بسم الله الرحمن الرحیم
9 رمضان 1444 برابر با 11 فروردین 1402 و 31/03/2023 م
اهمیت روزهداری در میدان جهاد با نفس
مطالب مهم خطبه اول: جهاد اکبر / مقاومت در برابر نفس سرکش / ایستادگی در برابر تحریکات نفس / دشوارترین نبردها / روزه، باعث بازدارندگی نفس میشود.
مطالب مهم خطبه دوم: شرایط استرسزای زندگی / نهادهای دولتی دچار رخوت شدند / بنبست طایفهای را متوقف کنید / رنج زندانیان / حمایت از آرمان فلسطین.
خطبه دینی:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ * وَجَاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ» [الحجّ: 77 -78] صدق الله العظيم.
جهاد اکبر
خداوند متعال از مؤمنان میخواهد برای رسیدن به رستگاری و موفقیت به عبادت بسنده نکنند بلکه باید با نفس خود نیز جهاد کنند و همانطور که در برابر دشمنان آزادی و امنیتشان، میایستند، زمانی که نفس اماره خواست آنها را از خط هدایت منحرف کند و به گمراهی بکشاند، باید در برابر آن ایستادگی کنند.
هنگامیکه مسلمانان شادمان از پیروزی در مأموریت نظامی بازگشتند، رسول خدا(ص) جایگاه جهاد با نفس را بالا برد و فرمود: «مَرْحَباً بِقَومٍ قَضُوا الجهادَ الأصْغر وبَقِي عَلَيهِم الجِهادُ الأكْبر. فقالوا: يَا رَسُولَ الله وما الجهاد الأكبر؟ قال(ص): جهاد النفس. ثم قال(ص): أفْضَلُ الجِهاد مَن جاهَدَ نَفْسَهُ الّتي بينَ جَنْبَيهِ؛ خوشا به حال مردمی كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بر آنان باقی مانده است. گفتند: ای رسول خدا! جهاد اكبر چیست؟ فرمود: جهاد و پیكار با نفس. سپس فرمود: أفْضَلُ الجِهاد مَن جاهَدَ نَفْسَهُ الّتي بينَ جَنْبَيهِ؛ برترین جهاد، [از آن] كسی است كه با نفسش كه در میان دو پهلوی اوست جهاد كند.»
رسول خدا(ص) نمیخواهد با توصیف جهاد نظامی به جهاد اصغر، آن را کماهمیت جلوه دهد؛ زیرا خداوند متعال بندگان مؤمن خود را به جهاد نظامی فراخوانده و فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ» [الصّفّ: 10 – 11].
ولی پیامبر خدا(ص) با این حدیث میخواهد جایگاه جهاد با نفس را تبیین کند و اهمیت آن را در میان مسلمانان بالا ببرد و مسلمانان را به جهاد با نفس تشویق کند تا آنها با نفس خود سازش نکنند و نگذارند که نفس ایمانشان را بینتیجه کند؛ زیرا بدون جهاد با نفس، جهاد نظامی و هیچ جهاد دیگری نیز به پیروزی نمیرسد؛ چون اگر انسان با نفس خود جهاد نکند و در برابر تمایل به جاندوستی و مالپرستی نفس خود نایستد، نمیتواند از جان خود بگذرد و حیات خود را قربانی کند یا اینکه در راه خدا از مال و دیگر توانمندیهای خود بگذرد.
مقاومت در برابر نفس سرکش
بنابراین باید برای تضمین ماندن در راه درست، با نفس خود جهاد کنیم. عزیزان، جهاد نفس یعنی انسان با نفس خود مقابله کند و وقتی او را به نافرمانی خدا میخواند یا وقتی که در برابر دعوت به اطاعت خدا، مانعتراشی میکند یا وقتی که در امتحانات و چالشها متزلزل میشود، در مقابل آن ایستادگی کند. اگر نفس بدون سازندگی و کنترل رها شود، انسان را به پرتگاههای گمراهی، انحراف و هلاکت میاندازد.
