بسم الله الرحمن الرحیم
4 شعبان 1444 برابر با 5 اسفند 1401 و 24/02/2023 م
جنبههای مکتبی و انسانی زندگی امام زینالعابدین(ع)
مطالب مهم خطبه اول: نقش مکتبی / آمادگی برای سفر / خدمت به مردم / نهایت نیکی به مادر / انسانی و مسئولانه.
مطالب مهم خطبه دوم: درمانی برای ورشکستگی نیست / بحران قوه قضائیه و دولت / مقابله با ترس از زلزله / جنگ روسیه و اوکراین / کشتار نابلس / سریال فتنه!
خطبه دینی:
خداوند تبارکوتعالی در کتاب عزیزش میفرماید: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» [الأحزاب: 33] صدق الله العظيم.
در این ماه پربرکت، ماه شعبان، با ولادت خجسته چند امام از ائمه اهلبیت(ع) روبرو هستیم؛ سالروز ولادت امام حسین(ع) که در سوم ماه شعبان بود، چهارم شعبان سالروز ولادت حضرت عباس(ع) و پنجم شعبان ولادت باسعادت چهارمین امام اهلبیت(ع) امام علی بن الحسین(ع) است.
امروز به ولادت باسعادت امامی میپردازیم که وقتی از او یادش میشود به یاد عبادت او میافتیم. او که به زینالعابدین و سیدالساجدین و به خاطر آثار سجده زیاد بر پیشانی به ذیالثنفات (صاحب پینهها) ملقب بود. او به علم، بردباری، سخاوت و صدقه بسیار شهره بود. در سیره آمده است که چون شب فرامیرسید و چشمها آرام میگرفتند، با کیسهای از غذا بر پشت، از خانه بیرون میرفت تا بدون اینکه او را بشناسند، بین فقرا و نیازمندان تقسیم کند.
نقش مکتبی
امام زینالعابدین(ع) توسط پدر بزرگوارشان امام حسین(ع) پرورش یافت و بیستوسه سال با او زندگی کرد، در فراهم کردن شرایط قیام علیه حکومت یزید همراه پدر شد و در راه طولانی از مدینه تا کربلا همراه او بود. سختترین مصائب را در کربلا سپری کرد و شهادت پدر و اهلبیت و یارانش را به چشم خود دید و اگر بیمار نبود، بسیار علاقهمند بود که همراه پدرش حسین(ع) و یارانش وارد میدان جنگ شود.
امام زینالعابدین(ع) پس از حادثه کربلا به وظیفه خود در زنده نگه داشتن شعله انقلاب و اهداف حسین(ع) در جان و ذهن مردم عمل کرد. در کوفه، در تمام مرحله اسارت و در مدینه از انقلاب و اهداف حسین(ع) سخن گفت و نگذاشت که یزید نشانهها و اهداف قیام حسینی را نابود کند و آتش انقلاب را در جان و ذهن مردم کوفه و بعد از آن در مدینه روشن کرد و همواره پشتیبان همه انقلابهایی بود که در مدینه و بعد از آن در کوفه و در جاهای دیگر اتفاق افتادند.
امروز از این فرصت خجسته استفاده میکنیم و به برخی از مواضع امام زینالعابدین(ع) میپردازیم که نشاندهنده تصویر بایسته یک مسلمان در عرصه زندگی است.
آمادگی برای سفر
مورد اول: زهری یکی از اصحاب امام زینالعابدین(ع) میگوید: در شب سرد و بارانی امام زینالعابدین(ع) را دید که مقداری آرد بر دوش گرفته بود و میرفت. پرسیدم: ای فرزند رسول الله جریان چیست؟ امام فرمود: قصد دارم به سفری بروم. اکنون دارم زاد و راحله سفر را به جایی امن منتقل میکنم که در سفر دستگیرم باشد. زهری گوید: عرض کردم: غلام من حاضر است، اجازه بفرمایید بار را برای شما حمل کند. امام نپذیرفت. زهری گفت: پس اجازه بفرمایید من بار را حمل کنم؛ زیرا شأن شما را بالاتر از این میدانم؛ اما امام فرمود: «لَكِنِّي لَا أَرْفَعُ نَفْسِي عَمَّا يُنْجِينِي فِي سَفَرِي وَ يُحْسِنُ وُرُودِي عَلَى مَا أَرِدُ عَلَيْهِ أَسْأَلُكَ بِحَقِّ اللَّهِ لَمَّا مَضَيْتَ لِحَاجَتِكَ وَ تَرَكْتَنِي؛ اما من شأن خود را از حمل باری که در سفر خود دستگیرم میشود و ورودم را به جایی که میخواهم وارد شوم، آسان میگرداند، بالاتر نمیدانم».
