خطبه جمعه، 23 تیر ماه 1402

مطالب مهم خطبه اول: داستان مباهله / درس‌های مباهله / تقویت زبان گفتگو.

مطالب مهم خطبه دوم: پیامدهای خالی ماندن پست ریاست جمهوری / خطرات تصمیم پارلمان اروپا / بازدارندگی در برابر دشمن در مرزها / خاطره جنگ جولای / دیداری دوباره با عاشورا.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

26 ذوالحجة 1444 برابر با 23 تیر 1402 و 14/07/2023 م

درس‌هایی از واقعه مباهله: احترام به دیگران و تحکیم گفتگو

 

مطالب مهم خطبه اول:  داستان مباهله / درس‌های مباهله / تقویت زبان گفتگو.

مطالب مهم خطبه دوم: پیامدهای خالی ماندن پست ریاست جمهوری / خطرات تصمیم پارلمان اروپا / بازدارندگی در برابر دشمن در مرزها / خاطره جنگ جولای / دیداری دوباره با عاشورا.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزيز خود می‌فرماید: «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ * فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» [آل‌عمران:60-61] صدق الله العظيم.

در بیست و چهارم ماه ذی‌الحجه سال نهم هجری مباهله‌ای اتفاق افتاد که خداوند متعال در آیه شریفه‌ای که خواندیم به آن اشاره کرده است. مباهله‌ای که بین مسیحیان نجران و رسول خدا(ص) واقع شد.

 

داستان مباهله

به دلیل اهمیت به این رویداد خواهیم پرداخت تا برای زندگی خود از آن درس و عبرت بگیریم.

در سیره آمده است که رسول خدا(ص) نامه‌ای به ابی‌حارثه اسقف نجران نوشت و در این نامه از او خواست برای گفتگو به مدینه منوره بیاید. این درخواست برای اجرای این فرمان خداوند متعال بود: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا الله وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اللهِ» [آل عمران: 64].

اسقف نجران دعوت رسول خدا(ص) را اجابت کرد و هیئت بزرگی متشکل از شصت تن از بزرگان و علمای نجران را به مدینه اعزام کرد. رسول خدا(ص) در مسجد خود در مدینه که معمولاً از هیئت‌ها پذیرایی می‌کرد، از آنان استقبال نمود.

در وقت مقرر جلسه، رسول خدا(ص) سخنان خود را آغاز کرد و اشاره داشت رسالتی که او آورده است، بدون ‌مقدمه نیست، بلکه ادامه همان چیزی است که حضرت مسیح(ع) آورد و کامل کننده همه رسالت‌های آسمانی است. اینکه او به ایمان به همه انبیا و آنچه آورده‌اند، دعوت می‌کند و این‌که بین آن‌ها فرقی نمی‌گذارد و این همان چیزی است که خداوند عزوجل مسلمانان را به آن دعوت کرده است: «قُولُوا آَمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» [البقرة: 136].

سپس رئیس هیئت به آن حضرت عرض کرد: اما شما آنچه را که ما درباره حضرت مسیح می‌گوییم، نمی‌گویید. می‌گویید: او انسان است، در حالی که ما معتقدیم او دارای صفات الوهیت است. پس رسول خدا(ص) فرمود: ما آنچه را درباره او می‌گوییم که او درباره خود گفته است: «قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللهِ آَتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً * وَجَعَلَنِي مُبَارَكاً أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيّاً» [مريم: 30 – 31]. رئیس هیئت در پاسخ گفت: اگر در مورد حضرت مسیح می‌گویید که او بنده خدا و بشر است، پس چگونه ممکن است بشری بدون پدر متولد شود؟ پس رسول خدا(ص) فرمایش خداوند متعال را برای او خواند: «إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ الله كَمَثَلِ آَدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» [آل عمران: 59]. پس اگر ولادت بدون پدر، موجب شود که او خدا یا فرزند خدا باشد، آدم به این امر سزاوارتر است.

