بسم الله الرحمن الرحیم
30 صفر 1445 برابر با 24 شهریور 1402 و 15/09/2023 م
درسها و پندهایی از گفتگوها و مناظرات امام رضا(ع)
مطالب مهم خطبه اول: آیا خدا در آسمان است؟ / بازگرداندن فدک به حضرت زهرا(س) / سؤال در مورد گناه رسول(ص)! / دستهبندی احادیث ائمه(ع) / ویژگیهای مؤمن / التزام به سیره اهلبیت(ع)
مطالب مهم خطبه دوم: تحرکات فرستاده فرانسه / تشدید رنجهای زندگی / بحران آوارگان / موضوع اردوگاه عین الحلوه / مذاکرات یمن و عربستان سعودی.
خطبه اول:
خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزيز خود میفرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» [الأنبياء: 73]. صدق الله العظيم.
سی ام ماه صفر سالروز وفات هشتمین امام ائمه اهلبیت(ع) امام علی بن موسی الرضا(ع) است. وقتی از این امام یاد میکنیم، تمام ویژگیهایی را که آن حضرت به آن شهرت داشت و در زندگی خود نشان داد، یعنی علم، بردباری، عبادت، سخاوت، کرم، بخشش و تلافی بدی با خوبی را به یاد میآوریم. او به چنان تواضعی رسید که وقتی خلوت میکرد و سفره میآوردند، خدمتکاران حتی دربانان و میرآخوران نیز با او سر سفرهاش مینشستند. یکی از یاران به او عرض کرد: فدایت شوم. کاش برای آنها سفر جداگانهای انداخته میشد؟ فرمود: «إنَّ الرَّبَّ تَبارَكَ وتَعالى واحِدٌ وَالاُمَّ واحِدَةٌ والأَبَ واحِدٌ، وَالجَزاءَ بِالأَعمالِ؛ خداوند تبارک و تعالی یکی است، مادر یکی است، پدر یکی است و دادن ثواب به اعمال است.»
ویژگی این امام(ع) در دوران امامت خود که پس از وفات پدرش امام کاظم(ع) بیست سال طول کشید، عهدهدار شدن ولایتعهدی مأمون عباسی است. امام(ع) تمایلی به این منصب نداشت و به خوبی از اهداف مأمون خلیفه عباسی آگاه بود، اما چون آن را فرصتی برای گسترش معارف اهلبیت(ع) و ایستادگی در برابر گسترش پدیدههای انحرافی که در سطوح اعتقادی، مفاهیم، حدیث و ... در جامعه اسلامی میدید، آن را پذیرفت.
امروز با استفاده از این مناسبت عزیز میخواهیم به برخی از گفتگوهایی که با امام(ع) انجام شده بپردازیم تا از آنها بهرهمند شویم و ایمان خود را تقویت کنیم.
آیا خدا در آسمان است؟
اولین سؤالی که از امام مطرح شد، این است: آیا پروردگارت در آسمان است که هنگام دعا سرت را به سوی آن بلند کنی؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: «چنین نیست، زیرا خداوند متعال محدود به مکان نیست و او خدایی است که فرموده است: «وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ» [الزخرف: 84]، «مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا» [المجادلة: 7]، «فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ» [البقرة: 115]. «إِنَّ اللَّهَ اسْتَعْبَدَ خَلْقَهُ بِضُرُوبٍ مِنَ الْعِبَادَةِ إِلَی أَنْ قَالَ وَ اسْتَعْبَدَ خَلْقَهُ عِنْدَ الدُّعَاءِ وَ الطَّلَبِ وَ التَّضَرُّعِ بِبَسْطِ الْأَیْدِی وَ رَفْعِهَا إِلَی السَّمَاءِ لِحَالِ الِاسْتِکَانَةِ وَ عَلَامَةِ الْعُبُودِیَّةِ وَ التَّذَلُّلِ لَهُ؛ خداوند از بندگان به شکلهای مختلف عبادت خواسته و پناهگاهی چند قرار داده که به آنجاها پناه برند و پرستشگاههایی قرار داده و از آنها عبادت لفظی و علمی و توجّه خواسته است. دستور داده در موقع نماز به جانب کعبه رو کنند و حج عمره را در آنجا بهجا آورند و امر کرده هنگام دعا و درخواست و زاری دستها را بهسوی آسمان بلند کنند که این خود نشانهی کوچکی و علامت بندگی و اظهار خواری در نزد اوست.»