چند روز بعد زهری امام را دید و عرض کرد: یا بن رسول الله! از آن سفری که فرمودید خبری نشد؟ امام فرمود: «لَيْسَ مَا ظَنَنْتَهُ وَ لَكِنَّهُ الْمَوْتُ وَ لَهُ كُنْتُ أَسْتَعِدُّ إِنَّمَا الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ تَجَنُّبُ الْحَرَامِ وَ بَذْلُ النَّدَى وَ الْخَيْرِ؛ منظورم آن سفری که تو فکر کردی، نبود؛ بلکه مرادم سفر مرگ بود و من داشتم برای سفر آخرت توشه ذخیره میکردم. البته که آماده مرگ شدن به این است که از حرام دوری کنی و به انجام خیرات بپردازی».
امام(ع) با این رفتار خود میخواست نشان دهد که راه رسیدن به بهشت، دوری گزیدن از حرام و انجام کار خیر است که عبارت از کمک به فقرا و نیازمندان، دراز کردن دست یاری به سوی آنان و انجام کارهایی است که برای جامعه و مردم سودمندند.
در حدیث آمده است: «إنَّ الصَّدقة تطفئ غضب الرّبّ؛ صدقه آتش خشم پروردگار را خاموش میکند.»، «الصَّدقة جنّة من النّار؛ صدقه سپری از آتش است.»، «كلُّ امرئٍ في ظلّ صدقتِه حتَّى يُقضى بينَ النَّاسِ؛ هر کس در سایه صدقه خود است تا اینکه در بین مردم قضاوت شود.»
خدمت به مردم
مورد دیگر؛ نقل شده است که هرگاه امام زینالعابدین(ع) به مسافرت میرفت، سعی میکرد با کاروانی سفر کند که او را نشناسند و با رئیس کاروان شرط میکرد که در طول سفر بدون مزد، یکی از خدمتگزاران همسفرانش باشد. یکبار که با افرادی ناشناس به مسافرت رفته بود، مردی آن حضرت را دید و شناخت و از اینکه کاروانیان او را به خدمت گرفتهاند، شگفتزده شد و نزدشان رفت و گفت: آیا کسی را که به خدمت گرفتهاید، میشناسید؟ گفتند: نه نمیشناسیم. او یکی از کاروانیان است که علاقهمند خدمت است. آن مرد گفت: این شخص امام زینالعابدین فرزند رسول خداست! کاروانیان نزد امام به عذرخواهی آمدند و عرضه داشتند: ای فرزند رسول خدا! آیا میخواهی ما را به آتش جهنم بیندازید؟! اگر خدای نکرده از دست و زبان ما خطایی سر میزد و به شما جسارتی میکردیم، آیا ما تا ابد هلاک نمیشدیم؟ امام به آنها فرمود: نه شما تقصیری ندارید. من خودم انتخاب کردم که کسی مرا نشناسد تا به کاروانیان خدمت کنم، نه شما. چون یکبار با عدهای آشنا به مسافرت رفتم، آنان نگذاشتند که به من به آنها خدمت کنم؛ در حالی که دوست دارم خادم مردم بوده و با آنها تفاوت نداشته باشم. چون خوشبختی من در این است که به مردم و همراهانم خدمت کنم و دوست ندارم به خاطر رسول خدا(ص) بیش از استحقاقم، به من خدمت کنند. آن حضرت با این کار میخواست بر این حقیقت تأکید کند که در برابر امتیازات و جایگاهی که به خاطر انتساب به رسول خدا به دست میآورد، باید به مردم خدمت و آنها را یاری کند. این کار او به اهمیت خدمت به مردم و برآورده کردن نیازهای مادی و معنویشان اشاره دارد.
