خطبه جمعه، 13 بهمن ماه 1402

مطالب مهم خطبه اول: رنج‌های امام کاظم(ع) از ظلم حاکمان / مقابله با انحراف و فساد / موضع امام کاظم(ع) درباره یاری ظالم / شرط استرداد فدک / ترجیح دادن زندان بر آزادی / شجاعت در رویارویی.

مطالب مهم خطبه دوم: دشمن به کشتارهای خود ادامه می‌دهد / گزینه حمایت از غزه / مسئولیت رهبران دینی / بودجه‌ای مملو از مالیات.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

22 رجب 1445 برابر با 13 بهمن 1402 و 02/02/2024 م

درس‌هایی از زندگی امام کاظم(ع)؛ جرئت در رویارویی با فساد و انحراف

 

مطالب مهم خطبه اول: رنج‌های امام کاظم(ع) از ظلم حاکمان / مقابله با انحراف و فساد / موضع امام کاظم(ع) درباره یاری ظالم / شرط استرداد فدک / ترجیح دادن زندان بر آزادی / شجاعت در رویارویی.

مطالب مهم خطبه دوم: دشمن به کشتارهای خود ادامه می‌دهد / گزینه حمایت از غزه / مسئولیت رهبران دینی / بودجه‌ای مملو از مالیات.

 

خطبه اول:

خداوند سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خود می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» صدق الله العظيم.

بیست و پنجم ماه مبارک رجب سالروز وفات هفتمین امام اهل‌بیت(ع) امام موسی بن جعفر کاظم(ع) را گرامی می‌داریم. امامی که القاب او حاکی از خصلت‌های ممتاز و مقامی است که ایشان نزد خداوند متعال و در دل مردم به دست آورده بود؛ زیرا او به عبد صالح و صابر و امانت‌دار و درگاه حاجات به سوی خداوند نامیده می‌شد. برجسته‌ترین لقبی که به آن متصف شد و نامش را با آن گره زد، کاظم است؛ زیرا این امام خشم خود را فرومی‌خورد، نسبت به آزار و اذیت‌ها صبر می‌کرد و بدی را با بدی تلافی نمی‌کرد بلکه آن را با مهربانی پاسخ می‌داد.

 

رنج‌های امام کاظم(ع) از ظلم حاکمان

امام کاظم(ع) پس از وفات پدرش امام صادق(ع) در بیست سالگی عهده‌دار امر امامت شد و در تمام مدت امامتش که سی‌وپنج سال طول کشید، از ظلم و ستم حکام عباسی که در آن دوره جانشین یکدیگر شدند، رنج‌ها دید؛ اما شدیدترین مصائب او در زمان حکومت هارون الرشید رخ داد؛ چرا که گزارش شده است او بین هشت تا چهارده سال بنا به روایت‌های مختلف، بین زندان‌های هارون در رفت‌وآمد بود.

هارون الرشید از امام کاظم(ع) به خاطر جسارتی که در مقابله با انحراف او داشت و از اهمیت و جایگاه خاصی در دل مردم برخوردار بود، می‌ترسید. تا جایی که یکی به هارون الرشید گفت: «گمان نمی‌کردم که در زمین دو خلیفه وجود داشته باشد تا اینکه موسی بن جعفر را دیدم.»

 

مقابله با انحراف و فساد

اما این مصیبت با وجود تمام سختی‌اش، امام را متزلزل نکرد و او را از انجام رسالت دعوت به سوی خداوند متعال که به او محول شده و مقابله با انحرافات در عرصه تشریعی یا اعتقادی یا مفاهیم و حدیث و یا اخلاق و ایمان، بازنداشت.

شايد برجسته‌ترین كاري كه انجام داد، تبیین جايگاه عقل در اسلام در مقابل كسانی بود كه معتقد به تعارض بين عقل و دين و این که در دين احكامی آمده است که با عقل مخالف هستند و اين را در حديث متعدد بيان كرده است. هنگامی که فرمود: «إنَّ للّه ِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَينِ: حُجَّةً ظاهِرَةً و حُجَّةً باطِنَةً، فأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ و الأنبِياءُ و الأئمَّةُ عليهم السلام و أمّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ؛ خداوند را بر مردمان دو حجت است: حجتى بيرونى و حجتى درونى. حجت بيرونى همان فرستادگان و پيامبران و امامان عليهم السلام هستند و حجت درونى همان خردها.»

