بسم الله الرحمن الرحیم
1 شوال 1444 برابر با 1 اردیبهشت 1402 و 21/04/2023 م
شاد کردن دل مؤمنان، دیدار با خداوند است
مطالب مهم خطبه اول: محبوبترین اعمال نزد خدا / انواع شاد کردن / اهتمام به شادی کردن مؤمنان.
مطالب مهم خطبه دوم: بحران و سیاست وصله و پینه / حرکات و خطرات.
خطبه دینی:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ* قُلْ بِفَضْلِ اللهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُواْ هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ» [يونس: 57 – 58] صدق الله العظيم.
خداوند متعال از بندگان مؤمنش خواسته است هر جایی هستند شادی بکارند؛ باید بذر شادی را در چهرهها و دلها بکارند. نباید از خستگیها، سختیها، مشکلات، آزمایشها، دردها و نگرانیهای مردم غافل شوند، باید دست مهربانی باشند که بهسوی نیازمندان دراز میشوند تا از بار مشکلاتشان بکاهند، کمکشان کنند، عزمشان را تقویت کنند، توانشان را افزون کنند، غم و اندوه را از ایشان دور کنند و در وجودشان امید و اطمینان بیفشانند.
محبوبترین اعمال نزد خدا
در این باره چندین حدیث شریف ذکر شده است. از جمله: «إِنَّ مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى قَلْبِ الْمُؤْمِنِ وَأَنْ يُفَرِّجَ عَنْهُ غَمًّا أَوْ يَقْضِيَ عَنْهُ دَيْنًا أَوْ يُطْعِمَهُ مِنْ جُوعٍ؛ محبوبترین کارها نزد خداوند، شاد کردن دل، رفع غم و اندوه، ادای قرض یا سیر کردن مؤمن از گرسنگی است.» این روش، راه دور ماندن از وحشت روز قیامت است. چنانکه از امام صادق(ع) نقل شده است: «إِذَا بَعَثَ اَللَّهُ اَلْمُؤْمِنَ مِنْ قَبْرِهِ خَرَجَ مَعَهُ مِثَالٌ يَقْدُمُ أَمَامَهُ كُلَّمَا رَأَى اَلْمُؤْمِنُ هَوْلاً مِنْ أَهْوَالِ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ قَالَ لَهُ اَلْمِثَالُ لاَ تَفْزَعْ وَ لاَ تَحْزَنْ ... فَيَقُولُ لَهُ اَلْمُؤْمِنُ ... مَنْ أَنْتَ فَيَقُولُ أَنَا اَلسُّرُورُ اَلَّذِي كُنْتَ أَدْخَلْتَ عَلَى أَخِيكَ اَلْمُؤْمِنِ؛ چون خداوند مؤمن را از گورش درآورد مثالى با او خارج شود كه در جلو او راه میرود و هرگاه مؤمن يكى از صحنههای هراسانگیز روز قيامت را ببيند آن مثال به او گويد: نترس و غم به خود راه مده... مؤمن به او گويد: ... تو كيستى؟ مثال گويد: من همان شادى و سرورى هستم كه به برادر مؤمنت رساندى.» این قضیه برای فرزندان، همسر، یتیمان، فقرا، نیازمندان و بدهکاران نیز صدق میکند. وقتی مشکلی را حل کردی، به قضیهای رسیدگی کردی، فرد درماندهای را آرامش بخشیدی و اختلافی را حل کردی.