در اینجا رئیس هیئت گفت: اگر این گفته درست است، پس چگونه او مرده را زنده می‌کرد و کور و جذامی را شفا می‌داد؟ آیا انسان می‌تواند چنین کاری را انجام دهد؟ رسول خدا(ص) فرمود: آنچه از حضرت مسیح صادر شده، معجزاتی برای اثبات نبوت او بوده و از پیامبران پیشین نیز صادر شده است؛ زیرا تمام پیامبران معجزه‌ داشته‌اند؛ اما این معجزات به خواست و اذن خداوند صورت گرفته‌اند. این همان چیزی است که خداوند متعال به آن اشاره فرموده است: «وَ رَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآَيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ الله وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ الله وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآَيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» [آل عمران: 49]. پس این کارها در حقیقت به اذن و امر خداوند به دست او صورت گرفته‌اند.

در ادامه رئیس هیئت گفت: اما شما در مورد مسیح نمی‌گویید که او مصلوب شده است. اگر او مصلوب نشده، پس چه کسی مصلوب شد؟ پیامبر(ص) به او فرمود: من همان چیزی را می‌گویم که خدای عزوجل که نسبت به همه امور آگاهی است و توان بیان حق را دارد، به من فرموده است: «وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ». پس او به صلیب کشیده نشد و آن کسی که به صلیب کشیده شد، کس دیگری بود. برای کسانی که می‌خواستند او را به صلیب بکشند، چنین وانمود شد که او مصلوب شده است. ولی این حقیقت ندارد. زيرا خداوند متعال او را بالا برد و از او در برابر آن‌ها حمایت کرد. خداوند در این ‌باره می‌فرماید: «وَمَا قَتَلُوهُ يَقِيناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ» [النساء: 157 – 158].

بحث طولانی شد و هیئت مسیحیان نجران سؤالاتی را مطرح کرد و رسول(ص) دلایل و شواهد محکمی برایشان ارائه کرد و چون گفتگو به نتیجه نرسید، آنان را به همان چیزی فراخواند که خداوند او را به آن دعوت کرد که همان مباهله باشد. مباهله زمانی اتفاق می‌افتد که طرفین به نتیجه نرسند و هر کدام بر عقیده خود باقی بمانند. در این حالت، هر کدام فرزندان و زنان خود را فرامی‌خوانند و به درگاه خداوند دعا می‌کند: کسی که بعد از شناخت حق، آن را انکار می‌کند، از رحمت خود دور کند.

در اینجا هیئت مسیحیان نجران رفتند تا در میان خود مشورت کنند که چه باید بکنند و چگونه با این قضیه روبرو شوند. رئیس هیئت گفت: این مرد چیزی را مطرح کرده است که وضعیت دو طرف را مشخص می‌کند. پس ببینید که او با چه کسانی با شما مباهله می‌کند. پس اگر دیدید که با افراد بسیاری با شما مباهله می‌کند، بدانید که این روش پادشاهان است و اگر دیدید که با تعداد اندکی از اهل‌بیت خاص خود آمد، بدانید که این روش انبیا است و ما با او مباهله نمی‌کنیم.

صبح در حالی که جمعیت صف بسته بودند، رسول خدا(ص) در حالی به میدان مباهله آمد که حسین(ع) را در آغوش داشت، دست حسن(ع) را گرفته بود و پشت سرش علی(ع) و فاطمه(ع) قرار داشتند. پیامبر اکرم(ص) به سوی مسیحیان نجران رفت و به آنان فرمود: «چون دعوت کردم، ایمان بیاورید».

هنگامی که مسیحیان نجران دیدند این چهار نفر که اهل‌بیت او بودند، کسانی هستند که رسول خدا(ص) با آنان مباهله خواهد کرد، تصمیم گرفتند که در مباهله شرکت نکنند و با رسول خدا توافق کنند که به نظام اسلامی آسیب نزنند و تسلیم تصمیمات دولت اسلامی تحت زعامت پیامبر خدا(ص) باشند. در مقابل پیامبر خدا(ص) نیز آزادی دینی‌شان را تضمین کند، در امور کلیسایشان مداخله نکند، در صورت وقوع هرگونه تعرضی از آن‌ها دفاع کند، در حقشان ظلم نشود و با آن‌ها به عنوان یک شهروند دارای حقوق و تکالیف رفتار شود. مشروط بر اینکه مسیحیان نیز مانند مسلمانانی که زکات و خمش می‌پردازند، مالیات بدهند.