قرآن کریم در اشاره به برخی تحریکات نفس اشاره کرده، میفرماید: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» [يوسف: 53] و در آیات متعدد پیامدهای دخالت نفس را به تفصیل بیان داشته است: «وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ» [النساء: 128]. چون نفس، انسان را به بخل فرامیخواند و اگر انسان بخواهد راه خیر را در پیش بگیرد، مالی را ببخشد، تلاشی صورت دهد، عطایی انجام دهد، جلوی او را میگیرد.
خداوند متعال در آیهای دیگر به اضطراب و بیتابی نفس در سختیها و مصائب یا زمان قرار گرفتن در معرض آزمایشها اشاره کرده است. نفس باعث میشود که انسان در برابر ناملایمات زندگی، آگاهانه رفتار نکند و راه درست و ایمان خود را از دست بدهد: «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» [المعارج: 19 – 20] و وقتی خود را دارای ثروت، حاکمیت، مقام یا قدرت ببیند، طغیان کند. قرآن کریم در این باره میفرماید: «كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى * أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى» [العلق: 6- 7] و همانطور که در این آیه شریفه آمده است: «إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّار» [إبراهيم: 34] نفس صاحب خود را به ظلم و حتی کفر میکشاند.
ایستادگی در برابر تحریکات نفس
قرآن كريم اشاره میکند اولين جنايتی كه در روی زمين رخ داد و باعث شد كه قابيل پسر آدم، برادرش هابيل را بکشد، نتیجه تحریکات و وسوسههای همین نفس بود؛ چون احساسات و عواطف محبتآمیزی که هابیل در برابر برادر خود نشان داد و گفت: «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» [المائدة: 28] مانع از آن نشد که قابیل به این جنایت دست نزند: «فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ» [المائدة: 30].
همین نفس بود که باعث جنایت فرزندان یعقوب در حق برادرشان یوسف شد که او را به میان چاه انداختند. سپس گریان نزد پدر آمدند و ادعا کردند که گرگ او را خورده است. یعقوب هم با این تعبیر به فرزندان خود فرمود: «قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ» [يوسف: 83].
همینطور خداوند سبحان بیان میدارد که همین نفس باعث شد که وقتی موسی(ع) برای دریافت تورات از میان قوم خود رفته بود، سامری بنیاسرائیل را به گمراهی کشاند و آنها را به گوساله پرستی دعوت کرد. وقتی موسی(ع) بهسوی قوم خود بازگشت و دلیل گمراهیشان را پرسید، طبق اشاره قرآن کریم، سامری در پاسخ عرضه داشت: «قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ * قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي» [طه: 95 – 96].
در مقابل آن، خداوند متعال به قدرت، اراده و عزم حضرت یوسف(ع) و ایستادگی او در برابر نفس خویش اشاره میکند. وقتی زن عزیز او را بهسوی خود دعوت کرد، یوسف(ع) فرمود: «مَعَاذَ اللهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ» [يوسف: 23]، «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ» [يوسف: 33].
دشوارترین نبردها
پس اگر انسان نفس خود را رها کند و نقش بایسته خود را در نظارت، پیگیری، محاسبه و تربیت نفس و گفتن کلمه «نه» در برابر آن را در صورتی که از راه راست منحرف شده باشد، انجام ندهد، این نفس آثار و پیامدهای خطرناکی دارد.
از این رو خدای سبحان فرموده است: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا» [الشمس: 7- 10] و پیامبر خدا(ص) نیز معتقد است، انسان نیرومند کسی است که در برابر نفس خود قوی باشد. از این رو وقتی دید که گروهی برای زورآزمایی، سنگی را حمل میکنند به آنان فرمود: «آيا زورمندترين و قویترین شما را معرفى نكنم؟ عرض كردند: بفرماييد، اى رسول خدا! فرمود: أشَدُّكُم و أقواكُمُ الذي إذا رَضِيَ لَم يُدخِلْهُ رِضاهُ في إثمٍ و لا باطِلٍ و إذا سَخِطَ لَم يُخرِجْهُ سَخَطُهُ مِن قَولِ الحَقِّ و إذا قَدَرَ لَم يَتَعاطَ ما لَيسَ لَهُ بِحَقٍّ؛ زورمندترين و قویترین شما كسى است كه هرگاه خشنود باشد خشنودیاش او را به گناه و نادرستى نكشاند و هرگاه ناخشنود باشد از جاده حقگویی خارج نشود و هرگاه قدرت يابد آنچه را كه حق او نيست نستاند.»