خداوند این کار را راه رسیدن به بهشت و نیل به رضوان الهی قرار داده است. چنانکه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که فرمود: «أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَلْعَبْدَ مِنْ عِبَادِي لَيَأْتِينِي بِالْحَسَنَةِ فَأُدْخِلُهُ اَلْجَنَّةَ قَالَ يَا رَبِّ وَ مَا تِلْكَ اَلْحَسَنَةُ قَالَ يُفَرِّجُ عَنِ اَلْمُؤْمِنِ كُرْبَتَهُ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ قَالَ فَقَالَ دَاوُدُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حَقٌّ لِمَنْ عَرَفَكَ أَنْ لاَ يَنْقَطِعَ رَجَاؤُهُ مِنْكَ؛ خدای عزوجل به حضرت داود علیه السلام وحی کرد: بندهای از بندگانم، یک نیکى به پیشگاه من بیاورد، پس من او را وارد بهشت میکنم. داود گفت: پروردگارا آن یک نیکى چیست؟ خدا فرمود: گرفتارى و اندوهى را از مؤمنی گرچه به وسیله یک دانه خرماى خشک باشد برطرف نماید. داود گفت: براى کسى که تو را شناخته سزاوار است که امیدش را از تو قطع نکند.»
در حدیث آمده است: «إنَّ في الجنةِ دارًا يُقالُ لها دارُ الفرَحِ، لا يدخُلُها إلَّا مَنْ فرَّحَ الأيتام؛ در بهشت سرايى است كه به آن «شادى سرا» گفته میشود و تنها كسى وارد آن میشود كه ايتام مؤمنان را شاد سازد.»
اما درباره دنیا در حدیث آمده است: «فَوَالَّذِي وَسِعَ سَمْعُهُ الْأَصْوَاتَ، مَا مِنْ أَحَدٍ أَوْدَعَ قَلْباً سُرُوراً إِلَّا وَ خَلَقَ اللَّهُ لَهُ مِنْ ذَلِكَ السُّرُورِ لُطْفاً، فَإِذَا نَزَلَتْ بِهِ نَائِبَةٌ جَرَى إِلَيْهَا كَالْمَاءِ فِي انْحِدَارِهِ حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ، كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الْإِبِلِ؛ سوگند به خدايى كه تمام صداها را میشنود، هر كس دلى را شاد كند، خداوند از آن شادى لطفى براى او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالى بر او باريدن گرفته و تلخى مصيبت را بزدايد چنانکه شتر غريبه را از چراگاه دور سازند.»
روایت شده است که ابیعبدالله(ع) فرمود: «أَيُّمَا مُؤْمِنٍ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً وَ هُوَ مُعْسِرٌ يَسَّرَ اَللَّهُ لَهُ حَوَائِجَهُ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ قَالَ وَ مَنْ سَتَرَ عَلَى مُؤْمِنٍ عَوْرَةً يَخَافُهَا سَتَرَ اَللَّهُ عَلَيْهِ سَبْعِينَ عَوْرَةً مِنْ عَوْرَاتِ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ قَالَ وَ اَللَّهُ فِي عَوْنِ اَلْمُؤْمِنِ مَا كَانَ اَلْمُؤْمِنُ فِي عَوْنِ أَخِيهِ فَانْتَفِعُوا بِالْعِظَةِ وَ اِرْغَبُوا فِي اَلْخَيْرِ؛ هر مؤمنى گره و مشكلى از مؤمنى بگشايد، خداوند هفتاد مشكل از مشكلات دنيا و آخرت او را گرهگشايى مىنمايد و چنانچه مؤمنى در سختى و فشار زندگى باشد و شخصى به آسانى از او گرهگشايى كند، خداوند سختىها و خواستههاى دنيا و آخرت او را آسان مىگرداند و هر كس عيبى از مؤمنى بپوشاند، خداوند هفتاد عيب از عيبهاى دنيا و آخرتش را مىپوشاند و همانا خداوند در مقام كمك به مؤمن است تا وقتى كه به فكر كمك به برادر ايمانى خود باشد، پس حدّ اكثر بهره را از اين موقعیت ببريد و در انجام كارهاى خير شوق و رغبت داشته باشيد.»
سروری که به دل دیگران وارد میکنیم به خود ما میرسد و با این کار بلا را از خود و کسانی که سرپرستیشان را به عهده داریم، دفع میکنیم.
