما عملیات قهرمانانه قدس را بیان عملی اراده مردم فلسطین و اصرار آن‌ها بر مقابله با اقدامات رژیم صهیونیستی و جلوگیری از تداوم هتک حرمت سرزمین و تجاوز به مقدسات، باوجود شرایط سختی که مردم فلسطین در آن قرار دارند و رنجی که از ناحیه دشمن می‌برند، می‌دانیم.

در برابر خون‌هایی که ریخته شده، فداکاری‌هایی که انجام شده و خواهد شد و وضعیت زندانیان فلسطینی در زندان‌های دشمن و تحقیر و ذلتی که علیه آن‌ها اعمال می‌شود، بار دیگر از اعراب و مسلمانان می‌خواهیم تا از پایداری ملت فلسطین حمایت کنند تا آن‌ها به جهاد خود ادامه دهند و دشمن را از دست‌اندازی به امنیت خود و منطقه و اجرای نقشه‌های شهرک‌سازی و توسعه‌طلبی بازدارند و سیاست عادی‌سازی روابط با این رژیم را که به دشمن کمک می‌کند تا به جنایات خود ادامه دهد، متوقف کنند.