از این رو احادیث شریف از انسان میخواهد که با نفس مثل دشمن و حریف برخورد کند. در حدیث آمده است: «جاهِدْ نَفْسَكَ عَلى طاعهِ اللّه ِ مُجاهَدةَ العَدُوِّ عَدُوَّهُ، وغالِبْها مُغالبةَ الضِّدِّ ضِدَّهُ؛ در راه طاعت خدا، با نفْس خود مبارزه كن همچون مبارزه دشمن با دشمنش و با آن گلاويز شو همچون گلاويز شدن حريف با حريفش.»
از رسول خدا(ص) روایت شده است: «أعدى عَدوِّكَ نَفسُكَ الَّتي بَينَ جَنبَيكَ؛ دشمنترین دشمن تو، نفسى است كه ميان دو پهلويت قرار دارد».
عزیزان، نبرد انسان با نفس آسان نیست؛ زیرا این نبرد با دشمن درون است. دشمنی که از داخل خانه است. مواظبت در برابر این دشمن بسیار دشوار است. چون این دشمن، نامرئی و نزدیکترین کس به اوست. دشمنی است که محبوب انسان است؛ زیرا انسان خود را دوست دارد. این نبرد به زمان و مکان خاصی محدود نیست؛ بلکه وسعتی به طول عمر انسان و عرصه زندگی او دارد. همه اینها وظیفه انسان را در رویارویی با آن دشوار میسازد؛ ولی این وظیفه، ضروری و واجب است؛ اما اگر انسان در این نبرد پیروز شد، صاحباختیار تصميم خود خواهد شد و سرنوشت خود را در دنيا و آخرت تضمين خواهد كرد.
روزه، باعث بازدارندگی نفس میشود
عزیزان، هدف خداوند از فریضه روزه این است که در این نبرد، کمکی برای انسان باشد. در این نبرد انسان باید با نفس اماره و همه چیزهایی که پشت آن مخفی شدهاند، وارد جنگ شود. پس طبق نقشه راهی که خداوند برای انسان ترسیم کرده، این نبرد فرصتی زمانی لازم دارد که انسان برای مبارزه با نفس آماده شود و فرصت روزه، عامل اساسی در سیطره انسان بر نفس و راهبری آن است. اینکه انسان، با ترک تمایلات خود اعم از خوردن و آشامیدن و سایر لذتهای زندگی خود را در اختیار تمایلات و شهوات خود قرار ندهد. انسان با این کار نیروی بازدارندگی خود را در برابر تمایلات و خواهشهای حرام، ترک واجبات و تشویق به بخل و ظلم، تقویت میکند تا نفس نتواند او را به جاهای مورد نظر خود ببرد و او در جایی باشد که مورد نظر خداوند است.
لذا انتظار میرود که ما از این جایگاه با این فریضه تعامل کنیم تا زمانی که از این ماه بیرون میآییم و زمانی که از ما میخواهند تسلیم غرایز، شهوات، واکنشها و تعصبات نفس شویم، برای جهاد و مقاومت در برابر نفس تواناتر شدهایم.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا، به شما و خودم سفارش میکنم که در این روز از ابوطالب، عمو و سرپرست رسول خدا(ص) و پدر امیرالمؤمنین(ع) یاد کنیم که هفتم ماه رمضان سالگرد وفاتشان بود؛ چون او نقش برجستهای در حفظ اسلام و پاسداری از رسول خدا(ص) ایفا کرد. رسول خدا(ص) هشتساله بود که جدش عبدالمطلب رحلت کرد و ابوطالب کفالت و سرپرستی او را به عهده گرفت و این کار را به درستی انجام داد. هنگامیکه رسول خدا(ص) مبعوث به رسالت شد، ابوطالب اسلام آورد و در تمام عمر خود، با استفاده از جایگاهی که نزد قریش داشت، حامی و مدافع پیامبر خدا(ص) در برابر قریش باقی ماند و در این راه همه مصائب را تحمل کرد. برجستهترین مصائب او روزی بود که وقتی بنیهاشم از تحویل دادن رسول خدا(ص) به قریش خودداری و از او حمایت کردند، قریش او و بنیهاشم را تحریم کردند. در آن روز قریش تصمیم گرفتند که با بنیهاشم ازدواج، معامله و رفتوآمد نکنند تا اینکه رسول خدا(ص) را به آنها تحول بدهند تا به قتل برسانند. در آن روز ابوطالب و بنیهاشم در کنار رسول خدا ایستادند و ابوطالب همه دردها و رنجها را تحمل کرد و از این موضع خود عقبنشینی نکرد تا اینکه قریش دیدند که این محاصره بیفایده است و آن را برداشتند.
