خطبه جمعه، 25 فروردین ماه 1402

مطالب مهم خطبه اول: وعده خدا به پیامبر(ص) / طرح رسول(ص) برای فتح / پیروز فروتن / رهبری دلسوز / مماشات با ظلم وجود ندارد.

مطالب مهم خطبه دوم: رکود و رنج مداوم / مقابله با دشمن / روز جهانی قدس / عید سعید فطر.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

23 رمضان 1444 برابر با 25 فروردین 1402 و 14/04/2023 م

فتح مکه؛ روز در هم شکسته شدن غرور مشرکان

 

مطالب مهم خطبه اول: وعده خدا به پیامبر(ص) / طرح رسول(ص) برای فتح / پیروز فروتن / رهبری دلسوز / مماشات با ظلم وجود ندارد.

مطالب مهم خطبه دوم: رکود و رنج مداوم / مقابله با دشمن / روز جهانی قدس / عید سعید فطر.

 

خطبه دینی:

خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللهِ أَفْوَاجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّاباً» صدق الله العظيم.

در بیست و چهارم ماه مبارک رمضان سال هشتم هجری، رسول خدا(ص) و مسلمانان همراهش، بعد از هشت سال خروج اجباری از مکه، به دلیل توطئه قریش علیه رسول خدا(ص) و تصمیمشان برای کشتن آن حضرت و تداوم آزار و اذیت اصحاب که به کشتن برخی از آن‌ها منجر گردید، فاتحانه وارد مکه شدند و آن را فتح کردند.

 

وعده خدا به پیامبر(ص)

فتح مکه وعده‌ای بود که خداوند در روز هجرت پیامبر خدا از مکه به مدینه داده بود. در سیره آمده است که وقتی پیامبر خدا(ص) در راه هجرت از مکه به مدینه به جحفه رسید، دل‌تنگ مکه و حرم خدا شد و نشانه‌های آن در چهره شریفش نیز آشکار گردید. پس رو به مکه کرد و فرمود: «و اللّهِ إنّكِ لَخَيرُ أرضِ اللّهِ و أحَبُّ أرضِ اللّهِ إلَى اللّهِ و لَو لا اُخرِجتُ مِنكِ ما خَرَجتُ؛ به خدا كه تو بهترين زمين خدا هستى و محبوب‌ترین زمين خدا نزد خدايى و اگر مرا از تو بيرون نمی‌کردند، من به پاى خود بيرون نمی‌رفتم.» پس آیه شریفه بر آن حضرت نازل شد تا با زبان تأکید به او بگوید: «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآَنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ».

این وعده بعد از انعقاد صلح حدیبیه نیز تکرار شد. در آن روز این آیات کریمه نازل شد تا به آن حضرت بشارت بدهند که زمان پیروزی و ورود به مکه نزدیک است: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ الله أَفْوَاجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّاباً».

 

طرح رسول(ص) برای فتح

فتح مکه یک رویداد معمولی در تاریخ مسلمانان نبود، بلکه تحولی در مبارزه با شرک بود که در آن زمان در قالب قریش تبلور یافته بود. این فتح قدرت قریش را فروریخت و اعتبار آن را در شبه‌جزیره عربستان در هم شکست و دروازه‌ها را برای ورود مردم به اسلام گشود؛ زیرا در شبه‌جزیره عربستان بسیاری از مردم از ترس قدرت اقتصادی و معنوی قریش تمایلی به ورود به اسلام نداشتند. پیامبر خدا به مکه بازگشت تا مکه پس از آن که مرکز شرک، بت‌پرستی و جاهلیت شده بود، به بزرگ‌ترین مرکز توحید تبدیل شود.

این فتح نتیجه تلاش‌ها و فداکاری‌های رسول خدا(ص) و یارانش بود. پیامبر خدا(ص) از همان لحظه اول خروج از مکه شروع به تدارک و برنامه‌ریزی برای این فتح کرده بود و در این فرایند تسلیم منطق ناامیدکننده‌ای نشد که قریش را قدرت شکست‌ناپذیر می‌دانست و این‌که قریش از زمان عزت یافتن، ذلیل نشده است. الآن هم می‌شنویم که کسانی می‌گویند: چشم در مقابل درفش توان مقاومت ندارد.

بنابراین پیامبر خدا(ص) در دو راستا تلاش کرد. اول: تحکیم وحدت درونی میان مسلمانان. از این رو بین مهاجرین و انصار برادری ایجاد کرد و برای گسترش ارتباط میان همه گروه‌های ساکن در مدینه تلاش کرد. ثانیاً: برای قدرت سازی تلاش کرد. این تلاش دروازه پیروزی‌های بدر، احزاب و فتح قلعه خیبر را گشود و زمینه را برای فتح مکه فراهم کرد.