بنابراین خداوند متعال همان‌طور که با بندگانش در مورد آنچه از انبیا و رسولان و ائمه می‌پرسند، احتجاج می‌کند، در مورد یافته‌های عقلی‌شان نیز استدلال می‌کند. می‌فرماید: «نَومُ العاقِلِ أفضَلُ مِن سَهَرِ الجاهِلِ؛ خواب عاقل بهتر از شب بیداری جاهل است.» و «ما بعث الله نبيّاً إلَّا عاقلاً، حتّى يكون عقله أفضل من جميع جهد المجتهدين؛ خداوند پیامبری نفرستاده است مگر این که عاقل باشد تا عقل او برتر از تلاش تلاشگران باشد.»

امروز در این مناسبت دردناک به برخی از مطالبی که کتب سیره از او نقل کرده‌اند، خواهیم پرداخت تا از آن توشه بگیریم و در حیات خود بر اساس رهنمودهای آن زندگی کنیم.

 

موضع امام کاظم(ع) درباره یاری ظالم

مورد اول؛ چیزی است که به یکی از یارانش به نام صفوان جمال فرمود. روزی که صفوان نزد آن حضرت آمد، به او فرمود: «ای صفوان! همه چیز تو نیکو است، جز یک چیز. گفت: فدایت شوم، آن چیست؟ فرمود: اجاره دادن شترانت به هارون الرشید. صفوان به او گفت: به خدا سوگند، برای شرارت و خوش‌گذرانی و شکار و سرگرمی کرایه نداده‌ام؛ بلکه شتران خود در این راه (راه مکه، یعنی برای حج) کرایه داده‌ام و این کار را خودم انجام نمی‌دهم، بلکه غلامانم را با او می‌فرستم. حضرت(ع) فرمود: «ای صفوان! آیا کرایه تو بر آن‌ها نمی‌ماند؟» گفتم: آری فدایت شوم. حضرت فرمود: «آیا دوست داری آن‌ها بمانند تا کرایه تو را بدهند؟ و کرایه‌ات از آن‌ها به دست تو برسد؟» گفتم: بله. امام(ع) فرمود: «هر کس ماندن آن‌ها را دوست بدارد، از آنان است و هر که از آن‌ها باشد، وارد جهنم خواهد شد. ای صفوان، آیا این سخن خداوند متعال را نشنیده‌ای که می‌فرماید: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ» صفوان گفت: رفتم و تمام شترانم را فروختم. این خبر به هارون رسید، پس مرا صدا زد و گفت: ای صفوان! شنیدم شترانت را فروخته‌ای؟ گفتم: بله. گفت: چرا؟ گفتم: از آن‌ها بی‌نیاز شده‌ام و نیازی به آن ندارم. هارون گفت: هرگز هرگز! من می‌دانم چه کسی تو را به این کار توصیه کرده است؛ زیرا این کار را به اختیار خودت انجام نداده‌ای. موسی بن جعفر به تو چنین اشاره کرده است.»

امام با این کار به صفوان اشاره کرد که کمک به ظالم، اگر چه در حد آرزوی او طول عمر او باشد، جایز نیست، هر چند که این کار به ضرر روزی و کسب و کار او تمام شود.

 

شرط استرداد فدک

مورد دوم: در روایتی که مفسر معروف به زمخشری صاحب تفسیر الکشاف آورده، آمده است که هارون الرشید به امام کاظم(ع) پیشنهاد معامله داد. این که فدک حضرت زهرا(س) را بازگرداند. فدکی که پدرش رسول خدا(ص) به او داده بود. هارون می‌خواست با این کار، امام را از مخالفت باز دارد. پس امام به او فرمود: قبول می‌کنم اما با حدود آن.» هارون به او گفت: حدود آن چیست؟ وی گفت: حد اول عدن (یمن)، حد دوم سمرقند (واقع در آسیای مرکزی)، حد سوم آفریقا و حد چهارم سیف البحر است که بعد از خزر و ارمنستان قرار دارد. در واقع این‌ها حدود مرزهای دولت عباسی بود. صورت هارون الرشید سیاه شد و به او گفت: چیزی برای ما نمی‌ماند؟ پس بیا و جای مرا بگیر؛ یعنی برخیز و کرسی خلافت را از من بگیر. امام(ع) به او فرمود: «می‌خواستم به تو بفهمانم که اگر حدود آن را معین کنم، نیز برنمی‌گردانی.» پس من وقتی سکوت می‌کنم که حق را به صاحبانش برگردانی که ما اهل‌بیت به آن سزاوارتریم.