بازگرداندن فدک به حضرت زهرا(س)
سؤال دوم. ابوالحسن الفضّال عرضه داشت: شما میگویید که فدک مال حضرت زهرا(س) است. اگر چنین است، پس چرا امیرالمؤمنین(ع) وقتی عهدهدار خلافت شد، آن را پس نگرفت؟! آیا بهتر نبود پس از پیوستن حضرت زهرا(س) به رحمت پروردگار، امام علی(ع) آن را به وارثانش برمیگرداند؟! حضرت فرمود: «لأنَّا أهل بيتٍ إذا ولينا الله عزَّوجلَّ، لا يأخذ لنا حقوقنا ممَّن يظلمنا إلَّا هو ــ ويقصد الله عزَّ وجلَّ ــ ونحن أولياء المؤمنين، إنَّما نحكم لهم ونأخذ لهم حقوقهم ممَّن يظلمهم، ولا نأخذ لأنفسنا؛ زماني كه خداوند ما را ولىّ نمود، جز خدا حقوقمان را از كسى كه بما ظلم كرده است نمیگیرد؛ و ما اولياء مؤمنان هستيم؛ البته براى مؤمنان حكم میکنیم و حقوقشان را از كسى كه ظلم كرده است، حكم میکنیم؛ اما براى خودمان نمیگیریم.»
سؤال در مورد گناه رسول(ص)!
سؤال سوم: مأمون پرسید: شما قائل به عصمت رسول خدا(ص) هستید. پس این کلام خداوند متعال را چگونه تفسیر میکنید: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ». امام(ع) به او فرمود: «لَمْ یكُنْ أَحَدٌ عِنْدَ مُشْرِكِی أَهْلِ مَكَّةَ أَعْظَمَ ذَنْباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لِأَنَّهُمْ كَانُوا یعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّینَ صَنَماً فَلَمَّا جَاءَهُمْ ص بِالدَّعْوَةِ إِلَى كَلِمَةِ الْإِخْلَاصِ كَبُرَ ذَلِكَ عَلَیهِمْ وَ عَظُمَ وَ قَالُوا «أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَیءٌ عُجابٌ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَیءٌ یرادُ ما سَمِعْنا بِهذا فِی الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ» فَلَمَّا فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَبِیهِ ص مَكَّةَ قَالَ لَهُ یا مُحَمَّدُ «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ مَكَّةَ فَتْحاً مُبِیناً لِیغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ» عِنْدَ مُشْرِكِی أَهْلِ مَكَّةَ بِدُعَائِكَ إِلَى تَوْحِیدِ اللَّهِ فِیمَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ لِأَنَّ مُشْرِكِی مَكَّةَ أَسْلَمَ بَعْضُهُمْ وَ خَرَجَ بَعْضُهُمْ عَنْ مَكَّةَ وَ مَنْ بَقِی مِنْهُمْ لَمْ یقْدِرْ عَلَى إِنْكَارِ التَّوْحِیدِ عَلَیهِ إِذَا دَعَا النَّاسَ إِلَیهِ فَصَارَ ذَنْبُهُ عِنْدَهُمْ فِی ذَلِكَ مَغْفُوراً بِظُهُورِهِ عَلَیهِم؛ به نظر مشرکین در مکه کسی گناهکارتر از پیامبر نبود؛ چون آنها ۳۶۰ بت را عبادت میکردند و وقتی پیامبر آنها را به توحید دعوت کرد؛ این امر به نظر اعراب بسیار سخت و گران آمد و گفتند: «أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ * وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ * مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ» [ص: 5 – 7]. پس از فتح مکه، خدای سبحان آیه نازل کرد: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ» [الفتح: 1- 2] که گناه تو در گذشته و آینده، دعوت آنها به توحید بوده و خواهد بود؛ زیرا عدهای از مشرکین مکه مسلمان شدند و یک دسته از مکه بیرون شدند و آنان كه ماندند نتوانستند آن زمان كه پیامبر مردم را به توحید دعوت مىكرد در مورد توحید نسبت به حضرتش ایراد بگیرند؛ چه اینكه با غلبه حضرت بر آنان، آنچه از نظر آنان گناه محسوب مىشد، پوشیده گردید.» مأمون به امام عرض کرد: درباره این فرمایش الهی چه میگویی: «عَفَا اللهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ»؟! فرمود: «این سخن از قبیل "به در میگویند تا دیوار بشنود" است.»