با توجه به قداست مکه و این‌که جنگ برای رسول خدا استثناء به شمار می‌رفت، مایل بود فتح مکه بدون خونریزی انجام شود و برای رسیدن به این هدف اقدامات متعددی انجام داد:

اول: پنهان‌کاری کامل در تدارک فتح مکه؛ زیرا رسول خدا(ص) اهتمام داشت که از حرکت او به طرف قریش خبری منتشر نشود.

دوم: نظارت دقیق بر راه‌های ارتباطی مکه و مدینه قبل از خروج مسلمانان از مدینه تا خروج او از مدینه فاش نشود.

سوم: اتفاقی که در شب فتح رخ داد. رسول خدا(ص) از مسلمانان خواست به محض رسیدن به حومه مکه بر بالای کوه‌ها و تپه‌های مشرف به مکه آتش بیفروزند. هر مسلمانی در هر جایی است آتشی روشن کند تا عظمت و بسیاری این لشکر را نشان دهد.

چهارم: رسول خدا(ص) فردی را نزد عمویش عباس که هنوز در مکه بود، فرستاد تا قریش را از محاصره مکه آگاه کند و بسیاری و میزان شجاعت و اراده مسلمانان را برای ورود به مکه تبیین و آن‌ها را متقاعد کند که تسلیم شوند و اجازه ورود او را بدهند. وقتی ابوسفیان بزرگی لشکر مسلمانان را دید، به عباس گفت: برادرزاده تو پادشاه بزرگی شده است. عباس به او پاسخ داد: وای بر تو ای ابوسفیان، او پادشاه نیست، او پیامبر است.

تدبیر آخر: منصرف کردن قریش از جنگ با امان دادن به آن‌ها. فرمود: «هر کس وارد خانه ابوسفیان شود در امان است و هر که وارد مسجد شود در امان است و هر که درِ خود را ببندد در امان است و هر کس سلاحی به همراه نداشته باشد، در امان است.»

این نقشه رسول خدا(ص) موفق شد و این اقدامات باعث شد که قریش تمایل به جنگیدن را از دست بدهد و کار به جایی رسید که ابوسفیان رهبر قریش ندا داد: «ای مردم قریش، این محمد است که متفاوت با برداشت قبلی‌تان، به سوی شما آمده است. هر که به خانه من وارد شود، در امان است و هر که داخل مسجد شود، در امان است و هر که درِ خود را ببندد در امان است.»

 

پیروز فروتن

اما رسول خدا(ص) چگونه وارد مکه شد؟ آیا مانند فاتحانی وارد مکه شد که از پیروزی بر دشمنان خود به وجد آمده بود و دشمنانش را علیه خود می‌انگاشت؟

در سیره آمده است که آن حضرت در حالی وارد مکه مکرمه شد که سرشان بر اسبشان خم شده بود، به طوری که نزدیک بود از شدت خضوع، چانه‌شان به زین اسب بخورد و سوره فتح را می‌خواند: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً * لِيَغْفِرَ لَكَ الله مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ» و نعمت فتح، آمرزش گناهان و سرازیر شدن پیروزی عظیم را به خوبی احساس کرد. ولی رسول خدا(ص) سر خود را بلند نکرد بلکه پیوسته عبارات سبحان الله، لا اله الا الله، حمد پروردگار و استغفار را تکرار می‌کرد و می‌فرمود: «لا إله إلا الله وحده، نصر عبده، وأعزَّ جنده، وهزم الأحزاب وحده»؛ و چون مردى به او نزديک شد تا با او سخن بگويد، لرزش او را فراگرفت و زبانش به لکنت افتاد، رسول خدا(ص) به او فرمود: «راحت باش. من فرزند زنی هستم که گوشت خشک می‌خورد.» و چون شنید سعد بن عباده که پرچم‌دار پیامبر خدا بود، در میان لشکر فریاد می‌کشد: «امروز روز جنگ است، امروز حرمت‌ها دریده می‌شود.» به سرعت علی(ع) را نزد او فرستاد تا پرچم را از او بگیرد و بگوید: «امروز روز مرحمت است، امروز حرمت‌ها حفظ می‌شود.»

 

رهبری دلسوز

چون رسول خدا(ص) به کعبه رسید، با دستان شریف خود بت‌ها را یکی پس از دیگری به زمین زد و فرمود: «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً».