 

ترجیح دادن زندان بر آزادی

مورد سوم: این اتفاق زمانی افتاد که پس از مدت‌های طولانی به سر بردن در زندان، هارون الرشید وزیر خود یحیی بن خالد برمکی را نزد او فرستاد تا به او اطلاع دهد که حاضر است او را آزاد کند، به شرطی این که از او عذرخواهی کند. ولی امام(ع) آن را کرد و به او فرمود: من کاری نکرده‌ام که مستوجب عذرخواهی باشد. کسی که باید از من عذرخواهی کند، اوست. نزد او برو و به او بگو: اى هارون اجل نزديک است و حساب با خداست: «إنه لن ینقضی عنی یوم من البلاء إلا انقضى عنک معه یوم من لرخاء، حتى نقضی جمیعا إلى یوم لیس له انقضاء یخسر فیه المبطلون؛ هر روز که می‌گذرد یک روز از روز‌های سخت من و یک روز از روز‌های لذت‌بخش تو به پایان می‌رسد تا اینکه هر دو به روزی می‌رسیم که آن روز پایانی ندارد در چنین روزی انسان‌های باطل در خسارت محض قرار خواهند داشت.» سپس هارون تصمیم گرفت او را در زندان نگه دارد.

زندان انتخاب خود امام(ع) بود؛ زیرا آزادی ذلت‌بار را نمی‌پذیرفت، آزادی‌ای که باعث شود او در برابر ظلم ستمگران سکوت کند و از گفتن حرف حق، حمایت از مظلوم، افشای انحراف و مشروعیت ندادن به آن‌ها دست بردارد، به گونه‌ای که حکومت آن‌ها به واقعیت موجود تبدیل شود.

از این رو آن حضرت(ع) از زندانی شدن ناراحت نبود، بلکه آن را موجب شادی و خوشحالی خود می‌دید و از این جهت خدا را شکر می‌کرد و می‌گفت: «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ؛ خداوندا! تو می‌دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه‌ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می‌گویم.» گفتار او در این باره، قول حضرت یوسف(ع) بود: «رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ».

همین امر باعث شد هارون الرشید از ایجاد تغییر در مواضع امام یا دست کشیدن او از موضع‌گیری نسبت به خود ناامید شود، لذا تصمیم گرفت تا او را در زندان مسموم کند تا آن حضرت(ع) شهيد از دنیا برود و در صبر و پایداری برای آرمان، الگوي تمام اسیران شود.

 

شجاعت در رویارویی

عزیزان، این امام کاظم(ع) و مواضع ایشان است که در برابر ظلم و فساد و انحرافی که از آن رنج می‌بریم، باید همیشه به یاد داشته باشیم و ظلم و فساد و انحراف را نپذیریم و در مقابل هر ستمگر و فاسد و منحرفی هر چند برای ما پیامد داشته باشد، قدرت و جسارت موضع‌گیری داشته باشیم و برای رضای خدا، از ملامت سرزنشگران نترسیم و در مواردی که موضع‌گیری‌هایمان باعث رنج و درد گردید، صبور باشیم و آن را برای خود سعادت بدانیم؛ زیرا ما از حق و عدالت حمایت می‌کنیم و به این ترتیب در زندگی دنیا و نزد خداوندی که به صابران وعده پاداش داده است، به مقامی عالی دست یابیم که فرمود: «إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ». تنها در این صورت سزاوار قرار گرفتن در زمره پیروان و شیعیان و وفاداران او خواهیم شد.

 

خطبه دوم:

بسم الله الرحمن الرحیم

ای بندگان خدا، به شما و خودم همان چیزی را توصیه می‌کنم که امام کاظم(ع) به یکی از اصحابش توصیه کرد. فرمود: «أبلِغ خَيراً، وقُل خَيراً، ولا تَكُن إمَّعَةً. قُلتُ: ومَا الإِمَّعَةُ؟ قالَ: لا تَقُل: أنَا مَعَ النَّاسِ، وأنَا كَواحِدٍ مِنَ النَّاسِ… إنَّ رَسولَ الله صلَّى الله عليه وآله قالَ: يا أيُّهَا النّاسُ، إنَّما هُما نَجدانِ: نَجدُ خَيرٍ ونَجدُ شَرٍّ، فَلا يَكُن نَجدُ الشَّرِّ أحَبَّ إلَيكُم مَن نَجدِ الخَيرِ؛ خير برسان و خير بگو و اِمَّعه نباش. عرض كردم: امّعه يعنى چه؟ فرمود: نگو: من با مردم هستم و من هم مثل يكى از مردم. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم! دو راه بيشتر وجود ندارد: راه خوب و راه بد. پس نبايد راه بد نزد شما دوست داشتنی‌تر از راه خوب باشد.»