دستهبندی احادیث ائمه(ع)
سؤال چهارم: ابراهیم بن ابی محمود است که یکی از اصحاب امام رضا(ع) است، به امام عرض کرد: یابن رسول اللّه! نزد ما اخبارى در فضايل اميرالمؤمنين و فضيلت شما اهل بيت هست كه مخالفان شما روايت کردهاند و امثال اين اخبار را ما از شما نشنیدهایم، آيا آنها را بپذيريم؟ امام رضا(ع) از او خواست در این کار عجله نکند. به او فرمود: «يَابنَ أبي مَحمودٍ إنَّ مُخالِفينا وَضَعوا أخبارًا في فَضائِلِنا وجَعَلوها عَلى ثَلاثَةِ أقسامٍ: أحَدُهَا الغُلُوُّ، وثانيهَا التَّقصيرُ في أمرِنا، وثالِثُهَا التَّصريحُ بِمَثالِبِ أعدائِنا، فَإِذا سَمِعَ النّاسُ الغُلُوَّ فينا كَفَّروا شيعَتَنا ونَسَبوهُم إلَى القَولِ بِرُبوبِيَّتِنا، وإذا سَمِعُوا التَّقصيرَ اعتَقَدوهُ فينا، وإذا سَمِعوا مَثالِبَ أعدائِنا بِأَسمائِهِم ثَلَبونا بِأَسمائِنا، وقَد قالَ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ: ولا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدعونَ مِن دونِ اللّه ِ فَيَسُبُّوا اللّه َ عَدوًا بِغَيرِ عِلمٍ [الأنعام: 108] يَا بنَ أبي مَحمودٍ، إذا أخَذَ النّاسُ يَمينًا وشِمالاً فَالزَم طَريقَتَنا، فَإِنَّ مَن لَزِمَنا لَزِمناهُ ومَن فارَقَنا فارَقناهُ. إنَّ أدنى ما يَخرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الإِيمانِ أن يَقولَ لِلحَصاةِ: هذِهِ نَواةٌ، ثُمَّ يَدينَ بِذلِكَ ويَتَبَرَّأَ مِمَّن خالَفَهُ. يَا بنَ أبي مَحمودٍ، اِحفَظ ما حَدَّثتُكَ بِهِ، فَقَد جَمَعتُ لَكَ فيهِ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ؛ اى پسر ابى محمود، مخالفان ما اخبارى در فضايل ما ساختهاند كه به سه دسته تقسيم میشوند: يكى اخبار غلوآميز، ديگرى اخبارى كه در حقّ ما كوتاه آمدهاند و سوم اخبارى كه از دشمنان ما به صراحت اسم میبرند و عیبهایشان را بازگو میکنند. مردم چون اخبارى را كه درباره ما غلو کردهاند بشنوند، شيعيان را تكفير كنند و اعتقاد به خدا بودن ما را به آنان نسبت دهند و هرگاه اخبارى را كه در حقّ ما تفريط و كوتاهى کردهاند بشنوند، آنها را در حقّ ما باور كنند و هرگاه اخبارى را كه از دشمنان ما به صراحت اسم میبرند و بدگویی میکنند بشنوند، به ما بیحرمتی كنند. خداوند عزوجل میفرماید: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ» [الأنعام: 108]. اى پسر ابى محمود، هرگاه مردم به چپ و راست رفتند، تو راه ما را در پيش گير؛ زيرا هركه با ما باشد، ما با او هستيم و هركس از ما جدا شود، از او جدا میشویم. كمترين چيزى كه آدمى به سبب آن از ايمان خارج میشود اين است كه به سنگريزه بگويد اين يك هسته [ميوه] است و بدان معتقد شود و از هر كسى كه با اين نظر او مخالفت كند، بيزارى جويد. اى پسر ابى محمود، اين حديث را كه به تو گفتم حفظ و مراقبت كن؛ زيرا كه در آن، خير دنيا و آخرت را برايت جمع كردم.»