نهایت نیکی به مادر
مورد دیگر، رفتار امام(ع) با مادرشان است. امام زینالعابدین(ع) به مادرش بسیار نیکی، دلسوزی و احسان داشت؛ اما رفتاری که تعجب همگان را برانگیخت، این است که امام(ع) بر سر سفرهای که مادرش بر آن نشسته بود، غذا نمیخورد. گفتند: چرا این کار را میکنید، در حالی که ما میدانیم هیچ کس بیش از شما به مادرش نیکی نمیکند؟ فرمود: «من دوست ندارم دستم به سمت لقمهای برود که مادرم به آن چشم دوخته است که در این صورت عاق مادر میشوم». ببینید که امام چقدر برای مادرش احترام قائل است و احساسات او را درک میکند که نمیخواهد جلوی خواست او را بگیرد.
مورد دیگر، در مورد حیوان است. نقل شده است که یکبار به حج میرفت و شترش آهسته میرفت. پس با عصای خود به آن اشارهای کرد. سپس گفت: «آه اگر قصاص نبود.»
انسانی و مسئولانه
عزیزان! اینها برخی از رفتارهای امام زینالعابدین(ع) بود که اوج انسانیت ایشان را نشان میدهد. امام(ع) سعادت را در این میبیند که دل فقیری را شاد کند، نیاز یتیمی را برآورده سازد، به انسانی(هر انسانی میتواند باشد) خدمت نماید، به نیازمندی کمک کند، به پدر و مادر خود نیکی کند و به مسئولیتهای خود در برابر پروردگار و مردم عمل نماید و تعلق خود به رسول خدا(ص) را چیزی جز مسئولیت نبیند. او دوست نداشت به واسطه رسول خدا(ص) تکریمی بدون عطای متقابل را دریافت کند.
فرزدق در ستایش او به این مطلب اشاره میکند و میگوید:
اللهُ فَضَّلَهُ قِدْماً وَشَرَّفَهُ
جَرَى بِذَاكَ لَهُ فِي لَوْحِهِ القَلَمُ
كِلْتَا يَدَيْهِ غِيَاثٌ عَمَّ نَفْعُهُمَا
يُسْتَوْكَفَانِ وَلاَ يَعْرُوهُمَا عَدَمُ
سَهْلُ الخَلِيقَةِ، لا تُخشى بَوَادِرُهُ
يَزِينُهُ اثنانِ: حُسنُ الخَلقِ وَالشّيمُ
مَا قَالَ لا قَطُّ إلَّا فِي تَشَهُّدِهِ
لَوْلاَ التَّشَهُّدُ كَانَتْ لاَؤهُ نَعَمُ
خدا او را شرافت بخشیده و برتری داده و قلم قضا در تحقیق این مشیت بر لوح قدر روان گشته است.
هر دو دستش ابری فیاض و رحمت گستر است که رگبار فیض را فرومیبارد و جود و عطایش هیچگاه کاستی نمیپذیرد.
خویی نرم و سازگار دارد و مردمان از خشمش در اماناند و همیشه دو خصلت حلم و کرم، شخصیت او را میآرایند.
او نیاز نیازمندان و خواهش سائلان را همیشه با چهره گشوده و منطق مثبت استقبال کرده است و هیچگاه جز به هنگام تشهد کلمه «لا» بر زبان نرانده است و اگر ذکر تشهد نمیبود «لا» او نیز «نعم» بود.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا، شما و خودم را به همان چیزی توصیه میکنم که امام حسین(ع) به فردی که برای گرفتن موعظه نزد او آمده بود، سفارش کرد. مردی نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: من معصیت خدا میکنم و در برابر نافرمانی نمیتوانم صبر کنم. پس به من پندی دهید که برایم سودمند باشد. به او فرمود: «افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ! فَأَوَّلُ ذَلِكَ: لَا تَأْكُلْ رِزْقَ اللَّهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ! وَ الثَّانِي: اخْرُجْ مِنْ وَلَايَةِ اللَّهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ! وَ الثَّالِثُ: اطْلُبْ مَوْضِعاً لَا يَرَاكَ اللَّهُ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ!
وَ الرَّابِعُ: إِذَا جَاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ! وَ الْخَامِسُ: إِذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِي النَّارِ فَلَا تَدْخُلْ فِي النَّارِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ؛ اول آن که روزی خدا را نخور و هرچه خواستی گناه کن. دوم اینکه از ولایت خدا خارج شو و هرچه خواستی گناه کن. سوم اینکه جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند و هرچه خواستی گناه کن. چهارم اینکه آنگاه که ملک الموت برای قبض روح تو میآید. اگر توانای دفع او را داری و میتوانی از دست وی نجات پیدا کنی، هرچه میخواهی گناه کن. پنجم اینکه وقتی مأمور جهنم خواست تو را وارد جهنم کند، اگر میتوانی داخل نشو و هرچه میخواهی گناه کن». پس از این سخنان، آن مرد عرض کرد: مرا کافی است ای فرزند رسول خدا! بعد از این امروز، خداوند مرا در حالتی که دوست ندارد، نخواهد دید.