پس از آن که مردان و زنان قریش نزد او آمدند و منتظر تصمیم او درباره خودشان بودند و منتظر بودند پس از آن همه ظلم و آزاری که بر مسلمانان روا داشته بودند و قصد کشتن او را داشتند، او را آزار و دشنام دادند، خار سر راهش انداختند، یارانش را کشتند و شکنجه کردند، او را سه سال محاصره کردند، او را از وطن بیرون کردند، علیه او جنگ به پا کردند و دشمنانش را برانگیختند.

رسول خدا(ص) و رحمت برای جهانیان در آن روز برخاست و فرمود: «ای اهل قریش، فکر می‌کنید که من با شما چه می‌کنم؟ گفتند: خوبی، برادری کریم و برادرزاده‌ای کریم. فرمود: بروید که شما آزادشدگانید.» او با این کار بهترین مصداق عفو، گذشت و بردباری را ثبت کرد. پس همان‌طور که فتح مکه روز عزت، پیروزی و سربلندی بود، در عین حال روز رحمت و فروتنی نیز بود.

رسول خدا(ص) با این کار می‌خواست حقیقت آموزه‌های خود را ثبت کند و جایگاه و نقش بایسته رهبری در اسلام را نشان دهد. در اسلام، رهبری، رهبری شمشیر، انتقام و تصفیه حساب نیست بلکه رهبری رحمت و مهربانی است که دل‌های مردم را به روی دین و رسالت می‌گشاید و برای تبدیل کردن دشمنان به دوستان رسالت که رحمتی برای جهانیان است، تلاش می‌کند.

 

مماشات با ظلم وجود ندارد

فتح مکه اتفاق افتاد تا مسیر مسلمانان را مشخص کند. این‌که نباید با ظلم، تجاوز، اشغالگری، استکبار و ظلم مماشات نکنند و تکیه‌گاه ستمدیدگان، مستضعفان، شکنجه‌شدگان باشند. صبور و شکیبا باشند و ارتباط خود را با همدیگر حفظ کنند تا آثار ظلم، طغیان و اشغالگری را از بین ببرند و از کسانی باشند که قرآن درباره‌شان می‌گوید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآَتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ». وآخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العالمين.

 

خطبه سیاسی:

