خطبه جمعه، 19 اسفند ماه 1401

مطالب مهم خطبه اول: خودکشی و دین‌داری! / به شبکه ایمنی نیاز داریم / مسئولیت جامعه.

مطالب مهم خطبه دوم: عادی‌سازی روابط در راستای خدمت به دشمن است / عقب‌نشینی برای کشور / نبرد اصلاح مسیر.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

18 شعبان 1444 برابر با 19 اسفند 1401 و 10/03/2023 م

چگونه جامعه را از پدیده خودکشی مصون نگه‌داریم؟

 

مطالب مهم خطبه اول: خودکشی و دین‌داری! / به شبکه ایمنی نیاز داریم / مسئولیت جامعه.

مطالب مهم خطبه دوم: عادی‌سازی روابط در راستای خدمت به دشمن است / عقب‌نشینی برای کشور / نبرد اصلاح مسیر.

 

خطبه دینی:

خودکشی یکی از پدیده‌هایی است که ما درباره آن می‌شنویم و چه‌بسا با وقوع آن، از روی عاطفه، خشم و عصبانیت احساسات و عواطفمان تکان می‌خورد و هرکدام از ما به‌نوبه خود در مقام توجیه، نفی یا شاید هم پذیرش، درباره آن سخن بگوید. همچنین در ارتباط با این نوع رویداد، ممکن است سؤالاتی هم درباره دیدگاه دینی به‌طور کلی و اسلامی به‌طور خاص به پدیده خودکشی و فرد خودکشی کننده برخی افکار نیز در ذهن ما شکل بگیرد. این‌که فرد حیران بماند چگونه با این رویداد روبرو شود.

 

خودکشی و دین‌داری!

خداوند متعال ما را در این زندگی قرار داد تا در آن زندگی کنیم وقتی در آن زندگی می‌کنیم یا باید تمام حوادث مثبت و منفی آن را بپذیریم، یا این‌که از آن‌ها چشم‌پوشی کنیم و بگوییم ما با چیزی روبرو هستیم که به ما مربوط نمی‌شود؛ اما گاهی ممکن است متوجه شویم که این مسائل بدون اینکه بدانیم به نزدیک‌ترین افراد ما مربوط می‌شوند؛ بنابراین ابتدا باید وقوع چنین پدیده‌های منفی را چه در جوامع خاصی که به‌عنوان پیروان یک دین، مذهب، خط و غیره و چه در دایره دینی که به آن تعلق داریم، به رسمیت بشناسیم؛ چون می‌شنویم برخی از کسانی که خودکشی کرده‌اند، نماز می‌خواندند و روزه می‌گرفتند و به فرایض دینی خود عمل می‌کردند و خودکشی کردند؛ یعنی این امر به گروهی خاص، پیروان دینی خاص و مذهبی‌ها و غیرمذهبی‌ها منحصر نیست.

بله دین‌داری یک اصل اساسی در درمان و ایجاد موانع در برابر رسیدن به چنین رفتاری است. رفتاری که نشان‌دهنده بحران روانی است که فرد قادر به درمان علل آن نبوده است و بنابراین وقتی با چنین عملی مواجه می‌شویم، نیاز داریم که گسترده‌تر فکر کنیم؛ زیرا برخی‌ها عادت دارند خیلی زود بگویند: فلانی که خودکشی کرده، دین‌دار نبود؛ زیرا اگر دین‌دار بود، خودکشی نمی‌کرد و برخی دیگر نیز اوضاع سیاسی را مقصر می‌دانند و سیاست را عامل خودکشی او می‌دانند؛ اما آیا این قضاوت صحیح یا دقیق است؟ البته تردیدی وجود ندارد که سیاست، روابط اجتماعی و ایمان در این قضیه دخالت دارند؛ اما وقتی توجیهات خود را در جهت خاصی سوق می‌دهیم، ممکن است در صیانت جوامع خود از این نوع رفتار دچار اشتباه شویم. رفتاری که اولاً تعدی به خود و ثانیاً تعدی به زندگی است. رفتاری که اولاً جنایت علیه خود و ثانیاً جنایت علیه زندگی است.