 

درس‌های مباهله

عزیزان، این واقعه چند چیز را نشان داد:

اول - به نوع رابطه اسلام با پیروان دین مسیحیت اشاره داشت. رابطه‌ای که بر اساس محبت و احترام متقابل و مجادله احسن بنا شده است. خداوند متعال دراین‌باره می‌فرماید: «وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى» [المائدة: 82].

در سیره آمده است که وقتی مسیحیان نجران به مدینه آمدند، با وجود موضع مشخص اسلام در مورد مصلوب شدن حضرت عیسی(ع)، رسول خدا(ص) و مسلمانان، متعرض صلیب آویختن آن‌ها نشدند و برای احترام به مناسک و عبادات مسیحیان، پیامبر خدا(ص) به آنان اجازه داد که در مسجد پیامبر نماز بخوانند و در برابر چشمان مسلمانان ناقوس خود را بنوازند.

دوم - مباهله با اهدافی که دارد، می‌تواند به عنوان روشی برای حل و فصل اختلافات بین افراد مورد استفاده قرار گیرد؛ بنابراین وقتی گفتگو با آن‌ها به نتیجه نرسید و هرکس بر موضع خود ماند، موضوع به خداوند متعال واگذار می‌شود. این روش به کاهش تنش کمک نموده و مسائل را به بهترین نحو حل می‌کند؛ بنابراین چنین راه‌حلی به حادثه آن روز منحصر نمی‌شود، بلکه قانونی است که در هر زمانی که اختلاف بالا بگیرد و به نتیجه نرسد، می‌تواند اتفاق بیفتد.

شاید عده‌ای ایراد بگیرند که مباهله شامل لعن بر ستمکاران می‌شود. باید گفت که این نفرین علیه کسانی است که حق را می‌شناسند ولی انکار می‌کنند، نه آن کسی که پایبند به حق است.

 

تقویت زبان گفتگو

عزیزان، ما به بازخوانی این حادثه نیاز داریم تا زبان گفتگوی مورد نظر اسلام را در میان خود تقویت کنیم. اسلام زبان گفتگو را مبنای ارتباط با کسانی قرار داده است که با آن‌ها اختلاف داریم. باید از این روش در برخورد با پیروان مسیحیت استفاده کنیم تا نگرانی‌ها و ترس‌های ناشی از اختلافات را از بین ببریم، وجوه مشترک بین خود را مورد تأکید قرار دهیم و برای رویارویی با چالش‌های مشترک پیش روی اسلام و مسیحیت، چه در زمینه ارزش‌های اخلاقی، عدالت یا ارزش‌های انسانی که این روزها هتک می‌شوند، با یکدیگر همکاری کنیم تا این روش جایگزین نفرت، کینه‌توزی و نزاع شود.

خدا ما را جزء کسانی قرار بدهد که به نور قرآن و روش رسول خدا رهنمون می‌شوند و بر خط هدایت اهل‌بیت و راه پاکان راهی هستند.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا، شما و خودم را آیاتی توصیه می‌کنم که احادیث اشاره داشته‌اند که این آیات در بیست و پنجم ذی‌الحجه نازل شده است. فرمایش خداوند این است: «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُوراً * عَيْناً يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيراً * يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْماً كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً * وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُوراً * إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً * فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُوراً * وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيراً» [الإنسان: 5- 12].

در علت نزول این آیات آمده است که حسن و حسین(م) بیمار شدند. رسول خدا(ص) با جمعی به عیادتشان آمد. مردم به امیرالمؤمنین(ع) گفتند: برای دو پسرت نذر کن. علی و فاطمه(ع) و فضه کنیزشان نذر کردند که اگر آن دو از این بیماری صحت یابند، سه روز روزه بگیرند. آن دو شفا یافتند. پس آن‌ها نیز باید به نذر خود وفا کنند. آن‌ها برای وفای به نذر، سه روز روزه گرفتند؛ اما در هر سه روز گرسنه ماندند؛ چون روز اول غذای خود را به فقیری دادند که هنگام افطار به در خانه‌شان آمد. در روز دوم غذای خود را به مسکین و در روز سوم غذای خود را به اسیر دادند. پس این آیات بر رسول خدا(ص) نازل شد تا به پاداشی که به خاطر این کار نصیبشان شده بود، اشاره کند.