بسم الله الرّحمن الرّحيم

ای بندگان خدا شما و خودم را به همان چیزی توصیه می‌کنم که اميرالمؤمنين(ع) سفارش کرده است. فرمود: «أُوصِيكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ بِتَقْوَى اللهِ، وَكَثْرَةِ حَمْدِهِ عَلَى آلَائِهِ إِلَيْكُمْ وَنَعْمَائِهِ عَلَيْكُمْ وَبَلَائِهِ(إحسانه) لَدَيْكُمْ، فَكَمْ خَصَّكُمْ بِنِعْمَةٍ، وَتَدَارَكَكُمْ بِرَحْمَةٍ، أَعْوَرْتُمْ لَهُ فَسَتَرَكُمْ، وَتَعَرَّضْتُمْ لِأَخْذِهِ(عقابه) فَأَمْهَلَكُمْ... وَأُوصِيكُمْ بِذِكْرِ الْمَوْتِ وَإِقْلَالِ الْغَفْلَةِ عَنْهُ، وَكَيْفَ غَفْلَتُكُمْ عَمَّا لَيْسَ يُغْفِلُكُمْ، وَطَمَعُكُمْ فِيمَنْ لَيْسَ يُمْهِلُكُمْ، فَكَفَى وَاعِظاً بِمَوْتَى عَايَنْتُمُوهُمْ حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَيْرَ رَاكِبينَ(بإرادتهم)، وَأُنْزِلُوا فِيهَا غَيْرَ نَازِلِينَ، فَكَأَنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا لِلدُّنْيَا عُمَّاراً، وَكَأَنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَاراً... فَسَابِقُوا – رَحِمَكُمُ اللهُ – إِلَى مَنَازِلِكُمُ الَّتِي أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا، وَالَّتِي رَغِبْتُمْ فِيهَا وَدُعِيتُمْ إِلَيْهَا، وَاسْتَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَتِهِ، وَالْمُجَانَبَةِ لِمَعْصِيَتِهِ، فَإِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ. مَا أَسْرَعَ السَّاعَاتِ فِي الْيَوْمِ، وَأَسْرَعَ الْأَيَّامَ فِي الشَّهْرِ، وَأَسْرَعَ الشُّهُورَ فِي السَّنَةِ، وَأَسْرَعَ السِّنِينَ فِي الْعُمُرِ؛ اى مردم شما را به پرهيزكارى و شكر فراوان در برابر نعمت‌ها و عطاهاى الهى و احسانى كه به شما رسيده سفارش می‌کنم، چه نعمت‌هایی كه به شما اختصاص داده و رحمت‌هایی كه براى شما فراهم فرمود، عیب‌های خود را آشكار كرديد و او پوشاند، خود را در معرض كيفر او قرار داديد و او به شما مهلت داد. ای مردم! شما را به يادآورى مرگ، سفارش می‌کنم، از مرگ كمتر غفلت كنيد، چگونه مرگ را فراموش می‌کنید در حالى كه او شما را فراموش نمی‌کند؟ و چگونه طمع می‌ورزید كه به شما مهلت نمی‌دهد، مرگ گذشتگان براى عبرت شما كافى است، آن‌ها را به گورشان حمل كردند، بى آن كه بر مركبى سوار باشند، آنان را در قبر فرود آوردند بى آن كه خود فرود آيند، چنان از ياد رفتند گويا از آبادكنندگان دنيا نبودند و آخرت همواره خانه‌شان بود، آنچه را وطن خود می‌دانستند از آن رميدند و از آنجا كه می‌رمیدند، آرام گرفتند و چيزهايى كه با آن‌ها مشغول بودند جدا شدند و آنجا را كه سرانجامشان بود ضايع كردند. اكنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دورى كنند و نه می‌توانند عمل نيكى بر نیکی‌های خود بيفزايند، به دنيايى انس گرفتند كه مغرورشان كرد، چون به آن اطمينان داشتند سرانجام مغلوبشان نمود. خدا شما را رحمت كند، پس بشتابيد به سوى آباد كردن خانه‌هایی كه شما را به آبادانى آن فرمان دادند و تشويقتان كرده، به سوى آن دعوت نموده‌اند و با صبر و استقامت نعمت‌هاى خدا را بر خود تمام گردانيد و از عصيان و نافرمانى كناره گيريد، كه فردا به امروز نزديك است. وه! چگونه ساعت‌ها در روز و روزها در ماه و ماه‌ها در سال و سال‌ها در عمر آدمى شتابان می‌گذرد؟»

عزیزان، امیرالمؤمنین(ع) این سفارش را برای ما گذاشته است و ما با پایبندی به آن، محبت، وفاداری و تعلق خود را به او ابراز می‌کنیم و می‌توانیم با شدیدترین چالش‌ها روبرو شویم.

 

رکود و رنج مداوم

از لبنان آغاز می‌کنیم که در آن رکود در قضیه انتخابات ریاست جمهوری ادامه دارد. با توجه به عدم تمایل هیچ یک از طرفین به دست کشیدن از انتخاب خود، هیچ نشانه‌ای از ظهور راه‌حلی نزدیک برای پایان دادن به این بن‌بست مرگبار در افق نمایان نیست. با این‌که در این روزها، تحرکاتی در بیرون مشاهده شود، اما با توجه به پراکندگی بین طرف‌های بیرونی و پیچیدگی‌های داخلی، نتایج آن چندان نزدیک به نظر نمی‌رسد.

در همین حال، با وجود کاهشی که در نرخ دلار آمریکا شاهد هستیم، اما رنج و درد لبنانی‌ها در سطح معیشت و زندگی ادامه دارد و آن طور که انتظار می‌رفت، این کاهش نرخ بر قیمت کالاها و مواد غذایی تأثیری نداشته و افزایش قیمت‌ها همچنان ادامه دارد. این امر ناشی از عدم اعتماد مردم به تداوم این نزول است و در چارچوب آتش‌بس تحمیلی توسط بخش سیاسی در این ماه ارزیابی می‌شود. این مسئله افزون بر طمع بازرگانانی است که از نیازهای شهروندان و عدم نظارت وزارت اقتصاد و شهرداری‌ها سوءاستفاده می‌کنند که باعث می‌شود شهروندان نتوانند اساسی‌ترین نیازها و مایحتاج زندگی خود را تأمین کنند و بار هزینه‌های سلامت و بهداشت نیز بر دوش لبنانی‌ها سنگینی می‌کند؛ چون بیمه سلامت و وزارت بهداشت به جز دادن مبلغی ناچیز، از ایفای مسئولیت خود در زمینه بیمه دست کشیده‌اند

این امر به صورت بروز اعتصابات و اعتراضاتی بازتاب یافته است که به فلج شدن نهادهای دولتی، مدارس دولتی و دانشگاه‌ها منجر شده است که تاکنون هیچ راه‌حلی برای آن پیدا نشده است؛ زیرا به دلیل حقوق پایینی که شاید حتی برای رفتن به سر کار نیز کافی نباشد، کارمندان توان انجام وظیفه را ندارند و بیم آن می‌رود که این قضیه به نهادهای امنیتی هم کشیده شود.