ما بیش از همه به این توصیه نیاز داریم که از ما می‌خواهد در مواضع و انتخاب‌های خود در زندگی پژواک اطرافمان خود نباشیم؛ به گونه‌ای که اگر آن‌ها ایستادند ما نیز بایستیم، اگر حرکت ‌کردند ما نیز حرکت کنیم، کسانی را که آن‌ها تأیید کردند، تأیید کنیم، با کسانی که آن‌ها صلح و سازش کردند، ما نیز در صلح و سازش باشیم و با کسانی که آن‌ها جنگیدند، ما نیز بجنگیم بلکه باید پژواک واقعی ایمان و ارزش‌های خودمان باشیم که ما را به سوی حق، عدالت و درستی دعوت می‌کنند، حتی اگر در این راه تنها باشیم و همه مردم در مسیر باطل و با فساد و ظلم و انحراف باشند و هر قدر هم که در این راه با دشواری‌ها و چالش‌ها و دردها مواجه باشیم. وقتی این اتفاق بیفتد، هنگامی که در برابر خدا قرار گرفتیم، در امان خواهیم بود. جایی که هر کس به دفاع از خود می‌پردازد. در این صورت نسبت به گام‌های خود آگاه‌تر و مسئولیت‌پذیرتر خواهیم بود و از توان بیشتری برای رویارویی با چالش‌ها برخوردار خواهیم شد.

 

دشمن به کشتارهای خود ادامه می‌دهد

از فلسطین آغاز می‌کنیم، جایی که رنج مردم فلسطین همچنان ادامه دارد. در غزه، دشمن صهیونیستی از کشتار غیرنظامیان، تخریب سیستماتیک زیرساخت‌ها و تمامی مظاهر زندگی آنجا و محاصره مردم آن دست برنمی‌دارد که جان صدها هزار نفر از آن‌ها را در معرض تهدید قرار داده و آن‌ها را از ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی‌شان محروم کرده است. در عین حال به صورت روزانه در کرانه باختری توسط دشمن به شهرها و اردوگاه‌های آن حمله صورت می‌گیرد که باعث شهید و مجروح شدن بسیاری ‌شده و کار به جایی رسیده است که به بیمارستان‌ها هجوم می‌آورند و اسرا را می‌کشند.

مشخص شده است که هدف رژیم صهیونیستی از آواره کردن این مردم از سرزمینشان یا دلسرد ساختن آن‌ها از ماندن در فلسطین یا به زیر سلطه کامل در آوردن و بی‌هویت کردن آن، نابودی و پایان دادن آرمان فلسطین است.

آنچه دشمن را به این کار تشویق می‌کند، حمایت‌هایی است که از این رژیم صورت می‌گیرد که به حمایت‌های نظامی، مالی، اطلاعاتی یا تأمین پوشش حمایتی از آن در مجامع بین‌المللی منحصر نمی‌شود، بلکه چیزی که ما شاهد آن هستیم، تلاش در راستای قطع شریان‌های حیاتی این مردم است که در تعلیق خدمات آنروا، سازمان کمک کننده به مردم فلسطین در عرصه‌های مختلف، قابل مشاهده است.

در مواجهه با آنچه در حال رخ دادن است، پرسش ما این است: کشورهای عربی و اسلامی در مقابل این طرح کجا ایستاده‌اند که در صورت تحقق آن باعث آوارگی یک ملت عرب و اسلامی می‌شود و به سقوط آن‌ها کمک می‌کند که اگر این مردم سقوط کنند، همه آرمان‌های امت عربی و اسلامی و سرنوشت آن در تیررس این دشمن خواهد بود.

در همین زمان و با وجود زخم‌ها و دردهایی که مردم فلسطین از این رژیم و حامیان آن و کسانی که در قبال جنایات آن سکوت کرده‌اند، می‌کِشند، با وجود کمبود امکانات و کمک‌ها، به مبارزه خود ادامه می‌دهند و زیباترین حماسه‌های قهرمانی و فداکاری تا مرز شهادت در رویارویی با ماشین پیشرفته نظامی دشمن و تعقیب، دور زدن و یا ناتوان کردن آن از ماندن در تمام مواضعی که پیشروی می‌کند، در این زمینه به رشته تحریر در آمده است.