از این رو رسول خدا(ص) در روز وفات ابوطالب در مدح او فرمود: «وَصَلتَ رَحِماً وَ جُزِیتَ خَیراً یَا عَمِّ فَلَقَد رَبَّیتَ وَ کَفَلتَ صَغِیراً وَ نَصَرتَ وَ آزَرتَ کَبِیراً ثُمَّ أَقبَلَ عَلَی النَّاسِ وَ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأَشفَعَنَّ لِعَمِّی شَفَاعَةً یَعجَبُ بِهَا أَهلُ الثَّقَلَینِ؛ ای عمو، صلهٔ رحم و مهربانی کردی و جزای خیر دیدی؛ ای عمو، در کوچکی مرا کفالت کردی و در بزرگی مرا نصرت و حمایت نمودی و سپس به مردم رو کرد و فرمود: سوگند به خدا که در روز قیامت به عمویم اذن شفاعتی میدهم که تمام اهل محشر از آن شفاعت تعجّب کنند.»
ابوطالب در راه خدا از تمام مقام و موقعیت خود گذشت. ما نیز باید به بخشش، جهاد، صبر و فداکاریهای او اقتدا کنیم تا در همان راهی که او زندگی خود را فدا کرد، ما نیز فداکاری کنیم و با این کار در برابر چالشها، مسئولیتپذیرتر و تواناتر شویم.
شرایط استرسزای زندگی
از وضعیت استرسزای زندگی که لبنانیها از آن رنج میبرد، آغاز میکنیم. با فرارسیدن ماه مبارک رمضان به دلیل افزایش مستمر و فزاینده قیمت کالاهای اساسی مصرفی که بخشی از آن ناشی از افزایش نرخ دلار و بخشی دیگر ناشی از طمع تاجران بزرگ که از نیازمندی مردم سوءاستفاده میکنند و عدم نظارت جدی دولت و شهرداریها بر قیمتهاست، این وضعیت بدتر شده است. اگر امدادرسانی فردی و جمعی نباشد، این وضعیت شکل فاجعهبار و خطرناکی به خود میگیرد. کمکهای فردی بهرغم اهمیتی که دارند، با اهداف مطلوب فاصله دارند و بیشتر شبیه مسکّن و راهحلهای فوری هستند؛ اما مسئولیت اصلی مقابله با این وضعیت دشوار، همچنان بر عهده مسئولان است. آنها اگر کمک و مساعدتی هم میکنند، نباید فکر کنند که وظیفه خود را انجام دادهاند، بلکه باید سخت و سریع تلاش کنند تا راهحلهایی برای رهایی کشور از این رنج و جهنم بیابند و جز با تلاش برای ساختن دولتی عاری از اسراف، فساد و سهمیهبندی این مهم انجام نمیشود، مشروط بر اینکه افراد دارای شایستگی، شجاعت و شفافیت عهدهدار آن شوند و بدون در نظر داشت ویژگیهای طایفهای، مذهبی و سیاسی از شهروندان خود مراقبت کنند.
نهادهای دولتی دچار رخوت شدند
وقتی معیاری برای انتخاب مسئولان برنامه دار نباشد و عناوینی چون کارآمدی، شفافیت، صداقت، درستکاری و شجاعت در نظر گرفته نشود، ما همچنان گرفتار خواهیم بود و رنج خواهیم کشید و تا زمانی که این رویکرد را در پیش نگیریم، کشور شاهد هیچ تغییری نخواهد بود و از رنجی که میبریم رها نخواهیم شد.