 

به شبکه ایمنی نیاز داریم

ما باید به‌طور گسترده‌تری فکر کنیم تا ببینیم چه چیزی می‌تواند یک شبکه ایمنی برای مصون ماندن ما از این بیماری روانی که صاحب خود را به سمت پایان دادن به زندگی خود سوق می‌دهد، ایجاد کند. در اینجا هرکس به نسبت موقعیت و مسئولیت خود در این باره مسئول است؛ زیرا وقتی در مورد یک شبکه ایمنی که انسان را از پایان دادن به زندگی بازمی‌دارد، صحبت می‌کنیم، به این معنی است که یک برنامه‌ریزی درونی روانی، عصبی و فکری [برای مصون نگاه داشتن جامعه از رفتاری وجود داشته باشد که] در تناقض با اصل آفرینش و غریزه‌ای قرار دارد که خداوند برای دوست داشتن، حفظ و دفاع از زندگی در وجود انسان به ودیعت نهاده است.

 

مسئولیت جامعه

در اینجا می‌توان از سه نوع مسئولیت صحبت کرد: مسئولیت‌های مربوط به مرحله پیش از وقوع خودکشی، مسئولیت‌های مربوط به مرحله وقوع خودکشی و مسئولیت‌های مربوط به مرحله بعد از وقوع خودکشی.

در مرحله پیش از وقوع خودکشی، همیشه باید در زندگی تمام کوشش خود را به خرج دهیم که انسان در درون خود به ناامیدی و احساس بیهودگی نرسد. باید انگیزه مقابله با چالش‌ها را در انسان تقویت کنیم. بعد از این‌که خودکشی اتفاق افتاد و خبر آن به ما رسید، باید با این واقعه مسئولانه برخورد کنیم. نباید این خبر به تیتر اول روزنامه‌ها تبدیل شود. نباید خودکشی را تمجید کنیم. نباید خودکشی را توجیه کنیم. در این باره در دنیای رسانه و شبکه‌های اجتماعی، خدا را در نظر بگیریم. بعد از خودکشی، خانواده، والدین، همسر و فرزندان فرد خودکشی کننده هستند. این‌ها نیازمند حمایت و مهربانی هستند تا از مشکلی که در میانشان ایجاد شده است، رها شوند.

تبلیغات دینی در این باره مسئولیت دارد. در این بحران‌ها باید از ضرورت پیوند انسان با خدا بیشتر صحبت کنیم، باید مردم را به خدا بیشتر نزدیک کنیم، باید به جنبه عبادی و دوری از غرق شدن در سیاست توجه بیشتری کنیم.

 

خطبه سیاسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

نبرد اصلاح مسیر

در فلسطین که جنایت بزرگ این عصر و شاهد همیشگی بی‌عدالتی نظام جهانی است که منافع چند کشور علیه منافع میلیاردها انسان بر آن غالب است. باید همیشه به خاطر داشته باشیم که درگیری جاری در فلسطین، مبارزه برای اصلاح مسیر است. این‌که عدالت حاکم بر قدرت باشد و نه برعکس.

جنایات مختلف دشمن، کنش است و هر کاری که مردم فلسطین انجام می‌دهند، واکنش طبیعی هر ملتی است که سرزمینشان اشغال شده است، از آن بیرون رانده شده‌اند و از بازگشت به آن جلوگیری می‌شود. به همین مناسبت لازم است به عملیات موفقیت‌آمیز فلسطینیان قهرمان اشاره کنیم که به عمق و قلب رژیم صهیونیستی ضربه می‌زنند، آن هم در شرایطی که این رژیم از ناآرامی‌های داخلی بی‌سابقه‌ای رنج می‌برد.

ناگفته نماند که این ناآرامی‌ها باید درسی برای همه کسانی باشد که روی ثبات این رژیم شرط بسته‌اند تا قرارداد ببندند و توافقات عادی‌سازی روابط یا صلح ادعایی امضا کنند و از طریق آن برای حفظ موقعیت خود به قدرت رژیم صهیونیستی امید ببندند. در حالی که این ناآرامی‌ها بیانگر ناتوانی پروژه صهیونیستی و شکست رهبران آن است که در جنگ‌های متعددی که از سال 2006 علیه لبنان و فلسطین به راه انداختند، نتوانستند به اهداف خود دست یابند.

