بسم الله الرحمن الرحیم
15 شوال 1444 برابر با 15 اردیبهشت 1402 و 05/05/2023 م
درسهایی از جنگ احد
مطالب مهم خطبه اول: شرایط نبرد / شکست بعد از پیروزی / بررسی علل شکست / ترمیم اثرات شکست.
مطالب هم خطبه دوم: راهحل این است که خلأ پر شود / دور نگهداشتن قوه قضائیه از سیاستزدگی / حل بحرانهای منطقه / تجاوز مستمر رژیم صهیونیستی.
خطبه دینی:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ» [آل عمران: 155] صدق الله العظيم.
شرایط نبرد
جنگ احد در پانزدهم ماه شوال سال سوم هجرت رخ داد. جنگی که قریش تمام تجهیزات و نفرات مورد نیاز را برای کسب پیروزی در گرفتن انتقام شکست وحشتناک جنگ بدر و اعاده اعتبار از دست رفته خود آماده کرده بود.
خبر خروج قریش برای جنگ با مسلمانان توسط عمویش عباس بن عبدالمطلب که هنوز در مکه حضور داشت و به مدینه هجرت نکرده بود، به رسول خدا(ص) رسید. رسول خدا(ص) در این باره با اصحاب خود مشورت کرد. این عادت رسول خدا(ص) بود که تنها تصمیمگیری نمیکرد و در هر کاری با مسلمانان مشورت میکرد تا روحیه مشارکتشان را تقویت و آنها را ترغيب كند كه با او همفكري كنند؛ زيرا او هرگز به آنها نگفت كه من به جای شما فكر میکنم و شما از فكر كردن معاف باشید. بلكه به آنها میفرمود: همراه من فكر كنید و به من مشورت دهید. او در این باره به ارزشی ملتزم بود که خداوند میخواهد بر تمام حرکات و موضعگیریهای مسلمانان حاکم باشد. فرموده است: «وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ» [الشورى: 38] و در این باره هیچ کسی، حتی پیامبر خدا(ص) را از نیز از آن مستثنی نکرده است. فرموده است: «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ» [آل عمران: 159].
در حالی که نظر برخی اصحاب و رسول خدا(ص) این بود که در داخل شهر در برابر حمله دشمن دفاع کنند، اما نظر اکثریت مسلمانان این شد که این جنگ در بیرون از شهر اتفاق بیفتد. از این رو با وجود تعداد و تجهیزات نابرابر، رسول خدا(ص) با یاران خود به مصاف لشکر قریش رفت. لشکر مشرکان چهار هزار سوار با تجهیزات و امکانات کامل تخمین زده میشد، در حالی که با تجهیزات ناکافی، تعداد مسلمانان از هفتصد نفر فراتر نمیرفت؛ اما این امر در روحیه مسلمانان و اراده آنها برای جنگ تأثیری نداشت. آنها کسانی بودند که این آیه دربارهشان نازل شد: «الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَاناً وَقَالُوا حَسْبُنَا اللهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ * فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللهِ وَاللهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ» [آل عمران: 173 – 174].
شکست بعد از پیروزی
در این رویارویی، نقشه نظامی رسول خدا(ص) این بود که عقبه لشکریان اسلام در برابر حمله لشکر مشرکان مصون بماند. از این رو رسول خدا(ص) گروهی تیرانداز را بر بلندی کوهی به نام «عینین الظفر» که مشرف به میدان جنگ و مدینه بود مستقر کرد و عبدالله بن جبیر را به فرماندهیشان گمارد و از آنان خواست حتی در صورت پیروزی مسلمانان نیز محل خود را ترک نکنند. جنگ آغاز شد و مدتی نگذشت که قریش اسلحه خود را رها کرده و با به جا گذاشتن غنائم فراوان گریختند.
در این لحظه تعداد زیادی از تیراندازان با وجود هشدارهای عبدالله بن جبیر، فرمانده موقعیت برای پایبندی به تدبیر رسول خدا(ص)، برای به دست آوردن غنیمت تصمیم به ترک موضع گرفتند و استدلالشان این بود که جنگ تمام و پیروزی حاصل شده است.