ویژگیهای مؤمن
سؤال پنجم: فردی نزد او آمد و از آن حضرت خواست نشانههای مؤمن را که برایش روشن نیست، معرفی کند. پس به او فرمود: «لا يَكونُ المُؤمِنُ مُؤمِناً حَتّى يَكونَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ: سُنَّةٌ مِن رَبِّهِ، وسُنَّةٌ مِن نَبِيِّهِ، وسُنَّةٌ مِن وَلِيِّهِ.فَأَمّا السُّنَّةُ مِن رَبِّهِ فَكِتمانُ سِرِّهِ ؛ قالَ اللَّهُ عزّ و جلّ: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ – زیرا خداوند راز او را پنهان میدارد و نمیگذارد که جز در اختیار امین قرار گیرد - وأمّا السُّنَّةُ مِن نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ ؛ فَإِنَّ اللَّهَ عزّ و جلّ أمَرَ نَبيَّهُ صلى اللّه عليه و آله بِمُداراةِ النّاسِ فَقالَ: خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ اَلْجاهِلِینَ– مدارا به این معناست که خوشبرخورد باشیم و هنگام اختلاف به حساسیتها، واکنشها، فحش و دشنام دامن نزنیم؛ زیرا این کار روابط را دچار تنش میکند. خداوند در فرمایشی درباره پیامبر خود نیز به این نکته اشاره کرده و فرموده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ» [آل عمران: 159]، «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» [النَّحل: 125]- وأمّا السُّنَّةُ مِن وَلِيِّهِ فَالصَّبرُ فِي البَأساءِ وَالضَّرّاءِ؛ تا سه خصلت در مؤمن نباشد مؤمن نخواهد بود:سنّتى از آفريدگارش و سنّتى از پيغمبرش و سنّتى از امامش؛ اما سنّت پروردگارش راز نگهدارى است، خداوند متعال میفرماید: خدا عالم به غيب است و بر راز نهانى خود كسى را مطلع نكند مگر رسولى را كه میپسندند؛ اما سنّت پيغمبرش مدارا كردن با مردم است، كه خداى عز و جل پيغمبرش را به مدارا با مردم دستور داده و فرموده: عفو و چشمپوشی را شيوۀ خود كن، به نيكى دستور بده و از نادانان روى گردان؛ و اما سنّت امامش، صبر در سختى و گرفتارى است.» زیرا «الصَّبر من الإيمان بمنزلة الرَّأس من الجسد؛ صبر از ایمان است؛ مانند سر برای بدن.» چرا که انسان با صبر است که واجبات را انجام میدهد، محرمات را ترک میکند، با دشمنان مقابله میکند و به آرزوها و آرمانهای خود میرسد.
التزام به سیره اهلبیت(ع)
دوستان عزیز، در گرامیداشت امام رضا(ع) بیش از همه به اتخاذ سخنان، مواعظ، راهنماییها و مواضع آن حضرت محتاجیم؛ زیرا این امر احیای امر اهلبیت(ع) است و احیای امر آنها، چنانکه بسیاری معتقدند، به برگزاری مراسم شادی یا ذکر مصائب یا زیارتشان، با وجود اهمیت همه اینها منحصر نیست. بلکه باید همان کاری را انجام دهیم که آنها میخواستند. آن چیزی که امام رضا(ع) به آن اشاره کرده و فرموده است: «أحيوا أمرنا رحم الله من أحيا أمرنا؛ امر ما را احیا کنید. خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند.» و وقتی از حضرت پرسیدند: امر شما چگونه احیا میشود؟ حضرت فرمود: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا؛ علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد که اگر مردم زیباییهای گفتار ما را میدانستند، از ما پیروی میکردند.»