در مقابل این انحطاط وحشتناکی که کشور دچار آن شده است، مجدداً از نیروهای سیاسی می‌خواهیم که به مسئولیت خود عمل کنند و برای حل بحران‌هایی که مردم از آن‌ها رنج می‌برند، سریعاً تلاش کنند و این کار با داروهای مسکّن انجام نمی‌شود، بلکه با درمان ریشه‌ای قابل‌درمان است که فرایند آن با انتخاب رئیس‌جمهوری، تشکیل یک دولت کارآمد با صلاحیت‌های کامل، راه انداختن کارگاه اصلاحات که همه برای تحقق آن همکاری کنند و راه گشایی برای آنچه اعتماد جهانیان را به این کشور احیا می‌کند و باعث می‌شود دست یاری به سوی لبنان دراز کند، آغاز می‌شود.

 

مقابله با دشمن

در عرصه داخلی، باید نسبت به خطر اقدامات دشمن صهیونیستی علیه امنیت این کشور، از طریق تلاش بی‌وقفه برای جذب عوامل مزدور، با سوءاستفاده از وضعیت دشوار زندگی که لبنانی‌ها از آن رنج می‌برند و تفرقه داخلی هشدار دهیم. این امر نیازمند تلاش خستگی‌ناپذیر برای مقابله با این خطر، با بسیج سرویس‌های امنیتی و نظارتی اجتماعی و مجازات بازدارنده است.

اما در مورد حملات اسرائیل به لبنان، غزه و مسجدالاقصی؛ پاسخ به این حملات حاکی از عقب‌نشینی تحقیرآمیز دشمن بود؛ چون دشمن تصمیم گرفت که تا پایان ماه مبارک رمضان از ورود شهرک‌نشینان به حرم قدسی جلوگیری شود. این پاسخ‌ها میزان قدرت بازدارندگی لبنانی و فلسطینی برای بستن دست دشمن و جلوگیری از حرکت آزادانه آن را، آن‌گونه در گذشته داشت، نشان داد.

با این حال، نباید آسوده و بی‌خیال باشیم بلکه باید آمادگی خود را برای مقابله با هر اقدام ماجراجویانه دشمن برای بازگرداندن اعتبار به موجودیت و قدرت بازدارندگی خود را که رهبران این رژیم اظهار داشتند متزلزل و فرسوده شده است، حفظ کنیم.

 

روز جهانی قدس

در همین راستا باید به روز جهانی قدس که امام خمینی(ره) آن را در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان اعلام کرد، بپردازیم. امام خمینی می‌خواست با این کار قضیه فلسطین را در وجدان همه مسلمانان زنده نگه دارد و آن‌ها را به سوی همبستگی میان خود در سطح ملل و دولت‌ها وادار کند تا یوغ اشغال را از این شهر مقدس بردارند. شهری که اولین قبله، سومین حرم، کلیسای قیامت و بناهای تاریخی دیگر در آن واقع است. این روزها ثابت می‌کنند که مسلمانان می‌توانند با متحد کردن توانایی‌ها، قدرتمندی‌ها و امکانات خود، قدس و فلسطین را مورد توجه خود قرار دهند. مسلمانان این روزها ثابت کردند که آن‌ها طلوع جدیدی را در این قضیه آغاز کرده‌اند.

در این مناسبت افتخارآمیز، به مردم فلسطین تبریک عرض می‌کنیم که جدیت خود را در پیشبرد آرمان فلسطین ثابت کرده‌اند و در کنار همه کسانی که قدس و فلسطین را انتخاب کرده‌اند و برای آن شبانه‌روز با جدیت و مسئولیت‌پذیری تلاش می‌کنند، فداکاری‌های بزرگی انجام داده‌اند، درود می‌فرستیم.

 

عید سعید فطر

در خاتمه باید عرض کنیم که بر اساس نظر فقهی جناب سید(رض) که محاسبات نجومی را معتبر می‌داند، روز جمعه روز عید فطر خواهد بود. از خداوند می‌خواهیم که این روز با خیر، منّت، برکت و وحدت برای شما بازگرداند که او اجابت کننده دعاست.