در اینجا خالد بن ولید فرمانده دستهای از لشکر مشرکان از این خلأ استفاده کرد و با افراد خود به این محل هجوم آورد و تیراندازان باقیمانده را کشت و در نهایت به شهادت هفتاد نفر از صحابه از جمله حمزه، عمو و مصعب بن عمیر پرچمدار رسول خدا(ص) منجر شد تا جایی که شایع شد رسول خدا(ص) نیز کشته شده است. در اینجا بیشتر سپاهیان مسلمان برای نجات خود گریختند و تنها تعداد اندکی از مسلمانان در کنار رسول خدا ماندند و به جنگ و دفاع از او پرداختند.
در میان کسانی که در این جنگ ثابتقدم ماندند، نام علی(ع) میدرخشد. در روایات آمده است که شمشیر آن حضرت از شدت جنگ و قتال و دفاع از رسول خدا(ص) شکست. از این رو نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و به آن حضرت عرضه داشت: مرد با سلاح خود میجنگد و شمشیر من شکسته است. رسول خدا(ص) شمشیر خود ذوالفقار را به او داد و علی(ع) به دفاع از رسول خدا(ص) ادامه داد تا اینکه جبرئیل نازل شد و ندا داد: «لافتى إلَّا عليّ ولاسيف إلَّا ذو الفقار؛ جوانی جز علی و شمشیری جز ذوالفقار نیست.»
زنان نیز در این جنگ مشارکت فعالی داشتند. چنانکه از امعمارة نسیبة بنت کعب انصاریة نام برده شده است که رسول خدا(ص) درباره او فرمود: «ما التفتّ يميناً ولا شمالاً إلَّا وأنا أراها تقاتل دوني؛ به راست و چپم نگاه نکردم، مگر اینکه دیدم در نزدیکی من میجنگد.»
رشادت و جانفشانی گروهی از اصحاب رسول خدا(ص) باعث شد که مشرکان از رسیدن به هدف خود یعنی کشتن رسول خدا(ص) و رسیدن به مدینه بازبمانند.
ترمیم اثرات شکست
جنگ احد موجب شکست روحی و روانی بسیاری از مسلمانان شد و تقریباً تمام روحیهای را که در جنگ بدر کسب کرده بودند، از بین برد؛ اما آیات قرآن که در حین و بعد از جنگ نازل شدند، برای ترمیم آثار این شکست کافی بود و به مسلمانان تأکید داشت که شکست در یک مرحله به معنای باختن میدان نیست. اینها آیاتی هستند که خداوند میخواهد همیشه در یادها بمانند و ما مفاهیم استواری و قدرت را که از ما در برابر ناامیدیها، هراس افکنیهای رسانهای و شکستهای روانی حمایت میکند، از آنها الهام بگیریم.
از جمله آنها این آیه شریفه است: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» [آل عمران: 139]؛ بنابراین اگر ایمان داشته باشند، واژه یأس، ناامیدی و سرخوردگی در میانشان راه ندارد.
آيه دیگر: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ» [آل عمران: 140].
بعد از آن آیه دیگری از ثبات و پایمردی سخن میگوید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ» [آل عمران: 142].
سپس آیات بعدی از سرانجام شهدا حرف میزند: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ * فَرِحِينَ بِمَا آَتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» [آل عمران: 169 -170].
این آیات بر زخمهای مسلمانان مرهم گذاشت و اخلاق والای رسول خدا(ص) مسلمانان را در برگرفت؛ زیرا پس از جنگ رسول خدا(ص) نه تنها آنان را سرزنش نکرد، بلکه رحمت خود را به آنان ارزانی داشت و کوشید که غبار شکست را از آنان بزداید. تا اینکه این آیه شریفه نازل شد: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» [آل عمران: 159]؛ بنابراین آن حضرت شکستی مقطعی را به پیروزیهای بزرگی در آینده نزدیک اتفاق افتاد، تبدیل کرد.
بررسی علل شکست
در بازخوانی جنگ احد، مسئولیت ما عظیم است. باید از علل شکست مسلمانان پس از آن پیروزی قاطع آگاه شویم تا این شکست دوباره تکرار نشود.
دلیل اول: بیانضباطی نظامی و مخالفت با دستور پیامبر(ص) برای باقی ماندن تیراندازان در شکاف کوه و دفاع از عقبه لشکر مسلمانان. برای این که پیروزی محقق شود، باید نقشه نظامی محکم و التزام دقیق به تمام بندهای آن وجود داشته باشد.