سلام بر امام علی بن موسی الرضا(ع)؛ روزی که به دنیا آمد و روزی که به جوار رحمت الهی پرکشید و روزی که زنده برانگیخته شود.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا، شما و خودم را به عمل به وصیت رسول خدا(ص) سفارش میکنم. مردی نزد او آمد و به او عرضه داشت: «یا رَسولَ اللّه اوصِنی فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّه فَهَل انتَ مستوصٍ ان انا اوصیتُک؟ حَتّی قالَ لَهُ ذلِک ثَلاثاً و فی کلّها یقولُ لَهُ الرَّجُل نَعَم یا رَسولَ اللّه، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّه فَانّی اوصیک اذا انتَ هَمَمتَ بامرٍ فَتَدَبَّر عاقبته فان یک رشدٌ فامضِه وَ ان یک غَیاً فَانتَه عَنهُ؛ ای پیامبر خدا! به من سفارشی بنما. پیامبر(ص) فرمود: آیا نصیحتپذیر هستی اگر به تو سفارشی کنم؟ این سخن را سه بار تکرار کرد و هر بار مرد میگفت: بلی ای پیامبر خدا. آنگاه پیامبر به وی فرمود: تو را سفارش میکنم هرگاه در کاری تصمیم گرفتی عاقبت آن را بنگر اگر پایانش خیر و نیکی است انجام بده و اگر گمراهی است از آن خودداری کن.»
عزیزان، ما شدیداً به این توصیه نیاز داریم. اینکه قبل از گفتن کلمه یا اتخاذ موضع یا تصمیمی در ارتباط با زندگی خود یا دیگران، حرفی نزنیم و موضعی نگیریم مگر بعد از اینکه پیامدها و نتایج آن را مطالعه کنیم، خواه مربوط به معامله باشد یا کار یا مشارکت با دیگران، یا ازدواج، یا پیوستن به یک جریان یا حمایت یا طرد یا وارد شدن به صلح یا جنگ. ما باید عواقب دنیوی و اخروی این کار را بررسی کنیم. پس اگر به صلاح بود به آن ادامه دهیم و اگر باطل و ضلالت بود و به خیر نینجامید از آن خودداری میکنیم.
وقتی این اتفاق بیفتد، ما عاقلتر، آگاهتر، مسئولیتپذیرتر و تواناتر برای رویارویی با چالشها خواهیم شد.
تحرکات فرستاده فرانسه
از تحرکات فرستاده فرانسه آغاز میکنیم که میخواهد نیروهای سیاسی را به گفتگوی داخلی ترغیب نماید و تأکید کند که برای انجام انتخاب رئیسجمهور هیچ جایگزینی غیر از آن وجود ندارند.
اما متأسفانه هنوز هم در این کشور کسانی هستند که گفتگو را رد کرده و درباره آن سؤال و تردید دارند، بدون اینکه جایگزینی برای آن یا چشماندازی ارائه دهند که کشور را از حالت رکود مهلکی که در آن قرار دارد، نجات دهد. این امر ممکن است کشور را به گروگان انتظاری تبدیل کند که بیم میرود با توجه به پیچیدگیهای داخلی طولانی شود.
ما همچنان امیدواریم همه نیروهای سیاسی که گفتگو را رد میکنند، متوجه خطرات عدم پاسخ مثبت به گفتگو و پیامدهای اقتصادی و امنیتی ناشی از آن باشند که باعث افزایش و تشدید فروپاشی خواهد شد. باید بدانند که هر امید دیگری، امیدی واهی است؛ چون این کشور با اجماع ساخته شده و با توافق تداوم خواهد یافت. در عین حال از کسانی که خواستار گفتگو هستند میخواهیم برای رفع نگرانیهای کسانی که گفتگو را رد میکنند، تلاش بیشتری صورت دهند.
تشدید رنجهای زندگی
به مصائب جاری لبنانیها برمیگردیم که قبلاً اشاره کردیم که دیگر محدود به نگرانیهای غذایی و آموزشی و راههای تهیه دارو، درمان، برق و آب نیست، بلکه با اعمال افزایش قیمتهای در نظر گرفته شده در بودجه، این وضعیت بدتر خواهد شد. در بودجه مصوب بدون اینکه منابع جایگزینی چون استفاده بهینه از منابع موجود، اصلاح روند موجود برای بازگرداندن اموال غارت و قاچاق شده و متوقف کردن فساد و حیف و میل جستجو شود، به افزایش و تقویت درآمدهای دولتی از جیب شهروندان اولویت داده شده است، بدون اینکه عواقب آن در نظر گرفته شود.
در اینجا، از پارلمان میخواهیم که به ایفای نقش مطلوب خود بپردازد و زبان واقعی درد و رنج مردم لبنان باشد و افزایش مالیات بر مردم را تصویب نکند.
