بسم الله الرحمن الرحیم
۲ صفر 1445 برابر با ۲۷ مرداد 1402 و ۱۸/08/2023 م
پدیده شوم انگاری و نحوست در ماه صفر
مطالب مهم خطبه اول: نحوست ماه صفر / موضع قرآن و روایات / مبارزه با پدیده شوم انگاری / هیچ توجیهی برای پدیده شوم انگاری وجود ندارد / برخورد اسلام با شوم انگاری.
مطالب مهم خطبه دوم: پس از حادثه کحاله / گزارش حسابرسی کیفری / خبر خوب حفاری / تداوم خلأ ریاست جمهوری / مصوبه مجلس شیعیان
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزيز خود میفرماید: «قُلِ اللَّهمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» [آل عمران: 26] صدق الله العظيم.
ماه صفر حلول کرد. ماهی که یکی از ماههای قمری است که خداوند متعال اشاره کرده که از زمان ایجاد این عالم و آسمانها و زمین و قبل از وجود انسان وجود داشته است. «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ الله اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتَابِ الله يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» [التّوبة: 36].
نحوست ماه صفر
اما آنچه میخواهیم به آن بپردازیم این است که بسیاری از مردم این ماه را نحس و شوم میپندارند و آمدن آن باعث ایجاد ترس در میانشان میشود که شاید مشکلات، نگرانیها و دغدغههایی برایشان در پی داشته باشد. حتی عدهای برای اجتناب از نحوست آن، از ازدواج، خریدن خانه یا انجام عقود و معاملات در این ماه خودداری میکنند.
تصور نحوست مختص مردم یا کشور خاصی نیست، بلکه حتی در کشورهایی که خود را جزو کشورهای توسعه یافته میدانند، کسانی را مییابیم که اعداد خاصی را شوم میدانند. برخی کشورها عدد 13 را از حسابهای خود حذف کردهاند. به دلیل اینکه این عدد را نحس میدانند یا این که دیدن برخی حیوانات یا پرندگان و یا حرکت برخی پرندگان و غیره را شوم میپندارند.
اما این امر زمانی بسیار خطرناک و حساس میشود که نحوست جنبه دینی پیدا کند و ما باید در نسبت دادن چیزی که در منابع دینی، یعنی قرآن کریم و سنت و عقل هیچ پایه و پشتوانهای ندارد، بسیار حساس باشیم. ولی آن چه آزار دهنده است، چیزهایی است که درباره ماه صفر آمده است.
مثلاً در بعضی از کتب ادعیه در مورد ماه صفر میخوانیم: «بدان که این ماه به نحوست معروف است و هیچ چیز در رفع نحوست مؤثرتر از صدقه دادن و توکل بر خداوند و خواندن دعاها و تعویذهای نقل شده نیست. پس هر کس میخواهد از بلایای این ماه در امان بماند، هر روز ده مرتبه بگوید: يا شَديدَ الْقوى، وَيا شَديدَ الْمِحالِ، يا عَزيزُ يا عَزيزُ يا عَزيزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَميعُ خَلْقِكَ، فَاكْفِنى شَرَّ خَلْقِكَ؛ ای سخت نیرو و سخت کیفر، ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز، همه آفریدگانت در برابر عظمتت خوار گشته، مرا از شر آفریدگانت کفایت کن.» یعنی آنها قبول دارند که این ماه محکوم به نحوست است و برای در امان ماندن از نحوست این ماه، به وسایل و الزاماتی نیاز است وگرنه انسان به این بلایا دچار میشود.
موضع قرآن و روایات
اما کسی که در آیات قرانی و روایات دارای سند و مضمون صحیح که از رسول خدا(ص) و ائمه(ع) نقل شده تتبع کند، یقین خواهد یافت که ایام، ماهها، سالها، ارقام و اعداد، حرکت ستارگان، سیارات و پدیدههای کیهانی، در خوشبختی یا بدبختی انسان یا تأثیرگذاری منفی یا مثبت در آن نقشی ندارند؛ بنابراین هر اتفاقی که در این جهان میافتد، به خدای سبحان برمیگردد. چرا که خداوند عالم و حرکت انسان را در چارچوب قوانین و سنتهای حساب شده به جریان میاندازد و این همان چیزی است که در این فرمایش الهی آمده است: «قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ للهِ» [آل عمران: 154] و اگر مشكلات و بحرانهایی در زندگى انسان پيش آيد، ناشي از انتخاب بد يا رفتار خود اوست، چنانكه خداوند متعال فرموده است: «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» [الروم: 41]، «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» [الشورى: 30] و چیزهایی که اتفاق میافتد به خاطر شرایط طبیعی و قوانینی است که انسان تابع آن است.