به دلیل اهمیت این رفتار، میبینیم که رسول خدا رضایت خود و خدای متعال را به آن پیوند داده و فرموده است: «مَن سرّ مؤمناً فقد سرَّني، ومَن سرَّني فقد سرَّ الله، ومَن سرَّ الله أدخله جنَّته؛ هر كه مؤمنى را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر كه مرا شاد كند، خدا را شاد كرده است و هر كس خدا را شاد كند، خداوند او را وارد بهشت میکند.»
در حديث آمده است كه در موسم حج، مردى نزد امام كاظم(ع) آمد و عرض کرد: والی ما از دوستداران شماست. پس نامهای برایم بنويسید تا غم و اندوه را از من بردارد و یاریام کن تا حاجاتم را برآورده کنم. امام نامه برای او نوشت و در آن فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ اعْلَمْ أنَّ لله تحتَ عَرشِهِ ظِلَّا لا يُسكِنُهُ إلَّا مَن أسدى إلى أخِيهِ مَعروفاً، أو نَفَّسَ عنهُ كُربَةً، أو أدخَلَ على قَلبِهِ سُروراً، وهذا أخُوكَ، والسّلامُ؛ بدان كه براى خداوند متعال در زیر عرش، سایه رحمتى است كه در آن جاى نمیگیرد مگر كسى كه به برادرش نیكى كند، یا او را از غمى آسایش دهد و یا او را خشنود سازد و این(حامل نامه) برادر تو است، والسلام.» آن مرد میگوید: از حج برگشتم و نزد والی رفتم و نامه امام کاظم(ع) را به او دادم. او نامه را بوسید و بر سر گذاشت و حاجت مرا برآورده کرد. سال بعد که امام کاظم(ع) را ملاقات کردم از نحوه برخورد والی با خودم با آن حضرت صحبت کرد. در حین صحبت میدیدم که چهره امام از شادی میشکفد. گفتم: ای مولای من، آیا این کار شما را شاد کرده است؟ فرمود: «أي والله، لقد سَرَّني، وسَرَّ أميرالمؤمنين، والله لقد سَرَّ جَدّي رسول الله، ولقد سرَّ الله تعالى؛ آرى به خدا قسم، مرا شاد كرده و امیرالمؤمنین را شاد كرده است. به خدا قسم جدّم رسول خدا را شاد كرده و خداوند متعال را شاد كرده است.»
انواع شاد کردن
شاد کردن دل مؤمن اشکال گوناگونی دارد؛ مانند لبخند زدن به روی او، رفتن به دیدار او، هدیه دادن به او، کمک کردن به او در نیازمندی، تبریک گفتن به او در شادیها، شریک شدن با او در غم و اندوه، برطرف کردن غم و اندوه از او، عیادت به هنگام بیماری و احوال گرفتن از او. این امر به زندگان منحصر نمیشود، بلکه مردگان را نیز شامل میشود. وقتی که از طرف آنها واجباتشان را انجام میدهیم یا به نام و نیّتشان کار خیر میکنیم، در واقع دلشان را شاد میکنیم. این همان چیزی است که در دعای هر روز ماه مبارک رمضان میخوانیم: «اللَّهمَّ أدخل على أهل القبور السرور.»
نکته قابل توجه این است که وقتی فردی بدون این که کسی از او بخواهد، بدون اینکه خدمت یا وظیفه او باشد، این کار را انجام دهد، این کار نه تنها باعث زدودن اضطراب و آرامش درون او میشود، بلکه باعث شادی قلب او نیز میگردد.
سعادتی بالاتر از این نیست که انسان دیگران را خوشحال کند یا در شاد کردنشان شریک شود. این سعادت فقط شامل حال کسانی میشود که با صفا و پاکی زندگی میکنند و فقط دنبال رضایت پروردگارشان هستند. آنهایی که دلهایی نرم، زلال و نورانی دارند که بر اطرافیان خود امنیت، اطمینان و سلامتی هدیه میکنند.