عزیزان، هیچ کس نمیتواند حقیقت عطای الهی و احاطه او بر خود را بفهمد و اینکه جز به مدد خداوند نمیتواند صاحباختیار سود و ضرر خود باشد و حسابرسی خداوند از کسی که نافرمانی کرده و تکالیف حق تعالی را نادیده گرفته، بسیار دشوار است.
پس بیایید در پی کسب رضایت او باشیم و با این کار انسانیت و احساس مسئولیت خود را نسبت به خود ابراز کنیم و آگاهتر، مسئولیتپذیرتر و تواناتر به مصاف چالشها برویم.
درمانی برای ورشکستگی نیست
از لبنان آغاز میکنیم که در آن رنج و مصیبت لبنانیها از نظر معیشت و زندگی در حال افزایش است. دلیل آن هم افزایش مداوم نرخ دلار است که عواقب آن به ناتوانی لبنانیها در تأمین لقمه نان، معیشت، دارو، درمان، برق، حملونقل مطمئن در کشور دلاری شده ختم نمیشود. در حالی که حقوق کارگران و کارمندان همچنان بر اساس لیره لبنانی پرداخت شده و با کاهش قدرت خرید پول ملی افزایش پیدا نکرده است. افزایش مداوم نرخ دلار در کار منظم مؤسسات دولتی و آموزشی که ستون فقرات مردم در مدارس دولتی و به ویژه دانشگاه لبنان است و تداوم فعالیت مؤسسات خصوصی بازتاب یافته است و ثبات لبنانیها را در کشورشان تهدید میکند. چون همه به این فکر میکنند که چطور به کشوری بروند که زندگی مناسبی را برایشان فراهم میکند و این رفتن، همانطور که برخی آمار ذکر کردهاند، به طایفه خاصی محدود نیست، بلکه همه طوایف را شامل میشود.
متأسفانه همه اینها در شرایطی ادامه دارد که هیچگونه درمان یا ایجاد محدودیتی برای این فروپاشی در زمینه پولی وجود ندارد و افسار دلار رها شده است. در حالی که به دلیل کشمکش بر سر ریاست جمهوری، بنبست سیاسی ادامه دارد و پیامدهای آن به ناتوانی دولت در رسیدن به توافق برای درمان بحرانهای حادی که لبنانیها از آنها رنج میبرند، ناتوانی مجلس در ایفای نقش قانونگذاری خود و بروز چنددستگیهای سیاسی در قوه قضائیه نیز سرایت کرده است.
از این رو، مجدداً از نیروهای سیاسی حاضر در مجلس میخواهیم تا بدون تأخیر، برای توافق روی فرمولی برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، نقش مطلوب خود را ایفا کنند تا چرخ دولت به حرکت درآید. دولتی که قادر به پیشبرد کشور و تحقق اصلاحات باشد تا زمینه را برای جذب کمکها فراهم کند.
متأسفانه، به جای آن، ما همچنان شاهد تفرقه، پراکندگی و عدم تمایل گروهها برای عقبنشینی از خواستههایشان هستیم. این امر سبب شده است که رکود ادامه یابد و فروپاشی بیشتر شود. چیزی که باعث میشود کشور به گروگان خارجیها و مداخلاتشان تبدیل شود. تا جایی که همین خارجیها به مرجع برگزاری انتخابات تبدیل میشوند. در حالی که انتخاب خارجیها ممکن است همیشه به نفع لبنانیها نبوده، بلکه به نفع خودشان باشد.
بحران قوه قضائیه و دولت
باز هم در لبنان، باید به بحران جاری بین قوه قضائیه و دولت اشاره کنیم. باید آنچه را که قبلاً در مورد لزوم دور نگه داشتن مداخلات سیاسی از قوه قضائیه گفتهایم، مجدداً تأکید کنیم. قوه قضائیه باید از مداخلات سیاسی دور نگه داشته شود تا بتواند نقش مطلوب خود را در تحقق عدالت و منظم شدن کار نهادها ایفا کند. در همین زمان میخواهیم که قوه قضائیه عاری از درگیری سیاسی و ابزارهای آن باشد. به طوری که برای اهداف خاصی پروندهها باز شده و برای اهداف خاصی، بسته شوند. قوه قضائیه باید از استقلال، یکپارچگی و شفافیت برخوردار باشد و امانتدار وظیفه تحقق عدالت باشد؛ چون آثار و پیامدهای ناکامی قوه قضائیه در ایفای نقش بایسته خود مشخص شده است.