روایات به طور مطلق این قضیه را نفی میکند. چنان که در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که هشدار میدهد: «لا تسبّوا الجبال ولا السّاعات ولا الأيّام ولا اللّيالي؛ به کوهها و ساعتها و روزها و شبها دشنام ندهید.» زیرا آنها در قبال آنچه اتفاق میافتد مسئولیت ندارند.(چنان که بسیاری میگویند: خدا این ساعت یا این زمان را لعنت کند).
در اینجا گفتگویی را که با امام هادی(ع) صورت گرفته است، میآوریم. یکی از اصحاب با غرولند نزد آن حضرت آمد و گفت: خدا مرا از شر این روز محفوظ بدارد که چقدر شوم بود. امام هادی(ع) به او فرمود: «کسی را متهم میکنی که گناهی ندارد؟ گفتم: مولای من! از خدا طلب آمرزش میکنم. فرمود: روزها گناهی ندارند که آنها را شوم و نحس میپندارید؟ سپس فرمود: آیا نمیدانی که خداوند ثواب و کیفر و پاداش اعمال را دیر و زود میدهد؟»
مبارزه با پدیده شوم انگاری
رسول خدا(ص) با پدیده فال بد زدن مبارزه کرد. چون فرزندش ابراهیم از دنیا رفت، خورشید گرفت، مردم گفتند: خورشید به خاطر فوت فرزند رسول خدا(ص) گرفت. پیامبر خدا بالای منبر رفت و بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «خورشید و ماه دو نشانه از آیات خدا هستند که به فرمان او حرکت میکنند و مطیع او هستند و برای مرگ و زندگی کسی نمیگیرند.»
پیامبر خدا با خرافات مقابله کرد و بیان داشت که اعتقاد به این امر که آمدن یک ماه یا دیدن یک شخص، پرنده یا حیوان یا محاسبه عددی در مسیر زندگی او تأثیری دارد، شرک قرار دادن برای خداوند متعال است و از مردم خواست که چنین کاری نکنند. در حدیثی از آن حضرت(ص) آمده است: «مَن رَدَّتهُ الطِّيَرَةُ عَن حاجَتِهِ فَقَد أشرَكَ؛ هر كه فال بد زدن او را از كارش باز دارد، شرك ورزيده است.» و در حدیث دیگری از ایشان آمده است: «ليس منَّا من تطيَّرَ أو تُطيِّر له؛ از ما نيست كسى كه فال بد زند يا برايش فال بد زده شود.»
آری، شاید کسانی باشند که به وجود نحوست روزها در بیان قرآن کریم استدلال کنند. چنان که خداوند درباره عذابی که دامنگیر قوم عاد شد، میفرماید: «فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآَخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ» [فصّلت: 16] و فرموده است: «إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» [القمر: 19].
با این حال، این استدلال در مقابل نقد روشمند دوام نمیآورد؛ زیرا قرآن کریم از روزها به عنوان عرصههای زمانی که در روند حوادث تأثیر داشته باشد و باعث بدبختی یا سعادت شوند، سخنی به میان نیاورده است؛ بلکه روزها را ظرف زمانی حوادث میداند که باعث شده شومی به آنها نسبت داده شود.
هیچ توجیهی برای پدیده شوم انگاری وجود ندارد
شاید کسانی باشند که عقیده داشته باشند که برای توجیه شوم بودن این ماه، رحلت حضرت محمد رسول الله(ص) و اربعین شهادت امام حسین(ع) و شهادت چند تن دیگر از ائمه(ع) کفایت میکند؛ اما باید گفت که رحلت رسول خدا(ص) و تعدادی از اهل بیت(ع) در این ماه و سالروز اربعین موجب نمیشود که ماهی نحس باشد؛ زیرا به خاطر رحلت پیامبر یا یکی از اولیای الهی نحوست ماه رخ نمیدهد؛ چون اگر این اصل را بپذیریم، تمام روزهایی را که در آن وفات یا شهادت پیامبر یا وصی یا عالمی عزیزی رخ داده است، باید نحس حساب کنیم. با این حساب تمام روزها نحس میشوند؛ زیرا روزی نیست که شاهد رحلت یا شهادت پیامبر یا ولی یا صدیقی نباشد.