بحران آوارگان
به بحران آوارگان سوری میرسیم که همه از حساسیت و خطرناکی آن صحبت میکنند و اینکه این بحران موجودیت، ثبات و امنیت لبنانیها را تهدید میکند، اما هیچ عجلهای برای حل یا حداقل کاهش آن ندارند. چون هیچ ابتکار جدی در هماهنگی با دولت سوریه در موضوع آوارگان و اتخاذ مواضعی که باعث اصلاح مواضع نهادهای بینالمللی متولی امور آوارگان و اتخاذ تدابیر لازم در زمینه گذرگاههای قاچاق صورت نگرفته است.
در اینجا دلایل نرسیدن به حد نصاب لازم برای تشکیل جلسه دولت به منظور بررسی موضوع آوارگی و تبدیل آن به یک جلسه مشورتی جای سؤال دارد. آیا این بدان معنا نیست که قصد جدی برای رسیدگی به موضوع آوارگان وجود ندارد یا اینکه توسط عوامل منطقهای و بینالمللی چشمانداز بررسی این قضیه مسدود دیده میشود؟
موضوع اردوگاه عین الحلوه
در زمینه امنیت، زخم خونینی در اردوگاه عین الحلوه وجود دارد که در روزهای گذشته ویرانی و قربانیانی در داخل اردوگاه بر جای گذاشت و شهر صیدا و اطراف آن و جاده منتهی به جنوب لبنان را فلج کرد.
در این زمینه از همه تلاشهای انجام شده برای جلوگیری از خونریزی که آخرین آن از سوی رئیس مجلس صورت گرفت، قدردانی میکنیم و امیدواریم به دلیل نگرانی برای جان و امنیت مردم در اردوگاه و آینده آرمان فلسطین و ارتباط اردوگاه با همسایگان آن، این تلاشها برای برقراری آتشبس و عدم بازگشت به درگیریها ادامه یابد و جلو بر هم زنندگان امنیت اردوگاه و کسانی که پشت سر آنها قرار دارد، قرار گرفته شود.
هرج و مرج موتورسیکلتها
به هرج و مرج ناشی از تردد موتورسیکلتها میپردازیم که به دلیل شرایط سخت اجتماعی، افزایش قیمت سوخت و هزینههای حملونقل تعدادشان بسیار افزایش یافته است. افزایش تعداد موتورسیکلتها موجب آسیب دیدن به تردد ماشینها و عابران پیاده یا رانندگان و سرنشینان خودروها شده است.
در اینجا از راکبان موتورسیکلتها میخواهیم که قوانین راهنمایی و رانندگی و نکات ایمنی را رعایت کرده و از آن تخطی نکنند و این کار را یک وظیفه شرعی بدانند؛ زیرا رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی و رعایت نکات ایمنی واجب است. از نیروهای امنیتی و شهرداریها نیز میخواهیم که مجازاتها را تشدید کنند که باعث پایبندی رانندگان به این قوانین می شود.
مذاکرات یمن و عربستان سعودی
به یمن میرسیم و از مذاکرات انصار الله و عربستان سعودی که تحت نظارت عمان انجام می شود، تقدیر میکنیم. دعا میکنیم که این مذاکرات به نتیجه برسد و جلوی خونریزیهای 9 ساله را بگیرد و صلح و امنیت را به این کشور بازگرداند، ثبات آن را تضمین کند و یمن به ایفای نقش مطلوب در دنیای عرب و جهان اسلام بازگردد.
فاجعه مراکش و لیبی
سرانجام باید به فاجعهای که برای مردم لیبی و مراکش در اثر زلزله ویرانگر مراکش و طوفان و سیل لیبی رخ داد، بپردازیم که هزاران قربانی و دهها هزار آواره و مفقود به جای گذاشت. ما بار دیگر ایستادگی خود را در کنار این دو ملت اعلام میکنیم و برای تسکین آلام ناشی از این فاجعه، درخواست میکنیم که دست یاری به سوی آنها دراز شود. از خداوند متعال برای قربانیان رحمت واسعه، برای مجروحان و آسیب دیدگان شفا و برای بازماندگان خانوادههای قربانیان و آسیب دیدگان صبر مسئلت میکنیم.