مقابله با ترس از زلزله
به لرزشهای اخیر میپردازیم. لرزشهایی که مایه نگرانی لبنانیها شده است. در این راستا از لبنانیها میخواهیم که تسلیم ترس و اضطرابی که بر بسیاری از مردم حاکم شده، نشوند؛ بلکه باید راههای جلوگیری و آمادگی داشتن برای چنین رویدادهایی مورد بررسی قرار گیرند.
از این رو، از دولت، شهرداریها، مالکان و هیئت امنای ساختمانها میخواهیم که فوراً میزان مقاومت ساختمانها در برابر لرزشهای احتمالی را مورد بررسی قرار دهند و تلاش کنند تا تعمیر و نگهداری ساختمانها و دستورالعملهای ایمنی به درستی اجرا شوند؛ البته همه گزارشهای علمی نشان میدهند که ما در معرض خطری که از آن نگرانی وجود دارد، قرار نداریم.
جنگ روسیه و اوکراین
جنگ اوکراین و روسیه وارد دومین سال خود میشود. جنگی که سبب قربانی شدن دهها هزار غیرنظامی و نظامی، بیخانمان شدن میلیونها انسان و نابودی دهها میلیارد دلار در قالب خرید تسلیحات و ابزارهای نظامی شده است. در حالی که میلیونها نفر دیگر از گرسنگی و فقر شدید رنج میبرند. میترسیم اگر این جنگ متوقف نشود، دایره آن گسترش یابد و به بروز یک جنگ جهانی منجر شود. جنگی که در آن از سلاحهای غیرمتعارف استفاده میشود. در این جنگ تنها مناطق جنگی آسیب نخواهد دید بلکه کل جهان با یک فاجعه روبرو خواهد شد. بیایید خواستار توقف سریع این جنگ و ورود به مذاکرات شویم. مذاکراتی که باعث رفع نگرانیهای همه اطراف میشود و حاکمیت ملی دولتها بر سرزمینهایشان را حفظ میکند و از بروز جنگ جلوگیری میکند و جلوی مصرف غیرضروری منابع ملتها را که ممکن است باعث فقیر شدنشان شود، میگیرد.
کشتار نابلس
باید به کشتار اخیر دشمن صهیونیستی در نابلس بپردازیم که در آن دهها نفر قربانی و شهید شده است. هدف دشمن از این جنایت، شکستن اراده ملت فلسطین و سلب حق آنها برای رسیدن به آزادی سرزمین و مقدسات و حفظ فلسطین در زیر یوغ اشغال و ذلت است.
ضمن محکومیت شدید این جنایت صهیونیستها، از سازمانهای بینالمللی، اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و همه آزادگان جهان میخواهیم که صدای اعتراض خود را علیه این رژیم بلند کرده و مواضع قاطعی اتخاذ کنند تا جلوی تداوم جنایت آن علیه مردم فلسطین و حقشان برای داشتن زندگی با عزت در سرزمین خود، گرفته شود.
همچنین ما خواهان این هستیم که دست یاری به سوی این مردم صبور، مبارز و سخاوتمند دراز کنیم و نگذاریم که در برابر ظلم و ستم و جنایات این دشمن تنها رنج ببرند.
سریال فتنه!
در خاتمه باید به سریالی بپردازیم که قرار است در ماه مبارک رمضان پخش شود. این سریال در مورد شخصیت معاویه است. فردی که درباره او و جنایاتی که در دوره خلافت امیرالمؤمنین(ع) انجام داده، بحثهای فراوانی وجود دارد. پخش این سریال ممکن است در بین مسلمانان فتنه ایجاد کند.
توجه ما به وحدتی است که قرار است ماه رمضان بر آن صحه بگذارد؛ چرا که همه مسلمانان در این عبادت متحد هستند. ما خواستار بازنگری در پخش این سریال هستیم. این حرف فقط درباره این سریال نیست، بلکه این موضع ما درباره تمام سریالهایی است که باعث بروز فتنه و تعمیق شکاف در جامعه اسلامی میشوند.