از سوی دیگر ما رحلت یا شهادت پیامبران و اولیاء را نحس نمیدانیم، بلکه آن را لبیک به فرمان و قوانین خداوند میدانیم و مانند خودشان به قضای الهی راضی هستیم. آنان بعد از این که وظایف خود را به طور کامل انجام دادند، به فرمان خداوند زندگی را بدرود گفتند. خداوند متعال فرموده است: «اللهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا» [الزمر: 42]. ما شهادت امام حسین(ع) را باعث نحوست روزی که این واقعه در آن رخ داده است، نمیدانیم بلکه این روز، روز نعمت و برکت است؛ زیرا امام حسین(ع) با شهادت خود و همراهان خود امت اسلامی را بیدار کرد و عزت داد و مرگ او شهادتی است که به اذن پروردگار هر روز ثمرات خود را نشان میدهد.
اگر این اصل را بپذیریم، تمام ماه صفر، غم و اندوه نیست، بلکه روزهای شادی و سرور نیز در آن رخ داده است و ولادت امام کاظم(ع)، ازدواج پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س) و... در این ماه اتفاق افتاده است.
البته برخی میگویند دلیل نحس شدن ماه صفر این است که این ماه بعد از سه ماه حرام میآید که در آنها جنگ متوقف بود و مردم در امان بودند. از این رو مردم آمدن ماه صفر را شوم میدانستند؛ زیرا دوباره جنگ با تمام پیامدهای آن آغاز میشد.
پس با وجود همه اینها میتوان گفت که هیچ مبنای دینی ندارد که زمان، سیارات، ستارگان یا چیزهای دیگر در زندگی انسان تأثیرگذار باشند؛ زیرا موجودات، کائنات و کرات آسمانی همه بر اساس قوانینی حرکت میکنند که خداوند در جهان هستی قرار داده است و به طور کلی در همه این چیزها خیر انسان و زندگی قرار دارد.
برخورد اسلام با شوم انگاری
اما اسلام در برخورد با افرادی که یک ماه، یک روز یا پدیدهای را شوم میپندارند، واقعبین است. اسلام منکر شوم انگاری یا نحس پنداری مردم که ممکن است حاصل عوامل روانی یا فرهنگی باشد، نمیشود. بلکه سعی میکند با دعوت به توکل به خداوند آن را درمان کند.
نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «اَلطِّيَرَةُ شِرْكُ وَ ما مِنّا إِلاّ و َلكِنَّ اللّه يُذْهِبُهُ بِالتَّوَكُّلِ؛ فال بد زدن شرک است و چیزی نیست مگر اینکه با توکل، خداوند آن را از بین میبرد.» و با پناه بردن از آن به خدای سبحان این پدیده از بین میرود. از پیامبر خدا(ص) وارد شده است که وقتی میدید اصحاب او از چیزی بدشان میآید یا آن را شوم میپندارند، میفرمود: «چون یکی از شما چیزی را دید که دوست ندارد، باید بگوید: اللَّهمَّ لا يأتي بالحسَناتِ إلَّا أنتَ ولا يَدفعُ السَّيِّئاتِ إلَّا أنتَ ولا حَولَ ولا قوَّةَ إلَّا بِكَ»؛ و از مردم میخواست به فال بد بیتوجه باشند. در حدیث آمده است: «إذا تطيَّرت فامض؛ چون فال بد زدی، توجه نکن و برو.»
و در دعای دیگری از آن حضرت آمده است: «اللَّهُمَّ لا طَیرَ اِلَّا طَیرُک وَ لا خَیرَ اِلَّا خَیرُک وَ لا اِله اِلَّا غَیرُک؛ خدایا! هیچ فال بدی اثر ندارد مگر آن چه را تو بخواهی؛ و هیچ خیری نیست مگر آن چه را تو اراده فرمایی؛ و خدایی جز تو نیست.»