اهتمام به شادی کردن مؤمنان
باید توجه داشته باشیم جزو کسانی باشیم که خداوند با آنها دل مهربان داده است. دلهایی که تبلور دلهای پیامبران، صدیقین و شهدا هستند که عمر خود را صرف شاد کردن دلهای مردم، از راه قرار دادنشان در مسیر هدایت الهی كه مايه آرامش دنيا و سعادت آخرتشان است و کاشتن بذر امید در دلها و خیر و نیکی در زندگیشان کردند و در این راه زحمت کشیدند.
خداوند نخواسته است که این شادی فقط از طریق ابتکارات و اقدامات فردی باشد، بلکه روزهایی به نام عید را برایشان مهیا کرده است که در این روزها رسالت شاد کردن مردم را انجام دهند. خداوند از ما خواسته است که انواع شادی و نشاط را وارد خانه، همسایگان، بستگان و محیط پیرامونمان به ویژه فقرا و نیازمندان کنیم که لبخند و امید را به آنها بازمیگرداند و این برای دنیا و آخرت ما خوب است. والحمد لله ربّ العالمين.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا شما و خودم را به تقوای الهی سفارش میکنم که شایسته است در بقیه ماهها از آن توشه برگیریم و بدون آن اراده خداوندی که همان روزهداری باشد را تحقق نخواهیم بخشید. همان تقوایی که خداوند در اشاره به آن فرموده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». فقط انجام دادن عبادت کافی نیست بلکه باید اهداف آن را نیز برآورده کنیم.
این حديث به معياري كه باید خود را با آن بسنجيم تا ببينيم تا چه اندازه به تقوا و هدف روزه رسیدهایم، اشاره کرده و میفرماید: «إنّ أهلَ التَّقوى أيسَرُ أهلِ الدُّنيا مَؤونَةً و أكثَرُهُم لكَ مَعونَةً، تَذكُرُ فيُعِينونَكَ و إن نَسِيتَ ذَكَّروكَ، قَوّالُونَ بأمرِ اللّهِ، قَوّامُونَ على أمرِ اللّهِ، قَطَعوا مَحَبَّتَهُم بمَحَبَّةِ رَبِّهِم و وَحَّشوا الدُّنيا لِطاعَةِ مَليكِهِم و نَظَروا إلَى اللّهِ عَزَّ و جلَّ و إلى مَحَبَّتِهِ بِقُلوبِهِم و عَلِموا أنّ ذلكَ هُو المَنظورُ إلَيهِ لِعَظيمِ شَأنِهِ؛ تقواپیشگان کمخرجترین مردم دنيا و كمك كارترين آنان به تو هستند. به ياد داشته باشى، یاریات میدهند، فراموش كنى، به يادت میآورند، پيوسته گوينده امر خدايند و همواره برپادارنده آن. براى دوستى خدا، از هر دوستى و محبتى دل کندهاند و به خاطر طاعت پادشاه خويش از دنيا گریختهاند و از صميم دل به خداوند عزّ و جلّ و دوستى و محبت او رو کردهاند و دانستهاند تنها به همو بايد چشم داشت كه شأن و مرتبى عظيم دارد.»
از خداوند متعال میخواهیم در زمره کسانی باشیم که توفیق رسیدن به این درجه را پیدا کردهاند تا از نتایج آن در دنیا و مقام ممتاز تقواپیشگان در آخرت بهرهمند شویم که خداوند متعال به آن اشاره فرموده است: «وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» و از توان بیشتری برای مواجه با چالشها برخوردار شویم.
بحران و سیاست وصله و پینه
این عید در حالی است که درد و رنج لبنانیها در سطوح مختلف ادامه دارد و به نظر نمیرسد اقدامات اخیر دولت برای آرام کردن خشم خیابانی، اعتصاب مستمر بخش عمومی و اعتراض بازنشستگان و مردم با پرداخت حقوق اضافی و افزایش کمکهزینه ایاب و ذهاب، نتیجه مطلوبی داشته باشد و کارکنان بخش عمومی را به مراکز کاریشان بازنمیگرداند، بلکه ادامه سیاست وصله و پینه دولت و از باب رفع ملامت است و به دلیل کمبود منابع کافی، دولت نمیتواند هزینههای آن را تأمین کند و اگر بخواهد طبق معمول با چاپ اسکناسهای جدید آن را تأمین کند، تورم افزایش مییابد که منجر به فروپاشی لیره لبنانی خواهد شد و سبب میشود چیزی که با یک دست داده شده است، با دست دیگر پس گرفته شود.