دلیل دوم: دنیادوستی و حرص به حطام دنیوی برخی، مسلمانان را بر آن داشت تا به جمعآوری غنائم مشغول شوند، سلاح خود را به زمین بگذارند یا از میدان جنگ فرار کنند.
دلیل سوم: غرور برخی از مسلمانان بعد از پیروزی در جنگ بدر. تا جایی که قدرت دشمن را فراموش کردند و نقشه و برنامهای طراحی نکردند و شد آنچه اتفاق افتاد.
اما مسلمانان از جنگ احد عبرت گرفتند. به همین دلیل بعد از آن پیروزیهایشان در جنگهای احزاب و خیبر ادامه یافت و به پیروزی قاطعی در فتح مکه دست یافتند و این همان چیزی است که در تمام نبردهای بین حق و باطل مورد توجه قرار گیرد.
باید با صفای دل از خدا بخواهیم: خدایا حب دنیا را از دلهای ما بزدای و زبان حال ما را این کن که اگر بر ما خشمگین نیستی، برایمان اهمیتی ندارد که بر مرگ وارد شویم یا مرگ بر ما نازل شود و از کسانی باشیم که سزاوار وعده نصرت و حمایت الهی هستند. ای مهربانترین مهربانان.
خطبه سیاسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا، به شما و خودم توصیه میکنم که از نخبگان خوبی که به رسول خدا(ص) وفادار و همنشین خوب او بودند، درس بگیریم. از جمله آنها ابودجانه است. صحابی بزرگی که در جنگ احد حضور داشت. جنگی که مسلمانان در آن شکست خوردند و باعث فرار بسیاری از آنان شد. به سوی دنیایشان گریختند و از مرگ ترسیدند.
اما این مرد با تنی چند از اصحاب استوار ماندند و با شمشیر، نیزه و سنگ از رسول خدا(ص) در برابر قریش دفاع کردند. در آن روز رسول خدا(ص) از روی دلسوزی به او فرمود: «ای ابودجانه به نزد قوم خود برو و خودت را نجات ده که از بیعت من بیرون هستی.» در اینجا این صحابی گریست و گفت: نه به خدا سوگند من خود را از بیعت تو رها نکردم. من با تو بیعت کردهام و از تو دست نمیکشم. ای پیامبر خدا به سوی کجا بروم؟ به همسری که میمیرد یا فرزندی که نمیماند یا خانهای که ویران میشود یا مالی که از بین میرود یا دنیایی که میگذرد یا اجلی که نزدیک است؟ من با تو میمانم یا رسول الله تا پیش شما بمیرم تا در دنیا و آخرت از همنشینی با تو لذت ببرم.
ابودجانه در حال جنگ بود و بدن خود را به سپری برای حفظ رسول خدا(ص) تبدیل کرد تا اینکه از زخمهای شمشیر، نیزه و سنگ پاره پاره شد و وقتی به زمین افتاد، علی(ع) او را نزد رسول خدا(ص) برد و او به او پیامبر خدا گفت: ای رسول خدا آیا حق تو را ادا کردم؟ رسول خدا(ص) به او فرمود: «آری، تو در بهشت با من هستی چنانکه در دنیا با من بودی.»
عزیزان، مسلمانان با این استواری، فداکاری و والایی توانستند با چالشها مقابله کنند و به پیروزی برسند و با حفظ این روحیه میتوانیم با چالشها روبرو شویم.
راهحل این است که خلأ پر شود
از وضعیت معیشت و زندگی آغاز میکنیم که به دلیل افزایش مداوم قیمتها، آنهم به خاطر عدم نظارت دولت بر قیمتها و کمبود منابع و توانمندی لبنانیها، نزدیک است که بخشهای عمومی از فعالیت باز بماند و این قضیه ممکن است به بخش خصوصی نیز تسری یابد و خطرناکتر از آن پدیدهای است که ما شاهد آن هستیم و این است که بهرغم تلاش نیروهای امنیتی، آمار دزدی حتی در روز روشن افزایش یافته است.