عزیزان، باید مانند سایر ماهها و روزها، خوشبین به خداوند متعال وارد ماه صفر شویم. خدایی که حتی در هنگام امتحان جز خیر بندگانش را نمیخواهند. باید از ژرفای قلب دعا کنیم: «وَ اجْعَلْهُ أَيْمَنَ يَوْمٍ عَهِدْنَاهُ، وَ أَفْضَلَ صَاحِبٍ صَحِبْنَاهُ، وَ خَيْرَ وَقْتٍ ظَلِلْنَا فِيهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَى مَنْ مَرَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ مِنْ جُمْلَةِ خَلْقِكَ، أَشْكَرَهُمْ لِمَا أَوْلَيْتَ مِنْ نِعَمِكَ، وَ أَقْوَمَهُمْ بِمَا شَرَعْتَ مِنْ شرَائِعِكَ، وَ أَوْقَفَهُمْ عَمَّا حَذَّرْتَ مِنْ نَهْيِكَ؛ و امروز را فرخندهترین روزی که تا کنون شناختهایم و برترین همنشینی که با او همراه بودهایم و بهترین زمانی که در آن به سر بردهایم قرار ده و ما را از میان تمام آفریدههایت، از خشنودترین کسانی که شب و روز بر آنها گذشته و شاکرترین کسانی که نعمتهایت را به آنان دادهای و مستقیمترین آنان، در عرصه گاه آیینهایی که وضع کردهای و خویشتندارترین مردمی که از نافرمانیات بیمشان دادهای، قرار ده.» ای مهربانترین مهربانان.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا شما را به همان چیزی سفارش میکنم که رسول خدا(ص) توصیه فرموده است: «اِحذَرُوا المالَ، فَإِنَّهُ كانَ فيما مَضى رَجُلٌ قَد جَمَعَ مالاً ووَلَدا، وأقبَلَ عَلى نَفسِهِ وعِيالِهِ وجَمَعَ لَهُم فَأَوعى، فَأَتاهُ ملکالموت فَقَرَعَ بابَهُ وهُوَ في زِيِّ مِسكينٍ، فَخَرَجَ إلَيهِ الحُجّابُ فَقالَ لَهُم: اُدعوا إلَيَّ سَيِّدَكُم. قالوا: أو يَخرُجُ سَيِّدُنا إلى مِثلِكَ! ودَفَعوهُ حَتّى نَحَّوهُ عَنِ البابِ. ثُمَّ عادَ إلَيهِم في مِثلِ تِلكَ الهَيئَةِ، وقالَ: اُدعوا إلَيَّ سَيِّدَكُم وأخبِروهُ أنّي ملکالموت، فَلَمّا سَمِعَ سَيِّدُهُم هذَا الكَلامَ قَعَدَ خائِفا فَرِقاً، وقالَ لاِءَصحابِهِ: لينوا لَهُ فِي المَقالِ، وقولوا لَهُ: لَعَلَّكَ تَطلُبُ غَيرَ سَيِّدِنا ـ بارَكَ اللّه ُ فيكَ! قالَ لَهُم: لا، ودَخَلَ عَلَيهِ وقالَ لَهُ: قُم فَأَوصِ ما كُنتَ موصِيا؛ فَإِنّي قابِضٌ روحَكَ قَبلَ أن أخرُجَ. فَصاحَ أهلُهُ وبَكَوا. فَقالَ: اِفتَحُوا الصَّناديقَ وَاكتُبوا(أكِبّوا) ما فيهِ مِنَ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَى المالِ يَسُبُّهُ ويَقولُ لَهُ: لَعَنَكَ اللّه ُ يا مالُ! أنسَيتَني ذِكرَ رَبّي وأغفَلتَني عَن أمرِ آخِرَتي حَتّى بَغَتَني من أمرِ اللّه ِ ما قَد بَغَتَني؟! از ثروت حذر كنيد؛ زيرا كه در گذشته مردى بود كه مال و اولاد گرد آورد و به خود و خانوادهاش پرداخت و براى آنان جمع كرد و اندوخت. ملکالموت در هيئت شخصى فقير به نزد او آمد و درِ خانهاش را كوبيد. دربانان بيرون آمدند. ملکالموت به آنان گفت: خواجه خويش را صدا بزنيد كه نزد من بيايد. دربانان گفتند: «خواجه ما براى چون تو كسى، بيرون آيد؟!» و او را عقب راندند و از درِ خانه دورش كردند. ملکالموت دوباره با همان هيئت به سوى آنان آمد و گفت: خواجه خويش را صدا بزنيد و به او بگوييد من ملکالموت هستم. خواجه، چون اين سخن را شنيد، از ترس و هراس نشست و به يارانش گفت: با او به نرمى سخن بگوييد و به او بگوييد: خدا خيرت دهد! شايد دنبال كس ديگرى غير از خواجه ما هستى! ملکالموت به آنان گفت: خير؛ و نزد خواجه رفت و به وى گفت: برخيز و آنچه میخواهی، وصیت كن؛ زيرا پيش از آن كه بيرون روم، جانت را خواهم گرفت. اهل خانه فرياد زدند و گريستند. خواجه به آنان گفت: صندوقها را باز كنيد و آنچه را از زر و سيم در آنهاست، بنويسيد(بريزيد). آنگاه رو به پولها كرده و به دشنام دادن به آنها پرداخت و گفت: لعنت خدا بر شما پولها! پروردگارم را از ياد من برديد و مرا از كار آخرتم غافل ساختيد تا آن كه فرمان خدا چنين مرا غافلگير كرد!»