در همین زمان ما شاهد ابتکاراتی هستیم که به دنبال توقف خونریزی و پایان دادن به جنگ هستند. امیدواریم این تلاش‌ها با در نظر گرفتن حق امنیت، آزادی، زندگی شایسته و ماندن در سرزمین برای مردم فلسطین به نتیجه برسد و مطمئن هستیم که این مردم به ضرر آزادی، عزت، امنیت و فداکاری‌های بزرگی که کرده‌اند، پیروزی رایگان و راه برون رفت از مخمصه‌ای را که در آن گیر افتاده است، به دشمن نخواهند داد.

 

گزینه حمایت از غزه

به لبنان می‌رسیم که با انتخاب گزینه حمایت از آرمان مردم فلسطین به مقاومت خود ادامه می‌دهد و به دلیل احساس مسئولیت در حمایت از مردم فلسطین و اعتقاد به این که این گزینه تنها راه بازداشتن دشمن از هرگونه ماجراجویی احتمالی در قبال لبنان است، فداکاری‌های بسیاری انجام می‌دهد. دشمنی که در طول گذشته خود از هیچ اقدامی برای نشان دادن جاه‌طلبی‌ها و دشمنی شدید خود نسبت به این کشور دست برنداشته است. هر چند که متأسفانه هنوز هم هستند کسانی که این دشمن را طفل بی‌گناه می‌دانند.

در همین زمان، دشمن صهیونیستی به حملات و تهدیدات خود علیه روستاهای لبنان ادامه می‌دهد که آخرین آن اظهارات وزیر جنگ دشمن بود که گفت: «به زودی ارتش خود را به سوی مرزهای شمالی با لبنان حرکت خواهم داد.» تا فشارهای بین‌المللی پی‌درپی که شکل نصیحت گونه دارند تا مقاومت از این گزینه دست بردارد.

ما معتقدیم که این تهدیدها چیزی جز ارعاب و جنگ روانی دشمن نیست، چون مشخص شده است که رژیم صهیونیستی قادر به تجاوز گسترده به لبنان نیست. چرا که ارتشش در معرض فرسودگی قرار گرفته است و به خوبی از توانمندی‌های مقاومت و اینکه جنگ با آن آسان نخواهد بود آگاه است و چراغ سبز بین‌المللی هم برای اقدامات آن وجود ندارد؛ اما ما بر لزوم احتیاط در خصوص تحولات صحنه در کل منطقه تأکید می‌کنیم. در لبنان باید نسبت به عواقب آن چه در حال رخ دادن است، آماده بمانیم و وحدت داخلی مبنای مقابله با همه چالش‌های پیش رو باشد؛ زیرا می‌ترسیم که اختلافات داخلی و برخی مواضع و واکنش‌ها باعث شود که دشمن تجاوزات خود را گسترش دهد یا آن را تشویق کند که بر دامنه ماجراجویی‌هایش بیفزاید.

 

مسئولیت رهبران دینی

از این رو، مجدداً از رهبران دینی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای می‌خواهیم در زمانی که بیش از هر وقتی در مواجهه با چالش‌های داخلی و خارجی به وحدت نیاز داریم، اظهار نظرها و واکنش‌های خود را به‌خوبی کنترل کنند، به گونه‌ای که منجر به تنش یا شکاف داخلی نشوند. به ویژه به رهبران دینی خاطرنشان می‌کنیم که مسئولیت مهمشان ایجاد ارتباط بین لبنانی‌ها، تأکید بر اشتراکات ملی و تقویت وحدت داخلی است؛ زیرا نقش اساسی آن‌ها حفاظت از ارزش‌های اخلاقی و انسانی و ملی است و اگر این نقش متزلزل شود، پایه‌های میهن متزلزل و شکاف بین اجزای آن بیشتر می‌شود که هیچ‌کس چنین چیزی را نمی‌خواهد.

 

بودجه‌ای مملو از مالیات

سرانجام، آنچه را انتظار داشتیم اتفاق افتاد و بودجه‌ای مملو از مالیات و عوارض تصویب شد که جزئیات آن حاکی از افزایش فقر و رنج مردم لبنان است؛ زیرا آن‌ها نمی‌توانند بارهای فعلی را تحمل کنند.

ما می‌ترسیم که افزایش فشار بر مردم و عدم ارائه مزایای مورد نیاز در حقوق و دستمزدهایی که نیازهای آن‌ها را برآورده کند، ممکن است کشور را به سمت هرج و مرج اجتماعی سوق دهد که همه درباره آن هشدار می‌دهند.