روشن است که با توجه به رخوت و رکود حاکم بر عرصه سیاسی و شکاف بین اجزای آن راهحلی حاصل نمیشود، بلکه راهحل با پر کردن خلأ ریاست جمهوری، دولت و بقیه مناصب حل خواهد شد؛ اما در عین حال نمیخواهیم این منصب با هر کسی پر شود، بلکه رئیسجمهوری میخواهیم که در حد و اندازه مطالبات لبنانیها باشد و بتواند کشتی کشور را به ساحل امن برساند. دولتی میخواهیم که تلاش برای بهبود وضعیت اقتصادی و پولی کشور را عهدهدار شود و با بستن راههای فساد و حیفومیل و بازگرداندن سرمایههای غارت شده، اعتماد از دست رفته را به دولت را در سطوح داخلی و خارجی بازگرداند.
مایه تأسف است هر اتفاقی که برای کشور و مردم میافتد، نیروهای سیاسی را برای ایفای نقش مطلوبشان به حرکت درنمیآورد. چون روشن شده است که تصمیم به دست همینهاست و رمزی که برخیها منتظر بودند، از خارج بیاید، نمیآید و توپ اکنون در زمین همین قدرتهاست که بدون همکاری و توافقشان روی اینکه چه کسی برای هدایت و مدیریت کشور در اولویت قرار دارد، اتفاقی نمیافتد.
در همین حال، مجدداً از دولت میخواهیم که به جای سیاست مبتنی بر افزایش بار بر دوش مردم از طریق افزایش مالیات و عوارض برای تأمین نیازها، به مسئولیت خود برای کاهش بار شهروندان عمل کند؛ زیرا دولتی که میگیرد، باید در ازای گرفتن خود، چیزی هم به مردم بدهد.
دور نگهداشتن قوه قضائیه از سیاستزدگی
در عرصه قضایی، با توجه به حوادثی که در قوه قضاییه میگذرد، مجدداً درخواست میکنیم که از قوه قضائیه حفاظت و از دخالتهای سیاسی و غیرسیاسی دور نگه داشته شود. این دستگاه نباید مرکب کسی باشد، بلکه باید شمشیری بر سر فاسدان، مفسدان، غارتگران اموال عمومی و کسانی باشد که با امکانات دولت و مردم بازی میکنند و امنیت و ثبات این کشور را نمیخواهند.
گفتهایم و الآن هم میگوییم که کشور فقط با یک قوه قضائیه عدالت محور و قضاتی که در حد و اندازه مسئولیت قضاوت هستند و در تصمیمات خود آزاد هستند، ساخته میشود.
حل بحرانهای منطقه
به روابط عربی و اسلامی میرسیم. ما با دید مثبت به نشستهای عربی و اسلامی مینگریم و خواستار تقویت و توسعه آنها هستیم؛ زیرا بهترین راه برای حل بحرانهای جهان عرب و اسلام، داشتن روحیه همگرایی، همکاری و هماهنگی است. در این راستا مجدداً از کشورهای عربی و اسلامی میخواهیم که برای حمایت از وحدت و ثروت ملی سودان، توقف خونریزی جاری و بازگشت به زبان گفتگو و تفاهم بین اجزای آن تلاش کنند.
تجاوز مستمر رژیم صهیونیستی
در خاتمه باید عرض کنیم که با تداوم حملات دشمن به کرانه باختری و نوار غزه و ظلم و تحقیر موجود در زندانهای دشمن رنج مردم فلسطین ادامه دارد. اخیراً این ظلم و تحقیر به صورت بیتوجهی عمدی نسبت به اعتصاب غذای زندانی شیخ خضر عدنان تبلور یافت. او با اعتصاب غذای خود میخواست فریادگر درد و رنج اسیران و صدای بلند برای نجات آنها از زندانها باشد.
ضمن تأکید بر ضرورت همبستگی با مردم فلسطین و شهادتطلبی شیخ خضر عدنان که با مواضع و صلابت خود تجسم بخشید، به مقاومت دلیرانه و مستمر در برابر دشمن درود میفرستیم و از همه میخواهیم به مسئولیت خود در قبال آرمان فلسطین و این مردم زنده که علیرغم تکبر دشمن و همه کسانی که یاریگر تجاوزات و اشغالگریها و سرپوش گذاشتن بر جنایات متوالی دشمن هستند، فلسطین را به کانون توجهات بازگردانده است، عمل کنند.