به همین دلیل همیشه گفتهایم که کوتاهترین راه برای حل بحران چندساله و قابل تداوم، دستیابی به یک راهحل سیاسی است که راه را برای برگزاری انتخابات و اخذ تصمیمات اصلاحات اقتصادی هموار کند و طرحی را روی دست بگیرد که ثبات پولی را به کشور بازگرداند.
متأسفانه مسئولان از ایفای نقش و وظیفه ذاتی خود دست برداشتهاند و منتظر دستاورد توافق خارجیهایی هستند که لبنان جزو اولویتهایشان نیست و اگر در این زمینه اجماعهای امیدبخشی هم وجود داشته باشد، زمان بازتابشان هنوز فرانرسیده است و ممکن است هیچگاه فرانرسد.
به این منظور مجدداً از دولت میخواهیم تا با جدیت تمام تلاش کند تا به جای افزایش، از بار شهروندان بکاهد که آخرین آن افزایش قیمت دلار گمرکی به شصت هزار لیره و تلاش برای گران کردن دوباره دلار بعد از پایان ماه رمضان است. در عین حال به ادامه یافتن کارهای خیریه ماه رمضان دعوت میکنیم. اقداماتی که به کاهش تأثیر وضعیت بغرنج اقتصادی بر قشر فقیر کمک کرد که با وجود انفعال و عقبنشینی دولت از ایفای وظیفه، بدون این ابتکارات توانی برایشان باقی نمیماند.
حرکات و خطرات
باید نسبت به خطرات آنچه برای بازنشستگان نظامی اتفاق افتاده و به سرکوبیشان منجر شده است، هشدار دهیم. چون این برخورد عواقبی در میان افراد و نهادهای نظامی و نظم کاریشان در کشور دارد. چون متوجه میشوند وقتی به این سن میرسند، چه وضعیتی خواهند داشت و به خاطر نقشی که در خدمت به کشور و فداکاریهایی که انجام دادهاند، از آنها قدردانی نخواهد شد.
در شرایطی که خواهان رفتار حکیمانه بازنشستگان هستیم، بر لزوم آگاهی از خطرات استفاده از خشونت در مواجهه با مطالبات آنها نیز تأکید میکنیم.
در عین حال نسبت به بازگشت به روش انسداد معابر به روی شهروندان هشدار میدهیم که قبلاً عواقب آن را دیدهایم و نمیخواهیم تکرار شود. اگر کسانی احساس میکنند که احکام صادر شده در قضیه خلدة جانبدارانه است، اعتراض باید در چارچوب قانونی باشد که اجازه در تجدیدنظر در احکام صادر شده را میدهد.
باز هم در داخل کشور، نسبت به آسان شدن قتل و جنایت که اخیراً شاهد آن هستیم، هشدار میدهیم؛ چون این پدیده بر امنیت و ثبات لبنانیها تأثیر میگذارد و با توجه به کمکاری موجود در نهادهای دولتی، آمار قتل و جنایت شدت گرفته است و نیروهای امنیتی توان کنترل آن را ندارند. ضمن قدردانی فراوان از اقدامات نیروهای امنیتی، لازم است با تکیه بر سازندگی اخلاقی، ایمانی و تربیتی و اعمال مجازات های بازدارنده با این پدیده مقابله شود؛ اما مهمترین عامل این است که ابهت دولت احیا شود و قوه قضاییه به ایفای وظیفه بپردازد و از سیاسی شدن دور نگه داشته شود.