عزیزان، بیایید به این وصیت که یادآور مسئولیت ماست، عمل کنیم. این که آگاه باشیم و وظایف خود را انجام دهیم و از آنها غافل نشویم و برای به دست آوردن پول و مقام یا به خاطر فرزند در انجام وظایف خود کوتاهی نکنیم و آماده روزی شویم که خداوند ما را از آن بیم داده است: «يَوْمَ لَا يَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» [الشعراء: 88 – 89]. و زمانی که این کار را انجام دادیم، آگاهتر، مسئولیتپذیرتر و تواناتر برای رویارویی با چالشها خواهیم شد.
پس از حادثه کحاله
از اتفاقی آغاز میکنیم که در کحاله رخ داد. با وجود پایان یافتن بعد امنیتی و امید به پایان یافتن آن در عرصه قضایی، باید عرض کنیم آنچه رخ داد، شکنندگی اوضاع داخلی و تنش در سطوح سیاسی و طایفهای را آشکار کرد.
امیدوار بودیم آنچه اتفاق افتاد، باعث شود تا نیروهای سیاسی تمام تلاش خود را برای برقراری گفتگوی داخلی جهت درمان دلایلی که منجر به رسیدن به این وضعیت شد، بسیج کنند تا از تکرار آن جلوگیری شود؛ و اگر در این مرحله این کار امکانپذیر نیست، با توجه به پیچیدگیهایی که در جامعه وجود دارد، حداقل در گفتمان تحریکگرانه سیاسی که نقش اصلی را در این اتفاق داشت، تجدید نظر شود. در صورت تداوم این گفتمان، ممکن است باعث بروز حوادث جدید و وحشیانهتری شود و تنش در رسانهها و شبکههای اجتماعی شدیدتر شود.
اما در عوض، شاهد تشدید در گفتمان سیاسی بودیم. تا حدی که کار به قطع رابطه با یک طرف وزین و فعال لبنانی که از بخش بزرگی از لبنانیها نمایندگی میکند و نقش مهمی در حفاظت از کشور دارد، رسید. بستن باب گفتگو با این طرف مهم بدون در نظر گرفتن نتایج و پیامدهای سیاسی، طایفهای و ملی، در شرایطی که همگان به بیهودگی این سیاست، آن هم در کشوری که بر اساس طوایف، مذاهب و مراکز سیاسی استوار است، اذعان دارند. این اقدام تنش را افزایش میدهد و به دشمنان این کشور اجازه میدهد که به اهداف خود برسند و به امنیت، ثبات و پیشرفت کشور آسیب بزنند.
از این رو مجدداً از سر دلسوزی برای کشور در حال فروپاشی و نگرانی از بابت ثبات آن، برای همگان تأکید میکنیم که چارهای جز گفتگو که امنترین و تنها راهحل بحرانها و اختلافات و پر کردن شکاف موجود است، وجود ندارد. اگر کسانی هستند که معتقدند گفتگو را قبلاً امتحان کردهاند و جواب نداده است، این بدان معنا نیست که پس از مطالعه جدی دلایل واقعی شکستهای قبلی، گفتگو را بار دیگر نیازماییم؛ زیرا جایگزین آن ویرانی و فروپاشی بیشتر کشور است.