ما نیاز مبرمی به الهام گرفتن از این ارزش داریم. ارزش کمک به یتیمان، فقرا، نیازمندان و هر کسی که به کمک ما نیاز دارد و برای رسیدن به این ارزش که افراد ضعیف را بر خودمان ترجیح دهیم، تلاش کنیم. با این کار محبت و وفاداری خود را به اهل‌بیت(ع) نشان می‌دهیم و از نعمت‌هایی که آن‌ها برخوردارند، برخوردار می‌شویم. با این کار جامعه‌ای قوی‌تر، مستحکم‌تر، منسجم‌تر و تواناتر در برابر چالش‌ها خواهیم ساخت.

 

پیامدهای خالی ماندن پست ریاست جمهوری

از بحران خالی ماندن پست ریاست جمهوری آغاز می‌کنیم که به نظر می‌رسد به دلیل اصرار هر یک از نیروهای سیاسی بر فرد یا هویت رئیس‌جمهور و عدم تمایل هیچ یک از آن‌ها، دست‌کم در این مرحله، به دست برنداشتن از گزینه مورد نظر خود، به این زودی‌ها راه برون‌رفتی از آن وجود نداشته باشد. در حالی که به نظر می‌رسد دنیای خارج که بسیاری انتظار دارند تا دیدگاه‌های نیروهای سیاسی را به هم نزدیک کند یا از نفوذ خود برای به نتیجه رساندن این انتخاب استفاده نماید، چه به دلیل عدم توافق در مورد فرمول راه‌حل، چه به دلیل اختلافات داخلی که مانع گفتگو و راه‌حل هستند یا به دلیل عدم امکان مداخله در این پرونده، آمادگی این کار را ندارد؛ زیرا لبنان جزو اولویت‌های آن نیست و هنوز هم‌زمان حل بحران آن فرانرسیده است. به همین دلیل کشور گروگان خلائی شده است که می‌ترسیم برای مدت طولانی ادامه یابد.

مایه تأسف است اظهاراتی را می‌شنویم که معتقدند مشکلی نیست تا زمان رسیدن به رئیس‌جمهور مورد نظر، این خلأ حتی برای چندین سال ادامه یابد، بدون این‌که فروپاشی کشور و رنج لبنانی‌ها در زمینه معیشت و زندگی را در نظر بگیرند. رنجی که زندگی و ثباتشان را تهدید می‌کند؛ چون پیامدهای آن به دو عنصر اساسی در زمینه امنیت و ثبات پولی، یعنی فرماندهی ارتش و ریاست بانک مرکزی نیز رسیده است. واضح است که به دلیل ملاحظات طایفه‌ای و سیاسی، مخالفت‌های شدیدی برای پر کردن خلأی که در این دو مرکز بدون برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و ایجاد یک دولت صلاحیت‌دار اتفاق خواهد افتاد، وجود دارد که ممکن است عواقب فاجعه باری برای کشور و شهروندان بر جای خواهد گذاشت.

 

خطرات تصمیم پارلمان اروپا

باز هم در سطح داخل کشور، باید نسبت به خطرات تصمیم پارلمان اروپا مبنی بر نگه‌داری آوارگان سوری در لبنان هشدار دهیم. این تصمیم می‌خواهد بحران آوارگان سوری را به لبنان محدود کند و بار سنگینی را بر دوش این کشور بگذارد تا جلوی رسیدن پناه‌جویان را به اروپا بگیرد، بدون این‌که حاکمیت ملی لبنان و عواقب اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن را که باعث افزایش نگرانی و دغدغه لبنانی‌ها از بابت تمایل بین‌المللی برای اسکان آوارگان در این کشور شده است را در نظر بگیرد. از این رو لازم است که لبنان به کشورهای اروپایی فشار وارد کند تا از این تصمیم صرف نظر کنند و از آن‌ها بخواهد در عوض آن، برای بازگشت آوارگان به وطنشان تلاش کنند. در عین حال باید ارتباط با دولت سوریه ادامه یابد تا راه‌حلی برای این موضوع بیابد و از عواقب آن جلوگیری کند.