 

عادی‌سازی روابط در راستای خدمت به دشمن است

این منطقه که مجمع ادیان آسمانی، به‌ویژه مسیحیت و اسلام است و ارزش‌ها و تاریخ آن نقطه روشنی برای تمام جهان بوده است، نباید با سیاست‌هایی که تنها دغدغه‌شان آسایش این رژیم سرطانی است، تحقیر شود. بازنگری در این سیاست‌ها ضروری است. تجربه ثابت کرده است که این سیاست‌ها بر وحشیگری‌ها و جاه‌طلبی‌های بی‌پایان این رژیم می‌افزاید و حتی کشورهایی که روابط خود را با این رژیم عادی‌ کرده‌اند نیز از این وحشیگری و جاه‌طلبی‌ها در امان نخواهند بود. این بازنگری ایجاب می‌کند که پل بین کشورهای عربی و اسلامی بازسازی شود؛ زیرا ما از تفرقه چیزی جز ویرانی و فقر بیشتر کشورهای منطقه و بدتر شدن آینده ملت‌های آن به دست نیاوردیم.

فلسطین خلاصه تمام تاریخ ما با تمام فجایع، مشکلات و بحران‌های آن است. به‌طوری که سیاست‌های اصلی منطقه، حمایت از رژیم صهیونیستی از خلال تلاش برای محاصره همه نیروهای بازدارنده و مقاوم در برابر پروژه‌های این رژیم و ممانعت از حمایت آن‌ها از مردم فلسطین است که هر لحظه سلاخی می‌شوند. هدف این سیاست‌ها، فلج کردن حرکت ملت‌هایی است که فلسطین را شاخص خود می‌دانند.

در محاصره واقعی که قرار است بر منطقه تحمیل شود، مردم اعدادی بیش نیستند و این در نحوه برخورد کشورهای بزرگ با فاجعه زلزله‌های اخیر منطقه مشهود بود.

شاید برخی تصور کنند که دراز کردن دست به‌سوی قدرت‌های بزرگ و تسلیم شدن در برابر دستورات نهادهای اقتصادی تابع آن‌ها، مشکلات اقتصادی و سیاسی ما را حل و زندگی راحتی را برای فرزندانمان در آینده تضمین می‌کند، اما تجربیات به ما آموخته است که دستاورد ما چیزی جز شیرینی یک قاشق عسل نیست که به‌زودی محو می‌شود و این سیاست‌ها دوباره ما را مجبور به تحمل ذلت سیاسی و اقتصادی می‌کنند و از اجرای شعارهایی چون آزادی، استقلال و حاکمیت ملی و غیره بازمی‌دارند.

 

عقب‌نشینی برای کشور

در مورد لبنان، ناگفته نماند که کارکرد صحیح دولت به پر کردن تمام خلأهای موجود در مناصب دولتی نیاز دارد؛ اما سخن ما برای سیاستمداران این است: در حالی که شما دنبال نام رئیس‌جمهور هستید و در مورد مشخصات او جروبحث می‌کنید، بهتر است برای یک‌بار هم که شده انسانیت خود را محک بزنید و برای این مردم کسی را انتخاب کنید که دردهایشان را التیام ببخشد. به‌جای بازی با دردهای مردم برای تأمین عیش و عشرت و معاملات خود، از دسیسه‌های خود علیه مردم کم کنید، به نفع مردم عقب‌نشینی کنید و به خاطر مردم، در برابر فشارها ثابت‌قدم باشید.

ارزش واقعی هر سیاست یا سیاستمداری به میزان نزدیکی او به مردم است، البته نه با کلمات شیرین، بلکه با موضع‌گیری‌هایی که در آن‌ها صداقت، امانت‌داری، اخلاص، حاکمیت ملی و استقلال موج بزند. آن هم در زمانی که ما برای غلبه بر این مصیبت‌ها و بحران‌هایی که خارجی‌ها بر ما اعمال می‌کنند و داخلی‌ها به القائات و خواسته‌های خارجی‌ها تن می‌دهند، به ذره‌ای از همه آن‌ها نیاز داریم. والله من وراء القصد.