گزارش حسابرسی کیفری
به گزارش صادره از سوی مرجع حسابرسی کیفری میرسیم که این بار به صراحت حاکی از اسامی و اعداد و ارقام فساد و حیف و میلی است که در بانک مرکزی و نهادهای دولتی رخ میدهد؛ شامل تسهیل قاچاق وجوه به خارج از کشور که منجر به از دست رفتن میلیاردها دلار از خزانه و وجوه سپردهگذاران شد و کشور را به وضعیت فروپاشی رساند که از آن رنج میبرد.
در این راستا از قوه قضائیه منصف و پاک دست میخواهیم که به وظیفه خود در بازخواست همه کسانی که در این فساد و هدر رفت و تلاش برای بازگرداندن وجوه به هدر رفته یا قاچاق شده و به ناحق از بیتالمال برداشته شده است تلاش کند. بر این باوریم که در صورت بازگرداندن این وجوه، از دریافت وامهای خارجی یا تن دادن به شرایط آنها که به صلاح کشور نیستند یا اهداف و مقاصدی که به دور از منافع کشور است، بینیاز خواهیم شد.
خبر خوب حفاری
به امیدی میپردازیم که پس از ورود کشتی حفاری، لبنانیها به آن به عنوان راهی برای رهایی از بحرانهایی که کشور از آنها رنج میبرد و در عرصه زندگی و معیشت از آنها رنج میبرند، دل بستهاند. ما در کنار همه لبنانیها از این بابت خوشحالیم و امیدواریم که نتایج این حفاری بعد از ماهها مشخص شود و خبر ذخایر کافی و قابل استفاده را به ارمغان بیاورد؛ اما بیم آن داریم که این منابع نیز در دهلیزهای قدرتهای نفوذی ضایع شود و به جای اینکه از این منابع برای نجات کشور آن استفاده شود، مثل گذشته که بسیاری از منابع و امکانات آن به هدر رفتند، این منابع نیز به هدر برود. این یک نگرانی مشروع است، مخصوصاً وقتی میبینیم بسیاری از نیروهای سیاسی سعی در تصاحب صندوق حاکمیتی و سهمیهبندی آن دارند که این کار خیانت به میهن و مردم است.
تداوم خلأ ریاست جمهوری
در همین زمان خلأ در مقام ریاست جمهوری ادامه دارد، آن هم به رغم این که عواقب آن که به وضعیت معیشتی و اقتصادی منحصر نشده، بلکه به ناتوانی دولت در انجام تعهدات خود رسیده است که اولین نشانههای آن را در بحران برق مشاهده کردیم و ممکن است به ایجاد خلأ در مرکز فرماندهی ارتش با تمام عواقب آن گسترش یابد.
مصوبه مجلس شیعیان
در خاتمه؛ امیدوار بودیم مصوبهای که به مجلس اعلای شیعیان نسبت داده شده و معتقدیم که اهانت به این نهاد است، صادر نمیشد. نهادی که شامل همه تنوعات جامعه منسوب به اهل بیت(ع) است. معتقدیم که این مصوبه وحدت داخلی جامعه شیعه را متزلزل میکند(آن هم در زمانی که نیاز مبرمی به تقویت وحدت داخلی داریم) و باعث مخدوش شدن چهره طایفه شیعه میشود. طایفهای که تا کنون عهدهدار مسائل مهم و پیشگام حمایت از کشور و منادی ایجاد پلهای ارتباطی با دیگران بوده است.
در اینجا، از تمام کسانی که مواضع خردمندانهای برای حل این موضوع، مهار عواقب آن و شعلهور نکردن آتش آن گرفتند، قدردانی میکنیم.
ما موافق هر تصمیمی هستیم که موجب تقویت، حفظ و صیانت از این نهاد دینی شود، مشروط بر اینکه این نهاد بیطرف و به دور از حساسیتهایی باشد که آن را از واقعگرایی خارج میکند و به سلاحی برای از بین بردن تنوع موجود در طایفه شیعه تبدیل نشود. تنوع این طایفه یکی از بارزترین خصوصیات و عنوانی برجسته در میان عناوین آن است.