 

بازدارندگی در برابر دشمن در مرزها

باید به آنچه در مرزهای لبنان و فلسطین روی می‌دهد، بپردازیم. از لبنانی‌ها می‌خواهیم که در صفی واحد در مقابل اقدامات تجاوزکارانه دشمن صهیونیستی بایستند و این موضوع را به یک نگرانی ملی برای همه علاقه‌مندان به حاکمیت ملی لبنان تبدیل کنند. به ویژه این‌که بخش لبنانی شهر الغجر را به اشغال خود درآورده و می‌خواهد به عنوان یک امر انجام شده، آن را بر لبنانی‌ها تحمیل کند؛ بدون این‌که حقوق لبنان را در نظر بگیرد. این امر مستلزم آن است که همه برای بازداشتن دشمن با تمام ابزارهای موجود تلاش کنند و مانع از تحمیل این قضیه بر این روستا شوند. ما معتقدیم که لبنان اگر تمام توان خود را متحد کند و یکپارچه پشت ارتش و مقاومت بایستد، در این رویارویی ضعیف نیست.

 

خاطره جنگ جولای

باید به هفدهمین سالگرد جنگ جولای بپردازیم که لبنان توانست با استواری مردم، مقاومت و ارتش خود، اهدافی را که برای این جنگ ترسیم شده بود، از بین ببرد. می‌خواستند این جنگ زایمان ساختن خاورمیانه جدید باشد که در آن رژیم صهیونیستی دست برتر را در منطقه داشته باشد که در آن زمان وزیر امور خارجه آمریکا آن را بیان کرد و لبنان بار دیگر ثابت کرد که در برابر دشمن فرمان‌بردار نیست و در صورت تکرار تجاوز خود به سرزمین لبنان، می‌تواند آن را با ذلت بیرون کند.

در همین زمان باید از تمام فداکاری‌هایی که برای رسیدن به این پیروزی انجام شدند، یاد کنیم. شهدایی که به زمین افتادند، مجروحانی که رنج کشیدند، آن‌هایی که هنوز از بابت زخم‌هایشان رنج می‌برند و استواری مردم حومه‌ جنوبی بیروت، جنوب و بقاع، علی‌رغم آوارگی‌ها و ویرانی‌هایی که بر آن‌ها تحمیل شد. هم‌چنین نباید پذیرایی گسترده لبنانی‌ها را از کسانی که از پیامدهای این تجاوز رنج دیدند، فراموش کنیم.

ما نباید آسوده و بی‌خیال باشیم بلکه باید نسبت به دشمنی که مانورهای نیمه دائم شبیه‌سازی شده برای ورود به خاک لبنان انجام می‌دهد محتاط و هوشیار باشیم و از هر تلاشی که منجر به تقویت بازدارندگی داخلی و همه عناصر قدرت و آمادگی برای مقابله با هر تجاوزی حمایت کنیم که باعث می‌شود دشمن نتواند اقدامات خود را تکرار کند و قبل از اینکه به سرزمین لبنان تعدی کند، هزار بار این قضیه را محاسبه کند.

 

دیداری دوباره با عاشورا

در خاتمه باید عرض کنیم که روز چهارشنبه آینده، آغاز سال جدید هجری یعنی سال هزار و چهارصد و چهل‌وپنج است. از خداوند می‌خواهیم این سال مایه خیر، برکت، صلح، امنیت و آرامش برای ما باشد، سالی که بهتر از سال گذشته باشد و روز چهارشنبه همچنین آغاز موسم جدید عاشوراست که باید در آن مفاهیمی چون مردانگی، سربلندی، عزت و کرامت را بازخوانی کنیم. این که همه توانمندی‌ها برای رسیدن به اهدافی که تمام فداکاری‌های کربلا به خاطرشان انجام شد، متحد شوند.