تا زمانی که این تغییر مطلوب که امیدواریم طولانی نباشد، اتفاق نیفتد، سستی و رخوت در نهادهای دولتی ادامه دارد که بازتاب آن به صورت بروز اعتصاباتی که بخش عمومی را با تمام پیامدهایی که برای نظم کاری این مؤسسات یا شهروندانی که با این نهادها تعامل دارند، تحت تأثیر قرار میدهد مشهود است. کار به تهدید بخشهای ارتباطاتی و آموزشی نیز رسیده است که بیم آن میرود به سایر بخشهای دولتی و حتی خصوصی نیز تسری پیدا کند. از دولت میخواهیم که به مسئولیت خود در این زمینه عمل کند تا از عواقبی احتمالی که در روزهای گذشته شاهد آن بودیم، جلوگیری شود.
امیدواریم حرکتهایی که در سطوح محلی، منطقهای و بینالمللی انجام میشود، به غلبه بر موانع موجود بر سر راه انتخاب ریاست جمهوری منجر شود؛ زیرا راه را برای رسیدگی به بحرانهای کنونی کشور و مردم هموار میکند.
بنبست طایفهای را متوقف کنید
با توجه به حوادثی که اخیراً اتفاق افتاد و میزان بنبست طایفهای و سیاسی را در این کشور نشان داد، مجدداً از متصدیان مناصب سیاسی میخواهیم که ناامیدی لبنانیها را افزایش ندهند؛ چون فرسایش اقتصادی، مالی و انسانی کشور کافی است. باید در تصمیمگیریها، بیانیهها، مواضع واکنشهایشان عاقلانهتر عمل کنند و نسبت به پیامدهای کارهای خود در سطح داخلی و رابطه بین لبنانیها و در خارج از کشور توجه بیشتری داشته باشند.
امیدوار بودیم که در ماه روزه شاهد این اتفاقات نبودیم. بعد از عید بشارت که وحدت ادیان آسمانی را در مورد قداست حضرت مریم و همگرایی بر روی ارزشهای انسانی که او نماینده آنهاست، این چیزی است که همه لبنانیها بر آن اتفاق نظر دارند.
به همین دلیل به همه کسانی که مراکز سیاسی، رسانهای و منابر معنوی را در اختیار دارند عرض میکنیم، هر کس حرف خوبی دارد که دلها را نزدیکتر و متحد میکند، بگوید و هرکس حرفی دارد که به همبستگی و پویش مشترک مردم آسیب میزند، آن را برای خود نگه دارد.
در عین حال، از لبنانیها میخواهیم که بصیرت داشته باشند. بصیرت باعث میشود در برابر کسانی که میخواهند وحدت آنها را به هم بریزند و در میان آنها فتنه افروزی کنند، مصون بمانند و همیشه به یاد داشته باشند عامل همگرایی و رهاییشان، وحدت است و نزاع و فتنه باعث مصیبت است و نباید از یک سوراخ دوباره گزیده شوند.
رنج زندانیان
در همین راستا، باید به موضوع فوری و انسانی زندانیان بپردازیم. آنها نه تنها از ازدحام بیش از حد در زندانها که از عدم تسریع در روند قضایی و عدم رسیدگی به وضعیت کسانی که مدت محکومیتشان به پایان رسیده، ناشی میشود، رنج میبرند، بلکه مشکل بزرگتر تأمین غذا برای آنان است؛ چون پذیرش زندانیان جدید به تأمین مواد غذاییشان منوط شده است. ما خواستار رسیدگی سریع به این موضوع و عدم بیتوجهی به این قضیه به دلیل عواقب جدی آن، بهویژه در این ماه مبارک هستیم.
حمایت از آرمان فلسطین
در پایان ضمن تقدیر از ایستادگی و فداکاریهای ارزشمند ملت فلسطین و عزم آنان برای گرامیداشت روز زمین، از ملتهای عربی و اسلامی میخواهیم که آرمان فلسطین را در ذهن خود زنده نگه دارند تا این آرمان گم نشود و در حاشیه مسائل دیگر قرار نگیرد، بلکه باید قضیه فلسطین را در کانون توجهات و دغدغههای روزمره و عملی خود قرار دهند؛ زیرا اگر آرمان فلسطین سقوط کند، برای جهان عرب و دنیای اسلام دیگر قدرت، وزن، امنیت و ثباتی باقی نخواهد ماند.